کتاب
رابطه دین و دولت در ایران : وضعیت تشیع متأخر
نویسنده: کنجی کورودا
تاریخ چاپ: 2015 م
مکان چاپ: ژاپن
خلاصه: این کتاب به بررسی رابطه دین و دولت در ایران بعد از انقلاب میپردازد.
@movarekhan
پیشگفتار
بخش 1.
یکم: این کتاب دو سؤال را روشن خواهد کرد:
یک: فقهایی که در طول تاریخ در زندگی دینی مردم اثرگذار بودند، بعد از انقلاب اسلامی چگونه نقش سیاسی مهمی پیدا کردند و اعمال دینی مردم ایران پس از انقلاب چگونه تحت تأثیر قرار گرفت؟
دوم: در موضوع سیاست، ظهور دولت اسلامی چگونه در محافل دینی تأثیر گذاشته است؟
بخش 2. این بخش به ساختار قدرت جمهوری اسلامی مربوط است. در این بخش، به تحول سیاسی ایران در مدت 34 سال بین سالهای 1979 ـ 2013 م. توجه میشود.
در زمان امام خمینی (ره) حزب جمهوری اسلامی که از طرفداران او بود، احزاب دیگر را در رقابت سیاسی بیرون کرد، اما در عین حال در درون آن حزب رقابت جدیدی به وجود آمد. این رقابت جدید خاستگاه دو دست بندی امروز "اصلاح طلبان" و "محافظه کاران" شد.
در زمان آیت الله خامنهای، دستهبندی درون حکومت پیچیدهتر شد. بعد از انتخابات چهارم و پنجم مجلس، با وجود این که در این مدت به وسیله هاشمی رفسنجانی با کشورهای غربی روابط مصالحهآمیز شد، اما کمبود نخبگان و مسائل اقتصادی هشدارآمیز شد، با این وجود محافظهکاران با انتقاد به رئیس جمهور کشور، به تدریج غالب شدند.
پس از این، اصلاح طلبان در میان مردم شهرها پشتیبانی شدند و در انتخابات مجلس ششم پیروز شدند. ولی با ریاستجمهوری خاتمی به علت آشوب دانشجویان در سال 1997، حرکت اصلاحطلبان راکد شد. با انتخابات مجلس هفتم "اصول گرییان" پیروز شدند و پس از آن احمدی نژاد رئیس کشور شد. بعداً به علت ناکامی اداره مجلس، انزوای جامعه بین المللی و بدتر شدن تورم، حمایت از اصول گرییان کم شد. بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، جنبش سبز واقع شد. در نتیجه، ارتباط مسئولان و مردم خدشهدار شد. در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، حسن روحانی از "محافظه کاران" با مشی اصلاحطلبی انتخاب شد.
بخش 3. انتقاد به پژوهشهای سابق: قبلاً هنگام مطالعه دولتهای خاورمیانه، "اقتدارگرایی" را یک کلیدواژه میدانستند. اما این نظریه بعد از جنبش "بهار عربی" ـ که هیچ پژوهشگری این جنبش و نتیجهاش را پیشبینی نکرده بود ـ به تدریج نسخ شد. اما نویسنده به علت این که در ایران این نظریه ادامه یافت، به نسخ این نظریه شک دارد.
بخش 4. "محافل دینی" به عنوان نقطه اصلی نظریه:
@movarekhan
نویسنده برای مطالعه حکومت اسلامی ایران، به محافل دینی ایران (یعنی حوزه علمیه) توجه می کند. حوزه در ایرانِ متأخر فقط مدرسه نیست، بلکه شبکه متحد علمی است که از تعدادی مدرسه ترکیب میشود. این محافل دینی از قرن نوزدهم م. در سیاست ایران نقش مهم داشتهاند. تاکنون افراد بسیاری به فعالیتهای حوزه علمیه توجه کردهاند، ولی ارتباط بین حوزه و دولت ایران به طور کافی روشن نشده است. علاوه بر این در میان چند مطالعه درباره ارتباط حوزه و دولت، درباره اهمیت حوزه اختلاف نظر وجود دارد. به نظر نویسنده، هر دو دیدگاه دچار مشکل است و باید این ارتباط روشن شود.
بخش 5. ساختار این کتاب
ساختار کتاب شامل دو قسمت است:
در قسمت اول: به روابط محافل دینی و جامعه اسلامی توجه شده و اساس محافل دینی در ایران روشن خواهد شد.
در فصل اول، تاریخ محافل دینی قبل از انقلاب بررسی میشود. تا قرن 19 م. حوزه اصلی و مرکزی در عراق بود و حوزه ایران فقط یک حوزه علمیه محلی بود. سپس در قرن 20، شهر قم به عنوان یک شهر دینی توسعه یافت و در ایران حوزه علمیهای خاص تشکیل شد.
در فصل دوم تا چهارم، روابط فقها و مریدان (طلاب و مردم) بررسی میشود.
موضوع فصل دوم اعمال دینی روزمره و نقش فقهاست. در اسلام شناسیِ (ژاپن و کشورهای غربی) به واحدیت اسلام یعنی اسلام نخبگان و روشنفکران و تنوع عمل دینی یعنی اسلام مریدها و عموم مردم معتقدند. اما نویسنده برای استثناء این فهم دوگانه، به مطالعه رفتار فقهای بزرگ در دفاترشان توجه میکند.
در فصل سوم، با توجه به "کرامات" فقهای بزرگ، شخصیت مقدس آنها بررسی میشود و مورد توجه قرار میگیرد.
در فصل چهارم، دفتر فقها و شیوه آموزش فقه بررسی میشود. مخصوصاً بررسی میشود که جواب کارکنان دفتر باید چه جور باشد و جوابهای مذکور چقدر ضمانت و استحکام دارد. دقت در این امور و آموزش فقه در حوزه با مشورت دفتر انجام میشود.
در قسمت دوم، روابط بین محافل دینی و دولت بررسی می شود. بعد از انقلاب اسلامی، فقها در مسئولیتهای حکومتی نقش مهمی داشتهاند، ولی با وجود این همه فقها از دولت پشتیبانی نمیکنند، بلکه بعضی از فقها با شغل حکومتی مخالفند. در این قسمت بحث میشود که برای تثبیت دولت اسلامی، محافل دینی چگونه به حکومت کمک میکنند و در ترکیب آن قرار میگیرند.
در فصل پنجم تشکیل حوزه در نظام