❇️هنر کتابسازی در ایران
پیشینه هنر کتابسازی و آراستن کتاب در ایران دست کم به ده هزار و پانصد سال پیش باز می گردد. از میان کهن ترین آثاری که در ایران مکتوب شده است. از کتاب مقدس ایرانیان دوران باستان، «اوستا» نام برده شده است. پیش از آشنایی ایرانیان با صنعت کاغذسازی، «اوستا» بر پوست گاو یا پوست درخت نوشته می شد، که گاه برای آرایش آن، حروف را با آب طلا می نگاشتند و گوهر های گرانبها به آن می آویختند. به باور رکن الدین همایونفرخ، نخستین بار هخامنشی ها «اوستا» را بر روی لوح های زر نوشته و در آتشکده ها نگهداری می شده اند. به این ترتیب بود که پایه هنر کتاب سازی و هنر تزیین کتاب در ایران باستان بنیان گذاشته شد.
منبع: قایینی، زهره، تصویرگری کتاب های کودکان، ص11-12.
@Ketabpazhohi
کتاب سه جلدی تحفه الازهار، در انساب سادات و نوشته ضامن بن شدقم مدنی است که به گفته مصحح سال 1090 زنده بوده است. این کتاب به خصوص جلد سوم آن یکی از منابع مهم تاریخ ایران، هم دولت صفوی و هم منطقه هویزه و خوزستان و ارتباط نواحی ایران با حیدرآباد و بلاد عربی و مدینه است. فکر می کنم سال 1376 بود در لبنان آقای کامل سلمان جبوری را دیدم. این کتاب را آورده بود تا به ناشری بدهد. کسی یافت نشد. از او گرفتم و آوردم ایران. میراث مکتوب با همکاری کتابخانه تاریخ آن را چاپ کرد. سال بعد هم کتاب سال شد. غرض این که این کتاب یک دانشجوی دکتری تاریخ ایران را می طلبد تا تمامی آنچه در آن در باره تاریخ ایران وجود دارد استخراج کرده و با منابع دیگر بسنجد. عربی بودن، و به طور خاص انساب، سبب شده تا دور از چشم صفوی شناسانی باشد که البته تعدادشان در ایران بسیار اندک است.
@jafarain1964
مرکز فرهنگ و میراث جمعة الماجد در امارات متحده عربی بیش از آن که یک مرکز تحقیقاتی باشد کتابخانه ای است از کتب چاپی و خطی و با بخش بزرگی از منابع دیجیتال از نسخه های خطی عربی و فارسی و ترکی و...این مرکز دو مجله دارد یکی اخبار المرکزکه 75 شماره آن منتشر شده و دیگری مجلة آفاق الثقافة و التراث که 100 شماره آن در 25 سال منتشر شده که در هر شماره 5تا10 مقاله در حوزه ادبیات عرب و مباحث تاریخ علمی منتشر می کند با اوراق گلاسۀ رنگی حدود 100 صفحه.
در فصلنامه اخبار المرکز اغلب گزارش بازدید های گسترده از این مرکز با تصاویر رنگی ارائه می شود که بخشهای مرکز شامل بخش خطی و چاپی و مرمت و کتابخانه و.... به بازدید کنندگان نشان داده می شود. ده سال پیش بنده هم از این مرکز بازدید کردم. اتفاقاً در اتاق یکی از مدیران نقشه بزرگی از آسیا بود که خلیج فارس در آن به وضوح دیده می شد.
آنچه مرا واداشت که این چند خط را بنویسم خبری بود از اهدای کتابخانه منوچهر مرزبان به این مرکز که هم تأسف مرا برانگیخت و هم تعجب مرا. البته به احتمال زیاد وارثان مرزبان این کتابخانه را به آن مرکز فروخته اند.مرزبان در سال 1936 سرکنسول ایران در نیویورک و سپس سفیر ایران در ژاپن و بانکوک و بغداد بود. وی بعد از 38 سال خدمت در دستگاه دیپلماسی کشور به امریکا بازگشت و در سال 2004 درگذشت. طبق ادعای این مجله کتابخانه وی در سال 2016 که بالغ بر 978 مجلد بود به مرکز جمعة الماجد اهدا شد. امیدواریم ایرانیان و ایران دوستان کتابخانه های خود را به کتابخانه های داخلی کشور اهدا کنند نه به کشور عربی که فارسی دان و محققان کمتری در این مراکز حضور دارند و آنچه از منشورات و فعالیتهای این مرکز سراغ داریم بیشتر جنبۀ تبلیغاتی و نمایشی دارد.
هدایتی:
✅آیا می دانید گنجینه کتاب های نفیس بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در کجا نگهداری میشود؟??????
کتابخانهي ملّی روسيه «سالتيکف شدرين سابق»
کتابخانه ملی روسیه در مسکو یکی از بزرگترین کتابخانه های جهان است که گنجینه عظیمی حدود ۳۴ میلیون کتاب، مجله، روزنامه، نسخه خطی و اسناد و مدارک از سراسر جهان را به ۲۴۷ زبان نگهداری می کند و در اختیار مراجعهکنندگان قرار میدهد.
از مهمترين مجموعههاي نفيس اين کتابخانه، نسخههاي خطي بقعهي شيخ صفي اردبيلي است که در سال 1828م/1243ق همزمان با دورهي دوم جنگهاي دوم ايران و روسيه از سوي پاسکويچ از بقعهي شيخ صفي در اردبيل به روسيه، منتقل گرديد.
