قناة

مكتبة المجلسي ودارالتراث

مكتبة المجلسي ودارالتراث
362
عددالاعضاء
6,720
Links
2,743
Files
2,161
Videos
20,385
Photo
وصف القناة
"گعده گاه اهل تراث"
نقد فلسفه ( نامتناهی )
مهمترین دلیلی که فلاسفه متاخر بر وحدت وجود ارائه کرده اند این است که می گویند : خدا نامتناهی است و در کنار وجود نامتناهی فرض وجودی دیگر محال است و الا لازم می آید که وجود خدا محدود شود به عدم آن .
در تفسیر المیزان جلد 6 صفحه 86 به بعد در این مورد توضیحاتی ارائه شده تا اینکه نهایتا در صفحه 103 می فرماید : تمام صحابه و تابعین تا سال هزار هجری این بحث شریف را مهمل گذاشته اند و در توحید بیش از وحدت عددی را ارائه نداده اند ، و اولین بار فلاسفه اسلامی بوده اند که این معنا ( نامتناهی بودن وجود حق ) را از روایات استفاده کرده اند .
ابتداء برای روشن شدن مدعای وحدت وجودیان چند عبارت از نقل می شود :
1 - الفصل (12) فی ان واجب الوجود تمام الاشیاء و کل الموجودات . هذا من الغوامض الالهیه التی یستصعب ادراکه الا علی من آتاه الله من لدنه علما و حکمه ، لکن البرهان قائم علی ان کل بسیط الحقیقه کل الاشیاء الوجودیه الا ما یتعلق بالنقائص و الاعدام ، و الواجب تعالی بسیط الحقیقه واحد من جمیع الوجوه ، فهو کل الوجود کما ان کله الوجود . ( اسفار : 110/6 )
2 - ان کل هویه صح ان یسلب عنها شیء بالنظر الی حد وجودها ، فهی متحصله من ایجاب و سلب ، کالانسان مثلا هو انسان و لیس بفرس ... و تنعکس النتیجه بعکس النقیض الی ان کل ذات بسیطه الحقیقه فانها لا یسلب عنها کمال وجودی ... لان کل کمال وجودی ممکن فانه معلول مفاض من علته ... و معطی الشیء لا یکون فاقدا له ، فله تعالی کل کمال وجودی من غیر ان یداخله عدم . ( نهایه الحکمه : 336 )
3 - ان تقرر عدم المعلول فی مرتبه العله لا ینافی ما تقرر فی محله ان العله تمام وجود معلولها و کماله ، لان المنفی من مرتبه وجود العله هو المعلول بحده لا وجوده من حیث انه وجود ماخوذ عنها . ( نهایه الحکمه : 290 )
4 - ان وحده الوجود ان لم تکن صحیحه فیلزم ان یکون الحق تعالی محدودا . ( رساله انه الحق ، حسن زاده آملی ، 66 )
5 - اگر هستی خدای سبحان نامحدود است ، دیگر در قبال هستی نامحدود ، هستیهای دیگر - خواه محدود یا نامحدود - فرض صحیح ندارد . ( شمس الوحی تبریزی ، جوادی آملی ، 285 )
اینکه وجود نامتناهی جائی برای غیر نمی گذارد در صورتی است که آن وجود وجودی امتدادی باشد که با پر کردنش همه مکانها را جائی برای غیر نگذارد .
ابتداء عبارتی را نقل می کنیم که نامتناهی به این معنا قبل از سال هزار هجری هم مطرح بوده منتها مورد پذیرش نبوده است .
" ان ذات الباری تعالی غیر متناهیه لا علی معنی ان امتداد ذاته غیر متناه ، فانه سبحانه لیس بذی امتداد بل بمعنی ان الموضوع الذی یصدق علیه النهایه لیس بمتحقق فی حقه سبحانه ، فقلنا ان ذاته غیر متناهیه ، کما یقول المهندس ان النقطه غیر متناهیه لا علی معنی ان لها امتداد غیر متناه فانها لیست بممتده اصلا بل علی معنی ان الامر الذی تصدق علیه النهایه و هو الامتداد لا یصدق علیها فاذن صدق علیها انها غیر متناهیه . ( شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، 325/3 )
تناهی و عدم تناهی ملکه و عدم هستند برای موجودات متجزی ، اما خداوند تبارک و تعالی که موجودی مجرد و غیر متجزی است متصف به آن نمی شود ، لذا اطلاق نامتناهی به معنای مذکور بر خداوند تبارک و تعالی غلط است .
در شرح تجرید می فرماید : اعلم ان التناهی و عدمه الخاص به - اعنی عدم الملکه و هو عدم التناهی عما من شانه ان یکون متناهیا - انما یعرضان بالذات للکم . ( ص 190 ) که در فلسفه نیز همین مسئله مورد پذیرش قرار گرفته ( یختص الکم بخواص ... النهایه و اللا نهایه . بدایه الحکمه ، 101 ) ولی متاسفانه با غفلت از این مبنا نامتناهی ای که مختص به کمیات است را در مورد خدا مورد استفاده قرار داده اند لذا نتیجه وحدت وجود از آن گرفته اند چرا که اگر مراد از نامتناهی بودن واجب ( الکلمات الاربع - بسیط الحقیقه کل الاشیاء و الصمد و غیر المتناهی و وحده الوجود - معناها واحد . تعلیقه بر تجرید ، حسن زاده آملی ، 129 ) معنای مذکور نباشد نتیجه فوق را نخواهد داد .
این اشکال به مکتب تفکیک نیز وارد است چرا که نامتناهی به معنای فلسفی را در مورد خدا معتقدند لذا میرزای اصفهانی می نویسد : ان کنه توحیده و عدم محدودیه ذاته تعالی بالاعدام لا یعرف الا به تعالی . ( ابواب الهدی ، 153 )
قال ابو جعفر (ع) : لا یقال له قلیل و کثیر ، و لکنه القدیم فی ذاته ، لان ما سوی الواحد متجزئ و الله واحد لا متجزئ و لا متوهم بالقله و الکثره ، کل متجزئ او متوهم بالقله و الکثره فهو مخلوق دال علی خالق له . ( التوحید ، 193 )
Forwarded From مرکز کتاب پژوهی ایران
📗📔 کتاب‌فروشی‌های مشهد به روایت محمدرضا شفیعی کدکنی

