◼️ نمونهای از عملکرد ایجابی امامان علیهمالسلام در دوره برکناری از حکومت
yon.ir/sadrb6
❇️ استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
«… یکی دیگر از نمودهای نقش ایجابی امامان علیهمالسلام در این دو اقدام بروز مییابد:
[١] تأمین و تغذیه شخصیت رسالتی و فکری امت و از دیگر سو [٢] ایستادگی در برابر جریانهای فکری خطرساز برای رسالت و از بین بردن آنها در همان نقطه آغاز شکلگیریشان. امامان علیهمالسلام از چنان دانش همهجانبه و فراگیری برخوردار بودند که به ایشان این قدرت را میداد که این آغازهای خطرناک را احساس کنند و اهمیت و پیامدهای منفی آن ها را برآورد نمایند و برای از میان بردنشان برنامه بریزند.
میتوانیم اقدام امام حسن عسکری علیهالسلام در برابر «کندی» را بر این اساس تفسیر کنیم. ایشان در مدینه بود که از پروژه تألیف کتابی به قلم «کندی» با موضوع تناقضات قرآن در عراق آگاه شد. ایشان به وسیله برخی از منتسبان به مکتب کندی با او ارتباط برقرار کرد و این تلاش را بیفرجام نمود و مکتب کندی را قانع کرد که در مسیر نادرستی قرار دارد».
🔸 امامان اهلبیت علیهمالسلام مرزبانان حریم اسلام، ص١٢٨.
📚 دیگر نمودهای عملکرد ایجابی ائمه (ع) را در کنار تحلیلهایی کمنظیر از تاریخ اهلبیت (ع) در کتاب «امامان اهلبیت علیهمالسلام؛ مرزبانان حریم اسلام» مطالعه کنید. خرید آنلاین و باتخفیف کتاب از: 🔻🔻🔻
🆔 yon.ir/sadrb61
🔹 کانال تلگرام پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
التقطت هذه الصوره في عام 1973 في احد اروقة الصحن الحيدري الشريف وذلك اثناء اجتماع كبير عقد لمناصرة القضيه الفلسطينيه وتضم الصوره اولا الواقف هو السيد جمال الخوئي ويليه الجالس اول واحد من اليمين هو السيد ابو القاسم الخوئي وبجانبه المرحوم السيد عبد الرزاق الحبوبي الذي كان يشغل --قائممقام النجف--وبجانبه السيد هبة الله المستنبط وبجانبه الشهيد الاول السيد محمد باقر الصدر وبجانبه السيد علي السيستاني والشيخ محمد تقي الجواهري والجميع متوفون ما عدا شخص واحد مازال علئ قيد الحياة هو السيد علي السيستاني دام ظله.
الصورة بالقرب من باب حرم اميرالمؤمنين (عليه السلام) حوالي سنة ١٩٥٥ ويظهر في الصورة من اليمين الأول: الحاج المحسن كريم رجب زاده من أكابر تجار الشاي في إيران ابن خال آية الله الشيخ محمد الانبوهي قدس سره الذى تبرع إلى أعمار العتبات المقدسه وحرم الأمير (عليه السلام) الثاني المرافق له الثالث الشيخ حسين الشيخ عبد علي الخطيب صهر الشيخ الأنبوهى الرابع الشيخ عبد الحميد نجل شيخ الأنبوهى
الاستاذ فرات ابن الشاعر الكبير الجواهري يزور معرض النجف الذي أقامه الأستاذ علي عبد الحسين في ثمانينات القرن الماضي في النجف الأشرف ويكتب هذه الاسطر
کتاب «امامان اهل بیت؛ مرزبانان حریم اسلام» منتشر شد
کتاب «امامان اهل بیت؛ مرزبانان حریم اسلام»، برگردان فارسی «أئمة اهل البیت و دورهم في تحصين الرسالة الإسلامية» تازهترین کتاب ترجمهشده از شهید آیت الله سید محمدباقر صدر، به همت انتشارات دارالصدر منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، انتشارات دارالصدر (وابسته به پژوهشگاه تخصصی شهید صدر) برای نخستین بار این کتاب را با ترجمۀ دکتر رضا ناظمیان و حسام حاج مؤمن منتشر کرده است.
این انتشارات که ناشر تخصصی کتابهای شهید محمدباقر صدر به شمار میرود، پیش از این نیز علاوه بر کتابهای شهید صدر به زبان عربی، کتابهای «اسلام، راهبر زندگی...»، «بارقهها»، «اقتصاد ما» (در دو جلد) و «فلسفۀ ما» را به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده است و همچنین انتشار آثار ترجمۀ شدۀ دیگری از آیت الله شهید سید محمدباقر صدر را در دستور کار خود دارد.
