گنجینه مکتوب

در طب سنتی یه نوع سردرد وجود داره که بهش میگن "سردرد با مشارکت معده" یعنی سردردی که در اثر مشکلات دستگاه گوارش ایجاد میشه....یه کم خنده دار هم هست... میگن بخارات معده به سمت سر تصاعد پیدا می کنه و باعث سردرد میشه...

اولین باری که من همچین چیزی رو شنیدم تو یکی از اهالی روستاهای نهبندان بود... یه آقای 40 ساله که اومد گفت خانم دکتر من خیلی سردرد میشم برام ازین قرصها بنویسین فقط با اینها خوب میشم و بعد یه جعبه کپسول امپرازول درآورد!!! من خنده ام گرفت ... با خودم فکر کردم اگرم سردردش خوب میشه در اثر تلقینه... ولی خوب چون اصرار داشت براش نوشتم.

جالبه که در سال های اخیر مطالعات خیلی زیاد و گسترده ای (در حد بررسی روی نزدیک به 40 هزار نفر فقط در دو مطالعه از این دست) انجام شده که این مورد رو تایید کرده اند... میگن فقط هنوز وارد کتابها نشده و گرنه اعتقاد راسخ بهش وجود داره...

روزانه 7 الی 10 لیتر گاز در دستگاه گوارش تولید میشه... !!!! و مقداری از اون وارد خون میشه... و در افرادی که مشکلات معده و دستگاه گوارش دارند این مقدار بیشتر هم میشه...و ترکیبش هم متفاووت میشه... مثلا در اثر سوء هاضمه نیتروژن بیشتری تولید میشه و این نیتروژن وارد خون میشه و وجود اون در عروق سر باعث سردرد میشه. به همین سادگی?

سلام و عرض ادب دوستان گرامی
پرسشی داشتم از عزیزانی که در زمینه مرمت یا صحافی فعالیت دارن
خواستم ببینم کاغذی که با چسب صحافی روی مقوای ماکت چسبیده شده رو با چه راهی میشه برداشت؟
و یا چروک این کاغذ رو از بین برد؟

سلام و عرض ادب دوستان گرامی
پرسشی داشتم از عزیزانی که در زمینه مرمت یا صحافی فعالیت دارن
خواستم ببینم کاغذی که با چسب صحافی روی مقوای ماکت چسبیده شده رو با چه راهی میشه برداشت؟
و یا چروک این کاغذ رو از بین برد؟

اون خط بالای هرنوشته علامت اختصاری بودنش که دوجا هم این علامت هست از اینجهت احتمالشو دادم .
کاف با سرکش خونده میشه و دال هم دیده می شه که در نسخ قدیم کذ همان کذلک معنی میشه

اون خانوم جوونی که میره همسر یه پیرمرد پولدار میشه که صاحب مال و منالش بشه هم یه نمونه س ولی خوبه یه نگاهی دقیق به این مدل ازدواجا بشه. این مدل ازدواج لااقل در فضای کلیشه های تحمیل شده به زنان برای اجرای اسلام حقیقی صورت پذیرفته. البته یه زنانی تو جهان اسلام به جهاد نکاح هم رو اوردن، این میشه الگو برای بقیه باشه؟

بنده حسب ظاهر فرمایش شما که بفرموده خودتان ایجاز داشت و طبق قاعده نحن نحکم بالظاهر اون عرائض را داشتم لذا ممنون میشم اگر در پیام های متنی از ایجازهایی که باعث سوء تفاهم میشه استفاده نشه باعث میشه این پاسخ هاهم مطرح نشه.
این فرمایشتان هم که فرمودید نبود فضای باز برای بحث در مورد مشکلات مهم تر هم به نظرم در حال حاضر اینگونه نیست و خود بنده از وقتی اقای رییسی اومدند بیشترین فضای باز را در بیان مشکلات دیدم که بعینه مشاهده کردم که اغلب پیگیری شده اند. اگر نمونه خواستید در پی وی در خدمتم. بازم عذرخواهم

به عنوان کسی که قریب سی سال است کارم آموختن و نوشتن در حوزه های دین و تاریخ و فلسفه است و نسبت به نوشته ها و منشورات فارسی در این حوزه ها آگاهی نزديکی دارم بی گفتگو معتقدم که محصول چهار دهه اخير در اين حوزه ها نه تنها از لحاظ کمیت و بل از لحاظ کیفیت نسبت به گذشته رشد و بهبودی بسیار یافته است. معتقدم با وجود همه مشکلات اقتصادی و گرفتاری های متعدد در مقایسه با فضای خارج از ایران اما با این وصف آنچه در فضای داخل ايران در اين حوزه ها در چهار دهه گذشته منتشر شده از هر حيث بر نوشته ها و گفتارهای فارسی منتشر شده در خارج ايران برتری دارد. عمق تحليلی و پژوهش هایی در ترازی آکادميک و محققانه در میان محققان و دانشمندان داخل ایران از هر جهت بر نمونه های فارسی خارج ايران برتری دارد. گاهی که تحليل ها و گفتارهای شماری از مدعیان را در رسانه های فارسی زبان می بینم این فاصله را بیشتر حس می کنم. رسانه های فارسی زبان خارج کشور از فضای علمی و تحلیلی داخلی عقبند و وجود خیلی از تحلیل های غلط و داوری های نادرست در شماری از رسانه های فارسی زبان خارج کشور سببش اين است که خیلی اوقات عالمان خاموشند و برکنار...

