?? قانون کتاب??
قانون ها، آیین نامه ها، تصویب نامه ها، اساسنامه ها و شیوه نامه های حوزۀ کتاب را می توانید در کتاب «قانون کتاب» بیابید.
کتاب «قانون کتاب: قانون ها، آیین نامه ها، تصویب نامه ها، اساسنامه ها و شیوه نامه های حوزۀ کتاب» به کوشش نغمه طالاری از سوی خانۀ کتاب و مرکز کتاب پژوهی ایران در 392 صفحه در سال 1394 منتشر شده است. این اثر حاوی متن کامل قانون ها، تصویب نامه ها، آیین نامه ها و توافق نامه های بین المللی مربوط به کتاب به ترتیب تاریخی از آغاز، یعنی درست از هنگام تلاقی ایده های مدرن و نیازهای زمان که نخستین قوانین مشروطه در ایران تدوین شد، تا به امروز است.
مجید غلامی جلیسه مدیر عامل خانۀ کتاب در مقدمۀ کتاب نوشته است: این کتاب در وهلۀ اول دستنامه ای مهم برای فعالان حوزۀ نشر یعنی پدیدآورندگان کتاب، چاپخانه داران، ناشران، کتابفروشان،... و همچنین مدیران و برنامه ریزان حوزۀ کتاب به شمار می رود. تا بتوانند با مطالعه و بهره گیری از قوانین موجود در آن نگاهی حرفه ای و قانونمند به فعالیت های خود در این حوزه داشته باشند و در وهلۀ دوم امکانی است برای مدیران حوزۀ کتاب و قانون گذاران تا با نگاهی موضوعی کاستی ها و خلأهای این بخش را بهتر از قبل شناخته و نسبت به تصحیح، تکمیل و یا تدوین قوانین اقدامات لازم را برای برنامه ریزی بهتر در حوزۀ کتاب صورت دهند. از دیگر مزایای کتاب، وجود آیین نامه ها، تصویب نامه ها، اساسنامه ها و ... در کنار قوانین کتاب است که امکانی بالقوه برای آشنایی با جشنواره ها، نهادها، برنامه ها و ... در حوزۀ کتاب بوده و ما را با وضعیت کتاب در این کشور و بایسته های آن بیشتر آشنا می نماید.
اما استاد سید فرید قاسمی نیز مطلبی با عنوان «سیر تاریخی قوانین کتاب در ایران؛ از آغاز تا مشروطه» در سرآغاز این کتاب نگاشته اند: براساس تعریف عمومی، سرآغاز قانون کتاب چاپی را در ایران باید در سال 1048ق/ 1638م با انتشار نخستین کتاب با عنوان ساغموس (زبور داوود) در اصفهان جستجو کرد؛ اما با توجه به تعریف تخصصی و جایگاه قانون در نظام حقوقی ایران امروز، اصل بیستم متمم قانون اساسی (مصوبۀ 29 شعبان 1325ق) و 8 مادۀ (1 تا 5 و 23 تا 25) نخستین قانون مطبوعات (مصوبۀ 5 محرم 1326ق) را باید نقطۀ شروع قوانین کتاب در ایران دانست.
«قوانین»، «آییننامهها»، «تصویبنامهها»، «اساسنامهها»، «موافقتنامهها»، «آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری» عناوین بخشهای مختلف کتاب «قانون کتاب» را تشکیل میدهند.
@Ketabpazhohi
⚜فراخوان نگارش مقاله برای مجله علمی تخصصی پژوهش نامه معارف حسینی⚜
با توجه به اهمیت و تاثیر عاشورا و امام حسین (ع) در جوامع بشری به ویژه جامعه امروز اسلام ،جمعی از دردمندان صاحب قلم و اندیشمند که ترکیبی از اساتید حوزه و دانشگاه می باشند، با نیتی الهی و به دور از نگرش های سیاسی و زودگذر، بر آن شدند که انتشار فصلنامه پژوهش نامه معارفحسینی را با رویکردی علمی در مرحله اول برای مخاطبان داخل کشور و در گام بعدی برای دنیای اسلام آغاز نمایند.
فصلنامه علمی- تخصصی معارف حسینی ضمن قدردانی از تلاش های صورت گرفته در صدد است که در حوزههای ذیل به ترویج و گسترش فرهنگ حسینی بپردازد:
1. شخصیت و ویژگی های سیدالشهداء ع به عنوان امام، اسوه و الگو
2. معارف و احادیث گزارش شده از امام حسین ع یا مرتبط با ایشان
3. تبیین تاریخی و تاریخ تحلیلی نهضت عاشورا و حماسه کربلا
4. سیره و سبک زندگی سیدالشهداء ع
5. تحلیل عصری و روزآمد از سیره حسینی و نهضت عاشورا
6. معرفی توصیفی ،تحلیلی و انتقادی منابع و مصادر مرتبط با امام حسین ع و نهضت عاشورا
7. ادب و هنر عاشورایی
8.سایر موضوعات مرتبط با معارف حسینی
از تمامی علاقه مندان و نویسندگان محترم درخواست می شود که مقالات علمی خود را با توجه به شیوه نامه نگارش مقالات از طریق سامانه نشریه ارسال نمایند.
⚜شیوه نامه نگارش مقاله در پژوهش نامه معارف حسینی⚜
- مقاله باید حاصل پژوهش علمی در یکی از موضوعات مرتبط با معارف حسینی باشد.
- هیئت تحریریه در رد، پذیرش و ویرایش مقاله ها آزاد است.
- مسئولیت درستی مطالب مندرج در مقاله به عهده نویسنده است و پژوهشنامه معارف حسینی هیچگونه مسئولیتی در قبال آن ندارد.
- در هر مقاله، فاصله خطوط 1، حاشیه از دو طرف 4 و از زیر و زبر 5 سانتی متر باشد و هر مقاله باید حداکثر 18 صفحه A4 (با قلم نازنین 12) و بر پایۀ دستور خط مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی (www.persianacademy.com) نگاشته شود.
- مقالات باید در محیط (Word 2000 / 2003 /XP) حروف چینی و از طریق سامانه نشریه ارسال شود.
- در صفحۀ عنوان به ترتیب ، عنوان مقاله ( نازنین 15) ، زیر عنوان (نازنین 13) ، نام نویسنده / نویسندگان (نازنین 13) ، رتبۀ علمی و نام دانشگاه یا سازمان وابسته (همان قلم) ، چکیده (بین 150 تا 200 کلمه) ، کلید واژه ها ( 3 تا 5 واژه) ، شمارۀ تماس و نشانی الکترونیکی نویسنده در پاورقی آورده شود. اطلاعات مندرج در بند پیشین به زبان انگلیسی ، در صفحه ای جداگانه آورده شود.
- تصویر ها ، جدول ها و نمودار ها با مشخصات دقیق در صفحات جداگانه آورده شود.
- هر مقاله باید شامل مقدمه ، ضرورت، روش و نتیجه گیری باشد.
- توضیحات در انتهای مقاله به صورت پی نوشت ذکر شود.
- ارجاعات تمام نقل و قول ها (مستقیم و غیر مستقیم) باید به صورت زیر تنظیم شود :
(نام خانوادگی نویسنده / نویسندگان ، سال نشر : شمارۀ صفحه)
اگر از یک نویسنده در یک سال بیش از یک اثر منتشر شده باشد ، این آثار با ذکر حروف الف ، ب ، و... پس از سال انتشار از هم متمایز شوند.
- اگر کتاب بیش ار سه نویسنده داشته باشد، پس از نام نخستین نویسنده عبارت « و همکاران» نوشته شود؛ اثری که نام نویسنده ندارد، به نام کتاب ارجاع داده شود؛ اثری که توسط مؤسسه یا سازمانی فراهم آمده باشد، به نام مؤسسه یا سازمان ارجاع شود.
- فهرست منابع و مآخذ در پایان مقاله به ترتیب حروف الفبا و به صورت زیر تنظیم شود:
کتاب: نام خانوادگی، نام (نویسنده/ نویسندگان). (سال نشر). نام کتاب. نام و نام خانوادگی افراد دخیل (مصحح، مترجم، ویراستار و ...). شمارۀ چاپ. محل نشر: ناشر.
مقاله: نام خانوادگی، نام( نویسنده/ نویسندگان). (سال نشر). « عنوان مقاله». نام ویراستار یا گرد آورنده. نام مجموعه مقالات. محل نشر: نام ناشر. شماره صفحات مقاله.
- حق چاپ مقاله، پس از پذیرش، برای پژوهش نامه معارف حسینی محفوظ است و نویسنده نمی تواند آن را به نشریه دیگر ارائه دهد.
پژوهش نامه معارف حسینی
?سایت مجله: http://www.maarefehosseini.ir/
لینک گروه "کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث"
https://telegram.me/joinchat/A4IKTjvvmF9FfQQmHclDLQ
???
لینک کانال "کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث"
https://telegram.me/joinchat/AwbK2zzNsaXy-r045AOusg
???
لینک کانال فراخوان ها و اطلاع رسانی های علوم قرآن و حدیث:
https://telegram.me/hamayesh1111
??????
24 نکته طلایی برای نگارش مقاله و پایان نامه و کتاب
(با تاکید و تمرکز بر نحوه نگارش مقاله در بخش چکیده، مقدمه، نتیجه، منابع)
تدوین و تالیف: دکتر علیرضا کاوند
عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قران کریم- دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم قم
برای نوشتن مقاله یا پایان نامه یا کتابی خوب موارد ذیل باید رعایت شود:
1- چکیده (Abstract) (الخلاصة: الملخص) :
نمایشی کوتاه و مختصر از اطلاعاتی است که در یک متن دانشگاهی، پژوهشی و یا مقالات آی اس آی(بین المللی) برای خواننده می آید. محتوای یک چکیده، فشرده اما تشریح کننده است و خواننده با خواندن چکیده مقاله پی خواهد برد که چه مطالبی در متن اصلی پوشش داده شده است. به بیان غیر رسمی، چکیده مقاله خواننده را مصمم می کند که متن مقاله را بخواند و یا از آن صرف نظر کند. اگر شما یک مقاله علمی را می نویسید، توصیه می شود که نوشتن چکیده آخرین کاری باشد که انجام می دهید.
1-1- چهار بخش اصلی در متن چکیده وجود دارد:
1-1-1- انگیزه و بیان مسئله: (طرح مساله): چرا ما به مسئله ی حاضر اهمیت می دهیم؟
1-1-2- ضرورت و هدف: ضرورت و هدف تحقیق چه بوده است؟
1-1-3- روش ها / رویه ها / راهکار ها: (روش تحقیق): دقیقا شما چه کاری کردید تا به نتیجه رسیدید؟ (مثلا : در این تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای آیات و روایات و دیدگاه اندیشمندان مسلمان شیعه و اهل تسنن ...صورت گرفته دریافتیم که...)
1-1-4- نتایج / دستاوردها/ محصولات : به عنوان نتیجه و محصول کاری که با روش بیان شده، انجام شده است چه چیزی یافته اید / یاد گرفته اید/ ایجاد کرده اید. در پایان با توجه به مسئله ای که بیان کردید، بزرگترین یافته شما برای درک بهتر و پیشبرد موضوع تحقیقاتی چه بوده است.
1-2- به یاد داشته باشید که موضوع اصلی چه بوده است و شما می خواهید چه چیزی را به خوانندگان ارائه کنید. خود را در جای خواننده بگذارید و سعی کنید بفهمید که نویسنده در چه ارتباطی بحث می کند.
