@jafarian1964
جستجوهای بسیار من درباره هویت این خانم(بی بی کوکب)به اینجا ختم شد که او اولین زن ایرانی است که به اروپا سفر کرده و حتی مشاهدات خود را در قالب یک سفرنامه نوشته است.البته هنوز این سفرنامه به صورت خطی است و چاپ نشده است.امید است که به زودی تصحیح و منتشر شود.انسان مطلعی بوده و جزء معدود افرادی است که مرعوب غرب نشده است.این زنها در دوران ما غنیمتند چه رسد به زمان قاجار
کتابی منحصر به فرد در باره تاریخ انقلاب در اصفهان که سال 1360 منتشر شده است. نوربخش، فکر می کنم، نوار صوتی در ابتدای خیابان طالقانی توزیع می کرد و در این زمینه، در توسعه انقلاب در اصفهان موثر بود. خدا کند زنده باشد. شایسته است در اصفهان از او یادی و تقدیری بشود. آیا جلد دومی هم دارد؟
دفتری حاوی اسناد بسیار با ارزش در باره مسائل ایرانیان در عراق، از سال 1277 برجای مانده که بخشی از آنها به مسائل زیارتی و حج و پاره ای به منازعات و اتفاقات آن وقت که ارزش گزارش برای مرکز را داشته اختصاص دارد. فهرست تفصیلی این اسناد با مقدمه ای مفصل را در مقاله ای که ذیلا می آید، پایین ملاحظه فرمایید.
انجامه کتابی است از میرداماد که در سال 1103 در مدرسه مرتضویه اصفهان توسط محمد بن عبدالوهاب عبدالوهابی!! کتابت شده است.
@jafarian1964
این صفحه را عطف به بحثی که در باره معرفی کتاب علوم تجربی جدید و نقش آنها در ارزیابی حدیث داشتم آوردم. از این موارد تطبیقی زیاد است اما کاری روی آنها نشده که هیچ ادامه هم دارد.
@jafarian1964
گزارش جالبی است در باره این که چرا شاه به سفر فرنگستان رفته است.
@jafarian1964
در حالی که صدها کتاب در عرض این دو سه سال در باره داعش، مساله ارهاب و ترور، و القاعده نوشته شده، در ایران حتی به عدد انگشت کتاب علمی خوب نوشته نشده است.
@jafarian1964
در باره متن بالا که از یک دفتر آخوندی گرفته شده که گزارش چندین سال نماز و روزه های استیجاری را که واسطه بوده در آن نوشته و نیز مسائل مالی دیگر به یادداشتی که مدتی قبل در این باره نوشتم مراجعه فرمایید.👎👎🙀
@jafarian1964
نمونه ای از گزارش در باره موسیقی و آواز هوره در غرب. نوشته است که در حال حاضر به این کار خیلی بی توجهی می شود
@jafarian1964
مدرسه نوریه، اولین مدرسه ای که من در آن حجره گرفتم
اوراقی در یک دفتر در کتابخانه مجلس هست که گزارش مدارس اصفهان در زمان حکومت ظل السلطان در این شهر است. از جستجوی کلی دریافتم که گویا زمانی آقای جلیسه این کتابچه را منتشر کرده اند. عجالتا نیافتم. اولین مدرسه ای که در این کتابچه معرفی شده، مدرسه نوریه است که بنده آغاز طلبگی خود را برای قریب یک سال در آن مدرسه گذراندم. این مدرسه، در کنار مدرسه کاسه گران، حد فاصل میدان کهنه ـ حالا میدان امام علی ع ـ و مسجد جامع در بازار قدیم اصفهان قرار دارد. سر در آن هم کتیبه ای دارد که زمانی که طلبه شدم، گویی اصلا ندیده بودم! و بعدها ملاحظه کردم. طلبگی بنده سال 1355 ش بود که سیزده ساله بودم (تولدم 1343). فقط خاطرم هست که کتابخانه آنجا، شمار زیادی کتابهای چاپ بیروت و مصر از آثار