واقعا جای تعجب است از اینگونه نوشتن که فقط مطالبی را ادعا نمودند اما اثبات نکردند ، اگر اینگونه باشد خوب کسی می آید و درست عکس این مطالب را ادعا می کند .
گویا نویسنده فقط خواسته بغضش را نسبت به مکتب تفکیک نشان دهد که مخالفتشان با فلسفه اساسی ندارد ، ولی باید گفت قبل از آنکه نطفه مکتب تفکیک در عصور متاخره بسته شود این مخالفت با فلسفه و عرفان وجود داشته و از زمان اصحاب ائمه (ع) شروع شده است که به دو مورد اشاره می شود :
1 - هشام بن الحکم :
الف : ففی رجال الکشی : احمد بن محمد بن الخالدی عن محمد بن همام عن اسحاق بن احمد عن ابی حفص الحداد و غیره عن یونس بن عبد الرحمان قال : کان یحیی بن خالد البرمکی قد وجد علی هشام بن الحکم شیئا من طعنه علی الفلاسفه و احب ان یغری به هارون و نصرته علی القتل . ( بحار ، 189/48 )
ب : قال النجاشی : هشام بن الحکم ... له کتاب یرویه جماعه ... کتاب الدلاله علی حدوث الاجسام ... و کتابه الرد علی ارسطالیس فی التوحید . ( رجال النجاشی ، 1164/433 )
ج : قال الشیخ : هشام بن الحکم ... له من المصنفات کتب کثیره ... کتاب الدلالات علی حدوث الاشیاء ... و کتاب الرد علی ارسطاطالیس فی التوحید . ( فهرست ، 783/ 358 )
2 - الفضل بن شاذان
الف : قال النجاشی : الفضل بن شاذان ... احد اصحابنا الفقهاء و المتکلمین ... ذکر الکنجی انه صنف مائه و ثمانین کتابا وقع الینا ، منها ... کتاب الرد علی الفلاسفه . ( رجال نجاشی ، 306 )
ب : قال الشیخ : الفضل بن شاذان النیشابوری ، فقیه متکلم جلیل القدر ، له کتاب و مصنفات ، منها ... و کتاب النقص علی من یدعی الفلسفه فی التوحید . ( فهرست ، 197/563 )