نخستین کتاب‌فروشی‌هایی که در روزگار خردسالی جلب توجه مرا می‌کرد، پیش از آنکه خواندن و نوشتن یاد بگیرم (و من به درستی نمی‌دانم که خواندن و نوشتن را کی یاد گرفتم زیرا هرگز به مدرسه نرفتم تا از روزی معیّن خواندن و نوشتن بیاموزم) کتابفروشی‌های بساطیی بود که در پیرامون حرم حضرت رضا بساط می‌کردند و بعدها که در سن 5-6 سالگی خواندن و نوشتن را عملاً آموختم به یاد می‌آورم که در کنار قرآن و عمّ جزو و مفاتیح و زیارتنامه‌ها مقداری کتب مطلوب عامۀ مردم داشتند از قبیل رستم‌نامه و حسین کرد و بهرام و گلندام و سلیم جواهری و خزاین الاشعار و دیگر دیوانهای شاعران مذهبی از قبیل جودی و نخستین کتابی که در خریدن آن حضور داشتم دیوان وفائی شوشتری بود که مرحومۀ مادرم ـ وقتی از حرم حضرت رضا برمی‌گشتیم ـ از یک کتابفروشی‌یی که در اول خیابان طهران و در حوالی کوچۀ گندم آباد بود، خرید و من معنی کلمۀ «دیوان» را نمی‌دانستم و آن را با کلمۀ «دیوانه» غالباً مرتبط می‌کردم و «دیوانه وفائی» می‌گفتم و مادرم که این را توهینی به آن شاعر می‌دانست برنمی‌تافت و از سوی من استغفار می‌کرد زیرا وفایی از مرثیه سرایان اهل بیت بود و در نظر مادرم، در حدّ یک قدّیس. آن دیوان وفایی هنوز هم در میان کتابهای من باقی است... در مسیر منزل ما در خیابان طهران ... به سوی حرم، ... یک کتابفروشی وجود داشت که شاید مرتبط با چاپخانۀ فیروزیان بود. چاپخانۀ فیروزیان در آن سالها، یعنی سن حدود 13-14 سالگی من، کتاب هم ظاهراً چاپ می‌کرد. یکی از کتابهایی که چاپ کرده بود و هرگز آن را از یاد نمی‌برم مجموعۀ شعری بود از مرحوم میرهادی ربانی. تصور می‌کنم اگر روزی بخواهند نمایشگاهی از تحولات هنر گرافیکی ایران و هنر روی جلدسازی، فراهم آورند، حضور نسخه‌ای از کتاب «زبان دل» مرحوم ربانی که به وسیلۀ چاپخانۀ فیروزیان چاپ شده بود بسیار ضروری است. عکس یک «دل گوسفند» که در کنارِ آن زبانی هم وجود دارد، طراحی کرده بودند.
منبع: افشار، ایرج (1387)، کتابفروشی، ج2، صص23-24
@Ketabpazhohi
Forwarded From نور سیاه
اندر مقامات مظفرالدین شاه
(با یادی از هما ناطق)
امروز برای کاری به مقاله درخشان هما ناطق با عنوان «عدل مظفری»مراجعه داشتم.ناطق محقق کاربلدی بود. موضوع تحقیقاتش بکر و مفید بود. در تتبعاتش بیشتر به منابع نادست‌فرسود و اسناد جدید مراجعه می کرد. همت بلندی در مراجعه به منابع پرشمار فارسی و فرنگی داشت و کتابنامه آثارش پرملاط و راهگشاست. منطق متینی در ارزیابی اسناد و تطبیق آنها داشت. نظم عبوس «استادش» فریدون آدمیت به نوشته های او نیز سرایت کرده بود. نثرش روشن بود و به شایستگی بار تحقیقاتش را می کشید. به نظرم نثر ناطق از نثر آدمیت بهتر بود. ایراد هما ناطق این بود که نوشته هایش تا آخر عمر از افسون ایدئولوژی پیراسته نبود. او در تحقیقاتش بی‌طرف نبود؛ مثل استادش آدمیت. لحن نوشته هایش نیز بی طرفانه نیست. دندان قروچه های سیاسی و ایدئولوژیکش را می توانید در سطور تتبعات تاریخی اش حس کنید. بین السطور که بماند! من ناطق را از نوزده سال پیش و با خواندن مقاله ای که درباره تأثیر اجتماعی و اقتصادی بیماری وبا در دوره قاجار نوشته بود، کشف کردم. برایم آن مقاله بسیار جذاب و آموزنده بود. چه لذتی از خواندن کتابش درباره میرزا رضای کرمانی بردم. آن کتاب را از برادران افست کننده کتابهای نایاب در جلوی سردر دانشگاه تهران خریدم. نامه‌های تبعید میرزا آقاخان کرمانی ،ایران در راه‌یابی فرهنگی ،کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران ، پژوهشهایی جذاب و محترم بودند. آنقدر محترم که دلم نیامد وقتی ناطق کتاب ناخوب « در بزم حافظ خوشخوان» را نوشت و من آن را به قیمتی گزاف خریدم،نقدش کنم. گذاشتمش به حساب می لرزد دلم دستم های همه مان در برابر شعر حافظ . کوشیدم آنهمه مقالات و نوشته های عالی او را به خاطر بیاورم.چگونه می توانستم مؤلف کتاب درجه یک«بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهي و رژي تنباکو (بر پايه آرشيو امين‌الضرب)» را بیازارم. به یاد کتاب او و آدمیت افتادم؛«افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار» که کتابی مبنایی و پیشاهنگ بود.بگذریم.