دوره ای داشت که گرد و غبار روی آن را گرفته بود. شماری از طلابِ هم محلی خودم هم در این مدرسه بودند که غالبشان در مدرسه ذوالفقار (زیر نظر آیت الله امامی) درس می خواندند و بنده هم درسهایم همانجا بود. جایی خواندم که جناب آیت الله شیخ ابراهیم امینی هم در همین مدرسه بوده اند. به هر حال، صرف نظر از این که متن مزبور چاپ شده است یا خیر، و امیدوارم شده باشد، فقط یادداشتی که در باره این مدرسه، یعنی نوریه است را بازخوانی کرده، می آورم، و این هم از روی علقه ای است که به آن مدرسه دارم. از همین گزارش، نکته های خوبی فهمیده می شود. مدرسه کاملا با موقوفات اداره می شده و این سنتی قدیمی و مخصوصا صفوی است نه با پول دولت و نه سهم امام. موقوفات مدرسه این زمان، غالبا از بین رفته ـ علی الاصل که معمولا موقوفات در ایران نابود می شود، یعنی به ارث می رسد ـ و فقط روستایی مانده که حضرت اشرف، یعنی ظل السلطان سالانه پنجاه تومان اجاره کرده و می پردازد. نکته دیگر این که عده ای هنرمند و خطاط هم در این مدرسه بوده اند. بر اساس این یادداشت، مدرسه زمان این یادداشت، در دست یکی از اعقاب بانی آن بوده که این هم نکته مهمی است. در چاپ اول کتاب گنجینه آثار تاریخی اصفهان، فقط یک بار اسم این مدرسه آمده، آن هم به مناسبتی دیگر و البته در پرانتز آمده که کنار بازار ریسمان است. من فکر می کنم تاریخ کتیبه بالای مدرسه 1124 است، اما در یادداشت زیر 1164 آمده است که علی القاعده غلط است. مدرسه نوریه، صفوی است نه دوره افشاری. در کتاب مدارس شرق (ص 269 ـ 270) اثر مرحوم مهدوی هم که شهرداری اصفهان چاپ کرده، سال تأسیس مدرسه نیامده، و گویا ایشان کتیبه بالای آن را ندیده است. چند سال پیش برای دیدن مدرسه رفتم. وقتی نشستم آمدند و گفتند بیرون بروید! معلوم شد طلبه های خارجی را آنجا ساکن کرده اند و اجازه آمدن بیگانه را به آن نمی دهند! هنوز پله هاای فراوان اما زیبای از سر در مدرسه، از ورودی بازار را تا کف مدرسه فراموش نمی کنم. وقتی طلبه شدم، ظهر پس از اتمام درس برای ناهار و استراحت به حجره ام می آمدم، و هر روز این پله ها را می شمردم. یک حجره ای هم متعلق به یک روحانی به نام صالحی نجف آبادی بود که علی القاعده از همین تیره و طایفه صالحی های نجف آباد بوده است. حجره اش مملو از کتاب بود و این اولین باری بود که یک مجموعه کتاب به این مفصلی می دیدم. شبها در اطراف شهر، منبر می رفت، و بعد همین جا می آمد و ساکن دایمی مدرسه بود. هنوز هم برخی از طلابی که آن وقت در مدرسه نوریه بودند از دوستانم هستند، و خاطره اولین هم حجره ایم را هم با نام اکبر ایوبی گرامی بدارم که بعدها در جنگ به اهواز رفت و یک وقتی در راه تهران ـ اصفهان، در ماموریت تصادف کرده درگذشت و فعلا در گلزار شهدای اصفهان مدفون است. رحمة الله علیه. (ادامه را پایین بخوانید) 👇👇
@jafarian1964
اما یادداشت عصر ظل السلطان در باره مدرسه نوریه:
مدرسه نوریه واقعه در طریق بازار جنب مسجد جامع عتیق اصفهان، از بناهای میرزا نورالدین محمد انصاری که از احفاد جابر بن عبدالله انصاری رحمة الله علیه بوده، در زمان شاه سلیمان، بنا کرده، گویا رتبه وزارت داشته، بنای آنجا از گچ و آجر می باشد. هیجده باب حجره دارد و دو صفه، نماز خانه، حوض آب در وسط مدرسه است. سکنه مدرسه همیشه ادبا و فصحا و خطاطین و اهل هنر بوده اند. حالا به همان وُتیره، معدودی از آن جماعت منزل دارند. جناب میرزا عبدالحسین هرندی در آن مدرسه سکنا دارد. روزها چند نفر طلاب از خارج مدرسه می آیند، درس مقدمات می گویند. موقوفات بسیار دارد، ولی در تصرف وقف نیست. فعلا به قدر پنجاه تومان منافع مستغلات دارد که به مصارف خادم و صرف روشنایی مدرسه می رسد. از این پنجاه تومان را کارگزاران حضرت مستطاب اشرف قریب به ده سال است که مستمرا از بابت مزرعه جشیران کروَن که مخروبه بوده است و به قواعد شرع اجاره فرموده اند، مستمرا هر سال مرحمت می فرمایند. تاریخ بنای مدرسه مطابق وقفنامچه و کتیبه در مدرسه سنه اربع و ستین الف [و] مائه [کذا] هجری است 1164. متولی حالیه مدرسه آقا میرزا رضی از احفاد میرزا نور الدین محمد انصاری است.
@jafarian1964
(ادامه بالا)
اینها بیانگر آن است که شمار قابل توجهی طلبه در این مدرسه از شاگردان علامه مجلسی سکونت داشته اند. نام این مدرسه باید از اسم شاه سلیمان صفوی گرفته شده باشد و کتیبه سر در آن هم به اسم بنایی به نام «عمل فقیر شجاع بن مرحوم استاد قاسم بناء اصفهانی» در منابعی مانند «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» ص 457 گزارش شده است. این مدرسه در جنوب غربی مسجد شاه عباس (امام فعلی) بوده است (بنگرید: اصفهان دارالعلم شرق، ص 159). این نسخه به شماره 6738 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود.
@jafarian1964
(ادامه از بالا)
وضعیت دشواری مییابد و پدر هم میگوید اگر واقعاً کسی شما را دوست دارد این شرط و شروط معنا ندارد. در عالم عشق، انتخاب دشوار است و تفأل به گلستان سعدی که این شعر آمد: به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار/ که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار. بنابراین منصرف میشود و ماجرای عشق تمام. (116). اطلاعات وی درباره مسائل فکری جاری در اصفهان و جریانهای آن قابل توجه است. شرحی مفصل در باره حاج آقا رحیم ارباب دارد که هم به لحاظ علمی و آخوندی و هم امتیازاتی که به لحاظ سبک و سیاق داشت، محل توجه بود. چندین حکایت از وی نقل شده که همه آنها مواد خام برای شناخت افکار ایشان است. (210 ـ 219). پس از آن هم اطلاعاتی در باره آخوند کاشی، و میرزا جهانگیر خان و غیره دارد که طبعا برخی از آنها حکایت از دیگران است. امّا میدانیم که این قبیل داستانها در عالم آخوندی به صورت شفاهی رد و بدل شده و بعد از یکی دو نسل اغلب از بین میرود. حفظ آنها ارزش بسیاری دارد. آخوند ملاعبدالکریم گزی یکی از حلقههای مهم علمی ـ آخوندی اصفهان با گرایش عقلی و روشنفکری است. شرحی درباره میرزا علی آقای شیرازی دارد که وی را آقای مطهری شناساند. زندگی عبدالحسین صدر در اصفهان و موقعیت وی به اندازه که ایشان در باره آن شرح داده، تاکنون شناخته شده نبود. جایی هم به