⁉️ این فرهنگ شاهنامه ولف را که چاپ کردی، میخرند؟ گفتم: نه
... آقای دکتر شادمان [به عبدالکریم جربزه دار] گفت که این فرهنگ ولف را که چاپ کردی، میخرند؟ گفتم: نه. گفت: پس چرا این کتاب قطور را چاپ کردی؟ گفتم: خوب، لازم است. برای اینکه 10-4 تا محقق میخواهند و نمیتوانند تهیه کنند. تا آنجایی که من میدانم اگر هم بخواهند از خارج تهیه کنند، 600-500 مارک باید پول بدهند، آنجا هم نیست. بعد خود ایشان گفت: من در فرانسه بودم ... به ناشری که مجموعۀ آثار حلاج را در 4 جلد خیلی زیبا چاپ کرده بود گفتم که آیا این کتابی را که چاپ کردی، میخرند؟ گفت: نه. ما درآمدمان از فروش رمان است که تیراژش 150000-100000 نسخه است. اینها را 2000 نسخه چاپ کنی، 15-10 سال طول میکشد. اما این به ما حیثیت میدهد. ببینید من همهاش بر سر این قضیه هستم که آن ناشر هم دید مادی دارد. ولی میگوید بخشی از کارم هم باید حیثیتی باشد. ولی در اینجا تا ناشر، آن جایگاه را پیدا نکرده، دنبال آن حیثیت نمیرود.
گفتگو با عبدالکریم جربزه دار در: کریمانه، ص51.
@Ketabpazhohi
? #چاپ_چوبی_چیست؟
? چاپ چوبی در مقابل #چاپ_سنگی است. یعنی در چاپ سنگی متن کتاب به دست کاتب نوشته می شد و بعد در چاپخانه سنگی از روی دست نوشته تکثیر می گردید و چاپ می شد.
نوع خط کتابهای چاپ سنگی نستعلیق و نسخ و در برخی موارد ثلث یا دیگر انواع خطوط است.
در مقابل چاپ سنگی دو نوع چاپ دیگر وجود داشت.
یکی همین چاپ سربی,معروف، که در آن حروف از سرب ساخته می شد و در چاپخانه توسط حروفچین کنار هم قرار می گرفت و صفحات کتاب را تشکیل می داد.
نوع خط کتابهای چاپ سربی نسخ است.
چاپ دیگری که در مقابل چاپ سنگی قرار داشت چاپ چوبی بود. که در آن حروف - به جای سرب - از چوب ساخته می شد و در چاپخانه کنار هم حروفچینی می شد.
مزیت چاپ چوپی بر سربی آن بود که حروف چوبی به شکل نستعلیق ساخته می شد و کتاب چاپ شده با آن به خط نستعلیق - البته قریب به خط تعلیق- چاپ می شد.
چاپ چوبی اختراع هندی ها بود و آنها معتقد بودند که حلاوت ادبیات فارسی در چاپ سربی -که خط نسخ بود- از بین می رود و خط نستعلیق بهتر می تواند ظرافت مضامین ادب فارسی را منتقل کند. لذا به جای حروف سربی که به خط نسخ بود حروف چوبی را اختراع کردند و با آن کتابهای متعددی را به چاپ رساندند.
❤️ @d_sadraiy
مراجعه کنندگان به کتابخانه که همراه خود کتاب قدیمی برای فروش می آورند , نوعا چاپ سنگی را از خطی تشخیص نمی دهند .
فکر می کنند چون کتاب چاپ سنگی از روی خط خطاط چاپ شده و حروف چینی نشده, پس خطی هست و ارزش مادی آن بالاست!
وقتی نام طابع و تاریخ چاپ را به آنها نشان می دهیم , بعضی ها باز هم قانع نمی شوند.
یکی از دوستان نقل می کرد : کسی کتابی قدیمی داشت و برای اینکه ثابت کند خطی است با آب دهان چند کلمه از کتاب را خیس کرد و با انگشت روی کتاب کشید و گفت ببین کلمات سیاه شده و از بین رفته اگر چاپی بود سیاه نمی شد. بالاخره این هم یک راه تشخیص چاپی از سنگی است ولی عوامانه که هم به نسخه آسیب می رساند هم به صاحب نسخه.
