با سلام واحترام، حدود ۲۵ نسخه از آثار علامه مجلسی، از جمله تعدادی از مجلدات بحار الانوار به خط او (البته توجهداشته باشید بهندرت "تمام" مجلدی از بحار به خط علامه مجلسی بوده است، بلکه عمدتا بخشی از آن به خط اوست) متعلق مرحوم فخرالدین نصیری، حدود سالهای ۱۳۷۱-۱۳۷۲ش به کتابخانه آیت الله مرعشی منتقل گردیده است، همچنین تعدادی از مجلدات آن (صاحب مجموعه مدعی است ۱۱ جلد بخطه) نیز در یک کتابخانه شخصی در قم (غیر قابل دسترس) و به صورت پراکنده نیز مجلداتی از آن در جاهای دیگر نگهداری میشود (۱۶ جلد فهرستگان مشترک حدیث وعلومحدیث شیعه، چاپ دارالحدیث را ببینید)، شایسته ذکر است، عکسِ عمده نسخ بحار بخط مولف آن یا نسخی از بحار را که دارای انهائات واجازاتیاز مولف آن است، میتوانید در موسسه "مکتبة العلامة المجلسي" در قم (زیر نظر استاد سید حسن بروجردی) ملاحظه فرمایید، با سپاس?
سلام علیکم
پس از بررسی اجمالی در این خصوص به این نتیجه رسیدم:
ملاحظات:
1. این نوشتار پس از بررسی تواریخ مجلدات چاپ 25 جلدی بحار الانوار، و بررسی تواریخ 955 نسخه ای که در (دَنا) معرفى شده است، و بررسى برخى از نسخه هاى اصلى بحار كه دستياب بوده، تنظيم گردیده است.
2. بسیاری از نسخه هایی که در فهارس معرفی گردیده، تاریخ تالیف بعضی از مجلدات را گزارش کرده اند، و در صورتی که گزارش این نسخ با گزارش چاپ 25 جلدی یکسان باشد، در این نوشتار ذکر نمی گردد، و در غیر این صورت گزارش موجود در آن ها نقل خواهد شد.
3. باید تاکید شود که نتایج به دست آمده فقط بر اساس تواریخ موجود است، و 9 مجلد از بحار تا کنون گزارشی از تاریخ تالیف آن یافت نشده است.
🔸تاریخ اتمام کتاب شریف (بحار الانوار ) در سال 1103 هـ نبوده، بلكه آخرین تاريخ تاليفِ موجود از مجلدات بحار، متعلق به مجلّد چهاردهم یعنی کتاب السماء و العالم است، و آن: اواسط جمادى الثانيه سال 1104 هـ است.
چنانچه در مجلّد چهاردم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
ونیز در نسخه ای که محمد بن اسد الله در محرم سال 1032 هـ(در ذکر تاریخ اشتباه و تصحیفی رخ داده است) كتابت نموده همين تاريخ را گزارش نموده است [ر. ک: دنا 2: 378].
ونیز نسخه ی دیگر از همین مجلّد وجود دارد، كه در سال 1136 کتابت شده و همین تاریخ را به عنوان تاریخ تأليف گزارش میکند [ر. ک: دنا 2: 387].
وهمچنین نسخه ای از این مجلد را کاتبی به نام محمد باقر بن محمد تقی - که به احتمال قوی مولف باشد - در همین تاریخ کتابت کرده است [ر. ک: دنا 2: 385].
🔸وقدیمی ترین تاریخ تالیف از مجلدات بحار که دستیاب شد، وبه خط شریف علامه مجلسی نوشته شده است، متعلق است به فهرست بحار الانوار، و آن: سال 1070 هـ است.
🔹بنابراين تاليف بحار الانوار 34 سال زمان برده است، از سال 1070 هـ تا اواسط جمادى الثانيه 1104 هـ.
