بعید نیست چون مثلا نسخه فالنامه و برخی نسخه های دیگر در آن دوران در دربار عثمانی بودند
به عنوان هدیه داده شده بود و آنها از گزند این حوادث مصون مانده اند
احتمالا تهماسب این نسخه های نفیس تر احتمالی را نگاه داشته و در حوادث از بین رفته اند
احتمال دارد همین نسخه ها در شکل گیری مجالس روضه امام حسین ع نقش داشته اند
تاکها نیست بلکه ملکها است چون با معنای شعر سازگاری دارد
به تحقیق جمع کرد ملکی را که حدود (مرزها)را هم در بر گرفته
چگونه می توان ادعا کرد که نسخه ای منحصر به فرد است؟
منحصر به فرد یعنی نسخه دیگری از این کتاب موجود نیست .
امروز در یکی از سایت ها آمده بود: پنج قرآن منحصر به فرد در فلان جا موجود است!
به نظر ما این وصف صحیح نیست ; باید گفت: پنج قرأن نفیس...
اما از کجا می توان گفت: نسخه ای منحصر به فرد است یعنی کتاب مورد نظر تک نسخه است و نسخه دومی از آن در عالم وجود ندارد.
اثبات این ادعا بسیار مشکل است ; چون بیش از نیمی از نسخه ها ی اسلامی در کتابخانه های عمومی و به ویژه در کتابخانه های شخصی و خصوصی هیچ گونه فهرستی ندارند.
ثانیا همه فهارس چاپ شده در جهان در اختیارمان نیست و اطلاع بر مندرجات همه آنها بسیار دشوار است. یک فهرست درهم کرد و مشترک یا نرم افزاری جامع از مخطوطات فهرست شده نداریم. مگر دناو فنخا همه نسخه های موجود در ایران را شامل می شود؟ چه رسد به نسخه های جهان!
یکی دیگر از امتیازات برای بیش بها شدن نسخه چاپ نشدن آنست.
حتی دراین مورد هم نمی توانیم به صورت قطعی ادعا کنیم که این کتاب چاپ نشده; چون فهرست کاملی از میراث چاپ شده مان نداریم.
داغ در اشعار قدیمی چند معنی داشته، یکی به معنای داغ تعلق بوده که کنایه از آهوان و اسبانی بوده که شاهان در نخجیرگاه شکار و داغ کرده و رها می کرده اند و دیگری به معنای داغ درد و عشق بوده، چنان که در شعر حافظ است:
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم
بر وفق رضا(باید از ریشۀ رضی، معنای رضایت و...) شده؛ کارِ محمّدِ راقم(محرر و کاتب را گویند) به نظر دوستان درست است؟ یا ایرادی دارند؟
سلام
توضیحاتی در اینخصوص، در کانال استاد رسول جعفریان به این بیان اومده:
بیشتر نسخه های عجایب المخلوقات در کتابخانه های غربی است. آنها به متون علمی یا شبه علمی علاقه زیادی داشته اند و دهها نسخه از این کتاب را تهیه کرده اند. البته از لحاظ هنری هم این آثار برای آنها مهم بوده است.
به نظر میرسد در این بیت «خیر خیر» میتواند در هر دو معنی مصطلح کارکرد داشته باشد، هم هرزه، و هم بیهوده.
اما با توجه به کلمه پیشین، احتمالا به سبب تاکید، معنای نخست مدنظر شاعر بوده است.
ولی گذشته از اینها، کلاً شعر ضعیف و کم ارزشیست.
سلام و عرض ادب. اینکه کاتب در جایی از نسخه کلمه را نتوانسته باشد بخواند و به جای آن .... بگذارد، معمول است؟ یا این .... علت دیگری هم ممکن است داشته باشد؟
یکی از شیوه های تصحیح متون در گذشته سماع بوده است و عبارت از خواندن متن برای مولف و تایید ایشان بر متن کتابت شده است. احتمالا این کار به خاطر زمان بر بودن در یک بار تمام نمی شده است واین کلمات در کنار نسخه ها نشان کردن متن بوده است برای اینکه نشان دهد تا کجا این کارانجام شده است. در پایان هم مولف یادداشتی برای تایید سماع توسط کاتب یا دارنده کتاب به آن می افزوده است. برای اطلاعات بیشتر در کتاب نسخه شناخت، علی صفری آق قلعه اطلاعات کامل تری هست.
