کتاب الطب النبوی ابن قیم با تصحیح شعیب ارنووط مورد نیازه
ی سایت در اینترنت بود ولی محل دانلوشو پیدا نکردم
تشکر
بحار الانوار علامه مجلسی با امضای تصحیح به خط ایشان در هامش. نسخه متعلق به یکی از همان مجموعه هاییست که از آنها سخن رفت. متأسفانه این اجازه آسیب دیده، و مجاز محمد شفیع بن محمد رفیع الاصفهانی از شاگردان برجسته مجلسی است. در این نسخه سه اجازه دیگر در سه جای نسخه به خط مجلسی برای او نوشته شده است.
من معتقدم نسخه های بحار الانوار که دارای اجازات و بلاغات به خط مجلسی است بهتر و کاملتر از نسخه هایی است که تماما به خط مجلسی است. از آنجا که او عادتا در میان تدریس این کتاب به شاگردانش با معضلات و مشکلاتی در آن روبرو می شد و در نسخه های شاگردان اصلاح می کرد ولی ظاهراً بعد از درس فراموش می کرد تا آنها را نیز در نسخهٔ خودش وارد نماید.
سالها قبل زمان زیادی را برای جمع آوری نسخه های خطی بحار به خط علامه مجلسی و یا با اجازه وتصحیح او صرف کردم. با بررسی، مداقه و مقایسهٔ نسخه ها به نتایج بسیار مهمی در رابطه با کیفیت تألیف بحار الانوار توسط مجلسی رسیدم، و اینکه آیا گروهی این کار انجام می شده یا توسط شخص ایشان به طور مستقیم؟
فی الجمله عرض کنم که معتقدم این کتاب به طور کامل حاصل فکری شخص اوست و کمک کاران او نیز نقش تایپیست در زمان ما را برای او ایفا می کردند. ادلهٔ این گفتار بماند برای زمان مناسب. از خداوند متعال استمداد یادداشت کردن آنها را دارم.
@majlesilib
مدتی است مشغول تصحیح کتاب عمدة الطالب وسطی (همان ویرایش مشهور کتاب عمدة الطالب) هستم.
در فهرست فنخا و دنا بهترین نسخه این کتاب نسخه ای معرفی شده که در مجلس نگهداری می شود و در توصیف آن آمده که به خط مؤلف است.
من عمدة الطالب را با چند نسخه مقابله کرده ام و امروز هم به لطف فاضل ارجمند جناب آقای سید حسن موسوی بروجردی عکس نسخه مجلس به دستم رسید.
اما شوربختانه آن که این نسخه، نسخه عمدة الطالب وسطی نیست و نمی دانم چرا در دنا و فنخا به عنوان نسخه عمدة الطالب وسطی ثبت شده است، چرا که نه خطبه این نسخه مانند کتاب عمدة الطالب وسطی است و نه ترتیب مطالب.
اصلا اگر کسی به تعداد ورق های این نسخه نگاه کند می فهمد این نسخه نمی تواند عمدة الطالب وسطی باشد. بالطبع با توجه به حجم آن، نسخه عمدة الطالب کبری هم نیست.
به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است.
ولی این نسخه با نسخه عمدة الطالب صغری که آقای رجایی آن را را چاپ کرده هم نمی خواند.
با این حال به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است که تا کنون هم به چاپ نرسیده است و آنچه آقای رجایی چاپ و منتشر نموده اند کتاب دیگری است که ایشان عنوان عمدة الطالب صغری را به آن داده اند .
دو دلیل هم ادعای مرا تایید می کند
اول اینکه مؤلف در خطبه کتاب می گوید این کتاب را عمدة الطالب نام نهادم در حالی که کتابی که آقای رجایی به عنوان عمدة الطالب صغری چاپ کرده اصلا در مقدمه مؤلف نیامده که اسم این کتاب عمدة الطالب است. پس عمدة الطالب نامیدن آن فقط استظهار آقای رجایی است
دوم اینکه
مؤلف می گوید این کتاب را مختصر نوشتم که این تصریح به مختصر بودن با «صغری» بودن می سازد.