«امامان اهل بیت؛ مرزبانان حریم اسلام» حاصل مجموعهای از سخنرانیها و مقالات شهید صدر درباره تاریخ و زندگانی امامان اهل بیت علیهمالسلام است. شهید سید محمدباقر صدر که به شایستگی، ویژگیهای یک اندیشمند جامع و هوشمند را پیکره بخشید، از هر فرصتی برای ارائه صحیح اسلام و تحقق آرمانهای آن، بیشترین بهره را میگرفت. چنانکه در کلاس درس افزون بر ایفای نقش سنتی استادی، افقی بلندتر را پیش چشم داشت و برای رشد علمی و پرورش شاگردان از تعطیلیهای درسی به مناسبت درگذشت امامان علیهمالسلام عرصهای ساخت و به بررسی ابعاد شخصیت و شرایط فعالیت امامان علیهمالسلام پرداخت تا از این رهگذر بینشی اصیل و درعینحال کاربردی و مؤثر از زندگی امامان علیهمالسلام را در اندیشه شاگردانش بیافریند؛ بینشی که زمینه پیروی از امامان علیهمالسلام را متناسب با نیازهای زمان، فراهم کند. شهید صدر در این سخنان نیز همچون همیشه مدارک اسلامی را مورد بازخوانی نوآورانه قرار داد و با ژرفاندیشی در شرایط اجتماعی، سیاسی و حتی روحی و روانی امت اسلام، به تبیین نظاممند و علمی از مراحل گوناگون زندگانی معصومان علیهمالسلام پرداخت و نگرشی نوین به تاریخ اهلبیت علیهمالسلام را ارائه نمود. وی در این نگرش، به وجود امامان علیهمالسلام بهصورت حقیقتی یکتا در نمودهای متعدد نگریسته و از عملکرد اجتماعی و سیاسی ایشان تحلیلی یکپارچه و وحدتگرا به دست داده است.
برای خرید اینترنتی این کتاب که برای نخستین بار در سال 1394 و با قیمت 28 هزار تومان منتشر شده است، این لینک را کلیک کنید.
http://bookroom.ir/publications/27584/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%AF%D8%B1
آیتالله سید محمدباقر صدر:
معتقدم که امامان علیهمالسلام در برابر ذهنیت افکار عمومی بیشتر تقیه میکردند تا در برابر خلفای جور و ستم. تقیه امامان به آن درجه ای که در روایات می بینیم، به خاطر خلفای جور نبوده است ...
■ منبع: امامان اهل بیت علیهمالسلام، مرزبانان حریم اسلام، ص۵٩۵
صورة نادرة في النجف الأشرف منطقة حديقة غازي حنون حاليا في خمسينيات القرن الماضي ويظهر في الصورة المرحوم الحاج حُسين بن الحاج المرزة عباس بن حَسَن آل حكمت :
وُلد في مدينة النجف الأشرف بالعراق سنة 1929م ، هاجر إلى الجمهورية الإسلامية في إيران في يوم 22/أيلول/1980م هرباً من بطش الطاغية صدام الهدام وإستقر في مدينة قم المقدسة حتى وفاته فيها يوم الجمعة في 19/مُحرم الحرام/1443 هجـ الموافق 27/آب/2021م قبل أن يُنقل جُثمانه ليُوارى الثرى في مقبرة أسرته في وادي السلام في النجف الأشرف . من عنده معلومات آخر يذكرها لأجل التوثيق
قد افادنا الحاج جاسم ابو المكائن بهذه الفائدة
تغمده الله بواسع رحمته وأسكنه فسيح جناته.
نعم كان رحمه الله يرتدي الكشيدة ومحله في شارع النجاجير تورنجي من اسرة شريفة والده الأستاذ عباس كان يسمى مهندس مشروع الكهرباء وقدم خدمة للنجف وأهلها توفي سنة ١٩٦٥ ميلادية ودفن في الصحن الحيدري الشريف حجرة رقم ٥٠ كذلك اخوته نهجوا منهج والدهم المرحوم الحاج عباس حكمت.
رحمهم الله جميعا.
✍ صائب عبد الحميد:
▫️صائب عبد الحميد سال 1956م در شهر عانه کشور عراق متولد و در فضای اسلامی رشد و نمو کرد وی بعد از دوره لیسانس در رشته فیزیک به تدریس روی آورد. در همین دوره مشهور شد که وی از مذهب سنی به شیعه تغییر مذهب داده است. وی از محققینی است که در رد افکار و عقائد ابن تیمیه و وهابیت پژوهش نموده و کتاب نوشته است برخی آثار وی عبارتند از:
۱. ابن تيمية في صورته الحقيقة
۲. ابن تیمیه حياته، عقائده
۳. الوهابية في صورتها الحقيقية
۴. أساس نظام الحكم في الاسلام بين الواقع والتشريع رؤية في التراث الفكري
۵. تاريخ السنة النبوية
۶. معجم مؤرخي الشيعة حتى نهاية القرن السابع الهجري.
۷. منهج في الإنتماء المذهبي
۸. الزيارة والتوسّل و....
صائب عبدالحمید در کتاب «ابن تیمیه حیاته و عقائده» علاوه بر آشکار کردن چهره واقعی ابن تیمیه آراء و تفکرات او را به بوته نقد کشیده و با استناد به ادله قرآنی و روائی و تاریخی، اشکالات آنها را بیان می کند.
