قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
کتاب سه جلدی تحفه الازهار، در انساب سادات و نوشته ضامن بن شدقم مدنی است که به گفته مصحح سال 1090 زنده بوده است. این کتاب به خصوص جلد سوم آن یکی از منابع مهم تاریخ ایران، هم دولت صفوی و هم منطقه هویزه و خوزستان و ارتباط نواحی ایران با حیدرآباد و بلاد عربی و مدینه است. فکر می کنم سال 1376 بود در لبنان آقای کامل سلمان جبوری را دیدم. این کتاب را آورده بود تا به ناشری بدهد. کسی یافت نشد. از او گرفتم و آوردم ایران. میراث مکتوب با همکاری کتابخانه تاریخ آن را چاپ کرد. سال بعد هم کتاب سال شد. غرض این که این کتاب یک دانشجوی دکتری تاریخ ایران را می طلبد تا تمامی آنچه در آن در باره تاریخ ایران وجود دارد استخراج کرده و با منابع دیگر بسنجد. عربی بودن، و به طور خاص انساب، سبب شده تا دور از چشم صفوی شناسانی باشد که البته تعدادشان در ایران بسیار اندک است.
@jafarain1964
اینجا وقتی جنگ قدرت در خاندان صفوی را بحث می کند، اشاره به سلطانم دختر شاه اسماعیل دارد که خواهر طهماسب بود و این که «المسماة للمهدی» او را برای ازدواج با مهدی (ع) نگه داشته بودند.
@jafarian1964
آقا مصطفی معراجی، یکی از بهترین عکاسان قم، تعدادی از عکسهای زیبایش را فرستاد. من این رو انتخاب کردم. قم، خیابان آذر
@jafarian1964
سرلوحه نزهه القلوب نسخه دانشگاه میشیگان
@jafarian1964
یادداشتی خواندنی و به عنوان سرمقاله این شماره مجله آینه پژوهش از دوست عزیزم استاد مهدوی راد. از هر جهت آموزنده و مرور کردنی است.
@jafarian1964
نصیحت به سلاطین (از متون سیاسی قدیم ایرانی)

آدمی را به جهت آن بر خلایق امیر نکرده‌اند که بخورد و بنوشد و بدوزد و بپوشد، چنان که اکثر از حکّام همگی اوقات در فکر زیب و زینت و تهیّه اسباب خود می‌باشند، و از بسیاری شغل خود شکایت می‌نماید، و منّت بر خلق گذاشته می‌پندارند که از راه قحط الرّجال، او را استحقاقاً صاحب اختیار جمعی کرده‌اند، و حال آن که خداوند عالمیان را، منّت‌ها بر بنده خود هست که ازمّه امور خلقی کثیر را به دست او داده، و خلایق را هم منّت بی‌شمار بر او هست که گردن به اطاعت او نهاده‌اند، و نمی‌دانند که اگر دو روز کسی به در خانه ایشان نیاید، چه حالت بر ایشان دست خواهد داد. پس به شکرانه این که آدمی امیر است، و دیگران مأمور، و خلقی را رو به درگاه اوست، از نزدیک و دور در خانه گشاده دارد که پناه مردمان و امیدگاه بیچارگان است. با خلق خدا به انصاف باید سلوک نمود. با خود باید اندیشید که چه مزیّت بر این همه خلایق دارم که مرا ستایش می‌نمایند، و به داوری به نزد من می‌آیند، و مال خود را که از جان عزیزتر است از من دریغ نمی‌دارند، و شب و روزگار دینار و درهم به هم می‌رسانند و خود نخورده به من می‌دهند! پس از این نعمت غافل نباشَد، و از کار خود که پرستاری رعیّت و صیانت خون و مال خلایق و آرامش بلاد و آسایش عباد است، و در قیامت از او سؤال خواهد شد کوتاهی نکنند.
@jafarian1964
توصیه به سلطان برای رسیدگی به امور زندانیان در ادب سیاسی قدیم ایرانی

