@jafarian1964
تاریخ درگذشت محمد شاه قاجار
وفات پادشاه عادل باذل دریا دل محمد شاه قاجار تغمده الله بغفرانه بحق محمد و اله الاطهار شب سه شنبه ششم شوال المکرم سنه 1264 بحمل در قصر جدید محمدی المبنیة فی غربی التجریش من قریة شمیران در شب مزبور دو ساعت و سی و پنج دقیقه گذشته واقع شد. از عمر مبارکشان 41 چهل و یک سال و یازده ماه قمری گذشته بود، و از غرایب این که روز سه شنبه ششم متولد شدند و شب سه شنبه ششم برحمت الهی واصل شدند. سلطنت آن پادشاه جمجاه در ممالک فسیح الارجاء ایران از روز جلوس تبریز چهارده سال و سه ماه کشید.
تاریخ وفات: العاقبة للمتقین (1264)، از نتایج طبع محرر: محمد پادشاه در قصر جدید مرد (1264).
لمحررها:
بسال شصت و چهار از پس هزار و دویست
شب سه شنبه ششم هم از مه شوال
به قصر نو شه ایران زمین محمد شاه
قضا پیاله عمرش نمود مالامال
این نسخه را دوست دانشمند جناب محمد حسین حکیم در مجلد 29/1 فهرست مجلس معرفی کرده اند.
این هم دخترش مرضیه که سه شنبه 29 جمادی الاخره 1223 به دنیا آمده. البته یک اختلاف تقویمی هم بوده. لابد در روزهای ماه.
@jafarian1964
تاریخ ولادت، جلوس و درگذشت برخی از شاهان صفوی
باز هم یک صفحه از یک نسخ خطی در تاریخ برخی از وقایع روزگار صفوی داریم. بیشتر در باره تولد و جلوس و مرگ شاهان است. تاریخ ها از 892 تا 1038 سال درگذشت عباس اول است. در بین تاریخ چند عالم از روزگار قدیم هم آمده است. امیر معزی، بوعلی، سید مرتضی، سید رضی، فارابی. به زمان درگذشت برخی از شاهزادگان و امرا هم اشاره شده است. در باره این تاریخ ها باید دقت بیشتری کرد، اما مهم این است که اینها روی نسخه ای است که همان روزگار عباس اول مانده است. در بخش اول که تاریخ اسماعیل اول است، کسی بعدا اسماعیل دوم را افزوده است. ماده تاریخ ها اغلب جالب و معنادار است و می شود روی آنها حساب کرد.
ولادت با سعادت نواب جنت آشیانی شاه اسمعیل... اول دولت است
(ولادت اسماعیل دوم 950. جلوس شاه اسمعیل دوم 984 ) [بعدا در اینجا افزوده شده]
وفات شاه اسمعیل ماضی نوّرالله مرقده: 930 . «شاه و شاه و شاه» =930
ولادت شاه اسمعیل اول: 892
جلوس شاه اسمعیل ماضی: 905
ولادت نواب فردوس مکانی شاه طهماسب: 919
جلوس بر سریر پادشاهی 931. ظل سایه تاریخ آفتاب شده 930
بنده شاه ولایت طهماسب = 931
مدت عمر شریف ایشان: 63
وفات نواب جنت مکانی: 984
آمدن سلطان بایزید 966 «قیصر آمد کلید روم آورد».
صلح پادشاه جنت .. با سلطان سلیمان/ هاتفی از غیب درین کهنه دیر غلغله افکند که الصلح خیر: 969
وفات نواب سلطان حمزه میرزا نورالله مرقده: 994
فتور القاص میرزا /خرابی عالم: 954
قتل معصوم بیگ صفوی در سفر مکه معظمه دو منزل به مکه مبارکه مانده: 979
ولادت قدس سریرت نواب کامیاب سپهر رکاب همایون ظل اللهی شاه عباس خلدالله ملکه شب چهارشنبه 17شهر جمادی الثانی . «پادشه هفت اقلیم» = 978
جلوس بر سریر پادشاهی در خراسان. «ظل الله»: 992
جلوس در عراق: 995
فوت گیتی ستانی فردوس مکانی شهر جمادی الاول سنه 1038 در مازندران به قصبه اشرف
محاصره عبدالله خان هرات را و کشتن علیقلی خان شاه: 995
وفات عبدالله خان پنجم شهر رجب 1006
... کشتن ولد او عبدالله خان را شهر رمضان 1006
قتل تلیم خان محرم 1007
آمدن ... به عراق 1020
امیر معزّی: 449
وفات شیخ ابوعلی: 427
السید مرتضی علم الهدی: 436
اخوه رضی: 406
آمدن سلطان بایزید: 966/قیصر آمد کلید روم آورد
ابونصر فارابی: 339
صاحب ابن عباد: 385
ولادت شاه سلیم پادشاه هندوستان: 977
@jafarian1964
این کتاب را در طهران در خانه میرزا ابوالقاسم نوشته سه شنبه 22 ربیع 2 سنه 1264 پادشاهی محمد شاه و وزارت میرزا آقاسی در ایام اغتشاش که جعفر قلی خان و سالار یاغی شدند.
@jafarian1964
تاریخ های یک زندگی از 1222 تا 1252 ق
زاد و ولد در دنیای سنتی قدیم، یک اصل بلکه مهم ترین اصل زندگی بود. در واقع، یک زوج، منتظر بدنیا آمدن فرزند و سپس فرزندان خود بودند و این مسیر تا وقتی که توانایی بود، ادامه داشت. از یک فرزند تا بیست و حتی بیشتر، از یک همسر تا چهار تا، همه شان هم با ارزش بودند، حتی سقط شده یا بچه ای که به فاصله کمی از ولادت فوت می شد. این اصل عمده زندگی بود، چیزی که همه موجود زنده دیگر (عجالتا حیوانات) هم دنبالش بودند. وقتی فرزند بزرگ می شد، با ظاهر شدن اولین نشانه های بلوغ، باید در فکر همسر برای او بودند و او شوهر می دادند یا برایش زن می گرفتند. آن وقت، اینها مسیر پدران را ادامه می دادند. هیچ بحثی از جلوگیری و کنترل جمعیت نبود. تنها ممکن بود شیر دادن مانع از تولد فرزند جدید باشد. چنان که رسیدن به یائسگی هم. و این تقریبا یک خاتمه تلقی می شد. بیشتر این بچه ها به دلیل شرایط بهداشتی بد، می مردند، به عکس حالا.