🌞
✔ آیتالله سید محمدباقر صدر:🔻
معتقدم که امامان علیهمالسلام در برابر ذهنیت افکار عمومی بیشتر تقیه میکردند تا در برابر خلفای جور و ستم. تقیه امامان به آن درجه ای که در روایات می بینیم، به خاطر خلفای جور نبوده است ...
■ منبع: امامان اهل بیت علیهمالسلام، مرزبانان حریم اسلام، ص۵٩۵
@faridmod
گرداوری احادیث امامان شیعی در آثار اسماعیلی
یکی از کارهای خوب در حوزه حدیث شناسی شیعی این است که مجموعه احادیثی که از امامان شیعی در آثار اسماعیلی منتشر شده را کسی و یا کسانی همت کنند و در مجموعه ای گردآورند. در مورد چند کتاب قاضی نعمان در حدیث که به اندازه کافی معروف است مانند الایضاح و یا دعائم الاسلام شاید این کار ضروری نباشد اما او و بسیاری دیگر از دعات اسماعیلی احادیث زیادی را در آثارشان از امامان شیعه و به ویژه امام صادق (ع) نقل کرده اند که کمتر مورد توجه بوده است. در آثار اسماعیلی و پیشا فاطمی قبل از دوران قاضی نعمان که به ویژه در سال های اخیر منتشر شده شماری از این احادیث را می توان پیدا کرد. خود قاضی نعمان هم در آثار غیر فقهی اش از این دست احادیث کم نقل نکرده. حتی در آثار منسوب به خود خلفای فاطمی که در سال های اخیر روند انتشار آنها فزونی گرفته از این نقل ها دیده می شود. ابو حاتم رازی در الزینه هم احادیثی از امامان شیعه نقل می کند که گاه نمونه آنها را در آثار امامی نمی بینیم. بعدها دعات طیبی یمن مانند برخی از افراد خاندان ابن الولید و همچنین حاتمی ها و غیره احادیث زیادی را از امامان شیعه نقل کرده اند که معلوم نیست منبع مستقیم آنها چه بوده اما هر چه هست احادیث قابل اعتنایی است. فاطمیان و قبل از آنها دعات اسماعیلی و قرمطی یمن و سلمیه شام به شماری از آثار کهن امامیه دسترسی داشته اند، آثاری که در میان امامیه همینک در اختیار نیست. گمان می کنم گردآوری همه آنها مفید باشد. احتمالا مجلدی پر برگ شود.
درباره تقیه در فقه شیعی
درباره تقیه و ابعاد آن هنوز تحقیق جامعی صورت نگرفته منتهی یک نکته معمولا در این زمینه مورد غفلت قرار می گیرد و آن اینکه می بایست برای درک ابعاد تقیه در فقه شیعی در سده های دوم و سوم یعنی تا قبل از سال ۲۶۰ ق و آغاز دوران غیبت به مناسبات فقهای سنی و دولت و به ویژه سهم خلیفگان در فرایند تدوین فقه اسلامی توجه داشت. در عصر عباسی این مناسبات خلفا با فقها و نوع نگاهی که خلفا به فرایند تدوین داشتند بود که می توانست در نوع واکنش امامان شیعه نسبت به فقه حاکم تأثیر داشته باشد. به طور خاص در بیشتر دوران امامان شیعه (یعنی از اوائل عصر عباسی به بعد) فقه ابو حنیفه و ابو یوسف مورد توجه خلفای عباسی بود. در واقع این فقه حنفی بود که مبانی حقوقی دولت را تعیین می کرد. قبل از دروران عباسی طبعا دوران عبد الملک و عمر بن عبد العزیز از مهمترین دوران های سرنوشت ساز در جهت گیری فقه اهل سنت بود (طبعا منظورم از اهل سنت، اسلاف اهل سنت است و الا ما در آن دوران چیزی به نام اهل سنت نداشته ایم). خلفا معمولا تنها در مسائل فقهی خاصی که با مسائل حکومت پیوسته بود دخالت می کردند. در مجموع اختلاف فقهی مورد احترام بود و سیاست معینی جز در مسائل خاص حکومتی مد نظر خلیفگان نبود. البته هم آنان و هم علمای اهل سنت و جریان حاکم مخالف شیعه برخی آرای فقهی شیعی را مطلقا قبول نداشتند و به تدریج اجماعی فراهم شد برای بدعی خواندن آن آرای فقهی. اما در مجموع خود فقه چون در فرایند اختلاف امصار شکل گرفت و در امصاری مانند مکه و مدینه و کوفه صحابه و بعد تابعین اختلافات فقهی زیادی داشتند و بعدا هم مکاتب این شهرها سنت های فقهی متفاوت و مختلفی را دنبال می کردند در مجموع آزادی اظهار نظر در مباحث فقهی بسیار زیاد بود. بنابراین جز در مسائلی که حکومت مستقیما نظر فقهی خاصی را تحمیل می کرد (در مسائل حکومتی و مالی) و یا در چند مورد محدود که آرای فقهی امامان و شیعه از سوی قاطبه فقهای اسلاف اهل سنت به عنوان رأی شیعه و غیر قابل قبول و بدعی قلمداد می گردید سخت بتوان اعمال تقیه را در مابقی مسائل به ائمه (ع) نسبت داد. به ویژه در مسائلی که در میان خود مدنی ها و کوفی ها و مکی ها در آن اختلاف نظر بود و فتاوی مخالف با مذهب حاکم که معمولا نظر فقهای احناف بود تحمل می شد. باری در چند مسئله اجماعی