روزنامه مهد آزادی( آدینه) شماره ۱۲۷۷- تیرماه ۱۳۴۵.
@Turkkitabxanasi
?کتاب هفته خبر در گام 183
کتاب هفته خبر، شماره 183، هفته اول بهمن 1396 در 132 صفحه منتشر شده است.
این شماره کتاب هفته خبر با آثار و گفتاری از: چالز دیکنز، آمبروزبیرس، جاناتان سویفت، جمال ثریا، جان کیج، ایرج ضیایی، ویدا اسلامیه، یوسف نوری زاده، شبنم بزرگی، هانس پیتزولد، رم پراکاش، ریچارد پین، ویلیام استرانک جونیور، ای.بی.وایت، حسین ایمانیان، علیرضا امیرحاجبی، حسین رسول زاده، فریاد ناصری، کسرا صدیق، علی سیاح، آناهیتا قوامی، مانا یاور، مرضیه نادری، سارا قریب، تجمه باغیشنی، بهاره فضلی درزی، گلنار قاسمی و مریم رهنما منتشر شده است.
فهرست مطالب این شماره به قرار زیر است:
?سرمقاله
آن جا خانه ی شعر است، خرابش نکنید
?پرونده هفته؛ قرن 19، میعادگاه داستان کوتاه
از قرون می بریم تا که عقب نیائیم
بررسی جلوه های پارودی
گفتمان سکوت
حکایت کسانی که «نه» را ترجیح می دهند
ردپای آن تخیل وحشی رو به انقراض
زنان زیبا در سایه مرگ
همدم گرامی یک با شماخچین
رویای کودکانه از ستاره
?شهرخوانی
زیبایی شناسی پرسه زنی شهری
?پرسه در مه
سه شعر از «جمال ثریا»
?ریشه های ناداستان خلاق
از راه روزنامه
محصول نبوغ
نوشتن فردیت
تاملی در باب دسته جاروب، مطابق سبک و شیوه ی تاملات جناب رابرت بویل
تکنیک سرهم بندی
?خوانش
شب هزار و دوم
?کتاب موسیقی
نامعین هایی برای زندگی
گفت و گوی گاردین با «جان کیج»
از چم و خم زمان
?درنگ؛ ایرج ضیایی
لحظه های سپید
سانسور در تمام ابعاد زندگی
اشیای خودسر
یکصد و هشتاد و سومین شماره هفته نامه کتاب هفته خبر در 132 صفحه به قیمت 5000 ریال منتشر شده است.
@Ketabpazhohi
کتابستان: ماهنامه فرهنگی و هنری در گام 13
کتابستان: ماهنامه فرهنگی و هنری، شماره 13، آذر و دی ماه 1396 در 68 صفحه منتشر شده است.
فهرست مطالب این شماره به قرار زیر است:
امشب سردبیری می میرد/ اسماعیل جمشیدی
عکس و خبر/ گروه خبر
نویسنده ای که با یک اثر در تاریخ ادبیات ماندگار شد/ مریم باحور
گفت و گو با «ناهید باقری گلداشمید» شاعر، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی/ ستاره جاوید
دلم می خواهد جهان را برف بگیرد/ فرهاد گوران
به این معتقدم که مساله ریاضی برای مردم نباید طرح کنیم/ رضا عابد
با هم گریستیم/ سید حسین میرکاظمی
از میان رفتگان و ماندگان/ انوش صالحی
اندوهناک شب/ نورالدین سالمی
هایکوهای زمستانی/ مژگان سقراطی
گریه های موزون در دو مصرع چشمانت/ وحید مدحتی
دلم می خواست منصور حلاج و منصور اوجی بودم/ منصور اوجی
ضعف سروده های شاعران سپیدسرای چند دهه اخیر/ محمد جوانمرد
محمد تقی دانش پژوه نویسنده، پژوهشگر، کتابدار کتاب شناس و منتقد کتاب/ پیمان جلیل پور
سخنان ابتهاج درباره قمر، گنگ و مبهم است/ علیرضا خلیل پور
برخی خواهان حذف کامل ربع پرده ها از موسیقی ایرانی هستند/ عظیم علی نیا
چگونگی تشکیل بانک اعتبارات تعاونی و توزیع/علی پاداش
زوزه ی وحشت/ نوالدین سالمی
گسل های درون من/ عباس باباعلی
شعر/ ساناز سالمی
زوال عشق/ فاضل محمود
نسبت رمان و امر فاشیستی چیست؟/نرگس میلانی
رسانه های کاغذی به ارزش و اعتبار خود باز خواهند گشت/ پریسا احدیان
ما به جای خاطره برای خود عکس می آوریم/ سپهر صابری افشار
سیزدهمین شماره ماهنامه کتابستان در 68 صفحه به قیمت 7000 تومان منتشر شده است.
@Ketabpazhohi
در این وانفسای گرانی کاغذ و سایر ملزومات نشر- که نفس های مطبوعات محلی و آزاد را به تنگنا می اندازد- با زحمت بسیار، سرانجام تصمیم به انتشار دوازدهمین شماره «غروب» گرفتیم تا ببینیم که چه پیش می آید.
با وجود این که- به خاطر مشکلات اقتصادی- ناگزیر به حذف برخی از بخش ها و بسیاری از مطالب گردیدیم، این شماره نیز تقریبا در 300 صفحه و به قیمت 30 هزار تومان به دست انتشار سپرده شد.
- در این شماره از مجله، مدیر مسئول، در مطلبی تحت عنوان «بازتعریف شده گی هویت ها!» به تبیین بخشی از گفتمان مجله غروب پرداخته است.
- سردبیر مجله نیز در یادداشتی به «انقراض نسل نهنگان اهل قلم آذربایجان!» اشاره کرده است.
- رضا همراز در بخش راپورت، به خاطرات چاپ نشده سرهنگ ستاد محمّدحسین خان امین پرداخته است.
- دکتر قربان عباسی، در بخش اندیشه، در مطلبی تحت عنوان «مقاومت در برابر سلطه» به کنکاشی در دانش اندوه زای تئودورآدرنو دست یازیده است.
- در بخش نگاه، دکتر جلیل یعقوب زاده ترجمه مطلبی تحت عنوان «احزاب سیاسی عمده کرد ایران، عراق، سوریه و ترکیه» را ارائه نموده است.
- در بخش دیدگاه، علی بابازاده به نقد مواضع ترکی ستیزانۀ مجتبی مینوی پرداخته است.
- علیزاد پروین در بخش تاریخ شفاهی، گفتگویی اختصاصی با مرحوم استاد ترابی طباطبایی- سکه شناس- را ارائه نموده است.
- در بخش سینما، محمد الفت به همراه تیم مطبوعاتی خویش، طی گزارشی از «روزهای سینمای ترک ایران در استانبول»، نگاهی نیز به فیلم درخت «گلابی وحشی» آخرین ساخته بیلگه جیلان و فیلم «روما» تازهترین اثر آلفونسو کوارون کرده و همچنین ترجمه ای از مصاحبه روزنامه جمهوریت با نوری بیلگه جیلان را تحریر نموده است.
- عمده ترین مطلب بخش موسیقی، رساله کلیات یوسفی، اثر یاشار ناهیدی آذر- دبیر سرویس موسیقی- می باشد.
- در بخش شعر جهان، مجتبی نهانی ضمن گفتگوی اختصاصی با بابک زمانی در مورد ترجمه اشعار جهان، از پیشگامانِ شعرِ نو در ترکیه نیز ترجمه هایی ارائه داده است.
- در بخش شعر پیشرو، ابوالفضل پاشا- دبیر سرویس- ضمن ارائه نمونه هایی از اشعار ترکی و فارسی شاعران کشورمان، در مطلبی تحت عنوان «چندوزنی و ریتم درونی در شعرِ علی باباچاهی» به قلم محمد لوطیج به نقد این شاعر نشسته است. همچنین در مطلبی به قلم علیرضا مطلبی، تحت عنوان «رفتار متفاوت با زبان» به نقد مجموعهی شعرِ «نامِ تازهام را بخوان» آفاق شوهانی پرداخته گردیده است.
- ویژه نامه ادبی این شماره به شاعره گرانقدر «پروین اعتصامی» تخصیص داده شده است.
- در بخش ادبیات کلاسیک، این عناوین به چشم می خورد: استاد نصیر پایگذار، «سلطان جناس ایران»- حکمدار شاعر؛ یوسف بیگ چاووشلو- عباس صابری، شاعر مردمی آذربایجان- شیخ علی فقیه خویی «ملجی»- طرزی افشار شاعری با طرزی یگانه
- مقاله های بخش تاریخ، عبارتند از: محبوب علیشاه مراغه ای- آذربایجاندا اخی لر حرکتی- ما ایرانیان در چهارصد سال پیش
- در بخش اسناد، محمد امین سلطان القرایی به معرفی نسخه خطی از رباعیات حکیم خیام اقدام نموده و نگاهی هم داشته به نامه های دکتر سید محمد دبیر سیاقی به علامه جعفر سلطان القرّائی
- در بخش بازتاب، دو مطلب تحریر گردیده است. «دکتر رضا براهنی در مورد دکتر جواد هیئت سخن می گوید/ ناصر شفیعی- زبان مادرى و آموزش آن/ دكتر حاجى اسدى
- در بخش فولکلور، علیرضا آقا پور در مطلبی تحت عنوان «بایرام» نگاهی داشته به این رسم دیرین در کشورهای مختلف.
- در بخش کتابگردی، ضمن معرفی کتب تازه منتشر گردیده، دو یادداشت منتشر گردیده است. «هفده هزار جلد نسخه خطی به زبان ترکی» به قلم دکتر فیض الهی وحید. و نیز در مطلبی تحت عنوان «من چهرهی گوناگون زنان هستم!» نگاهی شده به کتاب «گزینهی اشعار نرگس دوست»
- و در آخرین بخش هم، «نکته ها» تقدیم خوانندگان گردیده است.