تفصیل درباره امام موسی صدر سخن گفته و از خاطرات خود با او به خصوص سفری که به لبنان داشته و تصویری که از وضعیت این کشور و موقعیت آقا موسی نقل کرده، جالب توجه است. اشارتی به محمدعلی مکرم دارد که دین باوری بود ضد خرافه که در مبارزه افراط هم میکرد و شمار فراوانی را علیه خود تحریک کرده بود. البته ایشان میگوید که مرحوم ملاعبدالکریم گزی از وی حمایت میکرد. دیوان مکرم حتی امروزه هم چاپش قابل تحمل نیست. وی که در شفافیت بسیار بیش از خاطره نویسان دیگر پیش رفته از شخصی به نام ذوالخیر در اصفهان یاد میکند که متهم به کفر و زندقه بوده و او نزد وی رفته و از باورهایش مطالبی دست اول گفته است. در جایی از این خاطرات، رابطه خویش را با احمد مهران نیز دستی در موسیقی داشت بیان کرده و از رفاقت مداوم و مرتب خود با او سخن گفته است (142). در بخش مربوط به اقامتش در اصفهان که از سال 32 تا 55 و به عبارتی 57 بوده، نام دهها نفر از برجستگان اصفهان آمده که از هر کدام خاطره و حکایت و وصفی مطرح شده و خواندنی است. برای بنده بیش از همه گفتن از آدمهای ناشناخته مهم است که گاه افکار بسیار بدیعی دارند و ما هیچ سیستمی برای وارد کردن افکار آنها در جریان و جوی تفکر در کشورمان نداریم که بتوانیم از برایند و فرایند آن بهرهمند شویم. گزارش سفر حج واجب او هم که به سال 42 بوده عملا در حکم یک سفرنامه حج است (291 ـ 301). در این کتاب عملاً چندین سفرنامه دیگر هم هست که یکی از آنها گزارش سفر مؤلف به امریکا در سال 45 است. سفر به ترکیه و مصر هم گزارشش آمده است. در صفحات پایانی اشاره به بازنشستگی و اقامت وی در انگلیس آمده و این که در سالهای اول انقلاب وی متهم به ارتباط با دربار شده و ابتدا خلع لباس و بعداً حکم فسخ آن آمده است. با این حال وی در انگلیس مانده و همانجا دفتر ازدواج دایر کرده و شرحی هم در این باره داده که سودمند است. برداشت وی از غرب و مسائل حاشیهای آن هر چند کوتاه امّا خواندنی است. در این کتاب ما با تجربه یک روحانی ـ دانشگاهی روبرو هستیم که فعالیت در هر دو حوزه را طی چهل سال ادامه داده و آگاهیهای جالبی از وضعیت فرهنگی و دینی و تشکیلاتی ایران در آن سالها به دست داده است. به علاوه تماس وی با شخصیتهای ملی و محلی نیز سبب شده است تا اطلاعات سودمندی درباره شمار زیادی از افراد بدهد.
@jafarian1964
طی چند سال، هشتاد سفرنامه حج فارسی از دوره قاجار را در یک مجموعه ده جلدی در نزدیک به ده هزار صفحه منتشر کردم.
این هشتاد سفرنامه، گنجینه ای بسیار ارزشمند برای شناخت فرهنگ ایران دوره قاجار، در زمینه های تاریخ، جغرافی، و به طور کلی زندگی اجتماعی و نیز آداب سیاحت و زیارت است.
آثار مزبور، منبعی عظیمی برای شناخت تاریخ عتبات مقدسه در عراق و حرمین شریفین است.
اکنون دوست عزیزم استاد کامل سلمان جبوری، یک کار ارزشمند انجام داده و اطلاعات سی سفرنامه حج ایرانی را از این مجموعه ده جلدی , و جز آن از سفرنامه های عتبات، که حاوی گزارش هایی در باره عتبات مقدسه در عراق بوده، با کمک شماری از دوستانش ترجمه و در سه جلد منتشر کرده است.
