مجموعة

گنجینه مکتوب

گنجینه مکتوب
188
عددالاعضاء
2,436
Links
3,899
Files
150
Videos
7,384
Photo
وصف المجموعة
Forwarded From Abode of Wisdom
اسم کتاب: اساس الاصول
تألیف: آیت الله سید دلدار علی رضوان الله عليه
زبان: عربی
موضوع: علم اصول
تعداد صفحات: ٢٤٧

@maablib
@AbodeofWisdom
Forwarded From کانال رسمی دانشگاه مذاهب اسلامی
📌مجموعه سخنرانی های آشنایی با پژوهش های بین المللی در مطالعات اسلامی

«آشنایی با نواندیشان معاصر جهان عرب»

🔰سخنران:
محمد باعزم ( #دانش_آموخته دانشگاه مذاهب اسلامی)

دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۰ تا ۱۲
تالار کتابخانه دانشکده الهیات
@islamicstudies_e

🍀🍀
@ihcsir
Forwarded From کتابخانه تخصصی اهل البیت علیهم السلام
✳️ تقریظ آیة الله میلانی و آیة الله فقیه سبزواری رحمهما الله بر کتاب «شجره طیبه سلسله جلیله سادات رضویه» سید محمد مدیر خازنی، مشهد، 1335.

🔷 کتاب مختصری است در قطع نزدیک به جیبی، ابتدا شرح حال ائمه اطهار علیهم السلام را ذکر نموده و سپس به ذکر سادات رضوی پرداخته، عمده ی آن مأخوذ از شجره طیبه مرحوم مدرس رضوی است اما امتیاز آن به تصاویر زیاد از سادات و بزرگان است.
Forwarded From Basatin
✅ ملاحظاتی در تصحیح مخطوطات کهن قرآنی بر مبنای شیوه کارل لاخمان در تصحیح متون

فهم دقیق اصطلاحات مربوط به شیوه­های توسعه یافته در غرب جهت تصحیح متون می­تواند در رویکرد محققان نسبت به تصحیح متن نسخه­ های خطی قرآن بسیار مؤثر باشد و مانع از بدفهمی­ های احتمالی و در پی آن نتایج نادرست در تحقیقات تخصصی این حوزه شود. این مقاله با تکیه بر روش لاخمان به بیان اصطلاحات مربوط به این شیوه در حوزه مطالعه دست­نویس­ های کهن قرآنی می­پردازد و می­کوشد نشان دهد که درمرحله نخست از این روش یعنی گردآوری و طبقه­ بندی شواهد باقی مانده، ارائه­ مصادیق دقیق این اصطلاحات تا چه اندازه می­تواند در تعیین وزنِ هر نسخه در فرآیند تصحیح و شکل­ گیری شجره ­نسبِ دست­نویس­های کهنِ به جامانده از قرآن مؤثر باشد. هم‌چنین نوشتارحاضر در مرحله تصحیح و گزینش در روش لاخمان نیز بر آن است که امکان تطبیق هریک از اصول آن در خصوص نُسخ قرآنی را بررسی کرده و نیز ثمره بنانهادن سازواره انتقادی از متن دست­نویس­های کهن قرآن را تبیین کند.

اين مقاله نگاشته آلاء وحيدنيا در فصلنامه تاريخ و تمدن اسلامي است.

https://fi9.ir/rvt4tf
🆔 @manuscript
Forwarded From SocioMedia
بازنشر مستند «دست‌های خالی» ساختۀ «جمشید بیات ترک»
.
⚠️ این مستند به روایتِ انقلاب اسلامی 1357 از مجرای نوشته‌ها و مقالات میشل فوکو می‌پردازد
🆔 @SocioMedia
Forwarded From فرهنگ روش
اسلایدهای سخنرانی من در ششمین هم اندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در اعتلاء علوم انسانی با عنوان: «بازتاب مسئولیت اجتماعی در حکمتهای قرآن کریم»
26/ 11/ 1398، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@FarhangeRvesh
Forwarded From نامه‌های حوزوی
✔️ممبر یا منبر🔻
(روحانیت و مخاطب)

🔸علی طبیعت پور

🔹۱. در دوران کهن تنها نظام آموزشی کشور، نظام مکتبخانه - حوزه ی علمیه بود. از هر ۱۰۰۰ نفر تنها ۱ نفر بود که امکان سوادآموزی در مکتبخانه نزد ملای ده یا محله را می یافت. چنین فردی در صورت تمایل به ادامه تحصیل می بایست رهسپار عتبات عالیات می شد و در حوزه های علمیه نجف یا کربلا یا سامرا ادامه تحصیل می داد و مجتهد می شد.

🔹۲. ملایان در نظام حوزوی علاوه بر فقه و اصول، بعضا حکمت و طب هم می خواندند و توانایی طبابت نیز داشتند. بنا بر این نزد توده ی مردم که بیسواد بودند، ملا یعنی همه چیزدان. مشخصه ی دنیای کهن، دوگانه ی ملا/بیسواد بود. برای همین مردم علاوه بر این که مسائل دینی خود چون طهارت و نجاست و نماز و روزه را از ملای محله می پرسیدند، به وقت بروز سایر مشکلات در قضاوت، طبابت، سیاست و ... نیز به وی مراجعه می کردند.

