راستش من اطلاعای در این موردی که شما می فرمایید ندارم..در مورد این فالنامه مطالعه می کردم..وقصدم دسترسی به نگاره هاش هست...که متوجه شدم یک نسخه اش در توپکای هست...بیشتر از این چیزی نمی دونم
شما صفرها را حذف فرمایید و یک مثال از نهج البلاغه بیاورید که در آن امام علی بگوید که من معصوم هستم و امام (به معنای آنچه که ما اعتقاد داریم شامل معصومیت و برگزیده شدن از طرف خدا و ....) شما هستم و پسر من حسن بعد از من امام است
شما صفرها را حذف فرمایید و یک مثال از نهج البلاغه بیاورید که در آن امام علی بگوید که من معصوم هستم و امام (به معنای آنچه که ما اعتقاد داریم شامل معصومیت و برگزیده شدن از طرف خدا و ....) شما هستم و پسر من حسن بعد از من امام است
بنده دیگر عرضی ندارم.
مسئله ذوق که اون آقا فرمودند باید اینجا بیاید
این مسئله فقط در کامل بهائی آمده و خود بهایی تصریح کرده که هیچ اساسی ندارد
و بعد شما می فرمایید ...
کتاب «سکه های ضرب رشت و شهرهای شمالی ایران» به زودی منتشر می شود
به گزارش گیل مهر، کتاب «سکه های ضرب رشت و شهرهای شمالی ایران» به زودی وارد بازار کتاب می شود. این کتاب که سکه های ضرب گیلان و شهرهای شمال کشور را معرفی می کند، دربردارنده تصاویری از سکه های دوره های مختلف تاریخی است.
«حسن اکبری» که مجموعه بزرگی از ۲۰۰ سکه ضرب گیلان را در کلکسیون خود داراست، در گفتگو با گیل مهر درباره اثر در دست انتشار خود می گوید: این کتاب حاصل بیش از ده سال جمع آوری سکه های ضرب رشت و سایر شهرهای شمالی ایران می باشد . هدف بنده از جمع آوری این مجموعه که با صرف هزینه بالا فراهم آمده است، حفظ و معرفی تاریخچه ضرب سکه در گیلان برای استفاده تاریخ شناسان و علاقمندان به این حرفه است.
وی در پاسخ به این سوال که چرا سکه های ضرب شمال کشور نیز در این اثر معرفی شده، توضیح داد: بنابر منابع تاریخی تا اواخر دوره ساسانی تفکیک سرزمینی بصورت کنونی بین گیلان و مازندران وجود نداشت. به همین دلیل سکه های مشترکی بین گیلان و مازندران ضرب می شد.
این مجموعه دار، به تاریخچه اولین سکه ضرب گیلان اشاره نموده و می افزاید: اولین سکه هایی که بصورت مشترک بین گیلان و مازندران رایج بود، سکه های حکام «تپورستان» یا همان «تبرستان» بود که شامل حکام ایرانی و بعد از تسلط اعراب بر ایران حکام عرب تبرستان می باشد.
اکبری برخی از سکه های ضرب گیلان دوره تپورستان و نام و تصویر پادشاهان که بر سکه ها حک شده، نام برد و ادامه داد: سکه فرخان، سکه دادبرزمهر ، سکه سعیدبن دعلج و سکه مقاتل و سکه سلیمان از حکام عرب تبرستان در این کتاب معرفی شده است.
وی به تفاوت نقوش سکه های قبل و بعد از دوره اسلامی اشاره نموده و اضافه می کند: با مشاهده نقوش این سکه ها در می یابیم که تصویر انسانی به مرور زمان از روی سکه های اسلامی حذف گردیده است.
این مجموعه دار با اشاره به اینکه اولین سکه ضرب گیلان در لاهیجان بوده ، تصریح می کند: در دوران اسلامی سکه های ضرب شهرهای آمل و ساری به وفور مشاهده شده ولی تا دوره استیلای مغول بر ایران، اولین سکه ای که ضرب شهرهای گیلان می باشد مربوط به «غازان محمود» ایلخان مغول و ضرب لاهیجان می باشد و تصویر این سکه نیز در این کتاب معرفی شده است.