✅تاريخ تاليف مجلدات بحار الانوار به ترتيب شماره مجلدات به اين شرح است:
🔸فهرست بحار الأنوار:
سال 1070 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
🔸مجلّد 1:
قبل از تاريخ 18 جمادى الثانيه 1076 هـ؛ زيرا در اين تاريخ محمد باقر بن محمد حسين اصفهانى نسخه اى از اين مجلد را از روى نسخه اصل مؤلف كتابت نموده، وپس از چند بار مقابله، در ربیع الاول 1078 هـ آن را نزد مؤلف قرائت نموده است.[ر. ک: دنا 2: 378]
نسخه دیگری نیز وجود دارد [ر. ک: دنا 2: 397] که در تاریخ 1263 هـ كتابت شده، وتاریخ تالیف این مجلد را 1077 گزارش نموده است، که به نظر اشکال دارد، و با وجود خط مولف احتمال اول قوی تر است، مگر آنکه مولف دو مرتبه این مجلد را کتابت نموده باشد.
در مجلد اول از چاپ 25 جلدی بحار الانوار گزارشی از تاریخ تالیف نیافتم.
🔸مجلّد 2:
غرّة ربيع الثاني 1077 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نیز در مجلد دوم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 3:
11 محرّم الحرام 1080 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نيز در مجلد سوم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 4:
ربيع الثاني 1080 هـ،.
چنانچه در مجلد چهارم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 5:
رمضان 1077 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نیز در مجلّد پنجم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 6:
شب جمعه 20 رمضان 1084 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نيز در مجلّد ششم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 7:
ذي الحجّة 1086 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
ونيز در مجلّد هفتم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 8:
سلخ ذي الحجّة 1091 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نیز در مجلد هشتم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 9:
6 ربيع الثاني 1079 هـ.
چنانچه در مجلد نهم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 10:
سال 1077 هـ؛ زيرا شكر الله حسينى نسخه اى از اين مجلد را در روز جمعه در ماه شوال 1086 هـ كتابت نموده، وتاريخ تاليف آن را 1077 هـ گزارش نموده است. [ر. ک: دنا 2 : 378]
در مجلد دهم از چاپ 25 جلدی بحار تاریخی نیافتم؛ زیرا نسخه ای که از آن دست یابم بود ناقص الآخر بود.
🔸مجلّد 11:
شوال 1077 هـ.
چنانچه در مجلد یازدهم از چاپ 25 جلدی، و نسخه فوق الذکر [ر. ک: همان] گزارش شده است.
🔸مجلّد 12:
روز جمعه 17 ذي الحجّة 1077 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
در الذریعه (3: 21) سال 1078 هـ به عنوان تاريخ تاليف گزارش شده است، لکن نسخه ای از آن دستیاب نیست، وآنچه یقینی است، تاریخ اول است، مگر اینکه مؤلف نسخه دیگری نیز در تاریخ دوم نوشته باشد.
🔸مجلّد 13:
رجب 1078 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
چنانچه در مجلد سیزدهم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
فایل مجلدات مجله Der Islam ، دست یافتنی هست؟ خصوصا شماره 23 آن که ایوانف در آن ، کتاب ام الکتاب از میراث اسماعیلیه را به چاپ رسانده است. سپاس
جناب حسینی نژاد عزیز دست مریزاد، از مجلدات چهارگانه (هر یک در دو سه بخش) تاریخ نگارشهای فارسی (Persian literature) اثر سی. استوری، نسخه انگلیسی اصلی ان، در کشکول کبیر و پر برکتتان چیزی موجود هست (بنده فقط جلد پنجم، از فرانسیس بلویش را دارم)، ممنونم💐
از تمامی فرهیختگان و اساتیدی که در این گروه حضور دارند درخواست دارم مقالات خوبشان را که مرتبط با محورهای این دوفصنامه هست برای ما ارسال کنند و در پیشبرد بهتر این مجله به ما یاری رسانند. همچنین انتقادات و نکاتتان پیرامون مجله را نیز به بنده منعکس نمایید.
سپاس از شما
پیش از ظهر امروز پنجشنبه مورخ نوزده فروردینماه سال 1395ش توفیق یار شد و چند دقیقهای را مصدع جناب آقای دکتر رسول جعفریان شدم. محل دیدار، دفتر استاد واقع در کتابخانهی تخصصی تاریخ اسلام و ایران در شهر قم بود ...