مدتی است مشغول تصحیح کتاب عمدة الطالب وسطی (همان ویرایش مشهور کتاب عمدة الطالب) هستم.
در فهرست فنخا و دنا بهترین نسخه این کتاب نسخه ای معرفی شده که در مجلس نگهداری می شود و در توصیف آن آمده که به خط مؤلف است.
من عمدة الطالب را با چند نسخه مقابله کرده ام و امروز هم به لطف فاضل ارجمند جناب آقای سید حسن موسوی بروجردی عکس نسخه مجلس به دستم رسید.
اما شوربختانه آن که این نسخه، نسخه عمدة الطالب وسطی نیست و نمی دانم چرا در دنا و فنخا به عنوان نسخه عمدة الطالب وسطی ثبت شده است، چرا که نه خطبه این نسخه مانند کتاب عمدة الطالب وسطی است و نه ترتیب مطالب.
اصلا اگر کسی به تعداد ورق های این نسخه نگاه کند می فهمد این نسخه نمی تواند عمدة الطالب وسطی باشد. بالطبع با توجه به حجم آن، نسخه عمدة الطالب کبری هم نیست.
به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است.
ولی این نسخه با نسخه عمدة الطالب صغری که آقای رجایی آن را را چاپ کرده هم نمی خواند.
با این حال به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است که تا کنون هم به چاپ نرسیده است و آنچه آقای رجایی چاپ و منتشر نموده اند کتاب دیگری است که ایشان عنوان عمدة الطالب صغری را به آن داده اند .
دو دلیل هم ادعای مرا تایید می کند
اول اینکه مؤلف در خطبه کتاب می گوید این کتاب را عمدة الطالب نام نهادم در حالی که کتابی که آقای رجایی به عنوان عمدة الطالب صغری چاپ کرده اصلا در مقدمه مؤلف نیامده که اسم این کتاب عمدة الطالب است. پس عمدة الطالب نامیدن آن فقط استظهار آقای رجایی است
دوم اینکه
مؤلف می گوید این کتاب را مختصر نوشتم که این تصریح به مختصر بودن با «صغری» بودن می سازد.
به هر حال من که به نسخه عمدة الطالب وسطی نرسیدم ولی اگر شخصی آستین همت بالا زند و این نسخه عمدة الطالب را (که گفته شده به خط مؤلف است) تصحیح کند جماعت تراث پژوه را رهین منت می سازد.
آفرین، بنده هم در این شرایط و گرانی چاپ و کاغذ و عدم ضرورت چاپ فیزیکی اینگونه آثار به صورت عکسی با حضرتعالی موافقم . ارایه یک تصویر دیجیتالی قوی نیازهای زیبایی شناسی نسخه را نیز مرتفع خواهد ساخت . اخیرا کتابی را دوستی در 1000 نسخه چاپ کرد که نزدیک به 400 میلیون تومان هزینه برد . فکر میکنم انتشار آن به صورت دیجیتال بسیار کم هزینه تر و بهتر هم بود و با این پول میشد کارهای بیشتری انجام داد.
عرض کنم، یکی از آثار مهم و مشهور در علم تراجم که عمدتا عزیزان با آن آشنا هستند، مصحح عکس نسخه خط مولف را در آغاز نسخه گذاشته بود، و جالب بود، برداشت اولیه ما این بود، چون این نسخه بد خط بوده، استفاده نکرده بود، ما بعد از چاپ اثر بررسی کردیم دیدیم 54 شرح حال از کتاب افتاده و نیاورده اند! نوشتاری در نقد اثر مذکور و ضرورت باز تصحیح اثر تنظیم کردیم منتشر شد، چند روز بعد دیدیم مدیر آن تشکیلات با حشم خدم خود تشریف آورده اند.. ، "شما در این نوشتار به مصححان بسیار محقق ما توهین کرده و موسسه و کارهای ما را زیر سؤال بردید! عرض کردم فدایتان، حاشا و کلا ما کارهای شما عزیزان را نقد کرده باشیم، ما اصولا کاری به شخص و مرکز نداریم، منحصرا نسبت به این اثر نقدی داریم، ایشان عکس نسخه" خط مولف" را نهاده ولی نه اینکه استفاده نکرده بلکه اصولا فهمیدیم در اختیار نداشته و در «دسترس» وی نبوده، فقط از کتابی دیگر که تصویری از آن نسخه آمده بود، دقیقا همان را در آغاز نسخه نهاده که بله ایها الناس بدانید از این هم استفاده کرده ایم! در حالی که تنها از نسخه ناقص نوشته شده از روی آن نسخه مولف بهره برده است (جاهایی که کاتب جدید نتوانسته بخواند، رها کرده بود).