1-3- کل مقاله و پایان نامه را یک بار دیگر بخوانید و زیر جملات مهم و اساسی آن خط بکشید ( می توانید از ماژیک هایلایت هم استفاده کنید ). مواردی که آنها را برجسته کرده اید می تواند برای نوشتن چکیده بسیار مفید باشند.
1-4- توجه داشته باشید که یک مقاله یا پایان نامه فقط یک موضوع اصلی دارد، ممکن است چندین موضوع کوچک فرعی نیز داشته باشید اما همواره تمرکز شما باید بر روی موضوع اصلی باشد. شما چکیده را می نویسید تا نکات اصلی و برجسته تحقیق را در چند خط به خواننده ارائه کنید.
1-5- در هنگام نوشتن چکیده از کلمات و جملات واضح و قوی استفاده کنید. توجه کنید که شما یک چکیده از یک مقاله یا پایان نامه علمی می نویسید، لذا بر روی واقعیات تکیه کنید و ساده و کوتاه بنویسید. در متن شما باید یکپارچگی وجود داشته باشد. جملات قبلی و بعدی از نظر سیر موضوعی باید خط مشی مشخصی را دنبال کنند که همان موضوع اصلی تحقیق است(برگرفته از سایت تراپر دات کام).
1-6- تعداد کلمات چکیده در مقالات و پایان نامه ها طبق ایین نامه هر مجله و ایین نامه نگارش پایان نامه هر دانشگاه متفاوت است. چکیده مقاله حد اکثر 150 کلمه و چکیده پایان نامه حد اکثر 250 یا 300کلمه باشد.
2- تعداد کلید واژه ها در مقالات، بین 3 تا 7 واژه است که البته معمولا در پایان نامه ها بین 7 تا 10 کلمه است.
3- در مقاله یا پایان نامه شما در قسمت مقدمه (طرح مساله) باید به تاریخچه تحقیق پرداخته شود و در ادامه، هدف تحقیق بیاید همچنین معمولا در قسمت های بعدی روش تحقیق نیز بیان می شود. این اطلاعات را نیز با ماژیک یا در کامپیوتر برجسته کنید تا برای نوشتن چکیده آماده تر شده باشید. قسمت مقدمه (طرح مساله) (بیان مساله) مقاله یا پایان نامه دربردارنده ی نگاه کلی به مطلب و خلاصه ای از موارد انجام شده در یک تحقیق است، همچنین در کل اثرتان به دنبال جملات کلیدی و مهم باشید.
4- پس از مقدمه (طرح مساله) (بیان مساله) در صورت ضرورت باید بخشی را به عنوان مفهوم شناسی(واژه شناسی) اختصاص دهید.(تعبیر: «معنا شناسی واژگان»، به معنای بررسی واژه یا واژگان یک جمله از نظر علم معناشناسی و تحلیل سیاق کابرد آنها است و با بحث مفهوم شناسی متفاوت است). تمام واژگانی را که به دنبال شناخت و توضیح معنای آنها هستید، زیر بخش مفهوم شناسی بیاورید. مثاال: قرآن در لغت؛ قرآن در اصطلاح
5- واژگان باید حتما از طریق منابع عربی و فارسی و انگلیسی واژه شناسی دقیق شود. معادل های چند زبانه اش نقل شود و تفاوتش با واژگان شبیهش بیان شود.
6- در کل متن مقاله یا پایان نامه شما، همیشه باید علایم سجاوندی رعایت شود. علایم سجاوندی همیشه به کلمه قبل میچسبد و از کلمه بعد یک فاصله دارد.
⚜فراخوان نگارش مقاله برای مجله علمی تخصصی پژوهش نامه معارف حسینی⚜
با توجه به اهمیت و تاثیر عاشورا و امام حسین (ع) در جوامع بشری به ویژه جامعه امروز اسلام ،جمعی از دردمندان صاحب قلم و اندیشمند که ترکیبی از اساتید حوزه و دانشگاه می باشند، با نیتی الهی و به دور از نگرش های سیاسی و زودگذر، بر آن شدند که انتشار فصلنامه پژوهش نامه معارفحسینی را با رویکردی علمی در مرحله اول برای مخاطبان داخل کشور و در گام بعدی برای دنیای اسلام آغاز نمایند.
فصلنامه علمی- تخصصی معارف حسینی ضمن قدردانی از تلاش های صورت گرفته در صدد است که در حوزههای ذیل به ترویج و گسترش فرهنگ حسینی بپردازد:
1. شخصیت و ویژگی های سیدالشهداء ع به عنوان امام، اسوه و الگو
2. معارف و احادیث گزارش شده از امام حسین ع یا مرتبط با ایشان
3. تبیین تاریخی و تاریخ تحلیلی نهضت عاشورا و حماسه کربلا
4. سیره و سبک زندگی سیدالشهداء ع
5. تحلیل عصری و روزآمد از سیره حسینی و نهضت عاشورا
6. معرفی توصیفی ،تحلیلی و انتقادی منابع و مصادر مرتبط با امام حسین ع و نهضت عاشورا
7. ادب و هنر عاشورایی
8.سایر موضوعات مرتبط با معارف حسینی
از تمامی علاقه مندان و نویسندگان محترم درخواست می شود که مقالات علمی خود را با توجه به شیوه نامه نگارش مقالات از طریق سامانه نشریه ارسال نمایند.
⚜شیوه نامه نگارش مقاله در پژوهش نامه معارف حسینی⚜
- مقاله باید حاصل پژوهش علمی در یکی از موضوعات مرتبط با معارف حسینی باشد.
- هیئت تحریریه در رد، پذیرش و ویرایش مقاله ها آزاد است.
- مسئولیت درستی مطالب مندرج در مقاله به عهده نویسنده است و پژوهشنامه معارف حسینی هیچگونه مسئولیتی در قبال آن ندارد.
- در هر مقاله، فاصله خطوط 1، حاشیه از دو طرف 4 و از زیر و زبر 5 سانتی متر باشد و هر مقاله باید حداکثر 18 صفحه A4 (با قلم نازنین 12) و بر پایۀ دستور خط مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی (www.persianacademy.com) نگاشته شود.
- مقالات باید در محیط (Word 2000 / 2003 /XP) حروف چینی و از طریق سامانه نشریه ارسال شود.
- در صفحۀ عنوان به ترتیب ، عنوان مقاله ( نازنین 15) ، زیر عنوان (نازنین 13) ، نام نویسنده / نویسندگان (نازنین 13) ، رتبۀ علمی و نام دانشگاه یا سازمان وابسته (همان قلم) ، چکیده (بین 150 تا 200 کلمه) ، کلید واژه ها ( 3 تا 5 واژه) ، شمارۀ تماس و نشانی الکترونیکی نویسنده در پاورقی آورده شود. اطلاعات مندرج در بند پیشین به زبان انگلیسی ، در صفحه ای جداگانه آورده شود.
- تصویر ها ، جدول ها و نمودار ها با مشخصات دقیق در صفحات جداگانه آورده شود.
- هر مقاله باید شامل مقدمه ، ضرورت، روش و نتیجه گیری باشد.
- توضیحات در انتهای مقاله به صورت پی نوشت ذکر شود.
- ارجاعات تمام نقل و قول ها (مستقیم و غیر مستقیم) باید به صورت زیر تنظیم شود :
(نام خانوادگی نویسنده / نویسندگان ، سال نشر : شمارۀ صفحه)
اگر از یک نویسنده در یک سال بیش از یک اثر منتشر شده باشد ، این آثار با ذکر حروف الف ، ب ، و... پس از سال انتشار از هم متمایز شوند.
- اگر کتاب بیش ار سه نویسنده داشته باشد، پس از نام نخستین نویسنده عبارت « و همکاران» نوشته شود؛ اثری که نام نویسنده ندارد، به نام کتاب ارجاع داده شود؛ اثری که توسط مؤسسه یا سازمانی فراهم آمده باشد، به نام مؤسسه یا سازمان ارجاع شود.
- فهرست منابع و مآخذ در پایان مقاله به ترتیب حروف الفبا و به صورت زیر تنظیم شود:
کتاب: نام خانوادگی، نام (نویسنده/ نویسندگان). (سال نشر). نام کتاب. نام و نام خانوادگی افراد دخیل (مصحح، مترجم، ویراستار و ...). شمارۀ چاپ. محل نشر: ناشر.
مقاله: نام خانوادگی، نام( نویسنده/ نویسندگان). (سال نشر). « عنوان مقاله». نام ویراستار یا گرد آورنده. نام مجموعه مقالات. محل نشر: نام ناشر. شماره صفحات مقاله.
- حق چاپ مقاله، پس از پذیرش، برای پژوهش نامه معارف حسینی محفوظ است و نویسنده نمی تواند آن را به نشریه دیگر ارائه دهد.
پژوهش نامه معارف حسینی
?سایت مجله: http://www.maarefehosseini.ir/
لینک گروه "کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث"
https://telegram.me/joinchat/A4IKTjvvmF9FfQQmHclDLQ
???
لینک کانال "کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث"
https://telegram.me/joinchat/AwbK2zzNsaXy-r045AOusg
???
لینک کانال فراخوان ها و اطلاع رسانی های علوم قرآن و حدیث:
https://telegram.me/hamayesh1111
??????
با سلام پس از اینکه، بنا شد، موضوع رساله یا پایان نامه یا پژوهش آزاد، «تصحیح متنی کهن» باشد، مهمترین بخش آن، آگاهی از کار شدن یا نشدن آن اثر است.
از آنجا که متاسفانه، برای آگاهی از متون تصحیح شده (اعم از چاپ شده و نشده) سرچشمه ای جامع و یکپارچه در کشور وجود ندارد، ناگزیر از بررسی چندین سرچشمه متعدد هستید، ایران داک و اینها گرچه لازم است دیده شوند، اما باید توجه داشت که اینها صرفاً میتوانند آئینه پژوهشهای دانشگاهی باشند (با توجه به این نکته که دانشگاهها همه داده ها را به بانک داده ایران داک و مشابه این بانکهای داده ها منتقل نکرده اند) در حالی که بسیاری از متون در قالبهای مختلف، به صورت مستقل، یا در ضمن مجموعه رسائل و حتی به عنوان مقالات بلند، در داخل یا حتی خارج از کشور، کار شده و برخی هم به چاپ رسیده اند.
البته 15 سالی است که یکی از محققان، با قراردادی که با مرکز پژوهشی میراث مکتوب، دارد، سالهاست یک فضای پژوهشی را، غرُق کرده است با نام «متون چاپ شده در ایران» فعلا که پانزده سال است، چشمان همه محققان به لطف ایشان دوخته است تا کی کارش را به انجام رسد!
به هر تقدیر، در کنار داده های ایران داک و بانک داده دانشگاه آزاد و ...، جناب میرمحمدصادق، مجموعه مقالاتی در معرفی متون تصحیح شده در ایران، طی سالهای گذشته، در مجله کتاب ماه کلیات و نیز گزارش میراث و کسان دیگر، منتشر کرده اند که باید ملاحظه گردد.
همچنین فهرستها و کتابنامه هایی که با عناوینی همچون فهرست پایان نامه ها یا فهرس الرسائل و الاطروحات الجامعیة، منتشر شده، حتما باید دیده شوند. همچنین اگر متن مورد نظر برای تصحیح، به زبان عربی است، کتاب پنج جلدی معجم المخطوطات المطبوعة اثر د. صلاح الدین المنجّد نیز کتاب ارزشمند پنج جلدی المعجم الشامل للتراث العربی المطبوع ملاحظه شود. در کنار اینها وبسایت lib.ir هم در زمینه آگاهی از متون چاپ شده هم کمک میکند و در نهایت پس از مراجعه به کتابشناسیهای تخصصی داخلی و خارجی موضوع محور، از اساتید فن رشته ها (البته اساتیدی که پیوسته تازه های حوزه تخصصی خود را رصد میکنند) در زمینه چاپ شدن و نشدن آثار استفسار گردد، با آرزوی توفیق?
