با سلام، کتابخانه تخصصی به صورت استاندارد، پس از تعیین قلمرو کار و تامین منابع مالی و امکانات مکانی و لوازم کتابخانه ای، تمامی مواد و عناصری که در موضوع مربوطه میتوانند دخیل باشند، باید بالفعل یا بالقوه، به صورت حقیقی و مجازی تهیه نماید و بدون تردید، نخستین گام راهبردی، قبل از هر اقدام فیزیکی، ترسیم "نقشه راه" آن کتابخانه است، که تمامی فرایند کار را به صورت استاندارد، و بر اساس معیارها و شاخصها، بر اساس یک فرایند زمانی مشخص، بر پایه منابع مادی و معنوی ترسیم و معین شده باشد.
برای مثال اگر کسی یا نهادی قصد دارد، کتابخانه تخصصی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه، را بنیان نهد، پس از ترسیم دقیق نقشه راه، بر اساس کتابشناسیهایی که درباره حضرت نوشته شده، تمامی کتابهای چاپ شده به همه زبانها را با فرایندی برای کتابخانه تهیه نمایند، چه در قالب فیزیکی و چه مجازی.
نکته ای که برخی اجله سخت از آن غافل هستند اینکه، پژوهش "مرز زبانی" ندارد و منابع همه زبانها را به رسمیت میشناسد و به لحاظ علمی، پژوهشی که مبتنی بر منابع تک زبانی، مثلا عربی باشد فاقد ارزش علمی است، مگر در مقدمه کارش به صراحت محدوده زبانی منابعش را تعریف کرده باشد و قاعدتاً روی این مبنا یک کتابخانه تخصصی نمیتواند در تجمیع مصادر و مواد کتابخانه ای، نگاهی ملی گرایانه داشته باشد و برای مثال فقط منابع عربی را جمع نماید.
گام سوم بر اساس منابع مقاله شناختی، تمامی مقالاتی که به هر زبان درباره حضرت نوشته شده، چه به صورت فیزیکی و چه مجازی تهیه شود.
گام چهارم بر پایه فهارس الاطروحات والرسایل و منابع پایان نامه شناسی، هر آنچه در جهان درباره حضرت نوشته شده، تجمیع شود، حال اگر بشود خود یا تصویر کاغذی خود رسایل یا پایان نامه ها تهیه شود فبها و الا در قالب مجازی همچون pdf به صورت دیجیتالی تهیه شود و اگر نیز میسور نشد، چکیده آنها لاجرم باید تهیه شود.
گام بعدی مهم، بر اساس منابع نسخه شناختی و فهارس نسخ خطی، متن کامل تمامی نسخی که درباره حضرت نوشته شده است بایستی با فرایندی، تصویری کاعری یا دیجیتالی تهیه و آرشیو گردد و طبعا این بخش امری تخصصی و زمان بر و هزینه بر است.
گام بعدی بر پایه منابع اسنادی، از تمامی اسنادی که درباره حضرت هستند، مثل وقفیات، تصویری کاغذی یا دیجیتالی تهیه و آرشیو گردد.
موضوع مواد غیرکتابی مانند نرم افزارها، و نقشه ها و مواد بصری و صوتی از دیگر مواد لازم در کتابخانه های تخصصی است و همچنین منابع لازم پژوهشی برای نابینایان و ناشنوایان و اینها.
البته این موارد بایستی در نرم افزارهایی کتابخانه ای همچون آذرخش یا سیمرغ و. مانند آنها به نحو علمی و بر پایه اصول کتابداری، بانک داده ها و کتابخانه دیجیتال آنها درست شود تا بشود درون کتابخانه ای (اینترانت) یا بر بستر وب (اینترنتی) به محققان سرویس کامل داده شود.
گام بعدی که بسیار مهم است وجود فرد یا افرادی متخصص و آگاه (آشنا با مطالعات مربوط به حضرت) هست که بایستی در این مجموعه ها باشد، با اشرافی که بر موضوع دارند، محققان را یاری رسانند.
از اخرین کارهایی که بایستی در این کتابخانه تخصصی صورت گیرد آنالیز علمی داده های موجود در این کتابخانه است یا غیر آن است، که اگر صحیح باشد میتوان از آن به مأخذشناسی درباره حضرت تعبیر نمود. تمامی فهرست مطالب کتابها و عناوین مقالات و پایان نامه ها و نسخ خطی، بایستی «به نحو علمی» درهم کرد شده و به صورتی کاملا تخصصی، از سوی متخصصان آشنا به مطالعات مهدوی (و نه کتابداران)، دقیقا موضوع بندی شود تا هر محققی اگر مثلا در موضوع کیفیت تولد حضرت نیازمند پژوهشی است، متصدی کتابخانه بتواند، به صورتی روان، از تمامی منابع داخل کتابخانه ای و بیرون آن، از عنوان و مولف و جلد و صفحه اثر، یک خروجی تهیه نموده و به محقق ارائه دهد و طبعا هر کتابخانه تخصصی، به هر دلیل نتواند این امکان را فراهم سازد، استاندارد نیست!
روی همین موضوع مأخذشناسی، صرف نظر از موارد پیش گفته، چه بسیار منابعی داریم که موضوعش حضرت نیست اما به مناسبت در پاراگرافی یا فصلی از کتابی به آن حضرت، به مناسبت اشاره کرده است و این مأخذ شناسی میتواند کمک شایانی نماید.
پایان سخن اینکه یک کتابخانه تخصصی، طبق نقشه راه، منطقاً یک کار مقدمی برای ذی المقدمه ای بنیادی تر است، برای نمونه یک تاسیس یک کتابخانه تخصصی، در غایت انر خود، بایستی بتواند، مواد لازم برای نگارش یک دانشنامه درباره موضوع کتابخانه، یا کتابخانه جامع و. مرکزی دانشگاهی درباره موضوع مربوطه باشد و اصولا به نظر میرسد در زمان حاضر، دوره تاسیس کتابخانه، بدون در نظر داشتن ذی المقدمه اساسی آن، تا حدودی منقضی شده باشد، هر چند که تا رسیدن به این قلمروهای دقیق، به نظر میرسد فاصله زیاد باشد!
سخن درباره تاسیس یک کتابخاته تخصصی، فراوان است اما متاسفانه تاکنون، کمتر کتابخانه تخصصی سراغ داریم که چنین امکانی را ب