از نفایس نسخه های شیعی که تا به حال دیده ام نسخه ای است از کتاب «کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر» تألیف أبو القاسم علی بن محمد بن علی خزّاز قمی رازی (از علمای قرن چهارم و پنجم هجری) این نسخه مهمترین و کهن ترین نسخهی این اثر به شمار می آید که کتابت آن متعلق به سال ۵۸۴ هـ است، که تا بحال از آن در تحقیق این اثر استفاده نشده است. این نسخه از جهات متعددی دارای اهمیت می¬باشد که از آن جمله می¬توان از اجازات و بلاغات تصحیحی که در همان قرن ششم هجری به خط مبارک بزرگترین مشایخ شیعه بر روی آن دیده می¬شود نام برد؛ اجازه¬ی سماع و قرائت شاذان بن جبرئیل قمی به خط خودش به عبد الله بن علی ابن زهره حلبی (برادر ابن زهره حلبی صاحب غنیة النزوع) و فرزندش محمد بن عبد الله جهت روایت این کتاب است که طریق خود را تا مؤلف را در این اجازه آورده است. و نیز اجازه ابن زهره مذکور به اولادش.. نکته مهم دیگر در این نسخه که آن را از باقی نسخه¬های این کتاب ممیّز می¬کند تصحیح و مقابله¬ی آن توسط ابن ادریس حلی صاحب کتاب «سرائر» است که آن را با نسخه¬ی اصل (بنا بر تعبیر او) مقابله کرده. البته شایان به ذکر است این تنها خط شناخته شده ابن ادریس می باشد. این نسخه بعدها در اختیار شهید اول محمد بن مکی عاملی (786 هـ ق) و سپس در خدمت ابن خاتون عاملی قرار گرفته بوده و خطوط همه آنها بر روی این نسخه آمده است، و این همگی بیانگر اصالت این نسخه دارد.
اصل این نسخه در کتابخانه ی آل سلیمان در لبنان نگهداری می شود و خوشبختانه پس از مشقت های فراروان تصویر آن را تهیه کردم. البته اولین بار از طریق گزارش مرحوم علامه سید محسن امین در اعیان الشیعه از وجود این نسخه مطلع شدم و به دنبال نسخه رفته و متوجه شدم این کتابخانه کما کان در این خانواده حفاظت می شود. نکته مهم در رابطه با سنت اصیل تحمل این کتاب توسط مشایخ امامیه که این اجازات و سماعات و طرق را بر روی آن ثبت کرده اند است که می تواند ما را در تصحیحِ نسبت کتاب به خزاز قمی ـ که مورد تشکیک بعضی از متأخرین واقع شده ـ کمک کند. ان شا الله بعدها از این کتاب و این نسخه بیشتر سخن خواهیم گفت.
کهن ترین نسخه های منابع شیعه (2):
(تهذیب الأحکام)
ابو جعفر محمّد بن حسن طوسی (460 هجری)
پیش از این وعده دادیم کهن ترین نسخه های میراث مکتوب شیعه را سلسله وار به دوستان پژوهشگرم معرفی کنم. در این نوشتار به یکی از نسخه های بسیار نفیس کتاب «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی می پردازم. این نسخه متعلق به کتابخانۀ ملی فرانسه است و تصویر آن به لطف جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای سید محمّد رضا سیستانی (دام فضله العالی) برای بنده دستیاب شد که از همين جا مراتب تشکر و امتنان خود را ابراز مي دارم. بعدها دیدم جناب آقای حسن انصاری (دام توفیقه) گزارشی سریع از وجود این نسخه در یادداشت های خود داده اند ولی از آنجا که این نسخه دارای مزایای بسیار زیادی است و خطوط بسیاری از علمای شیعه بر روی آن آمده لازم دیدم تا نکاتی کوتاه دربارۀ این نسخه و وجوه نفاست آن بنویسم.
.
کاتب این نسخه شخصي به نام (ابو جعفر يحيى بن احمد بن حسين حلی) است. وی این نسخه را ـ که حاوی جزء اول کتاب تا پایان کتاب الصلاة می باشد ـ را در شعبان (سال 569 هجری) کتابت کرده است. نسخه از جهات متعددی چون تاریخ، قرائات، سماعات و اصالت، نفیس و بس ارزشمند می باشد. کاتب ظاهراً از علما و فقهای حله بوده؛ از او نسخۀ ای از کتاب «النهایة في مجرّد الفقه والفتوی» شیخ طوسی نيز بر جای مانده که آن را در سال 585 ه کتابت کرده است، این نسخه در مدرسۀ باقريه در مشهد مقدس به شمارۀ (403) نگهداری می شده [مجلة تراثنا، ج 26، ص 145] که بعدها به کتابخانۀ آستان قدس رضوی منتقل شده و الان به (شمارۀ 17581) در آن کتابخانه حفاظت می شود [فهرست آستان، ج 21، ص 1629]. روی این نسخه تملکات و قرائات بزرگان علمای حله آمده است.
همین نسخه را مرحوم شیخ آقا بزرگ در «طبقات أعلام الشیعه» آورده ولی با تصحیف نام مؤلّف و اضافاتی در نسخه شناسی؛ او نام کاتب را این گونه ذکر کرده (يحيى بن احمد بن الحسين بن حامد). ولی تاریخ پایان جزء اول را محرّم 508 ضبط کرده که باید تصحیف از تاریخ 568 باشد. بعد از آن آورده که این نسخه بعد از فوت کاتب فروخته شده سپس فرزند کاتب آن را خریداری کرده و نام این فرزند را این چنین نوشته: (ابو جعفر بن يحيى بن احمد بن ابی القاسم ابن حامد) و این کار بعد از وفات کاتب در صفر 585 صورت پذیرفته [الثقات العیون في سادس القرون، ص 337]. از این عبارت به خوبی واضح است که کاتب این نسخه را برای خود کتابت کرده بوده و تا پایان عمر هم نسخه در حوزۀ تملّک او بوده است؛ و این به این معناست که او یک کاتب صِرف نبوده و نسخه را برای کسب درآمد ننوشته است بلکه برای استفادۀ خودش بوده. چنانچه بعد از او همین نسخه در سنت قرائات و سماعات امامیه باقی مانده و دست به دست در تملّک فقهای حله قرار گرفته و توسط محمّد بن محمّد بن یحیی بن حسن بن سعید حلی در سال 693 هـ تصحیح و مقابله شده است.
