✅ آیدین آغداشلو: نسل اساتید بزرگ پیش از به دنیا آمدن من به اتمام رسیده است
به اعتقاد من، نسل اساتید بزرگ قرن نوزدهم میلادی در ایران که پیش از به دنیا آمدن من کار کردهاند، به اتمام رسیده است و دیگر عنوان استاد را نمیتوان به نسل من اطلاق کرد .در مورد دیگران این جسارات را نمیکنم. استاد، فراهم آمده مجموعه معرفت و مهارتی است که عصرش گذشته است. همانگونه که عصر حکیم و عالم گذشته است. بنابراین من از جمله کسانی هستم که مطلقا این عنوان را در مورد خودم نمیپذیرم و در مورد دیگران نیز با احتیاط به کار میبرم.
نقل از: کتابستان، ش2، ص13
@Ketabpazhohi
سلام علیکم
سوالی در مورد طریقت چشتیه
هم چنانکه اساتید مستحضرند، شخصیت هایی در هند به این طریقت منسوب هستند.
از سویی رجالی مانند شیخ حسنعلی نخودکی و فرزندش نیز در برخی منابع از بزرگان چشتیه دانسته شده اند.
لطفاً اساتید در زمینه ارتباط احتمالی دسته دوم با دسته نخست توضیحاتی را با ذکر منبع ارائه بفرمایند.
با سپاس
طریقت صفویه در شام و حلب
شیخ صفیالدین اردبیلی (650-735)، مؤسس طریقت صفویه، از بزرگترین صوفیان و عارفان در تاریخ ایران به شمار میآید. طریقت او در تصوّف که به نام «صفویه» شهرت یافت، بعدها به یکی از مهمترین جنبشهای سیاسی در تاریخ تشیع امامی تبدیل شد و احفاد و جانشینان وی، یکی از مقتدرترین سلسلههای پادشاهی در تاریخ ایران یعنی سلسله صفویان را تأسیس کردند.
شیخ صفیالدین در زمان حیات خود، مریدان و طرفداران فراوانی در ایران و سرزمینهای دیگر داشته است. در کتاب صفوة الصفا نوشته ابن بزّاز اردبیلی، که مهمترین منبع تاریخی نگاشته شده در مناقب و احوال و اقوال شیخ صفی است، گزارشهایی دربارة چگونگی انتشار طریقت او در زمان حیاتش نقل شده که البته غالباً اغراقآمیز و آمیخته با کرامات است (ابن بزّاز اردبیلی، 1376، ص1118-1127). او در جایی از این کتاب آورده است که امیر چوپان «در زمانی که امیر الامراء ایران زمین بود و مجموع عساکر مملکت ایران زمین در تحت فرمان او بود، از شیخ، قدّس سرّه، پرسید که: شیخ! لشکر ما بیشتر باشد یا مرید شیخ؟ شیخ، قدّس سرّه، فرمود: مرید من بیشتر است و اگر قسمت کنند در مقابله یک ترک از لشکر، صد کس از مرید من باشد. امیر چوپان گفت: راست میگویی؛ از برای آنکه از آب آمویه تا حدود مصر و از سواحل هورمز تا بابالابواب ـ که اقصی حدود این مملکت است و من گردیدهام ـ هر جا و نواحی و اطراف که رسیدهام مریدان شیخ را دیدهام که به این حلیه و زی شیخ متحلّی و متزیّناند و آوازه ذکر در آن اطراف انداختهاند» (ابن بزّاز اردبیلی، ص1117-1118).
متأسفانه بهجز صفوة الصفا که تعدادی از خلفا و مریدان شیخ صفی را معرفی کرده است، سایر منابع فارسی موجود آگاهیهای مفصّل و قابل اطمینانی از چگونگی و میزان گسترش طریقت صفویه در دورههای بعدی و نیز اسامی صوفیان و مشایخ این طریقت به دست نمیدهد. اما منابع تاریخی مربوط به سرزمین شام و به ویژه تواریخ محلی شهر حلب، آگاهیهای نسبتاً مفصل و قابل اعتنایی را درباره مشایخ و صوفیان وابسته به طریقت صفویه در این سرزمین ثبت کرده است که احتمالاً تاکنون به طور منظّم در یکجا گردآوری و دستهبندی نشده است.