🔹۳. بیش از ۱۰۰۰ سال این دوگانه ی ملا/بیسواد بر جامعه ی ما حاکم بود تا این که با شکست ایران از روس این نظام ترک برداشت و با اعزام دانشجویان به فرنگ و بازگشت آنان و تاسیس دارالفنون توسط امیرکبیر و مدارس توسط رشدیه، زلزله ای در جامعه ی ایران رخ داد. دیگر دوگانه ی ملا/بیسواد، به سه گانه ی ملا/تحصیل کرده/بیسواد تبدیل شده بود. بعضی از این تحصیل کرده ها به فرنگ رفته و پس از بازگشت به چنان قابلیت هایی دست می یافتند که هیچیک از حوزویان را توان رقابت با آنان نبود.

🔹۴. این تحصیل کرده می توانست کودکان را خیلی آسانتر و سریعتر با سواد کند. پزشکان این قشر می توانستند بیماران را خیلی علمی تر و کارآمدتر درمان کنند. حقوقدانان آنها قادر بودند مسلط تر اختلافات را فیصله بخشند. ادیبان آنها می توانستند با تسلط بر زبان عربی صیغه نکاح جاری کنند و از قرآن و سنت برای مردم بگویند. کار به جایی رسیده بود که عملا حوزویان ، به تقلید از مسیحیت، روحانی نامیده شدند. اشاره ای به این که آنان را با امور جسمانی و دنیوی کاری نیست و صرفا باید به امور روحانی و معنوی بپردازند.

🔹۵. با روی کار آمدن سلسله پهلوی، این روند شتاب بیشتری گرفت و با تاسیس دانشگاه به اوج خود رسید. ضمنا با رشد شهرنشینی و بالاتر رفتن رفاه، توده ی مردم با سواد شدند و کمتر نیاز به رجوع به حوزویان داشتند. دیگر سه گانه ی جامعه ایران بصورت روحانی/دانشگاهی/باسواد در آمده بود. و حوزویان تمام این کم رونقی محفل خود را نه یک تحول طبیعی معرفتی بلکه نتیجه ی توطئه ی مشترک پهلوی و غرب می پنداشتند و لذا کینه ی این دو به دل گرفتند.

🔹۶. حکومت پهلوی گرچه برای ایران در مجموع توسعه و علم و رفاه بیشتری به ارمغان آورد، ولی به علت این که از طرفی با استبداد و اختلاف طبقاتی و از طرف دیگر با رشد سطح توقع توده مردم همراه بود، موجب گسترش نارضایتی عمومی را فراهم ساخت و در پیوند با نارضایتی روحانیت، انقلاب ۵۷ را رقم زد.

🔹۷. انقلاب ایران نتیجه ی سه سوء تفاهم تاریخی بود. اولی بد فهمی رژیم پهلوی از میزان نفوذ سنت در جامعه ایران، و دومی بد فهمی حوزویان از روند تحولات معرفتی جامعه ایران بود. سومین بد فهمی، تصور مردم ایران از نسبت حوزویان با مدرنیته بود : آنها همچنان می خواستند در دنیای مدرن حوزویان راهبر آنان باشند و به دنیای آنان نور معنویت و اخلاق پاشند. لیک این ولایت از نوع ولایت دانا بر نادان بود و در این عصر که حوزویان چیزی برای ارائه نداشتند، سرکنگبین صفرا فزود و خلق الله عطایش به لقایش بخشیدند و مجددا ادبار از روحانیت جریان یافت.

🔹۸. هزار و اندی سال بود که روحانیون بر فراز منبر متکلم الوحده بودند و روایت خود را از تاریخ، دین، علم، اخلاق و هنر بیان می کردند و دیگران در پای منبر صرفا شنونده بودند و پذیرا. بعد از انقلاب هم با منبر قرار دادن حکومت و ابزارهای رسانه ای آن، این روند در مقیاسی وسیعتر تداوم یافت. مردم خواه ناخواه مخاطب این تنها منبع تولید اطلاعات بودند. معدود تریبون های دانشگاهی نیز برای برگزاری نیاز به تایید روحانیت داشت.

🔹۹. با ورود تکنولوژی دیجیتال و گشایش فضای سایبری، تک گویی روحانیت به پایان رسید. اینک مردم خود رسانه اند و خود مولد اطلاعات. شهروندان هر یک روایت خود را از وقایع، تاریخ، دین و علم بیان می کنند. دیگر جذب مخاطب مهم شده بود و هر یک از حوزویان شاخص، کانال یا گروهی در شبکه های اجتماعی بر پا کردند و سعی در افزایش ممبر(Member) داشتند.

🔹۱۰. دیگر منبری نیست. دیگر نگاه از بالا به مخاطب و صحبت با واسطه ی مسئول دفتر با دانشگاهیان نمی توان داشت. دیگر همه ممبریم. همه در کنار همیم. فراز و فرودی نیست. دیگر به گفته نگریسته می شود نه به گوینده. و چقدر خوب که اینچنین است و چقدر قرآنی! که محمد از مردم بود و با زبان مردم سخن می گفت.خلق عظیم داشت و تشخیصش در جمع ممکن نبود.

@namehayehawzavi