آقای دکتر جعفریان استاد درس «تاریخ اسلام» حقیر در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران بود. سال 1363ش بود که آن درس شیرین را با ایشان گذراندم. یک بار نیز یادم هست در مسیر بازگشت از تهران به قم، سوار بر ماشینی عمومی، همسفر و همسخن استاد بودم. پس از آن نیز چند بار به اتفاق سرور فاضلم استاد سید مصطفی مطبعهچی در محل کتابخانهی تاریخ خدمتشان رسیدم. چند بار نیز طی این سالها تلفنی مزاحم استاد شدم و نظر مشورتیشان را جویا شدم. آقای دکتر جعفریان احتمالاً بدون آنکه خود خبر داشته باشد، حق بزرگی گردن حقیر در مطالعات صدرپژوهشیام دارد. حداقل به سه علت:
اولاً، بسیاری از منابع کتابخانهای را که مورد استفادهی دائم حقیر است، از طریق کتابخانهی تاریخ بود که طی این سالها تهیه کردم. کافی است نام کتاب را بدانید. خیلی راحت میتوانید در سایت کتابخانهی تاریخ جستوجو کنید. اگر کتاب موجود باشد، شمارهی قفسه، طبقه و ردیف آن را میخوانید و یک ساعت دیگر کتاب در اختیارتان است. آقای دکتر جعفریان مؤسس و رئیس این کتابخانه است ...
ثانیاً، اغلب مطبوعات قدیمی محلی یا حوزوی را که مورد استفادهی فراوان حقیر است، مثل هفتهنامهی استوار قم، یا نشریهی الاسلام انجمن صفاخانهی اصفهان، از طریق کتابخانهی مجلس شورای اسلامی بود که طی این سالها تهیه کردم. آقای دکتر جعفریان وقتی رئیس کتابخانهی مزبور بود، با خوشفکری تمام، دهها فقره از مطبوعات قدیمی ایران را جمعآوری، اسکن و دسترسی به آنها را با قرار دادنشان در سایت کتابخانه برای عموم پژوهشگران امکانپذیر کرد ...
ثالثاً، برخی از کتابهای بسیار قابل استفادهی بزرگانی مثل آیتالله سید محمدعلی روضاتی، با پیگیری و همت آقای دکتر جعفریان بود که منتشر شد. از جملهی این کتابها، دو کتاب خواندنی «اسناد خاندان روضاتیان» و «مجالس اهل ایمان» آن مرحوم است که در مطالعات صدرپژوهشی حقیر بسیار به کار آمد ...
خلاصه از صمیم قلب میگویم که جناب آقای دکتر جعفریان حق بزرگی به گردن مطالعات صدرپژوهشی حقیر دارد. اگر جای دیگری غیر از قم و تهران زندگی میکردم، نمیتوانستم این قدر راحت به این همه منبع و مرجع و مآخذ مهم دسترسی داشته باشم. طبیعتاً حقیر تنها یکی از هزاران پژوهشگری هستم که طی ربع قرن گذشته از برکات تلاشهای مدیریتی آقای دکتر جعفریان بهرهمند بودم. کاش در آینده فرصتی فراهم شود تا سکان وزارت ارشاد نیز چند سالی به دست جعفریان سپرده شود. شک ندارم که آنجا نیز متحول خواهد شد ...
در اینجا وظیفهی خود میدانم که از برادر بسیار عزیز، خوشذوق، پرتلاش و فاضلم، جناب استاد علیرضا اباذری نیز یاد کنم. این برادر محترم حکم دست راست آقای دکتر جعفریان را دارد و بیشک سهم بزرگی از موفقیت کتابخانهی تاریخ در قم، مرهون تلاشهای دلسوزانه، مخلصانه و هوشمندانهی ایشان است. برای این دو عزیز و همکارانشان بهترینها را آرزو دارم ...
