الحجة

دو قول از بزرگان و پادشاهان ایرانی (ایران شهر بزرگ)، انوشیروان و اردشیر! از نسخه خطی الفوائد و القلائد تالیف ابوعلی حسن بن علی الاهوازی! نسخه خطی که متعلق به کشور مالی -افریقا- می باشد.

مادر بهمن از فرزندان طالوت بود و از بنی اسرائيل
و بهمن از نسل حضرت سليمان پیغامبر علیه السلام...

نسخه خطی

جوامع التواریخ

( پیغامبر：پیغام بر!
اصطلاح زیبا و دقیقی هست؛

پیغام، را به کجا ببرد؟ از سوی چه کسی و به سوی چه کسی ببرد؟ چگونه ببرد؟ چرا انسان، بعنوان مخاطب پیغام الهی، نیاز به شخص پیغام آور دارد؟ چرا ساز و کارهای فطری و درونیش او را برای درک پیغامها کفایت نمی کند؟!
زیباتر آنکه، آن انسان شریفی که پیغامبر میشود چه مقامات و کمالاتی را دارا می شود که می تواند از طرف خالق، پیغام خالق را به مخلوق ببرد!!!
سلام و صلوات خدا بر پیغامبران الهی!

چو کشتی همی رفت چوب اندر آب
نگهبان آنرا گرفته شتاب

از شاهنامه حضرت فردوسی

نسخه خطی مجمع التواریخ

داستان فرزند همای (دختر بهمن شاه)، که از ترس دشمنان در داخل صندوقی نهادندش و به رود (بلخ یا فرات) روانش نمودند...

- به رود روان شدن (در آب انداختن) رمز است برای شاهزادگان و وارثان حقیقی زمین....

السلام علیکم یا اهل البیت النبوة ؛ سلام یک کلمه انسانی نمیتواند باشد یعنی انسان نمیتواند آنرا تولید کرده باشد نمیتواند آنرا از طرف خود به دیگران هدیه دهد و یا از طرف خود برای هر کس که خودش میخواهد بکار برد. سلام کلمه ی است الهی که از الله تعالی برای هر کس که او بخواهد فرستاده میشود! لذا در قرآن شریف خدا به انسان سلام میفرماید خدا به انسان آموزش سلام کردن می دهد خدا به انسان دستور سلام کردن می دهد خدا به انسان میفهماند و می فرماید که به چه کسی سلام کن و به چه کسی سلام نکن! چرا؟ چون سلام یعنی نوعی از تسلیم است که انسان را مودب در برابر انسان دیگر میسازد! تسلیم شدن یا نشدن، مودب بودن یا نبودن یعنی چه آدابی را رعایت کردن یعنی چه روشی در برخورد با دیگران داشتن، همگی مربوط به خداست و بایستی از جانب خدا مشخص و تعریف و اجازه داده شود. سلام ما به اهل بیت پیامبر از جانب خودمان نیست همانطور که از جانب خودمان به دیگران هم نمیتوانیم سلام کنیم.

نسخه خطی. از کتابخانه ملی پاریس؛ این کتابتها برای طلب رحمت و مغفرت و حرز نگاشته می شد! چه زیبا و مبارک! پسندیده است که از این نُسَخ برای جلب رحمت و حرز الهی حفظ و نگهداری شود!

دو قول از بزرگان و پادشاهان ایرانی (ایران شهر بزرگ)، انوشیروان و اردشیر! از نسخه خطی الفوائد و القلائد تالیف ابوعلی حسن بن علی الاهوازی! نسخه خطی که متعلق به کشور مالی -افریقا- می باشد.

الهی اذقنی طعم عفوک یوم لا بنون و لا مال هنالک ینفع
خدایا به درکم بیاور بخشش فراگیرت را برای روزی که نه خانواده و نه چیزهای دوست داشتنی هیچ کمکی به من نخواهند کرد
چه چیزهایی و چه کسانی را دوست می داری

ایرانیان چه ماههای و چه اعیادی داشتند!
دوم بهمن در نزد ایرانیان روز جشن بود!
نسخه خطی
به زبان عربی
بخشی از نسخه خطی «اعیاد در مصر»! که مولف به اعیاد ایرانی هم اشاره می نماید البته به اعیاد عربی هم!

Søren Kierkegaard
(Danish philosopher)
: Han var gått fra å være en bedende til å bli en hørende.

سرن کیرکگور می گوید: انسان از مقام درخواست کننده به شنونده تغییر می نماید!

یعنی :
انسان در ارتباط فراوان با خالق هستی، بطوری که تمام وقت و مداوم یعنی خیلی زیاد دعا کند و خدا را صدا بزند و از او درخواستهای فراوان داشته باشد
به مرور، دیگر در محضر خالق متعال، نمی تواند صحبت کند بلکه فقط شنونده می شود و خالق با او صحبت می کند!
مانند موسی صلوات الله و سلام الله علیهم (طبق آیات قرآن).- که خدا با موسی صحبت کرد چون موسی درخواست فراوان با خدای متعال داشت-.

شنونده می شود که چه شود؟
که پیام الهی را دریافت نماید!
که بتواند با آن پیامها، درخواستهای خود را تنظیم با برنامه الهی نماید!

پس تا می توانم بایستی با خالقم صحبت و درد دل نمایم، او را فراوان صدا بزنم تا گوشهایم به کار افتد و صدای خالقم را بشنوم تا آن درخواستهایم دقیق و منظم برآورده شوند - یعنی برآورده شدن به خیر و خوبی!
یعنی دعا و درخواست از آن به بعد، با برنامه و اندازه الهی!