در زیر یک نفر این بخش از زندگی خود را تاریخ دار کرده و از سال 1222 تا 1252 سی سال این ولادت ها را نوشته است. منهای مورد اول و دوم، بقیه موارد مربوط به تولد فرزندان است. سقط شده و فوت شده ها هم مهم هستند. آنها یک هدیه الهی هستند، با اسامی بسیار خوب. اگر طالع خوب داشته باشند که چه بهتر و معمولا راهی برای این که طالع خوب باشد، یافت می شد. مهم این است که حتی ساعت ولادتشان هم اهمیت دارد و بر اساس دانش نجومی روز، زمانش دقیق معین می شود. البته همه این آگاهی را نداشتند و اینجا با کسی روبرو هستیم که این اطلاعات را داشته است. اینها را کسی دریک کشکول که مطالبش را از این طرف و آن طرف گردآوری کرده نوشته است.
تاریخ سفر حقیر به یزد نزد آقا محمد اسمعیل عمو 26 شهر رجب سنه 1222و معاودت از آن سفر 27 شعبان سنه 1223 و امتداد آن سر ده ماه و یک روز. اینجا بحث از تولد پانزده نفر است.
• تاریخ سفر حقیر محمدکاظم به رشت شب 8 جمادی الثانیه من شهور سنه 1226 و معاودت از آن شب یازدهم رمضان سنه 1226 و امتداد آن سه ماه و 3 روز
• تاریخ مشرف شدن به عتبات عالیات شب 16 ربیع الاول سنه 1243 و معاودت از آن سفر چاشت 12 ذی القعده الحرام سنه 1243، و امتداد آن سفر هشت ماه و 3 روز
1. تاریخ تولد شهربانو ام کلثوم بیگم صاحب، شب شنبه بیست و پنجم صفر سنه 1233 هشت ساعت تقریبا از شب گذشته
2. تاریخ تولد محمد ابوعلی صادق الدین شب دوشنبه دوم ربیع الاول تقریبا هفت ساعت از شب گذشته به طالع سنبله یا اوایل میزان سنه 1235
3. تاریخ تولّد سقطی رقیه ام النساء خانم کوچک شب 15 ربیع الاول سنه 1237 شب دوشنبه تقریبا دو ساعت به طلوع فجر مانده
4. تاریخ تولد فاطمه ام سلمه خانی بیگم، صبح 3 شنبه 16 ربیع الثانی 25 دقیقه از طلوع فجر گذشته، به طالع قوس، من شهور سنه 1238، یک ساعت از ظهر گذشته یوم دو شنبه 24 ربیع الثانی سنه 1249 فوت شد.
5. تاریخ تولد علی ابو محمد نقی الدین، یک ساعت از ظهر گذشته یوم شنبه 17 محرم به طالع جدی من شهور سنه 1240، شب 4 شنبه 20 ربیع الاول سنه 1241 فوت شد.
6. تاریخ تولد مریم ام علیه ماه بیگم، مقارن غروب آفتاب یوم دوشنبه 16 جمادی الثانیه من شهور سنه 1242. روز 27 شوال سنه 1243 فوت شد.
7. تاریخ تولد آسیه ام حبیبه سلطان بیگم، هم ساعت یا یک ساعت از ظهر یوم دوشنبه 24 شهر رمضان گذشته سنه 1244، به طالع اوایل اسد. یوم شنبه 19 جمادی الثانیه سنه 1252 یک ساعت از غروب گذشته فوت شد.
8. تاریخ سقط حسن ابوالحسین شرف الدین غرّه جمادی الثانی سنه 1246 /عصر جمعه 8 جمیدی الثانیه سنه 1252 فوت شد.
9. تاریخ سقط حسین ابوالحسن صدرالدین 15 رجب سنه 1247
10. تاریخ تولد مریم ام المومنین بنات بیگم، شب شنبه غرّه رجب سنه 1248 به طالع میزان دو ساعت به طلوع فجر مانده.
11. تاریخ تولد محمد علی الدین ابوجعفر یک ساعت به غروب مانده، دوشنبه 16 ذیقعده سنه 1250 به طالع سنبله /عصر چهارشنبه 9 ربیع الثانی سنه 1251 فوت شد.
12. تاریخ تولد فاطمه سلطان بیگم ام المومنین شب جمعه 14 رمضان سنه 1252 به طالع میزان 8 ساعتی شب
13. تولد آسیه بداغ بیگم ام الحسن، مقارن اذان صبح یک شنبه 21 ربیع الاول به طالع حمل من سنه 1256.
14. تولد رقیه ام البنین بمانی بیگم، شب دوشنبه 22 صفر سنه 1258 تقریبا شش ساعت از شب گذشته به طالع اواخر قوس یا اوایل جدی.
15. تولد محمدحسین ابوعبدالله شمس الدین شب دوشنبه هشتم جمیدی الاولی من سنه 1254 اول مغرب شرعی که حقیر به طهران رفته بودم. شب پنجم جمیدی الثانیه روانه مشهد شدم و چهارشنبه 20 رجب از طهران عود نمودم 1254
@jafarian1964
تاریخ چند طاعون و زلزله در فاصله سالهای 1194 تا 1261ق
متن کوتاه زیر، شماری از اتفاقات هولناک از طاعون و زلزله در منطقه آذربایجان، به خصوص شهر مراغه است که در فاصله سالهای 1194 تا 1261 قمری رخ داده است. نویسنده عبدالغفار بن محمد فصیح مراغه ای است و گوید در وقتی که در سنندج «به جهت دماغ سوختگی غربت» بسر می برده این حوادث را در این یک صفحه فهرست کرده است. صفحه مزبور در درون جنگی جای گرفته و مطالب آن ارتباطی با قبل و بعد آن ندارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
وقایع های اتفاقیه که در سنوات ماضیه و ازمنه سابقه سانح و واقع شده که بعضی از آنها در محروسه بلده مراغه و بعضی در سایر بلاد آذربایجان شده، و وقوع بهم رسانیده که محرّر داعی از بی مشغلتی و بیکاری، خود را مشغول نموده، در اوقاتی که به جهت دماغ سوختگی غربت، در دار الایاله محروسه سنندج کردستان ساکن بود، به رسم یادگاری سمت تحریر پذیرفت.
حرّره عبدالمذنب عبدالغفار ابن المرحوم الحاج محمد فصیح مراغه طاب مثواه به تاریخ یوم عصر یوم الجمعه فی 26 شهر ربیع الاول من شهور سنه 1261 هزار دویست شصت و یک.
تاریخ وقوع طاعون که قدیم از زمان کمترین راقم بوده سنه 1172 در ایام سلطنت محمدحسن خان قاجار در آذربایجان حادث شده بود.
تاریخ وقوع زلزله عظیم که در تبریز در ایام پادشاهی آقامحمد خان قاجار و در حکومت نجفقلی خان بیگلر بیگی تبریز سانح شده بود، و تبریز را بالمرة خراب نموده بود، در شنبه غرّه محرّم الحرام یک ساعت از شب گذشته، سنه 1194.