کتاب یمینی شامل وقایع تاریخی از اواخر سامانیان تا زمان سلطان محمود است و در این میان عتبی مصنف کتاب، غزوات محمود غزنوی را در هند از قبیل غزوه بهاطیه، مولتان، بهیم نگرا، نارین، غور، ناردین، تانیشر و جز آن به شرح آورده و توان گفت که در این زمینه داد سخن را داده و گویی قدمبهقدم به دنبال سلطان رفته است. همچنین مصنف ذکر تاریخ سلسلههای دیگر این عهد را نیز فروگذار نکرده و جز سلسله سامانیان، درباره امرای سیستان، خلف بن احمد و جانشینانش، آل زیار، سیمجوریان، خانیان، آل فریغون، غوریان، پادشاهان غرجستان، دیلمیان، خوارزمشاهیان و افغانیان نیز شرحی آورده و از اینرو این کتاب یکی از مآخذ مهم و شایان توجه بشمار است. جنبه ادبی کتاب نیز بس مهم است. داستانهای دلکش و نغز، پندهای مؤثر و عبارات بدیع و ابیات شیوا و دلپذیر سراسر کتاب را فرا گرفته است. داستان گرفتاری «شار» پادشاه غرجستان به دست سلطان محمود که خود خالی از لطف نیست نمونهای از نثر فصیح و شیوا و پخته است.
نسخه های کتاب جامع المعارف سید عبد الله شبر را شاید بیست سال پیش بود که در کتابخانه شیخی های کرمان دیدم و آقای ابراهیمی لطف کرد و عکس دوره کامل آنها را به من داد که به چند مؤسسه دادم و از جمله مرکز دائره المعارف و نیز چند جایی در قم. سید عبد الله شبر چون با سید کاظم رشتی و شیخ احسایی مرتبط بوده و تعدادی از فرزندانش هم علاقمند به شیخیه بوده اند شیخی های کرمان به آثارش دلبستگی دارند و به دلیل همین ارتباط هم تعدادی از کتابهای شبر به خط خود او در کرمان موجود است در کتابخانه شیخی ها و از جمله این کتاب او. البته آن طور که به خاطر دارم دوره کامل نبود اما یک دوره دیگر به خط غیر شبر نیز در کتابخانه موجود بود که همه را لطف کرد. امیدوارم که در این چاپ از آن عکس ها استفاده کرده باشند. به هرحال کتاب جالبی است به سبک بحار الأنوار و البته اعتمادش به احادیث فقهی نیز بوده برخلاف بحار علامه مجلسی. یک فصل هم در آغاز فهرست منابع دارد به سبک مصادر بحار. مقداری از آثارش هم در کتابخانه کاشف الغطا هست. و از جمله به خط خودش. درباره او در کتاب تشیع در بستر تحول نوشته ام.
نسخه برگردان کتاب مختصر المراسم العلویه محقق حلی.. همراه با تصحیح متن آن و مقدمه ای خوب از دوست عزیز و فاضلم جناب آقای احمد علی مجید الحلی در نجف که توسط مرکز تراث الحله منتشر شده.
مقدمهٔ ایشان را قبل از انتشار خوانده ام بسیار عالی است و دارای فوائد و نکات تراجم شناختی جدیدی از علمای حله است که بسیار قابل استفاده می باشد..
این نسخه یکی از مواریث مهم شیعی است و بارها و بارها آن را در کتابخانهٔ کاشف الغطاء در نجف دست گرفته و آن را در جلد دوم نسخه های خطی این کتابخانه که در حال آماده سازی است فهرست کرده ام..
روی این نسخه سماعات و بلاغات مهمی از دانشمندان و مشایخ بزرگ مدرسه حله در قرن هفتم آمده.
اصل این کتاب در مجموعه ای است که کتاب دیگرش نسخه ای است به غایت مهم از پدر شیخ صدوق علی بن بابویه (متوفای ۳۲۹) که قرن ها مفقود بود. نام آن «رسالة الوالد إلى الولد» يا «رساله شرائع الاسلام» است.. مرحوم شيخ صدوق از اين كتاب فتوائی پدرش در من لایحضر الفقیه یاد می کند و بعدها تا قرن هشتم گزارشاتی پراکنده از آن در میراث فقهی امامیه دیده می شد و مهمترین منبع برای فتاوی علی بن بابویه به عنوان فقیه شیعه در قم استفاده می شد.