دکتر سروش و موضوع تحريف قرآن

کليپی اخيرا ديدم از آقای دکتر سروش درباره موضوع تحريف قرآن از ديدگاه شيعه. اين چند سطر را لازم ديدم اينجا بنويسم.

در اين کليپ آقای دکتر سروش مطلبی را درباره موضوع تحريف قرآن از ديدگاه شيعی مطرح می کند که نشان می دهد متأسفانه ايشان شناخت درستی از اين موضوع ندارد. ضعف مطالعات تاريخی شيعی از گرفتاری های روشنفکری دينی است. نمونه اش اینجاست که آقای سروش گمان برده اعتقاد به تحریف قرآن عقيده شايعی در میان علمای شیعه بوده و در مقام استثنا از معاصرين و به طور خاص مرحوم آية الله خویی ياد می کند. این در حالی است که اعتقاد به عدم تحریف سابقه بسیار کهن در تشیع دارد و دست کم به سده سوم قمری می رسد. برخلاف آنچه آقای سروش می گويد غالب متکلمان و فقیهان شیعه در طول تاریخ قائل به تحریف قرآن نبوده اند. شگفتا که ایشان از این موضوع اطلاع درستی ندارد. در میان اهل سنت هم انواعی از عقیده به تحریف وجود داشته و این امر مختص شیعیان نیست. عقیده به تحریف قرآن عقيده اقليتی در ميان غلات شیعی و یا کسانی از اصحاب حدیث شیعی بوده. بد نیست آقای سروش در اين زمينه بيشتر مطالعه کند.

آقای سروش در همين يک تکه در فهم حديثی از مرحوم کليني در کافي و موضع علمای شيعه درباره اين حديث و از جمله موضع علامه مجلسي و تفسير کلام او درباره صحت و تواتر حديث دچار اشتباه و سوء برداشت شده اند. اگر فرصتی دست داد آن را خواهم نوشت. فقط اينجا عرض کنم که علامه حديث را در احتمال اولی که ذکر می کند نه صحيح بل موثق می داند و آگاهان می دانند که تفاوت اين دو در کلام متأخرين به چه معناست و اصلا دليل بر تأييد صحت حديث نيست. کليني هم حديث را در باب نوادر آورده است. خواهم نوشت که اصلا ريشه روايت به کدام نسخه و متن حديثی غير معتبر می رسد و اينکه معنای اين حديث را کسانی مانند شيخ صدوق متفاوت می فهميده اند.

به عنوان کسی که قریب سی سال است کارم آموختن و نوشتن در حوزه های دین و تاریخ و فلسفه است و نسبت به نوشته ها و منشورات فارسی در این حوزه ها آگاهی نزديکی دارم بی گفتگو معتقدم که محصول چهار دهه اخير در اين حوزه ها نه تنها از لحاظ کمیت و بل از لحاظ کیفیت نسبت به گذشته رشد و بهبودی بسیار یافته است. معتقدم با وجود همه مشکلات اقتصادی و گرفتاری های متعدد در مقایسه با فضای خارج از ایران اما با این وصف آنچه در فضای داخل ايران در اين حوزه ها در چهار دهه گذشته منتشر شده از هر حيث بر نوشته ها و گفتارهای فارسی منتشر شده در خارج ايران برتری دارد. عمق تحليلی و پژوهش هایی در ترازی آکادميک و محققانه در میان محققان و دانشمندان داخل ایران از هر جهت بر نمونه های فارسی خارج ايران برتری دارد. گاهی که تحليل ها و گفتارهای شماری از مدعیان را در رسانه های فارسی زبان می بینم این فاصله را بیشتر حس می کنم. رسانه های فارسی زبان خارج کشور از فضای علمی و تحلیلی داخلی عقبند و وجود خیلی از تحلیل های غلط و داوری های نادرست در شماری از رسانه های فارسی زبان خارج کشور سببش اين است که خیلی اوقات عالمان خاموشند و برکنار...