پيشتر بايد دانست که ايوان فئودورويچ پاسکويچ در ۱۸۲۵م از سوي نيکلاي يکم تزار روسيه، فرماندهي بخشي سپاهيان اين کشور را در تازش به قفقاز دورهي دوم جنگهاي ايران و روس عهدهدار گرديده بود. وي در ۱۸۲۶م در نزديکي گنجه شکست سختي به نيروهاي زير فرماندهي عباس ميرزا داد. در همان سال پاسکويچ، عباس ميرزا را تا چورس عقب راند و خود تا آذربايجان پيشروي کرد و از ارس هم گذشت. در ۱۸۲۷م امپراتور، فرمانده يرمولف را برکنار نمود و اختياراتِ وي در فرماندهي نيروها ر به پاسکويچ سپرد. در پاييز ۱۸۲۷م پاسکويچ سرانجام توانست ايروان را بگشايد. در پي اين پيروزي امپراتور روسيه به او نشانِ سنگئورگ و لقب کُنت ايروان را اعطا نمود. پاسکويچ سپس مرند را گشود و در اکتبر همان سال بيپايداري چنداني، تبريز را هم فتح کرد. پس از آن در دهخوارقان با عباس ميرزا به مذاکره نشست که بينتيجه ماند. در ۱۸۲۸م/1243ه او اردبيل را نيز گشود، در جريان اين فتح کتابهاي نفيس آرامگاه شيخ صفيالدين اردبيلي را به سنپترزبورگ فرستاد. سرانجام با ميانجيگري وزيرمختار انگليس (مک دونالد) دو طرف در قريه ترکمانچاي قراردادي را به منعقد ساختند و جنگ به پايان رسيد. البته طبق گفتهي خانم اولگا واسيليوا، رئيس بخش نسخ خطي اين کتابخانهي ، بنا بر اسنادي تاريخي که در جلد ششم يا هفتم مجموعهي ارزشمندِ اسناد مربوط به قفقاز (چاپ تفليس 1866-1904م) منتشر شده است، حکايت از آن دارد، با اينکه اين کتب، غنائم جنگي محسوب ميشدهاند، با اين حال دولت روسيه تزاري براي ابزار حسن نيّت، در مقابل آن دستنويسها، به دولت ايران، طلا پرداخته و آن را داخل پاکتي روي مقبرهي شيخ صفي در اردبيل نهاده است!
به هر تقدير 166 نسخه نفيس ارسالي از اردبيل به روسيه، سرانجام در کتابخانهي عمومي سلطنتي (سالتيکف) آرام گرفتند و آقاي دارن، اندکي بعد آنها را در سال 1852م به زبان فرانسوي فهرست نموده و منتشر ساخت؛ نشانهي در اين فهرست، اشاره به نسخههاي نفيس است؛
گفتني است پس از آن، براي نسخههاي خطي شرقي و اسناد اين کتابخانه فهرستهاي متعددي نيز نوشته شد که زنده ياد اولگ آکيموشکين، گزارشي از آنها، تا سال 1992م منتشر ساخته است.
هدایتی:
لینک کانال موسسه مطالعات و تدوین تاریخ اردبیل
https://telegram.me/joinchat/Bf_kzj3D2qSDpYP98R5obQ
واسپاری قدیمی ترین نسخه خطی شاهنامه فردوسی بر روی سامانه اینترنتی کتابخانه ملی فلورانس
بعد از انتقال کتابخانه مدیچی از شهررم به فلورانس نسخه خطی شاهنامه که در آنزمان هیچکس از ارزش و اصلیت ان مطلع نبود به فلورانس منتقل شد تا زمانی که به صورت اتفاقی پروفسور پیه مونتزه که در این کتابخانه به تحقیق خود خود در خصوص جمع آوری نسخ خطی ایرانی در کتابخانه های ایتالیا مشغول بود با این نسخه روبرو شد و متوجه شد که این کتاب به عنوان کتاب مذهبی در لیست نسخ خطی کتابخانه دسته بندی شده است .
پروفسور پیه مونتزه متوجه شد که این نسخه خطی کتاب شاهنامه فردوسی است و بعد از تحقیقات فراوان قدمت آن را به سال 1217 میلادی برابر با 614 هجری قمری یعنی تقریبا به هشتصد سال پیش برآورد نمودند و بر اساس شواهد موجود قدیمی ترین نسخه خطی موجود شاهنامه در دنیا می باشد .
این نسخه تا سال گذشته در محل کتابخانه و در محلی محفوظ در معرض دید عموم قرار داشت و علاقمندان میتوانستند عمق هنر ایرانی را در خصوص این کتاب مشاهده و تحسین نمایند ولی به علت صدماتی که در طول زمان به این نسخه وارد شده است در حال حاضر این کتاب در گنجینه کتابخانه قرار داشته و نسخه دیجیتالی آن بر روی سامانه کتابخانه ملی قرار گرفت
این نسخه دیجیتالی که تهیه آن زمان زیادی را به خود اختصاص داد دارای ویژگی خاصی است بدینگونه که علاقمندان میتوانند در صورت نیاز تمامی جزئیات این نسخه را با کیفیت بالا مشاهد نمایند.
آدرس سایت جهت مشاهده این نسخه به شرح ذیل می باشد.
http://manoscritti.bncf.firenze.sbn.it/?p=2106
منبع خبر، رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران ـ رم : air.ir/Zrqwkkq
.
?تصاحب و تاراج ذخائر کتابخانه شيخ صفی الدین اردبیلی بنا به توصیه دانشمند روسی
?فاطمه قاضیها
?در جریان جنگهای دوم ایران و روس ،زمانی که نیروهای روس وارد شهر تبریز شدند ، پرفسور سنکوسکی خاورشناس روسی شرحی به رئیس ستاد ارتش روسیه نوشت و از او درخواست کرد که در این پیشروی جنگی از ذخایر ادبی ذی قیمت موجود در کتابخانه های بعضی از شهرهای آذربایجان غافل نمانند و در این رابطه پیشنهاد کرد که از وجود گریبایدوف که خود اهل فضل و قلم بود در این مورد استفاده به عمل آورند. رئیس ستاد ارتش روسیه عین پیشنهاد مستشرق مزبور را برای پاسکویچ ارسال نمود. پاسکویچ با گریبایدوف به مشورت نشست و پس از تحقیقات لازم به این نتیجه رسیدند که تنها در تبریز و اردبیل می توان به مخازن آثار ادبی و علمی دست یافت. کتابخانه آستانه شیخ صفی در اردبیل که در زمان صفویه یکی از مهمترین کتابخانه های آن عصر محسوب می شد، هنوز هم پس از تحمل خسارات و خرابیهای زیاد حاوی کتب نادر و نفیس بود. گریبایدوف که خود ادیب بود و از ارزش آن نسخ خطی آگاه بود، برای دست یافتن به آن گنجینه و انتقال آن به روسیه آرام و قرار نداشت. از این رو، علیرغم اینکه شهر اردبیل در خارج از مسیر حرکت قشون روس بود و تصرف آن مستلزم خسارات و هزینه زیادی بود، عده ای قشون به سوی اردبیل گسیل شدند که هدف آنها تنها به چنگ آوردن کتابخانه شيخ صفی بود. قشون مزبور در تحت فرماندهی ژنرال سو چلن در تاریخ ۲۵ ژانویه ۱۸۲۸ پس از محاصره شهر اردبیل و تصرف آنجا علمای شهر را احضار و مأموریت خود را به آنان ابلاغ کرد. علما و بزرگان مزبور ابتدا زبان به اعتراض گشودند ولی سرانجام مجبور به تسلیم کتابخانه به سردار روسی شدند. ژنرال مزبور نیز آن کتب را در همان سال با کاروانی نظامی به طرف تفلیس روانه ساخت و از آنجا به پایتخت روسیه (پطرزبورغ) انتقال داده شد و به فرمان امپراطور روسیه به عنوان غنائم جنگی به کتاخانه عمومی پطرزبورغ تحویل گردید و اکنون همراه با کتب دیگری که از لهستان و عثمانی و غیره منتقل شده بودند و کتب نفیسی که خسرو میرزا از جانب فتحعلی شاه به عنوان خونبهای گریبایدوف با خود برده بود در کتابخانه شچدرین پطرزبورگ نگهداری می شود. شرح مفصل این ماجرا در کتاب گریبایدوف در گرجستان و ایران تأليف غنی قلی يوف چاپ ۱۹۳۰ باکو نقل شده است. (ر.ک. میرهدایت حصاری، سرنوشت ملال انگیز کتابخانه تاریخی اردبیل، کیهان فرهنگی، دی ماه ۱۳۶۵،)
لینک یادداشت: ?
