مجموعة

گنجینه مکتوب

گنجینه مکتوب
188
عددالاعضاء
2,436
Links
3,899
Files
150
Videos
7,384
Photo
وصف المجموعة
Forwarded From مكتبة مؤمن قريش
نبذة مختصرة عن الكتاب:
"لا يستهدف هذا الكتاب دراسة أحوال هذا الراوي أو ذاك، بل يريد رصد أبرز القواعد العامّة والمرجعيّات الأساسيّة التي ترسم خطوات الباحث الرجاليّ للوصول إلى نتيجة في تقويم الرواة، ولهذا حمل اسم (منطق النقد السندي)؛ لأنه يضع القواعد المنهجية والبنية التحتية التي يُستند إليها في تقويم الرواة.
من هنا، يحاول هذا الكتاب الإجابة عن أسئلة متعدّدة، مثل: ما هي قيمة مواقف الأجيال الأولى من علماء الجرح والتعديل والحديث من الرواة في تعيين موقفنا نحن منهم؟ وما هو المنهج الصحيح في التعامل مع تقويماتهم بين الاتّباع والإبداع، بين التقليد والنقد، بين اعتبارهم ناقلين أو مجتهدين (حجيّة قول الرجالي)؟ ما هي الوسائل التي أستطيع من خلالها التثبّت من وثاقة الراوي أو حسن نقله؟ وما هي قيمتها الموضوعيّة والمنطقيّة (التوثيقات العامّة والتوثيقات الخاصّة)؟ كيف أضع قواعد لتمييز الرواة المشتركين مع بعضهم في الاسم (الطبقات وتمييز المشتركات)؟ إلى غير ذلك من الأسئلة..
إنّه محاولةٌ للتأمّل في منهج التعامل مع التراث الذي يدور حول الناقلين للحديث والتاريخ، وسعيٌ للتثبّت من القواعد والمعايير التي يمكنها أن تسوقنا بمنهجيّة منضبطة نحو التعرّف الأقرب للحقيقة على أحوال رواة الحديث ونقلة التاريخ، إنّه كتاب يهتمّ بعلم كليّات الرجال، وهو العلم المعنيّ بوضع القواعد العامّة والخطوط المنهجيّة في التعامل مع التراث الرجاليّ ومع الوثائق والمعطيات المتوفّرة لتكوين تصوّر أقرب ـ يقيني تارةً وترجيحيّ تارةً أخرى ـ عن أحوال رواة الحديث ورجال الأسانيد. " الناشر.
Forwarded From مكتبة مؤمن قريش
Forwarded From مكتبة مؤمن قريش
Forwarded From مكتبة مؤمن قريش
فرمایشات استاد پاکتچی در این باره مکتوب است؟
بله. چند مقالۀ مرتبط با این بحث دارند. مقالۀ «خلق لا من شیء نزد فارابی» ایشان را ملاحظه فرمایید. به بقیه هم ارجاع داده اند.
فرهنگ مهروش
بله. چند مقالۀ مرتبط با این بحث دارند. مقالۀ «خلق
پیشتر سخن ایشان را شنیده بودم. آقای دکتر پاکتچی بر آن است که فارابی از من لا شیء (خلق از عدم) به لا من شیء رسیده است و این انتقال فارابی را نیز وامدار تفاوت دو اصطلاح یونانی مدن و نئون می‌شمرد و البته رواج تعبیر لا من شیء را در زمانه امامین صادقین می‌شمرد تا به گونه ای آن را تحت تاثیر فارابی و فلسفه یونان قرار دهد. به هنگام داوری مقاله بنده این مطالب را برای من فرستادند و من به طور مستوفی پاسخ دادم. تعبیر لا من شی پیشتر از فارابی در آثار محدثان مسلمان بوده است. ابن طیفور در بلاغات النساء خطبه حضرت زهرا را نقل کرده که در دیباچه آن این تعبیر وجود دارد. وفات ابن طیفور به سالی است که فارابی بیست سال کمتر داشته و تالیف بلاغات النساء بی گمان پیش از تدوین آثار فارابی است. شیخ صدوق نیز به چند سند این تعبیر را از امیرمومنان نقل میکند که فرض تاثیر یافتن شیخ صدوق از فارابی و فلسفه یونان سخنی غیرعلمی است. به هر روی بنده بر آنم که تعبیر لا من شیء و فعل ابداعی در فلسفه و کلام اسلامی متاثر از کاربرد بانو فاطمه زهرا و امیرمومنان است و گرنه فارابی به پیروی از ارسطو جهان را قدیم زمانی و حادث ذاتی میداند... کلام مسیحی نیز به پیروی از آگوستین در پی خلق از عدم است... خلقت نه از چیزی (لا من شیء) تعبیری است که نخستین بار در تاریخ اسلام در خطبه بانو دیده میشود....
فرهنگ مهروش
بله. چند مقالۀ مرتبط با این بحث دارند. مقالۀ «خلق
ممنونم
پیشتر سخن ایشان را شنیده بودم. آقای دکتر پاکتچی ب
ممنونم از توضیحات خوبتان. به هر حال، من در این باره تخصصی ندارم؛ اما چیزهایی گاه و بیگاه دیده ام. مثلا، اسکندر افرودیسی که در سدۀ 2م می زیست، گفته اند کتابی در توضیح خلق لا من شیء داشته است. اگر این نسبت صحیح باشد، بحث بر سر این نخواهد بود که کدام یک از دو تفکر یادشده یونانی است و کدام اسلامی. ضمنا، گفته شده است که صابئین هم به خلق لا من شیء باور داشته اند. اینها نشان می دهد سابقۀ بحث در بارۀ خلق از لاشیء یا لا من شیء به قبل از اسلام بازمی گردد. ضمنا، از قول علی (ع) «خلق الاشیاء من العدم» هم نقل شده است. این قبیل موارد هم نشان می دهد گروههای مختلف در دوران اسلامی خواسته اند اندیشۀ خود را به بزرگان دین منتسب کنند و این گونه، مشروع جلوه دهند.

