فصل قد كان : قد كان عاشورا يوما تصومه اليهود يتخذونه عيداً " .
چند روش ساده دارد:
یکیش استفاده از نوارچسب است. به این صورت که با چسباندن نوارچسب بر روی قسمت مرکب خورده به آرامی و برداشتن آن، سطح نازکی از کاغذ جدا شده و با تکرار این کار در چند مرحله جوهر محو می شود.
روش دوم، استفاده از تیغ است. با خراشیدن سطح کاغذ با ظرافت، می توان قسمت مرکب خورده را پاک کرد.
هر دو مورد منوط به این است که مرکب در جان کاغذ نفوذ نکرده باشد.
اگر روش تخصصی دیگری وجود داشته باشد بنده بی اطلاعم. اینها تجربه شخصی من بود
بی نهایت سپاسگزارم. بر من منت می گذارید نام کامل خود را خصوصی یا در اینجا ذکر کنید تا در کار خود حتما مراتب سپاس و قدردانی خود را قلمی نمایم. ??
سيره عملي پيامبر اكرم(ص) و مؤمنين و اصحاب ايشان و كلام معصومين(ع) ذيل آيه شريفه را چه مي كنيد؟
گفته خليفه دوم، كه در عصر پيامبر (ص) چنين امري بوده و من آن را حرام مي كنم، چيست؟
آيا در سند بالا دستي( قرآن) در باب ازدواج موقت ، غير اين آيه، آيه ديگري را داريم يا خير؟
اينكه ازدواج موقت در صدر اسلام صورت مي گرفته را قبول داريد يا خير؟
استناد قرآني مسلمين چه بوده؟
👆👆
ادامه از بالا....
فخر رازی هر کدام از دو نظریه انجذاب و اندفاع را با چندین برهان فلسفی به سبک خود رد می کند. یکی از ادله نقد اندفاع این است که وقتی اندفاعی در این حد از شدت هست، چرا ما درکش نمی کنیم. و نقدهای دیگر...
نتیجه نقد این نظریات در باب حفظ زمین وسط زمین و هوا چیست؟
از نظر فخر رازی، نتیجه آن، اثبات وجود فاعل مختار یعنی خداوند متعال است که زمین را نگه داشته است. « فثبت بما ذكرنا أن سكون الأرض ليس إلا من اللّه تعالى». پس بر اساس آنچه گفتیم، ثابت شد که تنها خداست که زمین را ثابت نگاه داشته است.
اکنون تصور کنید، فخر در مقام اثبات «فراش» بودن زمین، سکون را فرض گرفته، حرکت آن را نکار کرده، و با رد تمام تلاش هایی که از نظر علم طبیعی وقت برای حفظ یا به قول وی سکون زمین وسط زمین و هوا بوده، با نفی هر نوع علت طبیعی و گذاشتن فاعل مختار جای آن، به گمان خود خدا را ثابت کرده است.
حالا فکر می کنید با این علم دینی که او درست کرده، و هدفش هم مقدس بوده، و توجه داریم که قرنها این ها اصول مسلم فرض می شده و مقدس، چه کسی می توانسته، امکان تأمل در نظام طبیعی زمین را داشته باشد؟
وقتی می گوییم، این نوع نگاه، عامل جلوگیری از رشد علم است، دقیقا از همین نمونه ها بدست می آید. حالا دوستان ما گاه ساعت ها بحث تئوریک و عمدتا فلسفی می کنند، تا امکان علم دینی را برای ما ثابت کنند.
از فساد سياسی تا فساد علمی
در مستی ما چو بوی هشیاری نیست
غافل منشین كه وقت بیكاری نیست
بیدار شو از خواب كه داری در پیش
خوابى كه درو امید بیداری نیست
سالهاست با دو مفهوم سروكار داریم و مكرر از آن سخن می گوییم. یكی «توسعه» است كه همه می دانیم این اصطلاح ریشه در بیرون دارد و حالا دو سه دهه است كه میان ما رواج یافته است. این را برای آن نمی گویم كه آن را بی اعتبار كنم كه اساسا این نحوه سنجیدن درست نیست، بلكه آن را عرض می كنم تا به عكس، بدانیم خیلی از امور است كه ما در علوم پیشین خود نداشتم، اما وقتی آمد صد جور ادعایش كردیم. توسعه، را به اقتصادی و سیاسی تقسیم كردند و بحث بر سر این بود و هست كه كدام یك لازم تر است. دعوای حیدری و نعمتی بر سر این اصطلاح نیز آغاز شد و ادامه یافت.