اکبری با اشاره به ضرابخانه های گیلان قدیم ابراز کرد: پس از تهاجم اولجایتو، ایلخان هشتم مغول به گیلان و تصرف نسبی این سرزمین، اولین سکه ای که بنام ضرابخانه رشت بروی آن مشاهده شده، مربوط به «ابوسعید بهادرخان» و به سال ۷۲۴ هجری قمری می باشد. و تصویر دو نمونه از سکه های بهادرخان که ضرب رشت و لاهیجان می باشد، در این کتاب منتشر شده است.
وی به تاریخ استیلای تیموریان اشاره نمود و یادآور شد: در این دوره، همواره حکام محلی در گیلان قدرت داشتند. گیلان در دو بخش غربی و شرقی( بیه پس و بیه) تحت حکومت آل اسحاق و کیاییان بود. و این روند تا برآمدن «قراقویونلو ها ادامه داشت و در این زمان شاهد ضرب سکه ای به نام «جهانشاه» در لاهیجان هستیم. ولی در زمان حکمرانی «آق قویونلوها» بویژه حکومت«اوزون حسن» شاهد وفور ضرب سکه در شهرهای رشت و فومن هستیم.
اکبری به بقایای ضربخانه تمیجان در شرق گیلان اشاره نمود و یادآور شد: در دوره صفویه و در زمان شاه عباس اول، گیلان تحت قیمومت حکومت مرکزی قرار گرفت و از این پس ضرابخانه های اصلی همچون رشت و لاهیجان تا دوره قاجار به ضرب سکه مشغول بودند . و بعضی ضرابخانه ها هم مانند فومن ، کوچسفان (کوچصفهان ) و تیمجان در گیلان در بعضی دوره های تاریخی سکه ضرب می کردند.
وی برخی از نمونه ...
مشاهده مطلب
گیل مهر سایتی متفاوت ...
زنده شدن برخی از روش های کهنه حتی در لباس جدید، راه به جایی نخواهد برد و به اساس دین هم لطمه خواهد شد، هرچند برای کوتاه مدت، جریانی را پدید خواهد آورد و بساطی راه خواهد انداخت و کسانی را خوشحال خواهد کرد که هزینه هایی که می کنند، نتیجه دارد.
راستش بنده در صدد پاسخ دادن به نوشته های پراکنده شما که به نظرم همچنان مشکل اصلی آن عدم درک درست ادعای بنده است، نمی پردازم. چون ثمری هم ندارد. این را باز هم تکرار می کنم که بنده قصد دادن تئوری تازه ای ندارم. هدف این است که اشکال کار را بفهمیم و از این که صدها بار اشکال روی اشکال جواب دهیم ولی بنیادها بی اساس باشد، بپرهیزیم. فهمیدن اشکال کار، بسیار مهم تر از این است که بخواهیم نفهمیده، تئوری تازه ای برای آینده بدهیم.
در پایان می خواهم خدمت شما استاد محترم عرض کنم از قضا، این کارهایی که شما از آنها یاد می کنید و نامش را مباحثات می گذارید، مهم ترین عیبش این است که باز هم عیب ها را می پوشاند و باز هم ما به همان وضع ادامه خواهیم داد و هیچ نوع تحولی را برنخواهیم تافت.
