در این سخن، دو نکته قابل تامل است، یکی اینکه فرمودید زبان ترکی با لهجه چغتایی (چاغاتای) زبان «مرده» محسوب میشود، به نظر نمیرسد چندان سخنی بر پایه مستندات و تحقیقات علمی بوده باشد، بلکه تقریباً میراث ادبی و واژگانی این زبان و لهجه را، که بیش از ششصد سال لهجه فاخر و معیار کتابت در ادبیات ترکی به شمار میرفته است، زبان ازبکی رایج در جمهوری ازبکستان امروزی، البته با مقداری تغییرات آوایی و هجایی، نمایندگی میکند، به دگر تعبیر زبان ازبکی وارث و شیوهٔ مدرن این زبان محسوب میشود. میدانید ازبکی زبان رسمی کشور ازبکستان است و حدود بیست و پنج و نیم میلیون نفر گویشور دارد.
ثانیاً، دیوان حکمت و گویشی که خواجه احمد یسوی (متوفای قرن ششم هجری) با آن اشعارش را سروده متعلق به ترکی شرقی کهن، یا دقیقتر قراخانی یا خاقانیه است که در ترکستان شرقی رواج داشته است و به نوعی نیای لهجه چاغاتایی محسوب میگردد. این لهجه با متن آثاری همچون قوتادغوبیلیک (سعادت نامه) یوسف خاص قابل مطالعه و تطبیق است و از آنجا که میدانیم عموماً اوج شکوفایی ادب ترکی با لهجه چغتایی به دوره حاکمیت سلطان حسین بایقرا و وزارت دانشمند برجسته، امیر علیشیر نوایی تعلق دارد، بنا بر تحقیقات و مطالعات تورکولوژیک، به خصوص در آلمان، اطلاق ترکی چغتایی بر متون ترکی منظوم و منثورِ پیشا مغولی، به نظر میرسد اطلاقی علمی و دقیق نیست، با پوزش از تطویل??
? ترکی خوارزمی (بخش اول)
ترکی خوارزمی دومین شیوه ی ادبی از دوره ی ترکی میانه و زبان مجموعه آثار ادبی و زبانی ای است که در سرتاسر قرن هفتم و نیمه ی اول قرن هشتم هجری در گستره ای شامل خوارزم، ماوراالنهر و قلمرو اردوی زرین(: آلتون اوردو) به وجود آمده است.
بنیاد این شیوه از زبان ترکی بر ترکی قراخانی و در عین حال با افزوده شدن ویژگیهای زبانی دو شیوه ی اوغوزی و قبچاقی نهاده شده است.
برخی از آثاری که زبان آنها نمونه ی این شیوه از زبان ترکی است عبارتند از:
☘ مقدمه الادب
جز کهنترین نمونه های باقی مانده از این شیوه ی زبانی، نسخه های عربی - ترکی خوارزمی مقدمه الادب اثر مشهور جارالله زمخشری است. این فرهنگ در دو بخش اصلی اسامی و افعال به نگارش در آمده است. در بخش اسامی کلمات به شکل موضوعی و در بخش افعال بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است.
☘ قصص الانبیا
موضوع این اثر چنانکه از نام آن بر می آید در تاریخ انبیاست و در سال 710 هجری توسط ناصرالدین بن برهان الدین رابغوزی تالیف و به ناصرالدین توق بوغا حاکم زمان خویش اهدا شده است.
از حیات مولف اثر همین قدر میدانیم که به خاطر اینکه اهل ناحیه ی رباط اوغوز بوده به رابغوزی مشهور شده است. پروفسور فاروق سومر این رباط اوغوز را با چیریک رباط در نزدیکیهای شهر جند در ساحل شرقی سیحون یکی میداند.
☘ نهج الفرادیس
نهج الفرادیس اثری است منثور و در موضوعات دینی که در چهار باب و هر باب در ده فصل به نگارش در آمده است. از آنجا که مولف اثر محمود بن علی کردری اهل ناحیه ی کردر در نزدیکیهای اورگنج پایتخت خوارزم بوده است، اثر وی از نظر زبانی به شکل کامل بازتاب دهنده ی ویژگیهای ترکی خوارزمی است.
نهج الفرادیس به احتمال زیاد در اواخر قرن هفتم به نگارش در آمده است.