@goroobmagazine
@kioskmagazines
? @turkdiledebiyat
فصلنامه پاژ نشریه علمی مؤسسه فرهنگی خردسرای فردوسی منتشر شد
#فصلنامه_پاژ
دورة جدید ـ سال هفتم ـ شمارة سوم ـ پاییز 1397 ، شمارة پیاپی 31
این فصلنامه با مجوّز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره ثبت: 8090 / 90 منتشر می شود
صاحب امتیاز: مؤسسّة فرهنگی خردسرای فردوسی
مدیر مسئول و سردبیر: محمدجعفر یاحقی
مدیر علمی: دکتر حمید طبسی
تحریریه:
دکتر کیمیا تاج نیا، دکتر محمود حسن آبادی،
دکتر حمید طبسی، دکتر علیرضا قیامتی،
رجبعلی لباف خانیکی، جواد محقّق نیشابوری،
دکتر محمّدجعفر یاحقّی
ویراستارا: لیلا بخت آور
تنظیم و صفحه آرا: مرضیه دلیری اصل
طراح جلد: فرید یاحقی
تلفن و دورنگار: 35019274- 051
صفحة خانگی: www.fch-ngo.com
✳️ سرمقاله: پادشاه فصلها پاییز / دکتر محمّدجعفر یاحقی
فهرست مقالات:
✳️تأثیر شاهنامه بر افسانه های جهانی / دکتر محمّد جعفری قنواتی
✳️ «فلسفه دانِ بسیارگویْ» در سخنِ فردوسی کیست؟ / دکتر حمیدرضا اردستانی رستمی
✳️«پشت پا» یا «پُست پا»؟ نقدی بر مقالة «ویرایش صورتنگاشت یک واژه از شاهنامه (در داستان کاوۀ آهنگر)» / علی نورصبحی
✳️ چند نکته دربارۀ رزمنامۀ کنیزک و نکتهای دربارة زبان گورانی/ کامران ارژنگی
✳️ حافظ مردم / دکتر محمّدجعفر یاحقی
✳️ گسستِ زبانی و بیگانگی فرهنگی / علی بابک
✳️ ایماژهای زندگی در «صدای پای آب» / جواد محقّق نیشابوری
✳️ صورت درست یک بیت از ظهیرالدّین فاریابی / همایون شکری
✳️ سیر جغرافیای تاریخی بوزجان / فاطمه فخری ـ دکترسیّدعلی کرامتی مقدم
✳️ لاری (آبانبار ترکمن صحرا) / علیرضا حصارنوی
✳️ چهرۀ شاه آرمانی در بخش تاریخی شاهنامه / مظفر محمّدی
✳️ سیمای فردوسی و شاهنامه در تاریخهای رسمی و متون آموزشی معارف افغانستان /کاوه جبران
✳️ شهنشاه نامه / تحریریة پاژ
✳️ نگاهی به کتاب انجیلِ هم پیوند (تحریری کهن از انجیل همراه با تفسیر) / تحریریة پاژ
شعر و داستان:
با آثاری از:
توکل هروی / حامد صافی
فضلالله زرکوب / کیمیا تاج نیا
علی گردویی/ حورا حقشنو
دکتر نوش افرین احتشامی
داود دل فراز/ جواد بنی اسدی
اکرم اکبر فخرآبادی
و بخشهای:
جام جهان بین (جان جهان شاهنامه، جان مایه یلدا، جلوه های جام)
(گزارش چهل و سومین همایش میان فصلی مؤسسه) / حامد مهراد
(پذیرش سفارش و ارسال برای شهرستانها ): 05135019274
در صورت تمایل عضو كانال #خردسرای_فردوسی شوید و دیگر دوستان هم به این کانال فرهنگی دعوت کنید.
???
@kheradsarayeferdowsi
#کتاب
مازندران در روزنامه وقایع اتفاقیه
برای شناخت درست رویدادهای هر دوره، نیاز به سندهای بجا مانده از آن زمان است. روزنامه وقایع اتفاقیه، از اسناد ارزندهٔ روزگار ناصرالدین شاه قاجار است. این روزنامه نخستین روزنامه دولتی ایران و سومین نشریه در تاریخ مطبوعات ایران است و از تاریخ 5 ربیع الاول 1267 تا تاریخ 28 محرم 1277 هجری قمری در 471 شماره منتشر شد.
کتاب فوق، گزارش و منتخب رویدادهای مازندران و شناخت مازندرانیهای آمده در روزنامه وقایع اتفاقیه میباشد که ترتیب آن بر اساس شماره های منتشر شدهٔ این روزنامه است.
مازندران در روزنامه وقایع اتفاقیه، بمون تپوری(ح.ص)، نشرالکترونیکی از سایت تبرستان، 1394خ - 2015م، صفحه: 167.
www.tabarestann.info
(استفاده با ذکر منبع بلامانع است).
فایل P.D.F آن را در ذیل?دریافت کنید.
کتاب خنه?
@ketabkhene
✅ یادداشت های میرزا فضل الله وزیر نظام
وضعیت سیاسی ایران در آغاز عصر ناصری با مرگ محمد شاه در ششم شوال ۱۲۶۴ ق در عمارت محمدیه شمیران که امروزه به باغ فردوسی مشهور است، شکل گرفت. ناصرالدین شاه شانزده ساله در ۲۱ ذیقعده به همت میرزا تقی خان وزیرنظام آذربایجان به تهران رسید و اوضاع از هم پاشیدهٔ مملکت را از مادر خویش مهدعلیا تحویل گرفت. صدارت میرزا تقی خان که از وزیر نظامی به اتابک اعظمی و سپس به امیرکبیری ترقی یافته با برخورد با میرزا آقاخان نوری، که از عهد محمد شاه خود را لایقی صدراعظمی معرفی می کرد، با تلاش حاج میرزا آقاسی تضعیف شد و به تبعید وی به کاشان منجر گردید. در این شرایط میرزا آقاخان از موقعیت بهره گرفته و تحت حمایت سفارت انگلیسی، نظر مهد علیا را به خود جلب نموده و وی قول صدراعظمی را به او داده بود، به عنوان رقیب سرسخت سیاسی، میرزا تقی خان امیرکبیر مطرح می شود.
این رقابت تنگاتنگ هرچند از سوی شاه ابتدا پذیرفتنی نبود و جهت جلب نظر میرزا تقی خان خواهر تنی خود عزت الدوله را شاه به عقد وی درآورد، ولی همانطور که پیش بینی می شد با تمام خدماتی که امیرکبیر در کوتاهترین مدت به این کشور نمود، که اگر تداوم می یافت به عزت همیشگی و قدرت ایران منجر می گردید، متأسفانه به عزل، خانه نشینی، تبعید به کاشان و سرانجام قتل وی منجر شد.
میرزا فضل الله طی یادداشتهای گوناگون به نوعی حضور خانوادگی در کنار قاجارها و به ویژه ناصرالدین شاه، اعتراف و آن را توجیه می نماید. این یادداشت های میرزا فضل الله ارزش تاریخی بسیاری به عنوان یک قدرت رقیب، سنتگرا و مدافع تخریب و تضعیف ایران در مقابل جبهه ای که به ترقی و عزت و اقتدار ایران می انجامید، ارزش می یابد.
معرفی نسخه های خطی از این متن، در حال حاضر، سه نسخه بیشتر وجود ندارد:
نسخۀ اول، که به نظر کاملترین و در عین حال نسخه اقدام به نظر می رسد، نسخه ای به شمارهٔ ۱۰۲۶ محفوظ در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی است. این نسخه از کتب اهدائی سید محمد صادق طباطبائی است که متن آن به خط ثلث و حواشی به خط نستعلیق شکسته تحریر شده و دارای ۲۷۲ صفحه می باشد. این نسخه توسط مؤلف بازبینی شده و حواشی بر آن نگاشته آمده است. از صفحه ۱۵۳ تا ۲۷۲ نسخه ها چهارده قصیده نذری از نگارنده است و برای چهارده معصوم سروده است تا شفیع رهائی او از تبعیدگاه کاشان باشند. این نسخه در عین اقدام بودن، کاملترین و دقیق ترین نسخه است و در پاورقیها با نشان «م» مشخص شده است.
نسخه دوم نیز به شماره ۵۹۳۳ در بخش نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. این نسخه که با علامت «سی» در تصحیح مورد استفاده قرار گرفته، نسخهٔ پا کنویس شدهٔ قبلی است.
نسخه سوم، تحت عنوان تذکرهٔ تاریخی در بخش نسخ خطی کتابخانهٔ مرکزی و مرکز اسناد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به شماره ۳۳۹۱۴ ثبت و نگهداری می شود. این نسخه به خط نستعلیق در ۱۲۸۰ق نگاشته شده و در پایان آن آمده است: «به تقاضای اینجانب آقای عبدالحسین رضائی، این نسخه را از روی یک نسخه که به حضرت آقا دکتر قاسم غنی تعلق دارد و قبل از تاریخ ۱۳۱۱ هجری [ق] کتابت شده، استنساخ گردیده است.
میرزا فضل الله وزیر نظام، یادداشت های میرزا فضل الله وزیر نظام، تصحیح: ناصر افشارفر، 140 صفحه، بها: 120000 ریال، 1396. http://yon.ir/euh0c
@manuscript
بخارای نوروزی منتشر شد
یکصد و هفدهمین شماره بخارا در پانصد وشصت وشش صفحه منتشر شد و از فردا 21بهمن ماه در کتابفروشی ها و دکه های روزنامه فروشی ها قابل دسترسی است. باهم مروری داریم به فهرست مقالات این شماره بخارا که در تعداد صفحات بیشتر از شماره های معمول منتشر شده است.