خلاصه الحمدلله این اثر، از سوی نهاد دیگری، مجددا تصحیح گردید و چاپ شد.
الحمدلله از این موضوعات روزانه مواجهیم، جالب اینکه اکنون خیلی باب شده (جالبتر اینکه برخی اساتید هم این روش را رسماً تایید میکنند!) یعنی آثاری که قبلا تصحیح شده در داخل یا خارج)، برای مثال بر اساس فلان نسخه بریتیش موزیم و فلان نسخه در روسیه، از آنجا که به هر دلیل متصور، دسترسی به این دو. نسخه میسور نیست، محقق و مصحح ما، متن چاپ شده قبلی را به عنوان نسخه استفاده کرده و اعمال مصحح قبلی در پاورقی را دقیقا در کار خود میگنجاند و این ناهنجاری علمی آنقدر شایع و افسار گسیخته شده (قلب تدریجی حقایق) که مانند عسل فروشان زمان ما شده که امروز میگویند «عسلی که اندی بعد شکرک نبندد، اصولا عسل اصلی و طبیعی نیست»? با پوزش از تصدیع?
زنده باشید، البته شما استاد عرصه طنزپژوهی هستید و هر چه گوییم، گز به اصفهان بردن است، میرزا حبیب آثار متعددی در حوزه طنز و هزل (ادب مکشوف) دارد که بخشی در استانبول به چاپ رسیده است و بخشی نیز مخطوط است (در مدینة الادب، چاپ فاکسیمیله مجلس، بخشی آمده است).
آثار ادبی فارسی چندی نیز به اهتمام وی در استانبول به چاپ رسیده است، همچون کلیات بسحاق اطعمه (1303ق)، منتخب گلستان سعدی (1309ق)، و منتخب لطائف عبید زاکانی با مقدمه او و همکاری موسیو هِنری فرته فرانسوی (1302ق) و جالبه پشت جلد این چاپ نوشته اند: «خصوصی است نه عمومی، صد نسخه چاپ شده است و بس»! و احتمالا از همین روی است که نسخه اصلی چاپ آن بسیار کمیاب است.
وی در این سه دهه حضور در ترکیه نسخه های متعددی را به خط خود نیز استنساخ نمود، از آن جمله است، نسخه ای از کلیات نظام قاری که امروزه زینت بخش گنجینه فاخر دانشگاه استانبول است.
در مورد تشخیص خطوط ، اینگونه نیست که خطوطِ ساده قابل شناسایی باشد، آنچه فعلاً (آن هم فقط از جانب برخی کارشناسان خط) قابل شناسایی است قطعه های خوشنویسی مجعول از اصلی (مانند قطعه های منسوب به یاقوت یا منسوب به احمد نیریزی و امثال آنهاست، که برخی خوشنویسان خطوط آنها را تقلید می کردند)، یا خط برخی از علماء مشهور (مانند شیخ بهایی و امثال آن) است، آن هم اگر قرائنی در آن نسخه موجود باشد؛ مثلاً در کتابخانۀ ملی نسخۀ شرحی از فصوص الحکم شیخ اکبر محی الدین نگهداری می شود که شیخ بهایی با خط خویش در پایان آن نسخه، اشعاری از خویش را با خط خود کتابت نموده است. اینجاست که کارشناسان خط دست به کار می شوند و متن خود آن نسخه را هم با ویژگی های خط شیخ تطبیق می دهند تا ببینند که آیا خود نسخه به خط شیخ کتابت شده یا نه. ولی در نسخه های مطلقاً بی نام و نشان و بی قرینه، خصوصاً اگر با خطی ساده کتابت شده باشد، امکان تشخیص کاتب تقریباً منتفی است.