عيون المسائل في الأصول از حاکم جشمي و چاپی آشفته از آن
آقایی به نام دکتر رمضان يلدرم چند ماه پیش متن کتاب عيون المسائل حاکم جشمي را منتشر کرد که هرچه نامش باشد حتما آنچه خود آن را" تحقيق ودراسة" ناميده نيست. تصحيحی بيش از حد اندازه نازل از يک متن کلامی با اهميت وصفی است که می توان بر آن نهاد. ناشر از دست کم سه نسخه موجود اين اثر تنها يک نسخه را در اختيار داشته و آن را نسخه ای منحصر به فرد تصور کرده است. متأسفانه با وجود اينکه ناشر نسخه کهنه سال و خوبی را مبنا قرار داده اما آنچه همينک در اختيار ماست در واقع تصحيح انتقادی متن نيست بلکه تنها رونويسی نسخه است. خوشمزه اينجاست که ناشر نسخه ديگری از متن همين کتاب را داشته اما چون عنوان آن نسخه العيون في ذکر أهل البدع بوده گمان برده آن نسخه کتابی دیگر است و از اينرو از آن در اين چاپ بهره نبرده است. در حقيقت اين آقا متوجه نشده که اين دو نسخه نسخه های يک کتابند و نه دو کتاب. از آن خوشمزه تر اين است که به دليل جا به جایی اوراق نسخه اساس کارش در آغاز کتاب برگ های مرتبط با قسم توحيد قبل از قسم فرق کتاب آمده. به سبب پراکندگی و جا به جایی اوراق نسخه همين مشکل در جاهای ديگر کتاب هم ديده می شود. بدين ترتيب نظم کتاب در اين چاپ آشفته است و صفحات و ابواب و فصول جا به جا چاپ شده. به دليل نسخه ای که در اختيارش بوده تجزيه نويسنده به مسئله ها (به صورت: مسئلة. مسئلة) از چاپ حاضر غائب است و بنابراين مسائل و موضوعات در طول کتاب به هم آميخته شده است. نسخه کتاب از آغاز و در طول کتاب چند برگی نقص داشته و به همين دليل در اين چاپ کتاب به شکلی ناقص چاپ شده. از اين "تحقيق و دراسة" بهتر سراغ داريد؟
بیشتر نسخه های عجایب المخلوقات در کتابخانه های غربی است. آنها به متون علمی یا شبه علمی علاقه زیادی داشته اند و دهها نسخه از این کتاب را تهیه کرده اند. البته از لحاظ هنری هم این آثار برای آنها مهم بوده است.
بیشتر نسخه های عجایب المخلوقات در کتابخانه های غربی است. آنها به متون علمی یا شبه علمی علاقه زیادی داشته اند و دهها نسخه از این کتاب را تهیه کرده اند. البته از لحاظ هنری هم این آثار برای آنها مهم بوده است.
الرسالة الموضحة تأليف المظفّر بن جعفر بن الحسن (/يا الحسين) که به کوشش ثامر کاظم الخفاجي و با همت کتابخانه آية الله مرعشی چاپ شده اثری است ارزشمند که شايسته بررسی است. کتاب بر اساس نسخه منحصر به فرد و کهنسالی به چاپ رسیده؛ نسخه ای که متعلق به کتابخانه آل شبّر است و تاريخ کتابت آن هم نهم رجب ۶۵۲ ق است در مدرسه نظاميه بغداد (مصحح در مقدمه نسخه را به خطّ عبد الکريم ابن طاووس دانسته که آشکارا خطاست چرا که او در آن تاريخ کودکی در حدود چهار سال بوده و بنابراين نمی تواند کاتب اين نسخه باشد). مقدمه و تصحيح متأسفانه مملوّ از اشتباهات است و چاپ کتاب به شکل بسیار بدی انجام شده است. در شماری از کتابهای نويسندگان معاصر هم که نامی از اين کتاب آمده به دليل آنکه در نقلهای ابن طاووس، آغاز سندها روشن نيست اطلاعات اشتباهی درباره عصر مؤلف رفته است و متأسفانه مصحح کتاب هم توجهی به اين نوع مسائل نداشته است. من متأسفانه عکسی از نسخه در اختيار ندارم اما بعيد نيست که اين نسخه مستقيماً بر اساس همان نسخه ای کتابت شده باشد که علي بن موسی ابن طاووس در کتاب اليقين (ص ۱۰۹ تا ۱۱۰؛ ۳۶۲ به بعد) از آن نقل کرده و آن را در خزانه عتیقه مدرسه نظاميه بغداد نشان داده و گفته به خطّ مؤلف بوده است. نام کتاب و نويسنده در خطبه و انجام کتاب نيامده و دور نيست که تنها در صفحه عنوان نسخه ذکر شده است و بر اساس همان هم ابن طاووس از نويسنده و کتابش نام برده است. به نظر نمی رسد که ابن طاووس شناختی مستقلّ از او داشته است.