http://ghaziha.kateban.com/post/3968
@Kateban
✅ وضعیت نسخ خطی فارسی در روسیه
قاچاق نسخ خطی قدیمی و ارزشمند به خارج از کشور، به بازاری پررونق برای سودجویان تبدیل شده؛ طوری که دولت بودجهای قابل توجه برای خرید این نسخ در داخل تخصیص داده است.
چندی پیش جمعی از اساتید و نسخهشناسان روسی در سفری که به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انجام شد؛ برای شرکت در یک دوره آموزشی با عنوان فهرستنویسی و نسخهشناسی به میزبانی کتابخانه ملی ایران، به کشورمان سفر کردند.
این هیئت هفت نفره که اعضای آن را مسئولان و اعضای عالیربته مراکز و انستیتوهای علمی روسیه از قبیل کتابخانه ملی روسیه، انستیتو شرقشناسی روسیه، مرکز ایرانشناسی روسیه، انستیتو تاریخ «شهابالدین مرجانی» و انستیتو زبان، فرهنگ و هنر مرکز علمی داغستان تشکیل میدادند، در میزگردی که به میزبانی مهر برگزار شد، نظرات خود را درباره وضعیت نگهداری از نسخ خطی فارسی در روسیه و همچنین مسائل مبتلابه این نسخ از جمله قاچاق آنها به کشورهای مختلف، بیان کردند که در زیر از نظر میگذرد. http://yon.ir/vHCrF
@manuscript
مردم ایران در طول دوازده سال، دوازده ساعت رفاه نداشتند (قضاوتی درباره دولت افشاری از یک نویسنده معاصر همان دولت)
متن زیر در سال 1172 ق توسط یکی از عالمان دین و در پایان کتابی که آن را در شرح برخی از احادیث نوشته، آمده است. این متن قضاوتی است در باره دولت نادری. نویسنده دولت صفوی را ستایش می کند، و اما دولت نادری (افشاری) را به خاطر ظلم و ستم و ویرانی که به بار آورده، نکوهش. اصلا نمی خواهم بر قضاوت او صحّه گذاشته یا آن را نقد کنم. به نظرم، متن حاضر، از این نظر که همان روزگار نوشته شده، برای انعکاس دیدگاه های موجود در آن دوره بسیار مهم است. در واقع، انتقاد اصلی وی متوجه نادرشاه است، اما به طور کلی دولت افشاری را مورد حمله قرار می دهد. نادر در سال 1148 تاجگذاری کرد، در سال 1160 کشته شد، تا سال 1163 جانشینانی داشت، اما از این زمان، کریمخان به صحنه آمد تا سال 1171 که محمد حسن خان قاجار را شکست داد و خود را وکیل الرعایا نامید. این متن سال 1172 نوشته و اشارتی به ظهور وضع جدید دارد.
نویسنده، چنان که از آغاز این متن پیداست، اشارتی به انواع دولت ها که در حدیث مورد شرح بوده داشته، دولت سوم را دولت یونان دانسته، شامل روم و فرنگ فعلی هم می داند. او آنان را، دولت هایی مردم دار می داند که درهای لذات جسمانی را بر خود بسته اند تا آنها را به روی رعایا بگشایند. استدلال شگفتی است. آنها خود را نایب خدا در زمین می دانند و همان طور که خدا از لذات چیزی ندارد و همه را به بندگان می دهد آنها هم نسبت به مردمانشان چنین می کنند. (آیا اطلاعی از وضع غرب داشته است؟ به نظرم نکته جالبی است).
و اما به نظر او، دولت های منشعب از خواقین توران و ترکمان، به عکس عمل کرده اند و دولت نادر نیز شعبه ای از آنهاست. او از سلاطین صفویه ستایش کرده، دوران آنان را دوران شکوفایی ایران و رفاه مردم آن می داند، در حالی که در دولت نادری (افشاری) اوضاع به گونه ای شده است که «تمام اهل ایران از گشودن ابواب ظلم و طغیان او بجان آمده، استیصال سلطنت او واولادش را از حضرت ایزد منّان خواهان بودند». وی به خصوص از نابودی اصفهان و قزوین، به عنوان دو نمونه، یاد کرده است. بیش از این توضیح نمی دهم، چون عزیزان خود خواهند خواند.