به هر حال من که به نسخه عمدة الطالب وسطی نرسیدم ولی اگر شخصی آستین همت بالا زند و این نسخه عمدة الطالب را (که گفته شده به خط مؤلف است) تصحیح کند جماعت تراث پژوه را رهین منت می سازد.
همان قدر که برای جعل احتمال وجود دارد..این احتمال هم وجود دارد که نسخه (نسخه های) اساسی که نسخه در دست شما از روی آن کتابت شده از بین رفته باشند..بنظر بنده این امر دلیل کافی برای قضاوت صریح در رابطه با مجعول بودن نسخه نمیشود
سلام بزرگواران
ببخشید در متن نسخه ی بنده ،چند صفحه احادیث و آیات قرآنی پشت سر هم به نقل از یک کتاب دیگر آمده،اینگونه که:
در خلاصة الابرار آورده است:.....
حال پرسش بنده این است??
1- آیا کسی میداند که این کتاب از کیست؟
۲- آیا بنده ارجاع این مطالب را باید جداگانه درپاورقی قرار دهم؟ یا بطور کلی ارجاع آنها همان کتابی است که از آن نقل قول شده؟
سلام. تا جایی که در خاطر دارم، نجاشی کتب مختلف کلینی در ضمن کافی را همچون آثاری مستقل یاد کرده است. آیا دلیلی داریم که بگوییم بقیه ی بخشهای کافی ـ منهای روضه ـ در همان زمان مؤلف به هم چسبانده شده و همچون یک اثر خاص و متمایز با دیگر آثار مؤلف تلقی شده اند؟ سؤال دیگر این که آیا دلیلی دارد که توضیح کلینی در مقدمه ی کافی را توضیحی در باره ی تنها یکی از کتابهای مجموعه تلقی نکنیم؟
همان نسخه. از این نسخه هم در تصحیح اجوبه سلاریه استفاده شده. توضیحات در مقدمه تصحیح. مجله مطالعات شیعی. بریل. شماره ۲
احسنت جناب جزینی.. بنده اخیرا از مقاله ای در رابطه با مصباح الشریعة فارغ شدم..
جالب اينجاست كه شيخ طوسي قسمتي از مصباح الشريعة رو با سندي كه منتهي ميشه به گروهی از صوفیان خراسانی که در نهایت به شقیق بلخی منتهی میشه نقل میکنه..
مهم آنجاست که مرحوم مجلسی با دقتی بالا انتساب این کتاب را به امام صادق علیه السلام ردّ و این روایت را پیدا کرده و بعد از آن احتمال داده که شاید این کتاب تألیف شقیق بلخی باشد...
که با این کشف شما قول مجلسی کاملا تأیید می شود..
رحمة الله على المجلسي.. وعجيب از آن افرادي كه به دقتهاي متني ايشان نگاهی کوتاه بینانه دارند..
میشه بفرمایید این نسخه در کجاست؟
که در مقاله خود یادی از آن بشود..
البته باید گفت که تاریخ این نسخه متعلق به قرن دهم است..
باز نکته ی دیگری را اضافه کنم که بنده هم نسخه ای بسیار عجیب و فوق العاده از مصباح الشریعه را یافتم که در آن مقاله به آن مفصلا پرداخته ام
🌟نکات و اشارات🌟
📌کتابشناسی «الامامة و التبصرة» تألیف علی بن بابویه قمی
آیتالله العظمی شبیری زنجانی(دام ظلّه):
کتاب «الامامة والتبصرة» تألیف علی بن بابویه است. این کتاب به دست حاجی نوری نرسیده، و بعضی گمان بردهاند که این کتاب به دست مرحوم مجلسی هم نرسیده و نقل ایشان از این کتاب اشتباه است. مرحوم آقای حجت در نامهای که درباره مرحوم مجلسی نگاشتهاند بدین نکته تذکر داده، مرقوم داشتهاند که اسناد موجود نسبت این کتاب را به علی بن بابویه نفی میکند، چون مشایخ مذکور در آغاز اسناد با مشایخ علی بن بابویه سازگار نیست.
