قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
به یاد نرگس مستت خمار خاب شدم
چو یاد زلف تو کردم به پیچ و تاب شدم
ز دست هجر تو شبها چو شمع در خلوت
گریستم زغمت آن قدر که آب شدم
@jafarian1964
به یادگار، ذرّه بیمقدار علیرضا بتاریخ شهر رجب 1079 رقم نمود
آقا حسین مد ظله العالی
ای باد صبا طرب فزا می آیی؟
از طوف کدامین کف پا می آیی؟
از کوی که برخاسته ای راست بگو
ای گرد! بچشمم آشنا می آیی
@jafarian1964
تمدن اسلامی از واقعیت تا آرزو
این که در حال حاضر، تعداد زیادی از پژوهشگر و استاد در مراکز پژوهشی قم و تهران و مشهد، به فکر کردن در باره رابطه انقلاب و تمدن می پردازند، از این نظر که به تفکر می پردازند، امر مطلوبی است، اما مسأله این است که آنان از وضع و قصد خود آگاه باشند، این که می خواهند اصول دلبخواه و مورد رضایت امروزین خود را به عنوان تمدن ثابت کنند، یا آن که در صدد شناخت تاریخ گذشته و تنظیم آن معلومات و کشفیات، برای شکل دهی به تمدن امروزی هستند. این دو با هم فرق دارد.
از ادبیات مشترک این افراد، مفاهیمی که در بحث استفاده می کنند، و نیز سامانه های ذهنی که ایجاد می کنند، می توان حدس زد که آنها بیشتر در اندیشه اثبات آمال و آرزوهای مطابق اصولی هستند که در این زمانه آنها را درست می دانند، در حالی که، بسیاری از آنچه به عنوان حقایق لازم التحقق از آنها یاد می کنند، مسائلی است که اکثریت جامعه روحانیت و یا جامعه متدینین، مثلا صد سال یا دویست سال قبل، حتی یک درصد هم به این اصول نگاه مثبت نداشت. برخی از آنها، هنوز هم همین طور است. ولی در امروزه، اینان در صدد اثبات آن مفاهیم به عنوان اصول تمدن اسلامی هستند، و تصویری ارائه می دهند که گویی اینها اصول درستی است که از قدیم هم مورد قبول همه بوده است. در موارد مشابه هم همین طور است. مثلا اگر در یک مساله فقهی، نگاه تازه ای باشد، همواره تلاش می شود تا ثابت شود، از قدیم الایام همین نظر بوده و گویی مخالفان در این مسأله استثناءهای غیر قابل ذکر هستند. در باره شناخت تمدن گذشته هم، جنبه هایی که به عنوان وجه مطلوب و مثبت پذیرفته شده، اغلب با تحریف تاریخ همراه بوده و نوعی اقتباس مشکوک و متزلزل از تاریخ است. در این موارد، با دگرگون کردن مواد تاریخ، تحلیل جهت دار آنها و ارائه دیدگاههایی که متناسب با گفتمان های جاری است، سعی می شود تصویری دلبخواه از آنها بدست داده شود. فرض کنید امروز در دنیا، دمکراسی، انسانگرایی، حقوق زن یا کودک یا جز آن و حتی مسأله ای مانند حقوق حیوانات مهم است. تلاش این است تا نشان داده شود همه اینها، در دل فرهنگ و تمدن ما، اصولی پذیرفته شده بوده است. البته تئوریسین های تمدن اسلامی، دو گروه محافظه کار و لیبرال هستند. برای مثال جانبداران لیبرالیسم در این زمینه، فعالیت می کنند تا از قرن چهارم نمونه هایی از تکثر عرضه کنند و نشان دهند که اینها همان چیزی است که در یک تمدن درست در پی آن هستند. آنها در همین زمینه، هر آنچه را از تاریخ قبول ندارند، به بنی امیه و بنی عباس و امیران فاسد نسبت می دهند. حتی از علمایی که مثلا آن تکثر را قبول ندارند، به عنوان کسانی یاد می کنند که همراه حکومت های فاسد بوده اند. در واقع، آنها مطلقا عملکرد هزار و سیصد ساله خلافت را، وقتی از نظرشان منفی است، جزو تمدن اسلامی نمی دانند، و کل تمدن اسلامی مقبولشان را در همان چند برخوردی که به دید آنان مثبت است، و مثلا یک حاکم در فلان شهر مثلا عضد الدوله انجام داده، خلاصه می کنند. در واقع، بیشتر تلاشهایی که در باره تعریف تمدن اسلامی صورت می گیرد، بسیار بسیار بیش از آن که بیان درست اتفاقات گذشته و یک تفسیر درست و کامل و شامل تاریخی باشد، نوعی تاریخسازی، و نتیجه احساسات و عقلانیتی است که امروزه به عنوان گفتمان غالب در میان یک جمع معدود اما متمرکز در یک جغرافیا وجود دارد. این امر فی حد نفسه اشکالی ندارد، مشروط بر این که آنان که این اقدامات را انجام می دهند بدانند چه می کنند. اشکال در این است که این دوستان، تصور کنند این شبه کشفیات، امور تاریخی و واقعیت های موجود در گذشته این امت است و با چند ارجاع به چند به منبع تاریخی، ثابت می شود. و اما بدانند که بیش از کشف گذشته، در حال ساختن یک بنای تازه هستند، و البته اگر مخاطبان آنها هم این را دریافته باشند، کار آسان تر خواهد بود. نمی شود ذهن جامعه و خودشان، هم تصور کند که در حال بازسازی گذشته است ، و هم آماده باشد تا بدون مشکل و بی دردسر و گرفتاری در گذشته گرایی، یک ساختار نوین برای وضع موجود جامعه و اصلاح آن ارائه دهند. در واقع، یک مشکل تحریف تاریخ است. مشکل دیگر ساختن یک دنیای نوین امری که نیاز دارد تا ما ذهن های آزادتری داشته و در چارچوب ارزشهای کلی مقبول در جامعه و جهان، به طراحی بپردازیم.
کتاب درسی در اخلاق، ویژه زنان، با مولف زن، از شهریور 1312ش:
درد وطن به داروی اخلاق به شود!
کلیه نسخ، امضای با مهر مولفه را دارا خواهد بود.
Forwarded From کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
سوالات فتحعلی شاه از شیخ احمد احسایی ... در باره مجامعت با حوریه ای که پهنای سرینش هزار ذرع است... و یادداشت مرحوم باستانی راد پایین.... در عصری که اروپا دو اسبه به سوی ترقی می تاختند.... چنین سلطانی داشتیم...
پرده ای از جدال میان تجربه، قیاس و اشراق در علم کیمیا، طب و احکام النجوم
....
دانش کیمیا ثمره علم طبیعی: شهرزوری، احساس می کند نگاه به کیمیا نگاه مثبتی نیست، لذا خود تأکید می کند که علم طبیعی،کمک بسیار شایسته ای به دانش کیمیا دارد. علم اکسیر نیازمند علم طبیعی است. در این باره ابن سینا ابهامی را مطرح می کند. ابن سینا، «صناعت ساختگی» را که در کیمیا بدست می آید، شبیه امر طبیعی نمی داند. یک وقت شما طلا و نقره در اختیار دارید، یک وقت با کیمیا چیزی شبیه به نقره و طلا درست می کنید، از نظر ابن سینا این مسأله یک مشکل دارد: «فان الاحوال الصناعیة لا تشبه الطبیعیة من جمیع الوجوه، بل قاصرة عنها غیر لاحقة بها وان بذل الجهد». ابن سینا می گوید نمی فهمد که چطور می شود فصل یک جنس را از او جدا کرد و به جای دیگری متصل کرد.

