دوم: علم
تا دقت نباشد، تا حواس جمع نباشد، تا متوجه به نیازهایمان نباشیم،
نمی توانیم علم آن نیازها را دریابیم.
لذا دقت و علم داشتن، توجه به آنها، انقلاب قلبی می باشد. اول از قلب شروع می شود.
? دقت و وسواس علامه قزوینی به روایت حبیب یغمایی
علامه قزوینی عقیده اش این بود که تا شخص کار تصحیح کتابی را به پایان نبرد نباید به کاری دیگر مشغول شود. وقتی در تألیفی مستغرق می شد گوئی در عصری که آن کتاب تألیف شده زندگانی می کند و به اوضاع و احوال رجال آن عصر آشناتر بود تا به اوضاع عصر خودش... درجۀ وسواس و دقت او به حدی بود که مکرر می فرمود اگر بخواهم بسم الله الرحمن الرحیم را نقل کنم، باید به متن قرآن مجید رجوع کنم...
منبع: آل داود، سیدعلی، کتاب و کتاب شناسی در نوشته های حبیب یغمایی، صص42.
@Ketabpazhohi
مخلصم بعید نیست حقیر در وهله اول خواستم که مفردات مشخص بشه چیست تا برسیم به ترکیب ،امیدوارم حکایت اون تجزیه و ترکیب رقاصی نباشد ?
انبیاء و اهلبيت صلوات الله و سلام الله عليه، از علم نجوم و هيئت كامل تر از منجمين مي دانند
ادريس (هرمس، به ضم ها و ميم) اول كسي بود كه خط نوشت و اسلحه ساخت و خياطي مي كرد
مانند دانيال
این صورت جناب میرزا محمد کاظم بن عبدالعلی معلم نواب لطف الله میرزا که جمیع کتب مقدمات را من اولیه الی آخره متنا و حاشیة با کمال دقت نوشته، چون بسیار زحمت کشیده، به این واسطه مردم هر ولایت تمنای دیدارش می کردند، لهذا صورتش را کشیدیم تا ببینند، و طلب مغفرت از برای او پدر و مادرش بکنند و دیگر بعضی از اهل طباع کتاب می نوشتند در آخر کتاب اسم میرزای مزبور را تحریر می کردند که مشتبه کنند صورت اش را کشیدیم تا اشتباه نباشد.
برای بسیاری از مسائل که گاه در جامعه مطرح می شود، آرای فقهای قدیم را بسیار متعادل می بینیم. برای مثال در باره امر به معروف و نهی از منکر، آنچه در پی می آید، ترجمه عبارت شرایع الاسلام محقق حلی است که بدون شک، رسمی ترین اثر فقه شیعی در تاریخ این مذهب است. وی در باره شروط امرو به معروف و نهی ازمنکر چنین می نویسد:
مسئله: بدان که تا چهار شرط محقق نشود، نهی از منکر واجب نگردد:
اوّل آن که داند که آن منکر است تا از غلط ایمن باشد.
دوم آن که تأثیر انکار، متوقّع باشد؛ چه اگر داند که انکار او را هیچ اثر نخواهد بودن، نهی آن منکر واجب نباشد، و هم چنین اگر غالب ظن آن باشد که تأثیر نخواهد کردن، واجب نباشد.
سیم آن که کننده ی آن منکر، مُصرّ باشد بر آن. چه اگر امارت [نشانه های] امتناع ازو ظاهر شود، انکار ساقط گردد.
چهارم آن که در انکار هیچ مفسده نباشد؛ چه اگر نهی منکر مؤدّی به منکر دیگر شود، نهی منکر واجب نباشد تا غایتی که اگر گمان برد که ضرری به او، یا مال او، و یا به یکی از مسلمانان می رسد، واجب نباشد.
اجازه فیض کاشانی به فرزندش علم الهدی برای خواندن کتاب الوافی نزد وی با دقت و درایت. این اجازه ها مهم ترین مدرک علمی بود که استادان به شاگردان می دادند.