عنوان الكتاب: كشاف الرسائل الجامعية العلمية بجامعة الأزهر الشريف المؤلف: مركز صالح كامل بالقاهرة حالة الفهرسة: غير مفهرس الناشر: مركز صالح كامل بالقاهرة عدد المجلدات: 5
5) یکی از بخشهای قابل در غرفه الأزهر، کارگاه آموزش هنر «مجسمه سازی با گِل رُس» توسط یکی از استادان هنرمند این رشته به نوجوانان و کودکان علاقمند بود. مسئولان سالن الأزهر با این اقدام، عدم تضاد اسلام با هنر را نشان دادند و معتقدند برای تغییر ذهنیت جوانان نسبت به این مؤسسه دینی، باید تصویر ذهنی از این مؤسسه که آن را بسته و افراطی و مخالف هنر و خلاقیت می داند اصلاح شود.
6) علاوه بر کتب درسی و آموزشی الأزهر،کتابهایی همچون «التفکک الأسری»، «المسئولیه الأسریه» و «الخلافه» و «حقوق غیرالمسلمین فی المنظور الإسلامی» که با هدف تقویت فرهنگ همزیستی مسالمتآمیز بین پیروان ادیان منتشر شده به چشم می خورد. همچنین کتاب «الفتوی، ضوابطها ومسئولیه المفتی والمستفتی» تألیف دکتر احمد عبدالکریم عضو هیئت کبارالعلمای الأزهر عرضه شده بود. انجمن دانشآموختگان الأزهر 11 کتاب با موضوع تصحیح مفاهیم دینی و مبارزه با افراط منتشر کرده بود.
7) میزگرد «الأزهر... المکانه والتأثیر» با حضور دکتر عباس شومان دبیرکل هیئت کبارالعلماء، دکتر خالد عزب از مدیران کتابخانه اسکندریه و دکتر فیصل الحفیان مدیر معهد مخطوطات عربی برگزار شد. دکتر خالد عزب گفت: «دلیل شهرت و بقای 1000 ساله الأزهر، همانا تکثر مذاهب فقهی گوناگون در آن است و در همه زمانها در حال بروز شدن و تجدید است...».
دارالإفتاء، اوقاف و مجمع اللغه العربیه
1) دارالإفتاء در غرفه ای کوچک مقابل غرفه الأزهر، برای اولین بار تألیفات خود از جمله مجموعه «الفتوی المصریه» و مطالعات فتوایی را عرضه کرد.
2) تمرکز غرفه وزارت اوقاف بر تألیفاتی در زمینه «تجدید گفتمان دینی» و مبارزه با اندیشه های افراطی بود.
3) مجمع اللغه العربیه نیز برای اولین بار در نمایشگاه شرکت کرد و با استقبال خوبی مواجه شد. غرفه مجمع سه کتاب «المعجم الکبیر» (7 جلد) و «التکمله والذیل والصله» (6 جلد) و «الألفاظ والأسالیب» (5 جلد) عرضه کرد.
حضور ناشران خارجی
1) ناشران خارجی از 16 کشور آسیایی، 10 کشور آفریقایی، 7 کشور اروپایی و 2 کشور از قاره آمریکا در نمایشگاه شرکت کرده بودند. ناشران عرب به ترتیب از عربستان، سوریه، لبنان، امارات، تونس، عراق، مراکش، الجزایر و سودان بودند.
2) در سالن شماره 1 سفارت آمریکا با غرفه ای کوچک برای اولین بار در نمایشگاه کتاب قاهره حضور داشت.
3) عربستان همچون سالهای گذشته به همراه ناشرانی از این کشور، بخش بزرگی از سالن شماره 4 (حدود چهار هزار متر مربع) را به خود اختصاص داده بود. وزارتخانه ها (مثل کشور، دفاع، اوقاف و «الدعوه والارشاد»)، دانشگاه ها (مثل نایف للعلوم الأمنیه، محمد بن سعود و الملک فهد) و دیگر مؤسسات معروف سعودی غرفه داشتند. بیش از 10 ناشر سلفی در زمره ناشران خصوصی حضور داشتند که از عربستان آمده بودند.
ماکت شهرهای قدیمی مکه مکرمه و مدینه منوره آنگونه که در صدر اسلام بوده در معرض بازدید علاقمندان قرار داشت. میزگردهای متعدد با حضور شخصیتهای برجسته مصری و سعودی برگزار شد. در این سالن کتب مجانی توزیع می شد. امسال «مرکز الخلیج العربی للدراسات الإیرانیه» به نمایشگاه نیامده بود.
4) در حالیکه سفارت ترکیه غرفه ای نداشت، اما دو ناشر وابسته به فتح الله گولن «دارالإنبعاث» و «دار غار حراء» در نمایشگاه غرفه داشتند.
5) یک ناشر نیز از سرزمینهای اشغالی (از فلسطینیان 1948) در نمایشگاه شرکت کرده بود. دیدار بدون هماهنگی سفیر رژیم صهیونیستی از نمایشگاه با واکنش منفی مسئولان نمایشگاه و رسانه ها همراه بود.
6) علیرغم اینکه به ناشران ایرانی اجازه حضور در نمایشگاه داده نمی شود اما تعدادی از ناشران مصری به عرضه کتابهای چاپ ایران و یا ترجمه کتابهای ایرانی در حوزه زبان و ادب فارسی در نمایشگاه اقدام کرده بودند. دیدار سفیر ایران از نمایشگاه واکنش مثبت رسانه های مصری (گزارش روزنامه المصری الیوم) را در پی داشت.
کتب مرتبط با تشیع، ایران و زبان فارسی
1) در حوزه زبان و ادبیات فارسی و ایران شناسی کتابهای زیر عرضه شده بود:
• کتابهای منتشره در زمینه زبان و ادبیات فارسی در قالب طرح تاپ که ارزان قیمت بودند (شش عنوان)
• علیرغم عدم اعطای مجوز به ناشران ایرانی، کتب مرتبط با فرهنگ ایران و ادبیات فارسی کمابیش اما با قیمت بالا در دسترس بود.
• مجموعه غنی از کتب زبان و ادبیات فارسی و دائره المعارف های فارسی به فارسی و فارسی به عربی
• کتاب «العروض المقارن العربی والفارسی»، تألیف دکتر عبدالرؤوف بابکر السید
• کتابهای قبلی در زمینه زبان و ادبیات و تاریخ ایران که توسط المرکز القومی للترجمه منتشر شده بود
• چند کتاب از اتحادیه عرب با موضوعات «الأمن القومی العربی» مرتبط با ایران
2) ترجمه عربی چند کتاب از شهید مطهری
3) کتب شیعی نیز به ندرت در نمایشگاه به چشم می خورد
4) مجموعه کامل کتب «مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الإسلامی» بیروت
الف) عناوين مقالات در محور نخست همايش کربلا با عنوان :
1. الأساليب العلمية لنزع البرديات المثبتة على حوامل الكرتون، تطبيقاً على أحد برديات المتحف المصري، د. سعيد عبدالحميد، سارا محييالدين نورالدين و عيد رزق مرتاح (مصر)
2. ترميم غلاف مخطوط الأدعيّة اليوميّة لمريم العذراء تجربة جديدة في مجال الترميم، د. استلينا کروبيني (ايتاليا)
3. تَرميمُ اللَّوْحاتِ الزَّيْتيَّة القماشيَّة وطَرائق عِلاجِهَا من أمْراضِها الشَّهيرة، أ د. عادل محمد زيادة (هيأة الآثار الإسلامية في القاهرة ـ مصر)
4. الحفظ الوقائي والترميم، مخطوطات مكتبة الأمبروزيانا في ميلانو أنموذجاً، د . علي فرج العامري (إيطاليا)
5. دراسة تحليلية لتقييم عمليات إزالة الحموضة التقليدية من الورق، م م. مها أحمد علي، م م . مراد فوزي محمّد (مصر)
6. دراسة مسحيّة للحشرات التي تُصيب الكتب والمخطوطات والوثائق في العراق وطرائق مكافحتها، الأستاذ أحمد زغير جلاب الرحيمي، العتبة الحسينيّة المقدّسة/ شعبة ترميم المخطوطات (العراق)
7. دراسة مقارنة لتقييم تقوية المخطوطات الورقيّة باستخدام مشتقّات السليولوز، م م . مراد فوزي محمّد، م م . مها أحمد علي (مصر)
8. دور المؤسّسات الثقافيّة في ترميم المخطوطات وصيانتها، المعهد العراقي لصيانة وحفظ الآثار والتراث أنموذجاً، د . عبدالله خورشيد قادر (العراق)
9. صيانة المخطوطة في العصر الألفي الجديد، د. پ. سروش (حيدرآباد ـ الهند)
10. طرائق ترميم المخطوط وأساليبه، د. ياسر محمّد ياسين البدري (العراق) و د. مولاي امحمد/ محاضر بجامعة أدرار (الجزائر)
●●●
ب) عناوين مقالات در محورِ دوم همايش کربلا با عنوان :
1. الاكتساب الرقمي والتبادل: خطوة مؤثّرة في حفظ المخطوطات الإسلامية، د. علي صادق زاده وايقان (إيران)
2. أهمية الضبط الاستنادي للمؤلّفين في الأرشفة الإلكترونيّة للمخطوطات، د. سهيلة علوان جواد (العراق)
3. تجربتي مع مخطوطات لبنان، الشيخ محمّد تقي الفقيه العامليّ (لبنان)
4. رضي الدين ابن طاوس مفهرساً، أ د. عماد عبد السلام رؤوف (العراق)
5. فنون المخطوط العربي الإسلامي دراسة تاريخية، أ م. ثريا محمود عبد الحسن الخزعلي (طالبة دكتوراه في جامعة المنصورة كلية الآداب/ قسم التاريخ الإسلامي ـ مصر) و م م. أحمد كريم حبيب الشمري (طالب دكتوراه في جامعة النيلين كلية الآداب قسم التاريخ والحضارة ـ السودان)
6. الفهرسة التقليدية للمخطوطات وعلم الكوديكولوجي، د. ياسر محمّد ياسين البدري (العراق) و د. مولاي امحمّد محاضر بجامعة أدرار (الجزائر)
7. فهرسة المخطوط قديما وحديثاً، أ د. هدى شوكت بهنام كلیة التربیة / الجامعة المستنصریة (العراق)
8. فهرسة وتصنيف مخطوطات مكتبة الجوادين العامة: دراسة تقويميّة، د. إسماعيل طه الجابري، بيت الحكمة ـ العراق و الأستاذ محمّد إياد جواد هبة الدين، مكتبة الجوادين العامة (العراق)
9. مخطوطات إدارية ومالية من الأرشيف العثماني عن مدينة التون كوبري في العهد العثماني الأخير (1250-1327هـ)، الأستاذ أشرف سعدون طه أورج، باحث في التراث والأدب الشعبي التركماني جامعة غازي عنتاب الحكومية (تركيا)
10. مخطوطات المكتبة المركزية بجامعة القاهرة: دراسة في تكوُّن المجموعات وسماتها وضبطها وإتاحتها، د. محمّد حسن عبدالعظيم، مدّرس علوم المعلومات بكلية الآداب (مصر)
11. معوّقات صناعة الفهارس، د. ياسر محمّد ياسين البدري، تدريسي في الكلية التربوية المفتوحة / مركز صلاح الدين (العراق)
12. مقدّمة عن المخطوطات العربية المجرّدة لمكتبة متحف سالار جنك، م م . أحمد علي، (حيدرآباد ـ الهند)
13. مكتبات إصفهان وفهارسها عبر القرن الماضي وبعض ما فيها من مخطوطات، الشيخ مجيد هادي زاده (إيران)
14. وثيقة إعلان النّفير العام في العراق عام (1914 سفر برلك(، د. أحمد الحصناوي، المجمع العلمي العراقي (العراق)
15. وصف تحليلي لمخطوطات من الأرشيف العثماني تخص مدينة عقرة في كوردستان العراق، أ د. قصي منصور عبدالكريم، جامعة دهوك/ كلية العلوم والتربية الأساسيّة بعقرة (العراق)
●●●
ج) عناوين مقالات در محورِ سوم همايش کربلا با عنوان :
1. إعادة تحقيق الكتاب ونشره )العقد المفصّل) للسيّد حيدر الحلي أنموذجاً، د. مضر الحلي (العراق)
2. أهميّة مراجعة مصادر المخطوط عند تحقيقه، أ د. صالح مهدي عبّاس الخضيري (عراق)
3. بيرجشتراسر ومنهجه في تحقيق النصوص العربية والإسلامية، د. عباس حميد سلطان (العراق)
4. تجارب المحقّقين في توثيق عنوان المخطوط وتحقيق اسم مصنّفه، أ د. زهير غازي زاهد (العراق)
5. التداخل في تحقيق النصّ بين الروايتين: المخطوطة والمطبوعة، الأستاذ عبد العزيز إبراهيم (العراق)
6. ثقافة المحقّق وأثرها في تحقيق النصوص، الشيخ محمّدحسن آل ياسين (ت: 1427هـ/2006م) أنموذجاً، الأستاذ عبد الكريم الدبّاغ (العراق)
4. از نظر اسلام و مقایسه آن با یهود و نصارا، مرزهای اصلی شرک و توحید است، و اما در باره یهودیت، بحث شرک و نسبت دادن آن تنها در حد نسبتی است که قرآن به یهود داده و آمده است که عزیر را ابن الله می دانند، عقیده ای که دست کم در هزاره گذشته، شناخته شده نیست. در باره نصارا نیز نسبت دادن عنوان «پسر خدا» به مسیح و ماجرای تثلیث به عنوان شرک مطرح شده است. (وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُون [توبه: 30). در قرآن، آشکارا میان اهل کتاب عنوانی شامل یهود و نصارا با بت پرستان که از آنها با عنوان مشرکین یاد شده، تفاوت گذاشته شده است. تصور عمومی مسلمانان بر این بوده است که اسلام می تواند بر اساس حقوق شهروندی با اهل کتاب زندگی کند، اما مشرکین که به معنای بت پرستان است، مشمول چنین قاعده ای نمی شوند. یهودیان در قرآن، متهم به انواع خصلت های منفی شده اند و شاید همین سبب شده است که در دنیای اسلام به رغم آن که از اهل کتاب هستند و همیشه بوده و زندگی می کرده اند، قدری مورد بدبینی باشند.