ناطق در مقاله «عدل مظفری» با تحقیقی عالی و عادلانه سیمای مضحک و ذلیل و البته واقعی این شاه خرفت و خرافاتی را ترسیم کرده. ( ره‌آورد، ش89،صص 123-151) .می شود گفت که تقریبا به تمام منابع اصلی رجوع کرد جز خاطرات احتشام السلطنه. میرزا محمود خان احتشام السلطنه (1279ق-1314ش) از رجال برجسته عصر مظفری و مشروطه بود. بعد از تحقق مشروطه و تشکیل مجلس اول، به ریاست مجلس رسید ولی استعفا داد. رئیس مجلس خوب و کارآمدی هم بود. سخت حامی مشروطه بود.از بنیانگذاران عدالتخانه و از فعالان ترویج مدارس و معارف جدید بود. فی الجمله مرد روشنی بود. بعد از ریاست مجلس هم وزیر مختار و سفیر و وزیر شد.درباره او کتاب خوبی نوشته شده.(زندگی نامه سیاسی اجتماعی احتشام السلطنه، فرشید مهری، 1386). خاطرات احتشام السلطنه با همه اما و اگرهایی که در اصالت برخی از قسمتهایش وجود دارد، مأخذ مهمی درباره آن عصر و از منابع کم مانند در شناخت مظفرالدین شاه است . من تعجب می کنم که ناطق به این کتاب توجه نکرد با اینکه آدمیت درباب اهمیت آن تذکری بلیغ داده بود.
برای اینکه مظنه به دستتان بیاید و مظفرالدین شاه را بهتر بشناسید،مطلب زیر را از خاطرات احتشام السلطنه بخوانید:
«شاه در سفر بود. من [= احتشام‌السلطنه] و اعضای سفارت در حضور شاه [= مظفرالدین شاه باقی ماندیم. دکتر فلاندر طبیب سفارت را به حضور ملوکانه معرفی کردم. شاه او را نزدیک خود طلبیده و مرا مترجم قرار داد و گفت:« صدق‌الدوله پیشخدمت مخصوص و طرف اعتماد من می باشد و در محل مخصوص [=مقعدش] عارضه‌ای دارد و محتاج عمل می باشد. او را در برلین باقی می گذارم که شما عملش نمائید». بعد اضافه کرد: «وقتی شخص دستش را در فلان جای او می کند چند سانتیمتر بالاتر غده‌ای است که باید برداشته شود»!
هرقدر به فارسی به شاه عرض کردم که این شخص خودش جراح است و صدق‌الدوله را معاینه خواهد کرد، تحقیقات و معاینات لازم را انجام خواهد داد، و هیچ لزومی ندارد اعلیحضرت نوع مرض و محل دقیق غده را برای دکتر شرح دهید، و صلاح نیست این اظهارات ملوکانه را ترجمه کنم، عرایضم ثمری نبخشید. شاه پس از اینکه از جانب من مأیوس شد با عصبانیت مهندس‌الممالک را که حاضر بود مترجم قرار داد و او با آب و تاب فراوان وضع درون مقعد صدق‌الدوله را برای دکتر تشریح کرد. فلاندر با یک تبسم پر از استهزا به آن توضیحات گوش داد و این معما برای همیشه در خاطرش ماند که اعلیحضرت پادشاه ایران چگونه این همه اطلاعات دقیق از وضع درون مقعد پیشخدمت مخصوص خود دارند!». ( ص 490).
البته که چنین پرسشهای خنکی می بایست در ذهن ساده طبیب «فرنگی » بماند. او که مثل من و شما نمی دانست: جام جهان‌نماست ضمیر منیر شاه ... و ز ملک تا ملکوتش حجاب برگیرند...
https://t.me/n00re30yah
Forwarded From حقیقت باستان
.
⚀اگر توانایی انسان بر اساس این سه ملاک اندازه گیری شود:
✔بزرگی برنامه
✔محدودیت امکانات
✔و عظمت نتایج به دست آمده
👈چه کسی جرأت دارد بزرگان تاریخ مدرن را با ( #محمد) مقایسه کند.
.
#آلفونس_دو_لامارتین
فیلسوف، نویسنده، شاعر و سیاستمدار نامدار فرانسه
.
⚀Si la grandeur du dessein, la petitesse des moyens, l'immensité du résultat sont les trois mesures du génie de l'homme, qui osera comparer humainement un grand homme de l'histoire moderne à #Mahomet ?
.
📚Histoire de la Turquie, 1, Volume 8. Page 277
By #Alphonse_de_Lamartine
.
#پیامبر_اکرم
#پیامبر_رحمت
#پیامبر_مهربانی
#حضرت_محمد #حضرت_محمد_ص #حضرت_محمد_صل_الله_علیه_وآله_وسلم

