همچنین مورد چهارم
شاید کمتر کسی از رساله نقد میرزا حسین نوری بر میرزای شیرازی خبر داشته باشد...
البته هستند بزرگوارانی در همین گروه که کاملا با این رساله آشنا هستند...
پس از اینکه کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب محدث نوری به رشته تحریر درآمد اعتراضاتی توسط فضلا و علمای نجف و برخی بلاد شیعه نسبت به این کتاب صورت گرفت...
یکی از علمای بزرگی گه ردیه ای بر این کتاب داشتند مرحوم میرزای شیرازی، نقیب بزرگ مکتب سامرا، بودند...
مرحوم محدث نوری در رساله ای مختصر پاسخ های خود را به ایرادات میرزای شیرازی اعلام داشتند... یکی از دوستان اهل فضل بنده چندی پیش این رساله را به بنده دادند...
نکته جالب این رساله این است که این اثر توسط مرحوم اقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه استنساخ شده است...
عکسی که گذاشتم دستخط این مرد بزرگ پیرامون همین نسخه است...
اين هم نسخه ای کمتر شناخته شده از محدث نوری
میرزای شیرازی اشکالاتی شفاهی بر فصل الخطاب وارد کردند که مرحوم محدث نوری پاسخی کتبی دادند
این رساله به خط اقا بزرک استنساخ شده است
با سلام محضر اساتيد محترم
آيا نسخه اي از فصل الخطاب به خط شخص محدث نوري موجود است؟
با توجه به نقل هايي كه از سردار كابلي شده است مبني بر در خواست يكي از شاگردانش براي گردآوري احاديث مربوط به تحريف قرآن ، انتساب متن هاي موجود بصورت كامل به مرحوم محدث قطعي است؟
ممنون اگر راهنمايي فرماييد
سلام
من تصاویر دو نسخه از فصل الخطاب رو دارم یکی به خط خود محدث نوری هست و کامل و متعلق به کتابخانه آقابزرگ بوده ولی نمیدانم هنوز آنجا هست با خیر. تصاویر این نسخه قبلا در کانال دیوار توسط برخی دوستان ارسال شده.
نسخه دوم به خط مولف نیست ولی ظاهرا زیر نظر ایشون کتابت شده و حواشی و اصلاحاتی به خط مولف دارد.
در مورد بحثی که فرمودید رسالهای در جواب اشکالات وارده بر فصل الخطاب توسط محدث نوری هم هست که باز در دیوار ارسال شده.
شاید کمتر کسی از رساله نقد میرزا حسین نوری بر میرزای شیرازی خبر داشته باشد...
البته هستند بزرگوارانی در همین گروه که کاملا با این رساله آشنا هستند...
پس از اینکه کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب محدث نوری به رشته تحریر درآمد اعتراضاتی توسط فضلا و علمای نجف و برخی بلاد شیعه نسبت به این کتاب صورت گرفت...
یکی از علمای بزرگی گه ردیه ای بر این کتاب داشتند مرحوم میرزای شیرازی، نقیب بزرگ مکتب سامرا، بودند...
مرحوم محدث نوری در رساله ای مختصر پاسخ های خود را به ایرادات میرزای شیرازی اعلام داشتند... یکی از دوستان اهل فضل بنده چندی پیش این رساله را به بنده دادند...
نکته جالب این رساله این است که این اثر توسط مرحوم اقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه استنساخ شده است...
عکسی که گذاشتم دستخط این مرد بزرگ پیرامون همین نسخه است...
🍀 برگی از کتاب جرعه ای از دریا(آیت الله شبیری زنجانی):
♦️ نقدی برقصهٔ (فصل الخطاب)
🔹 میرزا حسین نوری (م ۱۳۲۰)
🔹 یک وقت یکی از علمای معروف به منزل حاج آقای والد آمد و قصه ای نقل کرد. من هم آنجا بودم و از ایشان شنیدم. بعداً همان قصه را آقای گرامی از ایشان شنیده و نقل کرده بود. آقای منتظری هم در کتاب خاطراتش این قصه را نقل کرده است.
