قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
این شرح حال در سالنامه پارس سال 1328 است.
@jafarian1964
رساله مفصلی است که اینجا نمی تونم بذارم. اما مقدمه اش این است:
تاکنون چندین متن در باره کفریات زبانی از دید فقیهان حنفی تصحیح و منتشر کرده ام. (بنگرید: مقالات و رسالات تاریخی، دفتردوم، تهران، علم، 1391، صص 527 – 598) متن حاضر در ادامه همان متون و در واقع بابی از یک کتاب گویا با عنوان کنز العبرات است که نسخه ای از آن در مجموعه 17814 کتابخانه مجلس (ص 57 – 82) وجود دارد.
مقصود از کفریات زبانی، کلماتی است که گاه روزانه بکار برده شده اما از نظر فقهای حنفی و شاید مواردی از نظر دیگران هم، کفر گوینده را به دنبال دارد، چرا که نوعی اهانت به خدا و شریعت در آن نهفته است. این موارد، اغلب در حالت عصبانیت یا شوخی و گاه به صورت عادی توسط مردم بکار می رفته و فقیهان، برای حفظ و حراست از دین، قائل به آنها را کافر شمرده اند!
در آغاز و در بالای این مطلب از جایی که در آن نسخه شروع می شود، نوشته شده: «باب در بیان کلمات کفر و شرک از کتاب کنز العبرات مرقوم کرده شد». این بنده خدا از کتاب «کنز العبره» و نویسنده آن در این جستجوی مختصر چیزی نیافتم. یک نسخه خطی تحت عنوان کنز العبره در آرکایو دات اورگ هست که متنی دینی و مسلمانی اما به زبان سِندی قدیم، از مولانا عبدالله نرائی معرفی شده است. من ارتباط آن را با این اثر درنیافتم.
بر اساس قرائن موجود در این رساله، حداقل باید متن حاضر از اواخر قرن یازدهم باشد، چرا که از کتاب عبدالحق دهلوی نقل می کند که وی متوفای 1052 است. همچنین مطلبی از ملاعلی قاری (1014) نقل می کند. بنابرین اثری کهن یعنی از قرن هفتم و هشتم هجری نیست، هرچند چون عبارات فارسی کهن و ماوراءالنهری است، بوی کهنگی به راحتی از آن به مشام می رسد، و اما نسخه به مانند نسخه های قرن دوازدهم هجری می ماند.
در مقدمه متن هایی که قبلاً در این باره منتشر کرده ام، به تفصیل در باره کفریات زبانی، چگونگی شکل گیری، وسعت دایره آن در آثار فقهی حنفیان – به عکس دیگر مذاهب که تقریباً اثری از این مبحث در کتابهایشان نیست – سخن گفته ام. همچنین در باره اهمیت این متن ها به لحاظ زبان فارسی، و اشتمال آنها بر لغات و ترکیب ها و عباراتی که متفاوت از زبان رسمی فارسی موجود است، تا حدودی بحث کرده ام. طبعاً تکرار آنها در اینجا درست نخواهد بود.
اما به اجمال عرض می کنم که در فقه حنفی فارسی ماوراءالنهر و طبعاً هند و سپس با مهاجرت ترک ها به سمت غرب و استقرارشان در بخش هایی از آسیای صغیر، ادبیاتی شکل گرفته که می توان از آن به کفریات زبانی یاد کرد. در این ادبیات، تعابیری عامیانه که به نوعی طعنه به خدا و پیغمبر و قرآن و شرعیات و عالمان است، پرداخته شده و در بسیاری از موارد، گفتن آنها مصداق روشن کفر عنوان شده است. این تعابیر، در مواردی که بحث شده، به صورت موضوعی، ذیل مباحث اصول دین و فروع دین آمده و غالب آنها به دلیل این که استفتاء بوده، مستندش عین مطالبی است که بر زبان مردم جاری بوده است. مثلاً این مورد: «و اگر کسی گوید که: «اگر حضرت آدم صفی الله ـ علیه السلام ـ گندم دانه نخورده، هر آینه مبتلا نشدیم، در کفر او، اختلاف مشایخان هست». محل بحث این است که میان مردم گاه گفته می شده است که اگر حضرت آدم آن گندم را نمی خورد امروز کار ما بدین جا کشیده نمی شد. از نظر مشایخ، در باره کفر این گوینده، اختلاف است. خواهیم دید که در بیش از 95 درصد موارد، حکم تکفیر صادر شده اما در مواردی اختلاف نظر گزارش شده است.
در تمام این موارد، که غالب آنها می توانسته نوعی شوخی تلقی شود، این بحث شده است که آیا اگر از روی اعتقاد و باور قلبی این مطالب گفته شود، کفرآور است یا نه. در این باره، گرچه ابوحنیفه به گواهی همین رساله معتقد بوده است که تنها اگر از روی باور قلبی باشد کفر آور است، اما معمول فقهای حنفی، بر این باور بوده اند که صرف تلفظ به این کلمات حتی اگر شوخی هم باشد، دست کم در بیشتر موارد، کفرآور است.
@jafarain1964
یادداشت سید محمد بن صادق طباطبائی از رهبران مشروطه، در سال 1329 ق انتظار مرگ می کشیده، اما ده سال بعد در 1339 ق که می شود 1299ش درگذشت. امیدوارم درست نوشته باشم.
@jafarian1964
@jafarain1964
وقف یک صد و هشتاد و سه جلد کتاب
@jafarian1964
@jafarain1964
محمدرضای مرواریدی شوشتری! سال 1075
@jafarian1964
خروج از صحافی یکشنبه 12 محرم الحرام 1174
@jafarian1964