✅ @h4ghighat
یعنی شما معتقدی هستید آیت الله هاشمی رفسنجانی رضوا
نه شاید مرغ بهشت باشد البته مرغی بدون خروس
البته بهتر این است که از سیاست به در رویم وبه بحث نیک مورد نظر اصحاب کاپردازیم
این مرد 20 سال از عمر خود را به ساخت موزەی فلسطین اختصاص داد، چرا موزەی فلسطین مهم است؟

مرتبط با پست قبلی:
t.me/iArtist/7694

@iArtist | رسانه هنرمند و اثرش
نخستین موزه تاریخ فلسطین افتتاح شد و آثارشگرفی از فرهنگ و هنر فلسطین به نمایش گذاشته شد

@iArtist | رسانه هنرمند و اثرش
Forwarded From میراث مکتوب شیعه
@h_m_Borujerdi
Forwarded From میراث مکتوب شیعه
نسخه ای بسیار مهم از قرن ششم هجری از کتاب النجاة ابن سینا در کتابخانۀ سلیمانیه در ترکیه. بر روی این نسخه بلاغ های مقاله با نسخه ابن سینا و حواشی بسیار مهمی آمده است و در تملک عالم شیعی و فاضل سيّد مجد الدين احمد بن حسن بن علي بن خليفة الآوي الحسيني بوده. او تمام نسخه های خود را در سال 775 هجری قمری وقف خزانۀ مخطوطات عتبۀ امیر المؤمنین علیه الصلاة والسلام در نجف اشرف کرده است.
@h_m_Borujerdi