تاریخ وقوع طاعونی که در عهد خاقان مغفور فتحعلی شاه بود، و اول سلطنت مغفور مزبور و ایام حکومت جنت آرامگاه احمد خان بیگلر بیگی مرحوم مراغه بوده، و بسیار کس از مردم مراغه مرحوم شده بودند، سنه 1213.
تاریخ وقوع طاعونی که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه بود ایام شباب کمترین راقم الحروف بود سنه 1244
تاریخ وقوع طاعونی که در عهد سلطنت محمدشاه غازی ابن عباس میرزا بن فتحعلی شاه بوده، الی دو سال در میان بلاد آذربایجان وقوع یافت مع ... فی شهر جمادی الثانی من شهور سنه 1252
تاریخ وفات آقا محمد خان قاجار که در قلعه شیشه واقع شده بود فی یازدهم شهر ذیحجه الحرام سنه 1211
تاریخ قتل شدن هزار نفر از ..نها و بزرگان بلباس بد اساس در بلده مراغه، به موجب حکم مرحوم مغفور احمدخان بیگلر بیگی، چون که طایفه مذکور از نواحی بلده مذکور بسیار بسیار شرارت نمود، و قتل و غارت و ... نموده بودند برای انتقام کشیدن بیگلر بیگی مرحوم بس که غیور بود، و به رعایای مراغه دلسوز بودند، به حیله گری ایشان را به مراغه آورده، به سزای خودشان و ادخال سرور به قلوب رعای خود فرمودند، و به نحوی به قتل رسانیدند بجز یک نفری از ایشان جان بر نشدند. فی هفتم شهر صفر المظفر سنه 1198
تاریخ واقعه هایله وفات مرحوم مغفور علیین آرامگاه احمدخان بیگلر بیگی مراغه در میان دواب که به جهت اینکه خودشان آن دو را آبادان فرموده بودند که اسمش را مرحمت آباد گذاشته بودند، فی شهر جمادی الثانی سنه 1232 میرزا عبداللطیف این رباعی را ماده انشا فرموده بودند :
بیگلر بیگی از هر آنچه شد با برکات /تا مرحمت آباد جنان شد بشتاب
تاریخ وفات او خرد گفت به رمز /از روی مراغه برگرفتند حجاب
تاریخ وفات خاقان مغفور فتحعلی شاه در اصفهان سنه 1250
تاریخ وقوع زلزله که در عهد محمدشاه واقع شده بود هم در بلاد عراق و هم در آذربایجان و در کاشان و محال اصفهان بسیار خرابی شده بود فی شهر ربیع الثانی سنه 1260
ایضا در عهد محمدشاه زلزله شده بود و در خوی بسیار خرابی کرده بود سنه 1258
@jafarian1964
این هم نمونه ای از اشعار فارسی در باره روز تولد مظفرالدین شاه.
@jafarian1964
این را برای دوستان فهرست نویس عزیز می نویسم:
سالهاست هرچه در فهارس نسخ خطی، یادی از آقا جمال خوانساری می شود، غالبا تاریخ درگذشت او را 1125 می نویسند. این به رغم آن است که در همین کتاب «وقایع السنین» خاتون آبادی تصریح شده است که «در اوائل ماه مبارک، به نوبه ی غشی، سنه هزار و یک صد و بیست و دو» درگذشت. یعنی 1122. استاد روضاتی این مطلب را در دو گفتار اول ص 62 ـ 63 با منابع دیگر هم نشان داد، اما گویا اصلا قرار نیست کسی این قبیل نوشته ها را بخواند.
جالب است که برای اولین بار، مرحوم روضاتی در دو گفتار دوم، تاریخ کشته شدن شاه سلطان حسین را هم از پشت یک نسخه خطی (رساله تونیه) یافت، یعنی دقیقا روز سه شنبه 22 محرم الحرام سال 1140 «قد تقل مظلوما یوم الثلثاء الثانی و العشرین من شهر محرم الحرام سنة اربعین و مائة بعد الالف». بعد هم جسد وی به قم منتقل شد «ثم نقل الی قم، عند آبائه و غُسل و کُفن و دُفن رحمة الله علیه» (دومین دو گفتار)، ص 73
@jafarian1964
این هم یک نامه دیگر در باره تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه س. به نظرم تحول سر این مساله خودش می تونه یک مقاله مفصل بشود.
@jafarian1964
تاریخ فوت شماری از رجال و عالمان ایران در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری
تاریخ فوت های ذیل از یادداشت های پشت نسخه ای و غالب آنها مربوط به نیمه دوم قرن سیزدهم هجری است. در مواردی تصریح می کند که با برخی از این افراد رفت و آمد داشته است، در عین حال، نمی دانیم چه قدر این سالها دقیق است. کلمات ناخوانا دست کم در این عجاله که موارد زیر آماده شد، متعدد بود. افراد غیر مشهوری هم بودند که سال فوتشان هم معلوم نبود و گویا از بستگان او بوده اند. امیدوارم فایده ای داشته باشد.
گرفتن [و] کشتن امیرکبیر میرزا تقی خان فراهانی که وزیری بی نظیر بود سنه 1268
فوت میرزا آقاخان صدر اعظم در قم سنه 1283
فوت سپه سالار در خراسان بعد از تشریف بردن و مشرف شدن شاه سنه 1284
فوت خاقان جنت مکان فتحعلی شاه جمادی الثانی سنه 1250 در هفت دست اصفهان
فوت مرحوم محمدشاه در شوال 1264
فوت مرحوم جنت مکان حاجی میر محمد... امام جمعه سنه 1233
فوت مرحوم جنت مکان حاجی میرزا حسن امام جمعه سنه 1248
فوت مرحوم آقا میرمحمدمهدی امام جمعه سنه 1245
فوت مرحوم جنت مکان امام جمعه میرزا سید محمد .... سنه 1291
وفات علما اعلی الله مقامهم که خدمت هر یک اکثری رسیده و ارادت داشته، خداوند رحمت فرماید هر یک ...