♦️ آن آقا از سردار کابلی نقل می کرد که: من نزد حاجی نوری بودم. سید معممی هم آنجا بود و دست روی دستش یا پایش می زد و آه می کشید. توجه حاجی نوری را جلب کرد و حاجی به او گفت: چه شده است که این قدر آه می کشی؟ آن سید گفت: خداوند به ما ظلم کرده است. حاجی گفت: خداوند که ظلم نمی کند، این تعبیر یعنی چه؟ آن سید گفت: نه، ظلم کرده است. حاجی گفت: ممکن نیست که خدا ظلم کند. محال است. سید گفت: نه. حاجی پرسید: علتش چیست که چنین می گویی؟ سید گفت: چرا خداوند اسم جد ما را در قرآن ذکر نکرد تا این قدر گرفتار سنیها نشویم؟ حاجی نوری گفت: اتفاقاً نام حضرت در قرآن هست. سید گفت: چطور؟ در قرآن که نامی ازامیرالمؤمنین نیست. حاجی گفت: نه، من ادله اش را میآورم. چند روز بعد حاجی نوری جزواتی در باب تحریف قرآن آورد و به آن سید داد. آن سید گفت: آیا بازهم دلیل هست؟ حاجی گفت: بازهم هست. و چند وقت بعد جزوهٔ دیگری آورد و به آن سید داد. آن سید هم تدریجاً جزوات «فصل الخطاب» را از حاجی نوری می گرفت و به چاپخانه می داد. وقتی حاجی نوری پشیمان شد که آن جزوات چاپ شده بود و پشیمانی سودی نداشت.
🔹 سردار کابلی می گفت: این قضیه گذشت. یک وقت من به سفارتخانه رفته بودم تا ویزا بگیرم. در آنجا شخصی کلاهی دیدم که خیلی برایم آشنا بود. از من پرسید مرا شناختی؟ گفتم: خیلی به نظرم آشنا هستید ولی الان تطبیق نمی کنم. گفت: من همان سیدی هستم که در منزل حاجی نوری بودم!
♦️ همان موقعی که آن آقا این قصه را نقل می کرد، به ذهنم آمد که سردار کابلی در موقع تألیف و چاپ فصل الخطاب نبودہ است. بعداً مراجعه کردم دیدم تاریخ ولادت سردار کابلی بعد از تألیف فصل الخطاب است!
💠 آشیخ آقابزرگ که با سردار کابلی خیلی رفیق بود، مدتی مهمان ایشان بود و در همانجا کتابهای وی را هم فهرست کرد. وی در الذریعه تاریخ دقیق ولادت سردار کابلی را ۱۸ محرم ۱۲۹۳ در کابل ضبط کرده است. همچنین در الذریعه تاریخ فراغ ازتأليف فصل الخطاب، دو شب مانده به پایان ماه جمادی الأخره 1292 ضبط شده است. یعنی حدود شش ماه بعد ازتأليف فصل الخطاب سردار کابلی متولد شده است.
اگر هم قضه مذکور راست باشد، سردار کابلی با واسطه این قصه را نقل کرده است و ناقل در نقل اشتباه کرده است. (دهه آخر جمادی الاخره ۱۴۳۲)
♦️ مرحوم شیخ آقابزرگ مطلبی را از حاجی نوری نقل کرده است و درجلسه ای هم شفاهی فرمود ولی ما محصل فرمایش ایشان را نفهمیدیم. شیخ آقابزرگ می فرمود: حاجی نوری در کتاب فصل الخطاب منکر تحریف است و می گفته که ما اسم کتاب را بد گذاشتیم و باید اسم کتاب را می گذاشتیم: «فصل الخطاب في عدم تحریف الکتاب».
♦️ آشیخ صادق خلخالی از حاج شیخ آقابزرگ پرسید که شنیده ام شما چنین نوشته اید. ایشان هم فرمایشی فرمود که برای ما مفهوم نبود.
♦️ من احتمال می دهم منظور شیخ آقابزرگ این بود که حاجی نورى عقیده اش این بود. که پس از تحریف اولی، ائمه ما را به قرآن ارجاع دادند و همان حجت قرارداده شد و پس از آن دیگر تحریف نشده است. (شوال ۱۴۳۱)
یکی دوبار این افسانه در این گروه و دیگر فضاهای مجازی دیده ام که جریان کتاب فصل الخطاب را به یکی از سفارتخانه ها! حکما انگلیس! نسبت میدهد! جای تعجب است پخش کنندگان این اراجیف دست کم به صفحه اول فصل الخطاب مراجعه کنند ببینند میرزای نوری در دیباچه چه نوشته است:
هذا کتاب لطیف و سفر عملته فی اثبات تحریف القرآن و فضایح اهل الجور...