ظاهراً این نسخه اقدم نسخه های تاریخ دار کتاب تهذیب به شمار می آید.. و حتی نسخه ای را که حضرت حجة الاسلام آقای سید محمد جواد شبيری (دام فضله العالی) در دانشنامه جهان اسلام (ج ۸ ص ۶۹۹) از کتاب تهذیب با تاریخ کتابت ۵۷۵ هجری قمری در کتابخانه آية الله گلپايگاني در قم به آن اشاره فرموده اند که هم قرن نسخۀ ماست (و اگر چه 6 سال جدید تر است) در واقع متعلق به قرن یازدهم هجری است و بنده شاید 15 سال قبلتر این نسخه را از نزدیک در آن کتابخانه دیدم و خود از آن تصویری تهیه کردم، به احتمال قوی تاریخ مذکور متعلق به نسخۀ است که نسخۀ ما از روی آن کتابت شده است و کاتب بعینه آن را به نسخۀ خود منتقل کرده است.
روی نسخه فرانسه فعالیت های متعددی از قرائات، سماعات، مقابلات و تعالیق مهم و متعددی ثبت و ضبط شده؛
یکی از این سماعات متعلق به (محمّد بن عبد المطلب حلی) است؛ گواهی مجالس سماع او از اول نسخه تا پایان آن در هامش به یک خط و با الفاظی چون: « بلغ سماعاً عني أیّده الله تعالی» و «بلغ سماعاً» دیده می شود، وی در پایان نسخه هم بلاغ انهاء مجالس سماع را نوشته. لازم به ذکر است صاحب بلاغ فرزند سيّد عميد الدين عبد المطلب بن محمّد بن علي بن اعرج حسينی (681 ـ 754 هـ)، خواهر زادۀ علّامۀ حلّی و مجاز از او وصاحب كتاب «کنز المطالب في حلّ مشكلات القواعد» است. تملّکات او را به همین خط بر روی چند نسخۀ خطی کهن در آستان مقدّس امیر المؤمنین (علیه السلام) دیده بودم.
این هم نسخه ای از امالی طوسی که ظاهرا در نیمۀ دوم قرن 11 از روی نسخۀ کتابخانۀ ملی ملک کتابت شده. او هم همین اجازه و طرق روایت کتاب را بر روی نسخۀ خود از نسخۀ که آن از نسخۀ اصل کتابت شده بوده آورده است. نسخۀ بالا در کتابخانۀ مدرسۀ آیت الله بروجردی در نجف اشرف نگهداری می شود
با تشکر از جناب آقای بلوکی نیشابوری برای ارسال عکس?
@majlesilib
(کهن ترین نسخه از مؤلفات شیعه و ابهام در آن):
در میان علاقمندان میراث مکتوب شیعه، بسیار این سؤال مطرح می شود که کهن ترین نسخۀ شناخته شده از مؤلفات قدمای شیعه چه کتابی و چه نسخه ای است؟
تا جایی که من مطلع هستم و در میان هزاران فهرست نسخه های خطی جستجو کردم کهن ترین نسخه ای را که دیده ام نسخه ای از کتاب «مختصر التواریخ الشرعیة» یا «مسارّ الشيعة في مختصر تواريخ الشريعة» مرحوم شیخ مفید (متوفای 413 قمری) است.
نسخه مذکور در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود. بنا بر آنچه در ترقیمۀ آن آمده کاتبش (المظفر بن علي بن منصور السالار) است که آن را در (ربیع الثانی سال 391 قمری) ـ یعنی بیست سال قبل از وفات شیخ مفید ـ کتابت کرده است. این در حالی است که بنابر همین ترقیمه شیخ مفید آن را در (16 ربيع الأول سال 389) ـ یعنی دو سال قبل از کتابت این نسخه ـ تألیف کرده است.
این نسخه متعلق به شیخ بهایی (متوفای 1030 قمری) نیز بوده و او ـ به همان عادت مشهورش ـ به خط خودش یک صفحۀ کامل اشعار خود را در صفحات ابتدایی نسخه نگاشته. چند سطری نیز که در اول نسخه ناقص بوده ـ ظاهرا ـ به خط او کامل شده است.
به هر حال من از وجود نسخه ای از میراث شیعه با چنین تاریخ و مزیتی اطلاعی ندارم. مشکل اینجاست که صحت اصالت این نسخه توسط عده ای از دوستان انکار می شود. دلیل آنها نیز وجود خط شخصی معروف به جعل مخطوطات روی این نسخه است. او ـ که نامش بماند ـ در این کار ید طولایی داشته و قصه هایی از جعل چند اثر بسیار مهم نیز به او نسبت داده می شود.
مسئله اینجاست که اگر دلیل و مستند ایشان فقط این باشد که نمی توان آن را قبول کرد. از آنجا که شخص مشار الیه که بسیار آگاه به امر نسخه شناسی و از نوابغ روزگار در این عرصه بوده، دارای کتابخانۀ خطی بسیار بزرگ و نفیسی بوده که نسخه های اصیل و ارزشمندی را از دورۀ قاجار از پدرش و سپس به همت خودش جمع آوری کرده. در حال حاضر تعدادی از نسخه های بسیار نفیس و کهن که قطعا اصیل هم هستند از تملکات این خاندان است.