5. ادیانی که قرآن می شناسد در این آیت قرآنی آمده است: إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ الصَّابِئينَ وَ النَّصارى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيد (حج: 17) . یهودیان، صابئان، نصارا، مجوس و مشرکان که همان بت پرستان باشند، ادیانی هستند که قرآن با آنها مواجه است. نوعی خط کشی میان اسلام و آن ادیان چیزی است که در قر آن وجود دارد. این امر یک سویش انکار وضع موجود آنها از زاویه دید اصلاحی است و از سوی دیگر، جایگزین کردن اسلام، و این که وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين (آل عمران: 85). آنچه به عنوان جامعه ایمانی جدید شکل گرفته، بر اساس همین اسلام است. انتقادهای اسلام نسبت به ادیان قبل، برخی در امر توحید و شرک و برخی به رفتارهای آنهاست. به نظر می رسد نسبت به رفتارهای یهودیان انتقادها فراوان است، در حالی که از این زاویه، نسبت به مسیحیان، نگاه معتدل تری در قرآن مطرح شده است. از مجوس جز یک اسم نداریم، چنان که جزئیاتی از صابئان نیز بدست داده نشده است.
6. چنان که گفته شد، مبنای اصلی اختلافات ادیان در امر توحید و شرک است. بر اساس همین نگرش است که مبانی اولیه ایمان تعریف شده است. در نخستین آیات سوره بقره ایمان به غیب رکن اصلی دین شمرده شده است. غیب شامل اعتقاد به خدا و ملائکه و حتی قیامت می شود. این اعتقادی است که همه انبیاء داشته اند: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ». (بقره: 285). در این که ایمان به خدا و نبوت و قیامت، سه نکته اصلی «ایمان» مورد تایید هستند تردیدی نیست. اما این که کیفیت این ایمان به چه صورت باشد، دست کم به اجمال و اشاره در جاهای مختلف قرآن اشاراتی وجود دارد. مثلا تفاوت میان مسلمان و مومن و این که یکی ضعیف تر و دیگری قوی تر است، اشارتی در سوره حجرات هست. یا تأکید بر افزایش ایمان، و حتی این تعبیر که ای اهل ایمان، ایمان بیاورید که باز نشانی از تقویت ایمان است. اما جدای از این، انجام اعمال صالح، و این که آیا آنها هم بخشی از ایمان هستند یا خیر، نکته ای است که باید در باره آن هم توجه کرد که در قرآن، از جهات مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. بعدها از لحاظ حقوقی، در این باره بحث های زیادی شد.
7. امروز در کلاس، مصاحبه آقای فان اس را مرور کردیم که در باره اسلام گفتگو کرده و معتقد است که مرحله اول، دین مستقلی به نام اسلام مطرح نشده و صرفا یک جامعه ایمانی وصف شده است. وی می گوید عنوان مسلمانی هم برای کسانی بوده که از شرک و بت پرستی دست کشیده و تسلیم شده اند، نه این که اسلام عنوان یک دین باشد. البته چنان که بالا گذشت، آیاتی شبیه « وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين (آل عمران: 85).» تا اندازه ای نقض حرف فان اس است، اما اگر مقصود این باشد که به تدریج، دایره ها و گزینه ها تنگ تر شده، شاید بتوان مقصود او را این دانست که از یک فرقه، به تدریج 73 فرقه درآمده و صرف نظر از درستی این حدیث یا غلط بودن یا این عدد، دایره مسلمانی به تدریج با فتاوی حاصل از اجتهادهای مختلف، تنگ تر شده تا امروز به این صورت درآمده است. مصاحبه قابل تاملی است که متنش را برای دانشجویان خواندم.
@jafarian1964
وقف نامه سلطانی برای شرح اصول کافی از کتب موقوفه مدرسه چهارباغ اصفهان
متن زیر وقف نامه ای است که برای کتاب شرح اصول کافی که در سال 1120 برای کتابخانه مدرسه چهارباغ نوشته شده است. زمانی که این مدرسه آماده بازگشایی شد، شاه سلطان حسین، کتابهایی را برای آن وقف کرد که پشت هر یک از آنها وقف نامه ای به شرح زیر نوشته شد. مع الاسف، 15 سال پس از این، اصفهان به دست افغانان گرفتار آمد و این کتابخانه هم دچار مشکل شد که شرح آن را باید اهل فن بنویسند. کتابهای کتابخانه مزبور یا بخشی از آن، به دلایلی به تهران منتقل شده و اخیرا به کتابخانه ملی رفت! شاید این برخلاف وقف صریح آنها برای مدرسه چهار باغ بود.
عجالتا نمونه ای از وقف نامه نوشته شده بر روی این کتابها، در اینجا درج می شود. به جز توضیحات کلی مربوط به وقف، شرایط حفظ کتاب، امانت آن و جنبه های دیگر از قبیل امکان خروج از شهر یا مسائل دیگر، در داخل این وقف نامه آمده است.
هرچه هست، یک وقف نامه سلطانی و از نظر خط و شیوه نگارش بسیار زیبا و قابل شرح و بسط است. در موارد موارد به جای الله، فاصله ای گذاشته شده و یک خط قرمز مورب از پایین به بالا کشیده شده است.آیات نیز به رنگ طلایی، و برخی از کلمات از جمله نام شاه، به رنگ قرمز نوشته شده است.
در بالای صفحه اول آلله، اله، الهی، محمد مصطفی، چهارده معصوم، و صاحب الزمان آمده است.
در انتهای آن مهر شاه سلطان حسین هم زده شده که عالی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
حمدی که واقفان اسرار ملک و ملکوت، و ثنایی که عارفان معالم قدس و جبروت، گزارش آن را دیباچه صحایف معرفت و دانایی دانند، و ادای آن را مقدمه کتاب فهم و شناسایی خوانند، خداوند علام الغیوب را رواست که آیات وحدت ذات بیچون و آثار قدرت کامله از قیاس بیرون را، به بنان قلم کُن فَیَکون بر اوراق لیل و نهار، و صفحات اجزای روزگار تحریر و بیان فرمود، تا طالبان علوم ربانی و جویندگان معارف ایمانی به کنوز حقایق دانشوری و رموز دقایق هنرپروری راه برده، عالم احکام کتابهای آسمانی و کاشف استار از وجوه الفاظ و معانی گردند،
و رسایل صلوات تامات و مجموعه های تسلیمات نامیات وقف مسکن رسول مبین و صاحب مقام امین و اوصیای گزین و اولاد معصومین او صلوات الله علیهم اجمعین را شاید که به تعلیم اصول و فروع دین و ارشاد به حق الیقین صاحبان مدارک و افهام و سالکان مسالک پیروی ائمه انام را به منتهی المطلب فوز ابدی و حیات القلوب سعادت سرمدی رسانیدند، و به هدایت کافیه و دلالت وافیه سبق خوانان مدرسه ایجاد و وظیفه خواران زاد معاد را قابل مراتب عالیه ایمان و ساکن حجرات بهشت جاویدان گردانیدند.