☘ معین المرید
معین المرید اثری است در موضوعات و آداب دینی که در سال 713 هجری از طرف شاعری به نام اسلام به نظم کشیده شده است. اثر در قالب مجموعه ای از قطعات و در بحر متقارب به نظم کشیده شده است و از این رو میتوان آن را متاثر از عتبه الحقایق ادیب احمد یوکناکی دانست.
☘ ترجمه خوارزمی قرآن
از نمونه های ارزشمند شیوه ی ترکی خوارزمی ترجمه های قرآن باقی مانده به این شیوه ی ادبی است که تاکنون دو نسخه ی متفاوت از آن بازشناسی شده است. یکی از این ترجمه ها در کتابخانه ی آستان قدس رضوی نگهداری میشود. و نسخه ای دیگر در کشور ترکیه است که به کوشش دکتر گولدن ساغول تحقیق، تصحیح و منتشر شده است.
☘ خسرو و شیرین
از زیباترین نمونه های ترکی خوارزمی اثر غنایی خسرو و شیرین سروده ی شاعری متخلص به قطب و از اهالی ماوراالنهر است که اثرش را در حدود سال 740 هجری و با تاثیر خسرو و شیرین نظامی سروده و به تینی بیگ خواجه از امرای اردوی زرین تقدیم کرده است.
☘ محبت نامه
اثری است در شکل دهنامه و از شاعری متخلص به خوارزمی که در سال 754 هجری در یکی از نواحی اطراف رودخانه سیحون سروده شده است.
? @turkdiledebiyat
چیغ در ترکی جغتایی به معنای آواز بلند نیز معنی شده است که در زبان فارسی بصورت جیغ بکار میرود.
چيق نیز آوایی است در ترکی جغتایی برای دفع سگ که در فارسی بصورت چخه مستعمل است.
بعید نیست منظور از چیقش/چیغش همان صدای شیهه اسب باشد.
=========
@AmirNematiLimaee
گمشده: زبده التواریخ نوایی
@AmirNematiLimaee
=========
فرهنگمرد و سیاستمدار پرآوازه روزگار تیموری، امیرعلیشیر نوایی، از جمله پرکارترین نویسندگان و سرایندگان روزگار خویش بود و حوزه فعالیت های او که برای نگارش و سرایش از دو زبان فارسی و ترکی جغتایی سود می جست، زمینه های گسترده و متنوعی چون رجال، مذهب، اخلاق، عرفان، ادب، تاریخ و ... را در بر می گرفت.
آنچه هویدا می نماید، امیرعلیشیر نوایی که حامی تاریخنگاران برجسته ای چون میرخواند و خواندمیر بود، خود نیز از کتابت تاریخ هیچگاه غفلت نورزیده و قلم فرسایی هایی چند در این عرصه از دانش داشته است. تاریخ انبیا و حکما، تاریخ ملوک عجم و زبده التواریخ سه کتابی هستند که به خامه وی در زمینه تاریخ نگارش یافته اند. شوربختانه، امروزه اثری از کتاب سوم یعنی زبده التواریخ در دست نیست.
شایسته و بایسته است یاد شود موجب شگفتی افزون و سرگشتگی است که در متون کلاسیک تاریخی و ادبی روزگار تیموری هيچ اشاره ای بدین گمگشته کتاب نشده است. به عنوان نمونه، خواندمیر که دست پرورده امیرعلیشیر می بود، در هیچیک از آثار خویش و حتی در کتاب مکارم الاخلاق که دربرگیرنده شرح احوال و زندگی امیرعلیشیر است، با وجود آنکه بیشتر آثار او را برشمرده، از زبده التواریخ نامی نبرده است. دولتشاه سمرقندی، یکی دیگر از نویسندگانی که از خوان نعمت امیرعلیشیر بهره ور می شد هم در تذکره الشعرای خود کمترین اشاره ای به زبده التواریخ نداشته است. با تمام این اوصاف، پژوهشگران کنونی به درستی در این نکته متفق القولند که از جمله آثار امیرعلیشیر کتابی به نام زبده التواریخ، بوده است. این همگرایی محققان معاصر ریشه در آن دارد که امیرعلیشیر دست کم در دو کتاب مختلف خویش یعنی محاکمه اللغتین و غرائب الصغر، از این اثر خويش یاد نموده است.