نقد ادبی
ساختارِ ساختارها در چشماندازی دیگر/ محمدرضا شفیعی کدکنی
اسلام و ایران
سی سال پس از پیغمبر (ص) (بخش سوم)/ محمدعلی موحد
ادبیات جهان
بحثی دربارة «در جستجوی زمان ازدسترفته» اثر مارسل پروست/ داریوش شایگان
زبانشناسی
پدیدة زبان از دو دیدگاه (بخش پایانی)/ محمدرضا باطنی
نشر و تمدن
نشر و تمدن (3)/ عبدالحسین آذرنگ
عرفان
خواجه یوسف همدانی؛ مقیم رتبه دیدار/ ابوذر ابراهیمی ترکمان
قلمرنجه
قلمرنجه (36) (ملانقطی یا پیرایشگر؟)/ بهاءالدین خرمشاهی
در حاشیة ایرانشناسی
در حاشیة ایرانشناسی (5)/ محمد افشینوفایی
اندیشه
فلسفة شناخت: ارکان شناخت/ غلامعلی ملول
در حواشی کتاب در ایران
در حواشی کتاب در ایران (7)/ محمود آموزگار
جشننامة دکتر سید محمد دبیرسیاقی
کتابشناسی دکتر سید محمد دبیرسیاقی/ احسان اکبری
زندگینامة خودنوشت/ سید محمد دبیرسیاقی
کوثر سراب/ مظاهر مصفا
از یاران دهخدا/ حسن انوری
استاد دکتر دبیرسیاقی و لغتنامة بزرگ فارسی/ اکرم سلطانی
مردی به قامت ادب فارسی/ علیاصغر ارجی
هفتادمین سال آغاز همکاری دکتر سید محمد دبیرسیاقی با سازمان لغتنامه دهخدا/ احسان اکبری
یادی از استاد (سخنرانی در مراسم یادبود استاد محدث ارموی)/ سید محمد دبیرسیاقی
یادگاری از استاد بدیعالزمان فروزانفر/ سید محمد دبیرسیاقی
نام سرایندة «ز گهواره تا گور دانش بجوی»/ سید محمد دبیرسیاقی
چند نامة آموزنده از شادروان دکتر محمد مصدق/ سید محمد دبیرسیاقی
چند نامه و یادداشت از استاد علیاکبر دهخدا/ سید محمد دبیرسیاقی
در سوگ ایرج افشار/ سید محمد دبیرسیاقی
نوروز و نوبهار/ سید محمد دبیرسیاقی
گزارش شب دکتر سید محمد دبیرسیاقی/ پریسا احدیان
وصفی ندیدم درخور وصف او/ سیدعبدالله انوار
و نادرهیی از نادرهکاران!/ محمد استعلامی
روان حکیم بزرگوار شاد باد!/ سید محمد دبیرسیاقی
ما را چه میشود؟/ رضا یکرنگیان
یادداشتهای فیسبوکی
یادداشتهای فیسبوکی (7)/ نصرالله پورجوادی
یادداشتها
یادداشتها (3)/ محمد ترکمان
خاطرات
دو خاطره بادآورد! (خاطراتی از همایون صنعتی دربارة سهراب سپهری و ...)/ سیروس علینژاد
از چشمة خورشید
از چشمة خورشید (42)/ هاشم رجبزاده
ایرانشناسی
گفتوگو با دکتر همایون کاتوزیان درباره نشریه مطالعات ایرانی
نشریه مطالعات ایرانی/ یاسمین ثقفی
مطالعات ایرانشناسی در روسیه/ آلکسی خیسماتولین/ سحر رحمتی
ریچارد فرای و تاریخ تاجیکان/ ریچارد فولتز/ سیما سلطانی
ادبیات معاصر
بزرگ علوی، بیست سال پس از فروبستن «چشمهایش»/ مسعود حسینیپور
یاد یار مهربان
یاد یار مهربان (8)/ مسعود میرشاهی
یادداشتهای یک کتابدار
یادداشتهای یک کتابدار (14)/ یزدان منصوریان
ارمغان استاد
ارمغان استاد شفیعی کدکنی برای هنرمندان سرزمین رودکی و.../ ابراهیم خدایار
گزارش شب دکتر فریدون علاء
گزارش شب دکتر فریدون علاء/ ترانه مسکوب
رشکی که میبرم.../ سیدمصطفی محقق داماد
ما به شما افتخار میکنیم/ ایرج فاضل
همیشه آیندهنگر بودند/ بهروز نیکبین
ما همه «تو» بودیم و دکتر علاء «من»/ سیروس امیری
هر آنچه در توان داشتهاند.../ محمدحسین عزیزی
بدون هیچ توقع و چشمداشت/ فریدون علاء
یاد و یادبود
از تهران تا بدخشان/ رحیم مسلمانیان قبادیانی/ مسعود عرفانیان
معرفی کتاب
معرفی فهرست کتابخانة پروفسور توشیهیکو ایزوتسو/ راضیه خجستهپور
نگاهی به کتاب «تاریخ طنز ادبی ایران»/ مریم اسدزاده
یادداشت اختصاصی علیرضا اردبیلی از بنیان گذاران و اعضای هیئت تحریریه تریبون
تریبون به صورت مجموعه مقالات در قالب یك مجله سنتی چاپ شده بر روی كاغذ و سپس، سایت اینترنتی، تلاشی برای ایجاد بحث حول مسئله تبعیض بر اساس تعلق زبانی، جنسیتی، فرهنگی و قومی بود و هست. اولین شماره چاپی تربیون در 156 صفحه در بهار سال 1996 یعنی 22 سال قبل در استكهلم منتشر شد. تریبون زمانی شروع به نشر كرد كه مسئله تبعیض زبانی، فرهنگی و قومی در هاله غلیظی از احساس- از سویی و انكار در سوی دیگر- احاطه شده بود. هنوز مفاهیمی مانند جوامع چند فرهنگی، تنوع و كثرت فرهنگی، حقوق اقلیتها محتاج توضیح واضحات و بدیهیات بود. خالی بودن جای چنین كاری و موفقیت سریع این پروژه سبب شد تا دومین شماره در فاصله اندکی در بهار 1997 در 188 صفحه منتشر شد.
در آن روزگار كه آخرین سالهای حاكمیت نهادهایی مثل دولتها، چاپخانهها، مؤسسات انتشاراتی، احزاب سیاسی و شركتهای پولدار بر امر نشر و توزیع بود، دست زدن به كارهایی كه حریم نهادهای مهم نامبرده محسوب میشدند، وسوسه ذهن بسیاری بود. بسیاری از تلاشها هم صورت گرفت كه میزان موفقیت آنها متفاوت بود. پروژه تریبون با عزیمت از به رسمیت شناختن یك نكته بدیهی و ناگوار كلید زده شد و آن بی میلی مخاطبین و خوانندگان مورد نظر ما برای دادن پول به كتاب و مجله و روزنامه بود. تیم سه نفری ما (شامل محمد رضا اردبیلی، یونس شاملی و علی رضا اردبیلی) به تجربه شاهد شده بودند كه انتظار اداره یك مجله با پول حاصل از آبونمان و تكفروشی انتظاری عبث است. در نتیجه، اولین و مهمترین كار ما در شروع و ادامه این پروژه، قطع این ارتباط (مابین هزینه و پول حاصل از فروش) بود. قرار شد بی ارتباط با میزان عایدی حاصل از تكفروشی و هزینه آبونمان، حاصل كار خود را به تیراژ بالا منتشر و توزیع كنیم. معنی این كار یك ضرر اقتصادی 90 درصدی در آغاز كار بود كه به مرور كمتر و كمتر شد. با پیشرفت كار، میزان تیراژ و تعداد صفحات و كیفیت كاغذ و چاپ و صحافی بهتر و بهتر میشد و در نتیجه هزینهها بالا میرفت اما با افزایش میزان حمایت خوانندگان، تعداد خوانندگان پرداخت كننده و میزان پرداختها هم بیشتر میشد. اشاره شد كه "درصد" ضرر اقتصادی كمتر میشد. این نكته به معنی كمتر شدن مبلغ كلی این ضرر نبود.
افزایش حجم مطالب تریبون در هر شماره سیر صعودی طی کرد و پربارتر شد. سومین شماره در بهار 1988 در 224 شماره، چهارمین شماره در زمستان 1999 در 348 صفحه، پنجمین شماره در تابستان 1999 در 372 صفحه و ششمین و آخرین شماره در زمستان 2001 در 588 صفحه منتشر شد.
انتشار تریبون همزمان با رشد صنعت كامپیوتر و سپس اینترنت همراه بود به نحوی كه توسعه تكنولوژی دیجیتالی را میتوان در مسیر این راه دید. شروع كار تریبون مصادف با شروع دوران بعد از دستگاه تایپ، تایپ برقی، تایپ نیمه اتوماتیک و ماشینهای حروفچینی بود. كامپیوترها وارد میدان شده بودند و از دوران اولیه ابزار سازمانهای بزرگ دولتی و تجاری بودن به حالت امروزی یكی از ساكنین هر منزل مسكونی تبدیل شده بودند. دو مجموعه اول تریبون در یكی از بدترین برنامه های كامپیوتری تاریخ به نام "واژه نگار" تایپ و صفحه چینی شدند اما مجموعههای بعدی در یكی از بهترین و باثباتترین برنامههای كامپیوتری در نوع خود یعنی "زرنگار" تحت برنامه عامل "دوس" تایپ و صفحه بندی شد. در آخرین كار چاپ شده بر روی كاغذ و چاپ و صحافی سنتی سهمی از كار بر عهده برنامه جدیدتر "زرنگار" بود كه زیر برنامه عامل ویندوز هم كار میكرد. این برنامه اخیر، امكان بازكردن فایلهای قدیمی زرنگار در زیر ویندوز و تبدیل آنها به فایلهای html یا پی دی اف قابل انتشار در اینترنت هم به همراه داشت. ورود تریبون به اینترنت هم، جنبه همراهی پا به پا، با توسعه این تكنولوژی جدید داشت. ابتدا كدنویسی مانوئل، سپس برنامه dreamweaver و كمی بعدتر برنامه frontpage از مایكروسافت، نشر اینترنتی مقالات قدیم و جدید تریبون را ممكن میكردند. از میان این برنامهها، frontpage سالهای زیادی به عنوان مهمترین ابزار تیم تریبون برای انتشار در دنیای مجازی بود. بالاخره نسل امروزی سایتها اینترنتی (موسوم به دینامیك در مقابل نسل قبلی مرتبط با frontpage كه "ثابت" نامیده میشدند. به سوئدی: dynamisk و statisk)
@litera9
جمشید ارجمند ۲۴ دی ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. او روزنامهنگار، ویراستار، مولف و مترجم و منتقد سینما بود. خیلی زود در ۱۲ سالگی و در آغاز دهه سی و همزمان با دولت محمد مصدق عضو حزب پان ایرانیست شد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیتهای فرهنگی و روزنامهنگاری رویآورد و در تابستان ۱۳۳۳ کار در مجله فردوسی زیر نظر ناصر نیرمحمدی را آغاز کرد.