بدین ترتیب، یک منبع مهم و تازه برای شناخت عتبات عراق، بر اساس نوشته های ایرانیان دوره قاجار فراهم آمده است.
@jafarian1964
آقای پارسا را از چهل سال قبل می شناسم. مدرسه صدر اصفهان. فکر نمی کردم قلم به این خوبی داشته باشد. در باره نائینی و مشروطه نکات تازه ای دارد. بسا موافق نباشم اما برای شناخت نائینی مهم است
@jafarian1964
از سفرنامه رضا قلی میرزا به اروپا در سال 1836 م / 1252ق در باره مقایسه وضع آینده امریکا با اروپا و پیش بینی وضعیت آینده امریکه
گزارش یک سفرنامه ترکی به عنوان سفرنامه حج، از مسافری که سال 1886 از تاشکند به حج رفته و برگشته است.
👆👆با اثری متفاوت در باره ظل السلطان و اصفهان روبرو هستیم. تاکنون چندین کتاب و پایان نامه در باره ظل السلطان حاکمی که 33 سال با قدرت بر اصفهان و جنوب حکومت کرد، نوشته شده اما این کار، جامعیت خاصی دارد. به تاریخ قاجاریه از چشم اصفهان پرداخته و در باره این شهر و تحولات مهم دوره ظل السلطان به تفصیل سخن گفته است. مقدمه شهر دین و افیون در باره گروه های مذهبی و دینی مختلف در شهر و جنبه های اقتصادی با تأکید بر زراعت و تنباکو است. فصل اول ظل السلطان و بحث کارون و حق کشتی رانی در آن و جدالهای ناشی از آن است. فصل دوم در باره افول قدرت او از پس از سال 1295 ق است. فصل سوم فعالیت های آقا نجفی و دیگر روحانیون با بابیه در اصفهان و مواضع ظل السلطان و دولت قاجاری در این باره است. فصل سوم داستان شورش علیه امتیاز تنباکو در این شهر مهم است. فصل پنجم مقاومت ضد بریتانیایی و دیگر مبارزات تجاری علیه خارجی هاست. فصل ششم و هفتم در باره فعالیت مسیونرهای مسیحی در اصفهان، مبارزه علما با آنها،و تلاش آنها برای مسیحی کردن یهودیان و دیگر اقلیت هاست. فصل هشتم ادامه ماجراهای اصفهان بعد از تأسیس کنسولگری روسیه و بازهم درگیری با بابیه در 1321 ق است. فصل نهم برآمدن مشروطه و تلاش ظل السلطان برای تصاحب سلطنت و سرانجام سقوط اوست. این کتاب تاریخ سیاسی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی شهر اصفهان در این دوره است. در آن از نقش آقا نجفی و برادرش حاج آقا نور الله و دیگر رهبران روحانی شهر به تفصیل یاد شده است. جنگ پنهان میان دولت و روحانیون در بخش عمده ای از این سالها در این شهر جریان دارد و نمونه از تاریخ پنهانی ایران دوره قاجاری بویژه در نیمه دوم آن است.