@AmirNematiLimaee
برخی تاریخ پژوهان بر آن باورند که با توجه به عدم ذکر نام زبده التواریخ در تذکره ها و متون کلاسیک تاریخی و همچنین با عنايت به آنکه در غرائب الصغر و محاکمه اللغتین نامی از دو کتاب تاریخ ملوک عجم و تاریخ انبیا و حکما نیامده، زبده التواريخ را نمی باید اثر مستقلی پنداشت و احتمالا باید نام آن را عنوانی برشمرد که امیرعلیشیر به مجموع دو کتاب تاریخی یاد شده، اطلاق کرده بود. دعوی اين گروه از محققان در وهله نخست خوشايند جلوه گر می شود، اما با کمی تفکر و تامل می توان دریافت که بن مایه های آن کاملا ناراست و اشتباه است. زیرا امیرعلی شیر خود در محاکمه اللغتین به صراحت اذعان داشته که موضوع مورد بحث در زبده التواریخ، تاریخ سلاطین و پادشاهان بوده است و از این روی نمی توانسته تاريخ انبیا و حکما را هم در بر داشته باشد:
.
دسته ای از کاوشگران تاریخ نیز مدعی گشته اند، زبده التواريخ از سوی امیرعلیشیر، در باب تاریخ سلاطین ترک نگارش یافته است. پژوهشگر ترک، حسین ازکان نیز بر آن ایده است که زبده التواریخ، روایتگر تاریخ ترکان سند بوده است، اما او نیز چونان پژوهشگران پیش گفته هیچگونه سند و مدرکی در اثبات حقانیت مدعای خویش رو نداشته است. نگارنده بر آن عقیده است می توان بر درستی این مهم که زبده التواریخ مرتبط با تاریخ ترکان بوده، به صورت نسبی مهر تایید نهاد، زیرا از امیرعلی شیر با آن همه علاقه و اشتیاق به ترکان و زبان آنان بعید بوده که تاریخ ملوک عجم به ترکی بنگارد، اما کمترین توجهی به تاریخ پادشاهان و سلاطین ترک نشان ندهد. با این وصف، آنچه سبب تردید در درستی این دعوی می شود، آن است که امیرعلیشیر واجد آگاهی چندانی درباره تاریخ ترکان نبوده است. به گواه مندرجات کتاب محاکمه اللغتین وی ناآگاهی او از تاریخ چندان بوده که گمان می داشته طغرل سلجوقی ترک تبار از سلاطین عجم بوده و سرآغاز حکومت ترکان در ایران نیز با قدرت یابی هلاکوخان مغول آغاز گشته است.
درحقیقت، چندان مشخص نیست که زبده التواریخ را امیرعلیشیر به ترکی نگاشته بوده است یا فارسی. اما گمان بر آن می توان داشت که زبان آن ترکی بوده باشد، زیرا از سویی بیشتر آثار امیرعلیشیر به ترکی نگارش يافته اند و از دیگرسوی امیرعلیشیر در کتابهای غرائب الصغر و محاکمه اللغتین هنگامی از زبده التواریخ یاد کرده که دیگر آثار ترکی خويش چون خمسه، نظم الجواهر، نسایم المحبه، لسان الطیر و مجالس النفائس را معرفی کرده است.
@AmirNematiLimaee
=========
کتاب نامه:
-نعمتی لیمائی، امیر. (1393). بررسی زندگی سیاسی و واکاوی کارنامه علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امیر علیشیر نوایی. تهران: وزارت امورخارجه و مشهد: دانشگاه فردوسی.
=========
https://t.me/AmirNematiLimaee
کتابخانه بریتانیا با همکاریِ دانشگاه زبان و ادبیات ازبکی به نام علیشیر نوایی در شهر تاشکند، سه نسخه خطیِ از آثارِ علیشیر نوایی را به صورتِ آنلاین قرار داده است.
کتابخانه بریتانیا دارایِ 110 نسخهخطّی به زبانِ چغتایی و ترکیِ آسیایِ مرکزی است که برایِ نخستین بار این سه نسخهخطّی اسکن و آنلاین شدهاند. تفصیلات خبر در این لینک آمده است:
https://blogs.bl.uk/asian-and-african/2019/02/index.html
دو برگ از دو نسخه خطی مذکور هم در این لینک آمده است: ???
تذکره ای کهن در کنه فراموشی/ دکتر سعید شفیعیون
در این مقاله به معرفی و بررسی انتقادی نفایس المآثر با تاکید بر ضرورت تصحیح آن پرداخته شده است.