در همین سال چاپ چند شعر نو در مجله فردوسی و راهنماییهای اسماعیل شاهرودی و نصرت رحمانی او را با ادبیات نوین فارسی آشنا کرد. مرگ مادرش در ۱۳۳۷ طی حادثهای در جلوی چشماناش و مرگ پدر در دو سال بعد زندگی مشقتباری را به او تحمیل کرد اما وی توانست با سختکوشی بر مشکلات فایق آید و به دانشگاه برود و همزمان در مجلهٔ فردوسی به مدیریت نعمتالله جهانبانویی و ستارهٔ سینما به سردبیری پرویز نوری به کار ترجمه و انتشار مقالههای سینمایی بپردازد.
در ۱۳۴۰ به دلیل فعالیتهای سیاسی در چارچوب جبهه ملی دو بار دستگیر و در زندان قزلقلعه زندانی شد و بعد از آزادی در سال ۱۳۴۱ در تظاهرات دانشجویی مورد ضرب و جرح شدیدی قرار گرفت. سال ۱۳۴۳ از دانشکدهٔ حقوق فارغالتحصیل و بلافاصله تحصیل فوقلیسانس مدیریت اداری را آغاز کرد که ناتمام ماند. در همین سال در مؤسسهٔ تحقیقات اقتصادی با سمت محقق استخدام شد که امکان تحقیق و سفر به مناطق مختلف ایران و انتشار پژوهشهایش در فصلنامه تحقیقات اقتصادی را برایاش فراهم آورد.
در سال ۱۳۴۵ مجمع منتقدان فیلم را بنیانگذاری کرد و در همین سال به عنوان عضو هیئت داوران منتقدان سینمایی در جشنوارهٔ فیلم کودک و نوجوان انتخاب شد.
در ۱۳۴۸ به فرانسه رفت تا مطالعات تخصصی در دورهٔ دکترای سیکل سوم دانشگاه اکس-مارسی، رشته اقتصاد و تبلیغات جهانگردی را پی بگیرد. در همین سال ترجمه نخستین کتاباش را به پایان برد و با بازگشت به کشور در سال بعد، فعالیتهای گسترده و مداوم ترجمه و تألیف را پی گرفت.
بعد از انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ در چند روزنامه و مجله سرگرم کار شد که در نهایت به سمت ترجمه و تالیف کتاب و ویراستاری برای برخی ناشران شناخته شده از جمله نشر فرزان روز روی آورد.
در کارنامه کاری او بیش از صد کتاب ویراستاری به چشم میآید. همچنین در حوزه تالیف کتابهای فیلم ساختن، درباره سینما،گربه روی شیروانی داغ و ۲۱ فیلم قصه دیگر از مهمترین آنهاست. در حوزه ترجمه نیز میتوان به آثاری چون جامعه شناسی رادیو و تلویزیون (جان کازنو،انتشارات سروش)، آیین هندو و عرفان اسلامی (داریوش شایگان، نشر فرزان روز)، ایرانیان ، یونانیان و رومیان ژوزف ویسهوفر اشاره کرد. جمشید ارجمند پس از دو بار جراحی قلب در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۹۵ بر اثر عفونت و نارسایی قلبی در بیمارستان شهدای تجریش درگذشت.
این کتاب برای او ارجنامهای است بهپاس ۴۵ سال نوشتن درباره سینما، به کوشش زاون قوکاسیان و حسین رسولاف
ترجمهای از جمشید ارجمند:
بیشتر:
https://fa.wikipedia.org/wiki/جمشید_ارجمند
کین نامه هایی به نام مهرنامه_ به نام مشروطه به کام استبداد
اواخر سال 88، اولین شماره از مهرنامه به سردبیری محمد قوچانی منتشر شد.یادداشت کوتاه اولین صفحه آن که در تمامی شماره های بعدی هم تکرار شد، تیتری بود با عنوان "تفسیر جهان به جای تغییر جهان". البته چندی نگذشت که آشکار شد تیتر و یادداشت ابتدای نشریه "شعاری" بیش نبوده. قوچانی که به تازگی از بازداشت رها شده بود گویا بیش از همه "تغییر" یافته و هم در صدد ایجاد تغییری بود. او که مدتها در ظاهر هم که شده شعار روشنفکری دینی و دموکراسی و آزادی سرداده بود اینک از چیزهای دیگری سخن میگفت. مرشدان دینی اش را تغییر داده و مرشد جدیدش را یافته بود. مرشد جدیدش کسی نبود جز جواد طباطبایی که کم کم از حاشیه نشریه برون آمده و به متن آن نشست و مهرنامه را به بولتنی برای خود و ایدئولوژی ایرانشهری اش "تغییر" داد. به لطف نشریه به مقام و منزلت "فیلسوف" هم رسیده بود. فیلسوفی با ادعای پُر ولی با محتوای خالی که ایدئولوژی مبتذل و مرتجع را در جهان "ایدئولوژی زدایی" تبلیغ میکرد. هنر حضرت استاد فیلسوف ما این بود که ایده و روح سرگردان هگل را در تاریخ ایران دمیده و از آن شوونیسم و برتری پارسی و فارسی محوری خلق کرده بود و آن را پایه ایرانیت تعریف میکرد! این البته به کار قوچانی می آمد.قوچانی پس از رویگردانی از اندیشه دینی، لابد فهمیده بود پِی و ملات اصلی ساختمان ایران را هم ناخواسته کَنده و ویران میکند و میتواند روزی بر سر خود او نیز آوار شود پس این ساختمان نیاز به یک پِی دیگر دارد. چه کسی بهتر از جواد طباطبایی که ادعای پی افکنی ایرانی جدید را با ایده پارسی میداد از قضا هم سید بود و پس عرب تبار و هم آذربایجانی بود و ترک و هم دشمن با این هر دو! البته قوچانی هنوز نمیدانست و گویا نمیداند پارسی محوری و زبان فارسی تکیه گاهی بسیار سست تر از آن است که خیمه ایران را نگهدارد.
هنر طباطبایی کم کم در عرصه نظر منتقدانی جدی یافت.راز ایدئولوژیک و فاشیستی بودن آن فاش شد ولی طباطبایی از پای ننشست. او منتقدان خود را به تبع همان "جزمیت ایدئولوژیک" سخنش به سادگی میتوانست با دهها برچسب سیاسی و امنیتی پس براند. حضرت فیلسوف ما که بیست سال از عمرش را صرف "غلط بافی انشایی" درباب تاریخ ایران گذارده بود، میتوانست انتقادهای عالمانه را به شیوه بچگانه بکاود تا مگر "غلط املایی و تایپی" پیدا کرده و همان را پیراهن عثمان کند که ببینید منتقدان من سواد ندارند. او هنر بزرگ را دارد که با یک غلط تایپی منتقدی، پنبه ی او و هفت پشتش را بزند.هنر هوچیگری و شارلاتانی!
باری مهرنامه مُرد ولی از جسد آن چند "نامه" دیگر برون آمد. حامد زارع که یکی از دبیران سرویس آن بود مانند قوچانی دل از نصر و شایگان و سنت و پست مدرنیسم کَند و رو به ایدئولوژی های مدرنیستی آورد آن هم از نوع راست افراطی اش. او دیگر به قول آن رند محمود مزروع طباطبایی گشته و سیاست نامه اش بی وجود طباطبایی نمیچرخد.آخرین نوشته طباطبایی را در در همان کین نامه آخرین خواندم البته در تلگرام_فهمیده ام پول دادن بابت این فحش نامه ها از عقلانیت اقتصادی به دور است_ فیلسوف پارسی ما این بار، نقل قولی مجهول از حبیب یغمایی را به دهان فروغی و سپس آتاترک گذارده تا داستان برتری پارسی را گوشزدِ ترکها کند. بافته های آخرینش البته علاوه بر هنر هوچیگریش نشان از فروپاشی روانی او هم دارد.
نوشته آخرین طباطبایی را زمانی خواندم که در خبرها آمده او را دعوت کرده اند تا در تبریز و در سالروز پیروزی مشروطه و در خانه مشروطه سخنرانی کند. یاللعجب! توگویی ابوجهلی را فرامیخوانند تا درباب وحیانیت قرآن در خانه پیامبر سخن بگوید. یعنی تبریز کسی محق تر از او در این باب ندارد؟ او میتوانست در سالروز به توپ بستن مجلس یا سالروز کودتای 3 اسفند رضاخانی یا در سالروز کتابسوزان تبریز در سال 25 سخن بگوید. ولی خانه مشروطه کجا و مستبدی چون او کجا؟ عدالت و مساوات و قانون و آزادی مشروطه کجا و اندیشه های تمامیت خواه او کجا؟...
