من چندين بار مراجعه كردم و هربار پيغامي مي دهد كه گويا سايت ايراد دارد؛ به هر روي ممنون از آگاهي تان
دوباره بررسي مي كنم.
گویا در سایت کتابخانه سلیمانیه اطلاعات به روزی از کلکسیونهای آن، آمده باشد
سلام، این یکی از مسئله¬هایی¬ست که به¬تازگی ذهن مرا نیز مشغول می¬کند! به نظرم وقتی این "به" کارکردی قیدی (در بیشتر موردها معادل تنوین)دارد بهتر است که با نیم¬فاصله باشد. "است "بعد از واژه¬ی پایان¬گرفته به یاء نیز بهتر است که نیم¬فاصله باشد. کلاً ترجیح می دهم که کلمات مرکب سرهم نشوند و فاصله بیفتد. مگر آنکه حرف منفصل باشد.
سلام دوستان. در مصراع دوم این بیت یک کلمه افتاده. به نظر شما با توجه به سیاق بیت چه کلمه ای شایسته است به آن اضافه شود:
سلام
ظاهرا نباید کلمه ای جا افتاده باشد. به نظر برای هم اندازه شدن سطور فعل شد را با فاصله پس از کلمه مراثی نوشته است چنان که فاصله میان شاهد و مدعی در آغاز سطر
شب چهارشنبه سوری کی و دارای چه آدابی است؟
در یک متن مذهبی از دوره صفوی که در باره برخی از آداب و رسوم روزهای هفته و سال بحث می کند، مطالبی در باره چهارشنبه سوری آمده است که جالب بود:
چهارشنبه آخر این ماه (صفر) که چهارشنبه سوری و سرخی نیز می گویند، در نزد جمهور شیعه شوم است، و در شب چهارشنبه آخر که ظرفهای سفالین پر از آب از بامها می اندازند در اکثر خانه ها، و در بعضی بلادها، در این شب، آتش در بامها می افروزند و می گویند چون در این شب و آن روز بلای بسیار نازل می شود، انداختن ظرف پر آب و شکسته شدن آن و آتش افروختن رفع بلا می کند، این طریقه مجوس است و عبده نار، اصلی ندارد. و از این عجب تر بعضی از سفها و بی عقلان و امّیان در این روز که چهارشنبه باشد، بنای سرتراشی می گذارند، و دعاهای چند می خوانند، و تا یک سال چهارشنبه به چهارشنبه سر می تراشند، و اقبال خود را از این سر تراشیدن استنباط می کنند، و به خود مؤثر می گردانند، نکبت و دولت و آمدن و نیامدن احوال خود را در عرض سال، این نیز پوچ است، و اصلی ندارد، و از طیره و فال نیک و بد است و در طریقه اهل بیت نیست ... و احمق تر آن جماعتی اند که می روند و به حوضی پر آب می نشینند و تا لب زیرین خود متصل به آب است، و نفَس نگاه می دارند و دعا و طلسم چند می نویسند. این نیز اصلی ندارد.
@jafarian1964
ادامه مطلب بالا : 👆👇
اوّل آنکه چنین آتشی بدین صفت، به غیر از طیّاره های جنگی مصداقی ندارد، و مراد همین طیارات می باشد، به صراحت فرمایش تطیر؛ زیرا که کلمه طیران، صریح است در موضوع مذکور، و آتش به همین طوری را اطلاق طیران بر او نکنند، بلکه به کلمه یشتعل و یا آنکه یتلظی تعبیر باید بشود؛ و دیگر به فرمایش «طیر الریح و السحاب» که تشبیه به ابر و باد فرموده؛ و در این تشبیه نیز واضح است که در خصوص طیّاره مصداق پیدا می کند؛ و دیگر به فرمایش «لها بین السما و الارض دَویّ» این که این نیز صریح در خصوص صدای طیّاره است که مابین زمین و آسمان است؛ و دیگر آنکه می فرماید «تأکل الانفس الاموال» چه آنکه نفوس و اموال در روی زمین است، و آن آتش در مابین زمین و آسمان و نابود کردن او نفوس و اموال را از بالای هوا، موضوعش طیارات بمب افکن و آتش افروز می باشد؛ و دیگر آنکه به کلمه «تدور الدنیا فی ثمانیَ ایام» چه آنکه اگر دور دنیا را بپیماید، باید از روی دریاها و اقیانوس ها عبور کند، و آتش معمولی از روی دریا عبور نمی کند. پس مراد بالصراحه طیّارات است. و این یک جمله است که اخبار از غیب فرموده است.
دوم آنکه اخبار از وصف و اعمال این آتش طیران کننده فرمود به بمب افکن ها، و ویران کردن عمارات و نابود شدن اموال و انفس، چنانچه دیده شده و می شود.