این تذکره از کهن ترین تذکره های ادبی فارسی است که در باب دوره تیموریان هند نگاشته شده است. همچنین شواهد شعری بسیار مغتنم و ارزشندی در این کتاب به ثبت رسیده و اطلاعاتی موثقی از شعرای این دوره در ایران و هند و نیز تاریخ هند دوره اکبر شاهی را داراست. http://yon.ir/AmWx
@manuscript
نگاهی به دو کتاب تذکره شعر از اسرار علیشاه تبریزی/ احمد رنجبری حیدرباغی
محمدکاظم بن محمد اسرار تبریزی از عرفا و شعرای دوره قاجار است که در باب تذکره نویسی آثار قابل توجهی از خود به یادگار گذاشته است. حدیقه الشعراء و بهجه الشعرای وی در حقیقت در بردارنده شعر مرثیه سرایان و طنزپردازان دیار آذربایجان است که به ترکی و فارسی شعر سروده اند؛ در این میان بیست شعر فارس زبان نیز در حدیقه الشعراء معرفی شده است. نویسندگان و ادیبان نامداری علیرغم وجود نسخ خطی این آثار، متاسفانه به علت عدم تفحص و جستجوی نسخه شناسانه و رویت نسخه های خطی این دو اثر، مطالب نادرستی در باره این آثار نگاشته اند. مقاله حاضر حاوی گزارشی از وضعیت تصحیح متون مربوط به آذربایجان و زبان ترکی، زندگی و آثار اسرار علیشاه تبریزی، معرفی حدیقه الشعراء و بهجه الشعراء و همچنین بررسی و نقد چاپ تصحیحی حدیقه الشعراست. http://yon.ir/fu2g
@manuscript
بررسی و معرفی نسخه مفتاح اللغه / علی درویشانی
امیرعلى شیر نوایى جغتایى، حکیم، نویسنده و شاعر، به دو زبان ترکى و فارسى شعر می گفت و به ذواللسانین مشهور بود. وى آثار بى شمار مکتوب و غیرمکتوبى از خود برجاى گذاشته؛ همچنین خدمات علمى و فرهنگى برجسته اى داشته است. برخى از آثار نوایى به زبان ترکى، آن هم ترکى جغتایى است. پس برخى از محققان براى راه یافتن به معانى و حل برخى از مشکلات این آثار، دست به نگارش لغت نامه و فرهنگ لغت زده اند که مهم ترین آنها فرهنگ لغت سنگلاخ، اثر میرزا مهدى خان استرآبادى است. البته به جز این اثر برجسته، کسانى دیگر دست به قلم شده و در شرح فرهنگ سنگلاخ، آثارى نگاشته اند که از مهم ترین این شروح، کتابى به نام مفتاح اللغۀ، اثر محمد بن ضیاء الدین حسینى متخلص به فراغى (قرن یازدهم هجرى)، تألیف سال 1052 ق. است که ما در این مقاله به دلیل اهمیّت و در عین حال گمنامى اثر، به آن خواهیم پرداخت. http://yon.ir/kjd3
@manuscript
✅ نگاهی به دو تذکره شعر از اسرار علیشاه تبریزی
محمدکاظم بن محمد اسرار تبریزی (1265. 1315 ق) ، از عرفا و شعرای دورۀ قاجار است که در باب تذکره نویسی آثار قابل توجهی از خود به یادگار گذاشته است. حدیقة الشعرا و بهجة الشعرا وی دربردارندۀ شعر مرثیه سرایان و طنزپردازان دیار آذربایجان است که به ترکی و فارسی شعر سروده اند؛ در این میان بیست شاعر فارس زبان نیز در حدیقة الشعراء معرفی شده است. نویسندگان و ادیبان نامداری علی رغم وجود نسخ خطی این آثار، متأسفانه به علت عدم تفحص و جستجوی نسخه شناسانه و رؤیت نسخه های خطی این دو اثر، مطالب نادرستی دربارۀ این آثار نگاشته اند. خوشبختانه در سال های اخیر، چندین اثر از اسرار علیشاه تبریزی به چاپ رسیده که حدیقة الشعرا نیز در شمار این آثار می باشد. دکتر حسین محمدزادۀ صدیق این تذکره را تصحیح و منتشر کرده است. مقالۀ حاضر ، حاوی گزارشی از وضعیت تصحیح متون مربوط به آذربایجان و زبان ترکی، زندگی و آثار و اسرار علیشاه تبریزی، معرفی حدیقة الشعرا و بهجة الشعرا و همچنین بررسی و نقد تصحیحی حدیقة الشعراست. http://yon.ir/0X8A