@jafarian1964
سکه های امامی سلطان محمد خدابنده
بالاخره کتاب درخوری برای سکه های دوره ایلخانی به بازار آمد. بعد از کار دوست عزیز ما جناب دکتر باغبیدی با عنوان سکه های ایران در دوره اسلامی از آغاز تا برآمدن سلجوقیان، چشممان به این اثر روشن شد. بنده در حدی نیستم که بخواهم به لحاظ پژوهش در باره این قبیل آثار نظر بدهم، اما در این کتاب، برای بنده، مهم سکه های شیعی دوره ایلخانی به طور خاص سکه های دوره خدا بنده است. خاطرمان هست که سلطان محمد خدابنده (703 ـ 706) نخستین سلطانی در ایران است که مذهب امامی را پذیرفت. تفصیل این مسأله را در تاریخ تشیع در ایران آورده ام. اما این که برخی ادعا کرده بودند اما (به هر دلیل) در سالهای آخر تشیع را رها کرده، و می دانیم که فشارها هم زیاد بوده، بر اساس این سکه ها درست نیست. (منهای ادله تاریخی). نخستین سکه های خدا بنده در این کتاب (ص 157) نام های چهار خلیفه را دارد با تاریخ 704 هجری. (تا صفحه 164). سکه های سال 705 هم همین طور (ص 165). و تا 708 (ص 169). از سال 709 که منابع هم می گویند مذهب امامی را پذیرفته، سکه ها دوازده امامی می شود (ص 170): اللهم صل علی محمد و علی و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحجة بن الحسن محمد. سکه های چاپ شده در این کتاب از سال 709 و 710 (که تا صفحه 185 ادامه یافته) همه امامی است. از سال 711 چندین سکه (تا صفحه 190)، و 712 (تا صفحه 193) 713 (تا صفحه 196) و 714 (تا صفحه 220) همگی دوازده امامی است. سال 716 آخرین سال سلطنت سلطان محمد خدابنده هم، همه سکه های ضرب شده دوازده امامی هستند. (تا صفحه 225). بنابرین جای هیچ تردیدی نیست که سلطان خدابنده تا آخرین سال حکومت خویش، بر مذهب امامی و سیاست ترویج آن باقی بوده است (ارجاعات همه به همین کتاب: سکه های ایران دوره ایلخانان مغول، بهرام علاءالدینی، تهران، برگ نگار، 1395).
@jafarian1964
سندی از دوره افشاریه
متن زیر یادداشتی در پشت یک نسخه، برای ثبت یک طلب، و قرار بازپرداخت آن در وقت بدست آمدن و برداشت محصول شتوی است. ارزش آن به این است که مربوط به دوره افشاری است که اسناد از این دوره اندک است. در اینجا از سکه نادرشاهی و ارزش آن یاد شده است. در یک نگاه آنچه خواندم آوردم. موارد مبهم هست. تصویر را می گذارم.
سکه نادرشاهی
موازی ده عدد نادرشاهی دو مثقال و نیم که مساوی مبلغ پنج هزار دینار بوده باشد، از جناب عزت پناه آقا جعفر ابن مرحوم خداداد ساکن قمشه بر ذمّت دارد. عزت پناهان شفقت و مرحمت انتباهان عزیز القدران رفیع المقداران مستغنی القابان والاوصافان، شمسا للرفعة و المودة، والا عزت والاقبال، حاجی الحرمین الشریفین حاجی رفیع ولد مرحوم حاجی محمد علی ثابت و لازم است که ان شاءالله [وقت] رفع [= برداشتن] محصول شتوی هذا السنه ادا نماید، و عذر موقوف ندارد.
