«علامه طباطبایی مکاتباتی با کانت داشتند»!
🤔 پیشتر افسانه های ارتباطات ایشان با دانشمندان معاصر غرب را می شنیدیم. مکاتبه با مشاهیر قرون قبل نوبر است!
@gholow2
البته بايد دقت شود آيا حقيقتا اين آثار به تمامه از بين رفته اند يا ميتوان با «فرايند بازسازي متون» از دل آثار ديگر «تمام» يا «بخشي» از آنها را زنده کرد؟ به تحقيق بازسازي متون کهن، موضوعي است بسيار ارزشمند که اي کاش فرايند پژوهش در کشور با محوريت نسخ خطي، با «نگاه منشوري به متون کهن» آنقدر غني، قوي و پيشرفته بود که امروز، نوک پيکان پزوهشهاي تراثي به سمت بازسازي متون مفقود ميرفت، ولي متأسفانه در مقايسه با برخي کشورها، روند پژوهشهاي تراثي با محوريت متون کهن، در دانشگاهها و مراکز علمي کشور، در فقيرترين حالت خود، چه به لحاظ «روشي»، چه «قالبي» و چه به لحاظ «محتوايي» است. نگاه هزالي به تراثيات همين بس که، از دهها اشتقاق و استفادههاي تراثي ناب، از نسخ خطي، ذهنيت پژوهشي در کشور ما از نسخ خطي، 99% فقط «تصحيح متون» است، در حالي که در يک بررسي جامع نگر علمي، سهم «تصحيح متون» از اقيانوس عظيم منابع تراثي، در حالت خيلي خوشبينانه 20% است، براي نمونه اين کمينه، نزديک دو دهه مسؤوليت بخش خطي يکي از کتابخانههاي مهم کشور را داشتهام، عرض ميکنم، آمارهاي ما نشان ميدهد (لطفا دقت شود)، طي پانزده سال مراجعه محققان به کتابخانه براي استفاده از نسخ خطي، 90% ايرانيان (چه حوزوي چه دانشگاهي) براي «تصحيح متون» بوده است و 90% خارجيان، براي استفادههاي مطالعاتي از متون، باز هم يک نمونه حقير به ياد دارم سال 74-75 آقاي رابرت گليو (استاد مطالعات فقه و اصول فقه شيعه در انگلستان)، براي مطالعات خويش، که اگر اشتباه نکنم نزاع بين اصوليين و اخبارين در زمان علامه وحيد بهبهاني بود، بيش از پانصد نسخه خطي را مطالعه نمود و رفرنس داد! چيزي که در فرايند پژوهشي مراکز علمي ما سر سوزني جاي ندارد، برويد در پايان نامههاي دانشگاه الازهر، جامعة عين شمس، جامعة القاهرة و حتي دانشگاههاي ترکيه ببينيد، به ندرت ديده شده است که در منابع پاياني رسالهها و پاياننامهها، حداقل ده نسخه خطي رفرنس داده نشده باشد، اما در کشور ما هيچ هيچ هيچ! با پوزش???
?چرا از منظر حوزه علمیه کتابشناسی، فهرستنگاری، تصحیح متون و تراجم نگاری کاری علمی و پژوهشی نیست؟
آیا کتابشناسی، نسخهشناسی، تصحیح متون و تراجم کارهای پژوهشی و علمی محسوب میشوند؟ آیا تأثیر خدمات آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی، آیت الله سید محسن امین عاملی، آیت الله العظمی مرعشی نجفی و کتابشناسان و فهرستنگاران بزرگی که عمرشان را در کتابخانههای مختلف در جستجو و معرفی و احیای میراث علمیمان سپری کردند و ابعاد گسترده و اعتلای تمدن اسلامی را به رخ جهانیان کشیدند، کمتر از حاشیه نویسان بر برخی متون فقهی و اصولی است که پیشتر دهها شرح و حاشیه بر آنها نوشته شده؟ چند نفر محصّل و محقّق به این همه نوشتههای تکراری مراجعه میکنند و مورد استفادهشان قرار میگیرد؟
متأسفانه حوزه علمیه ما کتابشناسی، فهرستنگاری، تصحیح متون و تراجم نگاری را کاری علمی و پژوهشی به شمار نمیآورد.