عقیده تحریف قرآن در کتاب میرزا مهدی اصفهانی
از غرائب این است که در کتاب الاصول الوسیط، مرحوم عالم متقی میرزا مهدی اصفهانی قائل به تحریف قرآن شده است و در مقام استناد به روایات کتاب معلوم الحالی مانند فصل الخطاب حاجی نوری استناد کرده است. استناد به آثار حدیثی ضعیف در آثار آن مرحوم کم نیست و از جمله استناد به تفسیر منسوب به امام حسن عسکری که تردیدی در جعلی بودن آن نیست.
عقیده تحریف قرآن در کتاب میرزا مهدی اصفهانی
از غرائب این است که در کتاب الاصول الوسیط، مرحوم عالم متقی میرزا مهدی اصفهانی قائل به تحریف قرآن شده است و در مقام استناد به روایات کتاب معلوم الحالی مانند فصل الخطاب حاجی نوری استناد کرده است. استناد به آثار حدیثی ضعیف در آثار آن مرحوم کم نیست و از جمله استناد به تفسیر منسوب به امام حسن عسکری که تردیدی در جعلی بودن آن نیست.
مرحوم محدث نوري از اصحاب ميرزاي شيرازي بودند، پس از تأليف کتاب عده اي از طلاب از تأليف آن به ميرزا گلايه کردند، ايشان هم اين گلايه را به نوري منتقل نمود و درخواست کرد پاسخ آن معترضين داده شود. مرحوم نوري رساله ثانيه اي در تأکيد مجدد بر مواضع خود و رفع بد فهمي هاي معترضين داشتند که آن رساله مخطوط در اختيار برخي از اعزه و اين حقير موجود است. اعتراض شديد علما در کجا گزارش شده؟ محتواي کتاب ميرزاي نوري در رد تحريف به زياده و اثبات ساير اقسام تحريف از نقصان و جابجائي سور و آيات و اختلاف در برخي کلمات صغار و حروف و اعراب (اختلاف قرائات) است. مورد اخير از تحريف اجماعي علما است. دو مورد تحريف به نقص و جابجائي مختلف فيه و تحريف به زياده مورد انکار جميع علماي فريقين (الا ما شذ و ندر) است. آن عالم ناشناس هم لابد کتب منحرف زيادي که در اين قرن نوشته شده ملاحظه نفرموده بودند که چنين حرفي زدند، هر چند راجع به نام کتاب سخن گفته اند و باز از شما که محتوا را سوء معرفي کرديد يک آب شسته تر است. به فرض که ميرزاي نوري در نگارش يا انتشار فصل الخطاب مرتکب خطا شد، عالمي از علماي شيعه و مؤمني از مؤمنان اميرالمؤمنين که هست. به فرموده امام باقر علیه السلام که در سالگرد شهادت ايشان هستيم:
يَجِبُ لِلمُؤمِنِ عَلَی المؤمِنِ أنْ يَستُرَ عليهِ سَبْعينَ کبيرةً؛
چطور است که همداستان با منحرفين وهابي شده و بر عليه او اينگونه موضع مي گيريم. توجيه گران خطاي او (اگر اصلا قائل به خطائي باشيم) عمل کنندگان به روايت شريفه باقريه اند.
فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب)
اشکالهای صفحه
کتاب فصل الخطاب
فصل الخطاب فی تحریف الکتاب کتابی به زبان عربی نوشته میرزا حسین نوری.
درباره کتاب
این کتاب، از کتابهای جنجال برانگیز جهان تشیع است و محدث نوری در ۲۸ جمادی الثانیة سال ۱۲۹۲ق. از تالیف آن فراغت یافته است. از عنوان کتاب برمیآید که قرآن کریم تحریف شده همان گونه که بنابر عقیده مسلمانان انجیل و تورات تحریف شده است؛ اما بنابر متن کتاب و نیز بنابر آنچه شیخ آقابزرگ تهرانی از خود محدث نوری شنیده و از او نقل کرده، مراد محدث نوری از تحریف کتاب این نیست که قرآن فعلی کلام خدا نیست یا چیزی بر آن افزوده یا پس از جمع القرآن(جمع آوری قرآن در زمان عثمان به عفان به شکل یک کتاب)چیزی از آن کاسته شده است.[۱] به باور محدث نوری قرآن فعلی دقیقا همان است که در زمان عثمان جمع آوری شد و به صورت یک کتاب میان جلد درآمد. او معتقد است که از پارهای روایات برمیآید: پیش از جمع آوری، آیاتی در قرآن بوده که پس از آن و هم اکنون در آن نیست و نزد معصوم(ع)محفوظ است و ما نمیدانیم که آنچه حذف شده، چه بوده است و تنها بنابر روایاتی[که در کتاب ذکر کرده]به اجمال خبر داریم که چیزی از قرآن کاسته شده است.