عيون المسائل في الأصول از حاکم جشمي و چاپی آشفته از آن
مصححی به نام دکتر رمضان يلدرم چند ماه پیش متن کتاب عيون المسائل حاکم جشمي را منتشر کرد که هرچه نامش باشد حتما آنچه خود آن را" تحقيق ودراسة" ناميده نيست. تصحيحی بيش از حد اندازه نازل از يک متن کلامی با اهميت وصفی است که می توان بر آن نهاد. ناشر از دست کم سه نسخه موجود اين اثر تنها يک نسخه را در اختيار داشته و آن را به خطا نسخه ای منحصر به فرد تصور کرده است. متأسفانه با وجود اينکه ناشر نسخه کهنه سال و خوبی را مبنا قرار داده اما آنچه همينک در اختيار ماست در واقع تصحيح انتقادی متن نيست بلکه جز به ندرت تنها رونويسی نسخه است. خوشمزه اينجاست که ناشر نسخه ديگری از متن همين کتاب را داشته اما چون عنوان آن نسخه العيون في ذکر أهل البدع بوده گمان برده آن نسخه کتابی دیگر است و از اينرو از آن در اين چاپ بهره نبرده است. در حقيقت اين آقا متوجه نشده که اين دو نسخه نسخه های يک کتابند و نه دو کتاب. از آن خوشمزه تر اين است که به دليل جا به جایی اوراق نسخه اساس کارش در آغاز کتاب برگ هایی مرتبط با قسم توحيد قبل از قسم فرق کتاب آمده. به سبب پراکندگی و جا به جایی اوراق نسخه همين مشکل در چند جای ديگر کتاب هم ديده می شود. بدين ترتيب نظم کتاب در اين چاپ آشفته است و در مواردی صفحات و ابواب و فصول جا به جا چاپ شده. به دليل مشکل نسخه ای که در اختيارش بوده تجزيه کتاب به مسئله ها (به صورت: مسئلة. مسئلة) از چاپ حاضر غائب است و بنابراين مسائل و موضوعات در طول کتاب به هم آميخته شده است. در حقيقت در سرتاسر کتاب دائما نويسنده هر چند سطری را تحت عنوان "مسئله" می آورد که در چاپ حاضر غالب آنها ديده نمی شود. سبب تسميه کتاب به عيون المسائل هم همين است. نسخه کتاب از آغاز و در طول کتاب چند برگی نقص داشته و به همين دليل در اين چاپ کتاب به شکلی ناقص چاپ شده. از اين "تحقيق و دراسة" بهتر سراغ داريد؟
وحدت در دو معناي متفاوت متصور است. وحدت در عقائد به معناي دست برداشتن اقليت شيعي از اعتقادات خاصه خود و مضمحل شدن در اکثريت اهل سنت. و وحدت در اجتماعيات و سياسيات و شيوه زيست مسالمت آميز و همياري براي دفع دشمن مشترک.
آنکه مخالف وحدت است با شق اول مخالف است و آنکه موافق آن با شق دوم. در واقع اختلافي نيست و چون زبان و اصطلاح هم را به درستي متوجه نشده اند با هم مخالفت لفظي مي کنند.
ولی به اندازه ای که بنده به نسخه هایی که در اختیار خود مرحوم غفاری در تصحیح آثار بوده مراجعه کردم.. ایشان در موارد زیادی پایبند به نسخ نبوده و الفاظ را بعضا از پیش خود یا منابع دست دوم که تصور به دقیقتر بودن داشته تصحیح می کرده اند..
نمونه اش خبر اول امالی شیخ طوسی است که به یاد دارم تصویر همان صفحه در پایان مقدمه ی ایشان آمده و یکی لز الفاظ حدیث را که در فضائل قرآن است را از مجمع البیان گرفته اند و لفظ نسخه ی خطی ملی ملک که متعلق به قرن ششم هجری است را به خیال آنکه دقیق نیست کنار گذاشته اند و هیچ اشاره ای به آن نکرده اند..