و اما حالا چند سال است كه مفهوم تازه ای با عنوان «فساد» آمده است. اغلب تصور می كنند، این فساد همان فساد سابق است كه مثلا اذا فسد العالم فسد العالم؛ بنده این طور فكر نمی كنم. این فساد هم از نظامات سیاسی جدید دنیاست. ما برای این كه كارمان را در درك مفاهیم ساده كنیم، اینها را به داشت های قبلی بر می گردانیم. مثلا یكی از مهم ترین مصادیق فساد، رانت است. ممكن است بگوییم قدیم هم نوعی رانت بوده، اما بگذارید عرض کنم، دَور این تطبیق ها گذشته و ما از این خلط ها نتیجه ای جز سردرگمی نگرفتیم. بهتر است اجازه دهیم وقتی مثلا از شفافیت مالی سخن می گوییم، وقتی از انحصار در تولید سخن می گوییم، و همین طور وقتی از فساد مالی می گوییم، تأكید كنیم كه اینها ربطی به آن فساد قدیم ندارد. اینها در نظامات اقتصادی امروز دنیا معنا می دهد. بسیاری از قواعد حقوقی هم همین سرنوشت را دارد و ما لاجرم به آنها تن می دهیم و بر حقوق سابق تبصره می زنیم.
امروز در خبرها از فساد سیاسی هم سخن به میان آمد و این كه آن هم باید ریشه كن شود. عزیزانی كه با نگرانی های مختصر بنده آشنا هستند، می دانند كه بیش از همه به توسعه علمی علاقه مند هستم. بقیه هم برای كسانی مهم است، و باشد، من انكار نمی كنم، اما من فكر می كنم این یكی از كلیدهای اصلی نجات ماست، اگر نجاتی در كار باشد. اینجا باید حواسمان جمع باشد كه چه اندازه به اسم علم، شبه علم به خورد ما می دهند. به اسم سنت گرایی و بومی گرایی، اندیشه های پوسیده قدیمی را بزك كرده و راهی كتابهای درسی و متن های دانشگاهی و رشته های جعلی می كنند. عده ای ساده نگر، با همان معلومات سابق، می خواهند پنبه همه علوم نوین را كه قرنهاست بشر برای آن زحمت كشیده، بر باد فنا دهند. فهم علمی، هر روز در برابر گردش روزانه خرافات بی اعتبارتر می شود. انواع تبلیغ ها علیه علم می شود، و نتیجه آن كه ما از توسعه علمی بی بهره مانده ایم و دقیقا در فساد علمی كه شاید بشود نامش را توهمات و خیالات شبه علم نامید، گرفتاریم. فساد علمی همین است كه همه مفاهیم را تحریف شده بفهمیم. فساد علمی این است كه سعی كنیم دین و مظاهر و شعائر آن مانند عاشورا را هر روز با اصطلاحات برگرفته از اندیشه هابی بیرونی تفسیر كنیم. فساد علمی این است كه علوم انسانی جعل كنیم و به نام علم به مردم عرضه كنیم. تاریخ بسازیم و به اسم تاریخ واقعی، تحویل مردم بدهیم. فساد علمی این است كه افرادی با این ویژگی ها هر روز فرصت ظهور در رسانه های عمومی را بیابند و درك علمی مردم را نابود كنند. حیات علمی، به سخت گیری بیشتر علمی و دقت و صبوری در فهم و پرهیز از ساده نگری در علم است. این که فکر کنیم تمام پزشکی معاصر، با همه سوابق، هنوز نمی داند جوش شیرین به کار کرونا می آید یا نه، و ما در مقام مثلا یک پزشک سنتی از وزارت بهداشت بخواهیم لطفا در این باره