شنیده ام که مرحوم آقای بروجردی سعی تلاشی برای به دست آوردن نسخهٔ کتاب شرایع کرد و نهایتا موفق به رؤیت آن نشد.
خوشبختانه اخیرا همین کتاب نیز به همت دوست عزیزم جناب آقای غریفی در مرکز دراسات علمیه در نجف اشرف با تحقیقی عالمانه منتشر شد.
البته باید گفت چاپ نسخه برگردان (فاکسیمیل) نسخهٔ شرایع که به غایت پر اهمیت تر است نیز به همراه نسخهٔ مختصر المراسم العلویه منتشر شده ولی فقط از نسخه مراسم بر روی جلد یاد شده که صد البته باید نام شرایع نیز بر روی جلد می آمد.
در هر صورت انتشار این مجموعهٔ مهم را به دوست فاضلم جناب آقای حلی تبریک گفته و از خداوند متعال مزید توفیق را برایشان مسألت دارم..
@majlesilib
سلام علیکم سیدنا المعظّم
قرینهی انتساب این نسخه به حضرت علامه مجلسی قدّس سرّه را میدانید؟
این خط بسیار شباهت به خطّ شیخ عبد الله بحرانی صاحب عوالم دارد.. از آنجائی که علامه امینی قدّس سرّه نیز در الغدیر شرحی بر نهج البلاغه را به صاحب عوالم نسبت میدهند.. احتمال میدهم این درّهی ثمینه همان باشد
بر خود خواب یا مکاشفه ایرادی نیست و نیز کاری به اعتقادات نداریم ، بر آن باورم که نزدیک به یقین اتّفاق افتاده بنا بر اعتمادی که به بزرگان دارم . سوال من فقط راجع به بعد از آن اظهارات بود و سیر روایت .
آنچه که برای من مهم است این روایت هم نیست . بلکه نحوه دست بدست گشتن روایات و فرآیندهایی است که بر یک روایت و نقل منابع آن تأثیر میگذارد ، برایم مهم بود .
این مورد را مثال خوبی دیدم که بپرسم چرا به اینصورت دچار تردید قرار میگیرد . فلذا سوالی که مطرح شد از واقعیّات صد در صدی ماجرا است که در بیداری بر آن تأکید شده است . در مورد شعر شهریار حرف میزنیم .
بنده حقیر که به صورت مستقیم با کتابهای اهل سنت و وهابیت در برخورد مستقیم هستم و تقریبا تمامی چاپ ها و محققین و انتشارات های مهم اهل سنت را میشناسم، به یقین عرض میکنم که منشورات موسسه آل البیت و مکتبه مقدسه علامه مجلسی امروز در جهان اسلام، آبرویی تمام عیار برای شیعه و میراث کهن امامیه هست
و جا داره که دست استاد خودم، جناب موسوی بروجردی رو ببوسم بابت این نهضت احیاگری که به نحو احسن به انجام رسوندن
#مقاله
سرگذشت حسرت انگیز یکی از نفیس ترین نسخه های خطی فارسی ایران
یادداشتی از مهدی بیانی
در سال ۱۳۱۸ که آن هنگام نیز بندۀ نگارنده افتخار خدمتگزاری کتب خانۀ ملی را داشتم، روزی نسخه ای خطی برای فروش به این جانب عرضه شد و با مختصر مطالعه ای دریافتیم که یکی از مهم ترین کتاب ها و نسخۀ منحصر تصنیفی را در دست دارم که لااقل نهصد سال از عمر آن گذشته و از آسیب تندباد حوادث و دستخوش چپاول مغول و تاتار مصون مانده است.
http://www.almajlesilib.com/post/376
سلام علیکم
پس از بررسی اجمالی در این خصوص به این نتیجه رسیدم:
ملاحظات:
1. این نوشتار پس از بررسی تواریخ مجلدات چاپ 25 جلدی بحار الانوار، و بررسی تواریخ 955 نسخه ای که در (دَنا) معرفى شده است، و بررسى برخى از نسخه هاى اصلى بحار كه دستياب بوده، تنظيم گردیده است.