@jafarian1964
در حوزه علوم انسانی، اغلب، خواسته های خود را مستند کرده و نامش را علم می گذاریم
در سالهای اخیر، بیش از همه، فکر می کنم ـ شاید به اشتباه ـ ما در بحثها و پژوهش هایی که داریم، اغلب فرق میان علم را به معنای کشف آنچه هست، با علم، به معنای سرهم کردن آنچه خود می خواهیم، اما با تابلوی علم و کشف عرضه اش می کنیم، فرق نمی گذاریم. به عبارت دیگر، وقتی دلمان می خواهد این طور باشد، در تحقیق، مقدماتش را فراهم می کنیم تا همه جمع بندی از پژوهشمان، به این سمت و سو باشد و این که مثلا واقعیت چنین است. مرز این دو بسیار سخت و تفکیک آنها از یکدیگر بسیار دشوار است. بدون شک، علم واقعی، اگر وجود داشته باشد، همان کشف واقعیت است، نه کشف آنچه ما می خواهیم و اسمش را کشف علم می گذاریم. این مشکل، شاید در ریاضی اصلا نباشد، در علوم پایه، با درصد بالایی نیست، اما در حوزه علوم انسانی و اجتماعی و اقتصادی با درصد بالایی وجود دارد و ما یکی از گرفتارترین ملتها در این امر هستیم. این که چطور ما دست از این پیش فرضها و خواسته هایمان در چنین و چنان بودن برداریم، و راه و روش کشف واقعی را تا حدی که ممکن است ـ و هرگز ممکن است به صد در صد نرسد، ـ یاد بگیریم، بسیار اهمیت دارد. به نظرم، هر مقدار که در این زمینه شفاف تر باشیم، می توانیم مدعی باشیم که دانش بیشتری داریم. مثلا و واقعا، یک راه آن این است که تا آنجا که می شود این کشف را به مسائل ارزشی درنیامیزیم و کاری به باید و نبایدهای مورد نظر نداشته باشیم. تا آنجا که ممکن است خصلت های رفتاری خودمان، تربیت شخصی مان، و نصایح بابابزرگمان را در مرحله علم فراموش کنیم. مصلحت اندیشی های روزانه را در مرحله پژوهش و کشف کنار بگذاریم. وضع حالی خودمان را فراموش کنیم، و مِثل نصیحتی که به علامه حلی منسوب است، برای صدور فتوا در باره آب چاه، اول چاه خانه خود را کور کنیم، بعد سراغ ادله برویم و فتوا صادر کنیم. امروز ما همه، خواسته هایی داریم و ایده آلی، به همین دلیل، در مرحله پژوهش و کشف، می کوشیم چنان بیندیشیم و طبعا بنویسیم که به آن خواسته ها و ایده آل ها برسیم. این مسلماً علم نخواهد بود. نتیجه این کار، نابود کردن علم است، و این کاری است که ما و امثال ما، همه گرفتار آن هستیم.
@jafarian1964
علم تولید کردنی نیست، کشف کردنی است.
این روزها مرتب از تولید علوم انسانی سخن گفته می شود. واقعیت این است که علم طبیعی باشد یا انسانی، علم است، امر کشفی است، نه امر تولیدی؛ چرا این کلمه را تا این اندازه با تسامح بکار می بریم؟ این صنعت است که تولید می شود، علم بر اساس هر تعریفی که باشد، نوعی کشف است، کشف واقع. اگر چیزی کشف واقع است، آن را تولید نمی کنند. آنچه تا اندازه ای و در ترکیب با علم تولید کردنی است، صنعت است، صعنتی که تازه بخش مهمی از آن هم دانش و علم است که باید کشفش کرد، و آنگاه که فرضا در معماری تبدیل به شهرسازی و خانه سازی می شود، می تواند با علائق و آرمانها و باورهای مردم ترکیب شده و این طور تولید شود. اگر این تعبیر درست باشد، در تکنولوژی آن هم از زاویه ای خاص درست است. ما در مورد قوانین نور، تابش خورشید، پدید آمدن گرما و سرما و آثار و حرکت آنها، و صدها مساله دیگر، علم تولید نمی کنیم، علم کشف می کنیم، در علوم انسانی هم هرچند نه به آن دقت، اما از نظر ماهیت علم بودن، کار کشف می کنیم. آن وقت بر اساس آن نظریات، وقتی می خواهیم معماری خانه مان را درست کنیم، به گونه ای طراحی می کنیم که بهترین تناسب را داشته باشد. همان وقت، بر اساس برخی از باورهای مذهبی یا اخلاقی، پنجره و محل نور را مشخص می کنیم. چطور ممکن است کسی این دو مقام را به راحتی با هم خلط کند و مرتب دم از تولید علوم انسانی بزند. اگر چیزی علم است، باید درس خواند، باید تحصیل کرد تا مناسبات واقعی موجود در عالم را فهمید. این فریب است که کسی تصور کند ما می توانیم علوم انسانی را خلق کنیم و آن وقت دنیای مطابق میلمان را بسازیم. یکی از نتایج این ماجرا آن است که حالا در قم موسساتی درست شده که به مغزشان فشار می آورند علوم انسانی بسازند و علم را مطابق خواهش نفس خویش کنند.
کتاب را از انسان بگیر تا می تواند تلویزیون ببیند! اول فکرش می میرد سپس فرهنگش خُرد خُرد می شود و آنگاه به فنا می رود و میمیرد!
آیا می توان پرسید که کدام روش دست یابی به علم بهتر است؟! (تفهیم- تاویل- تفسیر). آیا یکی مقدم بر دیگری است یعنی تا تفهیم نباشد تاویل رخ نمی دهد و تا تاویل رخ ندهد تفسیری صورت نمی گیرد؟ یا نه ربطی به هم ندارند؟ یا نه اول تفسیر بعد آندو؟! یا هر سه در هم آمیخته اند؟!
اول علم، شناخت (التزام به) قوانین الهی است و آخر علم، سپردن همه امور به الله تعالی است!