و اما متن حاضر، از نظر ادبی نیز عالی است. نثر ادبیانه، به همراه استشهادهای قرآنی و شعر و جهت گیری کلی آن، نیز قید تاریخ در آن که نشان دهنده هوشیاری تاریخی نویسنده است، و نکات دیگر، متن را خواندنی کرده است. (دنباله دارد)
@jafarian1964
کتاب سه جلدی تحفه الازهار، در انساب سادات و نوشته ضامن بن شدقم مدنی است که به گفته مصحح سال 1090 زنده بوده است. این کتاب به خصوص جلد سوم آن یکی از منابع مهم تاریخ ایران، هم دولت صفوی و هم منطقه هویزه و خوزستان و ارتباط نواحی ایران با حیدرآباد و بلاد عربی و مدینه است. فکر می کنم سال 1376 بود در لبنان آقای کامل سلمان جبوری را دیدم. این کتاب را آورده بود تا به ناشری بدهد. کسی یافت نشد. از او گرفتم و آوردم ایران. میراث مکتوب با همکاری کتابخانه تاریخ آن را چاپ کرد. سال بعد هم کتاب سال شد. غرض این که این کتاب یک دانشجوی دکتری تاریخ ایران را می طلبد تا تمامی آنچه در آن در باره تاریخ ایران وجود دارد استخراج کرده و با منابع دیگر بسنجد. عربی بودن، و به طور خاص انساب، سبب شده تا دور از چشم صفوی شناسانی باشد که البته تعدادشان در ایران بسیار اندک است.
@jafarain1964
تجربه همکاری و همراهی روحانیت با فتحعلی شاه قاجار
داستان حضور روحانیت در کنار حکومت ها، و به صورت رسمی، از دوره صفوی آغاز شد. این همراهی، از زمان کرکی (م 940) جدی شد و در تمام حکومت دویست و بیست و اندی ساله صفوی (تا سال 1135) با شدت و ضعف ادامه داشت. ممکن است کسانی از گفتن این که علمای بزرگ شیعه با شاهان صفوی همراهی می کردند، خوششان نیاید، یا بخواهند توجیهاتی ارائه دهند که اشکالی هم ندارد، اما این یک واقعیت عینی است که تاریخ این دوره گواه آن است.
با سقوط دولت صفوی توسط افاغنه قندهاری و طبعا سنی، همکاری علما با دولت جدید که عمرش فقط هفت سال طول کشید، قطع شد، و نه تنها قطع که بسیاری از موقوفات از بین رفت، موقوفاتی که ممر درآمد علما و مدارس دینی بود. علما در این دوره، وضع بسیار بدی داشتند و کسان زیادی از اصفهان به شهرهای دیگر و بسا عتبات رفتند.
وقتی نادرشاه، دولت اشرف افغان را در سال 1142 در زرقان فارس به طور کامل از بین برد، به دلایل نظامی و نیز فکری، تمایل زیادی به همکاری با علما نداشت. البته برای ایجاد اتحاد میان سنی و شیعه، از شماری از علما استفاده کرد. در این زمینه، کسانی از علما هم همراهی کردند برخی هم کشته شدند.
نادر در 1160 کشته شد، و آن وقت بود که باز ایران ضعیف شده، اما از مدتی، و بار دیگر با قدرت کریم خان زند تا حدی احیاء شد. علما بیشتر درعتبات بودند و فعالیت کمی در ایران داشتند. در این زمینه، تجربه مهمی از همکاری میان علما و دولت زندیه نداریم. گو این که شماری از علما در شهرها عنوان شیخ الاسلامی و قاضی داشتند.
با روی کار آمدن قاجار، البته با گذر از مرحله نخست زمان آقا محمد خان که دولت قاجاری را تأسیس کرد اما به حکومت داری نرسید و در 1211 کشته شد، عصر جدیدی در همکاری آغاز می شود. عمده این همکاری در دوره برادرزاده او فتحعلی شاه است که به جای وی به سلطنت رسید.
دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار از 1211 تا 1250 یک دوره چهل ساله است که از بسیاری از جهات، شبیه دوره صفوی است. یک دوره کاملا مذهبی و استوار بر دو ستون سلطنت و دین. علمای برجسته و مراجع، در ایران و عراق، به حمایت از دولت برخاستند، به خصوص در دوره ای که او مشغول نبرد با روسها بود. مسائل مربوط به رابطه علما و فتحعلی شاه بسیار زیاد است و یک تاریخ مفصل می خواهد، چنان که در باره آن حرف و حدیث فراوان است. به نظرم، بسیاری از منابع آن هنوز چاپ هم نشده است.
فتحعلی شاه از نظر دینی و مذهبی، شبیه به شاه سلطان حسین بود، هرچند و به احتمال، از نظر سیاسی، با تجربه تر و آدم متفاوتی بود. بماند که همه اهل حرمسرا بودند. این زمان، زمان ظهور مراجع بزرگ اصولی بود، با این حال، به طور کلی روحانیون از اخباری و اصولی با یکدیگر درگیر بودند و فتحعلی شاه، باید توازنی میان آنها برقرار می کرد. سرجمع آنها داد و ستد خوبی با فتحعلی شاه داشتند.
در این دوره، علما مردم را به حمایت از شاه فرا می خواندند و در این باره موضع رسمی داشتند، فتحعلی شاه هم با آنان سخت مهربان بود و به علاقه و میل آنها در ترویج دینداری اقدام می کرد. دوره فتحعلی شاه، از نظر همکاری علما با سلطنت، یک دوره بسیار ممتاز در تمام دوره قاجار است.
در دوره فتحعلی شاه، ادبیات علما در رابطه باهمکاری با دولت ها که از زمان نادر قدری تغییر کرده بود، دوباره نیرومند شد. در کتابهای زیادی از فتحعلی شاه دفاع و حمایت شد. دانستن این مطالب، برای تاریخ روحانیت بسیار مهم است. ادبیاتی که رواج یافت و بنیادش از دوره صفوی بود، در درون جامعه روحانیت به طور کامل نهادینه شد.
این روزها نسخه ای از اصول العقاید الدینیه، محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی طهرانی را که در اصفهان بوده، می دیدم. در مقدمه، از فتحعلی شاه و عصر او ستایش زیادی کرده است. وی از علمای درجه اول نیست، اما آثار متعددی از او برجای مانده است.
او در این رساله، از اسلام و پیامبر (ص) و امامان (ع) شروع کرده و از ستایش کسانی در روایات یاد می کند که با این که زمان آن حضرت را درک نکرده اند، به دین وفادار مانده اند. سپس می شاکر است که خداوند «ما را در عصری قرار داده که اسلام ظاهر است و تقیه از برای ما نیست، و این نعمت در عصر هیچ یک از ائمه ع نیز اتفاق نیفتاده است».
