قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
یک تشکر و یک درخواست،
در حاشیه اهدای یک مجموعه با ارزش به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران

دوست عزیزم جناب سید علی موجانی نوشتند که مرحوم پروفسور سیف الدین نجم آبادی، وصیت کرده اند تا کتابهایشان شامل 13 کارتن، به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهداء گردد. ایشان یعنی جناب موجانی، زحمت ارسال آنها را کشیده، و ان شاءالله پس از وصول، توسط ریاست محترم سازمان فرهنگ و ارتباطات به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهداء خواهد شد. ما به نوبه خود، هم برای آن مرحوم طلب مغفرت می کنیم، و هم خدمت دوست عزیز جناب موجانی دست مریزاد می گوییم.
مهم تر این که آروز داریم دیگر هموطنان ایرانی مقیم خارج از کشور، مخصوصا کسانی که در دانشگاه تهران درس خوانده و به آن مدیون هستند، کتابخانه ها و مجموعه هایشان را به کتابخانه مرکزی اهداء کنند. قول می دهیم، از این مجموعه ها مراقبت کرده و آنها را در اختیار استادان و دانشجویان و پژوهشگرانی که روزانه در این دانشگاه حضور دارند قرار دهیم.
طبعا کتابخانه مرکزی، نیازمند کمک و توجه ویژه کسانی است که در امر فرهنگ گشاده دست بوده و می توانند برای توسعه این مجموعه کمک کنند.
@jafarian1964
@jafarian1964
وقف نامه سلطانی برای شرح اصول کافی از کتب موقوفه مدرسه چهارباغ اصفهان

متن زیر وقف نامه ای است که برای کتاب شرح اصول کافی که در سال 1120 برای کتابخانه مدرسه چهارباغ نوشته شده است. زمانی که این مدرسه آماده بازگشایی شد، شاه سلطان حسین، کتابهایی را برای آن وقف کرد که پشت هر یک از آنها وقف نامه ای به شرح زیر نوشته شد. مع الاسف، 15 سال پس از این، اصفهان به دست افغانان گرفتار آمد و این کتابخانه هم دچار مشکل شد که شرح آن را باید اهل فن بنویسند. کتابهای کتابخانه مزبور یا بخشی از آن، به دلایلی به تهران منتقل شده و اخیرا به کتابخانه ملی رفت! شاید این برخلاف وقف صریح آنها برای مدرسه چهار باغ بود.
عجالتا نمونه ای از وقف نامه نوشته شده بر روی این کتابها، در اینجا درج می شود. به جز توضیحات کلی مربوط به وقف، شرایط حفظ کتاب، امانت آن و جنبه های دیگر از قبیل امکان خروج از شهر یا مسائل دیگر، در داخل این وقف نامه آمده است.
هرچه هست، یک وقف نامه سلطانی و از نظر خط و شیوه نگارش بسیار زیبا و قابل شرح و بسط است. در موارد موارد به جای الله، فاصله ای گذاشته شده و یک خط قرمز مورب از پایین به بالا کشیده شده است.آیات نیز به رنگ طلایی، و برخی از کلمات از جمله نام شاه، به رنگ قرمز نوشته شده است.
در بالای صفحه اول آلله، اله، الهی، محمد مصطفی، چهارده معصوم، و صاحب الزمان آمده است.
در انتهای آن مهر شاه سلطان حسین هم زده شده که عالی است.