انبیاء و اهلبيت صلوات الله و سلام الله عليه، از علم نجوم و هيئت كامل تر از منجمين مي دانند
ادريس (هرمس، به ضم ها و ميم) اول كسي بود كه خط نوشت و اسلحه ساخت و خياطي مي كرد
مانند دانيال
اهل علم و فلسفه و اطباء فارس و هند و روم می گویند که سال به چهار جزء تقسیم میشود: بهار، تابستان، پاییز، زمستان.
👌اهل علم باید بگویند نه هر کسی.
حتی درباره تقسیم سال و فصل و امور ظاهری و بدیهی! تا برسد به اموری که جز با تحقیق و علم باطنی و عنایت الهی ممکن نباشد.
هر انسانی، #نان #دقت اش را می خورد.
هر انسانی بر سر #سفره ی دقتش می نشیند!
وسعت سفره بستگی به وسعت دقت انسان می باشد.
مواد غذایی روی سفره، آن چیزهایی هست که به آنها دقت کرده است! حال می خواهد زندگی دیگران باشد، #علم باشد، #گوشت برادر مرده باشد، غذایی #بهشت ی با طعم #آیات الهی باشد....
پس
غذای روح و جسم ما انسانها، آن چیزهایی هست که به آنها فکر می کنیم و دل می دهیم و دقت به آنها داریم.
به راستی! چرا غذای #اهلبیت و حضراتی مانند #مریم ام النبی صلوات الله و سلام الله علیهم، از #آسمان می آمد و من یشاء بغیر #حساب! بود؟!
📝 دقت و وسواس علامه قزوینی به روایت حبیب یغمایی
علامه قزوینی عقیده اش این بود که تا شخص کار تصحیح کتابی را به پایان نبرد نباید به کاری دیگر مشغول شود. وقتی در تألیفی مستغرق می شد گوئی در عصری که آن کتاب تألیف شده زندگانی می کند و به اوضاع و احوال رجال آن عصر آشناتر بود تا به اوضاع عصر خودش... درجۀ وسواس و دقت او به حدی بود که مکرر می فرمود اگر بخواهم بسم الله الرحمن الرحیم را نقل کنم، باید به متن قرآن مجید رجوع کنم...
منبع: آل داود، سیدعلی، کتاب و کتاب شناسی در نوشته های حبیب یغمایی، صص42.
@Ketabpazhohi
تا آنجا که به خاطر دارم ظاهرا از این نسخه استفاده نشده. شنبه با دقت می بینم.
احسنت به او.
دكتر جعفريان اول دانشمند و پژوهشگر بود، و با فضيلت بر منصبي نشست؛ براي همين مي تواند كاري بكند، براي اينكه مي داند,
هر جا ديديد چوب لاي چرخ فعاليت علمي گذاشته مي شود، اول به دانش و علم مديران ان مجموعة كه (دكتر) قبل نامشان يدك مي كشند، شك كنيد ..
اجازه فیض کاشانی به فرزندش علم الهدی برای خواندن کتاب الوافی نزد وی با دقت و درایت. این اجازه ها مهم ترین مدرک علمی بود که استادان به شاگردان می دادند.
@jafarian1964
🔸مدّعيان بی مايه!
🔹مرحوم آية الله سيّد محمّد محقّق داماد كه از علماى طراز اول حوزه قم بود، به مناسبتى فرمود:
🔸بعضى از افراد تنبل كه به حوزه مى آيند وقتى با سختی هاى تحصيل و گستردگى علم اصول مواجه مى شوند مى گويند: اصول از علوم مستحدث و از ساخته هاى اهل سنّت است، بايد سراغ اخبار اهل بيت عليهم السلام رفت؛
🔹بعد از چندى با مشكلات تعارض اخبار و مبهمات بعضى از روايات برخورد مى كنند، مى بينند اين روش هم به طول مى انجامد، خود را به مقدّسى مى زنند و مى گويند: بايد از راه سير و سلوک و عرفان وارد شد. غافل از اينكه تا زحمت كشيده نشود انسان به جايى نمى رسد.
(روزنه هايی از عالم غيب، آیة الله خرازی)
@bazmeghodsian
🔸مدّعيان بی مايه!
🔹مرحوم آية الله سيّد محمّد محقّق داماد كه از علماى طراز اول حوزه قم بود، به مناسبتى فرمود:
🔸بعضى از افراد تنبل كه به حوزه مى آيند وقتى با سختی هاى تحصيل و گستردگى علم اصول مواجه مى شوند مى گويند: اصول از علوم مستحدث و از ساخته هاى اهل سنّت است، بايد سراغ اخبار اهل بيت عليهم السلام رفت؛
🔹بعد از چندى با مشكلات تعارض اخبار و مبهمات بعضى از روايات برخورد مى كنند، مى بينند اين روش هم به طول مى انجامد، خود را به مقدّسى مى زنند و مى گويند: بايد از راه سير و سلوک و عرفان وارد شد. غافل از اينكه تا زحمت كشيده نشود انسان به جايى نمى رسد.
(روزنه هايی از عالم غيب، آیة الله خرازی)
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com