از مرحوم آقای حاج سید محمد علی روضاتی از عماء اصفهان حدود سی سال قبل مطلبی شنیدم که ایشان میفرمود: «کتاب الامامة والتبصرة به دست مرحوم مجلسی رسیده، و در عین حال در بحار اشتباهی هم رخ داده است.» آقای روضاتی نسخه مرحوم مجلسی از این کتاب را از فخرالدین نصیری خریده و با مشاهده نسخه مسأله حل شده است. در آغاز این نسخه «الامامة والتبصرة» واقع بوده که البته این ناقص بوده و اوراقی هم از جامع الاحادیث جعفر بن احمد قمی ایلاقی رازی ضمیمه آن بوده است. در مقدمه بحار هم به نام «الامامة والتبصرة» تصریح کرده و هفت حدیث هم از این کتاب در بحار نقل شده است.
(اما منشاء اشتباه این بوده که) گاه شاگردان مرحوم مجلسی که روایات را به دستور ایشان جمع آوری میکردند، با سرعت روایات این کتاب را اخذ کرده و در نتیجه روایات «جامع الاحادیث ایلاقی» را هم به «الامامة والتبصرة» نسبت دادهاند؛ ولی گاهی هم دقت کردهاند و به «بعض اصول اصحابنا» تعبیر کردهاند.
بنابراین اینکه برخی همچون مرحوم آقای حجت و مرحوم آقا شیخ بزرگ گمان کردهاند کتاب «الامامة والتبصرة» اصلاً به دست مرحوم مجلسی نرسیده اشتباه است.
👈منبع: درس خارج نکاح، جلسه دوم
#نکات_اشارات #کتاب_شناسی #الامامة_و_التبصرة #بحارالانوار #آقا_بزرگ_طهرانی #حجت_کوهکمرهای #روضاتی
______________________
🔍 مقالات و اخبار بیشتر در کانال «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)»:
👉https://telegram.me/joinchat/BODHgj6mACyXBok11LkYWA
بحار الانوار علامه مجلسی با امضای تصحیح به خط ایشان در هامش. نسخه متعلق به یکی از همان مجموعه هاییست که از آنها سخن رفت. متأسفانه این اجازه آسیب دیده، و مجاز محمد شفیع بن محمد رفیع الاصفهانی از شاگردان برجسته مجلسی است. در این نسخه سه اجازه دیگر در سه جای نسخه به خط مجلسی برای او نوشته شده است.
من معتقدم نسخه های بحار الانوار که دارای اجازات و بلاغات به خط مجلسی است بهتر و کاملتر از نسخه هایی است که تماما به خط مجلسی است. از آنجا که او عادتا در میان تدریس این کتاب به شاگردانش با معضلات و مشکلاتی در آن روبرو می شد و در نسخه های شاگردان اصلاح می کرد ولی ظاهراً بعد از درس فراموش می کرد تا آنها را نیز در نسخهٔ خودش وارد نماید.
سالها قبل زمان زیادی را برای جمع آوری نسخه های خطی بحار به خط علامه مجلسی و یا با اجازه وتصحیح او صرف کردم. با بررسی، مداقه و مقایسهٔ نسخه ها به نتایج بسیار مهمی در رابطه با کیفیت تألیف بحار الانوار توسط مجلسی رسیدم، و اینکه آیا گروهی این کار انجام می شده یا توسط شخص ایشان به طور مستقیم؟
فی الجمله عرض کنم که معتقدم این کتاب به طور کامل حاصل فکری شخص اوست و کمک کاران او نیز نقش تایپیست در زمان ما را برای او ایفا می کردند. ادلهٔ این گفتار بماند برای زمان مناسب. از خداوند متعال استمداد یادداشت کردن آنها را دارم.