نام کتاب
محتوای کتاب
نقدها
ردیههای بر کتاب
پانویس
منابع
کَشْفُ الْاَسْتار عَنْ وَجْهِ الغائب عَنِ الْاَبْصار کتابی به زبان عربی درباره امام مهدی علیه السلام اثر عالم شیعه قرن چهاردهم قمری میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ق). سبب تألیف کتاب، قصیدهای از یک شاعر ناشناس در بغداد بود که به دست علمای نجف اشرف رسید و در آن تخطئه و استهزاء شیعیان به دلیل اختلاف درباره حضرت مهدی علیه السلام و ظهور آن امام وجود داشت. محدث نوری در صدد پاسخ به وی بر آمد و کتاب کشف الاستار را در سال ۱۳۱۸ق در دو فصل و یک خاتمه نگاشت.
انگیزه تألیف
میرزا حسین نوری این کتاب را در ردّ قصیدهای نگاشته که از شاعری ناشناس از بغداد به دست علمای نجف رسید و در آن به اختلاف بین مسلمانان درباره حضرت مهدی و مواردی مربوط به آن حضرت پرداخته است. وی در پاسخ به قصیده بغدادیه به زنده بودن و اثبات امامت امام زمان از طریق عقل و نقل استدلال میکند. آغاز قصیده با این ابیات است:
ایا علماء العصر یا من له الخبربکل دقیق حار فی مثله الذکر لقد حارمنی الفکر فی القائم الذیتنازع فیه الناس و التبس الامر
ترجمه: الا ای دانشمندان معاصر و دانایان زمان، ای نکتهبینان ژرفاندیش و آگاه از دقائق اموری کهاندیشهها در آن حیرانند. همانا اندیشه من نسبت به پیشوای قائمی که مردم درباره او در نزاعند و امر او بر ایشان مشتبه گردید، سخت در حیرت و سردرگمی است.
محتوا
نوری کتاب را در سال ۱۳۱۸ق نوشته و در یک مقدمه، دو فصل و یک خاتمه، مرتب ساخته است.
فصل اول: درباره اختلاف پیرامون ولادت امام مهدی است و تصریح میکند اعتقاد همه شیعیان بر امامت حجت بن الحسن العسکری است که در ۲۵۵ق متولد شده و دارای دو غیبت صغری و کبری است. او در ادامه این فصل، نام چهل تن از علمای اهل سنت را ذکر میکند که بر این اعتقاد شیعه صحه گذاشتهاند.
فصل دوم: پاسخ به شبهاتی است که قصیده بغدادیه در بر دارد.
خاتمه: در خاتمه به ردّ اتهام درباره اعتقاد شیعه به غیبت امام زمان در سرداب و ظهور ایشان در همان جا پاسخ داده است.
کَشْفُ الْاَسْتار عَنْ وَجْهِ الغائب عَنِ الْاَبْصار کتابی به زبان عربی درباره امام مهدی علیه السلام اثر عالم شیعه قرن چهاردهم قمری میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ق). سبب تألیف کتاب، قصیدهای از یک شاعر ناشناس در بغداد بود که به دست علمای نجف اشرف رسید و در آن تخطئه و استهزاء شیعیان به دلیل اختلاف درباره حضرت مهدی علیه السلام و ظهور آن امام وجود داشت. محدث نوری در صدد پاسخ به وی بر آمد و کتاب کشف الاستار را در سال ۱۳۱۸ق در دو فصل و یک خاتمه نگاشت.
انگیزه تألیف
میرزا حسین نوری این کتاب را در ردّ قصیدهای نگاشته که از شاعری ناشناس از بغداد به دست علمای نجف رسید و در آن به اختلاف بین مسلمانان درباره حضرت مهدی و مواردی مربوط به آن حضرت پرداخته است. وی در پاسخ به قصیده بغدادیه به زنده بودن و اثبات امامت امام زمان از طریق عقل و نقل استدلال میکند. آغاز قصیده با این ابیات است:
ایا علماء العصر یا من له الخبربکل دقیق حار فی مثله الذکر لقد حارمنی الفکر فی القائم الذیتنازع فیه الناس و التبس الامر
ترجمه: الا ای دانشمندان معاصر و دانایان زمان، ای نکتهبینان ژرفاندیش و آگاه از دقائق اموری کهاندیشهها در آن حیرانند. همانا اندیشه من نسبت به پیشوای قائمی که مردم درباره او در نزاعند و امر او بر ایشان مشتبه گردید، سخت در حیرت و سردرگمی است.