بسم الله الرحمن الرحیم
حمدی که واقفان اسرار ملک و ملکوت، و ثنایی که عارفان معالم قدس و جبروت، گزارش آن را دیباچه صحایف معرفت و دانایی دانند، و ادای آن را مقدمه کتاب فهم و شناسایی خوانند، خداوند علام الغیوب را رواست که آیات وحدت ذات بیچون و آثار قدرت کامله از قیاس بیرون را، به بنان قلم کُن فَیَکون بر اوراق لیل و نهار، و صفحات اجزای روزگار تحریر و بیان فرمود، تا طالبان علوم ربانی و جویندگان معارف ایمانی به کنوز حقایق دانشوری و رموز دقایق هنرپروری راه برده، عالم احکام کتابهای آسمانی و کاشف استار از وجوه الفاظ و معانی گردند،
و رسایل صلوات تامات و مجموعه های تسلیمات نامیات وقف مسکن رسول مبین و صاحب مقام امین و اوصیای گزین و اولاد معصومین او صلوات الله علیهم اجمعین را شاید که به تعلیم اصول و فروع دین و ارشاد به حق الیقین صاحبان مدارک و افهام و سالکان مسالک پیروی ائمه انام را به منتهی المطلب فوز ابدی و حیات القلوب سعادت سرمدی رسانیدند، و به هدایت کافیه و دلالت وافیه سبق خوانان مدرسه ایجاد و وظیفه خواران زاد معاد را قابل مراتب عالیه ایمان و ساکن حجرات بهشت جاویدان گردانیدند.
اما بعد؛ کشاف مضامین صدق مفاد شرح این مقاصد خیر بنیاد است که چون نواب کامیاب خلایق مآب، شاهنشاه دین پناه، ظل المنصور الموید من عند الله، بانی مبانی شریعت پروری، مشیّد ازکان معدلت گستری، باسط بساط عدل و داد، ماحی آیات جور و بیداد، بنده خاکسار آستان سید انبیا، چاکر دربار سرور اولیا و اصفیا، خادم عتبات ائمه اثنی عشر، مروج سنن سنیه حضرت خیر البشر، علیهم صلوات الله الملک الاکبر، واسطه نظام لیالی و ایام، شیرازه اوراق شهور و اعوام، گردون رفعتی که عنوان منشور باهرالنور شهریاریش به طغرای غرای «قل اللّهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء» مطرّز و موشّح است، آسمان شوکتی که دیباچه فرمان فرمانفرمایی و جهانداریش به سرلوح زیبای «و اتیناه مُلکا عظیما» مزیّن و منقش است، صاحب نسب بزرگوار نبوی، فایز حسب با اعتبار علوی، پشت و پناه اهل ایمان، مظهر آثار لطف و احسان، سلطان سلاطین زمان، پادشاه پادشاه نشان، السلطان بن السلطان و الخاقان بن الخاقان ابوالمظفر ابوالمنصور شاه سلطان حسین الصفوی الموسوی الحسینی بهادرخان ـ مدّ الله تعالی ظلال معدلته علی مفارق الانام و جعل دولته متصلة بدولة المهدی ـ علیه الصلوة والسلم ـ پیوسته انتشار قواعد علوم دین مبین و اشتهار شعایر شرایع ملت مستبین حضرت سیدالمرسلین علیه افضل صلوات المصلّین و تکثیر علمای دین دار و ترفیه طالبان علوم سعادت مدار و تهیئه اسباب تحصیل و تمهید مایحتاج تکمیل آن قوم نبیل را منظور نظر انور کیمیا اثر و مرکوز ضمیر منیر حق پرور عدالت گستر نموده، و از خالص مال حلال مدرسه عدیم المثال در جنب چهارباغ دارالسلطنه اصفهان ـ صانها الله تعالی عن طوارق الحدثان ـ به جهت سکنی و مأوای ایشان، احداث و بنا فرموده اند، و به فضل خالق انام آن نیکو مقام رتبه اتمام یافته، لهذا از جمله تهیئه اسباب تحصیل آن فریق توفیق نشان، که تیسیر آنها منظور آن خسرو اهل زمان است، این مجلد از «شرح کتاب کافی» را با سایر کتبی که در ظهر هر یک وقفیه به همین شرح مرقوم گردیده است، قربة الی الله تعالی و طلبا لمرضاته، وقف صحیح لازم مؤبد شرعی و حبس صریح جازم مخلّد ملی نمودند.
