قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
همراه مرحوم فارس حسون تبریزی در سفر قاهره. پشت سر ما مجسمه ابوالهول و عقب تر یکی از اهرام پیداست. مردی پرتلاش و زحمت کش بود. یادش گرامی
سفر به قاهره برای شرکت در نمایشگاه کتاب همراه شماری از دوستان در بهمن ماه 1378 بود.
بعد رفتيم مرقد حضرت زينب سلام الله عليها كه جامع آن باز بود، اما محلى كه ضريح در آن بود بسته بودند; چون دير وقت بود. يك حلقه صوفيانه در حدود پانصد نفر، مشغول ذكر گفتن جمعى و خم شدن و راست شدن بودند. در حالى كه دور تا دور جامع دست در دست هم داشتند. يك عروس هم آوردند با كف و دف; گويا براى تيمّن و تبرّك. پرچم بزرگ حلقه صوفيانه نشان مى داد كه اينها متعلق به طريقه حامديه شاذليه بودند. پس از آن عازم هتل شديم. راهنما گفت كه 10 ميليون فقير در مصر است. 35 ميليون متوسط كه روزها براى نان شب كار مى كنند و 18 ميليون طبقه بالا. از فقرا سه ميليون نفر روى مقابر زندگى مى كنند. يعنى اتاقك هايى كه روى قبرها ساخته شده است. حدود شش و نيم ميليون مسيحى نيز در اين كشور هست; اما حتى يك يهودى در اين كشور زندگى نمى كند. چون همه به اسرائيل مهاجرت كرده اند.
صبح روز سه شنبه، باز عازم نمايشگاه شديم. اين سومين روز است كه تازه متوجه گستردگى نمايشگاه شده ايم و فهميديم كه تا بحال وقت خود را تلف كرده ايم; زيرا سالنهاى اصلى جز آنها بوده است كه ما دو روز اول ديده بوديم. واقعاً غرق شديم. امروز موفق شدم، چند كتاب مهم از انتشارات معهد فرانسى قاهره تهيه كنم. به علاوه غرفه ناشران مهم را پيدا كردم. واقعاً درياى بى پايانى است و بعيد نيست كه نيمى از اين سخن درست باشد كه در اينجا چهار ميليون عنوان كتاب هست. بخشى از وقت را هم صرف ديدن كتابهاى دارالمعارف كرديم كه ناشر برجسته اى است و برخى از سالها با معدودى كتاب در نمايشگاه ايران شركت مى كند. ظهر ساعت دو قرار برگشت داشتيم كه ماشين تور نيامد و پس از سه ربع ساعت معطلى خودمان برگشتيم. از دفتر حفاظت منافع زنگ زدند كه آنجا بروم و چند روز را در آنجا باشم كه قبول نكردم. چون برخلاف رفاقت با دوستان بود.
قرار بود ساعت 5/4 به زيارت سيده نفيسه و سيده زينب و رأس الحسين (ع) برويم كه ساعت پنج و ربع حركت كرديم. اين بار حدود هيجده نفر مى شديم. ابتدا به سيده نفيسه رفتيم و بار ديگر نوشته هاى موجود در آنجا را مرور كرديم. يك نسب نامه عالى به ديوار بود به صورت مشجّر كه انساب علويان را داشت و اطراف آن شرح حال بزرگان اهل بيت از جمله دوازده امام عليهم السلام بود.
كنار مزار سيّده نفيسه قبرستان هاى گسترده اى است كه خانه خانه بوده و حالت مقابر خانوادگى دارد; حدود سه ميليون نفر در اين قبيل بناها كه چيزى شبيه تكيه هاى قديم تخت فولاد اصفهان است، زندگى مى كنند. واقعا رقّت بار بود. از آنجا به سيّده زينت رفتيم. وقت مناسبى بود. پس از اذان نماز عشاء، يك قارى، قرآن بسيار زيبا و عالى خواند. گويا اين رسم است كه بين اذان و اقامه نماز عشاء قرآن خوانده مى شود. پس از آن نماز شد كه شركت كرديم. خبر حضور ما به امام جماعت رسيد و با فرستادن كسى از ما خواست تا به اتاق او برويم كه رفتيم و بيست دقيقه اى گفتگو شد. از امام خمينى ستايش كرد و گويا با دو روحانى ايرانى در برزيل دوست شده بود كه از آنها ياد كرد. پس از صرف چاى بيرون آمديم.