در این باره مراجعه کنین به کتاب علامه مجلسی و فهم حدیث تالیف استاد عزیز دکتر فقهی زاده. جدا کتاب عالمانه ایه.
دنیای حدیث انقدر بزرگ هست که شناخت حدیث صحیح از ناصحیح در اون با شرایط و ضوابط بسیاری که گفته میشه جدا امر ساده ای نیست. اما در مورد بحار الانوار:
در مقدمه این کتاب علامه مجلسی اذعان دارد که این احادیث رو از میان انبوه احادیث گزینش کردم و اونهایی رو که بنظرم درست بود رو نقل کردم.
اما این سخن و عقیده علامه مجلسیه نه علمای دیگه...
شیعه به هیچ وجه تمام احادیث این کتاب رو معتبر ندانسته.

این جمجمه متعلق به 1600 سال پیش است که به عنوان یک جراحی مهم در موزه‌ای در پرو نگهداری میشه!

روی سر این بنده خدا عمل سنگین ترمیم جمجمه (کرانیوپلاستی) انجام شده و از یک صفحه طلایی به بجای بخشی از استخوان جمجمه‌ی آسیب دیده استفاده شده، در کمال تعجب باید بدونید که این فرد بعد از عمل زنده مونده و به زندگی عادی برگشته!

در تصاویر کناری نحوه جراحی کرانیوپلاستی در اون قرن‌ها رو مشاهده می‌کنید و احتمالا الان دارید خداروشکر می‌کنید که اون موقع نبودید :)

😊

فایل صوتی به متن تبدیل شده از کلاس معالجات با داروهای مالشی استاد کوکبی


بسم الله الرحمن الرحیم

ویس اول. جلسه هشتم

خب در مورد بیماری داءالثعلب که همون ریزش موی سکه ای هستش ، چون برای روباه این براش اتفاق می افته دیگه حکما ظرف رو به مظروف تشبیه کردن.
توی اولی که مشکل بلغم بود و مولدش بلغم غلیظ هست اول باید منضجات بلغم بدن ، بعد که منضج کار خودش رو انجام داد تنقیه کنن.
بهترین راه تنقیه برای بلغم استفاده از مقیئات هست، یعنی قی کردن باعث میشه که بلغم براحتی خارج بشه ولی اگه کسی توانایی قی کردن نداشت یا محدودیت داشت تو این موضوع از همون مسهلات بلغم استفاده کنه یا تنقیه عام استفاده کنه.
مورد بعدی که خیلی هم الان پیشنهاد میشه و حکما هم از قبل. گفتن اینه که پیازعنصل رو با یه کاردک چوبی برش بدین یا بشکنین و با ناخن خودتون کمی ازش بتراشین ، کمی از شهد رو که تراشیدین به محل ریزش بمالین و تکرار کنین تا کاملا سرخ بشه، چند بار تکرار میکنین تا اون محل که سرخ شد یه حالت صله بسته پیدا میکنه و اون ماده غلیظ و کثیفی که توی جلد انباشته شده باعث میشه که با حرارت این پیاز عنصل زائل بشه و فساد ازبین بره و بعد از اون گفتن بهتره بعد اینکه پیاز عنصل مالیدین یه داروهای دیگه ای به صورت مالیدنی یا طلا کردنی روش انجام بدین که نفع زیاد داره.
اونام حرارت شون کمتر از پیاز عنصل نیست مثل فرفیون و خردل و عاقرقرحا و اطلیه حاده که بهش میگن داروهای طلا کردنی بسیار گرم که ایجاد جراحت کنه
بعد اینکه جراحت ایجاد شد دیگه میریم تو مرحله دیگه که اونجا معدلات استفاده کنیم معدلات لطیفه مثل چربی مرغ اینقدر پشت سر هم بمالن یا قیروطی ای که از روغن گل و موم درست کرده باشن و با زرده تخم مرغ اینو یه قیروطی شل درست کرده باشن اینو به کرّات پشت هم به اون محل مالیده بشه تا اون زخم تسکین پیدا کنه و گفتن که اون محل رو به مدت زیاد ماشین کنن و یا بتراشن که مویی که درمیاد قویتر باشه چون تو دو یه هفته اخیر مو بصورت کرکی خارج میشه و ناهمگون هست با بقیه جاهای دیگه ، چند باری که تراشیده بشه موی جدید میخواد بیاد جاشو بگیره دو سه بار این کار رو انجام بدن یکدست میشه.