فوت مرحوم حجة الاسلام اعلی الله مقامهم فی دارالسلام حاجی سید محمدباقر ربیع الثانی 1260
فوت مرحوم حاجی کلباسی اعلی الله مقامه جمادی الاولی سنه 1261
فوت مرحوم آقا سید حسن واعظ مجتهد غره جمادی الاولی سنه 1273
فوت ملا محمد صالح مازندرانی محرم سنه 1285
فوت مرحوم حاجی محمدجعفر آباده ای 19 رمضان سنه 1280
فوت مرحوم آقا محمد مهدی ولد مرحوم حاجی کلباسی ... سنه 1278
فوت آقا شیخ علی ... قاضی 1269
فوت حاجی سید محمدعلی پسر مرحوم حجة الاسلام شعبان 1282
فوت مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ مرتضی [انصاری] در کربلای معلا 1281
فوت مرحوم آقا شیخ محمدتقی .... سنه 1281
فوت فاضل دربندی آخوند ملا آقا صاحب اسرار الشهاده، سنه 1285
فوت آقا شیخ عبدالرحیم [ولد] آقا شیخ رضا طهرانی سنه 1277
فوت مرحوم حاجی ملاحسنعلی که از علما و مدرسین معروف بود بتاریخ 28 شهر صفر المظفر سنه 1286 حقیر استقبال آصف الدوله در ... مطلع شدم از صاحب دیوان
فوت حاجی ملاباقر امام جمعه تبریز سنه 1285 در طهران آورده بودند
فوت مرحوم مغفور آقا سید ترک خویی سنه 1266
فوت مرحوم سید محمد ش.... از علما و اخیار بود در عید اضحی سنه 1287
فوت مرحوم حجة الاسلام اعلی الله مقامه فی دار السلام حاجی سید اسدالله!
وفات حضرات سادات عالی درجات سلسله که هر یک در... کامل بوده خداوند با اجداد طاهرین محشور کند که این اقل السادات خدمت هر یک رسیده، و از فوت هر یک افسرده شده، و طلب مغفرت همیشه فرستاده
خدمت مرحوم حاجی آقا میرزا مدرس اعلی الله مقامه طفولیت رسیده بودم وفات ایشان سنه 1237
که خلف از آن مرحوم بود مرحوم حاجی میرزا ابوالحسن در قتل... پاشاه کربلای معلا در عرفه سنه 1260 داخل مقتولین به سعادت فایض شدند و مرحوم مغفور حاجی میرزا محمدعلی که اکبر بودند در سنه 1261 در اصفهان مرحوم شدند [کشتار کربلا در سال 1258بود] که خلف از مرحوم حاجی میرزا محمدعلی بعد از وفات در حیات بودند مرحوم حاجی میرزا ؟؟ مراجعت از مکه در سنه 1281 در سامره مرحوم شده و مرحوم مغفور حاج میر معصوم که خیر از آن مرحوم فاش و جاری بود در سنه 1285 مراجعت از مشهد مقدس در منزل درس! بناخوشی وبا مرحوم گردید .... عظمی رسیده
مرحوم مغفور نایب آقا میرزا سید اعلی الله مقامه بناخوشی وبا مرحوم شدند سنه 1260
بتاریخ شهر جمادی الاولی 1286 در اصفهان ناخوشی وبا مثل سایر بلاد بهم رسید، خاصه بعضی از دهات و بلوکات، و این روزها ... و فیروزان گویا شدت داشته، من جمله خبر رسید ملا اسدالله ولد ... احمد ... مرحوم شده، هزار حیف جوان بو.د جمعی دیگران هم از .... فیروزان من جمله کربلایی رجبعلی کبارخانی
فوت نصرالله خان پسر امین الدوله و میرزا احمد منجم برادر مرحوم منجم باشی شهر .... سنه 1289 [در منابع فوت نصر الله خان پسر امین الدوله 1287 آمده]
میرزا فضل الله قزوینی! سنه 1285 اعتماد السلطنه ... مرد [فوت علی اعتمادالسلطنه در ربیع الاول 1284 بود]
مجد الاشراف حاجی میرزا سید علی تفرشی سنه 1281
میرزا موسی وزیر طهران سنه 1281
فوت ناظم الملک میرزا محمدحسین وزیر حسام السلطنه با امیر زاده ابوالفتح خان به حکمرانی اصفهان، میرزا حسین باقرخان را به طرف خراسان فرستاد.
فاصله نشد فوت شد فی شهر جمادی الثانی 1288
@jafarian1964
تواریخ زندگی شیخ ابراهیم زنجانی
اغلب شیخ ابراهیم زنجانی (م 1313ش) را به نقشش در محکمه شیخ شهید فضل الله نوری می شناسیم. طی سالهای پس از انقلاب بخشی از خاطرات وی منتشر شد و کتابی هم مرحوم ابوالحسنی در باره او نوشت. قرار بود [اگر درست شنیده باشم] آقای شهبازی هم مجموعه ای در باره وی منتشر کند که اگر هم منتشر شده، بنده ندیده ام. شماری از دست نوشته های او شامل تألیف و ترجمه و شرح حال و خاطرات و یادداشتها در مجلس هست. در پشت یکی از اینها، تواریخ زندگی وی، بیشتر شامل تاریخ ولادت و وفات بستگان و فرزندانش آمده است. البته اشاره به وکالتش در دوره اول مجلس شورای ملی از زنجان و آمدنش به تهران هم در یکی از اینها هست. به نظر می رسد، بعدها این تواریخ در پشت این نسخه جمع شده نه این که به ترتیب زمانی نوشته می شده است. تاریخ وفات ابوین، نام و تولد فرزندان وی، یادی از دو زوجه او، [یکی وفات کرده و ماده تاریخی هم برای او گفته که اینجا آمده] وفات خالویش و تاریخ درگذشت دو تن دیگر که معلوم نیست چه نسبتی دارند در این تواریخ دیده می شود. دو فرزندش آخرش را سیاوش و پرویز نام گذاری کرده که قدری متفاوت است. وی به جز چهار دوره مجلس، وظایفی که در عدلیه داشت، سالها مدیر مدرسه ثروت در تهران و زمانی هم رئیس اوقاف بود. بنابر گزارشها، عضو لژ بیداری نیز بوده است. یادداشت کردن این تاریخها، فی حد نفسه، از نظر تاریخی جالب است. به خصوص مانند موارد مشابه، مرگ و میر عجیب و غریب را در میان کودکان در آن دوره نشان می دهد.
وفات مرحوم مغفور ابوی محمد هادی بیست و هفتم ذی قعده 1288
وقافت مرحومه مغفوره والده فی شهر ربیع الآخر سنه 1289
وقوف زفاف لیلة الجمعه هفدهم شهر جمادی الاولی 1296
مشرف شدن عتبات عالیات ... [عدد محو شده] ذی القعدة الحرام 1297
اشتغال به تحصیل در هیدج دویم شوال المکرم 1292
ورود عیال به عتبات برای زیارت عاشورا سنه 1301 که طفلش محمد هادی نام در آغوش بود و در نجف اشرف بعد از پنجاه روز از روود وفات کرده، سال آینده روز عاشورا سنه 1302 حسین متولد گردیده، در مراجعت لیلة مولود النبی سنه 1304 در سلطانیه وفات کرد.