که جنبه شعاری شیعه پیدا کرده بود مانند مسح علی الخفین و یا نحوه اذان و یا متعه و یا اعمال عبادی که قابل تظاهر بود (مانند آنچه در مساجد عمل می شد) و از این قبیل تقیه ضروری بود و الا در بسیاری مسائل دیگر جایی برای تقیه نبود چرا که اساسا در میان خود فقهای اهل سنت در آن زمینه ها اختلاف نظر وجود داشت و از دیگر سو خلفا خود اعتنایی به این نوع اختلافات نداشتند. جز در این موارد و همچنین جایی که پای منفعت حاکمیت خلفا در میان بود تنها موردی که شاید بتوان در پاره ای از مسائل غیر اجماعی سنی اعمال تقیه را معقول تصور کرد جاهایی بود که بسته ای از آرای فقهی امامان شیعی در مجموع تبعیت اصحاب نسبت به ائمه را برای خلفا و حکام تداعی می کرد و بنابراین تقیه صورت می گرفت تا همین اختلافات در فتاوی امامان شیعه و انعکاس آن در کتاب ها و آرای اصحاب آنان راه را برای تعقیب شیعیان از سوی حاکمیت ببندد. با این وصف بعید است که خلفا به بسیاری از آنچه فتاوی محض فقهی بود آنقدر توجه داشته باشند تا با نوعی تجسس و تعقیب و گریز از طریق مضامین آثار فقهی اصحاب راهی برای شناسایی آنان بیابند. مسئله تقیه در زمان ائمه شیعه هنوز از مسائلی است که باید درباره آن اندیشه ورزی ها کرد.
گزارش ابن رجب حنبلي در المنتقی (معجم مشايخ پدرش، ص 75) درباره علی فرزند عبد الکريم ابن طاوس، نويسنده فرحة الغري. اين گزارش نشان می دهد که فضای بغداد حتی بعد از سقوط خلافت عباسی و برپایی حکومت ایلخانی همچنان بر علیه شيعيان بوده و علمای شيعه ناچار به تقيه و عدم ابراز مذهب خود بوده اند.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
زيديان در يمن در سده پنجم و ششم که زمان فعاليت مطرفيان بود، ادبيات اعتقادی قاسم رسي و الهادي الی الحق و اخلاف او را تا دوران المنصور بالله العياني و فرزندش المهدي الحسين در اختيار داشتند و بخش عمده ای از آنان هم بی توجه به ميراث معتزليان و يا آنچه در مناطق ديگر وسيله زيديان آشنا به مکتب معتزلی تدوين شده بود، تنها به آثار امامان کهن خود استناد می کردند. اقليت مطرفيه هم که بروز آنان به دلايل اجتماعی و سياسی بود، گو اينکه به تدريج باورهای مذهبی ويژه ای را برای خود تنظيم کرده بودند، اما آنان نيز منبع و مرجعيتی جز آثار امامان گذشته زيدی يمن را نداشتند. آنان در حقيقت تنها تحت تأثير پاره ای از منابع فکری که هنوز ابعاد آن به طور کامل برای ما شناخته نيست، تفسيری ويژه را از آثار اين امامان ارائه می دادند. اما اين تفسير ويژه بنيادی متافيزيک محور و فلسفی مآب داشت و در برابر آن هم نياز به وجود منظومه ای مشابه و فلسفی از سوی مخالفانشان احساس می شد. پس از بروز نزاع ميان مطرفيه و نهاد مرکزی امامت زيدی در يمن که کاملا ريشه تاريخی و سياسی داشت، مخالفان مطرفيه که رهبری شان در سده ششم قمری با امامان زيدی بود در برابر گرايشات ويژه مطرفيان، به تجديد سازمان فکری و بر اساس مکتب کلامی معتزلی و ميراث زيديانی که در بغداد و ری محضر معتزليان را درک کرده بودند، پرداختند و بدين ترتيب در برابر مطرفيان که ايدئولوژی و گرايشات اعتقادی و هويت ويژه ای برای خويش تنظيم کرده بودند، منظومه فکری جديدی ارائه دادند که آنان را در تقابل با فرقه زيديان مطرفی نيرومند می ساخت. بدين ترتيب منظومه کلامی بهشمي (مکتب ابو هاشم جبايی) که پيشتر از سوی برادران هارونی در ايران مورد مطالعه و تبيين قرار گرفته بود، وسيله مناسبی از سوی امامان زيدی و مخالفان مطرفيه قلمداد شد تا بدان وسيله در برابر مطرفيه منظومه فکری جديدی ارائه گردد و مرزهای ايدئولوژيک تحديد و تعيين شود. پاره هايی از افکار مطرفيان به خوبی می توانست با انديشه های مکتب بهشمی پاسخ داده شود؛ بنابراين از اين مکتب برای مقابله فکری با مطرفيه بهره گيری ايدئولوژيک شد؛ خاصه که مکتب بهشمي خود در خراسان و ری در سده های پنجم و ششم نزاعی کم و بيش مشابه با مخالفان خود از مکتب ابو القاسم کعبي بلخي را پشت سر گذاشته بود و پاره هايی از افکار مطرفيان از نقطه نظر امامان زيدی بی شباهت به آنچه از افکار پيروان بلخي مورد مخالفت بهشميان قرار گرفته بود، نبود؛ بنابراين از اين مکتب برای مقابله با اين دست افکار، اما اين بار در تفسيری که مطرفيان ارائه می دادند، بهره گيری شد.