در این نوشتار تلاش شده است تا اطلاعات مربوط به حضور جانشینان شیخ صفی در شام و مهمترین مشایخ و صوفیان طریقت صفویه در شهر حلب از منابع تاریخی استخراج گردد. بدون شک این آگاهیها میتواند در مشخص کردن بازه زمانی و میزان نفوذ و گسترش این طریقت در شام و حلب، شناخت ابعادی از زندگی این صوفیان (نظیر مذهب، آداب طریقتی و روابط اجتماعی آنان) و همچنین عامل یا عوامل احتمالی افول و فراموش شدن طریقت صفویه در این سرزمین، به ما کمک کند.
(منتشر شده در مجموعه مقالات همایش شیخ صفیالدین اردبیلی با عنوان: شیخ صفیالدین اردبیلی در آیینه عرفان، هنر و سیاست، به کوشش: سید سلمان صفوی، لندن: آکادمی مطالعات ایرانی، 1393)
متن کامل مقاله
http://ganjineh.kateban.com/post/2513
https://t.me/ganjineh_channel
نکتهای درباره مذهب و مسئله سیادت شیخ صفیالدین اردبیلی
از زمانیکه احمد کسروی در اثر خود شیخ صفی و تبارش، به نفی سیادت و تشیع شیخ صفیالدین اردبیلی پرداخت، این موضوع به مسئلهای مناقشه برانگیز میان صفویهپژوهان تبدیل شد و تا به امروز نویسندگان و پژوهشگران متعددی، در این باره به اظهار نظر پرداخته و هر یک از منظر خود، به نفی یا اثبات سیادت و تشیع شیخ صفی پرداختهاند.
نویسنده این سطور پیش از این در مقاله «طریقت صفویه در شام و حلب» (منتشر شده در مجموعه مقالات همایش شیخ صفیالدین اردبیلی، تهران: 1392)، به ابعاد رواج این طریقت در منطقه شام، و به ویژه در شهر حلب، که در آن به مدت نزدیک به دو قرن، از نیمة دوم سده نهم تا نیمة اول قرن یازدهم گسترش داشته، پرداخته است. در این یادداشت نیز نکته ناگفتهای را در ارتباط با رواج طریقت صفویه در حلب، که به نوعی میتواند در روشن شدن مسئله مذهب و سیادت شیخ صفی کمک کند، بر مقاله یاد شده میافزاید.
چنانکه پیش از این نیز در همان مقاله با استناد به تواریخ محلی شام و حلب نشان دادهایم، طریقت شیخ صفی به واسطه فعالیت خلفا و مریدان نوه وی علاءالدین علی (درگذشته 832ق)، که در منابع فارسی به خواجه علی سیاهپوش شهرت دارد، در اواخر سده نهم به حلب رسیده و در این شهر، به نام «طریقت اردبیلیه» گسترش یافته است. در حالیکه چندی پیش از آن، شیخ جنید صفوی، نوه خواجه علی و پدر بزرگ شاه اسماعیل، برای مدتی در حلب و نواحی آن حضور یافته و از سوی فقهای حلب به زندقه و سستی عقیده متهم گشته بود و آنها حتی به واجب القتل بودنش فتوا داده بودند. شیخ جنید نیز در دفاع از خود، نامهای به ابن شمّاع حلبی (درگذشته 863ق) از علمای حلب نوشت و در آن، عقایدی نزدیک به عقاید شیعه امامیه مطرح کرد. (برای اطلاع تفصلی از این جریان و متن نامه شیخ جنید به ابن شمّاع، بنگرید به مقاله دیگر نویسنده این سطور: «مکتوب سلطان جنید صفوی به ابن شمّاع حلبی»، پیام بهارستان، دوره جدید، ش20، تابستان 1392، ص130-139)
اکنون میدانیم از میان نوادگان شیخ صفی، نخستین کسی که آشکارا اعلام تشیع کرده یا به تشیّع گرویده، همین شیخ جنید بوده است و تا پیش از وی، شیخ صفی و نوادگانش به تسنّن شهرت داشتهاند و بر فرض داشتن عقاید شیعی نیز لااقل به طور علنی این عقاید را آشکار نمیکردند. به باور نگارنده، افزون بر متن صفوة الصفای ابن بزّاز اردبیلی بر اساس نسخههای کهن و تحریف نشده آن که تعلق شیخ صفی به اهل سنّت را نشان میدهد، یک شاهد مهم دیگر بر این مدّعا آن است که برخلاف قزلباشها و مریدان شیخ جنید و نسل پس از وی که اعتقادات شیعی داشتهاند، همه صوفیان پیرو طریقت «اردبیلیه» (صفویه) در حلب، که این طریقت به واسطه خلفا و مریدانِ باواسطه علاءالدین علی، نوه شیخ صفی، به آنها رسیده بود، پیرو مذاهب مختلف اهل سنّت (حنفی، شافعی و حنبلی) بودهاند.