....
هیچ علمی را نمیتوان به خوبی فراگرفت مگر اینکه تاریخ آن علم را به خوبی پیگیری کرد. در واقع «تاریخ علم» بستری است که تحول و تطور اندیشهها را به ترتیب زمان و با قید نام و فضای فکری اندیشهورزان مینمایاند، تا عالِم امروز جایگاه و پایگاه و پیشینۀ اندیشۀ امروزین را بشناسد و با دقت بیشتر در آن بیندیشد.
همین نکته، یکی از برگهای برندۀ خاورشناسان است که در پژوهشهای خود بدان بها میدهند. به همین سبب، تحقیقات خود را جهانی کرده و لعابی از بیطرفی بر آن کشیدهاند، به طوری که حتی در زمینه مباحث اسلامی و شیعی، همچون فقه و کلام و تفسیر و تاریخ و حدیث، توجه شماری از پژوهشگران مسلمان را به خود جلب کردهاند.
آیا بدون توجه به منابعِ مرجع و بدون شناخت عالمان و مؤلفان و مدرّسان سدههای گذشته، میتوان به تدوین تاریخ علوم اسلامی پرداخت و با متون نگاشته شده دانشمندان پیشین آشنایی پیدا کرد و از مطالب علمی آنها بهرهمند شد؟
آخرین سخن سردبیرِ «ابوالفضل حافظیان بابلی» در: میراث شهاب، ش88، صص3-6
@Ketabpazhohi
#مقاله
چرا از منظر حوزه علمیه کتابشناسی، فهرستنگاری، تصحیح متون و تراجم نگاری کاری علمی و پژوهشی نیست؟
ابوالفضل حافظیان بابلی
آیا کتابشناسی، نسخهشناسی، تصحیح متون و تراجم کارهای پژوهشی و علمی محسوب میشوند؟ آیا تأثیر خدمات آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی، آیت الله سید محسن امین عاملی، آیت الله العظمی مرعشی نجفی و کتابشناسان و فهرستنگاران بزرگی که عمرشان را در کتابخانههای مختلف در جستجو و معرفی و احیای میراث علمیمان سپری کردند و ابعاد گسترده و اعتلای تمدن اسلامی را به رخ جهانیان کشیدند، کمتر از حاشیه نویسان بر برخی متون فقهی و اصولی است که پیشتر دهها شرح و حاشیه بر آنها نوشته شده؟ چند نفر محصّل و محقّق به این همه نوشتههای تکراری مراجعه میکنند و مورد استفادهشان قرار میگیرد؟
متأسفانه حوزه علمیه ما کتابشناسی، فهرستنگاری، تصحیح متون و تراجم نگاری را کاری علمی و پژوهشی به شمار نمیآورد.
.....
http://www.almajlesilib.com/post/338
از دشواری هایی که در زمینۀ آثار و نگارش های گذشتگان تاکنون با قوت و شدت باقی مانده، روشن نبودن نام و نشان پاره ای از آنها است و نیز وجود نسبت های نامستند و نادرست ... .
مثلاً ... شرحی از فصوص الحکم را در نظر داریم که در این اواخر [سال 1366] به لحاظ ناآگاهی مصحح از اصول کتابشناسیِ انتقادی، به نام «خواجه محمد پارسا» چاپ شده است؛ حال آنکه جمیع نصوص تاریخی و نیز کتابشناسی انتقادی و تطبیقی مؤیِّد این است که اثر مذکور از «امیر سید علی همدانی» است.
این انتساب، که در برخی از نسخه های موجود از شرح مذکور نیز دیده می شود، از سوی مصحح – که اصل کتابشناسی علمی را در تصحیح متون نادیده گرفته – شایع گردیده است.