جالب آنجاست که منبع مجمع البیان هم در نقل این روایت قطعا امالی طوسی نیست..
در ضمن انجام ندادن فقهاء دلیل نیست
فقها فتوا به بسیاری از موارد داده اند قرار نیست حتما خودشان نیز انجام دهند
فقها فتوای مختلفی در باب دما ثلالة داشته اند لازم است خودشان هم عادت شوند؟ً!، یا بعضی از بزرگان حج نرفته اند قرار است فتاوای حج را ذکر نکنند چون مشرف نشده اند؟!
عموم متکلمان امامیه در تعریف امامت ریاست کلیه و افتراض طاعت را مطرح کرده اند.
حقیر از روایات هم همین معنا را از امامت برداشت کردم. روایات زیادی مشعر به این است. هرچند صریح نباشد.
ظاهراً معنای امامت میان امامیه و زیدیه و عامه و... یکی است. اختلاف در شروط و مصادیق است. بر این اساس عصمت و علم واسع و افضلیت و... از نظر امامیه شروط امامت است، نه معنای آن. والبته در حدود وظایف و اختیارات امام هم اختلاف است. و لذا در معنای ائمه کفر هم هیچ ابهامی نیست. و یا امام نماز جماعت هم در حرکات نماز مورد تبعیت واقع شود.
ولی امام هدایت، در همه احکام و شرایع و فرامینش مطاع است.
از این جهت ظاهراً در نوشته بالا خلطی صورت نگرفته است. و معنایی که عرض شد مدنظر بوده.
کلمات علما در ادامه تقدیم می شود.
بکارگیری اصطلاح "بی سواد" در مورد برخی از کاتبان نسخ خطی، توهین به کاتب نیست، نقدِ اثری است که خودش بر جای گذاشته، البته به شرطی که وصف "بی سوادی" را با ذکر شواهد احراز کرده باشیم که یکی از مصادیق آن غلط های املایی فاحش در موارد متعدد است. اما گاهی کاتبی را می یابیم که در دانشِ مربوط به اثری که کتابت نموده "کم سواد " است بدین معنی که دایرۀ لغاتی که می شناسد اندک است و یا بر اصطلاحات مربوط به آن علم اشراف کامل ندارد. این کاتبان در طول تاریخ بر سه دسته بوده اند؛ گروهی با دیدن اثر و ابهام و اغلاقِ آن از همان ابتدا منصرف می شدند، گروه دوم واژه ها را آن طور که به تشخیص خودشان می خوانده اند می نگاشته اند، گروه سوم امانت دار و دغدغه مند بوده اند؛ از طرفی علاقه مند بودند که به کار کتابت بپردازند و از طرفی نیز چون امین بوده اند و می خواستند تا اثرشان از کمترین تحریف و تصحیف برخوردار باشد واژگان مبهم را نقاشی می کردند تا آیندگان خود با قوۀ حدس به شکل صحیح واژه دست پیدا کنند . این کاتبان "کم مايه " و " امین " در طول تاریخ حقیقتاً خدمت بزرگی به فرهنگ و تمدن ما نموده اند. بنده با توجه به تصویری که در گروه از این نسخۀ خطی ارسال شد، کاتب این نسخه را از زمرۀ کاتبان طبقۀ سوم می دانم.
البته این احتمال هم وجود دارد که کاتب (بی سواد و یا کم سواد) دو کتاب را با هم استنساخ کرده و آنها را به صورت یک کتاب درآورده است.
توضیح این که گاه چند جزوه کم حجم خطی در کنار هم صحافی می شدند. حالا ممکن است نسخه ای که کاتب نسخه دوم شما، اساس استنساخ خودش قرار داده بوده در حقیقت دو تکه از دو کتاب مختلف بوده است که به سبب شباهت موضوع، در کنار هم صحافی شده است. حالا کاتب کم سواد هم فکر کرده این ها همه اش یک کتاب است، و آن را به صورت یک کتاب واحد، استنساخ کرده است.
همه این احتمالات را باید مد نظر داشته باشید، و در مقدمه به تفصیل از آن بحث کنید.
بیش از این حال و حوصله توضیح ندارم. معذرت میخواهم.
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com