محتوا
نوری کتاب را در سال ۱۳۱۸ق نوشته و در یک مقدمه، دو فصل و یک خاتمه، مرتب ساخته است.
فصل اول: درباره اختلاف پیرامون ولادت امام مهدی است و تصریح میکند اعتقاد همه شیعیان بر امامت حجت بن الحسن العسکری است که در ۲۵۵ق متولد شده و دارای دو غیبت صغری و کبری است. او در ادامه این فصل، نام چهل تن از علمای اهل سنت را ذکر میکند که بر این اعتقاد شیعه صحه گذاشتهاند.
فصل دوم: پاسخ به شبهاتی است که قصیده بغدادیه در بر دارد.
خاتمه: در خاتمه به ردّ اتهام درباره اعتقاد شیعه به غیبت امام زمان در سرداب و ظهور ایشان در همان جا پاسخ داده است.
کَشْفُ الْاَسْتار عَنْ وَجْهِ الغائب عَنِ الْاَبْصار کتابی به زبان عربی درباره امام مهدی علیه السلام اثر عالم شیعه قرن چهاردهم قمری میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ق). سبب تألیف کتاب، قصیدهای از یک شاعر ناشناس در بغداد بود که به دست علمای نجف اشرف رسید و در آن تخطئه و استهزاء شیعیان به دلیل اختلاف درباره حضرت مهدی علیه السلام و ظهور آن امام وجود داشت. محدث نوری در صدد پاسخ به وی بر آمد و کتاب کشف الاستار را در سال ۱۳۱۸ق در دو فصل و یک خاتمه نگاشت.
انگیزه تألیف:
میرزا حسین نوری این کتاب را در ردّ قصیدهای نگاشته که از شاعری ناشناس از بغداد به دست علمای نجف رسید و در آن به اختلاف بین مسلمانان درباره حضرت مهدی و مواردی مربوط به آن حضرت پرداخته است. وی در پاسخ به قصیده بغدادیه به زنده بودن و اثبات امامت امام زمان از طریق عقل و نقل استدلال میکند. آغاز قصیده با این ابیات است:
ایا علماء العصر یا من له الخبربکل دقیق حار فی مثله الذکر لقد حارمنی الفکر فی القائم الذیتنازع فیه الناس و التبس الامر
ترجمه: الا ای دانشمندان معاصر و دانایان زمان، ای نکتهبینان ژرفاندیش و آگاه از دقائق اموری کهاندیشهها در آن حیرانند. همانا اندیشه من نسبت به پیشوای قائمی که مردم درباره او در نزاعند و امر او بر ایشان مشتبه گردید، سخت در حیرت و سردرگمی است.
محتوا:
نوری کتاب را در سال ۱۳۱۸ق نوشته و در یک مقدمه، دو فصل و یک خاتمه، مرتب ساخته است.
فصل اول: درباره اختلاف پیرامون ولادت امام مهدی است و تصریح میکند اعتقاد همه شیعیان بر امامت حجت بن الحسن العسکری است که در ۲۵۵ق متولد شده و دارای دو غیبت صغری و کبری است. او در ادامه این فصل، نام چهل تن از علمای اهل سنت را ذکر میکند که بر این اعتقاد شیعه صحه گذاشتهاند.
فصل دوم: پاسخ به شبهاتی است که قصیده بغدادیه در بر دارد.
خاتمه: در خاتمه به ردّ اتهام درباره اعتقاد شیعه به غیبت امام زمان در سرداب و ظهور ایشان در همان جا پاسخ داده است.
معرفی و بررسی رساله «در جواب شبهات بر فصل الخطاب»
.