به یقین فصل الخطاب این ابهامات و شبهات در نسخه های خطی آزمایش (کربن 14) است. در دنیا و کشورهای پیشرفته از این آزمایش برای تشخیص تاریخ آثار فرهنگی و نسخه های خطی استفاده می شود. ولی متأسفانه در ایران با وجود این حجم انبوه نسخه های خطی کهن و آثار باستانی هنوز چنین آزمایشگاهی وجود ندارد. البته بنابر اطلاع کمی که داشتم یکی از فضلایی که فعالیت های خوبی در این عرصه دارد، این دستگاه ها را خریداری کرده ولی به علت مشکلات مالی هنوز این کار متولد نشده در نطفه خفه شد. در جایی از نزدیک دیدم که یکی از شخصیت های خوب فرهنگی ایران به دنبال ساختمانی برای قرار دادن و نصب این دستگاه ها بود و اتفاقا من هم در آن جلسه و پس از خروج آن فرد بسیار از این قضیه دفاع کردم ولی ظاهرا آن هم تحصیل نشد؟!
وإلی الله المشتکی..
@majlesilib
ضرورت تجديد تصحيح مجدد امالی شيخ طوسي
حدود بيست و اندی سال پيش تصحيحی قابل قبول از امالي شيخ طوسي در ايران منتشر شد که در آن از نسخه کهنی از کتاب هم در تصحيح بهره گرفته شده بود. با اين وصف امروزه ما می دانيم که نسخه ها و تحريرهای متفاوتی از امالي شيخ وجود داشته و شماری از احاديث امالي هست که در نسخه های چاپ نجف و ايران درج نشده. من سال ها پيش يک مختصری درباره تحريرهای مختلف امالي در کاتبان منتشر کردم. بعد از آن مواد زيادی را فراهم کردم که متأسفانه گرفتاری ها مانع از تحرير مجدد آن مقاله شد و انتشار نکات تازه ياب به عهده تعويق افتاد. فاضل گرامی آقای رسول جزينی هم در سال های اخير در اين موضوع کار کرده که اميدوارم نتايج آن تحقيقات را در قالب يک مقاله خوب همانند ديگر کارهای علمی شان منتشر بفرمايند.
برای تصحيح مجدد امالي شيخ دو کار عمده لازم است:
نخست: بايد همه نسخه ها تبارشناسی شوند و بر اساس سازواره ای انتقادی که منعکس کننده تحريرهای مختلف اين اثر ارزشمند است کتاب از نو تصحيح شود.
دوم: مهمتر اما تصحيح مجدد اين اثر بر اساس منابع اين کتاب است. من قبلا در طی يک مقاله در کاتبان نشان دادم که امالي شيخ بر اساس شماری از امالی های متقدم و يا اجزایی حديثی (و حتی از محدثان اهل سنت) نوشته شده. ليستی از آن منابع را در آن نوشته ارائه دادم. شيخ طوسي مثلا از امالی های شيخ مفيد و شيخ صدوق بهره گرفته. يکی از امالی های مهمی که منبع اصلی امالي شيخ است امالی ابوالمفضل شيباني است که بعدها نسخه آن در دسترس ابن طاوس هم بود. تعدادی از امالی ها و يا اجزاء حديثی که در امالي شيخ مورد استفاده قرار گرفته بود از محدثان سنی است که امروزه اجزای حديثی و امالی های آنها به صورت مطبوع و يا نسخه خطی (عموما در کتابخانه عمريه) باقی است. بايد همتی شود و در تصحيح مجدد امالي شيخ طوسي اين متون هم ديده شوند و با آن نسخه ها هم مقابله صورت گیرد.
اصولا مبنای امالی های حديث هم عموما همین بوده: شيخ / استاد هر بار بخشی از دفاتری حديثی که آنها را در ضبط و ثبت خود داشته برای مستمليان قرائت می کرد (و يا از حافظه می خواند) و آنها آن احاديث را ثبت و ضبط می کردند. شيخ طوسي هم در امالي همين شيوه را اتخاذ کرده. امالي شيخ برای آشنایی با فضای حديث در بغداد اوائل قرن پنجم اثر بسيار ارزشمندی است.
در اينجاد آدرس دو مقاله ياد شده را می گذارم:
https://ansari.kateban.com/post/1345
https://ansari.kateban.com/post/3171
https://t.me/azbarresihayetarikhi
از نفایس نسخه های شیعی که تا به حال دیده ام نسخه ای است از کتاب «کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر» تألیف أبو القاسم علی بن محمد بن علی خزّاز قمی رازی (از علمای قرن چهارم و پنجم هجری) این نسخه مهمترین و کهن ترین نسخهی این اثر به شمار می آید که کتابت آن متعلق به سال ۵۸۴ هـ است، که تا بحال از آن در تحقیق این اثر استفاده نشده است. این نسخه از جهات متعددی دارای اهمیت می¬باشد که از آن جمله می¬توان از اجازات و بلاغات تصحیحی که در همان قرن ششم هجری به خط مبارک بزرگترین مشایخ شیعه بر روی آن دیده می¬شود نام برد؛ اجازه¬ی سماع و قرائت شاذان بن جبرئیل قمی به خط خودش به عبد الله بن علی ابن زهره حلبی (برادر ابن زهره حلبی صاحب غنیة النزوع) و فرزندش محمد بن عبد الله جهت روایت این کتاب است که طریق خود را تا مؤلف را در این اجازه آورده است. و نیز اجازه ابن زهره مذکور به اولادش.. نکته مهم دیگر در این نسخه که آن را از باقی نسخه¬های این کتاب ممیّز می¬کند تصحیح و مقابله¬ی آن توسط ابن ادریس حلی صاحب کتاب «سرائر» است که آن را با نسخه¬ی اصل (بنا بر تعبیر او) مقابله کرده. البته شایان به ذکر است این تنها خط شناخته شده ابن ادریس می باشد. این نسخه بعدها در اختیار شهید اول محمد بن مکی عاملی (786 هـ ق) و سپس در خدمت ابن خاتون عاملی قرار گرفته بوده و خطوط همه آنها بر روی این نسخه آمده است، و این همگی بیانگر اصالت این نسخه دارد.
