قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
چنان که این آزادی جنسی، بنیاد خانواده را در فرانسه متلاشی کرده است. این نمونه ها بر اساس گواهی های که از مطبوعات وقت در باره مسائل رخ داده در جوامع غربی ارائه می شود، ادامه می یابد. بخشی از آنها از دیده های خانم عائشه عبدالرحمان یا همان بنت الشاطی است که از مشاهداتش در وین نقل و در روزنامه الاهرام چاپ کرده است. در آنجا از قول یک خانم طبیب فرنگی آمده است که در غرب نسل تازه ای از زنان شاغل پدید آمده که رفتار های عمومی این تمدن بیماری صعب العلاج نازایی برای آنها آورده، بدون این که فیزیولوژی ظاهری و جسمی شان تغییر کرده باشد. این در واقع ناشی از وضع شغلی آنهاست (ص 238 ـ 242). این گزارشهای مطبوعاتی که مانند آن در ایران هم توسط نویسندگان وقت مذهبی مانند مرحوم زمانی و دیگران استفاده می شود، به یک روش دایمی برای اثبات خرابی وضع غرب مورد استفاده بود. آخرین فصل کتاب «راه نجات چیست؟» است، آنجا هم جملات اول از آلکسیس کارل است که کتاب انسان موجود ناشناخته را با این هدف نوشته که ما راهی جز واژگون کردن تمدن صنعتی غرب نداریم، اما چون این ممکن نیست، و بازگشت به عقب روا نه، باید راه دیگری بیابیم. آن وقت راههایی را توصیه کرده و سید قطب عینا مطالب او را طی صفحاتی نقل نموده است (ص 255 ـ 260). سید قطب انتقادهایی به کارل دارد، و می گوید اشکال اصلی نوع ایمان غربی ها به علم، و نوع تلقی آنها از دین است. این دو باید اصلاح شود. (ص 261). این ها مطالبی است که به گفته وی الکسیس کارل هم نمی فهمد، چون محصور در تمدن غربی است و برای همین، راه حل اصلی به ذهن او هم که منتقد غرب است، نمی رسد. به نظر وی، اشکال کارل این است همه راه حل را در «علم» جستجو می کند، و دین در نگاه جامعه او حداکثر یک گرایش صوفیانه یا نوعی احساس روانی و تصفیه اخلاقی است (ص 262). سید قطب می گوید ما باید امثال کارل را با تکیه بر اسلام نجات دهیم و راه را به او بیاموزیم (ص 263). البته، سید قطب تأکید دارد ما تمدن صنعتی را قبول داریم و اساسا این نگرش تجربی، از طریق اندلس به اروپای غربی رسیده است، نگرشی که ضد تفکر یونانی و تجریدی بوده است (ص 271). آنچه از تمدن جدید از نظر اسلام نکوهیده است، چیزی سوای زیربنای علمی تجربی است» (ص 273). در اینجا خلاصه ای از دیدگاه های اسلام در باره اسلام و نظام اقتصادی بیان می کند، و هدف آن را حفظ انسانیت می داند. یک نکته مهم از نظر سید قطب این است که چطور باید این مطلب را به دنیا نشان داد. او بر این باور است که هزاران خطاب و کتاب و فیلم برای نشان دادن نظر اسلام، قادر نیست به اندازه «یک اجتماع کوچک که در نقطه ای دور افتاده بر اساس اسلام تشکیل شود» مزایای اسلام را نشان دهد (ص 287). این توصیه مهم سید قطب در باره تشکیل حکومت اسلامی است که بتواند به عنوان یک ایده آل، معرف اسلام باشد. اما مشکل، صهیونیست ها و صلیبی ها هستند که با این راه مبارزه می کنند. آنها از نشر کتاب هراسی ندارند، جلوی سخنرانی را نمی گیرند، اما در عمل، مانع از تحقق چنین جامعه ای می شوند: «ولی هرگز هرگز به هیچ عنوان و به هیچ صورت، تشکیل جامعه ای را بر اساس اسلام در هیچ نقطه ای از جهان ولو در یکی از دور افتاده ترین جزائر اقیانوسها، نمی توانند تحمل کنند». (ص 287). از نظر سید قطب، تشکیل این جامعه، یعنی اسلام تحقق یافته که آنها با آن مخالف هستند «و به هیچ عنوان وجود تحقق یافته ای را تحمل نمی کنند». (ص 288).وی در پایان به دشواری هایی که سر راه محقق ساختن اسلام به صورت عملی آن هم در مواجهه با تمدن کنونی است، سخن گفته است. سید قطب می گوید هنوز مشکلات درست کردن چنین جامعه ای را نمی دانیم، اما آگاهیم که باید بسیار سخت باشد. وی از اجرای شریعت به عنوان اصلی ترین نکته در آن جامعه تحقق یافته اسلامی اشاره کرده و به برخی از جوانب آن پرداخته است.👇👇
@jafarian1964