مأخذ: نجیب مایل هروی، تاریخ نسخه پردازی ... ، صص 384-385
✔️🔺 سید عبدالعزیز طباطبائی یزدی(۱۳۰۸-۱۳۷۳ش) مشهور به محقق طباطبایی، کتابشناس، نسخهشناس و در تاریخ، رجال و تراجم صاحبنظر بود. او از جانب پدر و مادر، نوه سید محمد کاظم طباطبائی یزدی صاحب عروة الوثقی است. آثار زیادی زیر نظر او تصحیح و منتشر شد. بُنیاد مُحقّق طَباطَبائی، نهادی علمی و پژوهشی در شهر قم است، که بر اساس میراث علمی سید عبدالعزیز طباطبائی یزدی بنیانگذاری شده است. محور فعالیتهای این بنیاد، احیاء متون شیعی و آثار کهن مرتبط با میراث معرفتی اهل بیت(ع) است. کتابخانه محقق طباطبایی بخشی از این بنیاد است.🔺
@namehayehawzavi
✅ از بیاض تا سواد (کتابشناسی متون و رسائل منتشره در سال 1394)/ سید سعید میرمحمدصادق
از ابزارهای عمده پژوهش در هر رشته ای، به ویژه در حوزه علوم انسانی و معارف اسلامی، کتابشناسیهای موضوعی است که به پژوهشگران کمک میکند تا ضمن آگاهی از مباحث پژوهش شده از دوباره کاریها پرهیز شود. در حوزه نشر متون کهن، همواره یکی از دغدغههای پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند به تصحیح متون، آگاهی از آخرین دستاوردهای پژوهشی این حوزه است و پژوهشگران و دانشجویان همواره این پرسش را در ذهن دارند که آیا نسخه ای را که برای تصحیح و پژوهش انتخاب کردهاند، پیش از این به چاپ رسیده است یا خیر.
سید سعید میرمحمدصادق از سال 1380 اطلاعات کتابشناسی متون و رسائل چاپی را گردآوری کرده و هرساله با عنوان «کتابشناسی متون و رسائل منتشره» برای آگاهی علاقه مندان حوزههای مختلف علوم انسانی و معارف اسلامی از طریق نشریات این حوزه همچون آینۀ میراث، پیام بهارستان، گزارش میراث و کتاب ماه کلیات منتشر کرده است. http://yon.ir/pC61i
🆔 @manuscript
🔹گزارش نشست علمی «نسخهشناسی مصاحف قرآن و ضرورت تحول آن»
🔸با سخنرانی مرتضی کریمینیا
http://mtif.org/konferans/71134
▫️بنیاد محقق طباطبائی
@mtiforg
کتابشناسی علامه حلی و نهج البلاغه
اولین کاری که در عرصه کتابشناسی و نسخه شناسی فراهم کردم کاری بود که درباره آثار کلامی، فلسفی و منطقی علامه حلی انجام دادم. درباره آن با کسی صحبتی نکرده بودم. آن زمان در بخش کتابشناسی مرکز دائره المعارف کار می کردم و تقریباً بیشتر فهارس نسخه های خطی در اختیارم بود. با مرحوم آقای طباطبایی هم درباره آن صحبت نکرده بودم. اصلاً نمی دانستم ایشان کاری درباره آثار علامه انجام داده است. بی اطلاع بودم. سال ۶۸ شمسی بود. اندکی بعد کار مشابهی در مجله تراثنا چاپ شد از مرحوم محمد علی حائری. بعداً که از کار مرحوم طباطبایی و همچنین فهرست مشابهی از زابینه اشمیتکه درباره آثار علامه حلی مطلع شدم آن یادداشت ها را دور ریختم. همزمان کاری هم درباره کتابشناسی نهج البلاغه انجام دادم که البته اصلش به پیشنهاد بنیاد نهج البلاغه تهران بود، زمانی که آقای پاکتچی مسئولیت بخش پژوهشی آن را عهده دار بود. بنا بود مجله ای درباره نهج البلاغه منتشر شود و تعدادی کار پژوهشی هم در همان چارچوب سامان گیرد. مدت همکاری خیلی کوتاه بود و آن هم سببش پیشنهاد آقای پاکتچی بود که آن زمان تازه با هم در مرکز دائره المعارف همکار شده بودیم. آقای پاکتچی آن زمان بهج الصباغه مرحوم شوشتری را با تعلیقات و اصلاحات آماده چاپ می کرد. کاری است شایسته که بعداَ چاپ شد. همزمان کاری فراهم می کرد درباره مصادر نهج البلاغه که کار مفید و گسترده ای بود. نمی دانم سرنوشت آن چه شد؟ وقتی درباره خاطرات همکاری و رفاقت خود با آقای پاکتچی خواهم نوشت. چند سالی از بهترین ایام جوانی را با هم در مرکز دائره المعارف کار کردیم. باری برای کتابشناسی نهج البلاغه هم خیلی کار کردم اما بعداً دیدم حرف تازه ای ندارم بر آنچه قبلاً منتشر شده است. دسترسی به نسخه های خطی هم مثل امروز نبود. بنابراین تنها جمع آوری پاره ای اطلاعات بود از روی فهارس که عملاً حرف تازه ای به حساب نمی آمد. بیشتر آن را هم قبلاً دیگران انجام داده بودند. آن مجموعه را هم جز یکی دو قسمت آن که به بنیاد نهج البلاغه دادم (که البته به چاپ هم نرسید) مابقی اش را دور ریختم. اما خوب اینها تجربه های خوبی بود و از آن تجربه ها بسیار آموختم.