همین نکته درباره سیادت شیخ صفی نیز صدق میکند؛ چراکه در شرح حالهای مفصلی که در تواریخ محلی حلب، به ویژه دُرَر الحُبَب ابن حنبلی (درگذشته 971ق)، برای صوفیان پیرو طریقت «اردبیلیه» (صفویه) ارائه شده است، هیچ اشاره و نشانهای به سیادت شیخ صفی نمیتوان به دست نمیآید؛ در حالیکه اگر شیخ صفی به سیادت شهرت داشت، این موضوع از دید مریدان و صوفیان وابسته به طریقت پنهان نمیماند و در شرح حال آنان تبلور مییافت؛ با اینکه در میان پیروان طریقت در حلب، مشایخ و صوفیانی همچون «سیّد مهمازی» (درگذشته 926ق) وجود داشتهاند که به صراحت به «شریف» و حسینی نسب بودن وی اشاره شده است.
http://ganjineh.kateban.com/post/3958
https://t.me/ganjineh_channel
تصویر پادشاهی که از مرگ می گریخت
آوردهاند که پادشاهی در طالع خود دید که وی را بکشند قلعهای ساخته در آن قلعه خانهای از آهن بساخت و ذخیره در آن برده در آنجا بودی....مردی به ساحل افتاد ... بر درختی برآمد مرغی آمده بر آن درخت نشست و ... آن مرد دست زده پای آن مرغ را گرفت آن مرغ پرواز نموده مرد را برداشته بر بالای قلعهء آن پادشاه برد. ملک چون مرد بیگانه دید و مرغ با هیبت، با مرد گفت تو اینجا چه کار داری و در این قلعه چگونه آمدی و دست در هم زده هر دو از قلعه به زیر افتادند و خسته شدند.
(از دستنویس عجایب المخلوقات، موزه والترز به شماره 593)
@aaadab1397farhang
@litera9
مرگ: آخرین مرحله رشد
الیزابت کوبلر راس
مترجم: پروین قائمی
202 صفحه
الیزابت کوبلرراس در این کتاب با گردآوردن دیدگاههای مختلف درباره مرگ کوشیده است تعریفی از مرگ و زندگی به دست دهد. برای این منظور تجربههای شخصی خود را درباره واقعیت مرگ و مردن دیگران، در کنار اندیشههای عالمان ادیان مختلف قرار داده به نظریات افراد مختلف در این باب اشاره میکند...
🇮🇷🇩🇪
"اسلام از نگاه دیگر" این بار در دانشگاه ارفورت؛
"اسلام از نگاه دیگر" عنوان نشست عمومی در دانشگاه ارفورت در ایالت تورینگن است که به همت اساتید رشته علوم ارتباطات در روز سه شنبه 26 آوریل برگزار می شود.
با افزایش شمار مسلمانان در آلمان و به تصویر کشیدن چهره خشن از اسلام در رسانه های آلمان، عده ای از اساتید و دانشجویان دانشگاه ارفورت تصمیم گرفتند که به صورت مستقیم با دنیای اسلام ارتباط برقرار کنند و شخصا چهره واقعی اسلام را دریابند. آنها برای دو هفته، با همکاری مرکز تبادلات آکادمی آلمان (DAAD) سفری به کشور مسلمان اندونزی ترتیب دادند تا از نزدیک با زندگی مسلمانان در این کشور آشنا شوند و اکنون آنها اقدام به برگزاری نشستی نمودند تا دیده ها و شنیده های خود را به سمع و نظر علاقه مندان برسانند و آنها را با اسلام از دید دیگر آشنا کنند.
اطلاعات بیشتر به زبان آلمانی در لینک زیر:
https://www.uni-erfurt.de/uni/einrichtungen/presse/pressemitteilungen/2016/38-2016/
@kultur
واپسین روزها
نویسنده: جورج استوارت
مترجم: هوشنگ قدیمی
در صورت شایع شدن يک مریضی ناشناخته از چند ميليارد جمعيت زمين بيش از چند صد نفري زنده خواهد ماند...هواپيماهاي سريع السير ميكروب بيماري را در عرض چند روز در سراسر كره زمين پراكنده مي سازند و ميليونها انسان را به كام مرگ مي كشانند. شايد بعضي حيوانات پرندگان حشرات و گياهان به زندگي خود ادامه دهند و از مزاحمت انسان و مشكلاتي كه براي حيات آنان ايجاد كرده رهايي يابند. اما در اين حال زندگي آنان چگونه خواهد بود؟..