📜تألیفات منسوب به امامان
در اخبار مصادر متقدم امامیه سخن از برخی از کتب امامان معصوم علیهم السلام مانند «کتاب علی» و «مصحف فاطمه» و... است. (نمونه نک: مدرسی، میراث مکتوب شیعه در سه قرن نخست، فصل اول، نمونه ای از عامه: حياة الحيوان الكبرى، دميرى، ج1، ص: 283) که گرچه در میان ایشان رایج بوده، اما نسخه های آن را در میان اصحابشان نشر نمی دادند.
در حالی که در سنت روایی سلف امامیه کمتر مواردی از نسبت نشر آثار تالیف امامان ع دیده می شود. و حتی عالمی چون نجاشی آثار شناخته شده به قلم امامان را به غایت محدود تصویر نموده است. (نجاشی، رجال، ص101) با این وجود در منابع پر آسیب صوفیان و نصیریان آثار نشر یافته بسیار بیشتری به امامان نسبت داده شده و البته اکثر این موارد سندی هر چند ضعیف هم ندارد.
نمونه نک. مقاله آقای ضیایی:
ensani.ir/fa/article/102292/معرفی-برخی-آثار-منسوب-به-امام-صادق-ع-
و مقاله آقای خدایاری، آثار منسوب به امام صادق (ع)، yon.ir/5oKB
هم چنین در میان برخی از جریان های صوفیانه نسخه های متعددی در علوم غریبه، تعبیر خواب و... به امامان ع منسوب می شود.
اما برای نمونه هایی از اصالت سنجی این آثار که در قرون اخیر در میان امامیه نیز شهرت یافته؛
در مورد توحید مفضل و اهلیلجه ببینید: رحمتی، مفضل بن عمر و کتاب التوحید منسوب به او؛ صالحی، توحيد مفضل بن عمر جعفی در ترازوی نقد، دو فصلنامه علمی پژوهشی كتاب قیّم، س7 (1396)، ش16: t.me/gholow2/1246
در مورد مصباح الشریعة: محمدی، تبارشناسی کتاب مصباح الشریعه، نشریه مطالعات عرفانی، ش25، بهار و تابستان 1396. مقاله نقد مصباح الشریعة در کانال غلوپژوهی: t.me/gholow2/646 و سخنرانی دکتر احمد پاکتچی، تهران، دانشگاه امام صادق ع، 6بهمن1384،
در مورد رساله ذهبیه نک:
t.me/gholow2/389 و t.me/gholow2/390
گفتنی است در مورد علت کم رغبتی امامان به نشر کتبی از خود در برخی از اخبار مطالبی ذکر شده است. (نک: بحار الأنوار، ط - بيروت، ج2، ص: 212 باب 27 العلة التي من أجلها كتم الأئمة عليهم السلام بعض العلوم و الأحكام) و البته این اخبار منافات روشنی با روایات ترغیب اصحاب به تالیف کتب ندارد.
غلوپژوهی
@gholow2
🔟دروغ، تقیه و تشیع (2): رازپوشی و الهیات سیاسی شیعه
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«فهم تاریخ اکنون بر تفسیر تاریخ گذشته استوار است».
[قسمت 1 از2]
⬅️ در بررسیهای عقایدی و فقهی اسلام، عنصر تقیه همواره یکی از ویژگیهای برجسته تشیع در کنار عناصر دیگری همچون رجعت، شفاعت و ... بوده و ای بسا از ضروریات خاص مذهب تشیع برشمرده شده است. برخلاف معمول، این یادداشت این انگاره را از منظری کلامی ـ فقهی تعریف، توجیه و تبیین نخواهد کرد؛ بلکه با فراخواندن این انگاره در بستر تاریخیاش در پی آن است که نشان دهد فروکاستن جایگاه این انگاره به ابواب فقهی ـ کلامیِ کُتب کلاسیک، منجر به نادیده گرفتن بخش عمدهای از کنشگری این پدیده در تاریخ تشیع خواهد شد.