گرچه حضور ذهن کاملی ندارم، فکر می کنم آقای دکتر پاکتچی در انتساب بلاغات النساء به ابن طیفور تأملاتی داشتند.

به هر حال، خوب بود همان پاسخها که به داوران داده اید را در ضمن مقاله نیز می گنجاندید و نسبت کار خود با مطالعات آقای دکتر پاکتچی را مشخص می کردید.
بی گمان تجربه چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی دارید... محدودیت تعداد واژگان والبته این موضوع که مجله قرآنی و حدیث است و مباحث کلامی و فلسفی نباید غلبه کند... مقاله بنده نیز باید صبغه حدیثی میداشت. نمی توان در قوه سالبه کلیه گفت که پیش از بانو فاطمه کسی این تعبیر را در هیچ فرهنگی به کار نبرده که هر قضیه کلیه ای استقراء تام میخواهد که ناممکن و نزدیک بدان است. و البته فرض تاثر امثال ابن طیفور و شیخ صدوق از فلسفه یونان معنادار نیست. آقای پاکتچی نوشته اند: حتی اگر آنچه را که از امام علی نقل شده مربوط به زمان متاخران بدانیم تکرار رواج آن از زبان امام صادق رواج این نظریه در نزد پیشوایان شیعه در سده های دوم و سوم هجری را مرجح میسازد.
ایشان به طور کلی از خطبه حضرت زهرا چشم پوشیده اند، حتی اگر در انتساب بلاغات النساء به ابن طیفور سخن دارند،آیا در انتساب خطبه معروف و مشهور به حضرت زهرا نیز شبهه دارند! و اینکه ترکیب لا من شیء نه بر زبان امام صادق،بلکه از امیرمومنان رواج دارد. و در سنت حدیثی زیدیه از امام سجاد نقل شده... به هر روی پذیرفتنی نیست که امیرمومنان این تعبیر را از فارابی یا فلسفه یونان یاد گرفته باشد.
بی گمان تجربه چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی دارید
ظاهرا استاد پاکتچی می گویند این مطالب توسط راویان به بزرگان دینی نسبت داده شده است. حالا راویان امامی یا زیدی یا سنی باشد فرقی ندارد