حرکت مصیبت افزای منحوسیه از نجف اشرف به طرف عجم هجدهم صفر المظفر سنه 1304
تولد وحیده در بیست و سیم شهر صفر المظفر سنه 1307
وفات وحیده فی شهر ربیع المولود سنه 1309
تولد علی فی بیست و یکم شهر رمضان المبارک سنه 1309
تولد حسن فی بیست و یک شهر رمضان المبارک سنه 1311
وفات خالوی عزیز رحمت الله علیه در ارض اقدس دوازدهم ربیع الثانی سنه 1311
وفات مرحومه مبروره زوجه صالحه کربلائیه سکینه فی چهارم ذی قعده سنه 1314
سکینه آن که بد اندر حجاب پرورده / همیشه دامن عفت به دهر گسترده
بناگهان ز جهان رفت و روز تاریخش / بسال و ماه بود در چهار ذی قعده
آوردن زوجه ثانیه، همشیره جناب حاجی میرزا هادی ـ اطال الله عمرها و اصلح کل امورنا و حفظ اولادها فی بیست و سیم ذی الحجة الحرام سنه 1314
وفات حسن بیچاره بی مادر ـ عزّانی الله فی مصیبته سیم جمادی الاخری سنه 1317
تولد وحیده ثانیه حفظها الله فی دهم رمضان المبارک سنه 1318
حرکت برای زیارت امام ثامن علی بن موسی الرضا علیه السلام 12 رجب المرجب 1319
عود به خانه از سفر مشهد مقدس 25 ذی حجة الحرام سنه 1319
تولد اسحاق ابوجعفر فی غرة شهر صفر المظفر سنه 1321
تولد رشیده فی غرة شهر محرم الحرام اول سنه 1323
وفات حاجی آقا عبدالصمد ـ طیب الله رمسه ـ فی 26 شهر شعبان سنه 1318
وفات مرحوم آقا محمد کاظم ـ طاب مرقده ـ فی 3 جمادی الثانیه سنه 1322
تولد اسماغیل غرّه ذی حجه سنه 1324
حرکت خودم به طهران عنوان وکالت 4 ذی حجه سنه 1324
آمدن اهل بیت با حاجی میرزا هادی به طهران 24 شعبان سنه 1325
تولد سعید ..... 10 ربیع الاول سنه 1328
تولد پسندیده 21 ربیع الاول سنه 1333
تولد ستوده دهم ربیع الاول سنه 1336
وفات ستوده دوازدهم ربیع الاول سنه 1344
تولد سیاوش غره ذی حجة الحرام سنه 1342
تولد پرویز جمادی الاولی سنه 1344
@jafarian1964
امسال باز بحث از روز هفتم صفر به عنوان روز وفات امام حسن مجتبی علیه السلام به میان آمد و برخی از دوستان هم سوال کردند. می دانیم که از نظر ماه، مورخان میان صفر و ربیع الاول و از نظر روز، در ماه صفر، میان 7 و 28 صفر و 5 ربیع اختلاف است (منهای آ«ها که روز را ذکر نمی کنند و گاهی صفر و برخی هم ربیع الاول را می گویند) حتما در این باره تحقیقاتی شده است که متاسفانه الان بنده از آنها بی اطلاعم.
اهمّ آراء به این شرح است:
کلینی و نوبختی، وفات را در آخر ماه صفر سال 49 آورده اند [معمولا این جور روزها، با سال 50 هم که شروع سال جدید است، اشتباه می شود]
مفید و طوسی دو شب مانده به آخر صفر را ذکر کرده اند (در مسار و مصباح المتهجد).
در منابع اهل سنت هم مطالب فراوانی آمده و غالبا اوائل و به طور خاص پنجم ربیع الاول را ذکر کرده اند.
طبقات ابن سعد از حرب بن خالد: پنجم ربیع الاول (سال 50) (طبقات: الخامسه 1/354).
طبری (11/514) روز پنجم ربیع الاول (و همین طور ابن طلحه شافعی که متأخر است)
خلیفه بن خیاط (تاریخ: 128) فقط سال را آورده که همان 49 است.
ابن عساکر (تاریخ مدینه دمشق: 13/300 و...) اقوال مختلف را از مصادر متفاوت آورده است. آنجا از ابن ابی الدنیا آورده که حضرت در ربیع الاول سال 49 درگذشت. (13/301). منابعی که ربیع الاول نقل کرده اند، متعددند.
از نظر سال هم بیشتر 49، برخی سال 50 (از جمله کلبی. در : تاریخ دمشق: 13/302)، و برخی هم سال 51 را نوشته اند (13/304).
آنچه با همه این نقلها متفاوت است، نظر شهید در الدروس الشرعیه است که هفتم صفر سال 49 یا 50 را نقل کرده است.
جمع آراء بالا ـ بجز آنچه شهید اول در دروس آورده (هفتم صفر) ـ متمرکز روی تاریخی بین دو روز مانده به آخر صفر تا 5 روز اول ماه ربیع الاول است. [علی القاعده آنها که صفر را می گویند، باید مقصودشان سال 49 باشد، و آنها که ربیع الاول را می گویند، باید مقصودشان سال 50 باشد. این یک حدس است].
جالب است که همین اختلاف در باره زمان رحلت پیامبر خدا (ص) عینا هست، چون آنجا هم اختلاف بین اواخر صفر و اوائل ربیع الاول است.
اما این که شهید، در قرن هشتم، تاریخ را هفتم صفر دانسته، تاریخی که هیچ یک از منابع کهن نیاورده اند، احتمال زیاد دارد که در عبارت اشتباهی شده باشد. عبارت شهید این است: قبض مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین او سنة خمسین من الهجرة. (دروس: 2/8).
می توان احتمال داد، که بعد از «سابع» یک «و عشرین من» هم بوده که افتاده است، یعنی روز 27 صفر، احتمالی است که شاهدی ندارد اما چون به تواریخ دیگر نزدیک است، امکان آن هست. این اتفاق در ایراد عبارتی، ممکن است در منبع شهید بوده، او از آن نقل کرده است. هرچه هست، بعد از شهید، و حتی در نسخه های کهن دروس، همین «سابع صفر» آمده است.
یک نکته دیگر هم کمک می کند و آن این که بر اساس تقویم وستنفلد، اول ربیع الاول سال 50 روز جمعه است، و روز 29 صفر (ماه صفر را 29 روز فرض کرده) می تواند پنج شنبه یعنی همین «خمیس» باشد که شهید گفته است. از سوی دیگر، اول ماه ربیع، در سال 49 روز دوشنبه است، و بدین ترتیب روز 27 صفر، می تواند پنج شنبه باشد که این با نظر شهید بسیار نزدیک است، به شرط آن که بگوییم عبارت «سابع و عشرین من صفر» بوده که البته برایش شاهدی نداریم.
در هر حال، تواریخی از سنی و شیعه که روز وفات را از دو روز مانده به آخر صفر تا پنج ربیع الاول هستند، بسیار زیادند و از نظر تاریخی، بسیار دشوار است که بتوان یک نظر تاریخی متفاوت را پذیرفت.