آنگاه از «پادشاه والاجاه و وزراء و ارکان دولت و عساکر» یاد می کند که «تمامی از شیعیان و محبان و اهل ایمان می باشند». سپس می نویسد: «لله الحمد در این عصر پادشاه والاگهر و شاهنشاه بلند اختر، شاه جم جاه ... عدل گستر رواج دهنده مذهب اثنا عشر علیهم صلوات الله الملک الاکبر، غلام با اخلاص امیر المومنین حیدر» بر ما حکومت می کند. سپس او با القاب فراوان دیگر یاد کرده و می گوید «از طلعت نیکویش آثار تشیع ظاهر» شده است.
(ادامه را پایین ملاحظه فرمایید)👇👇
در مقاله زير تاريخ و جغرافيای امارات متحده عربی را می توانيد بخوانيد. اين کشور زمانی که من متولد شدم هنوز تأسيس نشده بود. تاکنون هم بسياری از آنچه يک دولت به معنای مدرن آن لازم دارد و از جمله وجود پيمان اجتماعی به معنای مدرن و مشارکت آحاد مردم در حق تعيين سرنوشت را فاقد است. از لحاظ حقوق بشر و بسياری ديگر از ملاک های بين المللی اين کشور هنوز راه درازی دارد تا تبديل به يک دولت مدرن شود. مرکزيت مالی و اقتصادی به تنهایی نمی تواند بار دولت و وجود نظام سياسی به معنای مدرن آن را بر دوش کشد. ادعای امارات نسبت به جزاير سه گانه از نقطه نظر تاريخی بی اهميت و بی پشتوانه است و در جامعه ايران به هيچ گرفته می شود. اين طبعا نياز به بحث ندارد منتهی تکرار آن از سوی برخی رسانه های کشورهای ديگر عربی که دارای سابقه های تمدنی و دولتی کهن هستند حقيقتا تأسف آور است. امارات در سال 1971 ميلادی تأسيس شد و حاکميت مستمر و بالفعل ايران بر اين جزاير مربوط به چند هزار سال قبل از آن است. جالب است بدانيد اعتراض دولت ايران نسبت به اشغال اين جزاير از سوی بريتانيا و مکاتبات اداری و حقوقی از سوی ايران در راستای تأکيد بر حق حاکمیت بی چون و چرای ایران بر جزایر مربوط به ده ها سال قبل از تشکيل حاکميت امارات متحده عربی در سال 1971 ميلادی است. يعنی در آن زمان که ايران به اشغال اين جزاير از سوی انگليس اعتراض داشت اصلا دولت امارات هنوز زاييده نشده بود. در سال 1992 ميلادی بود که اين ادعا از سوی امارات مطرح شد. برای تاريخ اين کشور که در سال 1971 تأسيس شده اينجا را ببينيد
https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/4677
گنجینه ای از کتابهای خطی فارسی در باکو نگهداری میشود.
هزاران نسخه خطی به زبان فارسی در انستیتوی نسخ خطی باکو نگهداری میشود که تاکنون فهرست بخش زیادی از این کتابها در سه جلد منتشر شده است.
به گزارش واحد خبر حرکت آزایدبخش ایران شمالی ، تلویزیون اسپیس که از کانالهای وابسته به دولت باکو است ،اعلام کرد :
بر اساس گزارش های خبری از ایران ، 600 جلد از نسخ خطی متعلق به ایران در انستیتوی نسخ خطی جمهوری آذربایجان ( ایران شمالی ) نگهداری می شود.
" پاشا کریم اف " مدیر انستیتوی محمد فضولی آکادمی ملی علوم ایران شمالی می گوید که تاکنون هیچ درخواستی از سوی ایران برای استرداد نسخ خطی دریافت نکرده ایم. به گفته وی، نسخ خطی موجود در کتابخانه اردبیل ( مجموعه شیخ صفی ) در جریان اشغال ایران از سوی روسیه تزاری منتقل شده است. زیرا " عباسقلی باکی خان اف " که یکی از شاهدان این حادثه است فهرست برخی از آن آثار را ترتیب داده بود. آثار به تفلیس و از آنجا به سن پترزبورگ منتقل شده و در حال حاضر در کتابخانه " سالکوف شدرین " نگهداری می شود.
وی گفت: آثار به زبان فارسی در کشور ما فراوان است . ما سه جلد کاتالوگ آثار فارسی زبان را منتشر کرده ایم. یعنی، دنیا می داند که کدام آثار فارسی زبان در کشور ما موجود است.
شایان ذکر است ؛ زبان تاریخی و ادبی مردم مسلمان قفقاز یخصوص منطقه ایران شمالی (جمهوری آذربایجان ) فارسی بوده و بعد از تجزیه این منطقه از خاک ایران با عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمانچای ، حاکمیت روسیه ، زبان فارسی را در این منطقه ممنوع کرد تا ارتباط فرهنگی بین مردم آن سامان با ایران قطع شود .با توجه به اینکه میراث مکتوب ایران شمالی به زبان ملی ایرانیان یعنی زبان فارسی است ، دولت باکو با فقر شدید کتاب های کهن به زبان آذربایجانی مواجه است یعنی برای نسل جدید چیزی برای ارایه ازگذشته به زبان آذری ندارد. از این رو تلاش می کند ، ضمن حفظ موقعیت منفی خود نسبت به زبان تاریخی و ملی آذربایجانی ها که زبان فارسی است ، نسخ خطی موجود به زبان فارسی را که در انستیتوی نسخ خطی باکو نگهداری میشود ، به نام دولت باکو در مراکز جهانی ثبت کند ؟!
با ورق زدن صفحات مجله ملانصرالدین که در موزه ملی آذربایجان نگهداری می شود، به خوبی می توان دید که این مطالب طنز و کاریکاتورهای آن برای دوران خودش تا چه حد جسورانه بودند. این جریده که برای زمانه خود بسیار انقلابی بود، با شهامت و زبانی تند نه فقط مذهب و روحانیت و اقلیت صاحب قدرت، بلکه حتی تزار روسیه و شاه ایران را به سخره می گرفت. به عنوان مثال در یکی از شماره های سال ۱۹۲۹ این مجله کاریکاتوری را از پیامبر اسلام ولی بدون کشیدن صورت او منتشر کرد. البته در آن سالها آذربایجان یکی از جمهوری های اتحاد شوروی بود و این مجله در شهر باکو پایتخت جمهوری چاپ می شد. اما هنوز هم اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمانان معتقدی بودند. در این کاریکاتور می بینیم که حضرت محمد با عیسی مسیح مشغول گفتگو است و به مناسبت جشن کریسمس عده ای مشغول میگساری هستند. کاملاً مشخص است که ملانصرالدین مشروب نوشیدن مسلمانان با وجود حرام بودن این کار در آئین اسلام را مسخره کرده است.
