مجموعة

گنجینه مکتوب

گنجینه مکتوب
188
عددالاعضاء
2,436
Links
3,899
Files
150
Videos
7,384
Photo
وصف المجموعة
اصلا بحث من بر سر فاصله زمانی نیست سخن من این است
این‌که چرا ابن‌عباس آن تعبیر را نفهمید، کاملاً قابل‌درک است؛ چون تعبیری بود که در بادیه رایج بود و ابن‌عباس با آن آشنا نبود. در این‌باره زبان‌شناسان بحث‌هایی کرده‌اند. اکنون سؤالم این است که «لا اشب الله قرنک»: 1) معنایش چه بوده است؛ 2) چرا به قول شما ام سلیم نفهمیده است؟ 3) این تعبیر در چه مناطقی رایج بوده است؟
Amina Haddadi
درمجموع به نظر من پیامبر فرموده اند قدرت فرزند آور
این‌ها باز از آن تأویلاتی است که قوۀ خیال در آن پررنگ‌تر از شواهد بیرونی است. ما شناختی از فرهنگ صدر اسلام نداریم و نمی‌دانیم آیا آن‌ها این را لطفی بزرگ یا نفرینی عذاب‌آور می‌دانسته‌اند.

فرض کنید کسی به دیگری بگوید «پیر شوی»؛ و هزار سال بعد افرادی بیایند و بگویند «چون از دستش ناراحت بود، نفرینی کرد تا او ذلت و رنج پیری را بچشد!». این برداشت‌ها قطعاً صحیح نیست.
فرهنگ مهروش
این‌که چرا ابن‌عباس آن تعبیر را نفهمید، کاملاً قاب
در لسان العرب و برخی دیگر از کتب ذیل شبب همین عبارت را آورده اند
فرهنگ مهروش
این‌ها باز از آن تأویلاتی است که قوۀ خیال در آن پر
آقای دکتر به هر حال احتمال های مختلف با قرینه‌ها کنارمی روند تا یک احتمال باقی بماند
همه بحث ها برای بررسی قراین بود. به چنین روشی تخیل نمی گویند.
در لسان العرب و برخی دیگر از کتب ذیل شبب همین عبار
بله؛ خوانده‌ام؛ اما معنا نمی‌دهد. من فکر می‌کنم در روایت نبوی، تعبیری آرکائیک به کار رفته که در دوره‌های بعد معنایش فراموش شده است. برداشت من: خدا استخوان فرجت را به خون حیض نیالاید (کنایه از این که دچار حیض که مقدمۀ بارداری است نشوی).
Amina Haddadi
آقای دکتر به هر حال احتمال های مختلف با قرینه‌ها ک
هر جا ما نظریۀمان بیش از آن‌که بر شواهد بیرونی متکی باشد به قوۀ خلاقیت‌مان متکی باشد، از تخیل بهره جسته‌ایم. البته گاهی واقعاً چاره‌ای نیست؛‌ اما در کاربردش نباید استعجال و افراط کنیم.
بله البته نفرین نبوده همان مزاح است در فرهنگ فارسی
گذشته از سیاق این روایت روایت که با فرمایشتان تناسب ندارد، ژانر این دست روایات فرق می کند. اینجا بحثش شد.
فرهنگ مهروش
دوستان سلام. کسی می‌داند این روایت یعنی چه: صحيح ا
سلام علیکم
ظاهرا علمای شیعه این روایت را از دسته روایاتی می‌دانند که اهل سنت برای دفاع از معاویه که پیامبر اکرم (ص) او را لعن کرد و فرمود: لا أشبع الله بطنه، ساخته‌اند تا بگویند حضرت (ص) گاهی کسی را که شایسته لعن نبود بی‌جهت لعن می‌کرد و برای همین از خدا خواسته‌بود تا اگر چنین کار نابخردانه‌ای از ایشان سر زد، آن لعن را مایه رحمت برای فرد ملعون قرار دهد!
فرهنگ مهروش
دوستان سلام. کسی می‌داند این روایت یعنی چه: صحيح ا
ظاهرا معنی عبارت هم این است [مطابق معنایی که در واژه‌نامه‌ها دیدم]: حضرت (ص) به خانم یتیمی فرمود: پیر شدی؛ خدا جوانت نکند. بعد ام سلیم می‌گوید: خانم یتیمم را نفرین کردی که جوان نشود، به خدا قسم که هرگز جوان نشود. ادامه متن هم که واضح است.
البته جارية چنانکه در معجم نوشته هم به دختر (کنیز) کم‌سن‌وسال گفته میشه و هم پیرزن. لذا اگر به جای خانم در ترجمه بنده از تعبیر پیرزن هم استفاده بشود، شاید بهتر باشد.
فقط این اشکال رو می‌شود بر ترجمه گرفت که یتیم به فرد نابالغ اطلاق می‌شود و حتی باعتبار ما کان هم که حساب بکنیم، برای پیرزن کاربرد ندارد.
Amirhosein
ظاهرا معنی عبارت هم این است [مطابق معنایی که در وا
سلام. آقای فراستی عزیز، به نظر من این جواب‌ها قانع‌کننده نیستند. من رفته‌ام و نقل‌های مختلف روایت را دیده‌ام و بعدش دارم طرح سؤال می‌کنم. با ملاحظۀ تحریرهای مختلف روایت این واضح می‌شود که داستان دربارۀ کودکی یتیم است که ام‌سلیم از شوهر قبلی خود داشته، و با خود به خانۀ ابوطلحۀ انصاری آورده است. به یک بچه معنا ندارد بگویند: پیر شدی؛ خدا جوانت نکند!

