" در نشئه عنصری وصلتی اعظم از نکاح نیست ( نکاح به معنی لغوی آن که جماع است ) لهذا شهوت همه اجزای مرد را فرا می گیرد و لذا مامور به اغتسال از نکاح شد ... چه اینکه حق تعالی بر عبد خود غیور است ( این سخن شیخ تمهید است برای اغتسال زوجین ) یعنی غیور است بر بنده خود که اعتقاد کند که به غیر او سبحانه لذت می برد . پس او را به غسل کردن تطهیر نمود تا از این تطهیر عبد برگردد و به حق بنگرد . پس حق را در آن کسی ( یعنی در مراه ) که عبد در او فانی شده بود مشاهده کند . چه اینکه در واقع و نفس الامر التذاذ به حق است نه به غیر حق ... پس شهود رجل ، حق تعالی را در مراه ( یعنی در حین مواقعه ) اتم و اکمل است . زیرا رجل ، حق را در مراه مشاهده می کند از آن حیث که حق فاعل و منفعل است .
این سخن شیخ مثل دیگر مطالب این کتاب مبتنی بر وحدت شخصیه وجود منظور در مظاهر و مرایاست .
از این بیانات شیخ یکی از اسرار حدیث تثلیث ، حب نساء و طیب و صلات که گفته آمد معلوم شده است . پس از این جهت رسول الله (ص) محب نساء بود که کمال شهود حق در نساء است . چه اینکه حق تعالی هیچ گاه مجرد از مواد ( یعنی مظاهر و مجالی ) مشاهده نمی شود زیرا حق تعالی به حسب ذات غنی از عالمیان است ( و شهود او مجرد از آنها یعنی مواد و عالمین امکان ندارد ) پس چون امر از این وجه ممتنع است و شهادت ( یعنی شهود ) نمی باشد مگر در ماده پس شهود حق در نساء عند المواقعه اعظم شهود و اکمل آن است " . ( ممد الهمم در شرح فصوص الحکم ، حسن زاده آملی ، 607 )