با سلام و تشکر سوال: چگونه یک شخصی نسخه ای از کتاب ثواب الاعمال را در سال ۷۶۳ و نسخه ای از دروس را در سال ۸۲۱ کتابت کرده. به نظر در گزارش طبقات تصحیفی در تاریخ یا در نام کاتب صورت گرفته است؟!
Forwarded From یاران
مكتبة المجلسي ودارالتراث
شخصی به حضرت آیت الله بهاء الدینی گفته بود:
❗️آقا جان، دعا کنید من آدم شوم!
✨آقا فرموده بودند: «با دعا کسی آدم نمی شود».
☕️ شده است بدون ریختن چای خشک در آب جوش، چایی بخوری؟
🧀شده است بدون مایه زدن به شیر، پنیر درست شود؟
🍲شده است بدون خوردن آب و غذا سیر شوی؟
💡شده است بدون الکتریسیته، لامپ روشن شود؟
👌بدون علم و عمل صالح نیز آدم شدن محال است!!
@yakbandh
Forwarded From غلو پژوهی
مكتبة المجلسي ودارالتراث
🔺دفاع ناتمام برخی از متصوفان حوزوی از نمادهای صوفیه
اخیراً مقاله ای از آقای حسن رمضانی نشر یافته که در آن تلاش نموده تا نشان دهد که شعائر صوفیه مانند خانقاه و خرقه و سماع و... بدعت نیستند. تأملاتی در مورد مطالب ایشان به ذهن این حقیر می آید که تقدیم می شود:
1- ایشان بین بدعت لغوی و مصطلح شرعی خلط نموده است. و از این رهگذر تعبیر «بدعت خوب» را ساخته، حال آنکه محور بحث ایشان مصطلح شرعی بوده است. بدعت خوب از بدعت های خلیفه دوم است؛ و گرنه از منظر اخبار معصومان علیهم السلام «کل بدعة ضلالة» (الكافي، ج1، ص: 56 و 57) با این وجود نویسنده برای مقصود خود به آیه «جَعَلْنا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها» (حدید: 27) در شأن مسیحیان استناد جسته، و «بدعت خوب» را تعبیری دیگر از خبر «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا» (الكافي، ج5، ص: 9) انگاشته است! که فارغ از وجود راویان عامی و صوفی در طریق آن باید گفت متن کامل این خبر گواه آن است که دلالت روشنی بر روش های خارج از چارچوب اوامر و سفارش های شرعی ندارد. با این وجود استناد به تعبیر مجمل آیه نیز محل اشکال است و ترکیب های مختلف دیگری نیز برای آن نیز متصور است! و معلوم نیست چرا نویسنده تعبیر «فما رعوها حق رعایتها» را ناظر به «رهبانیة» به قید «مبتدعة» دانسته و مدعی شده آیه در مقام ذم مدح کوتاهی در بدعت و به نحوی تأیید بدعت است؟ در حالی که می توان آن را تفریع و توضیحی برای فعل «ابتداع» دانست که نسبت به «رهبانیت» مطرح شده (و نه ناظر به مصداق مبتدع) و یا حتی می تواند مستقل از «ابتدعوها» و تفریع از «جعلنا… رهبانية» باشد. و فراتر از آن چه بسا ضمیر فما رعوها ناظر به مجموع «رأفة و رحمة و رهبانية» باشد! ترجمه ایشان از آیه چنین است: «ما رهبانیت خودساخته مسیحی را بر ایشان واجب نکردیم، جز برای رضایت خدا» به عبارتی ایشان می خواهد بگوید نصارا حق رعایت بدعتی را که خود گذاشتند، به جا نیاوردند! (که البته جای سؤال است که بدعت چه حقی دارد؟) در حالی که اگر مطابق مشهور ضمیر «رعوها» را ناظر به رهبانیت هم بدانیم باز می توان چنین معنا کرد: «نصارا رهبانیتی خود ایجاد کردند… پس حق رهبانیت (شرعی و الهی) را به جا نیاوردند.» (استثنای آیه نیز ممکن است متصل یا منقطع باشد.) هرچه هست، ترجمه