@barrasihayetarikhi
آیت الله خویی از برجسته ترین شخصیت های علمی، و از مفاخر بزرگ عالم روحانیت و مذهب و بزرگترین نابغه اصول و از مؤسسین آن فن می باشد، و دارای مبانی و آراء و نظریات بسیاری است که مورد توجه دانشمندان است. تصمیم گرفته اند که علم اصول را تهذیب نموده، زیادی های آن را که در طریق استنباط احکام فقهی واقع می شود حذف نماید. چنان چه در دوره چهارم تا اندازه ای این فکر را عملی نموده اند.
(پایان شرح حال مرحوم آیت الله خویی به قلم استاد مرحوم سید عبدالعزیز طباطبائی)
@jafarian1964
آیت الله خویی از برجسته ترین شخصیت های علمی، و از مفاخر بزرگ عالم روحانیت و مذهب و بزرگترین نابغه اصول و از مؤسسین آن فن می باشد، و دارای مبانی و آراء و نظریات بسیاری است که مورد توجه دانشمندان است. تصمیم گرفته اند که علم اصول را تهذیب نموده، زیادی های آن را که در طریق استنباط احکام فقهی واقع می شود حذف نماید. چنان چه در دوره چهارم تا اندازه ای این فکر را عملی نموده اند.
(پایان شرح حال مرحوم آیت الله خویی به قلم استاد مرحوم سید عبدالعزیز طباطبائی)
@jafarian1964
يک پيشنهاد: فهرستی از اجازات حديثی اماميه
در طول چند دهه اخير شمار زيادی از اجازات حديثی اماميه و به ويژه از علمای دوران صفوی به بعد به صورت های مختلفی در مجموعه ها و مجلات و کتاب های تراجم احوال و در لا به لای مقالات منتشر شده است. در عصر صفوی اشخاصی را می شناسيم که شماری از مهمترين اجازات را از اينجا و آنجا گردآورده اند و در مجموعه هایی برای ما به وديعت نهاده اند (مانند مجموعه اجازات موجود در کتابخانه وزيری يزد و چند مجموعه ديگر). علامه مجلسي در پايان بحار همين کرد و برخی ديگر هم با الهام گيری از علامه مجلسي در پايان کتاب های حديثی خود همين کرده بودند (مانند ميرزا محمد طهرانی، مؤلف کتاب مستدرک بحار الأنوار). عده ای ديگر از علما و دانشمندان شيعه هم مجموعه هایی از اجازاتی که برای خود آنها شرف صدور يافته و يا برای ديگران را در مجموعه هایی گردآورده اند که از آخرين نمونه ها بايد کار منتشر نشده مرحوم علامه سيد محمد علی روضاتی را نام برد که از مرحوم الفت اصفهانی که با او بستگی خاندانی داشت در اين کار الهام گرفته بود (اثر الفت در سال های اخير منتشر شد). مؤسسه کتابشناسی شيعه در قم هم برنامه گسترده ای دارد برای انتشار مجموعه کامل اجازات حديثی شيعه و از آن ميان شماری را تاکنون در مجله بسيار مفيد کتاب شيعه منتشر کرده است. خوب است از جوانان فاضل کسی همت کند و فهرستی از همه اجازات تاکنون منتشره را همانند فهرست مقالات شادروان ايرج افشار گردآورد. اجازات حديثی منبع مهمی برای آشنایی با تراجم احوال و کتابشناسی و تاريخ فرهنگی تشيع و ايران است.