چکیده:
محدث نوری در سال ۱۲۹۲ق کتابی تحت عنوان «فصل الخطاب فی تحریف کتاب ربالارباب» نگاشت؛ و در آن، دلایلی در تحریف قرآن ارائه نمود. پس از نشر فصل الخطاب، ردیههایی دربارۀ این اثر نوشته شد؛ از میان این ردیهها، طبق اسناد موجود و بنابر نقل آقا بزرگ تهرانی و به تبع او برخی دیگران، محدث نوری فقط به یکی از ردیهها، یعنی کتاب کشف الارتیاب، پاسخ داده است. این رساله جوابیه، از جهات مختلف تاریخی و علمی، برای روشن شدن برخی از مسایل مطرح شده پیرامون محدث نوری و نیز مسأله تحریف قرآن، مهم است؛ بنابراین لازم است پیرامون رساله پرسشهایی صورت گیرد؛ همانند: 1ـ آیا رساله جوابیه، متعلق به محدث نوری است؟ 2ـ نسخههای خطی رساله کدامند؛ و این رساله چه مشخصههایی دارد؟ 3ـ این رساله در جواب چه نوشته یا شخصی، نگارش یافته است؟ 4ـ محتوای رساله چیست؛ و پرداختن به آن، میتواند چه موضوعاتی را روشن نماید؟ در پژوهش حاضر، ضمن معرفی نسخههای خطی این رساله و کتاب کشف الارتیاب، و بررسی شکلی و محتوایی آنها، مشخص گشت که آقا بزرگ تهرانی، در شناسایی و معرفی این رساله به عنوان رد کتاب کشف الارتیاب، اشتباه نموده است؛ و این رساله فارسی، ارتباطی به کتاب شیخ محمود معرب تهرانی (ز1303ق) صاحب کشف الارتیاب ندارد.
.
کلید واژه:
عدم تحریف قرآن، فصل الخطاب، رساله ردیه، کشف الارتیاب، معرب تهرانی.
معرفی نسخههای خطی و چاپی کتاب فصل الخطاب محدث نوری
.
چکیده:
یکی از جنجالیترین کتابهای دو قرن اخیر، که احتمال حذف و تغییر در مصحف عثمانى قرآن را صحیح دانسته است، کتاب فَصْل الخطاب میرزا حسین نوری است. وی در سال ۱۲۹۲ق و در سن 38 سالگی، کتابی تحت عنوان «فصل الخطاب فی تحریف کتاب ربالارباب» نگاشت؛ که در سال 1298ق منتشر گشت. با توجه به اهمیت محدث نوری و کتاب فصل الخطاب، و آثار متعدد مستقل و غیر مستقلی که در رد این کتاب نوشته شده است، لازم بود تا خود کتاب فصل الخطاب نیز نسخهشناسی و معرفی گردد؛ تا پژوهشگرانی که میخواهند به این کتاب بپردازند، اطلاعات دقیق و کاملی از وضعیت کتاب فصل الخطاب داشته باشند. بنابراین، مناسب است تا روشن شود که: 1ـ نسخههای خطی فصل الخطاب چگونه هستند و آیا نسخه دستنویس محدث نوری نیز باقی مانده است؟ 2ـ وضعیت چاپهای کتاب فصل الخطاب چگونه میباشند؟ 3ـ آیا این کتاب، تصحیح و تحقیق نیز شده است؛ و آن تحقیقات کدامند؟ در پژوهش حاضر، جدای از معرفی کتاب فصل الخطاب، پنج نسخه خطی از این کتاب شناسائی شد؛ که یک نسخه آن، نسخه دستنویس مؤلف است. همچنین، جدای از چاپ سنگی کتاب، که در نجف و به تاریخ 1298ق منتشر شده است، شش چاپ تحقیقی از کتاب فصل الخطاب، موجود است؛ که همۀ آنها متأخر هستند و دو تای آنها نیز، نشر دیجیتالی میباشد. برخی از این چاپها نیز، به همراه رساله جوابیه محدث نوری و یا رساله النقد اللطیف آقا بزرگ تهرانی، منتشر شدهاند.
.
کلید واژه: عدم تحریف قرآن، فصل الخطاب، رساله ردیه، نسخههای خطی، محدث نوری.
.
*شناسایی مخاطب رساله جوابیه محدث نوری به شبهات بر فصلالخطاب*
.