@Turkkitabxanasi
🔹غلامحسین فرنود، نویسنده ، مترجم و محقق
رشته : کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی تبریز و دکترای جامعه شناسی
سال: ۴۳- ۱۳۳۹
اهل: تبریز متولد سال ۱۳۱۹
▫غلامحسین فرنود از دوستان و همکاران نزدیک صمدبهرنگی ، رحیم رییس نیا بود.
آثار ایشان:
۱)کتاب " در بساط نکته دانان" نشر ستوده سال ۹۱
۲)ترجمه " چشم شتر" نوشته چنگیز آیتماتوف
۳)ترجمه " انقلاب فرهنگی در کوبا" نوشته کاسترو
۴) تالیف " سیری در تاریخ قرون جدید" رامیتوان نام برد
فرنود در دهه ۴۰ با همکاری زنده یاد صمدبهرنگی ویژه نامه ادبی " آدینه " که بصورت هفتگی ضمیمه روزنامه مهد آزادی تبریز بود منتشر کرد و بعد از دوران فترتی در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه۸۰ ، تا یکصد شماره دیگر همان ویژه نامه را با همان نام در روزنامه مهدآزادی به دست انتشار سپرد.
▫ انتشار دو شماره جنگ ارک( دارای مطالب متنوع ادبی و هنری) نیز از دیگر فعالیتهای آقای فرنود به شمار میرود.....
▫همچنین ایشان ۳ شماره نشریهی «تبریز» را برای شهرداری تبریز در دورهی میرطاهر موسوی منتشر کرد.
آدرس صفحه اینستاگرام آذرانجمن👇👇
Instagram.com/Azar_anjoman
@Azar_anjoman |آذرانجمن
"تجدد" روزنامه هفتگی ارگان کمیته ایالتی تبریز با چاپ سربی در 4 صفحه به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی ابوالقاسم فیوضات و محمد خیابانی در تبریز به تاریخ 16 جمادی الثانی 1335 قمری برابر با 20 فروردین 1296 منتشر شد. در این روزنامه موضوعاتی چون اخبار داخلی، اخبار خارجی، ادبیات، حفظ الصحه و نسوان منعکس شده است. در شماره 18 دوره سوم روزنامه پرورش در مقاله ای با عنوان "مخبرالسلطنه دشمن آزادی" در خصوص روزنامه تجدد چنین آمده است:" می توان گفت در میان جراید داخلی ایران جریده تجدد اولین روزنامه ای بود که مصداق و مفهوم جریده نگاری را ثابت نمود".
از این روزنامه شماره های 1و35و36و55و73و78و126و128و134و147و171و175و178و201و یک شماره فوق العاده نوروز، از سال 1335تا 1338 قمری در بخش نشریات ادواری کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در دسترس مراجعین محترم است. (فهمیان)
@UT_Central_Library
هفت سالگی مجله «غروب» و شماره 25
در هفت سالگی مجله «غروب» شماره 25 آن در 430 صفحه و با موضوعات متنوع تاریخی و فرهنگی در آستانه انتشار قرار گرفت. برای تهیه مجله غروب (و سایر مجلات گروه رسانه ای غروب آنلاین) می توانید با روش هایی که در ادامه اعلام گردیده اقدام نمایید.
آنچه در این شماره می خوانید:
■ امضاء
- رسیدم به این سرزمین، اما نه به تو!
به مناسبت هفتمین سال انتشار مجله غروب/ علی حامد ایمان
■ اوراق پراکنده
- اوراقی پراکنده از تاریخ و فرهنگ آذربایجان/ رضا همراز
■ نگاه
- دریاچه اورمیه، گذشته، حال و آینده/ اسماعیل جعفرزاده (جفرلی)
■ دیدگاه
- دكترمحمّد امين رياحي و آذربایجان/ علی بابازاده
- زبان راجی، اشتباه کسروی و اشتباهات بعدی/ علی طارمی
■ تاریخ- مشروطیت
- سیستم پارلمانی و مشروطه از نظر ثقه الاسلام/ دنیس هرمان/ ترجمه: پرویز ولی زاده
- چند سند منتشر نشده از حاج رسول صدقیانی/ رضا بالابیک نژاد
- روزنامهنگاران تبریز دوران مشروطه، بیپرواترین در کشور/ ساسان نیک رفتار خیابانی
- قرائتی بر کارایی و کفایتِ مفهومی خودمختاری آذربایجان در اندیشه و اهدافِ جنبش خیابانی/ دکتر شهرام پناهیخیاوی
- کشف سندی بسیار ارزشمند در خصوص ترور و شهادت شیخ محمّد خیابانی/ رضا بالابیک نژاد
■ تئاتر- ویژه سیدمرتضی هاشم پور
- سخن دبیر سرویس تئاتر/ فرزاد تقی لر
- معرفی سید مرتضی ها شم پور
- تبریز هنرپرور است و هنرمند گریز.../ وحید منافی
- مردی از جنس بلور/ علی زیستی
- در زندگی هیچکس را به اندازه خودم اذیت نکرده ام/ گفتگویی صمیمی با مرتضی هاشم پور
- نگاهی به نمایشنامه های سوگنامه قوبیلای و اتابک پارکینین تراژدیسی/ سیروس مصطفی
- انکسار تاریخ در منشور درام/ دکتر فرزاد تقی لر
- نمایشنامه نویسی بی ادعا با شگفتی های بر زبان نیامده/ مهدی لزیری
- دغدغه های آقای نمایشنامه نویس/ قاسم ترکان
- به بهانه اجرای نمایشنامه طربنامه مرد دستفروش/ علی فتوحی
- اخلاق سروران/ نادر ساعی ور
- یادداشتی پیرامون یک «محکمه»/ محسن یاوری
- نمایشنامه شب عقرب/ سید مرتضی هاشم پور
■ سینما
- سخن دبیر سینما
- گزارشی از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم تبریز/ شهرام شهنازیان
- ترکان پارسی گوی دوبله در سینما/ محمد الفت
- نگاهی کوتاه به فیلم فورس ماژور/ سیما حسینی
■ تاریخ شفاهی
- گفتگو با علی نظمی
گفتگو از: حسن علیزاد پروین
■ شعر جهان
- ردپای شعر و خاطرات از گذشته تا امروز با متین دمیرتاش/ گفتگو کننده: نورای سالمان/ ترجمه: مجتبی نهانی
- کودکی ام زخمی ست!/ گفتگو با روزنامه نگار، نویسنده و شاعر آتیلا آشوت
- ترجمه اشعاری از:
عادل باش اوغول، آیگون ار اوغلو، آیهان بینگول، بحری بوتیمار، امرالله آلپ، فرهاد بِزجی، فرهاد اوکسوز، مَرت بایرام، مورات ساغلام، عبدالرحمان آدیان، فادیل اوکتای، دنیا میرزایی
■ تاریخ- ویژه ترکمانان آق قویونلو و قره قویونلو
- مشروعیت ترکمانی/ سه یادداشت از دکتر علی ابوالقاسمی
- درآمدی بر تاریخ قره قویونلوها/ مهدی اللهیاری تبریزی
- آیین و آداب سان و رژۀ در لشکر آق قویونلوی اوزون حسن/ دکتر حسین فیض الهی وحید
- جستاری در باب وجه تسمیه، خاستگاه، نسب، موطن اولیه و مهاجرت قراقویونلوها به آذربایجان و آناتولی شرقی/ میلاد تیموری (تیمور)
- نگاهی به تاریخ آذربایجان از اضمحلال ایلخانیان تا تشکیل دول آق قویونلو و قره قویونلو/ دکتر توحید ملک زاده
- قاراقوینلولار شاعیری «تبریزلی فتحی»/ فیروز رفاهی
- افصح الدین هدایت تبریزی/ دکتر محمدرضا کریمی
■ تاریخ
- ایل قشقایی بزرگترین ایل ترک زبان در شیراز/ جعفر سامعی پتاوا
- درباب ایتمولوژی بایندر/ روح اله افشار
- ساغالان در اسناد تاریخی سه قرن گذشته/ قدرت ابوالحسنی سهلان
■ فولکلور
- سطوری چند در باب آیین سوگ و رقص از نظرگاه اسطوره شناسی/ روح اله صاحب قلم
- ادبیات شفاهی مردمان خلج ساکن استانهای قم و مرکزی/ علیاصغر جمراسی
■ بیوگرافی
- زندگی و آثار گرهارد دورفر ترک پژوه نامدار/ میشائِل کنوپل/ ترجمۀ: علی سلمانی خلیلی
- نیم نگاهی به زندگی آقا میرتقی ابوصالح/ حبیب فرشباف
- میرزا عیسی قائم مقام فراهانی/ محمدباقرجباریان قزلجه
■ اسناد
- نامه هائی از دکتر مهدی روشن ضمیر به علامه جعفر سلطان القرّائی/ محمّد امین سلطان القرّائی
■ ادبیات کلاسیک/ ویژه صراف
- سؤز مولكونون صرّافلاريندان تبريزلي حاج رضا صرّاف/ رضا همراز
- حکایت چشم در دیوان حاج رضا صرّاف تبریزی/ دکترعبدالحسين لاله
- تبریزلی حاج رضا صرافین نوحه لری/ دوقتور ابوطالب اللهیاری- توتقون
- گئنه گؤیلر آغلادی/ داود بهلولی
- آدلی- سانلی شاعیریمیز تبریزلی حاج رضا صرافین تاریخ مادّه سی/ تبریزلی علی اصغر شهابی
■ ادبیات کلاسیک
- اونودولموش بیر خانواده نی خاطیرلاداق/ دوقتور فیروز رفاهی علمداری
- قزوینلی «واعظ»ین تورکجه شعرلری/ پروفسور تورخان گنجهای/ کوچورن: وحید ارضی
مطلب کامل
اینک شرحی از دعا و توسل نوح علیه السلام علی نبینا و آله و علیه السلام را که از اکتشافات اخیر است و سند زنده و تاریخی از جهت نورانیت خمسة طیبه است از مجلة«مکتب اسلام » می آوریم و برای آنکه امانت در نقل رعایت شود ما در اینجا عین مطالب مندرجه در این شماره را بدون هیچ کم و کاستی و بدون هیچ زیادتی بیان می کنیم تا بر اهل نظر مطلب روشن شود:
یک سند زنده و تاریخی بر حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع
مجله رسمی و پر تیراژ «اتفاد نیزوب » شوروی که بطور ماهانه منتشر می شود، گزارش عجیب زیر را که هم از نظر باستانی بسیار ارزنده و جالب است و هم از نظر دینی عالی ترین دلیل بر عظمت قرآن و عقائد دینی ماست ، درج نموده است و به دنبال آن عده ای از نویسندگان انگلیسی ، مصری ، پاکستانی و... آن مقاله را از روسی به انگلیسی و عربی و اُرْدو ترجمه نموده و در مجله ها و روزنامه های محلی خود نقل کرده اند؛ اینک ما خلاصه آنرا با توضیح درباره ارزش علمی و دینی آن از نظر خوانندگان ارجمند میگذرانیم:
بقایای کشتی نوح
گزارش بسیار جالب باستان شناسی شوروی درباره کشتی حضرت نوح
مجله نامبرده در شماره دوم 1953 مینویسد: هنگامیکه باستان شناسان روسی در منطقه ای معروف به «وادی قاف » مشغول حفاری و جستجوی آثار باستانی بودند، در اعماق زمین به چند پاره تخته قطور و پوسیده ای برخوردند که بعداً معلوم شد این تخته ها قطعات جدا شده از کشتی نوح بوده ، و بر اثر تحولات دریائی و زمینی در طول حدود 5000 سال همچنان در دل زمین باقی مانده است . برخورد به این تخته ها نظر محققین باستان شناس را آنچنان به خود جلب نمود که دو سال دیگر به کنجکاوی و تعقیب عملیات حفاری خود پرداخته ، و بالاخره در همان منطقه به یک قطعه تخته دیگری برخوردند که به صورت لوحی طبق کلیشه صفحه زیر، چند سطر کوتاه از کهن ترین و ناشناخته ترین خطوط بر روی آن منقوش بود. اما بسیار شگفت آور بود که این تخته لوح بدون اینکه پوسیده یا متحجر شده باشد، آنچنان سالم و دست نخورده باقی مانده که هم اکنون در موزه آثار باستانی مُسکو در معرض دید توریست ها و تماشاگران خارجی و داخلی است . بر اثر این اکتشاف ، اداره کل باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن ، هیئتی مرکب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی نموده که نام آنها بدین گونه است :
1 ـ پرفسور سولی نوف ، استاد زبان های قدیمی و باستانی در دانشکده مسکو.