#حیوانات
#حشرات
#حیات
⬇️⬇️
دو رساله دربارۀ فتوت و تصوّف در طریقتهای صفویه و رفاعیه
این کتاب شامل دو رساله دربارۀ طریقت صفویه یعنی اعقاب شاه اسماعیل اول و طریقت رفاعیه یعنی پیروان سید احمد رفاعی است. این رسالهها تأثیرپذیری طریقتهای صفویه و رفاعیه را از فتوت و قلندری نشان میدهد. این کتاب منبعی مهم برای تحقیق در تاریخ عرفان و تصوّف و همچنین تاریخ اجتماعی تواند بود.
[دو رساله دربارۀ فتوت و تصوف در طریقتهای صفویه و رفاعیه، تصحیح و تحقیق مهران افشاری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹] @safinehyetabriz
🇮🇷🇩🇪
"اسلام از نگاه دیگر" این بار در دانشگاه ارفورت؛
"اسلام از نگاه دیگر" عنوان نشست عمومی در دانشگاه ارفورت در ایالت تورینگن است که به همت اساتید رشته علوم ارتباطات در روز سه شنبه 26 آوریل برگزار می شود.
با افزایش شمار مسلمانان در آلمان و به تصویر کشیدن چهره خشن از اسلام در رسانه های آلمان، عده ای از اساتید و دانشجویان دانشگاه ارفورت تصمیم گرفتند که به صورت مستقیم با دنیای اسلام ارتباط برقرار کنند و شخصا چهره واقعی اسلام را دریابند. آنها برای دو هفته، با همکاری مرکز تبادلات آکادمی آلمان (DAAD) سفری به کشور مسلمان اندونزی ترتیب دادند تا از نزدیک با زندگی مسلمانان در این کشور آشنا شوند و اکنون آنها اقدام به برگزاری نشستی نمودند تا دیده ها و شنیده های خود را به سمع و نظر علاقه مندان برسانند و آنها را با اسلام از دید دیگر آشنا کنند.
اطلاعات بیشتر به زبان آلمانی در لینک زیر:
https://www.uni-erfurt.de/uni/einrichtungen/presse/pressemitteilungen/2016/38-2016/
@kultur
در نمایشگاه کتاب امسال این کتاب رو تهیه کردم و این اواخر توفیق مطالعه بعضی مقالات آن دست داد.. مجموعه بسیار خوبی است، به دوستانی که علاقه مند به بحث تاریخ حدیث و مباحث مکتوبات حدیثی قرون اولیه هستند پیشنهاد میکنم حتما آن را تهیه و مطالعه کنند.. البته بحثها نواقص بسیاری دارد که به عقیده بنده طریقهٔ فهرستی کاملترین و بهترین روشی است که در مسیر تاریخ گذاری حدیث به کار می آید.. و ای کاش شاگردان و علاقه مندان به روش فهرستی برای تکمیل و گسترش بحث های حضرت آیت الله استاد مددی به دور از غوغای بعضی از افراد در این زمینه مکتوباتی را به دست دهند..
#مقاله
واکاوی متون زهد و بررسی ارتباط مشایخ صوفیه با امام کاظم علیه السلام
محمد سوری
چکیده:
هرچند زمینه شکل گیری طریقت های عرفانی در جهان اسلام، از حدود سده های چهارم و پنجم آغاز شده بود، صورت نهایی این طریقت ها به سدة هفتم و پس از آن برمی گردد. بیشتر این طریقت¬ها، سلسله خود را از طریق امامان شیعه و به ویژه امام رضاعلیه السلام تا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می رسانند. حال، این پرسش مطرح می ¬شود که چه تصویری از امامان و به ویژه امام کاظم علیه السلام در زهد و عرفان اسلامی وجود داشته که به پذیرش ایشان به عنوان یکی از اقطاب سلسله های عرفانی انجامیده است؟ در برخی از منابع، ادعا شده است که برخی از مشایخ متقدم صوفیه با امام کاظم علیه السلام ارتباط داشته اند.
http://www.almajlesilib.com/post/418
مطالبي كه آقای دکتر رحمتی نوشته اند درست است.. ولی از آنجا که تصحیح تراث و تقدیم آن کاری درون مذهبی است.. این دست پژوهشها را باید به پژوهشهای مستقل مانند کار آقای رحمتی وانهاد.