مرکز فرهنگ و میراث جمعة الماجد در امارات متحده عربی بیش از آن که یک مرکز تحقیقاتی باشد کتابخانه ای است از کتب چاپی و خطی و با بخش بزرگی از منابع دیجیتال از نسخه های خطی عربی و فارسی و ترکی و...این مرکز دو مجله دارد یکی اخبار المرکزکه 75 شماره آن منتشر شده و دیگری مجلة آفاق الثقافة و التراث که 100 شماره آن در 25 سال منتشر شده که در هر شماره 5تا10 مقاله در حوزه ادبیات عرب و مباحث تاریخ علمی منتشر می کند با اوراق گلاسۀ رنگی حدود 100 صفحه.
در فصلنامه اخبار المرکز اغلب گزارش بازدید های گسترده از این مرکز با تصاویر رنگی ارائه می شود که بخشهای مرکز شامل بخش خطی و چاپی و مرمت و کتابخانه و.... به بازدید کنندگان نشان داده می شود. ده سال پیش بنده هم از این مرکز بازدید کردم. اتفاقاً در اتاق یکی از مدیران نقشه بزرگی از آسیا بود که خلیج فارس در آن به وضوح دیده می شد.
آنچه مرا واداشت که این چند خط را بنویسم خبری بود از اهدای کتابخانه منوچهر مرزبان به این مرکز که هم تأسف مرا برانگیخت و هم تعجب مرا. البته به احتمال زیاد وارثان مرزبان این کتابخانه را به آن مرکز فروخته اند.مرزبان در سال 1936 سرکنسول ایران در نیویورک و سپس سفیر ایران در ژاپن و بانکوک و بغداد بود. وی بعد از 38 سال خدمت در دستگاه دیپلماسی کشور به امریکا بازگشت و در سال 2004 درگذشت. طبق ادعای این مجله کتابخانه وی در سال 2016 که بالغ بر 978 مجلد بود به مرکز جمعة الماجد اهدا شد. امیدواریم ایرانیان و ایران دوستان کتابخانه های خود را به کتابخانه های داخلی کشور اهدا کنند نه به کشور عربی که فارسی دان و محققان کمتری در این مراکز حضور دارند و آنچه از منشورات و فعالیتهای این مرکز سراغ داریم بیشتر جنبۀ تبلیغاتی و نمایشی دارد.
با سلام و ارادت خدمت دوستان تراث پژوه
به نظر می رسد در مفهوم این دو کلمه «عرض و دیده شد» توجه کافی نشده است. این کلمه ارتباطی به نوشته بالا ندارد و مربوط به نسخه می شود. و علت آن این است کتابخانه ها چون تحت نظارت حاکم و دولت وقت بوده اند و نوعا متولی وقف نیز بر آنها نظارت داشت. هر از چند وقتی، متولی از اموال کتابخانه بازدید و اموال آن را از جمله نسخ خطی را کنترل می کرد. و عبارت «عرص» در این موارد نوشته می شد. یعوی این نسخه به محضر من که متولی هستم توسط مسوول کتابخانه عرض شد و بنده هم آن را دیدم. همین. یعنی نوعی بازدید و بارزسی اموال بود.
ضمنا نسخه مورد بحث ظاهرا از کتابخانه آستان قدس رضوی باشد چون این نسخه ها را شاه عباس صفوی در سفری که در معیت شیخ بهایی به آستان بوسی امام رضا (ع) رسیده اند، وقت کرده اند. و عبارت شیخ بهایی که (نسخه های تصحیح شده از دیوان امام) موجود است می تواند دلیلی بر آن باشد.
با درود و سپاس فراوان
نکتهای که نباید غفلت ورزید، در زمان مدیریتِ کم نظیر مرحوم دکتر بیانی در کتابخانه ملی ایران، بر پایه تفاهم نامهها با کشورها، تصاویر نسبتا زیادی بین دولت ایران و کشورهای مختلف تبادل گردید، از آن جمله، بین ایران و روسیه، یا ایران و ترکیه، تصاویری که در انبارهای کتابخانه ملی، بدون اینکه معرفی شوند (تنها اندکی از آنها در یکی از شمارههای اولیه نشریه نسخههای خطی معرفی شده)، خاک میخورند، تصاویر گرانسنگی که هنوز به هیچ وجه جایگزین بهتری، به لحاظ کیفیت، صورت نگرفته است. به دگر تعبیر، تردیدی نیست، این آثار گرانبهایی که مرحوم بیانی در احوال و آثار خوشنویسان معرفی میکند، در همین تهران، در دسترس وی بوده است، نه اینکه رفته باشند و سالها در استانبول مانده و آنها را با حوصله بررسی کرده و در کارستان کم نظیر خود، معرفی کرده باشند. البته ممکن است کسی بر این باور باشد، که احتمالا این تصاویر در ضمن مجموعه شخصی وی بوده است، اشکالی ندارد، بله ممکن است باشد که بعدها به کتابخانهای (ترجیحاً ملی، مجلس یا سلطنتی)، انتقال یافته باشند. اما شاید دلایل منطقی متعددی هم بتوان ارائه نمود، مبنی بر اینکه، احتمالا، اینها، طبق پروتکلها، در کتابخانه ملی بوده است. به هر تقدیر امیدواریم روزی (اگر برای این تصاویر مرقعات/ نسخ عکسی یا میکروفیلمها در کتابخانه ملی، بعد از ۶۰-۷۰ سال، کیفیتی مانده باشد) بعد از اتمام معرفی نسخ خطی کتابخانه، یا به موازاتِ معرفی آنها، کسانی از فهرستنگاران آن کتابخانه عامره، به معرفی آن نفائس همت گمارند، با اطمینان عرض میکنم، تصاویری از نسخ خطی برخی کتابخانههای روسیه در کتابخانه ملی ایران وجود دارد (معرفی شده در نشریه) که تهیه تصاویر آنها امروزه از روسیه اگر متعذر نباشد، باید هزینه سنگینی پرداخت نمود و طبعا معرفی آنها، جلوی خروج سرمایه و بسیاری از هزینههای مادی و معنوی را میتواند بگیرد.