http://fa.shafaqna.com/news/456909/
✅ نقل تکان دهنده آیت الله علوی بروجردی از علامه طباطبایی در باره شعر ایرج میرزا در وصف حضرت علی اکبر علیه السلام
✅ آیت الله علوی بروجردی بیان می کند که علامه گفته است ای کاش ایرج میرزا بیتی از یک شعر خاص خود را که در وصف داغ حضرت علی اکبر (ع) سروده است به من می داد و من المیزان را به او می دادم.
بیت منظور نظر علامه طباطبایی این بیت بوده است:
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانۀ ی مرغ پریده را..!
✅ آیت الله علوی بروجردی: من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را می شناسید؟ او هجو سرا است. علامه می فرماید بله می شناسم و کتاب شعر او را هم دارم. مع ذلک، ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من می داد و من المیزان را به او می دادم
✅ علامه طباطبایی: من گمان ندارم کسی که چنین بیتی را راجع به حضرت علی اکبر امام حسین (ع) سروده است در روز قیامت حضرت سید الشهدا (ع) نسبت به این فرد بی تفاوت باشد.
✅ از بیاض تا سواد (کتابشناسی متون و رسائل منتشره در سال 1394)/ سید سعید میرمحمدصادق
از ابزارهای عمده پژوهش در هر رشته ای، به ویژه در حوزه علوم انسانی و معارف اسلامی، کتابشناسیهای موضوعی است که به پژوهشگران کمک میکند تا ضمن آگاهی از مباحث پژوهش شده از دوباره کاریها پرهیز شود. در حوزه نشر متون کهن، همواره یکی از دغدغههای پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند به تصحیح متون، آگاهی از آخرین دستاوردهای پژوهشی این حوزه است و پژوهشگران و دانشجویان همواره این پرسش را در ذهن دارند که آیا نسخه ای را که برای تصحیح و پژوهش انتخاب کردهاند، پیش از این به چاپ رسیده است یا خیر.
سید سعید میرمحمدصادق از سال 1380 اطلاعات کتابشناسی متون و رسائل چاپی را گردآوری کرده و هرساله با عنوان «کتابشناسی متون و رسائل منتشره» برای آگاهی علاقه مندان حوزههای مختلف علوم انسانی و معارف اسلامی از طریق نشریات این حوزه همچون آینۀ میراث، پیام بهارستان، گزارش میراث و کتاب ماه کلیات منتشر کرده است. http://yon.ir/pC61i
🆔 @manuscript
✅ از بیاض تا سواد (کتابشناسی متون و رسائل منتشره در سال 1394)/ سید سعید میرمحمدصادق
از ابزارهای عمده پژوهش در هر رشته ای، به ویژه در حوزه علوم انسانی و معارف اسلامی، کتابشناسیهای موضوعی است که به پژوهشگران کمک میکند تا ضمن آگاهی از مباحث پژوهش شده از دوباره کاریها پرهیز شود. در حوزه نشر متون کهن، همواره یکی از دغدغههای پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند به تصحیح متون، آگاهی از آخرین دستاوردهای پژوهشی این حوزه است و پژوهشگران و دانشجویان همواره این پرسش را در ذهن دارند که آیا نسخه ای را که برای تصحیح و پژوهش انتخاب کردهاند، پیش از این به چاپ رسیده است یا خیر.