⬅️ در واقع آنچه که بیش از هر چیز باید در کانون توجه قرار گیرد ـ در حالی که عملا چنین نشده است ـ تداوم کنشگری این انگاره در تشیع به مثابه پدیدهای تاریخی ـ اجتماعی و نه صرفا متنی ـ کلامی است. فارغ از کنشگری و تداوم حیات این انگاره تا به امروز، به پیجویی دقیق ریشههای تاریخی آن توجه نشده است و حتی قرائتها درباره آن عمدتا به کژراهه رفته و دورازآبادیِ «واقعنگری تاریخی ـ اجتماعی» است.
⬅️ فهم، تفسیر و بررسی کاربست این انگاره عمدتا در سیطره گفتمانی فقهی ـ اصولی بوده است. این گفتمان بدون توجه به ریشههای تاریخی این انگاره و مبتنی بر رویکرد معرفتشناختی ارسطویی و هنجارمند خاص خودش، ناخودآگاه فهم این انگاره را در چارچوبهای انعطافناپذیر، شمولی و ساختارمند سنت فقهی ـ اصولی محدود کرده است و در عمل ریشههای تاریخی شکلگیری و کاربست این انگاره، به فراموشی سپرده شده است.
⬅️ بر این اساس، جایگاه «تقیه» به مثابه یک «راهبرد اجتماعی» به یک «قاعده فقهی» فروکاسته شده است. با این حال، همه شواهد حاکی از شکلگیری تقیه به مثابه یک راهبرد اجتماعی و سپس تداوم حیات آن در همین قواره در ادوار ائمه شیعه است؛ واقعیتی که در خوانشهای رسمی، اکنونی و انقلابی از الهیات سیاسی شیعه به آن توجهی نشده است و تقریبا هیچ جایگاهی ندارد.
⬅️ انگاره «تقیه» برخلاف شمار زیادی از دیگر انگارههای کلامی و فقهی که در دورههای متأخرتر و در عصر شکلگیری مصنّفات اسلامی ـ یعنی سده چهارم هجری به بعد ـ شکل گرفتند، بسیار کهن و ریشهدار است. نخستین ظهور متنی انگاره «تقیه» حداکثر مربوط به اوایل سده دوم هجری و در دوره امام صادق است. راهبرد رازپوشانه امام صادق در این دوره امری نبود که صرفاً محدود به تعامل ایشان با جریانهای حکومتی و سیاسی باشد؛ علاوه بر عباسیان که بر اریکه قدرت تکیه داشتند، ایشان در برابر زیدیه، غلات و همچنین عامه مسلمانان که بیرون از گرایشهای درون شیعی بودند، تقیه میکردند. پس از ایشان نیز، در دوران امامت حضرت کاظم، نیاز به تقیه به عنوان راهبردی برای بقاء در قلب اکثریت متخاصم سنی، بهطور رسمی در میان شیعه بیشتر مطرح شد. در چنین شرایطی كه تلقی جامعه و دستگاه خلافت درباره فعالیتهای شیعیان و امامان آنها صرفاً سیاسی بود، بسیار طبیعی بود كه موسی بن جعفر به شدت به این راهبرد توسل جوید. اقتضای اتخاذ چنین راهبردی از سوی ایشان این بود كه امام اصلاً خوش نداشت به عنوان رهبر و یا حتی همكار جریان خواستار سقوط خلیفه ـ كه غالباً سادات حسنی بودند ـ شناخته شود. از اینرو حتی گاهی برای دستیابی به این هدف از خلیفه با نام «امیرالمؤمنین» یاد میكرد. ایشان در این میان تلاش نمود كه هر آنچه را به تلقی ایشان به عنوان رهبر جریان مخالف كمك میكند، انكار كند؛ ازاینرو به شكلی گستردهتر از امام صادق به نفی مقامات خاص امامان بهویژه علم غیب مبادرت ورزید. ایشان همچنین شیعیان را از هرگونه مجادلات كلامی علنی كه به نفی جریان حاكم منجر میشد، بر حذر داشت و حتی «هشام بن حكم» را به خاطر توجه نكردن به شرایط تقیه و ادامه روند مناظرات علنیاش همانند دوره حضرت صادق، سرزنش كرد.