اصل این نسخه در کتابخانه ی آل سلیمان در لبنان نگهداری می شود و خوشبختانه پس از مشقت های فراروان تصویر آن را تهیه کردم. البته اولین بار از طریق گزارش مرحوم علامه سید محسن امین در اعیان الشیعه از وجود این نسخه مطلع شدم و به دنبال نسخه رفته و متوجه شدم این کتابخانه کما کان در این خانواده حفاظت می شود. نکته مهم در رابطه با سنت اصیل تحمل این کتاب توسط مشایخ امامیه که این اجازات و سماعات و طرق را بر روی آن ثبت کرده اند است که می تواند ما را در تصحیحِ نسبت کتاب به خزاز قمی ـ که مورد تشکیک بعضی از متأخرین واقع شده ـ کمک کند. ان شا الله بعدها از این کتاب و این نسخه بیشتر سخن خواهیم گفت.
(معرفي کهن ترین نسخۀ ارشاد شیخ مفید به مناسبت «جاسب»):
چندی قبل به مناسبت یک نسخه بحثی دربارۀ «جاسب» و تاریخ تشیع در آنجا شد به این مناسبت با یکی از دوستان پژوهشگرم صحبت از تلاش جمعی از علما و دانشمندان این منطقه برای انتقال میراث شیعه شد و توضیحی دربارۀ بعضی از نسخه ها و اجازات و قراءاتی که توسط بعضی از علمای جاسبی برجای مانده، یاد آور شدم؛ این دوست عزیز از من خواست تا آنها را در یادداشتی سریع تدوین کنم تا شاید عزیزی تشویق شود و تحقیقی جامع از اطلاعات بر جای مانده از علمای جاسب و حوالی آن بهم رساند، خوشبختانه این یادداشت به پایان رسید ولی از آنجا که طولانی شد و از حوصلۀ این کانال خارج بود قرار شد دوست فاضلم جناب آقای ابوالفضل حافظیان آن را به طور کامل در مجلۀ فخیمۀ «شهاب» در کتابخانۀ آیت الله مرعشی منتشر کنند؛ در اینجا یک نمونه از این یادداشتها را برای دوستان با نکاتی اضافه بر آن مقاله می آورم:
حسن بن محمد بن حسين جاسبی هرازكانی (از اعلام قرن ششم هجری) او نسخه ای از کتاب «الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد» شيخ مفيد (ت 413 ق) را در جمعه 14 شوال 565 در حالی كه بيش از هفتاد و پنج سال سن داشته، کتابت کرده است، و سپس آن را با نسخۀ محدّث، فقیه و ادیب بلند پایۀ شیعه در قرن ششم سيد فضل الله راوندی (بعد 572 ق) مقابله نموده و اين كار را شب يكشنبه سلخ ربيع الاول 566 به پايان رسانده است. این نسخه در حال حاضر در كتابخانه آیت الله مرعشی به شمارۀ 1144 نگهداری می شود.
از آنجا که عمل مقابله در این نسخه در حیات سید فضل الله صورت پذیرفته و تحصیل نسخۀ سید به غیر از خود او راه دیگری نداشته و نیز عبارت بلاغ مقابله جاسبی که همانند نسخه های دیگری است که توسط شاگردان سید فضل الله مقابله شده است، به احتمال زیاد کاتب و مصحّح نسخۀ ما از شاگردان سید فضل الله راوندی بوده است.
اشاره به این نکته بد نیست که ملاحظه و مُداقّه در عبارات تصحیح و مقابلۀ نسخه هایی که توسط سید فضل الله راوندی و شاگردان او انجام شده، روش کار او بسیار روشن و آشکار می نماید؛ از آنجا که در تمام نسخه های منسوب به او آموزه های تصحیح یکسان است که در مقاله ای که به زودی منتشر خواهم کرد به آن پرداخته ام.
عبارت بلاغ مقابلۀ نسخۀ ارشاد به این شرح است:
«قابلت نسختي هذه بنسخة مولانا الإمام الأجل الكبير العالم العابد السيد ضياء الدين تاج الاسلام ذي الجلالتين علم الهدى أبي الرضا فضل الله بن علي بن عبيد الله الحسني الراوندي ـ أدام الله ظله ـ، في ليلة الأحد سلخ ربيع الأول سنة 566 هجرية حامداً لله مصلّياً على نبيّه والأئمة الهدى نمّقه صاحبها حسن بن محمد بن حسين الجاسبي الهرازكاني ـ متّع الله به ورحم الله من تأمّل فيه واستقـ... في تصحيحه...».
به عنوان نکتۀ پایانی بد نیست بدانید که تمام کلمات این نسخه و نسخۀ کتابخانۀ مجلس به شمارۀ (13112) که آن هم در جمعه 14 محرم سال 575 قمری از روی نسخۀ سید راوندی کتابت شده، اعراب گذاری دارند که به احتمال بسیار قوی این اعراب ها از روی نسخۀ سید منتقل شده بوده. حال با توجه به این نکته و بهره بری از این دو نسخه در تحقیق کتاب ارشاد در مؤسسۀ آل البیت (علیهم السلام) در قم، متأسفانه هیچ یک از این اعرابها در تحقیق نیامده است.