@majlesilib
من این نسخه را به شکل بسیار سریع و بدون تامل لازم، سالها قبل در مخزن نسخه های کتابخانه علامه امینی دیدم.. ولی همان زمان به یاد دارم که شباهتی در خط این نسخه با خط مرحوم مجلسی نیافتم.. از طرف دیگر به یاد ندارم در کتاب های تراجم وبیوگرافی شرح فارسی ای بر صحیفه سجادیه به علامه مجلسی نسبت داده باشند.. فقط می ماند متن کتاب تا ببینیم این نسبت را تا چه اندازه تصحیح میکند که آن هم فعلا دستیاب نیست.
ضمن دوام توفیق برایتان برای به سرانجام رساندن این کار.. ولی قطعا فرق ها و تفاوت هاي کتاب عوالم با بحار الانوار همین مقدار کلی نیست که بنده عارض شدم.. و همین جزئی که حضرتعالی بدان اشاره فرمودید نیست. بنده نیز از شالکله و قالب کلی سخن گفتم که بتوان توسط آن این کتاب را بر بحار تفوق داد..
بنده هم با جناب آقای غفوری نژاد موافقم اگر نسخه مقدمه را در اختیار دارید ببینید چه کاری کرده که مجلسی نکرده و آیا اصلا اسمی از بحار و مقایسه کار خود با مجلسی انجام داده؟
مدتی است مشغول تصحیح کتاب عمدة الطالب وسطی (همان ویرایش مشهور کتاب عمدة الطالب) هستم.
در فهرست فنخا و دنا بهترین نسخه این کتاب نسخه ای معرفی شده که در مجلس نگهداری می شود و در توصیف آن آمده که به خط مؤلف است.
من عمدة الطالب را با چند نسخه مقابله کرده ام و امروز هم به لطف فاضل ارجمند جناب آقای سید حسن موسوی بروجردی عکس نسخه مجلس به دستم رسید.
اما شوربختانه آن که این نسخه، نسخه عمدة الطالب وسطی نیست و نمی دانم چرا در دنا و فنخا به عنوان نسخه عمدة الطالب وسطی ثبت شده است، چرا که نه خطبه این نسخه مانند کتاب عمدة الطالب وسطی است و نه ترتیب مطالب.
اصلا اگر کسی به تعداد ورق های این نسخه نگاه کند می فهمد این نسخه نمی تواند عمدة الطالب وسطی باشد. بالطبع با توجه به حجم آن، نسخه عمدة الطالب کبری هم نیست.
به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است.
ولی این نسخه با نسخه عمدة الطالب صغری که آقای رجایی آن را را چاپ کرده هم نمی خواند.
با این حال به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است که تا کنون هم به چاپ نرسیده است و آنچه آقای رجایی چاپ و منتشر نموده اند کتاب دیگری است که ایشان عنوان عمدة الطالب صغری را به آن داده اند .
دو دلیل هم ادعای مرا تایید می کند
اول اینکه مؤلف در خطبه کتاب می گوید این کتاب را عمدة الطالب نام نهادم در حالی که کتابی که آقای رجایی به عنوان عمدة الطالب صغری چاپ کرده اصلا در مقدمه مؤلف نیامده که اسم این کتاب عمدة الطالب است. پس عمدة الطالب نامیدن آن فقط استظهار آقای رجایی است
دوم اینکه
مؤلف می گوید این کتاب را مختصر نوشتم که این تصریح به مختصر بودن با «صغری» بودن می سازد.
به هر حال من که به نسخه عمدة الطالب وسطی نرسیدم ولی اگر شخصی آستین همت بالا زند و این نسخه عمدة الطالب را (که گفته شده به خط مؤلف است) تصحیح کند جماعت تراث پژوه را رهین منت می سازد.