@jafarian1964
بر شیعیان اثنی عشریه ـ کثّرهم الله تعالی بین البریة ـ به این نهج که همیشه در ضبط و تحویل کتابداری که به جهت مدرسه مبارکه مزبوره تعیین می شود، بوده، هریک از طلبه عظام سکنه مدرسه مذکوره که محتاج به آنها باشند، به تجویز مدرّس مدرسه مزبوره بگیرند، و به قدر احتیاج نگاه داشته، از آن منتفع شوند، و زیاده از قدر احتیاج نگاه ندارند.
و اگر کسی از شیعیان غیر ساکنین آن مدرسه محتاج به آنها باشد و خواهد، بعد از تجویز مدرّس، قبض به مهر مدرس به کتابدار مذکور سپارد، و کتاب را گرفته، به قدر احتیاج نزد خود نگاه داشته، از دارالسلطنه اصفهان بیرون نبرد. و اگر مدرس خاطر به او جمع ننماید و مناسب داند، رهن از او گرفته، کتاب را به او دهد.
و هر یک از کتب مزبوره که بردن آن به مشاهد مشرفه به جهت زیارات و سایر اعمال مرغوبه و عبادات مناسب باشد، اگر کسی خواهد و محل اعتماد مدرس باشد یا رهن دهد، بعد از تجویز مدرّس و قبض به مهر او، جایز است که آن کتاب را به موعد معین به نحو مزبور از اصفهان بیرون برد، و بعد از انتفاع و رفع رجوع باز آورده به کتابدار سپارد.
و به هر تقدیر در محافظت آن از تضییع و تلف، کمال اهتمام و سعی نمایند.
و مادام که در اصفهان باشد، هر شش ماه یک مرتبه به نظر مدرس رسانند تا خاطر خود را از وجود و ضایع نشدن آن جمع نماید، و هرگاه باز خواهند و مدرس اذن جدید دهد، باز برده به نحو مسطور از آن بهره یاب گردند.
و مدرس مدرسه مبارکه مزبوره در باب منتفع شدن ارباب احتیاج، بل کافه طلبه علوم و شیعیان از آنها و ضبط از تلف و ضایع شدن نهایت سعی و اهتمام و در هر یک از مراتب مزبوره فوق به لوازم آن قیام نماید.
و اعلیحضرت واقف ـ حرّسه الله تعالی من جمیع المخاوف ـ شرط شرعی فرمودند که کتب مزبوره را نخرند و نفروشند و نبخشند و رهن ننمایند، و در عرضه زوال و انتقال درنیاورند، و جمعی که به جهت انتفاع آنها را نگاه می دارند، معطل نگذارند، و هرگاه اهل علم از آنها منتفع شوند، در اوقات شریفه، ولینعمت عالمیان و قبله گاه جهانیان را به دعای خیر یاد نمایند.
تغییر دهنده وقف مزبور به لعنت الله و نفرین حضرت رسالت پناهی و ائمه معصومین ـ صلوات الله علیهم اجمعین گرفتار گردد. «فمن بدّله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان سمیع علیم».
و اعلیحضرت واقف ـ جعله الله تعالی امنا من جمیع المخاوف و واقفا علی سبیل الهدی فی کلّ المواقف، ثواب این وقف را قربة الی الله تعالی هدیه نمودند به ارواح مطهّره حضرات مقدسات، سدره مرتبات عرش درجات، علیهم السلام که اوّل ایشان حضرت رسول امین مختار جناب ربّ العالمین، مقصود ازایجاد افلاک مخصوص به خطاب لولاک، خاتم الانبیاء ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ و آخر ایشان خاتم اوصیا هادی راه هدی به امر خدا غایب، امر و زمان را صاحب، امام بحق، پیشوای مطلق، حجة الرّحمن صلوات الله و سلامه علیه است.