@majlesilib
(قدیمترین منبع حدیثی در ثواب زیارت حضرت معصومه ع و سنّت روایت آن:)
در رابطه با فضیلت و ثواب زیارت حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها) و شهر قم معدود روایاتی به ما رسیده که معروف ترین آن حدیثی است مروی از امام رضا (علیه السلام) با عبارت: «مَن زَارَهَا فَلَهُ الجَنَّة» «کسی که او را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود»، این حدیث از لحاظ سند و متن در اعلا درجۀ اعتبار قرار دارد. شیخ صدوق آن را از والدش و شیخ مشهورش محمد بن موسى بن متوكل از علی بن ابراهيم قمی از پدرش ابراهیم بن هاشم از سعد بن سعد که همگی از بزرگان محدثین شیعه هستند از امام رضا عليه السلام نقل می کند (ثواب الأعمال شيخ الصدوق ص 99 و عيون أخبار الرضا ( ع ) ج 2 ص 299 و كامل الزيارات ابن قولويه - ص 536).
در این میان روایت مشهوری است که شاید همگی ما آن را شنیده و دیده باشیم و آن حدیث: «ألا إنّ لله حرماً وهو مكّة ، ألا إنّ لرسولِ اللهِ حرماً وهو المدينة ، ألا وإنّ لأمير المؤمنين حرماً وهو الكوفة ، ألا وإنّ قم الكوفة الصغيرة. ألا إنّ للجنّة ثمانيةَ أبوابٍ ثلاثةً منها إلى قم، تَقبِضُ فِيها امرأة مِن وُلدِي اسمُها فاطمةُ بنتُ مُوسى، وتدخل بِشَفاعتِها شيعتي الجنةَ بأجمعهم».
جالب است بدانید این حدیث که از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است اولا به صورت مرسل و ثانیاً قدیمترین منبع این حدیث که تا به حال شناخته شده کتاب بحار الانوار ج 57 ص 228/ شمارۀ 59 است که علامۀ مجلسی آن را از کتاب مجالس المؤمنین مرحوم قاضی نور الله شوشتری (ش 1019 ق) نقل کرده است که متأسفانه قاضی نور الله اشاره ای به منبع این حدیث نمی کند.
در پایان نسخۀ کهنی از ارشاد شیخ مفید در کتابخانۀ آیت الله مرعشی نجفی کاتب نسخه حسن بن محمد بن حسین الهرازکانی الجاسبی که خود اهل فضل و دانش بوده است و این نسخه را در سال 565 هجری قمری کتابت کرده و در سال 566 قمری با نسخۀ استادش سید فضل الله راوندی بزرگ فقیه و محدث شیعه در قرن ششم قمری مقابله کرده روایتی مشابه متن بالا را با تفصیلی بیشتر به خط خود نوشته است.
جاسبی این روایت را از سید راوندی با تعبیر: (حدّث الأمیر السیّد الامام العالم ضیاء الدین... ) نقل می کند، از این عبارت فهمیده می شود که او این روایت را از خود راوندی نشنیده و ندیده است، ولی او در پایان روایت منبع خود در نقل این حدیث را ذکر نموده و می گوید که این روایت را از خط ابو المکارم نازویه القمی نقل می کند که او از املاء استادشان سید راوندی روایت کرده است.
پوشیده نیست که (نازویه قمی) نیز از مشایخ بزرگ شیعه و از شاگردان مهم و برجستۀ سید فضل الله راوندی و قطب الدین راوندی است. سید راوندی در اجازه ای که به او در سال 571 ق در ابتدای نسخۀ نهج البلاغه ای که با خط خود در سال 556 نگاشته از او چنین تعبیر می کند: «الشيخ الرئيسُ، الأجلّ، الإمام، الولد، فخر الدين، زين الإسلام، شرف العلماء ، أبو جعفر محمّد بن الحسن بن محمّد ابن العبّاس نازويه». این نسخه الان در دار المخطوطات بغداد نگهداری می شود.
در کتابی که دربارۀ نسخۀ نهج البلاغه نوشته ام توضیح داده ام که نازویه، عالم بزرگ خراسان ابن فندق بیهقی را هم درک کرده و نهج البلاغه را با او تصحیح کرده است.
از خطوط برجای مانده از نازویه نسخه ایست کهن از کتاب «استبصار» شیخ طوسی که آن را در سال 569 ق کتابت کرده و در سال 570 ق بر استادش قطب راوندی قرائت کرده است که این نسخه نیز در کتابخانۀ آیت الله مرعشی نگهداری می شود.
سید فضل الله راوندی به نوبۀ خود نام بعضی از مشایخ خویش را که از بزرگان امامیه می باشند در سند این حدیث مورد بحث می آورد؛ البته در یکجا این سند مرفوعه شده ولی باز به واسطۀ این نسخۀ کهن این متن و سنت روایت آن به میانۀ قرن ششم و در میان جمعی از مشایخ ثقات و محدثین بزرگ شیعه باز می گردد که این نکته بسیار حایز اهمیت می باشد.
متأسفانه حاشیه های متن این روایت در این نسخه افتادگی دارد و ما این حدیث را بر اساس این متن کهن و اصیل بازنویسی کرده ولی افتادگی ها را بر اساس احتمال بین کروشه [ ] قرار دادیم:
كهن ترين نسخۀ استبصار شیخ طوسی به خط نازویه قمی شاگرد سید فضل الله راوندی و قطب الدین راوندی با تاریخ 569 قمری. او این نسخه را با قطب راوندی مقابله کرده است.