سوم آنکه از صدای مهیب طیّارات نیز اخبار فرموده.
چهارم آنکه در ضمن این فرمایش، کرویت زمین را به طوری که امروز معلوم شده، با قاره های آمریکا و سایر جاهای دیگر خبر داده؛ زیرا که دور زدن با کرویت مطابقت دارد.
پنجم آنکه خبر داده از گشتن بشر به دور کره زمین، و حال آنکه در آن روز فقط تصور می کردند دنیا از مشرق چین است تا مغرب دریای اطلس، و از محالات می دانستند که از مغرب دریای اطلس به زمین دیگری سر درآورد، و از آنجا بازگشت به مشرق همین دنیای آن روز کند. و در این حدیث اشاره به این مطلب شده که از مشرق و مغرب دور زده می شود، و دور ارض تمام به هم رابطه دارد، و از مشرق این نصفه کره [94] به مغرب نیم کره دیگر، و از مغرب آمریکا رابطه به مشرق آمریکا، و از آنجا به مغرب دریای اطلس و نیم کره این طرف پیدا می کند. و این مطلب از باور نکردنی های آن عصر بوده، بلکه تا چهار صد و کسری سال پیش که آمریکا معلوم نشده بود، همین عقیده داشتند که گشتن دور کره محال است؛ و اکنون از کلمه تدور صریحا معلوم می شود که خبر از وضع ارتباط تمام کرده به یکدیگر داده، و اگر مطابق دنیای امروز فرموده بود، باید به کلمه «یطاء و یذهب» و یا کلمه «تحیط و یا یحول» تعبیر شود. پس این کلمه یکی از اخبار به مغیبات بزرگی است که مکشوف گردیده.
ششم آنکه در کلمه «ثمانیة ایام» اخبار از سرعت سیر طیاره مطابق آنچه امروزه واقع شده فرموده که، اگر از مغرب دریای اطلس طیاره حرکت کند، و به مشرق آمریکا طیران نماید، و از مشرق آمریکا طیران نموده به مغرب آمریکا، و از آنجا پرواز نموده به مشرق اقیانوس کبیر سر در آورده، و از آنجا نیز پرواز کرده به مغرب اقیانوس اطلس به مقرّ اولی خود بنشیند، این پرواز گردی در عرض هفت روز به طور اعتدال انجام می گیرد؛ چنانچه هوا نوردها به همین تحدید معین نموده اند؛ و این یک معجزه پیش گویی بزرگی است.
هفتم آنکه خبر از کم بودن و قلّت اهل ایمان داده، چه آنکه به کلمه «أین المؤمنون» اشاره در قلّت آنهاست نه تصریح به نبودن، ولو آنکه مسلمان باشد، ولی مومن هیچ نباشد و یا از کمی مستور باشد.
هشتم آنکه خبر از آزادی وحشی گری فرموده که در میان مردم مانند حیوانات در اعمال شهوانیه جریان پیدا می کند، چنانچه مشهور است.
نهم آنکه خبر داده از اینکه کسی نیست که آنها را نهی کند، چنانچه می بینیم.
دهم آنکه در کلمه «تغشی الناس» اشاره فرموده، به مرئی نبودن این آتش به چشم، و خوف و اضطراب مردم از او چنانچه مشهود است.
و به این بیان که مرقوم افتاد گمان نمی کنم کسی را که راستی و انصاف در او باشد، شکی از برای او در نبوّت آن حضرت باقی بماند تا چه کند فطرت اولیه.
خودآموز تصریف
سعید سعیدی
@litera9
از مقدمه کتاب:
موضوع علم صرف عبارتست از "کلمه". زیرا اول علم صرف تا پایان آن راجع به صور و ساختمان های کلمه بحث می شود و آشکار است که کلمه دربرگیرنده "اسم، فعل و حرف" می باشد. و حرف به خاطر معنای آن از بحث (ما نحن فیه) خارج است. زیرا در حروف هیچگونه تصرفی نیست. کلمه تصریف دارای دو معنی است: معنای لغوی و اصطلاحی.
1. معنای لغوی: تصریف در لغت به معنای تغییر دادن است و کلمه تصریف در قول خداوند متعال نیز به معنای لغوی آن آمده است.
2. معنای اصطلاحی: واژه تصریف نزد علما صرف نقل دادن یک اصل واحد است به صورتهای گوناگون تا معانی دلخواه و جدیدی بدست آید، که آن معانی جدید بدون این نقل هرگز میسر نخواهد بود و اصل واحد عبارتست از ماده اصلی که تصریفات و اشتقاقات از آن صورت می گیرد...