چند نکته درباره چاپ نسخه برگردان/تصوير برگردان/چاپ فاکسيميله👇👇👇
بايد عرض کنيم، پيش از هر چيز، بايد به فلسفه اساسي از اين کار توجه دقيقي بشود، که منظور چيست؟ آنگونه که از صحبت با محققان داخلي و خارجي فهميديم، اغراض متعددي بر چاپ فاکسيمیله يک اثر، مترتّب است، اما شايد اصليترين و شایعترین علت اين کار آن باشد، آن هنگام که امکان کار علمي تنقيدي و تصحيحي يا مطالعه علمي روي متن به لحاظ علمي، عجالتاً فراهم نباشد، يا براي خارج ساختن يک متن کهن يا منحصر بفرد يا نفيس (مثلاً موزه اي) از انحصار بوده باشد، و به جهت اينکه در اين نوع چاپها (طبق قاعده و استاندارد کار) هماهنگی کامل و جامعي بين متن اصلي و تصوير نسخه وجود دارد، با نشر اين اثر، محققان متون کهن، ديگر نيازي به مراجعه اصل کار نخواهند داشت و نيازهای پژوهشی محققان را نسبت به آن متن گرانبها فراهم ميسازد و علت اصلي گران بودن چاپهاي اصيل فاکسيميله دقيقاً به همين جهت رعايت يکساني با متن اصلي است و معادل Tıpkıbasım که در ترکيه به کار ميرود از اين ناحيه است، يعني چاپ برابر با اصل و به همین علت اين نوع آثار از ارزش بسيار بالايي برخوردارند.
اما نکته حائز اهميت که متاسفانه در چاپهاي نسخه برگردان از نوع ايراني چندان رعايت نميشود، همين رعايت برابري تمامي مشخصات تصوير با متن اصلي است، براي مثال، کيفيت اخذ تصويري که براي چاپ فاکسيميله گرفته ميشود، بايستي از وضوح و کيفيت بسيار بالايي برخوردار باشد (بهترين روش استفاده از دوربينهاي کاملا حرفه ايست يا اسکنهاي حرفه اي گران قيمت)، براي مثال اگر در تذهيبها و تشعيرها و مينياتورها و ... از هفت نوع طيف طلا استفاده شده، رنگهاي هفتگانه طلايي متنوع آن، بايستي در تصوير به وضوح قابل رؤيت باشد و جنس کاغذ مورد استفاده نيز بايستي به گونه اي باشد که اين امور دقيقه را منعکس کند؛ فاکتورها و پارامترهايي که در ايران و جاهاي ديگر کمتر رعايت ميشود.
از مسأله بسيار مهم کيفيت تصويربرداري از نسخه که بگذريم، مسأله رعايت دقيق اندازه (جلد و متن) و قطع اصلي نسخه در چاپ فاکسيميله و نيز رنگ و جنس و طرح روي جلد و نيز رنگ دقيق کاغذ و نيز بقاي يادداشتهاي پشت نسخه اي در چاپ، و خلاصه تمامي اطلاعات نسخه، بدون کوچکترين دستکاري و ويرايش و پاکسازي و روتوش، بايستي عين نسخه، منتقل گردد، چرا؟ براي اينکه فرصت و امکان مطالعه عميق محقق را بر روي نسخه نفيسه، از راه دور، به آسانترين شکل ممکن، فراهم سازد (کلیدی ترين نکته) و در غير اين صورت، بدون هيچ ترديدي، اقدام به اين کار، عملاً اقدام و کاري تجارتي است و نه علمي!
اين نکته نيز حائز اهميت است که مقدمه و گزارش فني از نسخه يا تحليل علمي متن مورد گفتگو، حتي المقدور، بايستي خارج از طرفين متن نسخه برگردان باشد، تا اصالت و برابري دقيق تصوير با اصل نسخه باقي بماند، مثلا چقدر خوب است اين گزارشها و تحليلها در جلد ديگري که به ضميمه اثر آيد که نور علي نور خواهد بود (مانند قرآن کوفي توپقاپي سراي قطع بزرگ چاپ ارسيکا 2007م).
مجمل کلام اينکه، ارزش بنيادي يک چاپ فاکسيميله به رعايت همين همسانيهاي تصوير و اصل نسخه است، و اينهاست که هزينه چاپ اثر را بالاتر ميبرند!