تحقیق کنید! این مبتنی بر یک نگاه ساده انگارانه است که فکر می کنیم برخی از داشت های سنتی اش، پاسخ تمام مشکلات علمی اولین و آخرین پزشکی را دارد. و اما نکته مهم این که، حیات علم، به حفظ و تربیت نیروهای مستعد در میان دانش آموزان است كه بسیاری از دست می روند. گاه یكی از آنها، فقط یکی از آنها ممكن است با كارهای علمی خود عالمی را تغییر دهد. حیات علم، به جلوگیری از نگارش دهها هزار پایان نامه بی خاصیت در رشته های من درآوردی است كه انبانی از جهل را برابر مردم می گذارد. تا وقتی ما عقلمان را اصلاح نكنیم، تا وقتی به فساد علمی پایان ندهیم، تا وقتی فاتحه شبه علم را نخوانیم، نمی توانیم به توسعه علمی برسیم، توسعه ای كه اساس استقلال ماست. اگر قرار بر خود كفایی است این دانش است كه ما را خودكفا می كند. اگر بناست وابسته به بیگانگان نباشیم این توسعه علمی است كه ما را به آن نقطه خواهد رساند. البته كه توسعه علمی، راههای خاص خود را دارد و یكی همین است كه بتوانیم از علم بشری یعنی از نتایج كارهای علمی سایر ملت ها نیز استفاده كنیم و این قدر خود را عقل کل نپنداریم.
روش های جستجو در تلگرام 🔍
▫️برای یافتن فایل یا مطلب مورد نظر خویش در تلگرام جستجو کنید.
▫️در کُل به سه روش و در سه مرحله می توانید در تلگرام جستجو فرمائید.
1. جستجو در کل تلگرام 🔍
2. جستجو در یک کانال 🔍
3. جستجو در فایل ها 🔍
✅ الف: روش جستجو در کل تلگرام:
۱. از بالای صفحه تلگرام ، علامت جستجو (ذره بین🔍) را لمس کنید.
۲. نام فایل را نوشته Ok (🔍) را بزنید.
۳. فایل یا مطالب مورد نظر را از کانالها و گروه های یافت شده دریافت کنید.
✅ ب: روش جستجو در یک کانال:
۱. وارد کانال مورد نظر شده و از بالا سمت راست سه نقطه عمودی را لمس کنید.
۲. گزینه جستجو (Search) را بزنید.
۳. نام فایل و... را تایپ و Ok را بزنید.
۴. از فلش های ⬆️ و ⬇️ برای رفتن به موارد بعدی و قبلی استفاده کنید.
✅ ج: روش جستجو در فایل های یک کانال:
۱. نام کانال را از بالای صفحه لمس کنید.
۲. در اینجا به قسمت رسانه ها رفته
۳. بعد به گزینه فایل ها رفته
۴. فایل مورد نظر را جستجو کنید.
لطفا در هر سه روش جستجو حتما نام کُتب، مقالات، مؤلف و... را با دقت به حروف الفبای زبان مقصد (فارسی، عربي، English و... که به آن زبان ها نگارش یافته اند) جستجو کنید.
در مرحله بعد با توجه به حجم ، فرمت و کیفیت، فایل مورد نظر را انتخاب و دریافت کنید.
فایل های دریافت و دانلود شده با توجه به نوع پسوند و فرمت شان معمولا در یکی از پوشه های زیر در گوشی و کامپیوتر شما ذخیره و نگهداری می شوند.
پوشه های با نام 🔰
🗂 تلگرام (Telegram)
🗂 اسناد (Documents)
🗂 دانلود (Download)
در این سه پوشه نیز بسته به نوع شان در پوشه های دیگری همچون: اسناد ، تصاویر ، فیلم ها ، موسیقی و... دسته بندی و ذخیره می شوند.