ایشان بی شک نادرست بلکه متناقض است، زیرا بر خلاف مقصود خود نویسنده ابتداع و وجوب الهی را در کنار هم تایید می کند! و این تناقض آشکار است. در حد بررسی این حقیر حتی در میان خود صوفیان نیز چنین استنادی به آیه رایج نبوده است، جز آنکه کسانی مانند استاد ایشان در تفسیر به رأی، یعنی ابن عربی همین سوء استفاده را نموده و شاهدش را هم بدعت تراویح خلیفه ثانی و تعبیر «نعمت البدعة هذه» او دانسته است! (الفتوحات المكية، دار الصادر، ج2، ص: 533)
2- ایشان مدعی است مستحسنات صوفیه از سنخ «بدعت هدایت» (؟!!) است، و موجب تصرفی در سنت های دینی نمی شود. این امر خلاف وجدان است. دست کم خانقاهی که بر سرش قطبی مفترض الطاعة بنشیند، این خود نه بدعت، که معدن بدعت ها است.
3- تزاحمات مستحسنات صوفیه با سنت های دینی نیز در عمل موجب کنار زدن برخی سنت ها است، وقتی در منش برخی عارفان شهیر (مانند ملای رومی) سماع به عنوان فعلی مقدس، بر وقت نماز مقدم می شود، و این تقدیم را رسماً رنگ اعتقاد می پوشانند، چه شبهه ای در بدعت بودن آن وجود دارد؟
4- اهمال مناهی شرعی در مستحسنات صوفیه نیز از دیگر وجوه بدعت بودن آنها است. در این مرام برای خرقه و زنار پوشیدن باید ادله نهی از لباس شهرت و تشبه به کفار را کنار نهند! برای سماع، از نهی از رقص و ملاهی چشم پوشند! پیران طریقتشان را بر جایگاه عصمت بنشانند و…
5- اصل تصوف و افزودن حجت های ساختگی بر حجت های الهی بدعتی است، که عملاً اصولی فاسد را برای ایشان در توحید و معاد و نبوت و… به ارمغان آورده است. بالاتر نشاندن طریقت و سلوک را از شریعت و فقه در این مذهب نیز از راههای گریز از اوامر شرعی است. و با توجه به فساد مذهب این گروه ها بعید نیست که بگوییم، که به صرف اینکه عملی از شعائر این قوم شود، بنا بر فقه شیعی موضوع ادله نهی از تشبه به اهل انحراف و بدعت گردد. و در آخر اگر صوفیه مدعی قرب الهی است، جا دارد که بپرسیم مگر شریعت الهی در این راستا چیزی کم گذاشته است، که محتاج بدعت ها و اذکار و روش های ساختگی ایشان باشیم؟
غلوپژوهی @gholow2
Forwarded From مرکز کتاب پژوهی ایران
مكتبة المجلسي ودارالتراث
📝انشاء قزوینی بوی آخوندی می دهد
عموماً شنیده می شود که قزوینی در امر کتابت فارسی انشاء مخصوصی داشت که بوی آخوندی میدهد و باب دندان این دوره و مردم امروز نیست. باید دانست که وی تنها مورد تحقیقات فنی و ادبی و تاریخی آن انشاء را بکار می بست و معتقد بود که هر رشته از علوم و فنون اصطلاحات و تعبیرات مخصوصی دارد که بهتر است در موقع بکار برده شود و میگفت قرنهاست که علمای فارسی زبان که چه بسا جنبۀ روحانی هم میداشته اند و از فقها و حکما و عرفا بوده اند دارای انشائی بوده اند که مرسوم آن طایفه و آن دوره میبوده است و کلمات و تعابیر و اصطلاحاتی از قبیل «ینبغی» و «لایجوز» و «کذا فی اصله» و «طرداً للباب» و «ضرس قاطع» و «متأخم بیقین» و «غیر ذلک» و صدها کلمات و اصطلاحات دیگری از همین قبیل حکم «فرمولها»ی مشخص و معینی را پیدا کرده بود که استعمال آن در میان اهل علم عمومیت داشت و احدی بر آن ایراد وارد نمیساخت.