و اما جدولی که در پایان رساله ابراهیم بن قاسم رسی در باره تواریخ ائمه آمده و در آن از هفتم صفر یاد شده، طبق آنچه اخیرا آقای موسوی نژآد نشان دادند، ربطی به اصل رساله رسی ندارد و مصحح آن را در پایان آن رساله افزوده است.
@jafarian1964
برخی تواریخ حاکمان گیلان میان سالهای 1264 تا 1290ق
یادداشت هایی است که در نسخه شماره 12904 کتاب مجلس (ص 516) در باره سالهای حکومت حاکمان گیلان طی سالهای 1264 تا 1290 ق آمده است.
1. ورود بنده درگاه جهان پناه در گیلان به جهت مژده جلوس میمنت مأنوس اعلاحضرت ناصرالدین شاه و منصب نایب الحکومگی گیلان به تاریخ 22 ذی قعده 1264.
2. ورود عیسی خان والی به تاریخ ماه ربیع الاول 1265 مدت حکومتش هفت سال تمام.
3. ورود مجدد مجدالدوله به گیلان که لقب عمیدالملکی داشت، به تاریخ 18 ماه شعبان 1272، ایام حکومتش چهار سال.
4. عزل صدر اعظم میرزا آقا خان اعتماد الدوله در هذه السنه یونت ئیل 1274.
5. ورود نواب شاهزاده رکن الدوله به تاریخ 12 ماه ذی قعده 1277 ایام یالتش دو سال.
6. ورود محمد قاسم خان والی به گیلان به تاریخ 22 ماه شوال 1279 مدت درائیش [؟ شاید: ایالتش] 6 سال [و] چهار ماه.
7. ورود میرزا سلیمان ابن میرزا اسحاق کاشان به طهران غره جمادی الاول سیچقان ئیل 1280
8. ورود مجدالدوله، کرت ثانی به گیلان، به تاریخ بیستم ماه ربیع الثانی مطابق لوی ئیل 1285 ایام حکومتش بیست ماه.
9. ورود اعلی حضرت ناصرالدین شاه ـ روحی و روح العالمین فداه ـ به گیلان روز یازدهم شهر ذی قعدة الحرام 1286، ایام توقف در گیلان بیست روز، شهر ده روز، انزلی ده روز.
10. تفویض ولایت گیلان به جناب وزیر دول خارجه میرزا سعید خان و نیابت میرزا عبدالوهاب خان نایب الوزاره به تاریخ 20 ماه ذی قعده 1286 ایام نیابتش یک سال.
11. نیابت میرزا محمد علیخان معین الوزاره از جانب وزیر دول خارجه به تاریخ یوم پنج شنبه چهارم ماه ربیع الاول 1288 نیابتش یک سال.
12. نیابت میرزا یوسف خان مستشار از جانب نظام الدوله دوستعلی خان در گیلان به تاریخ ماه ربیع الاول غره 1289 ایام نیابت چهل و پنج روز، بعد از آمدن میرزا یوسف خان میرزا حسین خان تفریشی مأمور شد تا آخر هذه السنه یئچی ئیل 1289 در رشت و گیلان حکومت کرد.
13. ورود اعلی حضرت ناصرالدین شاه خلد الله ملکه به عزم سیاحت فرنگستان در گیلان یوم دوازدهم ربیع الاول تخاقوی 1290. در شهر یک شب توقف فرمودند، در انزلی یکشب، دوازدهم رجب مراجعت فرمودند چهار ماه مدت سفر کشید.
14. عزل صد اعظم میرزا حسینخان مشیرالدوله ماه ربیع الاول 1290 مدت صدارتش دو سال.
15. تفویض ولایت گیلان به جناب معتمد الملک غره ماه ربیع الاول تخاقوی ئیل 1290 و نیابت عبد الرسول خان اصفهانی [مهندس ولد میرزا عبدالحسین خان] نبیره نظام الدوله حاجی محمد حسین خان اصفهانی صدر اعظم 14 ماه ربیع الاول 1290
تصویر را پایین ملاحظه فرمایید 👇
امسال باز بحث از روز هفتم صفر به عنوان روز وفات امام حسن مجتبی علیه السلام به میان آمد و برخی از دوستان هم سوال کردند. می دانیم که از نظر ماه، مورخان میان صفر و ربیع الاول و از نظر روز، در ماه صفر، میان 7 و 28 صفر و 5 ربیع اختلاف است (منهای آ«ها که روز را ذکر نمی کنند و گاهی صفر و برخی هم ربیع الاول را می گویند) حتما در این باره تحقیقاتی شده است که متاسفانه الان بنده از آنها بی اطلاعم.
اهمّ آراء به این شرح است:
کلینی و نوبختی، وفات را در آخر ماه صفر سال 49 آورده اند [معمولا این جور روزها، با سال 50 هم که شروع سال جدید است، اشتباه می شود]
مفید و طوسی دو شب مانده به آخر صفر را ذکر کرده اند (در مسار و مصباح المتهجد).
در منابع اهل سنت هم مطالب فراوانی آمده و غالبا اوائل و به طور خاص پنجم ربیع الاول را ذکر کرده اند.
طبقات ابن سعد از حرب بن خالد: پنجم ربیع الاول (سال 50) (طبقات: الخامسه 1/354).
طبری (11/514) روز پنجم ربیع الاول (و همین طور ابن طلحه شافعی که متأخر است)
خلیفه بن خیاط (تاریخ: 128) فقط سال را آورده که همان 49 است.
ابن عساکر (تاریخ مدینه دمشق: 13/300 و...) اقوال مختلف را از مصادر متفاوت آورده است. آنجا از ابن ابی الدنیا آورده که حضرت در ربیع الاول سال 49 درگذشت. (13/301). منابعی که ربیع الاول نقل کرده اند، متعددند.
از نظر سال هم بیشتر 49، برخی سال 50 (از جمله کلبی. در : تاریخ دمشق: 13/302)، و برخی هم سال 51 را نوشته اند (13/304).
آنچه با همه این نقلها متفاوت است، نظر شهید در الدروس الشرعیه است که هفتم صفر سال 49 یا 50 را نقل کرده است.
جمع آراء بالا ـ بجز آنچه شهید اول در دروس آورده (هفتم صفر) ـ متمرکز روی تاریخی بین دو روز مانده به آخر صفر تا 5 روز اول ماه ربیع الاول است. [علی القاعده آنها که صفر را می گویند، باید مقصودشان سال 49 باشد، و آنها که ربیع الاول را می گویند، باید مقصودشان سال 50 باشد. این یک حدس است].