به عنوان يک مثال و تقريب به ذهن، در سال 1390/2010 با آقاي دکتر مرعشي صحبتي کرديم، درباره چاپ فاکسيميله دو جلد نسخه نفيس و ارزنده احسن الکبار وراميني موجود در کتابخانه ملي روسيه (سالتيکف شدرين) در سنت پترزبورگ، که داراي 64 مينياتور نفيس مکتب هرات، با مضامين اهل بيتي ع است.
خوشبختانه ايشان هم موافقت نمودند، که کاري مشترک بين اين دو کتابخانه بشود، در سفر اين کمينه به روسيه، در مذاکره، مسؤولان کتابخانه مذکور در روسيه، گفتند، براي چاپ فاکسيميله (با همان پارامترهاي استانداردي که مد نظرمان بود)، اسکن عادي مفيد نيست، نيازمند عکسبرداري کاملاً مخصوص اين کار هست که برگ برگ بايد در محيط تاريک با نورپردازي خاص صورت گيرد، گفتند براي چنين کاري نيازمند 25000 دلار هست! و نيز گفتند از آنجايي که کتابخانه ملي روسيه، بودجه اي ندارد، بايستي 25000 دلار هم بايد به ما کمک بلاعوض کنيد!!! البته طبيعي بود با اين قيمتهای نجومی و وضعیت مال مکتبه مرعشیه، موضوع کلاً منتفي است ....
عرضم بیشتر بيان اين موضوع بود، علي فرض توليد چنين اثري (چاپ فاکسيميله احسن الکبار اگر يارانه اي هم قيمت نگذاشته باشيم)، هزينه تولید اين دو جلد چقدر خواهد شد؟ متعاقباً بر اين دو جلد چقدر قيمت بايد نهاده شود؟ البته چاپ تصويربرگردان تفسير قرآن بزرگ توپقاپي سراي را که عزيزان در کتابخانه مجلس چاپ کردند و مبلغ دويست هزار تومان قيمت نهادند، با چشم پوشي از کيفيت تصويربرداري ضعيف يا وضعيت پايين چاپ فنی آن و اعمال روتوشهاي متعدد و ....، طبعاً باز هم اين مبلغ قيمت واقعي اين اثر نيست، اينها قطعاً يارانه اي عمل کردند و گر نه با رعاین پارامترهاي فني، قيمت واقع
ي بين المللي آن و ده ميليون تومان (3000 دلار) است نه دويست هزار تومان (60 دلار)!
خلاصه ميبينيد اين مسأله چاپ فاکسیمیله به نحو استاندارد، به شدت هزينه بر است، مگر اينکه فناوري بکار رفته در آن محدود باشد، مانند همه کارهايي که تاکنون در ایران صورت گرفته و ميگيرد و مطلقاً نميتوان بر عنوان آنها چاپ فاخر فاکسيميله نهاد و به نظر ميرسد بهترين عنواني که مناسب اين چاپهاي فاقد استاندارد است، همان "چاپ عکسي" است که به وفور استفاده میشود.
سخن پاياني هم اينکه به جهت گران تمام شدن و اهميت فوق العاده اين نوع آثار، طبيعتاً شناسنامه دار و کد بندي شدن آنها، امری اجتناب ناپذیر است.
در ضمن چاپ فاکسيميله، طبق قاعده و به جهت رعايت هدف اصلي، نبايد شمارگان آن بيشتر باشد، شايد چاپ بين پنجاه تا دويست نسخه معقولترين تعداد بوده باشد.
ناگفته پيداست به جهت مسائل فني و نسبتاً پيچيده چاپ فاکسيميله، چاپ آن به اشکال ديگر، همچون چاپ ديجيتال محدود، يا نشر تدريجي آن، بر اساس ميزان تقاضا، مطلقا امري منطقي و در شأن اين نوع کارهاي علمي نيست، مضافاً بر اينکه نبايد شوائب تجاري به اين نوع کارهاي علمي محض، راه يابد.