و کان تحریر ذلک فی شهر ربیع الثانی من شهور سنة عشرین و مائة بعد الالف من الهجرة المقدسة النبویة علی مهاجرها آلاف صلوة و سلام و تحیّة
@jafarian1964
@jafarian1964
[http://www.ettelaat.com/mobile/?p=63383&device=phone](http://www.ettelaat.com/mobile/?p=63383&devic
ضرورت سامان دهی به وضع نشریات
هر روز صبح با انبوهی از نشریات و مجلات تازه انتشار یافته روی میز مواجهیم. فکر این که چه کسی این مجلات را مطالعه می کند، آدم را آزار می دهد. مردمی که من می شناسم، بخش عمده اطلاعات خود را از اینترنت می گیرند، پس چه کسی اینها را مطالعه می کند؟ می دانیم که مجلات انواع و اقسام دارند. برخی که چشم نوازتر و عمومی ترند، شاید از سوی دسته ای از مردم استقبال شوند، اما مجلات علمی و یانزدیک به آن حوزه، توسط چه کسانی مطالعه می شود؟ پرس و جو می کنیم و در می یابیم که مجلات علمی در دنیا، نزدیک به دو دهه و دست کم پانزده سال است که توسط پایگاه های اطلاعاتی بزرگ فهرست شده و مشخصات مقاله، به علاوه چکیده و متن کامل، حتی گاه قبل از چاپ رسمی در اختیار دیگران قرار می گیرد. پایگاههایی وجود دارد با بیش از چندین هزار مجله، و گاه میلیونها مقاله، و البته پایگاه های کوچک، مانند همین پایگاه مقالات و نشریات دانشگاه تهران با حدود یک صد و شصت و سه مجله. در قم هم مرکز نور طی فرایندی گسترده تر این کار را در نورمگز انجام می دهد، با این حال، همچنان بازار چاپ نشریات به شکل های مختلف گرم و هزینه هایی را به دستگاه ها تحمیل می کند. البته گاهی تیراژ آنها به پنجاه می رسد که باز به دلایلی قابل توجیه است، اما در مجموع، سامان دادن به نشریات علمی توسط یک ناشر بزرگ در کشور، امری ضروری برای هدایت جریان رشد علم در کشور و کم کردن هزینه های مادی است. در نبود یک اقتصاد خصوصی واقعی در حوزه فرهنگ، در کنار بی نظمی و عدم انضباط در مراکز علمی ـ دانشگاهی دولتی و تعدّد آنها، مبلغ اندکی هم که پول برای این خصوص گذاشته شده، بر باد می رود، به علاوه که قادر به جذب سرمایه های اندک هم برای ایجاد محیط کار بهتر نیستیم. امروزه، بیشتر مقالات را می توان در جایی یا وبسایتی یافت، اما همینها می توانست منظم تر، از هر حیث به ما کمک کند تا جریان پیشرفت علم را در رشته های مختلف، رصد کرده و کار علم سنجی را هم بدرستی انجام دهیم.
@jafarian1964
زلزله ای که سه سال به طول انجامید، آمل، 1223 ق
اثری از امام شوشتری در باره پزشکی ایران پیش از اسلام .
@jafarian1964
گزارشی از تعلیم و نگارش در حوزه طب از دوره صفوی
در کندو و کاو در آغاز علمی دوره صفوی، اثری را در پزشکی به زبان عربی دیدم که فارغ از محتوای علمی آن، مقدمه اش از نظر تاریخ تعلیم و تربیت پزشکی جالب بود. نویسنده، نوشته بود که از زمان کودکی «صغر سن» مشغول مطالعه علوم متعارف میان اهل علم بوده و در این باره، روی علم طب تمرکز ویژه ای داشته است. وی از کتابهای متداول و مشهور در این علم یاد کرده «الکتب المتداولة المشهورة فی هذا العلم الشریف» و گفته است که شرافت این علم به خاطر این حدیث نبوی است که علم را بر دو قسم علم الادیان و علم الابدان تقسیم کرده است. او می گوید، من بیشتر کتابهای تألیف شده در این باب را خوانده ام، بیشتر نزد پدرم، و استادم، چنان که عده زیادی این کتابها را نزد من خوانده اند «قرأ علیّ جمع کثیر من طلبة العلم بعضا من هذه الکتب».