السلام علیکم یا اهل البیت النبوة ؛ سلام یک کلمه انسانی نمیتواند باشد یعنی انسان نمیتواند آنرا تولید کرده باشد نمیتواند آنرا از طرف خود به دیگران هدیه دهد و یا از طرف خود برای هر کس که خودش میخواهد بکار برد. سلام کلمه ی است الهی که از الله تعالی برای هر کس که او بخواهد فرستاده میشود! لذا در قرآن شریف خدا به انسان سلام میفرماید خدا به انسان آموزش سلام کردن می دهد خدا به انسان دستور سلام کردن می دهد خدا به انسان میفهماند و می فرماید که به چه کسی سلام کن و به چه کسی سلام نکن! چرا؟ چون سلام یعنی نوعی از تسلیم است که انسان را مودب در برابر انسان دیگر میسازد! تسلیم شدن یا نشدن، مودب بودن یا نبودن یعنی چه آدابی را رعایت کردن یعنی چه روشی در برخورد با دیگران داشتن، همگی مربوط به خداست و بایستی از جانب خدا مشخص و تعریف و اجازه داده شود. سلام ما به اهل بیت پیامبر از جانب خودمان نیست همانطور که از جانب خودمان به دیگران هم نمیتوانیم سلام کنیم.
🔴معنای پرهیز
🍃روایت: پرهیز آن نیست که چیزی را رها کنی و اصلا آنرا نخوری، لیکن پرهیز آنست که از آن چیز کم بخوری.
🌺امام صادق(ع): لیکن ما خاندان، تنها از خرما پرهیز می کنیم و با سیب و آب سرد درمان می نمائیم.
👈پرهیز از خرما را به خود نسبت داده اند زیرا آنان جز با بیماری هایی ویژه نظیر تب، چشم درد و سر درد بیمار نمی شوند. و پرهیز در این سه بیماری همان ترک خوردن خرماست بعلاوه در روایت گفته شده که ما با سیب و آب سرد درمان می کنیم و اینها دوای تب هستند.
🍃روایت: اگر مردم از چند چیز پرهیز می کنند لیکن ما فقط از خرما پرهیز می کنیم.
🌺پیامبر(ص): شخصی را که چشم درد داشت از پرهیز از هر غذایی نهی کرد، جز از خرما.
🔸در هر حال مقصود از پرهیز، کم خوردن برخی غذاهای زیان آور به بدن و ضعیف کننده آن است که بستگی به تجربه و نظر طبیب دارد لیکن آنچه را که ما می شناسیم عبارت از سه چیز است: #خرما، #سرکه و #سبزیجات که باید از آن ها پرهیز کرد.
✍حقیقت پرهیز آنست که به بدن فرصت داده شود، تا خود را درمان کند و بیماری ها و عوامل آن را دفع کند و عنوان کلی پرهیز همان #مدارا با بدن است.
🍃روایت: سر پرهیز، مدارا با بدن است.
✅وادار نکردن بیمار به غذا خوردن
🌺روایت: بیمارانتان را وادار به غذا خوردن نکنید، زیرا خداوند آنان را غذا می دهد و سیراب می کند.
👈در این روایت نشان می دهد بیمار نیاز به غذا ندارد و خواسته ترس بیماران را برطرف کند، زیرا آنان می ترسند که ترک غذا خوردن و ضعف به چیرگی بیماری بر آنان و سرانجام به مرگ منجر شود.
و نیز از این حدیث می فهمیم که بدن در ذخیره های موجود در آن یعنی چربی ها تکیه می کند و به همین دلیل کاهش این #چربی ها به تحقق بهبودی بیمار کمک می کند یا اینکه وجود این #چربی ها زیان آور است و به بیماری های دشوارتر منجر می شود و بیماری و #ترک_غذا خوردن موجب می شود که شخص از این چربی ها رهایی یابد. وقتی بیمار رو به بهبودی باشد، تمایل به خوردن غذا پیدا می کند.
🍃روایت:سلامت و بیماری در بدن با هم می جنگند چنانچه بیماری بر سلامتی پیروز شود، بیماری بیدار می شود و چنانچه سلامتی بر بیماری چیره گردد، بیمار میل به غذا پیدا می کند و هر گاه میل به غذا پیدا کرد، به او غذا بدهید که چه بسا در آن بهبودی باشد.
✅ترک پیاده روی برای بیمار (استراحت کردن)
با سلام و احترام. مدتی است که بنده هر وقت به سایت کتابخانۀ مجلس مراجعه می کنم با پیام هشدار فایروالم مواجه می شوم . میخواستم از دوستان بپرسم که آیا شما نیز با چنین هشداری از فایروالتان مواجه هستید؟ ممنون می شوم اگر اطلاع دهید. سپاس .