2 ـ ایفاهان خینو، دانشمند و استاد زبان شناس در دانشکده لولوهان چین .
3 ـ میشانن لوفارنک ، مدیر کل آثار باستانی شوروی .
4 ـ تانمول گورف ، استاد لغات در دانشکده کیفزو.
5 ـ پرفسور دی راکن، استاد باستان شناس در آکادمی علوم لنین .
6 ـ ایم احمد کولا، مدیر تحقیقات و اکتشافات عمومی شوروی .
7 ـ میچر کولتوف ، رئیس دانشکده استالین .
این هیئت پس از 8 ماه تحقیق و مطالعه و مقایسه حروف آن با نمونه سائر خطوط و کلمات قدیم ، متفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت :
1 ـ این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تخته های مربوط به کاوش های قبلی ، و کُلا متعلق به کشتی نوح بوده است ؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تخته ها آنقدرها پوسیده نشده ، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر می باشد.
2 ـ حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُم اللغات (ریشة لغات ) و به سام بن نوح منسوب می باشد.
3 ـ معنای این حروف و کلمات بدین شرح است :
ای خدای من ! و ای یاور من ! به رحمت و کرمت مرا یاری نما! و به پاس خاطر این نفوس مقدسه : مُحمد، إیلیا (علی)، شَبَر (حَسَن )، شُبَیْر (حُسَین )،فاطِمَه ، آنان که همه بزرگان و گرامی اند، جهان به برکت آنها برپاست ، به احترام نام آنها مرا یاری کن ! تنها توئی که میتوانی مرا به راه راست هدایت کنی !
بعداً دانشمند انگلیسی "این ایف ماکس" ، استاد زبان های باستانی در دانشگاه منچستر، ترجمه روسی این کلمات را به زبان انگلیسی برگردانید، و عیناً در مجله ها و روزنامه ها نقل و منتشر گردید. سپس دانشمند و محدث عالیمقام پاکستانی حکیم سید محمود گیلانی که یک موقع مدیر روزنامه «أهل الحَدیث » پاکستان (و نخست از اهل تسنن بوده و بعداً از روی تحقیق به آئین تشیع گرائیده ) آن گزارش را به زبان اُرْدو در کتابی به نام «إیلیا مرکز نجات ادیان العالم » ترجمه و نقل کرده است . (کتاب «ایلیا...» به زبان اردو). آنگاه مجله «بذره » نجف در شماره های شوال و ذوالقعدة 1385، سال اول ، صفحه 78 إلی 81 زیر عنوان : نامهای مبارکی که حضرت نوح بدان توسل جست ، از اردو به عربی ترجمه و نقل کرده است .
سیصد و سی و یکمین شماره ماهنامه جهان کتاب ویژه آذرماه به تازگی منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات کشور آمده است.
مانند دیگر شماره های این مجله، مطلب ابتدایی یکی از سلسله مقاله های «نامهای از پراگ» نوشته پرویز دوائی است که این شماره با عنوان «پاییز آمد»، با یادی از زندهیاد جمشید ارجمند چاپ شده است. پس از آن، «نویسنده داستانهای ترسناک میترسد» آمده است؛ نوشتهای از الیسون فلاد که در آن نظر استفن کینگ را درباره ریاست جمهوری دونالد ترامپ بررسی کرده است. استفن کینگ میگوید: «گوش فرا دادن به سخنرانیهای دونالد ترامپ شبیه گوش دادن به سروصدای پیانویی است که از راهپلّه فرو میغلتد.»
مقاله بعدی «باباطاهر عریان بنّای قابلی هم بود!» نقد مفصّل جمشید سروشیار است بر کتاب «باباطاهر: شرح احوال و نگاهی به آثار ابومحمد طاهر جصّاص همدانی» تألیف نصرالله پورجوادی. در مقاله بعدی «مرزهای ایران و عثمانی» از کاوه بیات به معرفی کتاب مجموعه رسائل و لوایح تحدید حدود ایران و عثمانی، ۹۰۷ ـ ۱۳۰۹ هجری قمری پرداخته شده و محمدحسین خسروپناه هم کتاب «پیکار در برلین: دوره روزنامه پیکار» را بررسی کرده است. «از پایاننامه تا کتاب» عنوان نقدی از سیّدفرید قاسمی بر کتاب «نقش مطبوعات خارج از کشور در گسترش روزنامهنگاری در ایران» است که به عنوان مطلب بعدی به چاپ رسیده است. همچنین مجید رهبانی در مقاله «مشروطه و کتاب» به بررسی کتاب و کتابخانه به روایت مطبوعات ۱۲۸۵ ـ ۱۳۰۴ پرداخته است. عبدالرسول شاکری هم در مطلب بعدی ضمن معرفی کتاب «سیاست نوشتار» گفتگویی با نویسنده آن، کامران تَلَطّف انجام داده است.
در ادامه، مطلب بررسی کتابهای «ادبیات مانوی» از مهرداد بهار و ابوالقاسم اسماعیلپور، «فلسفهای برای زندگی» از ویلیام اروین با ترجمه محمود مقدسی و «وزن چیزها» نوشته جین کازز با ترجمه عباس مخبر از معصومه علیاکبری درج شده اند. نقدی بر دفتر شعر «اقیانوسی آرام» سروده علیرضا بهرامی هم مطلب بعدی است که در ادامه آمده است. معرفی کتاب «شکلگیری هویّت ملّی در ایران» و نقدی بر کتاب «هیتلر: صعود» نوشته فولکر اولریخ از جمله مطالب بعدی جهان کتاب جدید هستند.
«رمانهای سیاه کشورهای اسکاندیناوی و رمزگشایی تاریخ» با رویکرد بررسی ادبیات پلیسی در کشورهایی چون سوئد، دانمارک و نروژ مقاله ای به قلم یاسمن منو است که در آن ضمن پرداختن به نقش سیاسی و افشاگرانه این رمانها، نویسندگانی چون اِستیگ لارسِن، هِنینگ مَنکِل و جو نِسبو معرفی شده اند که اشتهاری جهانی دارند.
مطلب بعدی با عنوان «حمید زرّینکوب: ادیب نوگرا» نوشته کامیار عابدی است که در هشتادمین زادروز زرین کوب منتشر شده است. «این سیامک برای من غریبه است!» از کریم منیری، هم نقدی است بر کتاب خاطرات سیامک لطفالهی. «پیرامتن در ترجمه» مقالهای در زمینه نقد ترجمه از حسن هاشمی میناباد است که در ادامه چاپ شده است.. دهمین قسمت از سلسله مقالات «نامهای آثار ادبی از کجا آمدهاند؟» نوشته گری دِکستِر با ترجمه پرتو شریعتمداری با محوریت ادوارد آلبی و نمایشنامه «چه کسی از ویرجینیاوولف میترسد؟» مطلب بعدی این شماره جهان کتاب است.