این گزارش، نشانگر نظام تعلیم و تربیت در علم طب است، امری که ما معمولا در حوزه این قبیل علم، از جزئیات تعلیم و تربیت در آنها واقف نیستیم.
نویسنده می افزاید قریب بیست سال است که به کار مداوی مریضها مشغول بوده و طی این مدت، تجاربی بدست آورده که دوست دارد آنها را در یک کتاب جامع در طب، گردآوری کند. او می گوید، کتابش را در دو بخش «طب علمی» و «طب عملی» تقسیم کرده از تشریح اعضای مفرده و مرکبه و نیز داروهای تک و ترکیبی خواهد نوشت. هدف او توجه به «حفظ الصحه» و نیز «ازالة المرض» از مردم است، کتابی که مردم را از بیشتر کتابهایی که در این زمینه نوشته شده، بی نیاز سازد. همین طور خالی از عبارات مغلق و سخت باشد «خالیا عن العبارات المغلقة و اللغات المعضلة».
وی می گوید من کار نگارش این کتاب را آغاز کردم تا به بحث تشریح عضله زبان رسیدم، در اینجا بود که مشکلات زمانه و پرداختن به دنیا و کسب نیازهای ضروری زندگی از نگارش ماندم. دنبال یافتن راه حل و فرصتی بودم تا بتوانم با فراغ بال این کار را دنبال کنم. فکر کردم به سراغ شاه بروم «أن اتوجه الی سدة الخاقان الاعظم الاعدل الافخم، مشید مراسم لادین القویم، ممهد مبانی الشرع المستقیم...» و القاب دیگر تا برسد «... مبارز الخلافة و السلطنة و العدالة و الشجاعة و العز و الاقبال و الاجلال و الاحسان السلطان بن السلطان ابوالمظفر شاه طهماسب بهادر خان»،
او می افزاید سراغ شاه طهماسب رفته و قرابادین را که جامع جمیع انواع مرکبات معتبره و مستعمله نزد حکما و اطبای قدیم و جدید است تقدیم او کند: «اهدیت الی حضرته العلیة و عتبة السنیة بقرابادین، جامع بجمیع انواع المرکبات المعتبرة». وی مطالبی هم بر آن افزوده است: «اضفتُ الیه اشیاء لیست مدوّنة فی کتاب من مخترعات الاطباء الفارس و غیرهم. اشاره اش به این است که بخشی از مطلب داروشناسانه هندی را به آن افزوده است: «و اوردت فیه نسخة الشابورقان من تراکیب اهل الهند».
علاوه بر اینها، شماری از تجارب استادش و خودش را هم بر آن افزوده است: «اضفت الیه بعض المجربات لاستادی و ما جربته فی ایام الاشتغال باالمعالجه». نام اثر تازه را «المرکبات الشاهیه» گذاشته و از مطالعه کنندگان درخواست کرده است تا به نظر اصلاح گری در آن بنگرند، و از اشتباهات و سهو و نسیانی که در آن رخ داده، به دیده عفو، عبور کنند. سپس به بیان فهرست مطالب پرداخته است. کتاب 25 باب دارد که علاوه بر آن یک مقدمه دارد و یک خاتمه که خاتمه در باره اوزان و مکاییل یا همان کیلها و واحدهای وزن است. نسخه ای مورد ملاحظه بنده که در مجلس است تا میانه باب 23 را دارد و از آخر ناقص است. این نکته شگفت است که تا این زمان، متن های اینچنینی همچنان به عربی نوشته می شده است. از این کتاب سه نسخه دیگر، در مجلس، و ملک و رضوی هست.
@jafarian1964