جالب است که همین اختلاف در باره زمان رحلت پیامبر خدا (ص) عینا هست، چون آنجا هم اختلاف بین اواخر صفر و اوائل ربیع الاول است.
اما این که شهید، در قرن هشتم، تاریخ را هفتم صفر دانسته، تاریخی که هیچ یک از منابع کهن نیاورده اند، احتمال زیاد دارد که در عبارت اشتباهی شده باشد. عبارت شهید این است: قبض مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین او سنة خمسین من الهجرة. (دروس: 2/8).
می توان احتمال داد، که بعد از «سابع» یک «و عشرین من» هم بوده که افتاده است، یعنی روز 27 صفر، احتمالی است که شاهدی ندارد اما چون به تواریخ دیگر نزدیک است، امکان آن هست. این اتفاق در ایراد عبارتی، ممکن است در منبع شهید بوده، او از آن نقل کرده است. هرچه هست، بعد از شهید، و حتی در نسخه های کهن دروس، همین «سابع صفر» آمده است.
یک نکته دیگر هم کمک می کند و آن این که بر اساس تقویم وستنفلد، اول ربیع الاول سال 50 روز جمعه است، و روز 29 صفر (ماه صفر را 29 روز فرض کرده) می تواند پنج شنبه یعنی همین «خمیس» باشد که شهید گفته است. از سوی دیگر، اول ماه ربیع، در سال 49 روز دوشنبه است، و بدین ترتیب روز 27 صفر، می تواند پنج شنبه باشد که این با نظر شهید بسیار نزدیک است، به شرط آن که بگوییم عبارت «سابع و عشرین من صفر» بوده که البته برایش شاهدی نداریم.
در هر حال، تواریخی از سنی و شیعه که روز وفات را از دو روز مانده به آخر صفر تا پنج ربیع الاول هستند، بسیار زیادند و از نظر تاریخی، بسیار دشوار است که بتوان یک نظر تاریخی متفاوت را پذیرفت.
@jafarian1964
با سلام و احترام
لطفا در خوانش متن مندرج در تصویر، یاری بفرمایید؛ مخصوصا در عبارت مربوط به ماه/شهر :
روز جمعه غرۀ شهر جمادی الاول سنه 978 .
صحیح است؟
.
تاریخ چند طاعون و زلزله در فاصله سالهای 1194 تا 1261ق
متن کوتاه زیر، شماری از اتفاقات هولناک از طاعون و زلزله در منطقه آذربایجان، به خصوص شهر مراغه است که در فاصله سالهای 1194 تا 1261 قمری رخ داده است. نویسنده عبدالغفار بن محمد فصیح مراغه ای است و گوید در وقتی که در سنندج «به جهت دماغ سوختگی غربت» بسر می برده این حوادث را در این یک صفحه فهرست کرده است. صفحه مزبور در درون جنگی جای گرفته و مطالب آن ارتباطی با قبل و بعد آن ندارد.
وقایع های اتفاقیه که در سنوات ماضیه و ازمنه سابقه سانح و واقع شده که بعضی از آنها در محروسه بلده مراغه و بعضی در سایر بلاد آذربایجان شده، و وقوع بهم رسانیده که محرّر داعی از بی مشغلتی و بیکاری، خود را مشغول نموده، در اوقاتی که به جهت دماغ سوختگی غربت، در دار الایاله محروسه سنندج کردستان ساکن بود، به رسم یادگاری سمت تحریر پذیرفت.
حرّره عبدالمذنب عبدالغفار ابن المرحوم الحاج محمد فصیح مراغه طاب مثواه به تاریخ یوم عصر یوم الجمعه فی 26 شهر ربیع الاول من شهور سنه 1261 هزار دویست شصت و یک.
تاریخ وقوع طاعون که قدیم از زمان کمترین راقم بوده سنه 1172 در ایام سلطنت محمدحسن خان قاجار در آذربایجان حادث شده بود.
تاریخ وقوع زلزله عظیم که در تبریز در ایام پادشاهی آقامحمد خان قاجار و در حکومت نجفقلی خان بیگلر بیگی تبریز سانح شده بود، و تبریز را بالمرة خراب نموده بود، در شنبه غرّه محرّم الحرام یک ساعت از شب گذشته، سنه 1194.
تاریخ وقوع طاعونی که در عهد خاقان مغفور فتحعلی شاه بود، و اول سلطنت مغفور مزبور و ایام حکومت جنت آرامگاه احمد خان بیگلر بیگی مرحوم مراغه بوده، و بسیار کس از مردم مراغه مرحوم شده بودند، سنه 1213.
تاریخ وقوع طاعونی که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه بود ایام شباب کمترین راقم الحروف بود سنه 1244
تاریخ وقوع طاعونی که در عهد سلطنت محمدشاه غازی ابن عباس میرزا بن فتحعلی شاه بوده، الی دو سال در میان بلاد آذربایجان وقوع یافت مع ... فی شهر جمادی الثانی من شهور سنه 1252
تاریخ وفات آقا محمد خان قاجار که در قلعه شیشه واقع شده بود فی یازدهم شهر ذیحجه الحرام سنه 1211
تاریخ قتل شدن هزار نفر از ..نها و بزرگان بلباس بد اساس در بلده مراغه، به موجب حکم مرحوم مغفور احمدخان بیگلر بیگی، چون که طایفه مذکور از نواحی بلده مذکور بسیار بسیار شرارت نمود، و قتل و غارت و ... نموده بودند برای انتقام کشیدن بیگلر بیگی مرحوم بس که غیور بود، و به رعایای مراغه دلسوز بودند، به حیله گری ایشان را به مراغه آورده، به سزای خودشان و ادخال سرور به قلوب رعای خود فرمودند، و به نحوی به قتل رسانیدند بجز یک نفری از ایشان جان بر نشدند. فی هفتم شهر صفر المظفر سنه 1198
تاریخ واقعه هایله وفات مرحوم مغفور علیین آرامگاه احمدخان بیگلر بیگی مراغه در میان دواب که به جهت اینکه خودشان آن دو را آبادان فرموده بودند که اسمش را مرحمت آباد گذاشته بودند، فی شهر جمادی الثانی سنه 1232 میرزا عبداللطیف این رباعی را ماده انشا فرموده بودند :
بیگلر بیگی از هر آنچه شد با برکات /تا مرحمت آباد جنان شد بشتاب
تاریخ وفات او خرد گفت به رمز /از روی مراغه برگرفتند حجاب
تاریخ وفات خاقان مغفور فتحعلی شاه در اصفهان سنه 1250
تاریخ وقوع زلزله که در عهد محمدشاه واقع شده بود هم در بلاد عراق و هم در آذربایجان و در کاشان و محال اصفهان بسیار خرابی شده بود فی شهر ربیع الثانی سنه 1260
ایضا در عهد محمدشاه زلزله شده بود و در خوی بسیار خرابی کرده بود سنه 1258
@jafarian1964
این هم یک نامه دیگر در باره تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه س. به نظرم تحول سر این مساله خودش می تونه یک مقاله مفصل بشود.