اما بعد؛ کشاف مضامین صدق مفاد شرح این مقاصد خیر بنیاد است که چون نواب کامیاب خلایق مآب، شاهنشاه دین پناه، ظل المنصور الموید من عند الله، بانی مبانی شریعت پروری، مشیّد ازکان معدلت گستری، باسط بساط عدل و داد، ماحی آیات جور و بیداد، بنده خاکسار آستان سید انبیا، چاکر دربار سرور اولیا و اصفیا، خادم عتبات ائمه اثنی عشر، مروج سنن سنیه حضرت خیر البشر، علیهم صلوات الله الملک الاکبر، واسطه نظام لیالی و ایام، شیرازه اوراق شهور و اعوام، گردون رفعتی که عنوان منشور باهرالنور شهریاریش به طغرای غرای «قل اللّهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء» مطرّز و موشّح است، آسمان شوکتی که دیباچه فرمان فرمانفرمایی و جهانداریش به سرلوح زیبای «و اتیناه مُلکا عظیما» مزیّن و منقش است، صاحب نسب بزرگوار نبوی، فایز حسب با اعتبار علوی، پشت و پناه اهل ایمان، مظهر آثار لطف و احسان، سلطان سلاطین زمان، پادشاه پادشاه نشان، السلطان بن السلطان و الخاقان بن الخاقان ابوالمظفر ابوالمنصور شاه سلطان حسین الصفوی الموسوی الحسینی بهادرخان ـ مدّ الله تعالی ظلال معدلته علی مفارق الانام و جعل دولته متصلة بدولة المهدی ـ علیه الصلوة والسلم ـ پیوسته انتشار قواعد علوم دین مبین و اشتهار شعایر شرایع ملت مستبین حضرت سیدالمرسلین علیه افضل صلوات المصلّین و تکثیر علمای دین دار و ترفیه طالبان علوم سعادت مدار و تهیئه اسباب تحصیل و تمهید مایحتاج تکمیل آن قوم نبیل را منظور نظر انور کیمیا اثر و مرکوز ضمیر منیر حق پرور عدالت گستر نموده، و از خالص مال حلال مدرسه عدیم المثال در جنب چهارباغ دارالسلطنه اصفهان ـ صانها الله تعالی عن طوارق الحدثان ـ به جهت سکنی و مأوای ایشان، احداث و بنا فرموده اند، و به فضل خالق انام آن نیکو مقام رتبه اتمام یافته، لهذا از جمله تهیئه اسباب تحصیل آن فریق توفیق نشان، که تیسیر آنها منظور آن خسرو اهل زمان است، این مجلد از «شرح کتاب کافی» را با سایر کتبی که در ظهر هر یک وقفیه به همین شرح مرقوم گردیده است، قربة الی الله تعالی و طلبا لمرضاته، وقف صحیح لازم مؤبد شرعی و حبس صریح جازم مخلّد ملی نمودند.
@jafarian1964
طرحی برای استفاده بهینه از دانش تولید شده در رساله های دکتری و پایان نامه های ارشد
یکی از آثار توسعه دانشگاهها در ایران در بیست و پنج سال گذشته، بویژه توسعه بخش تحصیلات تکمیلی، فراهم آمدن صدها هزار پایان نامه و رساله بوده است. در باره این محتوا، نگاههای بدبینانه ای می گوید که بیش از نود درصد آنها ارزش علمی ندارد در حالی که شاید در نگاهی معتدلانه، بشود نزدیک به نیمی از آنها را به نوعی سودمند دانست. در این باره، مسلما نیاز به دقت بیشتری هست، اما هرچه هست، اینها نتیجه سرمایه گذاری دولت و بخش خصوصی در موضوعی است که از آن به عنوان تولید علم یاد می شود. البته دانشگاهها، مهندس و مدیر و معلم هم تربیت می کنند، اما از نظر علم، اصل مطلب، همین رساله ها و پایان نامه ها هستند. بجز اینها، استادان هم کتابها و مقالاتی دارند که آنها را هم باید تولید دانشگاه دانست. موارد دیگری از انواع محتوا هم هست، مثل جزوات درسی، سخنرانی های استادان در دانشگاه یا خارج از آن یا مواردی شبیه به اینها هم که برخی ارزشمند هستند.
عجالتا، مهم رساله ها و پایان نامه ها هستند که فرض می کنیم نیمی از آنها، ارزش توجه دارند. در باره اینها به عنوان یک محتوایی که شاید بتوان تولید علم شان خاند، و پایه ای برای کارهای علمی بعدی هستند، چه کرده ایم؟ در واقع، چه راهکاری برای استفاده از آنها در شرایط که امکانات دیجیتالی در اختیار است، در پیش گرفته ایم.
نخستین مسأله گردآوری آنها در ایرانداک بوده که این کار، شاید در حد بیست درصد و یا کمتر انجام شده و دلیل آن هم عدم همکاری دانشگاهها با این مرکز است. با این حال، بسیاری از دانشگاهها، همین مختصری را هم که داده و در اختیار ایرانداک قرار داده اند، شرط کرده اند که متن آن، در اختیار عموم قرار نگیرد و ایرانداک صرفا برای همانند جویی از آنها استفاده کند. نتیجه آن شده است که عملا، این رساله ها و پایان نامه ها، در چرخه علمی کشور، از دریچه ایرانداک، مورد استفاده قرار نمی گیرند، یا کم قرار می گیرند.
و اما همان مقدار هم که ایرانداک یا مراکز دانشگاهی پایان نامه های خود را قرار می دهند، در بسیاری از موارد به صورت پی دی اف، و در مواردی تنها بیست یا سی صفحه از رساله است. البته و خوشبختانه، دانشگاه تهران و برخی مراکز دیگر، متن کامل همه اینها را ـ مشروط به این که دو سال از دفاع گذشته باشد ـ در اختیار خواستاران قرار می دهد. معنای این کار این است که اگر کسی موضوعی را درخواست کند، متن در اختیار او قرار گفته و او باید این پی دی اف را مطالعه کند تا بتواند از آن استفاده کند.
اکنون بحث این است که اگر ما فرضا در دانشگاه تهران، پنجاه هزار پایان نامه ارشد و رساله دکتری در فرمت word داشته باشیم، و آنها را نه به عنوان یک فایل بسته روی یک پایگاه اطلاعاتی، بلکه با طراحی یک سامانه ـ مثل آنچه که موسسه نور یا وبسایت noorlib یا وبسایت شامله ـ به صورت یک مجموعه به هم متصل قرار دهیم، تا خواستاران بتوانند بر اساس کلید واژه های خود در تمام آنها، به صورت یکجا سرچ کنند، چه تأثیر شگرفی در پژوهش ما خواهد گذاشت.
در واقع، می توان سامانه ای را تعریف کرد که فرضا در دانشگاه تهران، تمام پایان نامه ها و رساله های با فرمت word با تقسیم بندی های فرعی، مانند پایان نامه های دانشکدها، رشته ها و گرایش ها، و نیز فرمت هایی که برای عناوین رساله ها، مولفان، عناوین فصول و منابع و جز اینها زده می شود، مجموعه ای از دانش تولید شده را در اختیار مخاطبان قرار داد. در چنین سامانه ای، فرضا اگر ما تمام رساله ها و پایان نامه های رشته ادبیات فارسی را داشته باشیم، تصور کنید که چه حجم معلوماتی را داریم و خواستار و کاربر، با سرچ در این مجموعه، چه اندازه می تواند به یافته های تازه برسد و کار پژوهش خود را به پیش ببرد.
متاسفانه و تا این لحظه، دانشگاهها، جز در حد ایجاد پایگاههایی برای مقالات علمی و پژوهشی خود، و برخی برای رساله ها و پایان نامه ها، به صورت منفصل، آن هم غیر قابل سرچ در محتوا، کاری انجام نداده اند. در حالی که این کار، از نظر تعریف و تهیه یک سامانه، بر اساس تجربه ای که موسسه نور یا موارد مشابه دارند، به راحتی قابل انجام است. یک نمونه آن کاری بود که برای مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی انجام شد و محتوای تمام 24 دوره، در یک سی دی عرضه شد، یا میراث مکتوب، بخش عمده آثار خود را در یک مجموعه با کمک برنامه های نور، ارائه کرد و امروز یک جا آن متون، قابل سرچ است.
می توان، شاخص هایی را برای انتخاب متونی که ویژگی های لازم را برای قرار گرفتن در این مجموعه دارند، معین کرد تا هر متنی در آن قرار نگیرد.
به نظرم، این کمترین، ساده ترین و سریع ترین طرحی است که دانشگاه تهران یا دانشگاه های بزرگ دیگر می توانند با رساله ها و پایان نامه های خود انجام داده و کار تحقیق را حمایت کنند، اگر اراده اشاعه علم را داشته باشند.
✅ نامه مرحوم رام لعل نابوی به دکتر محمد علی اثر در سال 1992:
«برخی از احمقها در مغزشان فرو بُردهاند که زبان اردو را فقط مسلمانها میدانند. من مقاله ای با عنوان «رامائن و مسلمان» نوشتم که در آن سی رامائن را معرفی کردم که به شش زبان [خط اسلامی] نوشته شده است. یک رامائن، خوشحال خان خَتَک به زبان پشتو نوشته است و در حال تلاش هستم که آن را بدست آوردم. یعنی مسلمان ها زبان سانسکریت هم می دانستند... مسلمان ها نه فقط رامائن، بلکه یوگ واشت، مَهابارات، گیتا را هم ترجمه کرده اند. همه اینها را نشان خواهم داد. با وزارت اطلاع رسانی در دهلی درباره رامائن های عربی و فارسی و اردو صحبت خواهم کرد. سه رامائن به عربی، نود به فارسی و سیصد به اردو را گفته ام. در یک مقاله ای شصت نسخه از بهار دانش را نشان داده ام. یازده نسخه از شاهنامه اردو منظوم از مول چَند منشی دهلوی را پیدا کرده ام. این مقاله ها وقتی منتشر شد خبر می کنم. به دهلی، لکنو، اله آباد، بنارس می روم. به دنبال کتابهایِ سانسکریت، تالیفاتِ طوطا رام شایان، تالیفاتِ گویند پرشاد فضا، کتابِ حدایق النجوم- تالیفِ رَتن سینگ زخمی. کتاب شرح گل تالیف رتن سینگ زخمی را پیدا کرده ام. درباره همه اینها باید نوشت. مقداری برای ساهتیا آکادمی [در دهلی] و مقداری برای دانشگاه پَتیالا [در پَتیالا]». (ص139- 140)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
پی نوشت:
* رام لعل نابوی 1918-1995از ادیبان اردو که به زبانهایِ: اردو، هندی، فارسی، پنجابی و انگلیسی مسلط بود.
* دکتر محمد علی اثر (زادروز: 1949) استاد گروه اردو «جامعه عثمانیه» در حیدرآباد هندوستان از دکن شناسان مشهور هندوستان است که در شناخت نسخه های خطی دکن (جنوب هندوستان) تبحّر کامل دارند و در این زمینه دارای تصحیحات و آثاری هستند. مجموعه مقالات ایشان به زبان اردو درباره دکن (اردوی قدیم) با عنوانِ منتشر شده است: «معجم دکنیات»، دو جلد، نویسنده: دکتر محمد علی اثر، به کوشش: دکتر راحت سلطانه، الانصار پبلی کیشنز، حیدرآباد، هندوستان، سال چاپ: 2020.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ترجمه از کتاب به زبان اردو: "مکاتیب مشاهیر مرحوم مشاهیر اردو کے خطوط بنام اثر"- مرتب: محمدعلی اثر، ایجوکیشنل پبلشنگ هاوس، دهلی، هندوستان، 2013.