شهرزوری در مقام پاسخگویی بر می آید. فصل چیست؟ یک مفهوم کلی! این مفهومی است که که فقط در ذهن است و ربطی به عالم خارج ندارد. آنچه درخارج است، و به جنس چسبیده، همان کیفیات اربعه است، و اینها آن شانی را که ابن سینا برای فصل و جدائیش از جنس گفت ندارد! مهم این است که شرایط ایجاد یک کیفیت فراهم شود، آن وقت دیگر دست ما نیست که قصدش را کرده باشیم یا خیر. شهرزوری می گوید، علمای صنعت، رد بر ابن سینا کرده اند.

فارغ از درستی یا نادرستی، اینجا، شهرزوری، یک نگاه تجربی دارد. کلی را در ذهن و بی ربط به عالم خارج می داند و داستان های مربوط به جنس و فصل کلی را امری جدای از آنچه که در خارج از ذهن می گذارد می داند، و در باره مخالفت «علماء الصنعه» با ابن سینا، و نسبت دادن «جهل» به وی سخن می گوید «و استجهلوه فی هذا العلم، و ناقضوه و نسبوه الی غیر اللائق به من الفضیله». (الشجرة الالهیه: 2/320). البته خودش دفاعی از ابن سینا می کند و می گوید، او کاملا مخالف نیست، فقط گفته است که برای من روشن نشده است. این یعنی آن را بعید دانسته نه محال.

به هر حال نکته مهم در تفکر شهرزوری همین است که از «کلی» به «عالم خارج از ذهن» یا همان «جزئی» آمده است.این را باید برای اعتبار دانش تجربی، یک امر مثبت تلقی کرد.

متن کامل مقاله را در لینک زیر ملاحظه فرمایید

http://yon.ir/CVI2R

@jafarian1964
ترجمه کتاب دو جلدی «فرهنگ و سیاست دوره صفوی» به عربی توسط دار ورد الاردنیه
این ناشر علاقه مند به نشر آثاری در باره ایران هم هست.
صفحه ای در فیسبوک دارد و می شود آثار منتشره توسط آن را در آنجا ملاحظه کرد.
https://www.facebook.com/647442905389413/photos/a.647796852020685/1114005105399855/?type=3&theater

https://www.facebook.com/pages/category/Company/%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B1%D8%AF%D9%86%D9%8A%D8%A9-%D9%84%D9%84%D9%86%D8%B4%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B2%D9%8A%D8%B9-647442905389413/