@manuscript
✅ جُستاری در شرح احوال و بررسی دیوان قاضی نظام هروی
دورة تیموری از اعصار مهم ادب فارسی است. در این دوره سلطان حسین بایقرا و وزیر هنردوست و ادبپرورش، امیر علیشیر نوایی، شهر هرات را به مأمنی برای خیل عظیم شعرا، ادبا و هنرمندان بدل میکنند. در نتیجه شعر و ادب، نگارگری و خوشنویسی در این مقطع تاریخی رو به ترقّی میگذارد. از برخورداران این خوان گستردة فضل و احسان، میتوان از قاضی نظامالدین هروی نام برد که از اعلام برجستة عصر تیموری و در شمار ستایندگان امیر علیشیر نوایی و سلطان حسین بایقراست. شهرت وی در مرتبة اوّل، از منظر اشتغال به منصب قضاوت و در وهلة ثانی به شعر و شاعری است. از قاضی نظام هروی فقط دیوانی باقی مانده که تاکنون به حلیة تصحیح و طبع آراسته نشدهاست و حائز ارزشهای ادبی و تاریخی بسیار است که از خلال آن میتوان به شخصیت ادبی والای سرایندة آن پی برد. نگارندگان در این نوشتار برآنند که ضمن شناساندن قاضی نظام هروی، به بررسی متنشناسانه و تحلیل نکات بارزِ کلام او نیز بپردازند. بررسی کلام نظام هروی نشاندهندة آن است که او از سرایندگان مقیّد به سنتهای ادبی پیشین، خصوصاً مکتبهای ادبی قرن ششم و بهویژه اصفهان و آذربایجان بودهاست و هماره در صدد پیروی از بزرگانی چون کمالالدین اسماعیل، خاقانی، ظهیر و سلمان ساوجی است. از این رو کلام و نظام هروی رنگ تصنّع، مفاخره و تقلید از متقدّمان را به خود گرفتهاست. http://yon.ir/2mX8
@manuscript
🔵 علاقه مندان به ادبیات جهان، حتما تا کنون خبر انتشار کتاب «جنون هوشیاری» شایگان را شنیده اند. داریوش شایگان، که از دوران جوانی، اشتیاق ویژه ای به شعر و اندیشه بودلر داشته، در دوران کهنسالی سراغ این عشق جوانی رفته، آن را از قفسه ی پس ذهن خود به در آورده و کتابی را در این باب، برای مخاطبان فارسی زبان خود به نگارش درآورده است.
🔸 شایگان در «جنون هوشیاری»، اهمیت بودلر را علاوه بر شاعر بودن، در نقد ادبی و هنری نیز می داند و می کوشد این وجوه بودلر را نیز به فارسی زبانان معرفی کند. او همچنین در این اثر سعی می کند در حد توان، بخشی از اشعار بودلر را، که یکی از پیچیده ترین آثار ادبی جهان است، به فارسی ترجمه نماید. شایگان معتقد است زبان فارسی، قدرت و کشش ترجمه ی آثار بودلر را دارد؛ البته به شرطی که مترجم پیش از این شعر را درونی کرده باشد و در مقامی باشد که گویی خودش در حال سراییدن این شعر است.
🔸 شایگان در این گفتگوی خواندنی، از مدرنیته در اندیشه بودلر، و شیوه ی خاص او در روایت مفاهیم جدید در فرم و زبان کلاسیک می گوید. به باور شایگان، «بودلر مظهر تناقض است» و چنان که خود او در جایی می گوید، معتقد است که باید به فهرست حقوق بشر، دو حق دیگر را نیز برای آدمی به رسمیت شناخت: «حق تناقض گویی و حق وداع با عالم فانی».
🔸 خواندن این گفتگو و مواجهه مستقیم با کلام جذاب شایگان، برای علاقه مندان به ادبیات جهان و خصوصا بودلر خالی از لطف نخواهد بود.
✨ →@Dariush_Shayegan
دستنویس فرهنگ لغات جغتایی به فارسی تقدیم میشود که در سده 11-12ق کتابت شده. این کتاب را مولفی ناشناخته با نام نذرعلی برای شاه سلطان صفی تالیف کرده تا به شرح لغات دیوان امیر علیشیر نوایی بپردازد. البته در این کتاب شواهد فراوان دیگری از سایر شعرا نیز هست و به دیوان مذکور بسنده نشده.