با سلام طبق این خبر درحال تصحیح است:
حجت الاسلام و المسلمين محمد مهدي فقيه محمدي جلالي عنوان كرد: يكي از برنامههاي گروه تاريخ و سيره پژوهشكده حج و زيارت حمايت از پاياننامههاي تاريخي با محوريت حج است. بر اين اساس پاياننامهاي با عنوان حج گذاري در دوره تيموري كه توسط خانم مهناز موسوي مقدم در مقطع كارشناسي ارشد نوشته شده بود و در گروه با اضافات و تصحيحاتي آماده گرديده و در حال حاضر آماده چاپ است.
وي افزود: تصحيح كتابهاي خطي يكي ديگر از فعاليتهاي اين گروه است كه درحال حاضر كتابهاي الدر الثمين في انساب الطالبيين مربوط به علوياني است كه در حجاز، عراق و يا ديگر مناطق اسلامي پراكنده شده اند و مرقدهايي دارند در دست تصحصح و تعليق است. از آنجا كه گروه تاريخ پژوهشكده حج و زيارت به همه زيارتگاهها عموميت دارد چه عراق باشد چه عربستان و چه ديگر كشورهاي اسلامي اگر اين كتاب تصحيح شود و حاشيههاي خوبي به آن اضافه شود بسياري از مراقد علويون در اين كشور ها شناسايي ميشود و كار را براي محققين آسان تر ميكند.
مدير گروه تاريخ و سيره پژوهشكده حج و زيارت تصريح كرد: كتاب خطي ديگري كه بر اساس مصوبه گروه بايد تصحيح شود كتاب نور العين في ذكر مشهد الحسين است. همچنين به اين كتابها بايد كتاب الروضه المستطابه في من دفن بالبقيع من الصحابه را بايد اضافه كرد. اگر چه مولف اين كتاب ناشناخته است اما كتاب بسيار جالبي است كه به مدفونين در بقيع اشاره دارد و نسخه منحصر به فردش نزد ماست كه قرار است توسط گروه تصحيح شود.
وي افزود: الشرف الاعلي في ذكر قبور مقبره باب المعلاه از كتابهاي خطي است كه جمال الدين محمد بن علي قرشي در سال ۸۳۷ هجري نوشته است كه قبرستان حضرت خديجه و ديگر بزرگاني كه در آنجا دفن شده اند را معرفي كرده از ديگر كتابهايي است كه بر اساس مصوبه گروه در دست تصحيح قرار دارد.
خبرگزاری حج 31/ 4/ 92
نقل های کفعمی از تفسیر ابن شهر آشوب که به احتمال قوی باید همان کتاب «الاسباب والنزول علی مذهب آل الرسول ص» یا «بیان التنزیل» او باشد که از مصادر مجلسی در بحار الانوار نیز بوده و الان مفقود است
بله، همین طور است، یعنی آنچه من در مورد نسخه دوم به عنوان نسخه ویرایش دوم نوشتم ممکن است در مورد نسخه اول جاری باشد.
ولی آنچه در کلمات دکتر هاتفی آمده این است و ایشان از اصالت نسخه اول اطمینان دارند، و نسخه دوم یک نسخه کمکی و از لحاظ اعتباری در درجه بعد از نسخه اول قرار دارد.
سخن شما وقتی درست است که هر دو نسخه از لحاظ اعتباری در یک سطح قرار دارند. در این هنگام، همان طور که ممکن است نسخه دوم مربوط به ویرایش دوم باشد، این احتمال در مورد نسخه اول هم جاری است.
1. نسخه های دیگر حتی اگر مغلوط هم باشند فوائد متعددی دارند. از جمله: کمک در خواندن کلماتی که در نسخه مولف ناخواناست، ویژگی های زبانی و رسم الخطی (البته این بیشتر در نسخ فارسی است نه عربی)، حواشی ای که احیانا این نسخه ها دارند، و...