تحریر فی تاریخ بیست و هشتم شهر محرم الحرام سنه 1165
@jafarian1964
سندی از منازعه میان زرتشتی ها و مسلمانان در یزد (اواسط قرن سیزدهم هجری)
سند زیر نامه ای است که یکی از یزدی ها بکه خود را میرزا مهدی معروف به شیخ مهدی نامیده، برای عالمی که پیش از این در یزد بوده و زمان نگارش این نامه به اصفهان منتقل شده بوده «میرزا محمد تقی» نوشته شده است. در این نامه، از یک منازعه بر سر یک کوچه میان زرتشتی ها و مسلمانان یزدی صحبت شده، و ظاهرا این که «معلون دستور شهریار» در دفاع از مجوسی ها بوده و سبب تصرف کوچه ای از سوی آنها شده است. مضمون نامه، مورد اختلاف را در محله خلف خانعلی می داند که به ادعای نویسنده این نامه، کوچه مزبور از طرف زرتشتی ها تصرف شده است. محله «خلف خانعلی» از محلات قدیمی یزد و محل سکونت مشترک مسلمانان و زرتشتی ها بوده و به گویش یزدی، «خَلِف خونَلی» تلفظ می شود. نویسنده نامه در ادامه در باره ساختن بنای به قول او معبد زرتشتی ها، همان آتشکده، صحبت شده و به اختلاف فتاوی علما در باره بازسازی این مکان پرداخته شده است، این که فتوای برخی عدم جواز تجدید بنا و برخی دیگر، اجازه تجدید آن بوده است. نویسنده از عالم مزبور خواسته است او هم فتوای خود را بیان کند. پشت نامه، آدرس را چنین یادداشت کرده:
یا حفیظ! عریضه:
این عریضه عبودیت فریضه در دار السلطنه اصفهان به نظر فیض منظر خداوندگاری جناب شریعتمدار اعلم العلماء و افقه الفقهاء فقهای! آقای آقا میرزا محمد تقی دام افضاله العالی مشرف باد، ان شاء الله. 2468 [که به حساب جمّل، همان «بدوح» یا فرشته نامه رسان است]
گفتنی است که منابع، بر آنند که مجوسی و مسلمان، در کنار هم در این محله زندگی می کردند، و طبعا گاهی هم میان آنها اختلاف بوده است.
نامه که به لحاظ اطلاعات داخل آن ارزش قابل توجهی دارد، مع الاسف تاریخ ندارد، و معلوم نیست مربوط به چه زمانی است. محتمل است که مربوط به اوایل دوره ناصری، و پس از سال 1269 ق باشد.
متن نامه را پایین ملاحظه فرمایید:
* * *
@jafarian1964
فایل کتاب را پایین ملاحظه فرمایید. این کتاب را که شامل نمونه هایی از اسناد شرعی و ملی و حقوقی در دوره صفوی است و از بهترین ها، سال 1393 ش منتشر کردم.
فایل کتاب را پایین ملاحظه فرمایید. این کتاب را که شامل نمونه هایی از اسناد شرعی و ملی و حقوقی در دوره صفوی است و از بهترین ها، سال 1393 ش منتشر کردم.
مجلد ششم دانشنامه کاشان، اختصاص به «سکه های کاشان» دارد و اولین مجلد سکه ها، گزارش سکه های بانک سپه، موزه ملی ایران، و موزه رضا عباسی است. در این مجلد جمعا 422 سکه شناسایی شده و از دوره ایلخانان تا دوره ناصری را در بر می گیرد. تصاویر زیبایی از سکه ها، همراه با توضیحات سکه شناسی شامل محل نگهداری، جنس، قطر، محل ضرب، سال ضرب، فرمانروا و دوره تاریخی و نیز متن روی سکه و پشت سکه را شامل می شود. قابل توجه این که سکه ضرب 714 از دوره الجایتو، شامل علی ولی الله و نام دوازده امام است که در صفحه 34 این مجلد گزارش و تصویر آن آمده است. عمده سکه ها ضرب کاشان است، اما اندکی هم [سیزده مورد]«انگ» کاشان دارد که از آن جمله یک سکه روسی از 1830 میلادی است که نام کاشان روی آن حک شده است.
آقای حسین محلوجی، مدیر بنیاد فرهنگ کاشان، طی چند دهه، تلاش گسترده ای در جهت شناساندن فرهنگ کاشان انجام داده و حاصل آن مجلدات شش گانه منتشر شده در باره فرهنگ این شهر است. این علاوه بر تلاش های وی در آباد کردن خانه های تاریخی کاشان در دهه هفتاد است که هم در زیبایی کاشان و هم در فرهنگ و درآمد این شهر و جذب توریست، یکی از بهترین اقدامات انجام شده است.