ترجمه و تنظیم: لیلا عبدی خجسته
🆔 @manuscript
تأملی حقوقی بر مقررات نامگذاری اماکن(آیین نامه سال 75 به لحاظ عرفی و قانونی نسخ شده است)
طرح مساله: چندی پیش یکی از اعضای محترم شورای شهر زنجان طی یادداشتهایی در خصوص هویت و حافظه شهری، اسامی محلات و اماکن شهری را مورد تامل قرار داده و با اشاره به اهمیت نامهای محلات و اماکن در شهر و عدم سنخیت نامگذاری های جدید با فرهنگ بومی و محلی، از پاک شدن حافظه شهری ابراز نگرانی نموده و یکی از شیوه های احیای هویت شهری را نامگذاری صحیح و با توجه به هویت بومی و نیز احیای نامهای تاریخی محلات و اماکن قدیمی شهر عنوان نمود. به دنبال این مبحث، در ابتکاری مشارکت جویانه از شهروندان زنجان درخواست نمود تا پیشنهاد خود را برای نامگذاری پُلی در حال احداث در شهرک گلشهر زنجان ارائه دهند. پس از جمع بندیِ این پیشنهادات، نام آنا(مادر) به کمیته نامگذاری پیشنهاد و تصویب شد که طبق مقررات، این نام در ادامه میبایست در جلسه شورا و فرمانداری مورد تایید قرار میگرفت. چند روز بعد، پیش از ارائه طرح در جلسه شورا، یکی از اعضای دیگر شورا ابراز نمود با "وجود توجه اعضای جلسه و مطلوبیت این نام از منظر توجه و زنده نگه داشتن واژگان زبان مادری در زنجان، تایید نهاییِ این نام به دلیل مغایرت با بند پنجم آیین نامه نامگذاری شهرها خیابانها و اماکن عمومی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 75، مشکل است".مطابق بند 5 ماده اول این مصوبه "به منظور حفظ و تحکیم یکپارچگی سیاسی و فرهنگی کشور و حفظ هویت ملی نامها باید فقط به زبان فارسی باشد." طرح این موضوع که گهگاه در برخی از شهرها نیز مورد استناد قرار میگیرد بهانه ای شد تا بر این آیین نامه نظری حقوقی بیندازیم:
نکته اول این است که این مقررات چنانکه از نام "آیین نامه" برداشت میشود، قانون به معنای خاص نیست چرا که قانون در تعریف خاص محصول اراده عمومی بوده و از طریق همه پرسی(مانند قانون اساسی) و یا در مجلس مورد تصویب نمایندگان قرار میگیرد(قوانین عادی) مابقی مقررات از قبیل آیین نامه های اجرایی مصوب هیأت دولت یا شورای عالی انقلاب فرهنگی و...در واقع مقرراتی تکمیلی و کمکی هستند. این نکته از آنجا حائز اهمیت است که اصلاح و ابطال قوانین(چه اساسی و چه عادی) تابع تشریفات خاص خود (مانند همه پرسی مجدد یا نسخ و اصلاح دوباره آن در خود مجلس) است ولی بسیاری از این آیین نامه های اجرایی به دلیل فقدان کارشناسی دقیق حقوقی مغایر با قانون اساسی و عادی بوده اند و ابطال و نسخ و اصلاح آیین نامه هایی از این دست تابع تشریفات خاص نبوده و بسیار دیده شده است که با شکایت در دیوان عدالت اداری رای به ابطال آنها داده شده است یا در دادگاه ها، قضات دادگاه نه تنها قانون اساسی و قوانین عادی بلکه عرف و رویه های اجتماعی را به این آیین نامه ها ارجح دانسته و با معیار عرف رای خود را صادر کرده اند.
اما نکته مهمتر این است که آیین نامه مذکور نه تنها مغایر با روح و اصولی از قانون اساسی(مانند اصل19) میباشد و عرفا و عملا نیز متروک شده است بلکه مسئولان امر نیز ظاهرا به این موضوع پی برده و آن را در آیین نامه های بعدی مورد اصلاح قرار داده اند. توضیح اینکه مقررات مورد استناد سخنگوی شورا مربوط به سال 75 است این در حالی است که این مقررات مغایر با مقررات بعدی هیات دولت بوده و به نظر میرسد بر طبق مقررات جدیدتر نسخ و ابطال شده است، چرا که بر اساس "آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت بکار گیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه" مصوب 78/2/19 هیأت وزیران استفاده از زبانها و گویشهای محلی تجویز شده و این آیین نامه که طبق توضیحاتش به نهادهای مربوطه از جمله شهرداری ها ابلاغ شده است، مقررات جدیدی وضع کرده و بخاطر همین اگر امروزه مقررات قدیمی سال 75 به شوراها ابلاغ هم شده باشد با وجود مقررات جدید، استناد به آیین نامه 75 وجاهت قانونی ندارد.
در ماده ششم آیین نامه سال 78 به صراحت آمده است"افرادی که علاوه بر زبان فارسی به یکی از زبانهای خاص اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی یا گویشهای محلی و قومی رایج دربعضی مناطق ایران سخن میگویند مجازند از اسامی خاص متعلق به آن زبان یا گویش در نامگذاری محصولات و مؤسسهها و اماکن مربوط به خود درهمان مناطق استفاده کنند." که در واقع نشانگر تصمیم به اصلاح مقررات پیشین در استفاده منحصر از زبان فارسی است. مطابق ماده 14 این آیین نامه اسامی تابلوها تنها باید به "خط فارسی" باشد( و نه به "زبان" فارسی چنانکه در آیین نامه قدیم بود) اگرچه همین ماده نیز بعدا در مصوبه 94/11/27 مورد اصلاح هیأت دولت قرار گرفته و با اضافه شدن یک تبصره به آن استفاده از "خط" غیر فارسی را هم با شرایطی تجویز نموده است.
باری استفاده از اسامی محلی مطابق آیین نامه سال 78 تجویز شده است متن این آیین نامه را میتوانید در لینک زیر بخوانید:
[http://rc.majlis.ir/fa/law/show/119218]](http://rc.majlis.ir/fa/law/show/119218])
علی طارمی_ کارشناس حقوق
سمه تعالی
ویژه نامه رهیافت
موضوع ویژه نامه: آسیب شناسی سنجش و ارزیابی علم، فناوری، و نوآوری در ایران
سردبیر: دکتر اکرم قدیمی
سردبیر مهمان: دکتر شیما مرادی
چکیده
علم و فناوری از مهمترین عوامل زیربنایی برای توسعه پایدار هر کشور در دنیای کنونی هستند. از این رو، سنجش و ارزیابی وضعیت موجود کشورها برای توسعه و بهبود شرایط، الزامی است. یکی از ضرورتهای توسعه علم، فناوری، و نوآوری ارائه تصویری واقعگرایانه و روشن از وضعیتِ علم، فناوری و نوآوری کشور است که راهکار اصلی آن تدوین گزارشهای تحلیلی، عملکردی، و مقایسه دستاوردهای کشور با سایر کشورهای منطقه و فرامنطقهای است، این مهم از اولویتهای مندرج در اسناد بالادستی نیز است. از این رو، فصلنامه رهیافت در صدد است ویژه نامه ای را با موضوع «آسیب شناسیِ سنجش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در ایران» منتشر نماید، و از تمامی پژوهشگران و متخصصان علم سنجی، سیاستگذاری، مدیریت علم، فناوری و نوآوری، و آموزش عالی کشور دعوت می شود تا چکیده های خود را در محورهای زیر به نشریه رهیافت ارسال نمایند.
محورهای کلیدی
بررسی سیاستهای سنجش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در ایران: با تکیه بر کیفیت و کمیت پژوهشها
تحلیلِ شاخصهای سنجش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در ایران: با تکیه بر ارزیابی کیفیتِ پژوهشها
بررسی تجربیاتِ جهانی در زمینه سنجش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری
چالشها، الزامات و راهکارهای سیاستی پیاده سازی نظامِ سنجش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در ایران
راهکارهای مدیریتِ نظام سنجش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در ایران
واکاوی و تحلیل نقش نهادهای ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در کشور و آسیب شناسی عملکردِ آنها
آینده نگاری علم، فناوری و نوآوریِ ایران
فرآیند ارائه مقاله به ویژه نامه
مرحله اول: ارائه چکیده تفضیلی یک صفحه ای از مقاله که در برگیرنده هدف، روش، و نتایج کلی باشد. (مهلت ارسال چکیده تفصیلی: 5 بهمن 1398)
نکته: چکیده تفصیلی بایستی به ایمیل rahyaft.nrisp@gmail.com ارسال شود و در عنوان ایمیل «ویژه نامه آسیب شناسی سنجش» درج شود.
مرحله دوم: بررسی چکیده های تفصیلی مقالات و انتخاب مقالات منتخب (زمان اعلام نتایج: 15 بهمن 1398)
نکته: هر نویسنده می تواند حداکثر در یک مقاله مشارکت داشته باشد.
مرحله سوم: ارسال مقالات کامل و نهایی شده توسط نویسندگان (مهلت ارسال مقالات کامل: 30 فروردین 1399)
نکته: مقالات باید بر اساس استانداردهای فصلنامه رهیافت مندرج در آدرس http://rahyaft.nrisp.ac.ir تدوین، و در همین سامانه بارگزاری شوند.
مرحله چهارم: ارائه نتایج داوری مقالات کامل (زمان ارائه نتایج: 30 اردیبهشت 1399)
مرحله پنجم: اصلاح نهایی مقالات کامل تائید شده (مهلت ارسال نسخه نهایی و اصلاح شده: 30 خرداد 1399)
مرحله ششم: انتشارِ ویژه نامه در بهار 1399
نکته: نامه پذیرش مقاله موکول به زمان انتشار مقاله نخواهد شد و نویسندگان مقالات پذیرفته شده بلافاصله نامه پذیرش را دریافت خواهند نمود.
--
سپاس
شیما مرادی
هیات علمی گروه علم سنجی، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
تهران، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی جنوبی،
خیابان استاد محمدامین قانعی راد (سهیل سابق)، شماره ۹
تلفن 88036144 داخلی
به نام آن که جان را فکرت آموخت
پیشگفتار
در حوزه تحقیقات تاریخی، وقتی بحث «منبع» می شود، اغلب کتاب به ذهن می آید. در واقع، بیشتر مردم تصورشان بر این است که کتابهایی که درباره تاریخ یک رویداد تاریخی یا یک عصر و زمان نوشته شده، مهم¬ترین منابع تاریخی هستند. این تصور عمومی بر این پایه هست که هر چه این کتاب¬ها که منبع هستند، مفصل¬تر و قطورتر باشند، گویی قوت و اهمیت¬شان بیشتر است. در سالهای اخیر، پای تاریخ شفاهی به میان آمده و صدها جلد کتاب خاطرات در اختیار مردم قرار گرفته است. همین طور گزارش¬های دولتی در قالب کتاب، یا حتی اخیراً آنچه به عنوان مستندهای تلویزیونی ساخته شده، همه و همه دایره «منبع» را در اذهان توسعه داده است.
در میان اینها، «سند» به معنای یک متن نوشته شده در یک مقطع زمانی مشخص درباره رویدادی یا چگونگی شرایطی یا احتوای بر عقدی و نیز به صورت¬های دیگر، حتی به عنوان یک نامه شخصی یا محرمانه، در عالم سیاست، اقتصاد، اجتماعی و گاهی مناسبات کاملا فردی، اعم از این که یک خط باشد یا ده صفحه یا بیشتر، جایگاه ویژه¬ای به عنوان یک «منبع» دارد. یکی از این ویژگی¬ها این است که سند، اعتباری بسیار فزونتر از کتاب و تاریخ شفاهی و دیگر منابعی دارد که گاهی با شکل جذاب و فریبنده خود نمایی می¬کنند و مطلبی را به عنوان حقیقت در اختیار ما می¬گذارند که هزار جایش می¬لنگد.
این که این اعتبار از کجا می¬آید، می¬توان در باره¬اش بحث کرد، اما ظاهراً نزد مورخان تردیدی نیست که سند در مقایسه با سایر منابع، اعتبار بیشتری دارد و اگر در اصل، اصیل باشد نه ساختگی، بیش از همه به دلیل ارتباط زمانی با حادثه، دقت در تنظیم کلمات، عدم امکان تغییر در آن و مسائلی از این دست، حتما می¬تواند در حکم یک «منبع با ارزش» تلقی شده و بر سایر «منابع» ترجیح داشته باشد.