اما لازم نیست برای انعکاس این امور، پاورقی ها را مملو از اختلاف نسخه ها کنید، بلکه در مقدمه تصحیح، به این امور بپردازید.
2. عجالتا چیزی سراغ ندارم.
3.در مقدمه تحقیق، با ذکر نمونه هایی بگویید که از نسخ دیگر در خوانش نسخه مولف کمک گرفته اید، و حتی می توانید در این موارد، در پاورقی بگویید که فلان کلمه در متن ناخوانا بود، و شما بر اساس نسخه «ب» مثلا آن را این گونه که در متن ضبط کرده اید، خوانده اید، و حتی در این موارد، اگر نسخه «ب» با نسخه «ج» (منظورم نسخه سومی است که این هم به خط مؤلف نیست) اختلاف دارد، این اختلافات را ثبت کنید، اما در ثبت نسخه بدلها به همین موارد بسنده کنید، نه اینکه همه اختلافات نسخه ها با نسخه مولف را در پاورقی گزارش کنید.
در مقدمه کتاب گفته شده که این نسخه تفاوتهای زیادی با دیگر نسخ قدیمی معتبر گلستان دارد، اما احتمال داده که خود سعدی که در زمان استنساخ این نسخه در قید حیات بوده بعدا تغییراتی در بعضی حکایات داده و اضافات و حکایاتی به آن افزوده است. سعدی علیهالرحمه حدود بیست و سه سال بعد از کتابت این نسخه درگذشته است.
با توجه به توضیحاتی که در مقدمه آمده، از حیث حکایاتی که کم دارد و بعدا اضافه شده و اصلاحاتی که نسبت به این نسخه در نسخ معتبر بعدی انجام شده، احتمال این که واقعا در همان تاریخ و به دست خوشنویسی بزرگ مثل یاقوت کتابت شده باشد هم کم نیست. بعضی از متخصصین ظاهرا این نسخه را تأیید کردهاند و شهرت بینالمللی پیدا کرده است.
جناب استاد متقی عزیز، وظیفه ی مصحح در تصحیح یک اثر -- خواه تک نسخه باشد، یا چندین نسخه از آن بدست باشد -- چیست؟ ارائه ی نسخه به نزدیک ترین صورتی که از قلم مولف پدید آمده، یا تکمیل بخشهای ناقص آن؟. اگر کسی به چنین تکمیلی دست بزند، مصحح یعنی روایتگر نسخه ی مولف است؟ یا خود شریک التالیف است؟. شرط اول تصحیح، حفظ امانت است و عدم دخالت در انچه مولف نوشته، اما تکمیل نسخه و بازسازی ی افتادگیهای آن، اساسا از سازمان تصحیح و وظیفه ی مصحح کاملا خارج است. حتی نقل فصول مشابه بخشهای محذوف نسخه از دیگر آثار همان مولف نیز، نه فقط از وظیفه ی مصحح خارج است، که از فرایند تصحیح بیگانه است. بازنویسی ی ان بخشها بدست خود مصحح که اصلا و ابدا در میدان تصحیح جائی ندارد. بلی می توان متن را بازسازی کرد ، ولی این بازسازی متن، همان فن تصحیح متون است؟.
فصل القضاء في فقه الرضا علیهالسلام
سید حسن صدر
کتابی است درباره مؤلف فقه الرضا علیه السلام که در آن بیان میکند این کتاب همان التکلیف شلمغانی است.
گوهر شاد، شماره نسخه۱۴۶۸
دانلود نسخه:
https://t.me/nosakh_shii/708
این رساله به چاپ هم رسیده است.
[دو قول مشهور درباره فقه الرضا علیهالسلام وجود دارد؛ این کتاب تألیف پدر شیخ صدوق است، و قول دوم که مرحوم صدر به آن میپردازد]
@nosakh_shii
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com