شاه عباس، علم و دانش و هنر: قاعده دولتها آن است که وقتی بر امور مسلط شده، نظام سیاسی را استوار کرده و توانستند با برقراری آرامش به اقتصاد و درآمد مردم و خود سروسامانی دهند، در اندیشه هنر و علم خواهند افتاد. هر دوی اینها جذابیت دارد، اما هنر برای ایرانیان و شاید برای اقوام دیگر، جذابیت بیشتری داشته است. برای صفویان، هنر بیش از علم ارزش داشت. این را نمی دانیم باید نقطه ضعف بدانیم یا نقطه قوت! هنر نوعی صنعت است و در مقایسه با علم که آگاهی است و غالبا و عامه مردم تصور روشنی از آن ندارند، جذابیت بیشتری دارد. مصادیق هنر در آن روزگار، بیش از همه در معماری و کتابت کتیبه و پدید آوردن آثار هنری در عرصه کتاب خود را نشان می دهد. در این زمینه، به خصوص ساختن بناهای زیبای اسلامی، با جذابیت هنری و از جمله استفاده از کاشی و هنر خط، برای شاه عباس، بسیار بسیار اهمیت داشته و اثاری که مانع همه گواه این امر است. ساختن یک بنای هنری مانند مسجد شیخ لطف ها از 1011 تا 1028 طول کشید و این صبوری مردی را می طلبید که دوست داشت اثری جاودانه پدید آورد. در باره خط هم بهترین خطاطان در کنار او بودند و علیرضا تبریزی که پس از حمله عثمانی به قزوین آمد، توسط شاه به اصفهان آورده شد و مربی محمدرضا امامی و دیگران شده آثارش هم در مسجد جامع شاه هویداست. (بنگرید: اصفهان، هنرفر، ص 119- 120).
@jafarian1964