@majlesilib
(دربارۀ كتابخانۀ ابن طاوس و نسخۀ الموضحة فی الامامة):
یادداشت دوست عزیز و محققمان جناب آقای دکتر حسن انصاری ـ سدّد الله خطاه ووفّقه لکلّ ما یتمنّاه ـ در رابطه با «ابن طاوس و آثار کهن امامی» و اشارات مفیدی که در آن فرمودند من را بر آن داشت تا به ایشان و دوستان تراث پژوه خود اعلام کنم که مدتی است این کتاب را در مؤسسۀ دار التراث در نجف اشرف ترجمه به عربی کرده ایم و تعلیقات، اضافات و نقدهای مفصلی را که در طی سالیان متمادی بر نسخۀ چاپی خود نوشته بودم را بر آن افزوده که امیدوارم هر چه زودتر منتشر شود. ولی بد نیست به این مناسبت تعلیقۀ کوچکی نیز به کلام صدیق شفیقمان، فاضل ارجمند جناب آقای احمد علی مجید الحلی در رابطه با نسخۀ کتاب «الموضحة» تأليف المظفر بن جعفر بن الحسين (از اعلام قرن چهارم) بزنم که در توضیح کلام آقای دکتر انصاری ارسال فرموده بودند:
بنده مکررا از دوستان خود شنیده بودم که نسخۀ کتاب «الموضحة» که ابن طاوس (م 656 هـ ق) در کتاب «الیقین» از آن نقل می کند الان در نجف و در کتابخانۀ شبّریه نگهداری می شود. به همین مناسبت در همان سالهای ابتدایی سقوط با پرسش از بعضی از دوستان دست آخر تصویر این نسخه را از طریق علامه بزرگ و محقق عظیم الشأن سید محمد مهدی خرسان ـ حفظه الله ـ تهیه کردم. ولی این نسخه، نسخه ای نیست که سید از آن نقل داشته است. بله نسخۀ بسیار نفیس و کهنی است و در زمان حیات ابن طاوس یعنی در (9 رجب 652 قمری در مدرسۀ نظامیه بغداد) کتابت شده ولی به احتمال زیاد نسخۀ حاضر از روی نسخه ای که ابن طاوس از آن خبر داده استنساخ شده است. از آنجا که ابن طاوس در الیقین در چند موضع به صراحت می گوید که نسخه ای را که از آن نقل می کند در مدرسۀ نظامیۀ بغداد نگهداری می شود و به خط خود مؤلف آن است: «ننقل ذلك من خطّ مصنّفه من الخزانة العتيقة بالنظامية ببغداد». (اليقين ص 109 و362). که این نسخه نه به خط مؤلف و فقط در مدرسۀ نظامیه کتابت شده که به احتمال قوی از روی نسخۀ مؤلف آن نسخه برداری شده است.
باز با توجه به نکته ای که اتان کلبرگ در (کتابخانۀ ابن طاوس ص 503) مبنی بر وجود همگی نسخه های منابع کتاب الیقین در کتابخانۀ ابن طاوس گفته شاید فقط بتوان همین احتمال را داد که مراد از نصّ کلام او در الیقین «ننقل ذلك من خطّ مصنّفه» با واسطۀ نسخۀ مذبور باشد که باز خلاف ظاهر است.
روش شناخت نام مؤلف این نسخه نیز همان نقل هایی است که ابن طاوس از این کتاب کرده و الا این نسخه ناقص الاول است و هیچ نام و نشانی بر روی برگ ابتدایی و پایان آن نوشته نشده است.
به عنوان نکتۀ پایانی باید اشاره کنم با اینکه این نسخه در اختیار علامه سید عبد الله شبر صاحب (جامع المعارف) بوده و روی برگ ابتدایی آن وقفنامۀ او نیز به خط مبارکش آمده ولی او هیچ نقلی از این کتاب در آثار خود ندارد؟! این در حالی است که اگر همین کتاب در اختیار علامۀ مجلسی می بود شاید اکثر کتاب را در موسوعۀ بزرگ خود برای ما نقل می کرد و اگر کتاب و این نسخه هم از میان می رفت باز ما با این میراث کهن آشنا می بودیم.. و این است فرق..
@majlesilib
يكي از كتابخانه هایی که جدیدا به اینجا منتقل شده کتابخانه خاندان ملا زین العابدین و ملا محمد مهدی مازندرانی است. این پدر و پسر که از مراجع کربلا در یک قرن گذشته بودند، کتابخانه ای بزرگ را تهیه کرده بودند که به حمد الله تمام نسخه های آن نزد فردی در بغداد نگهداری می شد. به همت جناب آقای عبدالمهدی کربلایی تولیت آستان قدس حسینی این نسخه ها به کربلا بازگشت و از آن فرد خریداری شد.
این مجموعه بسیار نفیس است، به غیر از نسخه های اصلی تألیفات آل مازندرانی که همگی دارای تقاریض علمای عصرشان است، نسخه های کهنه ای بسیاری نیز در آن یافت می شود. از این میان می توانم به تحریر اقلیدوس خواجه نصیر با تاریخ کتابتی ۷۳۰ و امالی سید مرتضی با تاریخ کتابت و قرائت ۵۴۰ هجری مثال زد.
ان شا الله به زودی گزارشی از نسخهٔ امالی سید مرتضی و اجازهٔ آن خدمت دوستان تقدیم خواهم کرد.
@majlesilib
(کهن ترین نسخه از مؤلفات شیعه و ابهام در آن):
در میان علاقمندان میراث مکتوب شیعه، بسیار این سؤال مطرح می شود که کهن ترین نسخۀ شناخته شده از مؤلفات قدمای شیعه چه کتابی و چه نسخه ای است؟
تا جایی که من مطلع هستم و در میان هزاران فهرست نسخه های خطی جستجو کردم کهن ترین نسخه ای را که دیده ام نسخه ای از کتاب «مختصر التواریخ الشرعیة» یا «مسارّ الشيعة في مختصر تواريخ الشريعة» مرحوم شیخ مفید (متوفای 413 قمری) است.
نسخه مذکور در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود. بنا بر آنچه در ترقیمۀ آن آمده کاتبش (المظفر بن علي بن منصور السالار) است که آن را در (ربیع الثانی سال 391 قمری) ـ یعنی بیست سال قبل از وفات شیخ مفید ـ کتابت کرده است. این در حالی است که بنابر همین ترقیمه شیخ مفید آن را در (16 ربيع الأول سال 389) ـ یعنی دو سال قبل از کتابت این نسخه ـ تألیف کرده است.