سپس به مقام رأس الحسين (ع) رفتيم. اين بار هم زيارت كرديم و گروه هاى صوفى را ديديم كه ايستاده و هى هى مى كردند و خم و راست مى شدند و در صفوف منظمى ايستاده بودند. يك زائر شيعه اهل مدينه راهم ديدم كه از شيعيان نخاوله بود وگفت براى زيارت به اينجا آمده و گفت بعد از حج، قصد سفر به ايران را دارد. اطراف رأس الحسين (ع) بازارهاى قديمى است با صنايع دستى ـ هنرى زيبا و لباسهاى بسيار زيباى زنانه از مدل مصرى.
صبح روز چهارشنبه ساعت 5/8 همراه ساير دوستان به ديدن اهرام رفتيم كه ديدن آن آروزى هر مسافرى است كه به مصر مى آيد. اهرام در انتهاى منطقه جيزه قرار گرفته و تا نزديكى هاى آن ساختمان ساخته اند. اما شكل طبيعى منطقه اى حد فاصل ابولهول تا اهرام را نگاه داششته اند. سه هرم بزرگ و متوسط و كوچك دراين منطقه هست كه البته راهنما مى گفت اهرام كوچكتر فراوانى نيز در فواصل ديگر موجود است. البته درِ اين اهرام به جز در هرم كوچك بسته بود. پس از پرداخت ده جنيه طى چهل پلّه پايين به درون هرم رفتيم. در آنجا اتاقكى بود و كنار آن هم اتاقكى ديگر كه ظاهراً مدفن فراعنه مصر بوده است. پس از ديدن و عكس گرفتن به سمت ابوالهول آمديم و در آنجا هم گردشى كرده و سپس به مغازه اى بزرگ كه خانمى ساخت پاپيروس را نشان مى داد رفته و يك پاپيروس زيبا كه بسم الله الرحمن الرحيم روى آن به صورت طرح يك كبوتر كشيده شده بود، خريديم. لازم است اشاره كنم كه هر صد دلار در اينجا به 340 تا 345 جنيه معامله مى شود و پرداخت ده جنيه براى ديدن داخل هرم تقريبا به معناى سه دلار بود. برگ پاپيروس را هم هفتاد جنيه خريديم كه البته گفتند در بيرون از پوست موز هم پاپيروسهاى ارزان تهيه مى شود كه دوامى ندارد.
صبح روز پنج شنبه ساعت 9 عازم موزه مصر شديم. تاكنون موزه هاى چندى را ديده ام كه در ميان آنها بايد از موزه لندن و نيويورك ياد كنم. اما موزه مصر چيز ديگرى است. بسيار عجيب و شگفت با آثارى گرانبها. بخشهاى مختلف را در كنار راهنما ديديم و براى ديدن جنازه فراعنه مصر از جمله رامسيس دوم كه گفته مى شود معاصر با حضرت موسى (ع) بوده، چهل جنيه پرداختيم. عظمت مصر و نيل از اين موزه كاملاً آشكار است و انسان در مقابل آن همه كار و تلاش، احساس عجز مى كند.
پس از ديدن موزه به ديدن مزار جمال عبدالناصر رفتيم كه در مسجدى در كنار ساختمان وزارت دفاع بود. تاريخ مرگ ناصر 1390 قمرى و تاريخ مرگ همسرش 1410 كه در كنار شوهرش دفن شده بود. ديروز محل قبر سادات راهم كه كنار مزار سرباز گمنام است ديديم. روبروى آن در اين سوى خيابان، محل ترور سادات است كه به همان صورت مانده و در واقع جايگاهى است كه براى تماشاى رژه نيروهاى مسلّح ساخته اند.