نسخهای خوب و مناسب برای تصحیح و تحقیق است که تاکنون مغفول مانده است.
@aaadab1397farhang
هرات دوره تیموری بی شک الگویی تاریخی برای تکثرگرایی فرهنگی میتواند محسوب شود. تجربه ای تاریخی نه تنها از حیات مسالمت آمیز بلکه از خدمات متقابل سه فرهنگ و زبان جهان اسلام به یکدیگر که باعث هم افزایی یکدیگر شده اند. هنوز پس از ششصد سال نوای نوایی- نوایی در خراسان٬ ما را به یاد علیشیر نوایی می اندازد.گویی علیشیر نوایی وزیر ترکتبار و دانشمند تیموری را در مجلس جامی میبینم که مشوق او در سرایش اشعار فارسی است و جامی که ستایشگر اشعار ترکی علیشیر. گویی سلطانعلی مشهدی خطاط یگانه روزگار را میبینم که اشعار ترکی سلطان حسین بایقرا را با وسواسی هنرمندانه کتابت میکند و علیشیر را که تذکره ای ترکی در معرفی شاعران فارسی گو مینگارد. در چنین فضایی است که شاهنامه شکوه بایسنقری می یابد و نسخه های هرات قوتادغوبیلیک و بختیارنامه کتابخانه ها را مزین میکند. گویی آواز روح نواز عبدالقادر مراغی را میشنوم که ترانه ای نو در سه زبان ساخته است و آوازی سرداده است در گوشه های عربی و فارسی و ترکی. چه مرکب خوانی دلنشینی.شاید در پرده های گرایلی شاید در صبا شاید در چهارگاه.
هرات برای من شهر هزار و یک شب است.شهری بسان بغداد عباسی٬ تبریز ایلخانی٬ اصفهان صفوی٬ قسطنطنیه عثمانی... شهرهای هزار و یک شب همیشه شهرهای تکثراند.
@Turkkitabxanasi
👆👆👆👆👆👆👆
مطالب بالا که به شکل تلگرافی از سخنان رئیس گروه زبان و ادبیات ترکی آذری دانشگاه معزز تبریز نقل شده است جای تامل بسیاری دارد:
1. رسم الخط معیار.
آیا رسم الخط معیار مثلا زبان فارسی را گروه های ادبیات فارسی دانشگاهها تالیف میکنند که حالا گروه ترکی آذری دانشگاه تبریز تصمیم گرفته برای ترکی آذری رسم الخط معیار معین کند.
2. جمهوری آذربایجان.
خب، الهام ادیبان جمهوری آذربایجان از ادبیات سایر زبانها چه ارتباطی به موضوع مورد بحث دارد، مگر نه اینکه در دوره بعد از مشروطه خودمان ادبیات فارسی فراوان متاثر از ادبیات غرب و روسیه و مشحون از ترجمه از آثار گوته و پوشکین و ... است. ادبیات کدام کشور است که از ادبیات دیگران الهام نگرفته است. مگر نه اینکه ادبیات فارسی بعد از اسلام شدیدا تحت تاثیر ادبیات عربی است. و بالطبع ادبیات ترکی هم تحت تاثیر ادبیات عربی و فارسی.
3. تدریس ادبیات کشور دیگر.
از آنجا که اسم رشته مورد نظر زبان و ادبیات ترکی آذری است پس باید ادبیاتی که به ترکی آذری (با تعریف علمی و مورد قبول ترکولوژی) خلق شده تدریس شود. چه پور حسن اهل اسفراین، چه قاضی برهان الدین اهل سیواس، چه عمادالدین نسیمی اهل دیار بکر، چه فضولی اهل بغداد، چه خطایی اهل اردبیل، چه قوسی اهل تبریز و ...
مگر نه اینکه در رشته ادبیات فارسی آثار ادبای کشورهای افعانستان (ناصرخسرو، عنصری، سنایی) ازبکستان (رودکی) ترکمنستان( کسایی) تدریس میشود.
4. ادبیات جمهوری آذربایجان در تبریز.
در رشته ترکی آذری باید ادبیاتی که به ترکی آذری است تدریس شود، حال فرقی نمیکند که ادبیات این زبان در آذربایجان ایران بوجود آمده باشد یا جمهوری آذربایجان. نام رشته خود گویای آنچه باید تدریس شود هست: ترکی آذری؛ حال چه تلیم خان اهل ساوه، چه سید عظیم اهل شیروان.