چکیده:
در پژوهشهای جدید، مشخص شده است که آقا بزرگ تهرانی، در شناسایی و معرفی کتاب کشف الارتیاب و ارتباط آن با جوابیه محدث نوری به شبهات بر فصل الخطاب، دچار اشتباه یا سوءتفاهم بوده؛ و طبق شواهدی، جوابیه محدث نوری در رد کتاب کنونی کشف الارتیاب، اثر شیخ محمود معرب تهرانی، نمیباشد. این، بدان معنی خواهد بود که، صاحب شبهات بر فصل الخطاب و نویسندۀ آن، مجهول است. بنابراین لازم است پرسیده شود که: 1ـ چه اطلاعاتی میتوان از وضعیت شکلی و محتوایی رساله جوابیه به دست آورد؟ 2ـ شواهد شکلی و محتوایی رساله جوابیه نوری را میتوان با چه کسانی تطبیق داد؟ 3ـ آیا میتوان به وسیلۀ جریانات تاریخی پیرامون کتاب فصل الخطاب در ایران و عراق، نویسنده این اشکالات و شبهات بر فصل الخطاب را شناسائی کرد؟ 4ـ مخاطب رساله جوابیه محدث نوری کیست؟ اکنون اطلاعات موجود ما از وضعیت شکلی و محتوایی رساله جوابیه محدث نوری، با دو شخصیت، یعنی میرزا ابوطالب زنجانی و محمد حسین شهرستانی، تقریباً هماهنگ هستند؛ ولی چون، نه متن تقریظ میرزا ابوطالب دستیاب شد، و نه متن رسالۀ ردیه شهرستانی در دست است، نمیتوان مصداق قطعی برای نویسنده اشکالات و شبهات بر فصل الخطاب، که مخاطب رسالۀ جوابیه محدث نوری بوده است، تعیین نمود.
.
کلیدواژه:
عدم تحریف قرآن، رساله ردیه، کشف الارتیاب، معرب تهرانی، میرزا ابوطالب زنجانی، محمد حسین شهرستانی
.
بررسی و راستیآزمایی داستان انگیزه تألیف کتاب فصل الخطابِ محدث نوری (با تأکید بر نقل آیت الله محمد صادقی تهرانی)
.
چکیده:
مناقشهآمیزترین کتاب شیعی، که احتمال حذف و تغییر در مصحف عثمانى را صحیح دانسته، کتاب فَصْلالخطاب میرزا حسین نوری است. آثاری که در واکنش یا رد این اثر، میانه سال تألیف کتاب تا وفات محدث نوری، نگارش یافتهاند، ناچیز هستند؛ اما در دورۀ معاصر، آثار بسیاری به فصلالخطاب پرداختهاند. در این میان، در برخی از این آثار، ادعاها و داستانهای نیز پیرامون محدث نوری و کتاب او، به چشم میخورد؛ که باعث شماتت و نقدهای تندی پیرامون شخصیت علمی حاجی نوری شده است. یکی از این داستانها، داستان انگیزه تألیف فصل الخطاب است؛ که گفته شده محدث نوری، فریب دولت انگلستان را، برای ضربه زدن به اسلام، خورده است؛ و کتاب فصلالخطاب به تحریک کارمند سفارت انگلیس نوشته شده است. این داستان، توسط آیت الله مرعشی نجفی به نقل از سردار کابلی، و توسط چند نفر از آیات عظام معاصر، مطرح شده است. اکنون لازم است صحت داستان، ارزیابی و راستیآزمایی گردد؛ و بررسی شود: 1ـ روایتهای داستان انگیزه تألیف فصل الخطاب چگونه هستند؟ 2ـ اطلاعات و دادههای این داستان چیستند؟ 3ـ آیا اطلاعات این داستان با شواهد تاریخی دیگر و مرتبط با محدث نوری و فصل الخطاب، هماهنگ هستند؟ 4ـ چه تناقضات و ابهاماتی پیرامون این داستان قابل طرح است؟ با بررسی تاریخی دادههای داستان و تجزیه و تحلیل اطلاعات و تطبیق آنها با شرححال سردار کابلی و محدث نوری و برخی دیگران، مشخص شد که داستان انگلیسی انگیزۀ تألیف فصلالخطاب، نادرست میباشد؛ و احتمالاً با داستان کتاب مسالک المحسنین و شیخ فضل الله نوری، اشتباه شده است.
.
کلیدواژهها:
شبیری زنجانی، محمدعلی گرامی، آصف محسنی، تحریف قرآن، امین السلطان.
.
🔸فصل الخطاب محدث نوری و اعتبار روایات آن!
استاد محمد باقر ملکیان
مرحوم محدّث نوری در کتاب جنجال برانگيز «فصل الخطاب» بيش از هزار روايت آورده، و بر اساس آنها مدّعی وقوع تحريف در قرآن کريم شده است!