سید سعید میرمحمدصادق از سال 1380 اطلاعات کتابشناسی متون و رسائل چاپی را گردآوری کرده و هرساله با عنوان «کتابشناسی متون و رسائل منتشره» برای آگاهی علاقه مندان حوزههای مختلف علوم انسانی و معارف اسلامی از طریق نشریات این حوزه همچون آینۀ میراث، پیام بهارستان، گزارش میراث و کتاب ماه کلیات منتشر کرده است. http://yon.ir/pC61i
🆔 @manuscript
یک وقتی یکی از دوستان اهل فضل در حال جمع آوری نصوص وارده در ترجمه مشایخ شیعه که در کتب تراجم اهل سنت است بودند. متاسفانه خبر ندارم این پروژه به کجا انجامید. به نظرم کار بسیار نافعی است وجای آن بسیار خالی است. از آنجا که در بسیاری از منابع تراجم، سیره و تاریخ ریز و درشت اهل سنت نامی از علمای شیعه آمده است که بعضا ما حتی نامی از آنها را در هیچ یک از کتب تراجم و تاریخ مولفات شیعه نداریم.. دقیقا این کار همان معجمی است که مرحوم آقا عزیز طباطبایی قصد انجام آن را به عنوان استدراک بر طبقات اعلام شیعه، داشتند که یک جلد آن نیز منتشر شد..
نشست علمی «نسخهشناسی مصاحف قرآن و ضرورت تحول آن» با سخنرانی دکتر مرتضی کریمینیا در بنیاد محقق طباطبائی برگزار شد.
بنیاد محقق طباطبائی طی سلسله نشستهای علمی با عنوان «مجالس کاتبان» میکوشد با دعوت از اندیشمندان و پژوهشگران عرصۀ میراث مکتوب و نسخ خطی اسلامی، و برگزاری نشستهای ماهانه در موضوعهای مرتبط، زمینۀ هماندیشی و ارتقای سطح علمی پژوهشهای میراث مکتوب را فراهم کند. اولین نشست از سلسلۀ «مجالس کاتبان» عصر امروز، در محل بنیاد محقق طباطبائی با حضور محققان و علاقمندان نسخ خطی قرآن و تاریخ قرآن برگزار شد.
در این نشست، ابتدا سید علی طباطبائی یزدی، مدیر بنیاد محقق طباطبائی، با معرفی مجالس کاتبان گفت: سایت کاتبان از فعالیتهای سالهای گذشتۀ ما بوده است و اکنون در آستانه دوازدهمین سال فعالیت خود است. با توجه به امکان بهرمندی از جلسات حضوری اساتید حوزۀ میراث مکتوب اسلامی، اقدام به برگزاری سلسله نشستهای علمی در این حوزه با عنوان «مجالس کاتبان» نمودیم و مجلس اول را در این مجموعه، به مبحث مرتبط با قرآن کریم اختصاص دادیم.
سید علی طباطبائی یزدی، سپس به معرفی شخصیت علمی سخنران جلسه، دکتر مرتضی کریمینیا، پرداخت و کارنامۀ علمی او را به طور اختصار به حاضران ارائه کرد.
سخنران این نشست، دکتر کریمینیا فایدۀ نسخهشناسی تخصصی مصاحف قرآن و لزوم توجه بیشتر فهرستنگاران به عناصر خاص نسخ قرآن، همچنین توصیف مصاحف مخطوط در دورههای مختلف تاریخی و ویژگیهای نسخ خطی قدیم و دورۀ میانه و دورۀ متأخر را مورد بحث قرار داد و خصوصیات نسخهشناسی و رسمالخط و قرائات و بررسی مدلولات فرهنگی و ادبی و تاریخ اجتماعی را در نشانهها و قرائن نسخهشناختی مصاحف کهن بررسی نمود.
عناصر و المانهایی که باید مطابق با معیارهای جهانی در فهرستنگاری نسخ خطی مصاحف بدانها توجه داشت، از محورهای دیگر این سخنرانی بود.
کریمینیا با ارائه تصاویر متعدد از نسخ خطی مورد بحث، مباحث علمی و الگوهای مورد بحث را به صورت تصویری و دقیق ارائه داد و جزئیات مبحث خود را از نزدیک در معرض مخاطبان قرار داد. پس از پایان سخنرانی، در یک جلسۀ پرسش و پاسخِ پر ثمر، با مشارکت محققان حاضر در جلسه، مباحث تکمیلی ارائه شد و دکتر کریمینیا به پرسشهای حاضران پاسخ گفت و با آنان به تبادل نظر پرداخت.