یک نوع جراحت دیگه هم بود گفتیم جراحت توی شریان و ورید اتفاق بیفته که بهش میگیم جراحت العرق که این فوق العاده خطرناکه اگر خدایی نکرده شنیده باشید کسی مثلا رگ دست خودش رو زده خونی که ازش خارج میشه مقداری از روح و قوه ی حیوانی را از بدن خارج میکنه و این باعث هلاکت اون شخص میشه ، حار غریزی سقوط میکنه و منبع حیات که قلب هست وقتی حرارت غریزی در اونجا سقوط بکنه قلب هم از حرکت باز می ایسته فقط در این موارد باید حبس خون یعنی احتباس خون رو در نظر داشته باشید که شریان بسته بشه اینجا ، هر چه بتونیم این کار رو با حوابس انجام بدیم در کار موفق تریم و میتونیم خطرات رو کمتر بکنیم میتونیم یک لباس پارچه ای کتانی را توی گلاب و سرکه آغشته بکنید بزارید روی رگ و شریان کسی که مجروح هست البته بالاتر از اون ناحیه زخم که مانع از انصباب خون بشه و دهن رگ ها بسته بشه چون در خون ریزی ها به تبع مقدار خونی که از بدن داره خارج میشه طبیعت میاد شریان ها رو تنگ میکنه و همین حرکت باعث میشه که تعدادضربات قلب افزایش پیدا میکنه برای همین سرعت و تواتر توی نبض شدیدا افزایش پیدا میکنه ، خوب حالا وقتی ما میایم این رگ مجروح رو با پمادی از گلاب و سرکه میبندیم کمک میکنیم به این که اون سرعت و تواتر تا حدودی کمتر بشن مقدار خون روی هم کمتر میشه و دهن رگ ها بهم بند میشه
حتما باید بالاتر از محل مجروح رو با یک بند ببندند.

حکما تمام بستنی ها رو ، چیزهایی که با بند بسته میشه رو بهش عصابه میگن الان مثلا چیزی که بنام سینوزیت حالا خارج از بحث در این بیماریهای جدید به اسم سینوزیت گفته میشه بیماری هست بنام عصّابه ، عصابه پارچه ای بوده که روی پیشونی میبستند قدیم که وقتی کار میکنن عرق روی پیشونی روی چشم نریزه اون دستمال زیرش ( اون محل زیر دستمال) شده اسم همون بیماری، دیگه الان اون محلی رو که درد میگیره زیر اون دستمال هست بنام همون دستمال قدما نامگذاری کردند یعنی بیماری عصابه، که توام بوده با درد اون ناحیه و مقداری آبریزش بینی و سردرد که علايم سینوزیت بوده ، این رو خدمتتون گفتم که بدونید عصابه یعنی چه.
بله میبندید تا اینکه اون امتلایی که در حد اعتدال در بدن هست بدن حالت ممتلی خودش رو حفظ بکنه و مانعی برای این کار نباشه . معمولا حکما کارهای ریسکی هم انجام میدادند مثلا اینطرف از بدن که دچار جراحت شده و شدیدا داره خون ازش میره برای اینکه مثلا خونریزی رو تو جانب دیگه ای از بدن منحرف بکنن می اومدن حجامت و فصد یک نقطه ای از خلاف بدن انحام میدادن که منحرف کنن خون رو به اون سمت که در بدن های ممتلی این کار انجام میشده اگر برای امروزی ها این کار رو انجام بدید جابجا روح از بدنشون خارج میشه.
داروهای خاصی داشتند برای این کار از دم الاخوین و صبر و مازوی سوخته و آرد کرسنه و سرکه ضمادی درست میکردند و با سفیده ی تخم مرغ و پشم خرگوش سوخته این رو همیشه داشتند داخل ظرف هاشون مخصوصا حکما و اطبایی که همراه سربازان برای جنگ میرفتند این ذرورات و داروها را همیشه همراه خودشون داشتند. مخصوصا صمغ عربی و دم الاخوین و صبر و انزروت و کندر همیشه همراه خودشون داشتند که روی اون زخم ها می بستند یا میپاشیدند که اون خونریزی را بند بیارن

ادعا میشه این دستخط در مسجدی در لبنان به همراه یک بسته شکلات کاکائو درون صندوق خیرات مسجد پیدا شد در اون زمان اقای سید حسن ابطحی سفری به لبنان رفته و مفصلا ماجرا رو رسانه ای کرد مشروح اون سفر و جریان دستخط و عکسهای مسجد در مجله خورشید مکه به چاپ رسید

تصویری تاسف بار که کانال وزارت ازشاد به اون میباله 😭😭😭 این درحالیه که فیلم کدام آزادی عباس لاجوردی که در اون مستقیما اعتراف جهانی از تری جونز نسبت به جهل این کشیش از قران گرفته شده باوجود معرفی در ماه عسل هنوز از رسانه ملی پخش نشده

ما اینجا فقط آثار هنری تا دوره قاجار رو دیدیم که در کتب تاریخی و خطی قید شده بود و باید کمک کرد هنر متعالی شیعه که یک رسانه است با همت معدود هنرمدان متعهدی مثل استاد روح الامین قد بکشه - در نظر داشته باشیم که روح هنر نقاشی و ظرف اون سکولاره و کمتر ژنرالهایی مثل ایشون در این هنر داریم