انبوه اين روايات سبب شده که برخی مدّعی تواتر روايات تحريف شوند، بلکه پا را فراتر بنهند و مدّعی شوند در کمتر مسألهای با چنين حجم انبوهی از روايات مواجهيم!
اما مجموع رواياتی که در کتاب فصل الخطاب آمده با چند اشکال جدّی مواجه است:
1. دلالت بسياری از روايات کتاب فصل الخطاب بر تحريف قرآن مخدوش است.
مثلاً رواياتی که که در مورد جمع قرآن در زمان خلفاء نقل شده علی رغم آن که في نفسه محلّ تأمّل است - بلکه از مرحوم آيت الله بروجردی نقل شده که ايشان به صراحت اين روايات را جعلی میدانستند - دلالتش بر تحريف با هزار اما و اگر مواجه است.
2. حجم بسياری از رواياتی که در کتاب فصل الخطاب آمده علی رغم ظاهر فريبنده اش خبر واحد است.
مثلاً بيش از دويست روايتی که به نقل از سياری و کتاب قراءات او در کتاب فصل الخطاب ذکر شده، خبر واحدی بيش نيست. وهمين طور است رواياتی که از حريشی ـ و ظاهراً به نقل از کتاب «ثواب انا انزلناه» او ـ در فصل الخطاب آمده است.
3. بسياری از رواياتی که در فصل الخطاب آمده به نقل از مصادر اهل سنت است، آن هم مصادر دست چندم سنی، مثل کنز العمال، و مناقب ابن مغازلی و.... و بالفرض که دلالت و سند آنها تمام باشد، منعکس کننده عقيده شيعه نيست.
همين طور است بسياری از رواياتی که در مصادر شيعی (مانند امالی شيخ طوسی) آمده، ولی سندش سنّی است.
4. بسياری از روايات شيعی اين کتاب، از مصادر دست چندم ـ که بعضا خالی از مناقشات سندی و کتاب شناسی نيست ـ نقل شده است. مثل «کتاب عتيق من مؤلفات أصحابنا»، و يا روضه و فضائل شاذان بن جبرئيل، و اثبات الوصية [منسوب به] مسعودی، و تفسير علی بن ابراهيم موجود.
5. در مجموع انبوه رواياتی که در فصل الخطاب آمده، يک روايات صحيح السندکه دلالتش بر تحريف قرآن تامّ و تمام باشد وجود ندارد.
سيدنا الأستاذ مددی ـ دام ظلّه ـ در مورد کتاب طب الأئمه پسران بسطام به «مجمع عمومی غلات» تعبير میکردند. کتاب فصل الخطاب هم «مجمع عمومی راويان ضعيف و مجهول، و مصادر نامعتبر» است.
در مدتی که به مطالعه فصل الخطاب مشغول بودم به اين باور رسيدم که از انبوه روايات اين کتاب، تعداد کمی از رواياتش ـ که آنها هم از حدّ خبر واحد فراتر نمی رود ـ صريح در تحريف است، که البته از اين تعداد کم هم، هيچ کدامش نه ملاک صحّت قدمائی را داراست نه ملاک صحّت از نگاه متأخرين را (يعنی صحت سندی)؛
والحمد لله ربّ العالمين
https://malekian.kateban.com/post/4689
🔻هنوز شیعه از ضربه سهمگینی که با نشر کتاب «فصل الخطاب» محدّث نوری بر او وارد شد کمر راست نکرده که دستان مرموز با نشر کتاب «شاخه طوبی» نوری زمینه وهن بیشتر مذهب را فراهم کرده، و دوستان ناآگاه نیز با نشر آن در فضای مجازی به این فتنه مذهبی دامن می زنند. کار نابخردانه ای که روح ائمه طاهرین (ع) و شاید روح مؤلف نیز از آن بیزار بوده و چه بسا مرتکبین آن مشمول لعن آن ذوات مقدسه خواهند شد.
محدث نوری در فصل الخطاب با جمع آوری احادیث ضعیف و موهن و متشابه به اثبات تحریف قرآن پرداخت، و در این کتاب نیز با گردآوری غثّ و سمین و مطالب توهین آمیز درباره خلفا و شخصیت های مورد احترام اهل سنّت، از به کاربردن رکیک ترین الفاظ درباره آنان خودداری نکرده و اشعار سخیف و شرم آوری در توهین خلفا در آن ثبت کرده است.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com