سخن پایانی، بیان این نکته بسيار کلیدی است که بایستی در این کارها رعایت شود و بارها هم محققان اروپايي حضوراً به اين نکته اشاره داشته اند (و متأسفانه در نوع کارهاي ما ايرانيان هم رعايت نميشود)، اينکه تحليل و گزارش متن، حتما بايستي مطابق زبان متن نسخه باشد، براي مثال اگر متن اصلي فارسي است، گزارش و تحليل هم به فارسي و اگر به عربي است به عربي، اما براي اينکه کار در سطح جهاني عرضه شود و به محيطهاي علمي هم راه يابد، ترجمه انگليسي گزارش و تحليل براي متون ادبي و علمي نگارش يافته به فارسي يا عربي و نيز ترجمه عربي گزارش و تحليل متن براي متون اسلامي فارسي، کار را بين المللي ميکند.🌷🙌
@manuscript
درباره مصحف شريف پاريس، نظر دکتر کریمی نیا، استاد مطالعات قرآني را جويا شديم، فرمودند: این اثر قبلا در ایتالیا چاپ شده بود و آلتی قولاچ آن را از روی تصاویز نه چندان مناسبي منتشر کرده است. در اين اثر حرف خاصی نیست و پيش تر درباره این نسخه چندین مقاله انگلیسی و ... چاپ شده است. اصل آن را هم دِروش در سال 1999 میلادی منتشر کرده است. البته نسخه ی خیلی مهمی است. دروش اسم آن را نسخه پاریس ـ پترزبورگ می گذارد. در کتابي از دِروش که امسال برنده جایزه جهاني کتاب سال شد، درباره این نسخه مطالب زیادی آمده است. با سپاس از ايشان🙏🏻💐 @manuscript
🍀 #چاپ_چوبی_چیست؟
🌺 چاپ چوبی در مقابل #چاپ_سنگی است. یعنی در چاپ سنگی متن کتاب به دست کاتب نوشته می شد و بعد در چاپخانه سنگی از روی دست نوشته تکثیر می گردید و چاپ می شد.
نوع خط کتابهای چاپ سنگی نستعلیق و نسخ و در برخی موارد ثلث یا دیگر انواع خطوط است.
در مقابل چاپ سنگی دو نوع چاپ دیگر وجود داشت.
یکی همین چاپ سربی,معروف، که در آن حروف از سرب ساخته می شد و در چاپخانه توسط حروفچین کنار هم قرار می گرفت و صفحات کتاب را تشکیل می داد.
نوع خط کتابهای چاپ سربی نسخ است.
چاپ دیگری که در مقابل چاپ سنگی قرار داشت چاپ چوبی بود. که در آن حروف - به جای سرب - از چوب ساخته می شد و در چاپخانه کنار هم حروفچینی می شد.
مزیت چاپ چوپی بر سربی آن بود که حروف چوبی به شکل نستعلیق ساخته می شد و کتاب چاپ شده با آن به خط نستعلیق - البته قریب به خط تعلیق- چاپ می شد.
چاپ چوبی اختراع هندی ها بود و آنها معتقد بودند که حلاوت ادبیات فارسی در چاپ سربی -که خط نسخ بود- از بین می رود و خط نستعلیق بهتر می تواند ظرافت مضامین ادب فارسی را منتقل کند. لذا به جای حروف سربی که به خط نسخ بود حروف چوبی را اختراع کردند و با آن کتابهای متعددی را به چاپ رساندند.
❤️ @d_sadraiy
کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی-سیاسی ایران نوشته دوست قدیم جناب رسول جعفریان کتابی است خواندنی و بسیار مفید. من چاپ اول کتاب را در ایران خواندم. یک چاپ را هم که بسی پربرگ تر بود در پاریس خواندم. الآن چاپ چهارم آن در دست من است و آن را به مناسبتی می خوانم. بسیار کتاب مفیدی است. از آن کارهایی است که تألیف آن از عهده او فقط بر می آید. کاش آقای جعفریان همت کند و چاپ تازه ای از آن با اطلاعات جدید این سال ها به دست دهد. اگر چاپ تازه ای از آن شده بعد از چاپ چهارم دوستان اطلاع دهند.
🍀 #چاپ_چوبی_چیست؟
🌺 چاپ چوبی در مقابل #چاپ_سنگی است. یعنی در چاپ سنگی متن کتاب به دست کاتب نوشته می شد و بعد در چاپخانه سنگی از روی دست نوشته تکثیر می گردید و چاپ می شد.
نوع خط کتابهای چاپ سنگی نستعلیق و نسخ و در برخی موارد ثلث یا دیگر انواع خطوط است.