امام خمینی.ره.
یکقصه هم قصه بعضی ائمه جمعه و بعضی از علمای بلاد است که با دخالت های بی مورد خود در امور دولت، اسباب این می شوند که مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب می شود که روحانیون شکست بخورند و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهوری اسلامی شکست می خورد. این مطلب را بارها گفته ام که روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه این که بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی نمی رسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت، رادیوها مرتب از آن سخن می گویند و ما را به
خودکامگی متهم می کنند. روحانیون نباید کاری کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهی از منکر و امر به معروف باشد، والا به استاندار بگوییم تو باید این کار را بکنی، والا بگوییم از این جا برو، این اولاً تضعیف دولت است و از آن گذشته موجب می شود که مردم از روحانیون متنفر شوند. این موضوعات را باید کاملاً در نظر داشته باشیم.
صحیفه نور جلد ۱۹. صفحه ۵۱
اساتید بزرگوار سلام در این قسمت مشخص که خدمتتان ارسال کردم و بع خوانش خود را از متن ارسال کردم سه سوال داشتم در قسمت :
« باید دانست که این شعر فردی علیحده است و بعد ازین شعری علیحده و در بعضی نسخه به جای یار مهر یافته شده وآن چه بعضی را در قافیه "دهر ومهر" تردد است؛ زائد است. چه در بعضی مقام اختلاف حرکت ماقبل باشد، قید آمده است .چنانکه: بیت؛
"همه دانندکاین کس در همه عمر نکرده هیچ قصدِ گفتن شعر "»
1- شعر فردی علیحده آیا از جهت قافیه گفته؟
2- -قافیه «دهر» را با «یار» قافیه گرفته و در ادامه گفته در بعضی نسخ دهر را با مهر گرفته اند این نظر را چه گونه می دانید؟
3- در خوانش قسمت مشخص شده : آنچه عبد الرزاق یمنی گفته که صحیح آن است که عبارت منشور دست؛ غلط کرده.»
مشکل دارم .ممنون از تمامی حضرات
از طنز روزگار این است که برای مشروعیت بخشیدن دست به دامن ایران باستان می شویم...نشانه های عزاداری و فرهنگ آن در گذشته های باستانی در میان مردمان وجوه اشتراک بسیار داشته است!که پس از مدرن شدن در واکنش به مرگ تغییر شکل یافته اند.
میرزا کاظم بیگ Алекса́ндр Каси́мович Казембе́к (متولد 22 ژوئیه ۱۸۰۲ در رشت ـ ایران ـ درگذشته ۲۷ نوامبر ۱۸۷۰، سنت پترزبورگ ـ روسیه)، نام در هنگام تولد محمدعلی کاظمبیگ، خاورشناس، مورخ و فیلولوژیست شهیر آذربایجانی او پدربزرگ الکساندر کاظمبیگ مؤسس ملادوروسی بود.
پدر میرزا کاظم بیگ، حاج قاسم کاظم بیگ، روحانی سرشناس آذری مسلمان و اهل شهر دربند داغستان بود که پدرش نظیر محمد خان سررشته دار کل خانات دربند بود. محمد قاسم کاظم بیگ در راه برگشت از حج، از شهر رشت دیدن کرد و زنی اهل آنجا به نام شرف النسا را دید که دختر حاکم باقر خان بود. این دو ازدواج کرده در رشت سکنی گزیدند و کاظم بیگ در آنجا متولد شد. پدرش در ۱۸۱۱ به سمت قاضی دربند منصوب شد و خانواده بدانجا کوچیدند. کاظم بیگ که به آذربایجانی و فارسی مسلط بود در زمینه اسلام تحصیل کرد و روسی، ترکی و عربی را هم فرا گرفت. اولین کتابش «موضوعاتی در صرف و نحو زبان عربی» را در ۱۷ سالگی نوشت. پدرش میخواست او یک عالم اسلامی بشود و داشت او را به ایران و عربستان میفرستاد تا در زمینه مطالعات اسلامی تحصیل کند. به هر حال، محمد قاسم کاظم بیگ در ۱۸۲۰ به جاسوسی برای ایران محکوم شد و از جایگاه مذهبیش خلع و به همراه همسرش به آستاراخان تبعید شد.