جسارت نباشد؛ به نظر من، دوستان گرامی آن‌قدر که تحت تأثیر نگرش‌های کلامی‌شان به دنبال این اند که خدای‌ناکرده یک وقت موضع لعن بنی‌امیه در گفتار پیامبر (ص) تضعیف نشود، اصلاً به دنبال این که یک پاسخ واضح به این سؤال بدهند که «لا اشاب الله قرنک» یعنی چه نیستند. یکی می‌گوید قرن یعنی سر، و پیامبر (ص) فرموده‌اند خدا سرت را پیر نکند. گیریم چنین باشد؛ خوب اصلاً چرا باید آن کودک به گریه بیفتد و پیش مادرش برود و بعد مادرش این‌قدر آشفته شود که پیش پیامبر (ص) بیاید؟

یکی می‌گوید سخن پیامبر (ص) شوخی بوده است. من می‌گویم اولا این چه شوخی است که یک عده را ــ که می‌دانیم برای پیامبر خیلی عزیز بوده‌اند ــ این‌قدر آواره کرده و به اضطراب انداخته است. ثانیا، اصلاً گیریم شوخی باشد؛ دقیقاً این شوخی یعنی چه.

تا این لحظه متأسفانه جز فرضیۀ خودم پاسخ قابل‌بحثی نیافتم. فرضیۀ فعلی من: «لا اشاب الله قرنک» یعنی خدا قرن (استخوان فرج) تو را به چیزی (خون حیض) نیالاید (کنایه از این که نتوانی حیض شوی و درنتیجه نتوانی فرزند بیاوری). هیچ اطمینانی ندارم چنین برداشتی درست باشد و سخت محتاج پی‌گیری بحثم. اما متأسفانه بحث‌ها خارج از چارچوب است.

دلائل من بر این مدعا:
1. شاب یشوب یعنی به چیزی آلوده و آمیخته شد. شائبه از همین ریشه است.
2. می‌توان پذیرفت که شاب و شبّ دو بسط مختلف از ریشۀ ثنائی کهن‌تر «شب» باشند.
3. قرن هم چند معنا در فرهنگ‌لغت‌های متأخر دارد که هیچ تناسبی با این روایت ندارند؛ معناهایی مثل پیشانی، سده، شاخ.... از آن سو، قرن به معنای استخوان (شاخی) در فرج زن هم بوده است که اگر از حدی بزرگ‌تر می‌شده، جزو عیوب فسخ نکاح به شمار می‌رفته است. «امراة قرناء» به معنای زنی است که این بیماری را دارد. می‌توان احتمال دارد که در این‌جا قرن کنایه از فرج باشد.
4. جمع‌بندی کلی: «لا اشاب الله قرنک» یعنی «خدا فرجت را نیالاید».
5. چه‌بسا بعدها این تعبیر که معنای اصلی آن فراموش شده، برای مردان هم به کار رفته باشد. من البته در روایات نبوی و متون مربوط به دو سدۀ نخست کاربرد چنین تعبیری را برای مردان ندیدم.