╭──┅═♡═┅──╮
📚 📖 @Y_1360 📖 📚
╰──┅═♡═┅──╯
سلفی گری که با ادعای تبعیت از رسول صلوات الله و سلام الله علیه و علی آله الطاهرین سر از تن جدا می کند چگونه به رسول رحمت و مهربانی پاسخ میدهد؟ خدا ما را از شر همه دشمنان محمد و آل محمد نجات دهد. نکته قابل تذکر در مورد مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی میباشد که بخشی از فعالیتهای ضد سلفی گری و ضد استعمار گری مخصوصا انگلیس در مصر و جهان اسلام شروع فرمود. حقیقتا اینگونه دنیای بی دینی ، تعصب احمقانه و بی شعور دینی را حمایت می کند و هم بدنبال آنست که با این روش ناپسند همه را از حقیقت دینداری بیزار نماید تا بی دینی را رواج دهد و جای پایی برای خودش باز کند. سید جمال حرکتش متوجه هر دو طیف بود و بر خلاف خیلی ها هم سلفی گری فهمید و نتیجه اش استعمارگری را!
خلاصه بحث:
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴿٦﴾ وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴿٧﴾
زمین، مهدکودک مومنین است!
و فرعونیان، نگه دارندگان زمین اند!
زمین مقدمه ی پرورش مومنین است
انبیاء مومنین را هدایت می کنند که بر ضد فرعونیان (= هوی پرستی و خودخواهی) قیام کنند تا در این محدودی دنیای کوچک محصور نشوند ....
ادامه را به زبان انگلیسی در آدرس زیر:
👇👇
https://www.facebook.com/yashafeian/posts/421256288386359
🕋
عَصَمْتَهُ مِنَ اَلذُّنُوبِ،
وَ بَرَّأْتَهُ مِنَ اَلْعُيُوبِ،
وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ اَلرِّجْسِ،
وَ سَلَّمْتَهُ مِنَ اَلدَّنَسِ
(مصباح الزائر ج ۱، ص ۴۵۷)
💦
اهلبیت در این مربع پاکیزگی زیست می فرمایند (که خدا به حق خودش نصیب ما هم بفرماید):
عصمت، برائت، طهارت و سلامت.
که هر کدام رأس یک ظلع از مربع پاکیزگی می باشند.
اضلاعی این مربع عبارت است از:
عصمت از گناهان
برائت از عیوب
طهارت از مکروهات
سلامت از بیمارهایها.
صلوات الله و سلام الله عليهم.
¤¤¤¤
نکات:
ذنب یعنی
دنبال روی ذلیلانه.
ذنب را گناه می نامند چون انجام اعمال زشت انسان را به زشتیهای دیگر ترغیب و همراهی میکند و انسان را به ذلت می کشاند.
¤¤¤
رجس یعنی
هر چیز غیر مناسب و خلاف عرف و عقل سالم.
¤¤¤
دنس یعنی
نجاست و قاذورات و خون حیض و جنابت، و صفات زشت، نیت و عقیده فاسد.
¤¤¤
پس فرق است بین عصمت و طهارت!
😡
دشمنان اهلبیت در مربع کثافت غوطه می خورند:
ظلع گناهکار بودن
ظلع معیوب و پر نقص بودن
ظلع معقول نبودن
ظلع بیمار و کثیف بودن
لعنة الله علیهم أجمعين
مثال دیگر
برای حل مسئله ی به محضر قرآن مشرف می شوم
از عیسی نبی برای من متذکر می شود
من می آیم به محضر آن حدیث فوق، می خوانم که عیسی مسیح دشمن و مانع و کلید حل مسائلش، در گرو حل فساد قوم می باشد
لذا فساد در کار را بر طرف می کنم
البته با روش و سیستم عیسی نبی
صلوات الله و سلام الله علیهم.
فکر کنیم که اگر خدای مهربان حکیم، رسول الله محمد
صلی الله علیه و آله و سلم
را نمی آفرید
الان چه وضعی داشتیم
چه می گفتیم
و چه می خواندیم
و چه می پوشیدیم
و چه می خوردیم
رسول الله محمد، زندگی مان را تغییر داد
رفت و آمد و خورد و خوراک و نقل و قول و دغدغه و آینده نگری و آرزوهای ما را تغییر داد
اگر نبود رسول الله محمد
حتما ما نبودیم
چون با علم خداوندی هدایت نمی شدیم
حتما با علم نادرست و ضعیف و ناقص مان، آنچه که می خوردیم و می پوشیدیم ، هیچ اثری از ما نمی گذاشت
حتما از کثافت و لجاجت و حماقت خودمان و نسل مان را نابود می کردیم
دلیل خلقت ما، رسول الله محمد می باشد.