حال که یادی از مرحوم استاد بیانی شد، در پایان سخن،شب جمعه است و خالی از لطف نخواهد بود، درج قسمتی از زندگینامه علمی آن مرحوم، به نقل از ویکی، خداوند همه آن دانشمندان را غریق و قرین رحمتش سازد که الگوها و نمونههایی عالی از مدیران حقیقی (حقا فیما وضع له) بر مراکز فرهنگی و علمی کشور بودند👇 و ما امروزه سخت به مانند آنها را نیازمندیم آمین یا رب العالمین🍃🤲🍃
💢بررسی هنر معاصر روسیه در فرهنگستان هنر💢
⭕️مدیران و کارشناسان موزه تریتیاکوف با موضوع «هنر معاصر روسیه» مهمان #فرهنگستان_هنر میشوند.
⭕️در سال جدید، فرهنگستان هنر میزبان مدیران و کارشناسان #موزه_بینالمللی_تریتیاکوف_روسیه خواهد بود.
⭕️گالری دولتی تریتیاکوف، علاوه بر اینکه یک موزه بینالمللی است، به عنوان یک مرکز بزرگ علمی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی در روسیه قلمداد میشود. این مجموعه گالری به عنوان یکی از منابع تاریخی هنر روسیه در حالی که عمدتاً به سمت هنر معاصر پیش میرود؛ از دیدگاه تاریخی با هنر سدههای گذشته نیز ارتباط خود را حفظ کرده است. از اهداف موزه بینالمللی تریتیاکوف میتوان به مطالعه، حفظ و بازنمایی هنر روسیه، معرفی و شناساندن هویت فرهنگی و میراث هنر روسیه، جلب توجه جامعه به نقش مهم هنر و ایجاد زندگی بهتر با دسترسی گسترده به شاهکارهای هنری روسیه و دنیای هنر برای مردم، اشاره کرد.
⭕️در بهار سال 1398 کارشناسان و مدیران موزه تریتیاکوف در نشست «هنر معاصر روسیه»، که در فرهنگستان هنر برگزار میشود، به بررسی هنر معاصر روسیه، توسعه موزه تریتیاکوف و رابطه هنر آوانگارد روسیه و سنّت میپردازند.
⭕️این نشست با همکاری فرهنگستان هنر، رایزنی فرهنگی ایران در مسکو، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران و موزه تریتیاکوف روسیه در فرهنگستان هنر برگزار خواهد شد.
🌱 @artacademy 🌱
🔮 #احمد_قوام بیشک یکی از چند سیاستمدار باهوش تاریخ یک قرن اخیر ایران است که بدون شلیک یک گلوله و دادن امتیازی، روسها را از ایران بیرون کرد.
📌سفر او به روسیه، با هدف تحمیقشان برای خروج از ایران با وعده اعطای امتیازات نفتی بود. اما چطور این کار را کرد؟
📔طبق توافق انگلیس و روسیه، قرار بود سربازان هر دو ایران را ترک کنند اما روسیه نرفت. قوام در سفر به روسیه وعده امتیازهای نفتی داد اما تاکید کرد با توجه به اینکه مجلس در زمان اشغال ایران نمیتواند تشکیل شود و تصویب کند، ایران را ترک کنند تا زمینه دادن این امتیاز فراهم شود.
📒قوام برای اطمینان بخشیدن به روسیه، کابینهای تشکیل داد که اکثریت آن را چهرههای چپ و نزدیک به روسیه تشکیل میدادند. پس از تخلیه ایران توسط روسیه، مجلس تشکیل شد و با امتیاز دادن به روسیه مخالف کرد و قوام به آهستگی روسیه را در این ماجرا شکست داد!
@Bookcofee
📕📕📕📕📕
مردی که امضایش، افغانستان را از ایران جدا کرد!
میرزا ابوطالب فرخ خان غفاری ملقب به امین الدوله، یکی از رجال شهیر عصر ناصرالدین شاه قاجار بود که سفارت ایران در فرانسه را به سال 1235ه.ش مقارن با 1857.م تاسیس کرد و به مدت دو سال وزیرمختار ایران در فرانسه و چند کشور اروپایی بود؛ اما نام او در تاریخ با جدایی هرات از ایران پیوند خورده است. پس از شکستهای ایران از روسیه که منجر به امضای عهدنامه های گلستان و ترکمانچای شد، انگلیس تلاش میکرد با گسترش نفوذ خود در کابل، قندهار، هرات، بخارا، پنجاب، سند و بلوچستان، این مناطق را به عنوان حریم امن خود در منطقه با هندوستان قرار دهد؛ در این میان، روسیه که مناسبات پر سودی با دربار ایران داشت، مانع اصلی به شمار میرفت. با شروع سلطنت ناصرالدین شاه، «کهندل خان» و «محمدخان»، فرمانروایان قندهار و هرات به شاه ایران اعلام سرسپردگی کردند که این امر به شدت انگلیسیها را نگران کرد. انگلیس چندی بعد با وعده و وعیدهای بسیار، «دوست محمدخان»، حاکم کابل را تشویق کرد به هرات لشکرکشی کند؛ ایران هم بی کار ننشست و سپاهیان خود را راهی این شهر کرد. گرچه لشکریان قاجار با کمک بومیان افغان، سپاه دوست محمدخان را شکست دادند و هرات را تصرف کردند، اما اتفاقی غیرمنتظره همه چیز را به هم ریخت؛ انگلیس که منافع خود را در خطر می دید به ایران اعلان جنگ داد. فرخ خان امین الدوله وزیرمختار ایران در پاریس، مامور شد با ناپلئون سوم و نیز سلطان عثمانی مذاکره کند تا بین ایران و انگلیس مصالحه شود. اما انگلستان ناوگان خود را به جنوب ایران فرستاد و با وجود مقاومت های مردمی، بر خارک، بوشهر، خرمشهر و اهواز مسلط شد. نقل است که در آن روزها، روزنامه تایمز در سرمقاله ای با عنوان «نه می دانیم و نه علاقه ای داریم که بدانیم که هرات کجاست»، نسبت به لشکرکشی انگلستان به ایران انتقاد کرده بود، اما «پالمرستون»، نخست وزیر بریتانیا به این انتقادات وقعی ننهاد.