و از جمله عدالت، تفحّص حال زندانیان است تا هر کس مستحقّ جزایی باشد به سزای خود رسیده، عبرت دیگران باشد؛ اگر بی‌گناهی به غلط گرفتار شده یا بسیار در حبس مانده است، استخلاص یابد.
به حرف عَمَله ی دیوان اعتماد نکند که این طایفه به جهت پنج دینار، پنجاه مسلمان را به شکنجه و تعذیب می‌اندازند، و به تهمت گرفتار می‌سازند، و اگر بیچاره هزار سال در زندان محنت اسیر و مقیّد به غل و زنجیر باشد که در دل‌های ایشان یک جو تأثیر نمی‌نماید، و بسا که یکی از مقرّبان درگاه اله و صاحبدلان آگاه را به افترایی در زندان انداخته باشد، و به غلط مقیّد ساخته باشند.
@jafarian1964
متن های سیاسی ایرانی، بسیار ارزشمند هستند و دانایان دانند که اگر هیچ چیزی از عصر قدیم ایران باقی نمانده باشد، باید در این یک مورد اعتراف کرد که اخلاق سیاسی یا همان سیاست مدن، و نیز آنچه که اندرزنامه نویسی اش می نامند، در ایران فراوان بوده است. افکار درونی این میراث، وقتی در نثر زیبای فارسی یا همان قند پارسی ریخته شود، ملاحتش چند برابر می شود. شرح زیر در باره ظلم است و این که مالیات گرفتن از عامه مردم، در جامعه ای که اغنیاء و فقیران هستند، چه آثاری دارد:

و جمعی که به دولت برآمده، و یا طمع‌کار و بی‌پروا باشند، از درد پریشانی و مرض بی‌سر و سامانی خبر ندارند، و هزار دینار مثلاً که به ولایتی جریمه اندازند، یا به ظلم خواهند بگیرند، با خود خیال می‌نمایند که به هر شخصی، فلسی یا کمتر خواهد رسید، و این قدر چه صعوبت دارد که ظلم بر آن اطلاق شود؛ پس بر ایشان نخواهد نمود، و سرمایه ما خواهد افزود، امّا از آن خبر ندارند که کلانتر و کدخدا و رییس و قابض و پاکار و محصص و غیرهم که دخیل معامله اخذ مال از رعایا می‌باشند، و جمعی که تحصیل‌داری کرده، این مبلغ را به وصول می‌رسانند، لا اقل دو هزار بلکه سه هزار دینار در میان رعیّت، هرگاه سویّت کنند، هزار دینار به کیسه سلطان خواهد رسید، و وقتی که این دو سه هزار دینار را حواله کردند، جمعی هستند که صاحب اعتبار و قوم و تبارند که با ایشان رسد نمی‌توانند رسانید، و جمعی هم سادات و مشایخ و ارباب شغل و عمل، و قومی هم بی‌حیا و مشنّع و سررشته بر داد و ستد ایشان دارند که اگر به ایشان حصّه ای برسد، دیناری ده دینار ابواب ساخته، رسوا می‌نمایند.
و همچنین فرقه‌ای هستند که با امرا و ارکان دولت متوسّل و آشنا و آشنای با رعیّت سرکار فلان آقا یا فلان میرزا دارند، و از ترس به ایشان حصّه نمی‌رسانند، پس وقتی که ملاحظه کنی، مجموع این وجه را جمعی خواهند داد که به هیچ وجه دفع ظلم نمی‌توانند کرد و به غیر از خدا فریادرسی نمی‌توانند به دست آورد، و در میان ایشان طفلان یتیم و زنان بی‌شوهر و پیران عاجز و جوانان مضطرّ می‌باشند، و از این قسم کسان بسیارند که بام تا شام، سنگ و گل می‌کشند، و پشت خویش ریش، و دست و پا را مجروح می‌گردانند تا یک درهم اجرت گرفته، وجه نفقه پنج، شش نفر عیال و اطفال خود کنند. وقتی که قابض همراه ملازم حاکم به گریبان چنین شخصی چسبد که دو درهم باید داد، و آن یک درهم را به نام حق قدم یا مُهلَتانه از دستش گرفته به ضامنش سپارند، در این حالت آن بیچاره به غیر از فرار چه چاره تواند، و به جز ترک خانمان چه مفرّ به هم رساند؟ یک طرف دست و پا از کار سنگ و گل خسته، و یک طرف پشت و پهلو از زخم چوب نوکر حاکم شکسته، یک سو بی‌نانی اهل و اولاد، و یک سو واهمه دو درهم که هنوز به جا مانده باید داد، پس با خود تعقّل کن که ناله‌ای او چه خواهد کرد، و در حالی که با دست و شکم خالی به اطراف گریزد، و از یاد زن و فرزند و خانه خود اشک خونین بر زمین ریزد، و سیلاب غیرت الهی چه بر سر پایه بنای عمر و دولت خواهد آورد!
@jafarian1964
از آثار چاپی دوره رضاشاه. گویا نقد کتابی از صادق هدایت در فواید گیاه خواری و مذمت گوشت خواری
@jafarian1964