در بخش «هزار و یک داستان» کتاب های «این خیابان سرعتگیر ندارد» از مریم جهانی، «بچه دیو خواب است» از محمدعلی مهماننوازان، «تو از دستهای من سردتری» اثر بنفشه رحمانی و «طلابازی» نوشته امیرحسین شربیانی، توسط زری نعیمی مورد بررسی قرار گرفته اند. در صفحه «وقت شعر» سه دفتر توسط سایه اقتصادی نیا بررسی شده است: «باید بایستم وسط دشت آفتابگردانِ ون گوگ» از ندا کامیاب، «ضربان» از مریم جعفری و «مَدِّ مژه» سروده بهنود بهادری.
در بخش «معرفی کوتاه» این شماره، هم ۱۶ کتاب معرفی شده اند که به ترتیب عبارت اند از: جلد بیستم دانشنامه جهان اسلام؛ دایرهالمعارف هنر/ رویین پاکباز؛ گال، گال، گالری!/ کریم امامی؛ زبان فارسی در گذر زمان/ مهرداد نغزگوی کهن؛ تاریخ فلسفه/ مارتین کوهن، ترجمه مهدی شفقتی؛ فلسفه و سیاست واقعی/ ریموند گوس، ترجمه کمال پولادی؛ هفده تناقض و پایان سرمایهداری/ دیوید هاروی، ترجمه خسرو کلانتری و مجید امینی؛ تضادهای سوسیالیسم واقعاً موجود/ مایکل لبوویتز، ترجمه حمیدرضا بهادری و پیام یزدانی؛ و فرهنگ طبّ سنّتی/ محمدرضا توکلی صابری و زهرا سینایی.
«تازههای بازار کتاب» از فرّخ امیرفریار هم آخرین مطلب این شماره جهان کتاب است.
شماره جدید این مجله با قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر شده و روی پیشخوان آمده است.
پیش از انقلاب ( و نهضت ۱۵ خرداد)
✅ "روزهای سوگواری تاسوعا و عاشورا چگونه در قم برگزار گردید"
منبع: هفته نامه "ترقی"، شماره ۱۰۴۱ (۲۸ خرداد ۱۳۴۱)، ص ۲- ۳.
روزهای سه شنبه و چهارشنبۀ هفتۀ گذشته که مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی بود، شهر قم از فریاد حسینی به لرزه درآمده بود. سراسر این شهر مقدس در هفتۀ گذشته پارچه ای از آتش اشتیاق و علائق مردم به دین و آئینی بود که سالهاست با حیات و هستی مردم پیوستگی دارد.
از بعد از ظهر دوشنبۀ هفتۀ گذشته سیل جمعیت با شور و علاقۀ زیاد به قصد شرکت در مراسم عزاداری عاشورای حسین (علیه السلام) تهران را به طرف جادۀ قم و مرقد مطهر حضرت معصومه (علیها السلام) پشت سر می گذاشتند.
و چون جویندگان طریقت حسینی کاروانی را تشکیل داده بودند در جادۀ قم اتومبیل ها به صورت یک خط زنجیر حرکت می کرد و در تمام ساعات شب تاسوعا جاده از نور چراغ اتومبیل ها روشن بود. از عصر دوشنبه تعداد زیادی از دسته های سینه زنی که همه ساله تاسوعا و عاشورا را در قم بودند تهران را ترک می کردند و در فواصل مختلف جادۀ قم صدای نوحه و سینه زنی به گوش می رسید.
کرایۀ دوسره:
کرایۀ تهران به قم با آنکه تعداد اتومبیل ها زیاد بود ولی به علت زیاد بودن مسافر به آخرین حد رسیده و اتومبیل ها اعم از سواری یا اتوبوس با توجه به اینکه در این دو روز کسی از قم به تهران نمی آمد و همه از تهران عازم قم بودند به آخرین حد تصور رسیده و بیشتر رانندگان از مسافرین تهران به قم کرایۀ دو سره می گرفتند زیرا اغلب آن ها ناچار بودند از قم خالی به تهران برگردند.
از نیمه شب تاسوعا دسته های سینه زنی و عزاداری و هیئت های مختلف اطراف به طرف قم حرکت می کردند تا از صبح سه شنبه برای انجام مراسم سینه زنی به قم رسیده باشند.
صدای این دسته ها که به مرور از نیمه شب دوشنبه وارد قم می شدند تا صبح سه شنبه همچنان به گوش می رسید.
در منزل آیت الله مرعشی نجفی:
حضرت آیت الله سید شهاب الدین نجفی که یکی از فحول علمای شیعه و از مراجع موثق شیعیان جهان هستند صبح روز تاسوعا در حالیکه عدۀ کثیری در محضر ایشان بودند دربارۀ وضع عزاداری فرمودند: وضع عزاداری سال به سال الحمد لله بهتر است، وضع عزاداری امسال هم با توفیق خدا نسبت به سال های گذشته خوبست خیلی دست های مرموزی هست که می خواهند این چراغ را خاموش کنند ولی نتوانسته اند و نخواهند توانست که در این راه موفق شوند.
بشر از نظر کلی یک مبدأ و اعتقادی می خواهد تا هر وقت که بر اثر شدائد خسته می شود برگردد. بیشتر این انتحارها، خودکشی ها و جنایات مختلف به علت آنست که پایه های دین و اعتقاد مردم سست است و نمی توانند تحمل شدائد را بکنند. اشتباه بزرگی که دول بزرگ دنیا کرده اند تضعیف دین در ممالک شرقی بود و الا ممکن نبود پاره ای از مسالک و مرام های فاسد سرایت به این امکنه بنماید و فعلاً متوجه غفلت خود شده اند ولی پس از کشته شدن سهراب و کشت بذر و تخم فساد در دنیا به این مطلب توجه پیدا کرده اند ولی عقلا فرموده اند جلوی ضرر را از هر جا گرفتن منفعت است و علیهذا وظیفۀ هر فردی که به تمدن کهن جهان و آزادی فردی عقیده دارد اینست که دین مقدس اسلام را تقویت کند و بالأخص مذهب جعفری و مرام اهل بیت رسالت را. شایسته و لازم است از قلم های معمولی که علیه طریقۀ تشیع به کار می رود باید جلوگیری شود، مذهب تشیع مذهبی است جامع قواعد اخلاقی، اجتماعی و خصال حمیده. انسانیت و خداوند را شاهد و گواه می گیرم که بدون ذره و خرده ای از تعصب و حمیت این عرایض را عرض می کنم.
تشیع مذهبی است که در او رعایت حقوق تمام طبقات از وضیع و شریف، غنی و فقیر شده است. نه تنها حقوق حیوانات رعایت شده بلکه حقوق نباتات و جمادات نیز در نظر گرفته شده است. پس مایۀ تأسف است که چنین مذهب استوار و محکمی که مصلح دین و دنیای بشر است مورد توجه کامل نباشد، از ساحت قدس ربوبی مسئلت می نمایم که عموم را از این خواب غفلت بیدار و متوجه حقایق بفرماید.
امیدوارم که مندرجات روزنامه ها طوری نباشد که مخالف روح اعتقاد و اخلاق مردم باشد.
یک سره بود:
از روز اول محرم به ترتیب در منازل و تکایای مختلف شهر قم مراسم عزاداری و روضه خوانی برپا بود و همه روز از ساعت 5 صبح به ترتیب دسته دسته مردم در محافل مختلف شرکت می کردند. در بعضی از این منازل و تکایا جمعیت زیاده از حد حضور می یافت، مراسم عزاداری و روضه خوانی به دنبال مراسمی که از اول ماه محرم برقرار بود در روزهای تاسوعا و عاشورا تقریباً یکسره و تمام ساعات روز تا نیمه شب ادامه داشت.
https://telegram.me/qompajoohi 👈👈
تشکل «خران» درغرب کشور بنياد گرفت و در ابتدا با عنوان «باشگاه خران» در شهر کرمانشاه عضوگيري مي کرد.
شرط عضويت در باشگاه خران « ارائه سند خريت از طرف مراجعين محترم » بود و «مردهاي زن دار » و « کساني که انتخابات دوره اي پانزدهم مجلس را حقيقي وطبيعي » مي دانستند براي عضويت «حق تقدم » داشتند. روايت کرده اند که: « بنيانگذار اين حزب در کرمانشاه کلنل فلي چر نماينده نظامي دولت انگليس در اين شهر بود ومعدودي از رجال اشراف و ملاک از اعضاي آن به شمار مي رفتند.
فلي چر در سفرهاي خود به مناطق عشايري که وابستگان حزب را نيز به همراه داشت، دستور اجراي مسابقه خرسواري صادر مي کرد و سپس به برندگان از سوي خود و کنسولگري جايزه مي داد؟!
همان گونه که اشارت رفت پيش زمينه تاسيس حزب خران، باشگاه خران بود. اين باشگاه که «باشگاه هيات» نام داشت براي اعضاي خود کارت عضويت صادر مي کرد که متن آن از اين قرار در « چاپخانه غرب کرمانشاه» چاپ شده بود:
گاوان و خران بار بردار
به زآدميان مردم آزار
باشگاه هيأت
نظر به مراتب لياقت و فعاليتي که آقاي.................. ابراز نموده و از اين تاريخ مشاراليه را.............................هيأت مفتخر نموديم.
البته اين کارت چنانچه مهمور به مهر « باشگاه» ( تصوير سر دو خر ) بود معتبر محسوب مي شود.
متقاضيان عضويت در حزب خران پس از ارائه رونوشت « سند خريت » و به دنبال آن پذيرش موظف بودند که آيين نامه حزب را دقيقاً اجرا کنند.
حدود پنج سال « باشگاه خران » در سطح يک تشکل محلي باقي ماند تا اين که در سال 1326 نشريه توفيق اين« سوژه » را دستمايه کار خود قرار داد و به يکباره اين تشکل محلي به يک تشکل ملي بدل شد.