این سیستم و مکانیزم یعنی تبدیل درخواست کننده به شنونده، نبایستی در محضر مخلوق انجام شود! یعنی نبایستی درخواستها و صداها و درد دلها بسوی مخلوقی دیگر - انسان دیگر- انجام دهم که اگر بجای خالق با مخلوق خلوت کنم و درخواست نمایم و مخلوق ضعیف بیچاره را صدا بزنم و از او کمک بخواهم، بعد از مدتی بایستی فقط صدای آن مخلوق را بشنوم که فقط منت می نماید و طرد می کند و فخر می فروشد و ناتوانی خود را به رخم می کشاند!

پس مواظب باشم که مکانیزم های هستی یعنی همان سنت های الهی که در طبیعت و نظام هستی حکمفرما هستند را، فقط برای خالق استفاده نمایم نه برای مخلوق!!

نسخه خطی. از کتابخانه ملی پاریس؛ این کتابتها برای طلب رحمت و مغفرت و حرز نگاشته می شد! چه زیبا و مبارک! پسندیده است که از این نُسَخ برای جلب رحمت و حرز الهی حفظ و نگهداری شود!

شطرنج

(چهره اشخاص مقابل را سیاه کرده است!)

حکیم بزرگمهر در حال آموزش شطرنج به انوشیروان حاکم.
از
نسخه خطی

اردشیر بابکان.
برای نابودی اژدها یا کرم، به او، مس یا زغال سنگ گداخته میخوراند.
فلز گداخته غذایی است که دشمنان ظالم را نابود می سازد و فقط انسانهای عادل تحمل آنرا می نمایند.
شاهنامه نسخه خطی

مادر بهمن از فرزندان طالوت بود و از بنی اسرائيل
و بهمن از نسل حضرت سليمان پیغامبر علیه السلام...

نسخه خطی

جوامع التواریخ

( پیغامبر：پیغام بر!
اصطلاح زیبا و دقیقی هست؛

پیغام، را به کجا ببرد؟ از سوی چه کسی و به سوی چه کسی ببرد؟ چگونه ببرد؟ چرا انسان، بعنوان مخاطب پیغام الهی، نیاز به شخص پیغام آور دارد؟ چرا ساز و کارهای فطری و درونیش او را برای درک پیغامها کفایت نمی کند؟!
زیباتر آنکه، آن انسان شریفی که پیغامبر میشود چه مقامات و کمالاتی را دارا می شود که می تواند از طرف خالق، پیغام خالق را به مخلوق ببرد!!!
سلام و صلوات خدا بر پیغامبران الهی!

چو کشتی همی رفت چوب اندر آب
نگهبان آنرا گرفته شتاب

از شاهنامه حضرت فردوسی

نسخه خطی مجمع التواریخ

داستان فرزند همای (دختر بهمن شاه)، که از ترس دشمنان در داخل صندوقی نهادندش و به رود (بلخ یا فرات) روانش نمودند...

- به رود روان شدن (در آب انداختن) رمز است برای شاهزادگان و وارثان حقیقی زمین....

5. نسخه های سوخته و آتشی و هیزمی. چه نامردمانی بودند طاغیانی که به شهرهای بی دفاع حمله کرده و چشمهای مردم بیگناه را از حدقه در می آوردند و از شدت جهالت و حماقت برای نابودی فرهنگ و تمدن یک سرزمین کتابخانه ها را آتش می زدند و از نسخه های نفیس به عنوان هیزم استفاده می کردند. این دشمنی های کور در عصر ما هم اتفاق افتاده. دوستان عراقی به یاد دارند سربازان دیکتاتور سفاک عراق نسخه های خطی عتبات عالیات را برای طبخ چای استفاده می کردند. چه جانسوز است این فجایع که بر گنجینه های مخطوطات مان رفته و می رود. خبرهایی می رسد حاکی از اهتمام خائنانه وهابیت در خرید مخطوطات امامیه برای به آتش کشیدن و نابود کردن. یریدون لیطفئوا نورالله بافوائهم والله متم نوره ولو کره الکافرون.

5. نسخه های سوخته و آتشی و هیزمی. چه نامردمانی بودند طاغیانی که به شهرهای بی دفاع حمله کرده و چشمهای مردم بیگناه را از حدقه در می آوردند و از شدت جهالت و حماقت برای نابودی فرهنگ و تمدن یک سرزمین کتابخانه ها را آتش می زدند و از نسخه های نفیس به عنوان هیزم استفاده می کردند. این دشمنی های کور در عصر ما هم اتفاق افتاده. دوستان عراقی به یاد دارند سربازان دیکتاتور سفاک عراق نسخه های خطی عتبات عالیات را برای طبخ چای استفاده می کردند. چه جانسوز است این فجایع که بر گنجینه های مخطوطات مان رفته و می رود. خبرهایی می رسد حاکی از اهتمام خائنانه وهابیت در خرید مخطوطات امامیه برای به آتش کشیدن و نابود کردن. یریدون لیطفئوا نورالله بافوائهم والله متم نوره ولو کره الکافرون.

اردشیر بابکان.
برای نابودی اژدها، به او، مس گداخته میخوراند.
فلز گداخته غذایی است که دشمنان ظالم را نابود می سازد و فقط انسانهای عادل تحمل آنرا نمایند.
شاهنامه نسخه خطی

نسخه خطی. از کتابخانه ملی پاریس؛ این کتابتها برای طلب رحمت و مغفرت و حرز نگاشته می شد! چه زیبا و مبارک! پسندیده است که از این نُسَخ برای جلب رحمت و حرز الهی حفظ و نگهداری شود!