@jafarian1964
این مطلب که شاه برای زنان سبیل و ابرو میکشید درست نیست. دو سه مورد از زنان در تصویر ایرانی نیستند. یک مورد هم مربوط به دوره پهلوي است.
وفيات علما و معاريف زنجان
وفات مرحوم آقا سيد محمد معروف به (سيد مجتهد) ١ كه «مدرسۀ سيد» در زنجان به نام او است، روز شنبه بيستم ماه جمادى الاولى سنه ١٢٦٩
وفات مرحوم آقاى آقا سيد ميرزا عبد الواسع ٢ امام جمعه ابن آقا سيد محمد معروف به (سيد مجتهد)، روز جمعه يازدهم جمادى الاولى سنه ١٢٩١
وفات مرحوم آقاى آقا ميرزا ابو الفضائل ٣«امام جمعه» ابن آقا ميرزا عبد الواسع امام جمعه سنه ١٣٣٧
وفات مرحوم آقا ميرزا محمود ٤«امام جمعه» ابن آقا ميرزا ابو الفضائل امام جمعه بيست و يكم جمادى الاولى سنه ١٣٧٥
وفات مرحوم آقاى آقا مير ابو القاسم معروف «به ملكى» جد آقاى سلطان العلماء، دوشنبه دوازدهم ماه محرم سنه ١٢٨٧
وفات مرحوم آقاى آخوند ملا على «قارپوزآبادى» ٥ جمعه هشتم ماه محرم سنه ١٢٩٠
وفات مرحوم آقا شيخ صادق ٦ ابن آقا آخوند ملا على «قارپوزآبادى»، بيست چهارم ماه ربيع الاول سنه ١٣٣٤
وفات مرحوم آقاى ميرزا ابو القاسم معروف به «ميرزا» ٧،دوشنبه سوم جمادى الاولى سنه ١٢٩٢
وفات مرحوم آقاى حاج ميرزا ابو طالب ٨ ابن آقاى آقا ميرزا ابو القاسم (ميرزا) پانزدهم ماه ربيع الثانى سنه ١٣٢٩ وفات مرحوم آقاى حاج ميرزا ابو مكارم ١ ابن آقاى آقا ميرزا ابو لقاسم (ميرزا) بيست و ششم ربيع الاول سنه[١٣٣٠]
وفات مرحوم آقاى حاج ميرزا ابى عبد اللّه ٢ ابن آقاى آقا ميرزا ابو لقاسم (ميرزا) سنه ١٣١٣
وفات مرحوم آقاى آقا ميرزا كاظم ابن آقاى حاج ميرزا ابو المكارم «ميرزايى»
وفات مرحوم آقاى حاج ميرزا مهدى ٣ ابن آقاى حاج ميرزا ابى عبد اللّه «ميرزايى»، جمعه هفتم محرم سنه ١٣٥٩........
میراث اسلامی ایران - 4، صفحه 696
برخی تواریخ حاکمان گیلان میان سالهای 1264 تا 1290ق
یادداشت هایی است که در نسخه شماره 12904 کتاب مجلس (ص 516) در باره سالهای حکومت حاکمان گیلان طی سالهای 1264 تا 1290 ق آمده است.
1. ورود بنده درگاه جهان پناه در گیلان به جهت مژده جلوس میمنت مأنوس اعلاحضرت ناصرالدین شاه و منصب نایب الحکومگی گیلان به تاریخ 22 ذی قعده 1264.
2. ورود عیسی خان والی به تاریخ ماه ربیع الاول 1265 مدت حکومتش هفت سال تمام.
3. ورود مجدد مجدالدوله به گیلان که لقب عمیدالملکی داشت، به تاریخ 18 ماه شعبان 1272، ایام حکومتش چهار سال.
4. عزل صدر اعظم میرزا آقا خان اعتماد الدوله در هذه السنه یونت ئیل 1274.
5. ورود نواب شاهزاده رکن الدوله به تاریخ 12 ماه ذی قعده 1277 ایام یالتش دو سال.
6. ورود محمد قاسم خان والی به گیلان به تاریخ 22 ماه شوال 1279 مدت درائیش [؟ شاید: ایالتش] 6 سال [و] چهار ماه.
7. ورود میرزا سلیمان ابن میرزا اسحاق کاشان به طهران غره جمادی الاول سیچقان ئیل 1280
8. ورود مجدالدوله، کرت ثانی به گیلان، به تاریخ بیستم ماه ربیع الثانی مطابق لوی ئیل 1285 ایام حکومتش بیست ماه.
9. ورود اعلی حضرت ناصرالدین شاه ـ روحی و روح العالمین فداه ـ به گیلان روز یازدهم شهر ذی قعدة الحرام 1286، ایام توقف در گیلان بیست روز، شهر ده روز، انزلی ده روز.
10. تفویض ولایت گیلان به جناب وزیر دول خارجه میرزا سعید خان و نیابت میرزا عبدالوهاب خان نایب الوزاره به تاریخ 20 ماه ذی قعده 1286 ایام نیابتش یک سال.
11. نیابت میرزا محمد علیخان معین الوزاره از جانب وزیر دول خارجه به تاریخ یوم پنج شنبه چهارم ماه ربیع الاول 1288 نیابتش یک سال.
12. نیابت میرزا یوسف خان مستشار از جانب نظام الدوله دوستعلی خان در گیلان به تاریخ ماه ربیع الاول غره 1289 ایام نیابت چهل و پنج روز، بعد از آمدن میرزا یوسف خان میرزا حسین خان تفریشی مأمور شد تا آخر هذه السنه یئچی ئیل 1289 در رشت و گیلان حکومت کرد.
13. ورود اعلی حضرت ناصرالدین شاه خلد الله ملکه به عزم سیاحت فرنگستان در گیلان یوم دوازدهم ربیع الاول تخاقوی 1290. در شهر یک شب توقف فرمودند، در انزلی یکشب، دوازدهم رجب مراجعت فرمودند چهار ماه مدت سفر کشید.
14. عزل صد اعظم میرزا حسینخان مشیرالدوله ماه ربیع الاول 1290 مدت صدارتش دو سال.
15. تفویض ولایت گیلان به جناب معتمد الملک غره ماه ربیع الاول تخاقوی ئیل 1290 و نیابت عبد الرسول خان اصفهانی [مهندس ولد میرزا عبدالحسین خان] نبیره نظام الدوله حاجی محمد حسین خان اصفهانی صدر اعظم 14 ماه ربیع الاول 1290
تصویر را پایین ملاحظه فرمایید 👇
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com