🆔 @khanishha
دروغ، تقیه و تشیع (2): رازپوشی و الهیات سیاسی شیعه
[قسمت 2 از2]
⬅️ البته اگر چه تقیه یکی از مؤلفههای مرکزی تشیع است، ولی چالشمندی این موضوع در قبال قهرمانان مشهور شیعه همچون رشید هجری، میثم تمار، عمرو بن حمق خزاعی و حجر بن عدی نباید نادیده گرفته شود؛ کسانی که بیپروا عقاید خود را بیان کردند و در نتیجه به شهادت نائل آمدند. توضیحی که درباره این تناقض آشکار داده میشود را باید در زمانی جستوجو کرد که اینان در آن میزیستهاند. آنها عمدتاً شورشیانی بر ضد بنیامیه بودند، کسانی که بر این اساس متعلق به مرحله نخستین تاریخ تشیع بودند. این مرحله از تاریخ تشیع با قتل عام کربلا پایان یافت و منجر به عقبگرد به سوی راهبرد سکوت شد. تکامل این راهبرد بهویژه در دوره امامت زینالعابدین، طبیعتاً همراه شد با تأکید بر روی نیاز به حفظ خود و جامعه در برابر نیروهای غالب؛ از این زاویه «تقیه احترازی» ابزاری ایدهآل بود. انواع گوناگون تقیه برای حفاظت از خود به عنوان واکنشی به فشار خارجی پس از ممنوعیت تدریجی فعالان اولیه که به اعمال قدرت توسط نیروهای متخاصم پاسخ میدادند، تکون یافت. با تبلور دکترین امامت در اواسط سده دوم هجری که بر حول محور شخصیت امام میچرخید، اَشکال گوناگون تقیه با یکدیگر ادغام شدند. آنچه که به عنوان واکنشی احترازی آغاز شد کمکم به درجه بنیادین مذهب (تقیه دین ماست) ارتقا یافت و از اسبابی که در ابتدا باعث ایجاد و آغاز آن شده بود، منفصل گشت. این تکامل با دیدگاهی که غالباً مربوط به جنبشهای باطنی میشود یعنی اینکه علم الهی صرفاً به شکل محدود میتواند فاش شود و آن هم صرفاً برای برگزیدگان، بهینه شد.
⬅️ در نهایت رفتار تقیهای، کتمان، رازپوشی و پنهان کردن وابستگی فرقهای در میان شیعیان فراتر از راهبردی ساده برای بقا بود. گرچه این اقدامات بلاشک مرتبط با بقای الزامی آنها بود، ولی پایه عمیقتر و معنادارتری نیز در اندیشه شیعی داشت. شیعه به عنوان یک جامعه کوچک و آسیبپذیر که با این وجود به خود به عنوان قلب راستین و خالص اسلام مینگریست، بقای خود و بقای آموزههایش را گاهي مقدم بر حفظ صداقت عمومی، اعتراف به عقاید و حتی انتشار عقیده صحیح خود میدانست. برای شیعیان حقیقت نهایی مذهب محدود به بیان خارجی ایمان یا مناسک مذهبی به «این و آن» نمیشد. بلکه حقیقت نهایی مذهب، در سرچشمه ماورايی شخصیت مقدس امامان مستور بود (برای مطالعه بیشتر، نک: نخستین اندیشههای حدیثی شیعه).
🆔 @khanishha
(ومما ينبه إليه مما تقوى به الملكة الأدبية: كتب علماء الجزائر؛ فإنهم كانوا من أبلغ أهل القرن، كعبد الحميد بن باديس والبشير الإبراهيمي والمبارك الميلي، ونظريهم في تونس وهو محمد الخضر بن حسين، فإن هؤلاء الجماعة وجدوا في زمن واحد في القرن الماضي، وتميزوا عن سائر الأقطار بما كان لهم من بلاغةٍ، ومن قرأ في كتب القوم رأى مقادير بلاغتهم رحمهم الله، فينبغي ألا يخلي طالب العلم نفسه من القراءة في تصانيفهم)
"الشيخ صالح العصيمي"
قدیمیترین سند تاریخدار از بنای حرم امام علی علیه السلام در نجف اشرف
در چوبی قدیمی در ورودی ایوان طلا، به تاریخ ۱۰۲۳ در عصر شاه عباس صفوی
عمل استاد حسین کاظمی
مژده رحمت ز در شاه دین
دوش بسمع دل ساده رسید
رو بهدر ما نه و همت ببین
مژده همین بود که تاریخ شد
۱۰۲۳
کتبه مصطفی الرضوی
این در، در کشفیات پس از سقوط صدام از داخل دیوار مزار مقدس اردبیلی در حرم علوی نمایان و کشف شد و ارتفاع آن دقیقا برابر با اندازه ارتفاع در، در چارچوب فعلی است.
قدیمیترین سند تاریخدار از بنای حرم امام علی علیه السلام در نجف اشرف
در چوبی قدیمی در ورودی ایوان طلا، به تاریخ ۱۰۲۳ در عصر شاه عباس صفوی
عمل استاد حسین کاظمی
مژده رحمت ز در شاه دین
دوش بسمع دل ساده رسید
رو بهدر ما نه و همت ببین
مژده همین بود که تاریخ شد
۱۰۲۳
کتبه مصطفی الرضوی
این در، در کشفیات پس از سقوط صدام از داخل دیوار مزار مقدس اردبیلی در حرم علوی نمایان و کشف شد و ارتفاع آن دقیقا برابر با اندازه ارتفاع در، در چارچوب فعلی است.
🔴 پاسخ به یک نقد
✍شهاب الدین حائری شیرازی
اخیرا مسئول حوزه های علمیه استان فارس جناب حجه الاسلام استوار میمندی زحمت کشیده نقدی بر دیدگاههای بنده که مبتنی بر ضرورت تجدید نظر در سیاستهای کلان خارجی و تعامل با غرب و مراعات تقیه است منتشر نمودند ضمن سپاسگزاری و استقبال از این دست گفتگو ها، نقد ایشان که در قالب سؤال هایی مطرح شده را به همراه پاسخ اینجانب به سؤال های مطروحه جهت ادامه بحث در این خصوص منتشر مینمایم.