اگر این طور باشد، باید گفت، ملتی می¬تواند به تاریخی که برایش نوشته می¬شود اعتماد کند که متکی به اسناد تاریخی باشد. در تواریخ عمومی، شایعات و افکار عمومی کف جامعه که بسیاری غیر مستند است، حضور دارد، در حالی که اگر قرار باشد این تواریخ را با اسناد محک بزنیم، الزاماً باید روی اسناد بیشتر کار کنیم تا خروجی آنها تاریخ¬های درست¬تر و نزدیک¬تر به واقعیت باشد.
اهمیت اسناد به ما می¬گوید که سازمان¬های ما باید در حفظ آنها کوشا باشند، اگر ما تاریخ درستی را می¬خواهیم. این کار نیاز به یک سنت نیرومند، آموزش¬های لازم و مهم¬تر از همه فهرست نویسی اسناد دارد که ما هنوز در آن به نقطه مطلوبی نرسیده¬ایم. کتاب-های روش فهرست نگاری اسناد، برنامه¬های رایانه¬ای برای ارائه آنها، آموزش استفاده از سند در تحقیقات تاریخی، و مشابه اینها، مسائلی است که باید به آنها پرداخت.
ما در کتابخانه مرکزی، تلاش کردیم، اسنادی را که در اختیار داشتیم، فهرست کرده و منتشر کنیم. مجلد اول اسناد، سابقاً با کمک کتابخانه مجلس منتشر شد، و طی سه سال گذشته، مجلد دوم تا نهم آماده شده است. (از اینها، مجلد هشتم در دست تهیه است که به زودی آن هم آماده خواهد شد). به این ترتیب اسناد کتابخانه مرکزی در یک مجموعه 9 جلدی در اختیار خواهد بود. البته، در سال گذشته، موفق به خرید شمار تازه¬ای از اسناد شدیم که نیازمند بازبینی و فهرست نویسی خواهد بود.
مجلد حاضر که مجلد سوم از اسناد کتابخانه مرکزی است، توسط سرکار خانم دکتر سوسن اصیلی همکار با سابقه ما و معاون فنی این کتابخانه تهیه شده و بسیار حرفه¬ای و مطابق موازین فهرست نویسی فراهم آمده است. ایشان در تمام این مدت، با حمایت از فهرست نویسان جوان ما، و راهنمایی آنها، کار فهرست نویسی را در کتابخانه مرکزی به سرانجام رساندند. از سرکار خانم اصیلی بویژه برای تهیه سه مجلد از فهارس سپاسگزارم.
رسول جعفریان
رئیس کتابخانه و مرکز اسناد کتابخانه مرکزی
23 مهرماه 1399
عنوان الكتاب: درء تعارض العقل والنقل
المؤلف: ابن تيمية
المحقق: محمد رشاد سالم
حالة الفهرسة: غير مفهرس
الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية
سنة النشر: 1411 - 1991
عدد المجلدات: 11
رقم الطبعة: 2
الحجم (بالميجا): 70
نبذة عن الكتاب: - من ضمن مؤلفات ابن تيمية المطبوعة غير ما في مجموع الفتاوى
- هذه الطبعة طبعت على نفقة الملك فهد بن عبد العزيز رحمه الله بمناسبة افتتحا المدينة الجامعية بجامعة الإمام محمد بن سعود
ولهذا الكتاب أكثر من اسم منها :
بيان موافقة صريح المعقول لصحيح المنقول
بيان موافقة العقل الصريح للنقل الصحيح
الجمع بين العقل والنقل
الجمع بين المعقول والمنقول
رد تعارض العقل والنقل
وغير ذلك ..
عنوان الكتاب: المكتبة البلقينية
المؤلف: سراج الدين أبو حفص عمر بن رسلان البلقيني - علم الدين صالح بن عمر بن رسلان البلقيني - جلال الدين عبد الرحمن بن عمر بن رسلان البلقيني
المحقق: عمر حسن القيام-سليم محمد عامر-أمجد رشيد-محمد عمر الكاف-حمزة محمد وسيم البكري-محمد عايش-ثلة من الباحثين
حالة الفهرسة: مفهرس على العناوين الرئيسية
الناشر: أروقة للدراسات والنشر
سنة النشر: 1436 - 2015
عدد المجلدات: 10
رقم الطبعة: 1
عدد الصفحات: 5282
الحجم (بالميجا): 83
تاريخ إضافته: 18 / 02 / 2019
شوهد: 6507 مرة
رابط التحميل من موقع Archive
التحميل المباشر:
1 - ترجمة سراج الدين البلقيني - علم الدين البلقيني
2 - ترجمة جلال الدين البلقيني - علم الدين البلقيني
3 - التجريد والاهتمام بجمع فتاوى شيخ الإسلام سراج الدبن البلقيني 1 - علم الدين البلقيني
4 - التجريد والاهتمام بجمع فتاوى شيخ الإسلام سراج الدبن البلقيني 2 - علم الدين البلقيني
5 - التجريد والاهتمام بجمع فتاوى شيخ الإسلام سراج الدبن البلقيني 3 - علم الدين البلقيني
6 - الفوائد الجسام على قواعد ابن عبد السلام - سراج الدين البلقيني
7 - الإبريز - جلال الدين البلقيني
8 - التذكرة البلقينية في الفوائد والمسائل المنثورة - علم الدين البلقيني
9 - مجموعة الرسائل البلقينية 1 - سراج الدين وجلال الدين وعلم الدين البلقيني
10 - مجموعة الرسائل البقينية 2 - سراج الدين وجلال الدين وعلم الدين البلقيني
الواجهة
اند. شاهد اين ادعاي من علاقه مندي مسئولين موزه هاي بزرگ جهان است كه مرقعات خط ايراني را گرد مي آورند و به عنوان گنجينة هنر ايران حفظ مي كنند.››
و نيز:
‹‹ چند سال پيش، اشعار دورادور مجسمة فردوسي را نوشتم و با امضاء تحويل دادم. اين مجسمه را زرتشتيهاي هندوستان نثار كرده اند و مربوط به شهرداري نيست. با اين همه، قرار شد كه شهردار بيايد و آن را ببيند. وقتي آمد و امضاي مرا در زير نوشته ديد با تغير گفت: تو كه براي اين كار پول گرفته اي، ديگر امضاء كردنت چه بود؟! در صورتي كه در خارج از ايران، خوشنويسان اگر حتي يك كارت ويزيت براي كسي بنويسند، زيرش امضاء مي گذارند. آيا اين درست است به من كه تا كنون شش هفت هزار متر خط كتيبه نوشته ام و نمونة خطم در جيب هر ايراني هست، و همة خط شناسان به هنرم اعتراف دارند، اجازه ندهند كه در مواردي، زير خط خود را امضاء كنم؟››
هنگامي كه با تشكر از استاد خداحافظي مي كنيم، چشممان به يك بيت شعر زيبا، به خط خود استاد ميافتد كه در زير شيشة ميز گرد كوچك وسط اطاق قرار دارد:
چهرة اكتاي قاآن، مضبوط در گالري نقاشي چهرههاي امپراطوري در پكن
ياران رفته با قلم پا نوشته اند
اين خط جاده ها كه به صحرا نوشته اند
زير نويس:
مأخذ و منبع اصلي اين مقاله، گفتگو با خود استاد و تقريرات ايشان است كه بر روي نوار ضبط شده و سپس پياده گرديد و در نتظيم مقاله از آن بهره گرتفه شد. در چند مورد از متن مقاله به طور جزئي و در تنظيم زير نويسها به طور عمده از كتابهاي ‹‹ اطلس خط››، اثر حبيب الله فضائلي، نشرية انجمن آثار ملي اصفهان، 1350، و ‹‹ تاريخ خط و خطاطان››، نوشتة ابوالقاسم رفيعي مهر آبادي، چاپ اول، آذرماه 1345 استفاده شده است.
‹‹پاورقي ها››
1- ميرزا محمد حسين خان (عماد الكتاب) خوشنويس دورة احمد شاه قاجار، و پيرو سبك و شيوة خاص ميرزا محمد رضا كلهر است. پس از كلهر، تا كنون كسي در اين شيوه جاي او را نگرفته است. در كميتة مجازات عضويت داشت. شاگردان معروف او علي اكبر كاوه، حسن زرين خط، ابراهيم بوذري و عل منظوري حقيقي بوده اند.
2- ابراهيم طهراني (مشهور به ميرزا عمو) از خوشنويسان زبر دست دور، ناصر الدين شاه قاجار، و شاگرد ميرزا غلامرضا اصفهاني بود.
3- ميرزا محمد كلهر، خوشنويس زبر دست عهد ناصر الدين شاه قاجار است كه شيوة تازه اي در خط نستعليق آورده كه پيش از او كسي به آن نرسيده است. روش خط نستعليق كنوني زائيده افكار و ابتكارات او است. ميرزا رضا همان روية مير عماد را تعقيب كرد منتهي قواعد و سليقه هاي خود را به آن اضافه كرد. از قبمب كوتاه كردن مدها و كوچك كردن وظريف كردن دواير، ونيز تغييراتي در ساير تركيبات. و بدين سان، خط ميرعماد با شيوة تازه اي خود نمائي كرد.
4- ميرزا اسد الله شيرازي (كاتب السلطان)، خوشنويس معروف دورة فتحعلي شاه، محممد شاه و ناصر الدين شاه قاجار است. تا 1307 هجري در قيد حيات بوده. تاريخ تولد و وفاتش نامعلوم است.
5- مير علي تبريزي، پيشوا و واضع خط نستعليق و از مفاخر قرن هفتم است. در خطوط معمولة زمان دست قوي داشت و اغلب خطوط را نيكو مي نوشت. او براي خط نستعليق قواعد و قوانيني تعيين كرد. ترايخ تولد و وفاتش نامعلوم است.
6- سلطان علي مشهدي (سلطان الخطاطين)، خوشنويس دورة سلطان حسين بايقراء (877 – 911) و وزيرش امير عليشير نوائي است. تولد او در مشهد بوده وتاريخش معلوم نيست.در سال 919 در زادگاهش مدفون گشت.
7- مير علي هروي (كاتب السلطاني) از سادات حسيني هرات بود. در زمان سلطان حسين بايقراء مي زيست.از خوشنويسان بزرگ بود و در مدت 150 سال از آغاز خط نستعليق تا زمان او و بعد از اوتا ظهور مير عماد، هيچ يك از خوشنويسان نستعليق شايستة برابري و همسري با او نيستند. تاريخ دقيق تولد و وفات او نامعلوم است. درهرات ودر مقبرة شيخ يوسف الدين باخرزي مدفون گشت.
8- بابا شاه اصفهاني (رئيس الرؤسا) دانشمند و خوشنويس و شاگرد ميرعلي هروي بود تاريخ درگذشت او 1012 هجري است.
9- محمد حسين تبريزي، از اهالي تبريز بود و شاگرد مير سيد احمد محمدي، شاگردان معروف او عليرضا عباسي و مير عماد قزويني بوده اند. تاريخ دقيق تولد و وفاتش معلوم نيست.
10- مير عماد حسني سيفي (عماد الملك)، سرآمد خوشنويسان و يگانه استاد مسلم خط نستعليق است. در زمان شاه عباس بزرگ مي زيست. فرزند ابراهيم حسني از سادات قزويني بود. در سال 961 متولد شد و در 1024 هجري به دست عده اي از اوباشان مقصود بيگ مسگر قزويني، رئيس شاهسون قزوين به قتل رسيد.