به اذن الهی، با رنج و تحمل به ما فهماند
که چه بخوریم
چه بپوشیم
چه بخوانیم
چه آرزو کنیم
چه دوستی را انتخاب کنیم
الان داریم می بینیم
غافلان از وجود پاک و با برکت رسول الله محمد، چگونه در حال خوردن جان و مال خودشان و دیگران هستند
فرقی نمی کند که در کجای زمین و در بین چه کسانی زیست می کنند
فرقی نمی کند ایرانی اند یا خارجی ...
مهم اطاعت و انجام دستورات حضرت رسول الله محمد می باشد.
دعای قاموس (سیفی صغیر) با صوت دلنشین
توجه: در خواندن این دعا احتیاط کنید و حتماً بر اساس ختم های ذکر شده، آن را بخوانید!
این دعای ارزشمند را با دیگران به اشتراک بگذارید.
استاد حمیدپور
آیا می دانستید با دوبار کلیک بر روی واژه ها در گنجور می توانید آنها را در سایتهای لغتنامه جستجو کنید و معنی آنها را پیدا کنید.
چگونه می توان ثروت فراوان و روزی بی حساب الهی را با زحمت کمتری بدست آوریم؟!
برای نزدیک شدن به پاسخ این سوال مهم حتما این ویدئوی نیم ساعته را مشاهده کنید💯
🌐WebSite: Raze4fasl.com
🆔Channel: @Raaze4Fasl
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
◾️◾️اجرک الله یا بقیه الله◾️◾️
✋️امروز فهمیدم / مقتلی نو نوشت در هفت بند ✋️
✅ عبدالحسین طالعی ✅
بند اول
[1]
مؤذن بر فراز مأذنه بالا رفت. تکبیر گفت. به وحدانیت خدا شهادت داد. به عطر نام پیامبر زبانش را معطّر کرد.
صدای اذان به گوش جرثومۀ اموی رسید. معاویه صدا را شنید. کینۀ دیرینۀ بدر و اُحُد و حُنین و خیبر را به یاد آورد. همه جا خود را جانشین پیامبر می خواند، ولی خودش می دانست که دل در گرو مزبله ای متعفّن دارد به نام ابوسفیان. کاسه لیسانی که دور او بودند، آنها هم خبر داشتند، گرچه به عموم مردم چیزی دیگر می گفتند.
اینک آنچه به گوش فرعون امّت خورده، نام گرامی رسول رحمت است؛ همان باغبانی که برای نشو و نمای گلها باید خارهای پر آزار را از سرِ راه بر می داشت؛ همان مهربان مهرورزی که علف های هرز را با داس حکمت، از میان برد تا میوه های ایمان به بار بنشیند.
چه کند معاویه که همۀ اینها را می داند و با این همه دلی مالامال از کینۀ دیرینه دارد؟ مجلس را خالی از غریبه ها می بیند. دندانها را به هم می فشارد. خون به رگهای گردنش می دَود و بیرون می زند. تمام نیرویش را در مشتش جمع می کند تا بر تخت ابلیسی بکوبد، و جمله ای بر زبان آورد، کلامی آمیخته با اهانت و جسارت به پیامبر گلها. جسارتش را نمی گویم. جمله اش این است: «لا والله الاّ دفنا»؛ یعنی که: از پای نمی نشینم تا این نام را دفن کنم.
این جمله را شنیده بودم، ولی نمی فهمیدم. امروز فهمیدم. کجا؟
فرزند پلیدش مجلس آراسته است. سرس سرفراز بر فراز نی جای داده است. جامی در دست دارد و نجاست در نجاست می ریزد و پلیدی بر پلیدی می افزاید. انگاه با نعرۀ شیطانی می خواند:
آی پدرانم که در بدر بودید! برخیزید و بیایید و ببینید که امروز با اینان چه کردم و چگونه انتقامتان را گرفتم. آی مردم! بدانید! نه خبری از آسمان آمده و نه وحیی فرود آمده است ....
این کسی که خلع لباس شد.
موقع رانندگی و .... اهنگ گوش می کنه و عکس زن های مطرب بی حجاب در کانالش میگذاره و ....