2. بسیاری از نسخه هایی که در فهارس معرفی گردیده، تاریخ تالیف بعضی از مجلدات را گزارش کرده اند، و در صورتی که گزارش این نسخ با گزارش چاپ 25 جلدی یکسان باشد، در این نوشتار ذکر نمی گردد، و در غیر این صورت گزارش موجود در آن ها نقل خواهد شد.
3. باید تاکید شود که نتایج به دست آمده فقط بر اساس تواریخ موجود است، و 9 مجلد از بحار تا کنون گزارشی از تاریخ تالیف آن یافت نشده است.
🔸تاریخ اتمام کتاب شریف (بحار الانوار ) در سال 1103 هـ نبوده، بلكه آخرین تاريخ تاليفِ موجود از مجلدات بحار، متعلق به مجلّد چهاردهم یعنی کتاب السماء و العالم است، و آن: اواسط جمادى الثانيه سال 1104 هـ است.
چنانچه در مجلّد چهاردم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
ونیز در نسخه ای که محمد بن اسد الله در محرم سال 1032 هـ(در ذکر تاریخ اشتباه و تصحیفی رخ داده است) كتابت نموده همين تاريخ را گزارش نموده است [ر. ک: دنا 2: 378].
ونیز نسخه ی دیگر از همین مجلّد وجود دارد، كه در سال 1136 کتابت شده و همین تاریخ را به عنوان تاریخ تأليف گزارش میکند [ر. ک: دنا 2: 387].
وهمچنین نسخه ای از این مجلد را کاتبی به نام محمد باقر بن محمد تقی - که به احتمال قوی مولف باشد - در همین تاریخ کتابت کرده است [ر. ک: دنا 2: 385].
🔸وقدیمی ترین تاریخ تالیف از مجلدات بحار که دستیاب شد، وبه خط شریف علامه مجلسی نوشته شده است، متعلق است به فهرست بحار الانوار، و آن: سال 1070 هـ است.
🔹بنابراين تاليف بحار الانوار 34 سال زمان برده است، از سال 1070 هـ تا اواسط جمادى الثانيه 1104 هـ.
✅تاريخ تاليف مجلدات بحار الانوار به ترتيب شماره مجلدات به اين شرح است:
🔸فهرست بحار الأنوار:
سال 1070 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
🔸مجلّد 1:
قبل از تاريخ 18 جمادى الثانيه 1076 هـ؛ زيرا در اين تاريخ محمد باقر بن محمد حسين اصفهانى نسخه اى از اين مجلد را از روى نسخه اصل مؤلف كتابت نموده، وپس از چند بار مقابله، در ربیع الاول 1078 هـ آن را نزد مؤلف قرائت نموده است.[ر. ک: دنا 2: 378]
نسخه دیگری نیز وجود دارد [ر. ک: دنا 2: 397] که در تاریخ 1263 هـ كتابت شده، وتاریخ تالیف این مجلد را 1077 گزارش نموده است، که به نظر اشکال دارد، و با وجود خط مولف احتمال اول قوی تر است، مگر آنکه مولف دو مرتبه این مجلد را کتابت نموده باشد.
در مجلد اول از چاپ 25 جلدی بحار الانوار گزارشی از تاریخ تالیف نیافتم.
🔸مجلّد 2:
غرّة ربيع الثاني 1077 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نیز در مجلد دوم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 3:
11 محرّم الحرام 1080 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نيز در مجلد سوم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 4:
ربيع الثاني 1080 هـ،.
چنانچه در مجلد چهارم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 5:
رمضان 1077 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نیز در مجلّد پنجم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 6:
شب جمعه 20 رمضان 1084 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نيز در مجلّد ششم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 7:
ذي الحجّة 1086 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
ونيز در مجلّد هفتم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 8:
سلخ ذي الحجّة 1091 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نیز در مجلد هشتم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 9:
6 ربيع الثاني 1079 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
و نيز در مجلد نهم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
🔸مجلّد 10:
سال 1077 هـ؛ زيرا شكر الله حسينى نسخه اى از اين مجلد را در روز جمعه در ماه شوال 1086 هـ كتابت نموده، وتاريخ تاليف آن را 1077 هـ گزارش نموده است. [ر. ک: دنا 2 : 378]
در مجلد دهم از چاپ 25 جلدی بحار تاریخی نیافتم؛ زیرا نسخه ای که از آن دست یابم بود ناقص الآخر بود.