5. مکتب ادبی خودمان.
گوینده ترکیب ''مکتب ادبی'' را در چه معنایی به کار برده است؟ در همه جای دنیا منظور از مکاتب ادبی چیزهایی چون کلاسیسیسم و ناتورالیسم و ... است. حال باید توضیح داده شود منظور از مکتب ادبی خودمان چیست.
مگر موادی که در دروسی مثل ادبیات معاصر نظم و نثر در رشته ی ادبیات فارسی تدریس میشود و تکیه آن بر روی شعر نو و سپید و موج نو و هایکو و رمان و داستان کوتاه و ... هست در ادبیات ایران سابقه دارد که حال ما بخواهیم معادلهای همینها در ادبیات ترکی را ادبیات بیگانه بخوانیم و با برچسب ''ادبیات غیر خودی''طرد کنیم.
6. منابعی چون ارخون و ترکی جغتایی.
بدیهی است که در رشته ادبیات فارسی در درسی به نام تاریخ زبان فارسی دانشجویان با تاریخ زبانی که ادبیات آن را در طی 4 سال خواهند خواند آشنا میشوند، پس بالطبع با زبانهای فارسی باستان و اوستایی و فارسی میانه و ... آشنایی هر چند کوتاه حاصل میکنند. طبیعی است که دانشجویان ترکی آذری هم باید با تاریخ ترکی آذری و جایگاه آن در میان سایر شیوه های تاریخی زبان ترکی و پیوند ها و تفاوتها آشنا گردند، لذا آشنایی دانشجویان زبان و ادبیات ترکی آذری با تاریخ زبان ترکی و آثار کهن آن مانند سنگ نوشته های اورخون و آثار ترکی قراخانی و خوارزمی و جغتایی و ترکی کهن آناطولی بایسته و مورد نیاز است. علی الخصوص با ترکی جغتایی که از میان شاعران آذربایجان افرادی چون کشوری رودباری، مسیحی تبریزی، واله داغستانی و ... آثار خود را منحصرا به ترکی جغتایی آفریده اند.
در پایان توصیه میشود که مسئولان اداره کننده این رشته دانشگاهی در تعیین سرفصلهای مناسب برای این رشته تحت تاثیر تبلیغات کسانی که قطعا در باطن هیچ رضایتی از تدریس این رشته در دانشگاه تبریز ندارند قرار نگیرند، و سرفصلها را به نوعی انتخاب کنند که توانایی دفاع علمی از مواد آن را بر اساس استدلالهای علمی و بنیادهای اندیشگی داشته باشند. تا بتوانند اعتبار و جایگاه ترکی پژوهی ایران را به عنوان کشوری که میتواند با پتانسیل بالای خود نقش قلب ترکولوژی را ایفا کند، تثبیت سازند.
به امید چنین روزی
🆔 @turkdiledebiyat
کتاب لغت اتراکیه یا بهجه اللغه اثر فتحعلی خان سپانلو قاجار قزوینی از مهمترین و مفصلترین لغتنامه های ترکی جغتایی به فارسی است که تا کنون چنانکه باید مورد توجه قرار نگرفته است. این کتاب به سفارش ناصرالدین شاه و برای فهم عمیقتر و دقیقتر آثار ادبی ترکی جغتایی مخصوصا آثار امیرعلیشیر نوایی توسط فتحعلی خان سپانلو تالیف شده است. فتحعلی خان یکی از عشاق ادبیات ترکی جغتایی است و بنا به گزارشی که خود نوشته سالها در راه تحصیل دقایق و لطائف آثار امیرعلیشیر تلاش نموده است، اکثر آثار وی را خوانده و در این راه چند سالی در خراسان نزد عالمی گمنام به نام "یلنگ توش خان" تحصیل کرده است و کتاب لغتش گواه تبحرش در این زمینه است. نسخه هایی از آثار امیرعلیشیر نوایی به خط او موجود است
فتحعلی خان در کتاب خود کوشیده است اغلاط و ابهامات کتاب سنگلاخ اثر میرزا مهدی خان استرآبادی (منشی نادرشاه) را هم مرتفع کند. او معمولا در مقابل هر لغتی پس از ذکر معنا، شاهد و مثالی از اشعار نوایی یا سایر شعرای جغتایی آورده است. گزیده ای از کتاب او چندی پیش توسط " بهبود مرادی ائلچی بئی" با نام "مقالید الترکیه" به چاپ رسیده است و کل کتاب هنوز در ایران منتشر نشده است. نسخه هایی از این کتاب در موزه ها و کتابخانه های ایران موجود است.