در مقابل چاپ سنگی دو نوع چاپ دیگر وجود داشت.
یکی همین چاپ سربی,معروف، که در آن حروف از سرب ساخته می شد و در چاپخانه توسط حروفچین کنار هم قرار می گرفت و صفحات کتاب را تشکیل می داد.
نوع خط کتابهای چاپ سربی نسخ است.
چاپ دیگری که در مقابل چاپ سنگی قرار داشت چاپ چوبی بود. که در آن حروف - به جای سرب - از چوب ساخته می شد و در چاپخانه کنار هم حروفچینی می شد.
مزیت چاپ چوپی بر سربی آن بود که حروف چوبی به شکل نستعلیق ساخته می شد و کتاب چاپ شده با آن به خط نستعلیق - البته قریب به خط تعلیق- چاپ می شد.
چاپ چوبی اختراع هندی ها بود و آنها معتقد بودند که حلاوت ادبیات فارسی در چاپ سربی -که خط نسخ بود- از بین می رود و خط نستعلیق بهتر می تواند ظرافت مضامین ادب فارسی را منتقل کند. لذا به جای حروف سربی که به خط نسخ بود حروف چوبی را اختراع کردند و با آن کتابهای متعددی را به چاپ رساندند.
❤️ @d_sadraiy
مدتی است مشغول تصحیح کتاب عمدة الطالب وسطی (همان ویرایش مشهور کتاب عمدة الطالب) هستم.
در فهرست فنخا و دنا بهترین نسخه این کتاب نسخه ای معرفی شده که در مجلس نگهداری می شود و در توصیف آن آمده که به خط مؤلف است.
من عمدة الطالب را با چند نسخه مقابله کرده ام و امروز هم به لطف فاضل ارجمند جناب آقای سید حسن موسوی بروجردی عکس نسخه مجلس به دستم رسید.
اما شوربختانه آن که این نسخه، نسخه عمدة الطالب وسطی نیست و نمی دانم چرا در دنا و فنخا به عنوان نسخه عمدة الطالب وسطی ثبت شده است، چرا که نه خطبه این نسخه مانند کتاب عمدة الطالب وسطی است و نه ترتیب مطالب.
اصلا اگر کسی به تعداد ورق های این نسخه نگاه کند می فهمد این نسخه نمی تواند عمدة الطالب وسطی باشد. بالطبع با توجه به حجم آن، نسخه عمدة الطالب کبری هم نیست.
به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است.
ولی این نسخه با نسخه عمدة الطالب صغری که آقای رجایی آن را را چاپ کرده هم نمی خواند.
با این حال به نظرم این نسخه همان عمدة الطالب صغری است که تا کنون هم به چاپ نرسیده است و آنچه آقای رجایی چاپ و منتشر نموده اند کتاب دیگری است که ایشان عنوان عمدة الطالب صغری را به آن داده اند .
دو دلیل هم ادعای مرا تایید می کند
اول اینکه مؤلف در خطبه کتاب می گوید این کتاب را عمدة الطالب نام نهادم در حالی که کتابی که آقای رجایی به عنوان عمدة الطالب صغری چاپ کرده اصلا در مقدمه مؤلف نیامده که اسم این کتاب عمدة الطالب است. پس عمدة الطالب نامیدن آن فقط استظهار آقای رجایی است
دوم اینکه
مؤلف می گوید این کتاب را مختصر نوشتم که این تصریح به مختصر بودن با «صغری» بودن می سازد.
به هر حال من که به نسخه عمدة الطالب وسطی نرسیدم ولی اگر شخصی آستین همت بالا زند و این نسخه عمدة الطالب را (که گفته شده به خط مؤلف است) تصحیح کند جماعت تراث پژوه را رهین منت می سازد.