🔸مجلّد 11:
شوال 1077 هـ.
چنانچه در مجلد یازدهم از چاپ 25 جلدی، و نسخه فوق الذکر [ر. ک: همان] گزارش شده است.
🔸مجلّد 12:
روز جمعه 17 ذي الحجّة 1077 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
در الذریعه (3: 21) سال 1078 هـ به عنوان تاريخ تاليف گزارش شده است، لکن نسخه ای از آن دستیاب نیست، وآنچه یقینی است، تاریخ اول است، مگر اینکه مؤلف نسخه دیگری نیز در تاریخ دوم نوشته باشد.
🔸مجلّد 13:
رجب 1078 هـ.
اين مجلّد به دست خط مؤلف موجود است.
چنانچه در مجلد سیزدهم از چاپ 25 جلدی گزارش شده است.
تا جایی که حقیر یادم هست ذهبی در بحث ابن ابی دارم فاطمیه را نقل کرد که گفت ابن ابی دارم وقتی در حال احتضار بود کسی پیشش امد و گفت ان عمر ضرب علی بطن فاطمه و ابن ابی دارم هم تایید کرد و به خاطر همین عالم مصری راوی این داستان(اسمش یادم نیست)گفت که دیگر ابن ابی دارم را ترک کردم.بعد ذهبی گفت قلت شیخ ضال....
فایلهایی که در گروهها و کتابهای مختلف از این کتاب هست ، گویا کامل نیست
حقیر فایل کامل دو جلدی را نیاز دارم
ممنونم از شما
بله بنده آن فهرست را دیده ام و فایل آن نیز در فضای مجازی هست .
از دوستی که در ترکیه دارم کمک خواستم ولی موفق به یافتن آن کتابخانه نشد .
بله درسته البته مقدمتا باید الذریعه به خط مرحوم آقا بزرگ را ببینید آیا این مداخل در نسخه الذریعه به خط ایشان نیز هست؟ واقع امر این است نسخه چاپی الذریعه (به جز چند جلد نخست آن که زیر نظر خود آن مرحوم نشر یافته) به جهت تصرفاتی که برخی بستگان ایشان، هنگام تصحیح و چاپ آن داشتهاند، برخی مداخل، بما لایرضی صاحبه، به آن اثر افزوده شده است.
♦️انواع خط در ایران باستان
انواع خطوطی که در ایران باستان مورد استفاده قرار می گرفت عبارتند از: خط میخی، خط سومری، خط اَکَدی، خط ایلامی، خط آرامی، خط پهلوی، خط اوستایی، خط مانوی، خط سُغدی، خط برهمایی. مهم ترین آنها به اختصار معرفی می گردند.
♦️خط میخی
خط میخی که علامت هایی شبیه به میخ دارد، در کتیبه نگاری های کهن به کار می رفته است. اصل این خط در بین النهرین و به دست سومریان تنظیم شد و دیگر تمدن های بین النهرین نیز از آن بهره بردند. کاربرد این خط در ایران احتمالا به دوران قبل از کوروش هخامنشی می رسد اما به طور فراگیر از دوره داریوش مورد استفاده قرار گرفت.
به دلیل هم جواری ایران به بین النهرین و فتوحات ایران در غلبه بر این تمدن ها، علاوه بر فارسی باستان، زبان بین النهرین نیز در حجاری کتیبه ها مورد استفاده قرار می گرفت بنابر این برخی از کتیبه های موجود، به سه زبان فارسی باستان، آکدی و ایلامی نوشته شده است. منشور کوروش بزرگ به خط میخی میباشد
♦️خط آرامی
یکی از کهن ترین و مهم ترین خطوط باستان، خط آرامی است که می توان آن را مادر تمام خطوط الفبایی دانست. آرامی ها که مردمی تاجر پیشه بودند به زبانی ساده سخن می گفتند. این سادگی سبب شده تا زبان آنها به سرعت در خاورمیانه گسترش یابد و به صورت یک زبان بین المللی درآید. خط آرامی در ابتدا برای امور بازرگانی به کار می رفت و سپس وسیلۀ نوشتن عمومی شد.