این تفکر سید قطب در آثار دیگر او هم که به فارسی درآمد، و بالغ بر ده مورد است، در ایران انعکاس بسیاری داشت. او خود متأثر از مودودی و ندوی و جز اینها بود، اما از بن مایه های فکری تند خود هم که در جهت ایجاد انقلاب و تأسیس حکومت بود استفاده کرد. این افکار در ایران محبوبیت یافت و اصول دیدگاه هایی که در باره تمدن اسلامی منعکس می شد، بر اساس نوعی مشارکت فکری عمومی که در جهان اسلام بود، مورد تأیید قرار می گرفت. در مقدمه همان کتاب، که مترجم در سال 49 آن را نوشته، پس از یاد کردن از مفاهیمی چون فرنگی مآبی، خود باختگی، مغزشویی، سنت شکنی، کشتار هولناک ارزشهای معنوی، دریوزگی غرب، گسترش مدنیت غرب، گذشته افتخار آمیز و فراموشی آن، دیو استعمار، خودفراموشی و بیگانه گرایی، می نویسد: «در برابر اسلام، مکتب توحید و انسانیت، غول تمدن غرب که اکنون در برابر ما قد برافراشته، یک واقعیت است، واقعیتی است که هر لحظه بر حجم آن می‌افزاید، و بخش دیگری از فضای تنفس انسان‌ها را اشغال می‌کند. فرآورده های این تمدن که بیگمان همه محکوم یک حکم نیستند، هر روز و هر ساعت رو به توسعه‌اند. بشر امروزی که به اضطرار قالب پولادین این تمدن را بر خود تحمیل کرده، هر لحظه بیش از پیش خود را محتاج آن حس می‌کند. قلمرو این تمدن که تا چندی پیش فقط صحنه ی این کره ی خاکی بود امروز اوج آسمان‌ها و سیارات دور دست را نیز در برگرفته است. ماه و زهره و مریخ که روزگاری جز در رصدخانه های منجمان یا سروده های شاعران و یا در افسانه‌ها و اساطیر خدایان طرحی از خود نمی‌نمودند، آن هم طرحی وهم آمیز و خیال انگیز، اکنون ذلیل و زبون تمدن بشری و بازیچه ی دست ماشین مخلوق و فراهم آمده ی اویند. آری این تمدن واقعیتی است، آن هم واقعیتی هر لحظه رو به رشد و تورم، و به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را نادیده یا حقیر و غیر قابل اعتنا تلقی کرد. لیک با این همه، این تمدن بدین شکل کنونی، اگر چه ساخته ی دست انسان است، در خورد انسان نیست، فرزندی است که از خون مادر تغذیه می‌کند و در مسیر خود به سوی رشد و کمال قدم بر بناگوش و سینه ی آفریننده ی خویش می‌کوبد، و افزایش خود را با کاستی او تأمین می‌کند. تاکنون چنین بوده و چنین رفته است. آری آنچه این واقعیت را ـ واقعیت تمدن صنعتی را ـ تحمل ناپذیر ساخته واقعیت دیگری است، و آن ناسازگاری این تمدن است با انسان. تمدن بشری که باید برای انسان و در راه ترقی و کمال او بکار افتد، پیوسته در اضمحلال انسان کوشیده، و از سرور موجودات زمین، برده ئی فرمان‌بردار و یا بقول نویسنده ی دانشمند این کتاب، ماشینی یا چهار پائی ساخته است، این است سند محکومیت این تمدن.» (مقدمه ادعا نامه، ص 9 ـ 11) اینها نمونه ای از تعریف غرب، انتقاد از آن و استدلالهایی بود که مسلمانان حتی با استفاده از متونی چون انسان موجود ناشناخته می نوشتند. بحث ماشینیزم سالها بود که در ایران مطرح شده بود و شریعتی هم در این باره به تفصیل سخن گفته بود. در واقع، نقدهای خود شریعتی از تمدن غرب، باز در امتداد همین دیدگاه ها و با استفاده از مطالبی است که او از غربی ها گرفته و با حس شرقی آنها را بیان کرده است. چنان که اشاره شد، این افکار در شبه قاره هم مطرح بود. علاوه بر مودودی که روی سید قطب تأثیر جدی داشت، و اندکی هم در ایران، باید به ابوالحسن ندوی اشاره کرد که زمانی هم به ایران آمد و مهمان دارالتبلیغ بود. او کتابی با عنوان «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» را نوشت، اثری که با عنوان «حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین» توسط مصطفی زمانی ترجمه شد. (ترجمه دیگر این کتاب توسط عبدالحکیم عثمانی با عنوان «جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان» انجام گرفت (زاهدان، 1424ق)). کتاب دیگر ابوالحسن بدوی، «الصراع بین الفکرة الاسلامیة و الفکرة الغربیه فی الاقطار الاسلامیه» که به نام ارزیابی تمدن غرب (و نیز نام نبرد ایدئولوژیک) در سال 1354 توسط محمد ثقفی و علی اکبر مهدی پور دارالتبلیغ قم منتشر شد.
@jafarian1964
درگذشت زاهد مجاهد، انسان وارسته و متقی و جانباز، عباسقلی عابدی ـ پدر دوست عزیز جناب آیت الله حاج شیخ احمد عابدی ـ را به ایشان تسلیت عرض می کنم. عکس امسال در حج، در منی. امروز 28 صفر.
@jafarian1964
@jafarian1964
@jafarian1964
@jafarain1964
الان. یخچال قاضی. روبروی منزل قدیم امام.
@jafarian1964
ورودی موزه
دفتر آیت الله سیستانی، امروز، مجلس روضه.
@jafarian1964
الان در کتابخانه زبانهای خارجی و منابع اسلامی با دکتر مصطفی محقق داماد با آقایان مهدوی راد، مختاری، معراجی و ...
@jafarian1964