دکتر مرتضی کریمینیا، با بیش از صد مقالۀ علمی و دوازده عنوان کتاب تخصصی در حوزۀ علوم قرآن، از چهرههای شاخص علمی است و عناوینی همچون «کتابشناسی مطالعات قرآنی»، «فرهنگ نحوی ساختارهای قرآنی» و ترجمۀ «قرآنهای عصر اموی» را در کارنامۀ علمی خود دارد.
این نشست از ساعت ۱۶ تا ۲۱ امروز، پنجشنبه ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۶، در سالن نشستهای بنیاد محقق طباطبائی به در قم برگزار شد.
#مقاله
چرا از منظر حوزه علمیه کتابشناسی، فهرستنگاری، تصحیح متون و تراجم نگاری کاری علمی و پژوهشی نیست؟
ابوالفضل حافظیان بابلی
آیا کتابشناسی، نسخهشناسی، تصحیح متون و تراجم کارهای پژوهشی و علمی محسوب میشوند؟ آیا تأثیر خدمات آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی، آیت الله سید محسن امین عاملی، آیت الله العظمی مرعشی نجفی و کتابشناسان و فهرستنگاران بزرگی که عمرشان را در کتابخانههای مختلف در جستجو و معرفی و احیای میراث علمیمان سپری کردند و ابعاد گسترده و اعتلای تمدن اسلامی را به رخ جهانیان کشیدند، کمتر از حاشیه نویسان بر برخی متون فقهی و اصولی است که پیشتر دهها شرح و حاشیه بر آنها نوشته شده؟ چند نفر محصّل و محقّق به این همه نوشتههای تکراری مراجعه میکنند و مورد استفادهشان قرار میگیرد؟
متأسفانه حوزه علمیه ما کتابشناسی، فهرستنگاری، تصحیح متون و تراجم نگاری را کاری علمی و پژوهشی به شمار نمیآورد.
.....
http://www.almajlesilib.com/post/338
عبدالحسین حائرى در فهرستنگاری صاحب سبك و ژرفنگر است و بدين سبب، فهارس تعريفى او در ميان ديگر فهارس کتابخانههای ايران، مورد تحسين دانشمندان سراسر جهان واقع شده است. روش عبدالحسین حائرى در فهرستنگاری شناخت كتاب و مؤلف است. طى ساليان متمادى دو موضوع بيش از ساير موضوعات، ذهن استاد را به خود مشغول داشته است: اول شيوه صحيح كتابشناسى و فهرستنگاری نسخ خطى كه به تعبيرى خود مبدع آن است و موازين و شرايط آن را مشروحاً بيان كرده است و ديگر ضرورت نگارش «تاريخ علم در ايران» بر اساس كتابشناسى نسخههای خطى
عبدالحسین حائری
۱۳۰۶، قم، ۱۳۹۴، تهران
کتابشناس، فهرستنگار و نسخهپژوه
📟 گسترش دهید و دوستان را فرا بخوانید
کانال چراغداران: t.me/Chraghdaran
گروه چراغداران: t.me/cheraghdaran
کانال سخن و سخنوران: t.me/SokhanoSokhanvaran
👇
آیا کتابشناسی , نسخه شناسی , تصحیح متون و تراجم کارهای پژوهشی و علمی محسوب می شوند؟ آیا تاثیر خدمات شیخ آقا بزرگ تهرانی , سید محسن امین عاملی و کتابشناسان و فهرستنگاران بزرگی که عمرشان را در کتابخانه های مختلف در جستجو و معرفی و احیای میراث علمی مان سپری کردند و ابعاد گسترده و اعتلای تمدن اسلامی را به رخ جهانیان کشیدند , کمتر از حاشیه نویسان بر متون فقهی و اصولی است که دهها شرح و حاشیه بر آنها نوشته شده ؟ چند نفر محصل و محقق به این همه نوشته های تکراری مراجعه می کنند و مورد استفاده شان قرار می گیرد؟ البته آثار قوی و استخوان دار در فقه و اصول که چند گام این علوم را به پیش ببرند و واقعا نوآوری و ابتکار در مباحث داشته باشند , مفید و اثرگذار اند.