11- امير الكتاب عبدالحميد ملك الكلامي (متخلص به شرقي)، در خط ثلث در رديف بزرگترين استادان است. يگانه پيرو تواناي شيوة نستعليق محمد حسين كاتب السلطان شيرازي است.
12-از گفتگوي ‹‹صفائي›› با استاد، روزنامة اطلاعات، سال 1352، شمارة 14301.
وقف نامه سلطانی برای شرح اصول کافی از کتب موقوفه مدرسه چهارباغ اصفهان
متن زیر وقف نامه ای است که برای کتاب شرح اصول کافی که در سال 1120 برای کتابخانه مدرسه چهارباغ نوشته شده است. زمانی که این مدرسه آماده بازگشایی شد، شاه سلطان حسین، کتابهایی را برای آن وقف کرد که پشت هر یک از آنها وقف نامه ای به شرح زیر نوشته شد. مع الاسف، 15 سال پس از این، اصفهان به دست افغانان گرفتار آمد و این کتابخانه هم دچار مشکل شد که شرح آن را باید اهل فن بنویسند. کتابهای کتابخانه مزبور یا بخشی از آن، به دلایلی به تهران منتقل شده و اخیرا به کتابخانه ملی رفت! شاید این برخلاف وقف صریح آنها برای مدرسه چهار باغ بود.
عجالتا نمونه ای از وقف نامه نوشته شده بر روی این کتابها، در اینجا درج می شود. به جز توضیحات کلی مربوط به وقف، شرایط حفظ کتاب، امانت آن و جنبه های دیگر از قبیل امکان خروج از شهر یا مسائل دیگر، در داخل این وقف نامه آمده است.
هرچه هست، یک وقف نامه سلطانی و از نظر خط و شیوه نگارش بسیار زیبا و قابل شرح و بسط است. در موارد موارد به جای الله، فاصله ای گذاشته شده و یک خط قرمز مورب از پایین به بالا کشیده شده است.آیات نیز به رنگ طلایی، و برخی از کلمات از جمله نام شاه، به رنگ قرمز نوشته شده است.
در بالای صفحه اول آلله، اله، الهی، محمد مصطفی، چهارده معصوم، و صاحب الزمان آمده است.
در انتهای آن مهر شاه سلطان حسین هم زده شده که عالی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
حمدی که واقفان اسرار ملک و ملکوت، و ثنایی که عارفان معالم قدس و جبروت، گزارش آن را دیباچه صحایف معرفت و دانایی دانند، و ادای آن را مقدمه کتاب فهم و شناسایی خوانند، خداوند علام الغیوب را رواست که آیات وحدت ذات بیچون و آثار قدرت کامله از قیاس بیرون را، به بنان قلم کُن فَیَکون بر اوراق لیل و نهار، و صفحات اجزای روزگار تحریر و بیان فرمود، تا طالبان علوم ربانی و جویندگان معارف ایمانی به کنوز حقایق دانشوری و رموز دقایق هنرپروری راه برده، عالم احکام کتابهای آسمانی و کاشف استار از وجوه الفاظ و معانی گردند،
و رسایل صلوات تامات و مجموعه های تسلیمات نامیات وقف مسکن رسول مبین و صاحب مقام امین و اوصیای گزین و اولاد معصومین او صلوات الله علیهم اجمعین را شاید که به تعلیم اصول و فروع دین و ارشاد به حق الیقین صاحبان مدارک و افهام و سالکان مسالک پیروی ائمه انام را به منتهی المطلب فوز ابدی و حیات القلوب سعادت سرمدی رسانیدند، و به هدایت کافیه و دلالت وافیه سبق خوانان مدرسه ایجاد و وظیفه خواران زاد معاد را قابل مراتب عالیه ایمان و ساکن حجرات بهشت جاویدان گردانیدند.
اما بعد؛ کشاف مضامین صدق مفاد شرح این مقاصد خیر بنیاد است که چون نواب کامیاب خلایق مآب، شاهنشاه دین پناه، ظل المنصور الموید من عند الله، بانی مبانی شریعت پروری، مشیّد ازکان معدلت گستری، باسط بساط عدل و داد، ماحی آیات جور و بیداد، بنده خاکسار آستان سید انبیا، چاکر دربار سرور اولیا و اصفیا، خادم عتبات ائمه اثنی عشر، مروج سنن سنیه حضرت خیر البشر، علیهم صلوات الله الملک الاکبر، واسطه نظام لیالی و ایام، شیرازه اوراق شهور و اعوام، گردون رفعتی که عنوان منشور باهرالنور شهریاریش به طغرای غرای «قل اللّهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء» مطرّز و موشّح است، آسمان شوکتی که دیباچه فرمان فرمانفرمایی و جهانداریش به سرلوح زیبای «و اتیناه مُلکا عظیما» مزیّن و منقش است، صاحب نسب بزرگوار نبوی، فایز حسب با اعتبار علوی، پشت و پناه اهل ایمان، مظهر آثار لطف و احسان، سلطان سلاطین زمان، پادشاه پادشاه نشان، السلطان بن السلطان و الخاقان بن الخاقان ابوالمظفر ابوالمنصور شاه سلطان حسین الصفوی الموسوی الحسینی بهادرخان ـ مدّ الله تعالی ظلال معدلته علی مفارق الانام و جعل دولته متصلة بدولة المهدی ـ علیه الصلوة والسلم ـ پیوسته انتشار قواعد علوم دین مبین و اشتهار شعایر شرایع ملت مستبین حضرت سیدالمرسلین علیه افضل صلوات المصلّین و تکثیر علمای دین دار و ترفیه طالبان علوم سعادت مدار و تهیئه اسباب تحصیل و تمهید مایحتاج تکمیل آن قوم نبیل را منظور نظر انور کیمیا اثر و مرکوز ضمیر منیر حق پرور عدالت گستر نموده، و از خالص مال حلال مدرسه عدیم المثال در جنب چهارباغ دارالسلطنه اصفهان ـ صانها الله تعالی عن طوارق الحدثان ـ به جهت سکنی و مأوای ایشان، احداث و بنا فرموده اند، و به فضل خالق انام آن نیکو مقام رتبه اتمام یافته، لهذا از جمله تهیئه اسباب تحصیل آن فریق توفیق نشان، که تیسیر آنها منظور آن خسرو اهل زمان است، این مجلد از «شرح کتاب کافی» را با سایر کتبی که در ظهر هر یک وقفیه به همین شرح مرقوم گردیده است، قربة الی الله تعالی و طلبا لمرضاته، وقف صحیح لازم مؤبد شرعی و حبس صریح جازم مخلّد ملی نمودند.
@jafarian1964
به نام آن که جان را فکرت آموخت
پیشگفتار
در حوزه تحقیقات تاریخی، وقتی بحث «منبع» می شود، اغلب کتاب به ذهن می آید. در واقع، بیشتر مردم تصورشان بر این است که کتابهایی که درباره تاریخ یک رویداد تاریخی یا یک عصر و زمان نوشته شده، مهم¬ترین منابع تاریخی هستند. این تصور عمومی بر این پایه هست که هر چه این کتاب¬ها که منبع هستند، مفصل¬تر و قطورتر باشند، گویی قوت و اهمیت¬شان بیشتر است. در سالهای اخیر، پای تاریخ شفاهی به میان آمده و صدها جلد کتاب خاطرات در اختیار مردم قرار گرفته است. همین طور گزارش¬های دولتی در قالب کتاب، یا حتی اخیراً آنچه به عنوان مستندهای تلویزیونی ساخته شده، همه و همه دایره «منبع» را در اذهان توسعه داده است.
در میان اینها، «سند» به معنای یک متن نوشته شده در یک مقطع زمانی مشخص درباره رویدادی یا چگونگی شرایطی یا احتوای بر عقدی و نیز به صورت¬های دیگر، حتی به عنوان یک نامه شخصی یا محرمانه، در عالم سیاست، اقتصاد، اجتماعی و گاهی مناسبات کاملا فردی، اعم از این که یک خط باشد یا ده صفحه یا بیشتر، جایگاه ویژه¬ای به عنوان یک «منبع» دارد. یکی از این ویژگی¬ها این است که سند، اعتباری بسیار فزونتر از کتاب و تاریخ شفاهی و دیگر منابعی دارد که گاهی با شکل جذاب و فریبنده خود نمایی می¬کنند و مطلبی را به عنوان حقیقت در اختیار ما می¬گذارند که هزار جایش می¬لنگد.
این که این اعتبار از کجا می¬آید، می¬توان در باره¬اش بحث کرد، اما ظاهراً نزد مورخان تردیدی نیست که سند در مقایسه با سایر منابع، اعتبار بیشتری دارد و اگر در اصل، اصیل باشد نه ساختگی، بیش از همه به دلیل ارتباط زمانی با حادثه، دقت در تنظیم کلمات، عدم امکان تغییر در آن و مسائلی از این دست، حتما می¬تواند در حکم یک «منبع با ارزش» تلقی شده و بر سایر «منابع» ترجیح داشته باشد.
اگر این طور باشد، باید گفت، ملتی می¬تواند به تاریخی که برایش نوشته می¬شود اعتماد کند که متکی به اسناد تاریخی باشد. در تواریخ عمومی، شایعات و افکار عمومی کف جامعه که بسیاری غیر مستند است، حضور دارد، در حالی که اگر قرار باشد این تواریخ را با اسناد محک بزنیم، الزاماً باید روی اسناد بیشتر کار کنیم تا خروجی آنها تاریخ¬های درست¬تر و نزدیک¬تر به واقعیت باشد.
اهمیت اسناد به ما می¬گوید که سازمان¬های ما باید در حفظ آنها کوشا باشند، اگر ما تاریخ درستی را می¬خواهیم. این کار نیاز به یک سنت نیرومند، آموزش¬های لازم و مهم¬تر از همه فهرست نویسی اسناد دارد که ما هنوز در آن به نقطه مطلوبی نرسیده¬ایم. کتاب-های روش فهرست نگاری اسناد، برنامه¬های رایانه¬ای برای ارائه آنها، آموزش استفاده از سند در تحقیقات تاریخی، و مشابه اینها، مسائلی است که باید به آنها پرداخت.
ما در کتابخانه مرکزی، تلاش کردیم، اسنادی را که در اختیار داشتیم، فهرست کرده و منتشر کنیم. مجلد اول اسناد، سابقاً با کمک کتابخانه مجلس منتشر شد، و طی سه سال گذشته، مجلد دوم تا نهم آماده شده است. (از اینها، مجلد هشتم در دست تهیه است که به زودی آن هم آماده خواهد شد). به این ترتیب اسناد کتابخانه مرکزی در یک مجموعه 9 جلدی در اختیار خواهد بود. البته، در سال گذشته، موفق به خرید شمار تازه¬ای از اسناد شدیم که نیازمند بازبینی و فهرست نویسی خواهد بود.
مجلد حاضر که مجلد سوم از اسناد کتابخانه مرکزی است، توسط سرکار خانم دکتر سوسن اصیلی همکار با سابقه ما و معاون فنی این کتابخانه تهیه شده و بسیار حرفه¬ای و مطابق موازین فهرست نویسی فراهم آمده است. ایشان در تمام این مدت، با حمایت از فهرست نویسان جوان ما، و راهنمایی آنها، کار فهرست نویسی را در کتابخانه مرکزی به سرانجام رساندند. از سرکار خانم اصیلی بویژه برای تهیه سه مجلد از فهارس سپاسگزارم.
رسول جعفریان
رئیس کتابخانه و مرکز اسناد کتابخانه مرکزی
23 مهرماه 1399
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com