ادامه مطلب بالا 👆👆👆
و روزی که خانم آتابای پاسپورت خود را گرفت و عازم خارج ایران بود در همان خانه که مدتی پیش او را دیده بودم دوباره او را دیدم. گفت: من امروز با همین پُلیور و یک چادر از این شهر میشوم. هیچ ندارم. به شما هم هدیهای ندارم بدهم. یک دوره کتابهای چاپ شدهام - با اینکه می دانم بسیار به دردم خواهد خورد - اما به عنوان یادگار به شما هدیه می دهم.
من در جواب گفتم درست است که خدمت من به اندازه خدمت آن رانندهی تاکسی نیست با همهی اینها امیدوارم مرا هم بی اجر نسازید. این خانم گویا به مصر رفت و فارسی درس میداد و گویا از آنجا هم به جای دیگر آمریکا رفته است
✍️محمد ابراهیم باستانی پاریزی
منبع: سعی مشکور، یادنامه دکتر محمد جواد مشکور، ص۹۹ تا ۱۰۴
بله اون چرخیدن دور امامت بود نه این چیزهایی که شما می فرمایید. جان عالم به فدای آن خانم مظلومه و شهیده ای که خطبه اش و حرکتش هیچ کدام از این چیزهایی که شما می فرمایید نبود
سندی از دوره افشاریه
متن زیر یادداشتی در پشت یک نسخه، برای ثبت یک طلب، و قرار بازپرداخت آن در وقت بدست آمدن و برداشت محصول شتوی است. ارزش آن به این است که مربوط به دوره افشاری است که اسناد از این دوره اندک است. در اینجا از سکه نادرشاهی و ارزش آن یاد شده است. در یک نگاه آنچه خواندم آوردم. موارد مبهم هست. تصویر را می گذارم.
سکه نادرشاهی
موازی ده عدد نادرشاهی دو مثقال و نیم که مساوی مبلغ پنج هزار دینار بوده باشد، از جناب عزت پناه آقا جعفر ابن مرحوم خداداد ساکن قمشه بر ذمّت دارد. عزت پناهان شفقت و مرحمت انتباهان عزیز القدران رفیع المقداران ... القابان والاوصافان، شمسا للرفعة و المودة، والا عزت والاقبال، حاجی الحرمین الشریفین حاجی رفیع ولد مرحوم حاجی محمد علی ثابت و لازم است که ان شاءالله [وقت] رفع [= برداشتن] محصول شتوی، هذا الدین ادا نماید، و عذر موقوف ندارد.
تحریر فی تاریخ بیست و هشتم شهر محرم الحرام سنه 1165
@jafarian1964
یک رأس الاغ هم مرحمت نکردید!
حجة الاسلاما، شریعتمدار، قبله الاناما، قربانت شوم
بعد از طی دعاگویی و رسم عبودیت کیش عرض می شود که سابق بر این عریضه ای مشتمل بر آن که یک رأس الاغ محبت فرمایید که در عتبات عتبه بوسی نماییم و به دعاگویی حضرت ولی النعمی ام مشغول باشم، مرحمتی نشد. حال که اول زمستان است یک طرف برودت هوا و بی لحاف و هیمه و سوخت یک طرف، گرسنگی خود و عیال و بی پولی یک طرف، ضعف پیری و کوری. ما همیشه نمک پرورده حضرت مرحوم اعلی الله مقامه بودیم، سیاه و ثبت داشتیم. شما هیچ ما را نمی شناسید. خداوند می داند که دیگر هیچ قوت و قدرتی ندارم از هر باب زیاد ...[زحمت؟] نه و السلام
و این عریضه، عریضه سیم است و شما هیچ متحمل نشده اید. اگر چنانچه می فرمایید خودم ندارم به کسی محول بفرمایید
(بعداز سطر دوم، بین دو سطر آمده: سید صادق ولد آقا سید محمد دروازه نوی)
تصویر سند پایین 👇👇👇
@jafarian1964
✍️ضرب سکه در خوی در دوران حکومت فتحعلی شاه قاجار
در سکه های دوره اسلامی نقوش انسان و حیوان که قبل از آن در ضرب سکه ها متداول بود، حذف گردید و این روند تا در دوران سلطنت فتحعلی شاه ادامه داشت. با ضرب تصویر فتحعلی شاه روی روی سکه، مجدد نقوش صور انسانی ظهور یافت. در این دوره برای ضرب سکه، از شیوۀ های رایج در دوران صفویه و بعد از آن دوره نادرشاه افشار استفاده گردید. این بدین معناست که بر روی سکه نام و القاب شاه و یا اشکالی به شکل حیوانات (نمادین) و در پشت آن، محل ضرب سکه را حک می کردند. عکس فوق سکه از جنس مس در سال 1849 م / 1228 ق در دوران حاکمیت جهانگیرمیرزا پسر عباس میرزا نایب السلطنه در خوی می باشد. در طرف دیگر سکه نماد حک شده میتواند بیانگر وجود شکارگاههای زیاد در خوی باشد.