« باشگاه خران تاسيس شده»:
« خرهاي محترم ! توجه فرمايند» نخستين مطلب توفيق بود که در سال 25، شماره 40، چهارشنبه 21 مرداد 1326، صفحه 5 به چاپ رسيد وپنج شماره بعد ( شماره هاي 45، چهارشنبه 25 شهريور 1326، صفحه 3) ذيل « فوق العاده حزب خران » آوردند « بشتابيد براي گرفتن کارت عضويت از حزب خران » که در آن مي خوانيم:
فوق العاده حزب خران بشتابيد براي گرفتن کارت عضويت از حزب خران
حزب خران بدين وسيله از عموم علاقمندان (!) و دوستداران حزب دعوت مي نمايد که با ارائه مدارک خريت خود هر چه زودتر براي گرفتن کارت مراجعه کنند.
حزب ما صددرصد وطني است و انگشت هيچ «خر خارجي» يا «خارجي خر» در آن داخل نيست.
ما نه «صاحب خر » هستيم نه « خر صاحب». « مقاومت منفي » در حزب ما به عالي ترين مدارج خود رسيده است.
مقاومت منفي يعني تو سري بخور وتيزبدو و جو بخور و تيزبده...
در حزب ما نه « رهبر» است نه «پيشوا» همه برادروار دست به دست هم داده در لواي پالانهاي يکرنگ و يکنواخت به پيشرفت خود به سوي « کمال خريت» روانيم.
به عقل خودتان مراجعه کنيد وببينيد انصافاً چند سال است عضو حزب ما هستيد و خودتان هم نمي دانيد.
ببينيد چند سال است عضو حقيقي حزب نيرومند ما هستيد و فقط کارت نگرفته ايد.
فتح با ماست!
آري فتح با ماست چون اگر مرامنامه خود را منتشر کنيم ملاحظه خواهيد فرمود در همين ايران بيش از چندين ميليون عضو داريم.
وکيل – وزير – روزنامه نگار – مدير کل – اغلب عضو حزب ما هستند يعني تا نباشند نمي توانند به اين مقامات برسند....
ما ادعا نداريم، ميتينگ نمي دهيم، فوق العاده منتشر نمي کنيم، سازمان جوانان نيرومند نداريم، رژه نميرويم و با کمال آرامش (!) « کدام آرامش» به تقويت حزب نيرومند خود مي پردازيم.
بازهم تکرار مي کنيم هيچ انگشت خارجي در حزب نيرومند ما داخل نيست.
توفيق – «فوق العاده حزب نيرومند خران را از لحاظ آزادي عقيده و قلم چاپ کرديم و علاقهمندان ميتوانند مدارک خود را توسط روزنامه توفيق بفرستند.»
دوره اول فعاليت حزب خران در تهران از مرداد 1326 شروع شد ودرارديبهشت 1327 به مدت شش ماه متوقف گرديد. در ده ماهه دوره اول فعاليت اين حزب در « ارگان » آن ذيل « اخبار مربوط به حزب خران » مي توان مطالبي همچون: « آگهي هاي حزب »، « نامه هاي رسيده به حزب »، « اسناد خريت»، « گزارشهاي خبري با عنوان هاي « خرچين از حزب خران گزارش مي دهد »، « جايزه خرکي » براي مسابقه ها، « ميزان الحماره يا خرسنج اتمي »، « مصوبات حزب خران »، در «دل خران» ،« سخنراني خرانه »، « حزب ما و جرايد »، خبرهاي ورزشي: « مژده به خرهاي اسکي باز »، « اولتيماتوم حزبي »، «ضرب المثل هاي حزبي »، فهرست « برنامه مخصوص حزب خران در راديو تهران »، حوادث هفته:« تلفات و صدمات وارده به حزب خران »، «هفت سين خران»، « تأسيس شرکتهاي سهامي جو با مسووليت محدود »، « افتتاح سالن آرايش خران » وديگر نوشته هايي از اين دست را خواند که پاره اي از آنها، چنين است:
آموزشگاه عالي فني خران
آگهي از طرف آموزشگاه عالي فني «خران»
آموزشگاه عالي فني خران براي سال تحصيلي 1326-1327 تعداد دويست رأس «خر داوطلب » يا « داوطلب خر» طبق شرايط زير مي پذيرد:
1- تابعيت
🔹 سه مُغ ایرانی در کلیسای شهر کُلن آلمان
هارالد اشتروم، محقق و تاریخ پژوهش سوئیسی به مناسبت ایام میلاد حضرت مسیح (ع)، در مقاله ای که برای روزنامه نوی سورشه سایتونگ نوشته، به توصیف سه مُغ یا سه قدیس ایرانی پرداخته است.
🔸 سه مُغ چه کسانی بودند؟
سه مغ، سه مجوس، سه مجوس شرقی، سه شاه، سه پادشاه مقدس و سه فرزانه نام هائی اند برای سه خارجی که بر اساس انجیل متی برای ارج نهادن به عیسی به دیدارش شتافتند؛ و برای زادروزش زر، مرّ و کندر به ارمغان بردند.
🔸 استخوان های سه مُغ ایرانی در کلیسای کلن
حدود سه قرن بعد از "رخداد"، هلنای مقدس، مادر کنستانتین امپراتور رم، که بسیاری از رسوم و مناسک و آیینهای مسیحیت به او منسوب است، در سفری زیارتی که در پایان زندگی به فلسطین کرد، بقایای جسد سه فرزانه را "کشف" کرد، با خود به آسیای صغیر برد و به کلیسای بزرگ قسطنطنیه سپرد (ایاصوفیه در استانبول امروز). استخوانهای "مقدس" در قرن پنجم به میلان منتقل شدند و چند قرن بعد در تابستان ۱۱۶۴ میلادی به شهر کلن اهدا شدند.
شهر کلن که تا آن زمان از نظر آثار و مواریث دینی فقیر بود، برای بقایای استخوانها ضریحی زرین ساخت. به شکرانه همین "موهبت" در سال ۱۲۴۸ میلادی در کلن سنگبنای کلیسایی پرشکوه نهاده شد که گفته میشود امروز پس از سن پتر واتیکان، دومین کلیسای بزرگ جهان است. از آن پس کلن به زیارتگاهی معتبر برای پیروان آیین مسیح بدل شد و توانست در رقابت برای جلب زایران، که در سدههای میانه مهمترین منبع درآمد و مایه رونق شهرها بود، جایی ویژه کسب کند.
@DACHstudien
https://www.nzz.ch/feuilleton/heilige-drei-koenige-sterndeuter-die-aus-iran-kamen-ld.1448361
👈☘🍃 افتتاح نمایشگاه هنری و رونمایی از تابلوی بزرگ حضرت مریم سلام الله علیها به مناسبت ایام ولات پیامبر اولوالعزم الهی حضرت مسیح علیه السلام اثر سرکار خانم افسانه نجفی از هنرمندان برجسته کشورمان با حضور محمد علی کیانی مدیرکل همکاری های فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور و علیرضا حفیظی مدیر مجموعه فرهنگی و هنری برج آزادی تهران و جمعی از هنرمندان و فرهیختگان کشورمان و اهدای کتاب ارزشمندی به صاحب اثر در روز چهارم دی ماه 98 در محل سالن نمایشگاهی برج. 🍃☘👉
🇮🇷🌷
🇮🇷@kiani694🇮🇷
🔹مراقب فرقان های جدید باشیم
تصویر زیر خبر کشف بزرگترین مخفیگاه گروه تروریستی فرقان در شهر کرج است که در صفحه اول روزنامه کیهان (شماره ۱۰۸۴۳، یکشنبه ۶ آبان ۱۳۵۸) منتشر شده است.
در سال ۱۳۹۰ مدخل "گروه فرقان" را نوشتم که در صفحه ۳۲۶ جلد چهاردهم دایره المعارف تشیع به چاپ رسیده است. به جهت نگارش آن مدخل، منابع متنوعی را درباره این گروه دیدم و خواندم. فرقان محفلی مذهبی و سیاسی به شمار می رود که حوالی سال ۱۳۵۶ با ایده و هدایت طلبه ای ۲۱ ساله به نام اکبر گودرزی شکل گرفت. اعضای این گروه تروریستی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر مبنای تفاسیر و برداشتهای خاص خود از قرآن کریم، چهرههایی همانند استاد مرتضی مطهری و دکتر محمد مفتح را ترور کردند. گودرزی از ۱۵ سالگی به مطالعات قرآنی پرداخته و در سال ۱۳۵۵ با همفکری گروهی از دوستانش کتاب های "اصول تفکر قرآنی" و "ایدئولوژی توحید و ابعاد گوناگون آن" را تالیف کرد. تفاسیر وی از قرآن، آغشته به ایدئولوژی اشتراکی (مارکسیسم) بود. به طور مثال در داستان حضرت یوسف، گرگ را نماد ضد انقلاب و حضرت یعقوب را رهبر انقلاب و یوسف را قربانی و فدایی آرمان های یک انقلاب مذهبی چپ گرایانه توصیف میکرد.
در آن سال ها، شهر کرج یکی از مخفیگاه های امن این گروه تروریستی بود که در آبان ۱۳۵۸ کشف و متلاشی شد. گودرزی و پیروانش هم پس از یک درگیری مسلحانه در ۱۸ دی ۱۳۵۸ دستگیر شده و در ۳ خرداد ۱۳۵۹ اعدام شدند.
گرچه گروه فرقان به تاریخ پیوسته اما باید مراقب بود که مبادا فرقان های جدید در محافل مذهبی کشور عزیزمان ایران و استانمان البرز متولد شوند. گروههایی غیر انسانی که حاصل تفسیر به رای مشتی شبه مذهبی ظاهرگرا، بی اخلاق، نابردبار، خودشیفته و روان پریش از آموزههای عقلانی و معنوی اسلام و تشیع است.
حسین عسکری
۵ آبان ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/p/CGymlgUlfpP/?igshid=pr4o8ifof92f
📖@alborzology
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com