تحریریه تورک کیتابخاناسی
@Turkkitabxanasi
سعدی در ادبیات ترکی:
سعدی شیرازی نه تنها در میان فارسی زبانان بلکه در میان ترکان نیز مقام شامخی دارد. ترکان بارها آثار او مخصوصا گلستان و بوستان را به ترکی ترجمه کرده و بر آثار او شرح نوشته اند. ظاهرا قدیمی ترین ترجمه ترکی از سعدی، ترجمه بوستان است که توسط مسعود بن احمد به سال 755 ه.ق انجام شده است یعنی صد سال پس از نگارش اصل فارسی آن. اولین ترجمه گلستان توسط "سیف سرایی" انجام شده که به سال 793 برمیگردد. این ترجمه به گویش ترکی قپچاقی یا ترکی شمالی است و به یکی از امرای سلسله ممالیک مصر به نام "امیر بتخاص بیک سودونی" تقدیم شده است. یگانه نسخه خطی این کتاب در کتابخانه لیدن هلند میباشد.
ترجمه دوم از آنِ "اسپیجابی" است که به سال 800 قمری انجام شده و به شاهزاده تیموری "محمد بن میرانشاه بن امیرتیمور" تقدیم شده است. این ترجمه به گویش ترکی جغتایی_ زبان ادبی آسیای مرکزی در آن دوره _ است و یگانه نسخه خطی آن در موزه بریتانیا نگهداری میشود.
ترجمه سوم مربوط به "محمود بن قاضی" است که حدود چهل سال پس از ترجمه سیف سرایی انجام شده است. این ترجمه نخستین ترجمه به ترکی غربی( ترکی ایران، آناطولی و قفقاز) شناخته میشود.
برای آشنایی با سایر ترجمه ها و شروح ترکی آثار سعدی میتوانید یادداشت تحقیقی لینک زیر را بخوانید:
http://azrurmia-turkiye.blogfa.com/post/4357
شیخ ابراهیم زنجانی( متوفی 1313ش) وکیل چهار دوره نخست مجلس ملی.
زنجانی از نویسندگان روشنفکر دورانش بود که به مشروطه خواهان پیوست. او در دادگاه محاکمه شیخ فضل الله نوری مدعی العموم بود و اعدام شیخ را در کارنامه او نوشتند گرچه خود در نوشته هایش این انتساب را نمیپذیرد.
عمده آثار او در حوزه اندیشه سیاسی است که برخی از آنها منتشر شده است. زنجانی آثاری ادبی نیز از خود برجای گذاشته است. از جمله چند کتاب از ترکی به فارسی ترجمه کرده است مانند خلاصه رمان بینوایان هوگو و نیز رباعیات خیام اثر حسین دانش. همچنین اثری به ترکی با عنوان "اصلی و کرم" _ از داستانهای مشهور عشقی آذربایجان_ هم از او به یادگار مانده است.
@Turkkitabxanasi
دروس شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا
ابن سینا
الإشارات و التنبیهات از مشهورترین کتابهای شیخ الرئیس، ابو علی سینا است که آن را در دو بخش منطق و فلسفه، به زبان عربی به رشته تحریر در آورده است. این کتاب را شاید بتوان یکی از مهمترین آثار علوم عقلی دانشمندان نیز به حساب آورد که در طول چندین قرن همواره مورد توجه علما و محققان علوم بودهاست.
سنگلاخ؛
فرهنگ ترکی جغتایی به فارسی
معنای فارسی واژگان دشوار آثار امیر علیشیر نوایی
اثر میرزا مهدی خان استرآبادی
وقایع نگار نادر شاه افشار
تصحیح: حسین محمدزاده صدیق
انتشارات اختر در تبریز
@Safinehyetabriz
مینیاتوری از مثنوی فرهاد و شیرین امیر علیشیر نوایی. گفتنی است، فرهنگمرد و سیاستمدار پرآوازه روزگار تیموری این اثر را به پیروی از خسرو و شیرین نظامی گنجوی و به ترکی جغتایی سروده است.
@AmirNematiLimaee
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com