پیشروی انگلستان، سرانجام روسیه و فرانسه را به وحشت انداخت و آنها شاه ایران را وادار به مصالحه کردند؛ صلحی که تحت عنوان «عهدنامه پاریس» بین ابوطالب فرخ غفاری، نماینده دربار ایران در پاریس و«لرد کاونی» نماینده دولت انگلستان به امضا رسید. گفته می شود میرزا آقاخان نوری صدراعظم ایران و قاتل میرزا تقیخان امیرکبیر، در آن زمان تنها یک دستورالعمل برای فرخ خان که مشغول مذاکره با طرفهای اروپایی بود فرستاد: «شما اختیار دارید در هر مسئلهای كه مورد تقاضای انگلیسیها است موافقت كنید، مگر در دو مورد: یكی سلطنت ناصرالدینشاه و دیگری صدارت من.» بر اساس پیمان ننگینی که فرخ خان امضا کرد، هرات از ایران جدا شد و ایران موجودیت کشوری به نام افغانستان را به رسمیت شناخت!!
با سپاس از دوست گرانقدر، اقای نوکنده.
🔴جزئیاتی از ۷ منطقه راهبردی ایران که در دوره پهلوی واگذار شدند
حراج ایران؛ منش پهلوی
دوره تقریبا ۵ دههای حاکمیت پهلوی پدر و پسر بر ایران از حیث واگذاری مرزهای کشور یک نقطه تمایز با همیشه تاریخ دارد و آن واگذاری نواحی مختلف از سرزمین ایران بدون هیچگونه درگیری است.
آرارات
🔹براساس قرارداد سعدآباد در سال1316، آرارات کوچک که در خلال لشکرکشی ترکها بر ضد کردها به اشغال نظامیان ترک درآمده بود، به دولت ترکیه واگذار شد و در مقابل دولت ترکیه از ادعایش بر ناحیه قطور که اصولا براساس پروتکل ۱۹۱۳ به ایران واگذار شده بود، صرفنظر کرد.
تجزیه سیستان
🔹رضاخان که تصمیم گرفته بود در توافق سعدآباد هزینه رویای ثبات و از بینرفتن مناقشات مرزی در منطقه را بهتنهایی و البته از جیب مردم ایران پرداخت کند، افغانستان را نیز از این بخشش کریمانه بینصیب نگذاشت. مطابق این توافق که درابتدا پنهانی بسته شد و در زمان پیمان سعدآباد آشکار شد، 160فرسخ از خاک ایران شامل مناطق (هشتادان، موسیآباد، شمتیغ و...) در شرق ایران به افغانستان واگذار شد و در مقابل قرار شد ایران و افغانستان بهطور مساوی از آب هیرمند استفاده کنند که این مورد با ساخت سدی روی هیرمند توسط افغانستان زیر پا گذاشته شد و ایران از حقابه خود محروم ماند.
اروندرود و مناطق نفتی بین قصرشیرین و خانقین
🔹رضاخان طی معاهده سعدآباد در سال 1316 مناطق نفتی مورد مناقشه در قصرشیرین و خانقین را به عراق واگذار کرده و حق کشتیرانی در اروندرود بهجز ۵کیلومتر از آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ را نیز از ایران سلب میکند. درواقع مسیر اروند بهکلی به عراق واگذار شد و مرزهای ایران تا حد سواحل شرقی اروند عقب نشست.
اترک
🔹مطابق پیمان آخال سرزمینهای شمالی اترک به روسیه واگذار شد؛ اما روسها با حملات پیاپی به ایران برخی سرزمینهای ایران شامل (سرخس کهنه، قصبه فیروزه، قریه حصار و حاشیه شیخحسینقلی) را اشغال کرده و مرز را 30کیلومتر به جنوب آورده و نهر موسیخانی را بهعنوان رود اترک قلمداد کردند. مطابق قرارداد 1921 دولت شوروی ریاکارانه پذیرفت مرزهای معاهده 1881 را به رسمیت شناخته و سرزمینهای اشغالی را به ایران واگذار کند؛ اما این اتفاق هیچوقت نیفتاد و رضاخان با سکوت مصلحتاندیشانه برای کسب قدرت به اشغال این مناطق رسمیت بخشید و مناطق جنوب اترک را به دولت شوروی هدیه داد.
ییلاق فیروزه
🔹مطابق قرارداد آخال در دوره قاجار نیز قصبه فیروزه بهطور رسمی به روسیه واگذار نشده بود و این مناطق مدتها در اشغال دولت شوروی باقی مانده بود؛ اما در زمان پادشاهی قاجار دولت شوروی براساس قرارداد 1921 متعهد شده بود که مناطق اشغالی در دوره روسیه تزاری ازجمله قصبه فیروزه را به ایران بازگرداند، بااینحال این تعهد هیچوقت اجرایی نشد و رضاشاه که مدتی قبل از کودتا جایگاه رئیسالوزرایی ایران را برعهده گرفته بود این حق را مسکوت میگذارد تا بتواند رضایت شوروی را برای انتقال حکومت کسب کند.
مناطق مرز شمالغرب
🔹در جریان اشغال ایران در جنگجهانی دوم ارتش شوروی با پیشروی در حدود مرزی آذربایجان مناطق (مغان، نمین، باغچهسرا، یدیاولر، دیمان، تازهکند و بهرامتپه) را مورد اشغال قرار داد که تا پایان دوره رضاشاه نیز هیچ تلاشی برای بازگرداندن این سرزمینها به ایران نشد و درنهایت در دوره زاهدی بخشی از این مناطق با قصبه فیروزه معاوضه شد و بخشی نیز برای همیشه از خاک ایران جدا شد.
بحرین
🔹در ۱۴دی سال ۱۳۴۷ محمدرضا پهلوی در گفتوگویی با مجله بیلتز سیاست انگلیس برای جدایی بحرین از ایران را استعماری میخواند؛ اما در قبال استقلال این کشور بهراحتی کوتاه میآید./ فرهیختگان
#خیانت_پهلوی
#حقارت_پهلوی
#جهاد_تبیین
✍دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com