1⃣ ایشان(شهاب الدین حائری) با تکیه بر تقیه و اینکه در روایات تقیه را جزئی از دین شمرده اند دائره تقیه وارد در روایات را از تقیه درون دینی به تقیه برون دینی سرایت می دهد یعنی تقیه در مقابل مسلمانان مخالف مکتب اهل بیت علیهم السلام را نسبت به کفار و غیر مسلمانان نیز تعمیم می دهد، سوال این است که ایشان به غیر از تحلیل ارائه شده مبنی بر لزوم حفظ جان، چه دلیل دیگری بر این تعمیم ارائه می کند؟ و آیا تقیه در مقابل حاکمانی که کافر هستند و با اصل دین اسلام دشمنی دارند و به دنبال هدم بنیاد اسلام هستند نیز مجاز است؟
🔸پاسخ؛ به اجماع فقهاء ادله تقیه اختصاصی به خوف و مدارا با مخالفین(اهل سنت) ندارد چنانچه آیه مربوط به تقیه که ذیلا خواهد امد در خصوص کفار است...
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ
مؤمنان نباید کافران را به جای اهل ایمان، سرپرست و دوست بگیرند؛ و هر کس چنین کند در هیچ پیوند و رابطه ای با خدا نیست، مگر آنکه بخواهید به سبب دفع خطری که متوجه شماست از آنان تقیّه کنید؛ خدا شما را از عذاب خود بر حذر می دارد، و بازگشت همه به سوی خداست. (28 آل عمران)
تقیه عبارت است از کتمان حق در راستای حفظ جان ومال ودین لذا هرگاه تقیه منجر به حفظ این سه شود واجب است و بعکس هرگاه منجر به از کف رفتن جان و مال یا دین شود حرام است.
امروز با ملاحظه ضعفهایی که بر عالم اسلام حاکم است حرکت در مسیر آزاد سازی فلسطین ومعارضه با امریکا منجر به از کف رفتن جان ومال مردم در اثر جنگ اقتصادی وتحریم میشود یا به خطر افتادن جان ومال و اصل دین در اثر جنگ نظامی.
جنگ اقتصادی حال حاضر ما وغرب نیز منجر به فقر و فشار اقتصادی بی سابقه گردیده و عملکرد غیر قابل دفاع حکومتی که خود را دینی میخواند منجر به بی اعتقادی و ضعف عقیده بسیار شده.
به عبارت دیگر اگر یکی از موارد وجوب تقیه، تقیه برای حفظ دین است امروز قطعا ترک مدارا با دشمنان به بی دینی طیفی از مردم در اثر فقر انجامیده.
بسیاری از اندیشمندان از آنجا که تقیه یک حکم عقلی وفطری وعقلایی است ، عمل حکومت را در تعامل با شرق و ترک تعامل و انتخاب مخاصمه با غرب به عقل وفطرت خود بر خلاف خواست و امر خدا می یابند.
اما عامه مردم بواسطه نامعقول یافتن عملکرد حکومت بجای تخطئه عمل حکومت دینی، دین را تخطئه میکنند ومیگویند اگر دین اینست که ما برای نجات فلسطین که خارج از قدرت ماست بایست تن به نابودی خود بدهیم ما این دین غیر معقول را نمیخواهیم!!
پس از آنکه معلوم شد به اطلاق ادله قرانی و روایی و اجماع مسلمین بین دشمنان حقیقت تفاوتی نیست و تقیه از کفار هم واجب است این نکته را متذکر میشویم که مگر خلفای اموی وعباسی بدنبال هدم ونابوی تشیع نبودند مگر تمامی اهل بیت در مقابل انها تقیه نکردند(بغیر از امام حسین علیه السلام که بخطر افتادن اصل دین مانع تقیه ایشان در برابر یزید شد چنانچه در این مقاله م کدام ائمه از امامان شیعه از درِ تحقیر خلفای جور معاصر خویش در امدند؟!
مگر امام موسی کاظم علیه السلام به هارون الرشید که سفاک ترین اهل عصر خویش بود امیرمومنان خطاب نکردند؟
اتفاقا برای حفظ جان ومال ودین مردم، ما مثل اهل بیت موظف به تقیه در مقابل امریکا وغرب هستیم و دقیقا چون انها در صدد از بین بردن حق وحقیقت اند ما برای حفظ حقیقت چون یارای مواجهه و مقابله و رویارویی با انها را نداریم موظف به تقیه هستیم.
تقیه تاکتیک مبارزه است نه ترک آن.
در روایه وارد شده که التقیه تُرس المومن ؛ تقیه زره مومن است یعنی برای اینکه بتوانی دوام بیاوری زره بپوش.
زره را رزمنده می پوشد لذا ما قائل به قبول ظلم نیستیم اما مبارزه با ظلم را بایست به نحو معقول وتوام با تقیه انجام داد والا میشود مبارزه ای بی حاصل که به ریخته شدن خون مردم و از بین رفتن کیان تشیع می انجامد.
ادامه دارد.....
https://t.me/virayeshe_zehn
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com