هخامنشیان نیز زبان آرامی را زبان رسمی خود ساختند و در تمام قلمروشان به کار بردند. پس از انقراض هخامنشیان تا اوایل سدۀ سوم پیش از میلاد، این زبان کم کم رو به خاموشی گذاشت.
♦️خط پهلوی
خط پهلوی در دوران ساسانیان برای نوشتن زبان فارسی آن دوران، یعنی «پارسی میانه»، از خط آرامی گرفته شد. این خط تا سه قرن پس از اسلام در سنگ نوشته ها، سکه ها، اسناد، معاملات و رسالاتی که به زبان پهلوانیک و پارسیک نوشته می شد، به کار می رفت. خط پهلوی خط ناقصی بود که خواندن آن بسیار مشکل بوده و هست.
♦️خط اوستایی یا دین دبیری
زبانی که کتاب مقدس مزدیسنا بدان تالیف شده زبان اوستایی نامیده می شود و خطی را نیز که اوستا بدان نوشته شده، خط اوستایی نامیده شد. این خط را نویسندگان اسلامی دین دبیره و دفیره یاد کرده اند که امروزه به آن دین دبیری می گوییم.
♦️خط مانوی
بعد از ظهور مانی (۲۱۵-۲۷۷م) و مذهب او، خط مانویان نیز در ایران و سایر ممالکی که مذهب مانوی داشتند رواج یافت. مانی خط خود را از الفبای تَدمُری اقتباس کرده است. الفبای مانوی از راست به چپ نوشته می شود و حرف های آن به هم نمیچسبد. آثار نفیس این خط در ترکستان چین کشف شده که با قلمی زیبا و خوانا روی کاغذهای مرغوب و با مرکب های رنگارنگ نوشته شده است.
💥
✍🏻 توضیحات استاد جزایری دربارهٔ تصحیح جدید رسالهٔ الولایة
🔹 بسم الله الرّحمن الرّحیم
🔸 رسالهٔ شریفهٔ الولایة، تألیف علّامهٔ عالیمقام طباطبائی، در نزد کسانی که با علوم عقلیّه و معرفت نفس و سیر و سلوک آشنایی دارند، متنی شناختهشده و دارای جایگاهی بسیار مهم است؛ بهطوری که میتوان آن را یکی از شاهکارهای علّامه دانست.
🔹 امّا امتیازات این چاپ نسبت به چاپهای قبلی به قرار ذیل است:
🔸 ۱- تاکنون چاپهای متعدّدی از این رسالهٔ شریفه ارائه گردیده که غالباً دارای اغلاط میباشند. تا آنکه به لطف خداوند، نسخهٔ دستخطّ مرحوم مصنّف به دست آمد و اینبار با دقّت فراوان، مطابق با دستخطّ مرحوم علّامه به چاپ رسید.
🔹 ۲- مقدّمهٔ توضیحی نیز بر آن نوشته شد که پنج فصل رساله را به صورت مختصر و مفید تا اندازهای شرح داده و مقصود مصنّف عالیمقام را بیان میکند.
🔸 ۳- در بعضی موارد، نسخهٔ اصلی نیز دارای مسامحاتی میباشد که در پاورقیها تذکّر داده شده است.
🔹 عزیزانی که تمایل به تهیّهٔ این نسخه از رسالهٔ الولایة دارند، از طریق واتساَپ به آقای حبیب محمودی (۰۹۳۷۶۱۳۵۷۴۸) سفارش دهند.
🔸 ضمناً قیمت هر جلد به صورت تک: ۳۵ هزار تومان، و به صورت تعداد: ۳۰ هزار تومان خواهد بود.
#استاد_جزایری
@cheraghe_motaleeh
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com