خاک عالم بر سر چنین طلبه ای باشه که باعث فساد در زمین و گمراه شدن انسان ها میشه.
کسانی که مطالبش دنبال و لایک خیلی هاشون انسانهای بی دین و ... هستند.
آری از بر زمین ریختن خون مظلوم ، قلب ها به درد آمده و اشک ها جاری می شوند و خشم به جوشش درآمده و مشت ها گره گشته و فریاد انتقام جویی مومنین به آسمان می رود ...
لیک اهل بصیرت می دانند که تنها و تنها این قائم ال محمد صلوات الله علیهم اجمعین ، فرزند رشید فاطمه سلام الله علیها است که سلاح انتقام را در کف دارد ....این تنها اوست که تقاص خون بر زمین ریخته مادرستم کشیده و فرزندان معصومش و همه شیعیان شهیدش در طول تاریخ را خواهد گرفت ....
پس باید برای فرج منتقم حقیقی دعا کرد و ظهورش را از پرورد گار طلب نمود و نالید:
اللهم عجل لولیک الفرج
احسنت. البته استاد، در بحث خاسته و خواسته ، ما امروزه با دو واژه با معانی و کارکردهای متفاوت مواجهیم . سوال این است که آیا در قرون گذشته برای هر دو معنی، از یک شکل واحد ( مثلا خواسته) استفاده می شده است ؟ اگر پاسخ منفی است، پس باید احتمال اشتباه در کتابت ( غلط املایی ) را هم در نظر گرفت و طبیعتا چنین مواردی باید در بازنویسی متن، حتما اصلاح شود.
با عرض سلام
اگر دقت کنید، کاتب روی «با» یک خط و روی حرف «ب» سه خط کشیده و در حقیقت آن را خط زده است. پس «باب» زائد است و به نظر میرسد مصرع سوم موجب انحراف ذهن کاتب شده و سپس آن را اصلاح کرده است.
معمولاً کاتبان برای این که نسخه مخدوش و کثیف نشود، خط خطا را ظریف میکشیدهاند.
💢رمزنویسی در اسناد تلگرافی
@newhstoryy
حتما با اسنادی برخورده اید که تعدادی حروف منقطع و یا یک سری اعداد که در دید مخاطب فاقد هر گونه معنا و یا یک وجه مشترک باشند متن آنها را تشکیل می دهد. بعضی از این اسناد بر خلاف تصور از روش و قاعده ای خاص پیروی می کنند که با تلاشی اندک و مقداری شانس پژوهشگر میتواند رموز سند را کشف کند.
رمزنویسی معمولا بنا بر مصلحت شکل می گیرد اساسا حکومت ها برای پیام ها و احکام و اوامر کوتاه و سری از این روش در اسناد بهره می جسته اند.
رمزنویسی یک توافق است و نمی توان قاعده ای همه گیر و کلی برای آن تصور کرد. نشان هایی که برای مکاتبات خفیه گذاشته می شود بر اساس یک توافق مشترک بین دو مرکز فرستنده و گیرنده تنظیم می شود.
هر وزارتخانه و اداره به یک نحوی رمزنویسی می کند و پی بردن به مفهوم رموز تنها با رجوع به کتب مصنفه آن امکان پذیر است.
سه نمونه شایع رمزنویسی در دوره قاجاررا می توانم اینگونه بیان کنم:
- رمزنویسی بر اساس حروف تهجی
-رمزنویسی بر اساس نشان مخصوص
- رمزنویسی بر اساس پنجره های مخصوص
درخصوص سومی که کمی گنگ به نظر می رسد باید گفت در این روش کاغذ را بر رو پنجره مخصوص گذاشته و بعضی از حروف را بر آن منقش می کنند و جای بعضی دیگر از حروف سفید می ماند. این روش هم زمانبر و هم دقت زیادی نیاز داشته و کمتر مورد استفاده قرار می گرفت.
بیشترین مورد استفاده از رمز در اسناد قاجاری استفاده از حروف و اعداد بوده است و کتاب هایی در این خصوص با عناوین مفتاح تدوین شده که می تواند بسیاری از این اسناد را از طریق این کلیدها مکشوف کرد.
@newhistoryy
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com