این نسخه متعلق به شیخ بهایی (متوفای 1030 قمری) نیز بوده و او ـ به همان عادت مشهورش ـ به خط خودش یک صفحۀ کامل اشعار خود را در صفحات ابتدایی نسخه نگاشته. چند سطری نیز که در اول نسخه ناقص بوده ـ ظاهرا ـ به خط او کامل شده است.
به هر حال من از وجود نسخه ای از میراث شیعه با چنین تاریخ و مزیتی اطلاعی ندارم. مشکل اینجاست که صحت اصالت این نسخه توسط عده ای از دوستان انکار می شود. دلیل آنها نیز وجود خط شخصی معروف به جعل مخطوطات روی این نسخه است. او ـ که نامش بماند ـ در این کار ید طولایی داشته و قصه هایی از جعل چند اثر بسیار مهم نیز به او نسبت داده می شود.
مسئله اینجاست که اگر دلیل و مستند ایشان فقط این باشد که نمی توان آن را قبول کرد. از آنجا که شخص مشار الیه که بسیار آگاه به امر نسخه شناسی و از نوابغ روزگار در این عرصه بوده، دارای کتابخانۀ خطی بسیار بزرگ و نفیسی بوده که نسخه های اصیل و ارزشمندی را از دورۀ قاجار از پدرش و سپس به همت خودش جمع آوری کرده. در حال حاضر تعدادی از نسخه های بسیار نفیس و کهن که قطعا اصیل هم هستند از تملکات این خاندان است.
به یقین فصل الخطاب این ابهامات و شبهات در نسخه های خطی آزمایش (کربن 14) است. در دنیا و کشورهای پیشرفته از این آزمایش برای تشخیص تاریخ آثار فرهنگی و نسخه های خطی استفاده می شود. ولی متأسفانه در ایران با وجود این حجم انبوه نسخه های خطی کهن و آثار باستانی هنوز چنین آزمایشگاهی وجود ندارد. البته بنابر اطلاع کمی که داشتم یکی از فضلایی که فعالیت های خوبی در این عرصه دارد، این دستگاه ها را خریداری کرده ولی به علت مشکلات مالی هنوز این کار متولد نشده در نطفه خفه شد. در جایی از نزدیک دیدم که یکی از شخصیت های خوب فرهنگی ایران به دنبال ساختمانی برای قرار دادن و نصب این دستگاه ها بود و اتفاقا من هم در آن جلسه و پس از خروج آن فرد بسیار از این قضیه دفاع کردم ولی ظاهرا آن هم تحصیل نشد؟!
وإلی الله المشتکی..
@majlesilib
(پدر و فرزندی کربلایی در قرن هفتم و هشتم که کاتب نهج البلاغه بودند):
در أیا صوفیا در استانبول به شمارۀ (43460) نسخه ای از کتاب «نهج البلاغه» با تاریخ رجب 739 هـق دیدم که بسیار نفیس و خزائنی و با خطی بسیار زیبا بود. این نسخه در میان کثرت نسخه های کهن و نفیس نهج البلاغه که بسیاری از آنها یا به خطوط دانشمندان بزرگ اسلامی و یا دارای خطوط ایشان در اجازه، تصحیح و تحشیه کتاب است، شاید اهمیت آن چندانی نداشته باشد. ولی از جهت کاتب آن شاید برای اهالی سیره و تاریخ جالب باشد. کاتب که به یقین شیعه مذهب بوده نام خود را در پایان نسخه اینچنین آورده است: (عبد الله بن عقیل بن عبید الله الحائری). او این نسخه را برای خود کتابت با عجله (حرّره عجلا لنفسه) کتابت کرده است.
اینکه در میان کاتبان و عالمان شیعی و از شهر کربلای معلی نسخه ای با چنین تزئینات فاخر و نفیس و چشم نواز وجود داشته باشد بسیار باعث فخر و سربلندی است. از همه مهمتر نوع خط او که بیان از مهارت و چیره دستی کاتب در کتابت خط نسخ و ثلث یاقوتی دارد.
اهمیت این مطلب زمانی رخ می نماید که بدانیم این نسخه جزء اوایل نسخی است که کاتب استاد آن کتابت نسخ یاقوتی را استادانه و با قدرت و صلابت با اندک زمانی از ظهور یاقوت مستعصمی (698 هـق) یگانه استاد خوشنویسی دنیای اسلام ساخته و پرداخته است.
مستشرقین بر این باورند که نسخ یاقوتی صد سال پس از وفات او و در مدرسۀ هرات و در عهد تیموریان رواج یافته است. البته کاتب سطور به کمک نسخه های مختلف و نصوص تاریخی به تفصیل این نظریه را نقد و به چالش کشانده است. به هر حال این گونه نسخه ها و خطوط با اندک فاصله ای از یاقوت ـ که قواعد و کتابت خط نسخ و ثلث و محقَّق را به نهایت رساند ـ کمتر دیده شده اند.
تاریخ نسخۀ ایاصوفیا توسط شخصی ناشیانه دستکاری شده و تبدیل به (639 هـق) شده است. این در حالی است که مرحوم محقق طباطبایی در مجموعه مقالاتی که در مجلۀ تراثنا در رابطه با نهج البلاغه، نسخه ها و شارحان آن نگاشته اند، از وجود نسخه ای از نهج البلاغه در موزۀ بریطانیا (به شمارۀ 472 ، 23 . ADD) به خط پدر همین کاتب خبر می دهد که بعدها در تملک همین فرزند قرار گرفته است. (مجلة تراثنا، ج 5 ص 82).
کاتب این نسخه (عقيل بن حسين بن أبي الفتح بن أحمد بن عبيد الله الحائري[الجابري؟]) است. بنابراین (عبید الله) جد اعلای کاتب نسخۀ اَیاصوفیا است.