متأسفانه حوزه علمیه ما کتابشناسی و فهرستنگاری و تصحیح متون و تراجم نگاری را کار علمی و پژوهشی به شمار نمی آورد. طلبه ای که عمر خود را در این راه بگذارد, ایثار کرده و باید به اجر و قرب معنوی بیاندیشد ; چون مدارج علمی حوزه قانونی برای ارج نهادن به این امور ندارد.
سالها قبل از مرجع عالیقدر آیت الله شیبری زنجانی دامت برکاته که خبرویتش در این امور در کنار فقاهت و جایگاه حوزوی اش بر کسی پوشیده نیست, پرسیدم : نظرتان درباره ورود به این عرصه برای عده ای خاص از طلاب که ذوقش را دارند چیست؟ فرمودند : حوزه به اینگونه تحقیقات هم نیاز دارد و هر کجا در حوزه باری بر زمین مانده باشد, کسی که توانایی لازم را دارد , باید آن را بدوش کشد.
سپس یادی از پدر بزرگوارشان کردند و فرمودند: ایشان وقت بسیاری گذاشتند و برای وسائل الشیعه و جواهر فهرست مرتب کردند , در زمانی که کتابها چاپ سنگی بود و هیچگونه فهرستی نداشت و پیدا کردن احادیث و مسائل فقهی در اینگونه مجامیع مشکل بود.
این کار مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی سبب شد , وقتی برای برخی از مراجع معاصرشان استفتایی می رسید , از ایشان کمک می گرفتند تا محل بحث را از جواهر و وسائل به آسانی و با سرعت پیدا کنند.
البته بايد دقت شود آيا حقيقتا اين آثار به تمامه از بين رفته اند يا ميتوان با «فرايند بازسازي متون» از دل آثار ديگر «تمام» يا «بخشي» از آنها را زنده کرد؟ به تحقيق بازسازي متون کهن، موضوعي است بسيار ارزشمند که اي کاش فرايند پژوهش در کشور با محوريت نسخ خطي، با «نگاه منشوري به متون کهن» آنقدر غني، قوي و پيشرفته بود که امروز، نوک پيکان پزوهشهاي تراثي به سمت بازسازي متون مفقود ميرفت، ولي متأسفانه در مقايسه با برخي کشورها، روند پژوهشهاي تراثي با محوريت متون کهن، در دانشگاهها و مراکز علمي کشور، در فقيرترين حالت خود، چه به لحاظ «روشي»، چه «قالبي» و چه به لحاظ «محتوايي» است. نگاه هزالي به تراثيات همين بس که، از دهها اشتقاق و استفادههاي تراثي ناب، از نسخ خطي، ذهنيت پژوهشي در کشور ما از نسخ خطي، 99% فقط «تصحيح متون» است، در حالي که در يک بررسي جامع نگر علمي، سهم «تصحيح متون» از اقيانوس عظيم منابع تراثي، در حالت خيلي خوشبينانه 20% است، براي نمونه اين کمينه، نزديک دو دهه مسؤوليت بخش خطي يکي از کتابخانههاي مهم کشور را داشتهام، عرض ميکنم، آمارهاي ما نشان ميدهد (لطفا دقت شود)، طي پانزده سال مراجعه محققان به کتابخانه براي استفاده از نسخ خطي، 90% ايرانيان (چه حوزوي چه دانشگاهي) براي «تصحيح متون» بوده است و 90% خارجيان، براي استفادههاي مطالعاتي از متون، باز هم يک نمونه حقير به ياد دارم سال 74-75 آقاي رابرت گليو (استاد مطالعات فقه و اصول فقه شيعه در انگلستان)، براي مطالعات خويش، که اگر اشتباه نکنم نزاع بين اصوليين و اخبارين در زمان علامه وحيد بهبهاني بود، بيش از پانصد نسخه خطي را مطالعه نمود و رفرنس داد! چيزي که در فرايند پژوهشي مراکز علمي ما سر سوزني جاي ندارد، برويد در پايان نامههاي دانشگاه الازهر، جامعة عين شمس، جامعة القاهرة و حتي دانشگاههاي ترکيه ببينيد، به ندرت ديده شده است که در منابع پاياني رسالهها و پاياننامهها، حداقل ده نسخه خطي رفرنس داده نشده باشد، اما در کشور ما هيچ هيچ هيچ! با پوزش🙏🏻💐
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com