منبع: جمالزاده، سیدمحمد علی، «یادگارهایی از روزگار جوانی جمال زاده»، در: راهنمای کتاب، س16، ش10-12، صص632-633. @Ketabpazhohi
Forwarded From
مكتبة المجلسي ودارالتراث
❇️ ماجرای کتک خوردن یک فقیه برجسته از همسرش
🔸یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد.
◽️شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است.
◽️مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
◽️اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را کتک میزند.
◽️یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد.
◽️گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند.
◽️گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد./کیهان @lashkarezainabyon
سپاس از تذکرتان , احتمالا منسوب به قمشه ای است ورنه جامع و مانع در حد ۱۰۰ عنوان برتر نبود. به مخاطبین متوسط او هم بستگی دارد.
Forwarded From unknown
مكتبة المجلسي ودارالتراث
هرودت مورخ یونانی درباره احترام آب ازنگاه ایرانیان نوشته است:《ایرانیان درمیان آب پیشاب نمی کنند،درآب تف نمی اندازند.درمیان آب روان دست نمی شویندوتاب نمی آورندکه کس دیگری آنرابه پلیدی آلوده کند،آنان آب را بسیارارج وارزش می نهند. (کتاب اول،بند۱۳۸)》
حفظ الصحه گیلانی ص۲۲
امروز هم باید ایرانیان چون پیشنیان به آب احترام گذاشته و از مصرف بی رویه ی آب پرهیز کنند. https://telegram.me/WwwSngoir
🔻اخیرا ملاحظه شد که یکی از مدعیان عرفان منتسب به آقای طهرانی بنام قاسم باباخانی در کانال تلگرام خود مطالب حیرت آوری در قالب پرسش و پاسخ بیان داشته که نشان از عمق انحراف از عرفان اصیل دارد و شاید به یکی دو مورد آن بعدا اشاره کنم. اما آنچه اکنون به عنوان نمونه ای از مرام انحرافی این نحله و انشعاب جریان طهرانی ارائه می شود تأیید اعمال بدعت آمیز صوفیه با ادّعایی بسیار مضحک است. بنگرید؛
سؤال: برخی از مخالفین عرفان عملی به سبک کنونی می گویند اگر کسی قصد سیروسلوک داره فقط مجازه که به آنچه که به عنوان سیره مسلّمه قطعیه معصومین علیهم السلام ماخوذ از آیات و روایات در دست داریم عمل کند... و عمل به اذکار و اوراد صوفیه و سبک های مراقبه و نفی خواطر و فکر مصطح صوفیه و سماع و ذکر جلی دسته جمعی آنها در مجالس ذکر و آداب تشرف به فقر و....همگی بدعت و از سنخ رهبانیتی است که نصاری ابتداع کردند که به نصّ کریمه شریفه بدعت بود. آیا این اعمال بدعت حرام است؟
و قاسم باباخانی در جواب نوشته است:
«خير بدعت نيست؛ چون مشايخ طريقت سلسله خود را به ائمه اطهار عليهم السلام مي رسانند و دستورات را از ايشان تلقي مي كنند و حجيت خبر واحد شاملشان مي شود»!!
این در حالی است که حتی عرفای بزرگی همچون ملا صدرا و فیض کاشانی منکر بدعت های صوفیه بوده و آثاری در ردّ تصوّف نوشته اند اما عارفچه های معاصر با چنین استدلال های مضحکی بدعت های صوفیه را تصحیح می نمایند!