مجموعه نسخههاي خطي اهدايي کاظم بيک به کتابخانه دانشکده خاورشناسي دانشگاه سنت پترزبورگ، امروزه زينت بخش مجموعه دستنويسهاي اين دانشگاه است.
طریقت صوفیانه نعمت اللهی از مهمترین نحله های صوفی دوره قاجاریه بود.
صفی علیشاه قطب طریقت نعمت اللهی دوره ناصرالدین شاه در فن شاعری سررشته داشت و مفسر قرآن بود. وی در سال 1314 قمری درگذشت، جانشین وی صفاعلیشاه (ظهیر الدوله) شد. ظهير الدوله على خان قاجار از وزرای قاجار بود که در این کسوت درآمد. در خانقاه او مراسماتی مانند: ذکر خفی یا ذکر جبرئیلیه در شب میلاد امام علی (ع) در مقبره صفی علی شاه اجتماع می کردند و رسم دیگ جوش به عمل می آمد و سالی 10 روز هم روضه خوانی در سر مقبره او داشتند. مریدان تازه کار بار اول یک دستمال قمیص و سکه نقره و جوزبویا و نبات توسط میرزا احمد پیر دلیل تقدیم صفی علیشاه می نمود، آن وقت به هر یک از حاضرین قسمتی از آن نبات داده می شد و شخص جدید را مبارک گفته می پذیرفتند و هر یک با او مصافحه می نمایند. طریقه مصافحه به این صورت است که با دست راست از طول پنجه دست در دست دیگری می گذارد ؛ سپس از عرض دست راست شخص تازه وارد را می گیرد و دست یکدیگر را می بوسند و عوض سلام یا علی می گویند.
کتابنامه:
ملک المورخین(سپهر) ، محمد کاظم بن محمد، مرآت الوقایع(1386)، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
@tarikhpago
رساله الدليل الصغير که اخيرا توسط آقای جمال الشامي و به نام قاسم رسي منتشر شده از او نيست. نسخه اين متن در مجموع قاسم رسي، موجود در کتابخانه دولتی برلين به شماره گلازر، 101 موجود است؛ مجموعه ای که کتابت برخی رسائل آن از سال 544 ق است. با وجود اينکه در اين نسخه اين رساله به قاسم رسي نسبت داده شده اما شيوه نويسنده آشکارا با شيوه و آرای کلامی قاسم رسي در ديگر آثار اصيلش و از جمله الدليل الکبير متفاوت است. در واقع نويسنده اين رساله گرچه با آرای قاسم آشنا بوده اما کتاب را بيشتر تحت تأثير نظام فکری معتزله نوشته و از شيوه و انديشه قاسم رسي فاصله گرفته است. يک الدليل الصغير ديگر هم در مجموع های قاسم رسي به او نسبت داده می شود که متنش با متن موجود در مجموعه برلين متفاوت است و دست کم بر اساس يک نسخه آمبروزيانا از آن نامش کتاب التوحيد است (اين يکی در مجموع قاسم در سال های اخير منتشر شده).
آبراهاموف که الدليل الکبير قاسم را منتشر کرده اين الدليل الصغير موجود در کتابخانه دولتی برلين را اصيل می داند. اما حق با مادلونگ است که آن را منحول خوانده است. از آنجا که المتوکل احمد بن سليمان در حقائق المعرفة اين الدليل الصغير را به قاسم نسبت داده و نيز به دليل وجود آن در نسخه برلين (که تاريخ 544 ق) دارد بايد گفت ساخت و پرداخت اين متن دست کم تا اوائل سده ششم قمری قابل پيگيری است. اين متن را احتمالا با هدف يکسان سازی عقايد قاسم با عقايد زيديان متأثر از معتزله در يمن بر ساخته اند.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
سنگینترین برف و بوران ایران در ۱۰۰ سال
گذشته مربوط به ۵۱ سال پیش یعنی بهمن
سال ۱۳۵۰ است. به روایتی در زمستان آن
سال ایران منجمد شد. بیش از ۲۰۰ روستا
برای همیشه در زیر برف ناپدید شدند و
بیش از ۴۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند.
در بعضی مناطق بیش از ۳۶ ساعت برف بارید
و ارتفاع برف به ۶ متر رسید. این اتفاق به
قدری سهمگین بود که توانست جایگاه
نخست بورانهای پرتلفات دنیا را در کتاب
رکوردهای گینس به خودش اختصاص بدهد.
🎼 @moziku 🎼🌹کانال خاطره ها
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com