عقیل (پدر) جزء اول این نسخه را در 20 رجب سال 679 هـق، و جزء دوم آن را در 17 رمضان همان سال و در شهر (حله) ـ که در آن دوران در اوج قدرت علمی و حوزۀ اصلی شیعه به شمار می آمد ـ به پایان برده است.
بنابر این نسخۀ ما به قطع در (739) کتابت شده. چنانکه عبد الله (فرزند) ترقیمۀ نسخۀ عقیل (پدر) خود را به عینه در نسخۀ خود منتقل کرده است. و آن عبارت دعایی: «رحم الله من انتفع به ودعا له بالقرب إليه والزلفى لديه والسلام».
نکتۀ دیگر دربارۀ عقیل (کاتب نسخه بریطانیا) آن است که او نیز این نسخه را با عجله برای خودش کتابت کرده بوده (حرّره عجلا لنفسه) که باز نشان از آن دارد که او نیز مانند فرزندش کاتب صرف نبوده و خود از اهالی فضل و دانش بوده است.
تملک پدر و فرزند نیز بر روی ورقۀ اول این چنین آمده است: «عقيل بن عبيد الله الحائري، في نوبة ولده عبد الله بن عقيل بن عبيد الله الحائري».
@h_m_Borujerdi
تا به حال تصحیح و تحقیقی به غیر از آنچه که تذکر دادید منتشر نشده و یا بنا بر اطلاعات بنده کاری بر روی آن هم در حال انجام نیست.
لازم به ذکر است که تحقیق مذکور نیز بر روی جلد به نام آقای حسین درگاهی است
البته مهمترین نکتۀ این تصحیح استفاده از تصویر نسخۀ دانشگاه هران است که نسخه ای بسیار مم و کهن و معاصر خود سید بن طاوس است
این نسخه بسیار نفیس است.. و بنده با دست خودم این نسخه را صفحه به صفحه عکس گرفتم.. از مزایای منحصر به فرد آن این است که حاوی ملحقات و تکمله امالی سید مرتضی است که بیشتر نسخه های امالی آن را ندارد.
نسخه ای از تبیان شیخ طوسی در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است که روی برگ اول آن اجازه ای به خط شیخ طوسی آمده و تصویر آن در پایان جلد اول فهرست همان کتابخانه منتشر شده است.
البته نسخه ای از مبسوط شیخ به خط مبارک ایشان در کتابخانه عتبه غرویه است.
نسخه ای که علی بن حمزه کتابت کرده به دست شهید اول (م ۷۳۴ق) می رسد و ایشان از روی آن یک نسخه برای خودشان کتابت می کند. بعدها در سال ۹۰۹ق، شیخ علی نجیب الدین بن محمد از روی نسخه شهید اول نسخه ای استنساخ می کند که البته در کتابت بخشی از آن استادش، شیخ حسن صاحب معالم (م 1011ق) نیز مشارکت داشته است. این نسخه در هفت جزء نگاشته می شود و سرانجام به دست سید حسن الصدر (م ۱۳۵۴ق) می رسد (تکمله امل الامل ص ۳۸۴ ).این نسخه در اختیار محدث نوری نیز بوده است و ایشان در خاتمه مستدرک آن را توصیف می کند.(خاتمه مستدرک الوسائل ج 3 ص ۲۸۷-۲۸۸)
@libmazaheb
به یاد دارم این نسخه قدیم ترین نسخه استبصار شیخ است؛ چنانکه پیش از این نسخه کتابخانه کاشف الغطا در نجف با تاریخ ۵۷۳ هجری به عنوان قدیم ترین نسخه شناخته می شد.
اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که ناسخ این نسخه (ابن نازویه) از شاگردان و مجازین سید فضل الله راوندی است.
اجازه ی سید به ابن نازویه بر روی نسخه ای از نهج البلاغه آمده که به عقیده بنده از اصح نسخه های نهج به شمار می آید.
نسخه نهج در دار التراث با تقدیمی به صورت فاکسیمیل در دار التراث منتشر شده.
اقای طووسی را متوجه نشدم.لطفا دقیق تر توضیح بدهید
نسخه کتابخانه ملی تبریز به احتمال زیاد مثل نسخه شهید ثانی،از نسخه حل الاشکال سید بن طاووس بوده و اجازه اش اجازه عام بوده.
نسخه فخرالدین نصیری به اظهار خود ایشان که بعد هم روی همان حرف خط زده از روی نسخه ای از قرن مولف هست که این ادعا بی سند است.
نسخه ملا عبدالله شوشتری هم همان است که عرض کردم.حل الاشکال سید بن طاووس بدست شهید ثانی بعدش پسرش رسید و ملا عبدالله شوشتری آن نسخه را گرفت و او در سال ۹۸۷ و ۹۸۸ در جبع عامل،تک تک کتابهایی که حل الاشکال از آنها نقل کرده(کشی-فهرست شیخ-رجال شیخ-ابن غضایری و نجاشی)را از روی حل الاشکال بازنویسی کرد
محققان ارجمند آقایان سید محمود طباطبائی و علی عادل زاده با توجه به انفراد نسبت نسخه به ابن طاوس و کتابت نسخه در قرن دهم اهمیت خاصی برای آن قائل نشده و معتقدند اگر این نسخه از ابن طاوس بود باید مطالب آن را در لهوف هم نقل می شد؛ حال آن که در لهوف مطلب مربوطه را مشابه نقل ارشاد مفید آورده است.
از این دیدگاه این نسخه اعتباری بیش از منتخب طریحی نداشته و صرف انتساب به ابن طاوس موجب قدمت مقتل ساختگی منسوب به ابی مخنف نمی گردد، و قرن دهم خاستگاه متیقّن این مقتل ساختگی است.
البته استاد محمد اسفندیاری با توجه به یک مورد نقل ابن شهرآشوب از مقتل ابی مخنف آن را متعلق به قرن ششم می دانند.
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com