بنده هم گاها بعضی نظرات ایشون رو حتی در عرصه تاریخ صفویه و حتی همین کتاب، قبول ندارم، و نظرم اینه که هیچگونه ایشون نظر مثبتی به تصوف و وجوه اون چه قبل از صفویه چه بعد اون ندارند، و مثل برخی روحانیون جبل عاملی خشک (یا معتدل) رندانه مطالب رو مصادره می کنن، مثل چهره ای که اصرار دارند از فیض ارائه بدهند و ... (که بماند، و دقیقا معادل کوشش علامه مجلسی دوم در نمایش چهره پدر بزرگوارشون مجلسی اول هست)، ولی تمام اینها مشرب و سلیقه ی یک محقق می تواند باشد، و هر کس بالاخره در اعماق کار خود تعصباتی دارد و محقق بدون تعصب تقریبا میشه گفت نادر الوجود بلکه معدوم الوجود است، و ایشون به هر حال از محققین و مورخین قابل ذکر و عرضه هستند، و خدماتی که در عمومی سازی استفاده از منابع مجلس ارائه داده اند به تنهایی برای بزرگواری شخصیت ایشان کافی هست. و کمتر از این اندیشه حتما از مقوله جهل مرکب و تعصب و تصلب مطلق خواهد بود.