علیکم السلام؛ این نسخه افتادگی دارد و علامت بالای «صلة الرحم» در سطر سوم نشانه ای است که کاتب برای معرّفی افتادگی استفاده نموده است. سنت غالباً این است که کاتبان نسخ پس از استعمال این علامت در قسمتی که افتادگی رخ داده، در کنار همان سطر، کلمه یا کلمات افتاده را کتابت می کنند. اگر در این نسخه آن کلمات افتاده درج نشده، باید از نسخه های دیگر اثر کمک گرفت. احتمالاً عبارت «وإن تطرّقت إلیها ... » نیز با توجه به بخش افتاده معنا پیدا می کند.
سلام و رحمت.
به نظر می رسد مفهومی نزدیک یا مطابق با اجازه ی ورود باشد. همان که در رسم عرب به «اذن دخول» مشهور است و در اعتاب مقدسه نیز رعایت می شود که از قضا کلمه ی سلام هم در آنها یا نیست، و یا کمتر هست.
ولله العالم
با سلام کلمه بیاض در واقع لفظ مشترکی است بین چند چیز:
الف) بیاض، در مقابل سواد و آن نسخه پاکنویس (مبیضه) مولف است.
ب) بیاض، به معنی سفینه و جُنگ (Jung) که دوست عزیزمان اشاره فرمودند.
ج) بیاض، صفحهای از نسخ خطی، بدون اینکه از آن افتاده باشد، به هر دلیل ممکن، سفید و نانوشته مانده است که گاهی کلمه "صحیح البیاض" هم در آن صفحه سفید مینویسند.
د) بیاض، کاتبان و مولفان، عمدتا مراثی و مدایح را در نسخی با قطع بیاضی کوچکی (بازشدگی نسخه به طول) مینوشتند و به آن قطع هم بیاض میگفتند و به جهت اینکه مطالب متنوع به نظم و نثر هم در چنین قطعهایی مینوشتند، لذا احتمالا با بخش "ب" متحد باشد.
سلام فواکه العرفان گویا اثری از شیخ ابوالحسن خرقانی (د. ۴۲۵ق) بوده باشد (نیازمند بررسی بیشتر) و نقل قولهایی پراکنده نیز در جاهایی از آن شده است، اما ظاهرا متن کاملی از آن نمانده است.
سلام و ادب،
این سنگ نوشته را از هند برای من فرستادند، یکی از کلماتش ناخوانا است، ممنون میشوم اگر می توانید کلمه ایی که دور آن خط کشیدم را بخوانید.
متن :
تاریخ وفات هجدهم شعبان سنه …..
……..نظام الدین احمد
کبیکج نیز باید همینطور باشد؛ یعنی باید آن را برداشت و استفاده کرد تا سودمند افتد؛ وگرنه احتمالا همین اتفاق می افتد که در این عکس افتاده است.
سلام علیکم
این بیت چنین است:
مصرع که ز مصرعی شود دور // کی دورِ "مُعَنوَنست" منظور [مُعَنوَنست = معنون است]
✅ نکتۀ نخست: واژۀ "دور" را در هر دو بیت dowr می خوانیم، نه dour.
✅ نکتۀ دوم: واژۀ «مُعَنوَن» به معنی «صاحب عنوان، صاحب مقام، نامدار، سرشناس، مشهور و ...» است. پس "دورِ معنون" به معنی «دور مشهور» است.
✅ نکتۀ سوم: دور شدن یک مصرع از مصرع دیگر یک اصطلاح در عروض و نیز موسیقی است؛ برای توضیح پیرامون مصرع های دوری و اوزان دوری به مقالۀ زیر مراجعه نمایید.
✅ نکتۀ آخر: شاعر در این بیت می گوید: وقتی سخن از مصرع های دوری به میان می آید، منظور ما از این واژۀ دور، دور مشهوری که به ذهن ها تبادر می کند نیست. (البته اگر «دور» را در مصرع نخست dour بخوانیم، شاید بتوان طور دیگری نیز معنی نموذ، بدین صورت که این بار، «دور معنون» به همین اصطلاح عروضی معنی شود)
علیکم السلام؛ با سخن هر دو عضو محترم گروه در بعید بودن تلفظ dowr در مصرع نخست موافقم. به همین جهت در ذیل پیام ینده، احتمال دوم مطرح شد. کوتاهی سخن آن است که واژۀ مورد پرسش «مُعَنوَنست» می باشد و معنای متیقّن بیت آن است که دور در مصرع نخست غیر از «دَور معنون» است. اما آنکه معنی «دور معنون» در مراد شاعر چه باشد، احتمالی بیان نمودم. شاید احتمالات صحیحتری نیز بتوان مطرح نمود.
سلام و شب بخیر؛؛دوستی فایلی ا سفرنامه ناصر خسرو از مرحوم نادر وزین پور(که گویا گزیده گونه است)در اختیار دارد؟ممنون می شوم
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com