نویسنده کتاب خانم هایدی ا. والشر و مترجم مجد الدین کیوانی است. کتاب با نمایه ها در 648 سامان یافته است. منابع و کتابشناسی مفصل و این کمک به کسانی است که علاقه مند به شناخت منابع اصفهان هستند. تاریخ نشر چنان که روی جلد آمده 1400 / 2021 است. چاپ متن انگلیسی کتاب سال 2008 بوده است. مقدمه مترجم هم در وصف کتاب گویا و نثر فارسی کتاب روان و قابل فهم است
جستجوهای بسیار من درباره هویت این خانم(بی بی کوکب)به اینجا ختم شد که او اولین زن ایرانی است که به اروپا سفر کرده و حتی مشاهدات خود را در قالب یک سفرنامه نوشته است.البته هنوز این سفرنامه به صورت خطی است و چاپ نشده است.امید است که به زودی تصحیح و منتشر شود.انسان مطلعی بوده و جزء معدود افرادی است که مرعوب غرب نشده است.این زنها در دوران ما غنیمتند چه رسد به زمان قاجار
🔸مدرسه نیمآورد: نمونهای از معماری آموزشی دوره صفوی، تک افتاده در میان اصفهان کهن
🔹علی مشهدی رفیع
مدرسه نیمآورد از مدارس دینی اواخر دوره صفوی است كه به سفارش و تشویق زینب بیگم، توسط همسرش، امیر محمد مهدی حكیم الملك اردستانی ساخته شده است و چون در محله نیمآورد اصفهان قرار گرفته به این نام خوانده می شود. این زوج، بناهای عام المنفعه دیگری نیز در اصفهان ساختهاند كه از آن جمله می توان به مدرسه كاسهگران اشاره كرد.
شاردن
، سیاح فرانسوی، كه در زمان شاه عباس دوم از اصفهان بازدید كرد، در بخشی از سفرنامه خود درباره محله نیمآورد می نویسد :
«میان این محله گود نسبتاً بزرگی به نام گود نیماورد است و بالاتر از آن كاروانسرای فیل و كوچه موتابان و سپس قصر و مدرسه میرزا قاضی شیخالاسلام و بعد خانه ابراهیم سلطان كچیباتی است.»
گود نیمآورد هنوز هم به همین نام خوانده می شود و مدرسه در محل این گود بنا شده است. اما درباره تاریخ ساخت آن اطلاع دقیقی در دست نیست و در هیچ یك از كتیبه های مدرسه، تاریخ اتمام بنای ساختمان آن ذكر نشده است. با اینحال با توجه به تاریخ احداث مدرسه كاسهگران (سال ١١٠۵ هق) میتوان گفت كه احداث مدرسه نیمآورد و بهرهبرداری از آن مصادف با اواخر سلطنت شاه سلیمان و سالهای ابتدایی حكومت شاه سلطان حسین صفوی بوده است.
میر سید علی جناب اصفهانی در كتاب الاصفهان، وسعت مدرسه را ۴٥ × ۴٥ ذرع و تعداد حجره های آن را ٦١ عدد ذكر میكند. اما در بنای كنونی مدرسه كه دو طبقه است، ٧٨ حجره دیده می شود و علاوه برآن ذكر عدد فرد برای تعداد حجرهها تا حدودی غیر معمول است. پس یا عدد ذكر شده در كتاب الاصفهان ناشی از خطای شمارش است و یا اینكه ساختمان مدرسه محتملاً سابقه تجدید بنا یا اضافه شدن ملحقاتی را دارد.
علاوه بر حجره ها، مدرسه دارای یك مدرس است كه در روبروی در ورودی قرار دارد و دو ایوان نیز در دو ضلع دیگر بنا دیده می شود. این ایوانها را برای تدریس در نظر گرفته اند و در هنگام اوقات شرعی از ایوان سمت قبله برای اقامه نماز استفاده می شود. در زمان شاه سلطان حسین صفوی در این ایوان محرابی ساخته شده كه مفصلترین بخش تزئینات مدرسه را دارد.
در وسط حیاط مدرسه حوضی وجود دارد كه در چهار طرف آن به شیوه معمول باغ های ایرانی چهار باغچه برای گلكاری و درختكاری در نظر گرفته شده است.
ساختمان مدرسه، تزئینات كاشیكاری و گچبری فراوانی دارد و در برخی جاها با گچهای رنگارنگ نوعی گچبری معرق ترتیب دادهاند كه حاصل خلاقیت استادكاران اجراكننده تزئینات است و نمونه آن در دیگر بناهای عصر صفوی اصفهان دیده نمی شود.
https://rafi.kateban.com/post/4810
@Kateban
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com