منبع: مرکز اسناد و آرشیو عکس بنیاد ایران شناسی شعبه آذربایجان غربی
تاریخ اورمیه
@urmia_history1
حوضِ هشت گوش آرامگاه سعدی از زبان نیبور
«زیباترین چیزی که در این جا به چشم میخورد حوض هشت گوشی است ، که پایین تر از سطح زمین ساخته شده است. در پایین چاه آب شفافی جریان دارد و آن قدر ماهی دارد، که من هرگز در زندگیم این همه ماهی را در يك جا ندیده ام .
این ماهیها در این جا از دولت سرسعدی زندگی راحتی داشتند. هیچ کس حق صید این ماهی ها را ندارد. پلکان راحتی به سطح آب منتهی میشود و در اطراف آب جاهای راحتی برای نشستن وجود دارد. در دو طرف این حوض هشت گوش هم - یعنی در دو محلی که آب قنات وارد حوض می شود وحوض را ترك می کند- از سنگ تراشیده جاهای راحتی برای نشستن در نظر گرفته شده است.
خلاصه کلام: در فصل گرما این محل جای خوبی برای نشستن است. آب این قنات پس از آرامگاه سعدی از باغی می گذرد که در آن آبشارهای زیبا و حوض های بزرگی ساخته شده است . آب پس از ورود به يك حوض در زیر زمین جریان پیدا می کند و باحالت زیبایی دوباره به مانند يك چشمه از زمین بیرون می زند.»
سفرنامه کارستن نیبور، ص ۱۵۴
پ.ن : هنگام بازدید نیبور از آرامگاه سعدی در دوره زندیه، هنوز بنای جدید ساخته نشده بود.
فایل کتاب را پایین ملاحظه فرمایید. این کتاب را که شامل نمونه هایی از اسناد شرعی و ملی و حقوقی در دوره صفوی است و از بهترین ها، سال 1393 ش منتشر کردم.
ادامه مطلب بالا 👆👆👆
و روزی که خانم آتابای پاسپورت خود را گرفت و عازم خارج ایران بود در همان خانه که مدتی پیش او را دیده بودم دوباره او را دیدم. گفت: من امروز با همین پُلیور و یک چادر از این شهر میشوم. هیچ ندارم. به شما هم هدیهای ندارم بدهم. یک دوره کتابهای چاپ شدهام - با اینکه می دانم بسیار به دردم خواهد خورد - اما به عنوان یادگار به شما هدیه می دهم.
من در جواب گفتم درست است که خدمت من به اندازه خدمت آن رانندهی تاکسی نیست با همهی اینها امیدوارم مرا هم بی اجر نسازید. این خانم گویا به مصر رفت و فارسی درس میداد و گویا از آنجا هم به جای دیگر آمریکا رفته است
✍️محمد ابراهیم باستانی پاریزی
منبع: سعی مشکور، یادنامه دکتر محمد جواد مشکور، ص۹۹ تا ۱۰۴
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com