با سلام🙏شاید در یادداشتهای قدیم داشته باشم. اما اکنوو خیر متاسفانه چیزی خاطرم نیست، و جالب بود هر زمان توفیق سفر قونیه داشتم، این موضوع در ذهنم بود که در فرصتی بشود نسخه را از نزدیک دید ولی شرایط مهیا نمیشد. خوشبختانه گویا نسخه دیوان کبیر قونیه اخیرا به صورت تصویربرگردان (فاکسیمیله) چاپ شده، بسیار عالی🌹
سلام و سپاس، متاسفانه موزه توپقاپی سرای در استانبول (مانند سایر موزها) شرایط ویژهای برای دادن تصویر نسخه دارند، شما ابتدا باید به صورت رسمی به صورت حضوری (یا توسط کسی در ترکیه) تقاضا کنید (با ایمیل هم گویا این ایام میپذیرند)، بعد از بررسی نسبتا طولانی مدت، در صورت موافقت، اعلام میکنند وجه تصویر را واریز کنید و سپس (نوعا) نسبت به کپی رایت آن، تعهد میدهید اگر تصحیح و چاپ کردید حتما مشترک با آرم موزه باشد و اگر چاپ کاغذی شد، حداقل ده نسخه به آنها بفرستید! نمونه این روند را میتوانید در تفسیر معانی کتاب الله العزیز چاپ فاکسیمیله به وضوح ببینید. خلاصه اینکه شرایط سختی حاکم است ولی امکان پذیر است، سختگیریها بیشتر برای خارجیان است اگر دوستی در ترکیه دارید از طریق ایشان تقاضا کنید، موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان یک مطلبی را خواستم در اینجا عنوان کنم و آن اینکه نسخه ای خطی از کتاب شرح منهاج بیضاوی در کتابخانه ملی موجود است که به اشتباه شارح آن را علامه سمر قندی نوشته اند و بیان داشتند که این نسخه به خط خود شارح است و تاریخ کتابت آن هم 665 هجری است که با تحقیقی که بنده انجام دادم این شرح نه اینکه از سمرقندی نیست بلکه تاریخ کتابت هم اشتباه است . شارح جناب علامه محمود عبدالرحمن اصفهانی است که در سال 674 متولد شده اند و با نسخه ای که نزد بنده است تطابق دادم و این امر برایم ظاهر شد و تاریخ کتابتی که به سال 665 هم نوشته شده در اخر نسخه هم اشتباه است زیرا وقتی خود شارح سال 674 متولد شده اند چطور شرح ایشان در سال 665 کتابت شده است .
متأسفانه جامعه علمی ما به مدعیانی مبتلا شده است که تمام موازین علمی و تحقیقی و نسخه شناسی و تراجمی را زیرپا می گذارند تا اشتباه خود را درست قلمداد نمایند. برای اینان حتی تصریح شاگرد در زمان حیات استاد در معرفی اثر او اعتبار ندارد، اما سخن فهرست نویسانِ سیصد سال بعد از آن که گمان می کنند هر محمد سعیدی قاضی سعید است حجت می شود!
اینان پیش از این نیز جزوه ای بنام ردّ مذهب حکما را بر اساس نسخه ای خطی که حدود دویست سال بعد از مجلسی اول کتابت و به او منسوب شده بود را بدور از موازین علمی و نسخه شناسی و صرفا با استناد به نوشته کاتب به نام مجلسی اول چاپ کردند. حال آن که هیچ دلیلی جز ادعای کاتب در این باره وجود نداشت و لا اقل باید آن را به عنوان منسوب به مجلسی چاپ می کردند نه تألیف مجلسی.
و در عوض برای اثبات فرضیه ای موهوم، به نفی انتساب مناظرات مجلسی اول با ملا طاهر پرداخته و آسمان و ریسمان را به هم بافتند تا آن اثر ارزنده و تاریخی را از او نفی نمایند که قبلا به تفصیل پاسخ آن را نوشته و شواهد صحت انتساب آن را ارائه کردیم.👇
https://t.me/bazmeghodsian/22306
⬇️
درباره مقدمه و ادعای بیانصافی علمی و کجی قلم چیزی نمیگوییم، در انتهای بحث خود مخاطبین در اینباره داوری خواهند کرد.
اما وارد بحثهای علمی میشویم؛
تقریر محل نزاع:
1. پنج سال پیش جامعة المصطفی کتاب علت خلق کافر شیخ حر را با اغلاطی چاپ کرد، محقق مؤسسه آقای سبحانی در سال96 نقدی بر این مقاله نوشت؛ یکی از این نقدها این بود که آقای کریمی زنجانی مطالبی از خودشان به عنوان اقول به نسخه اضافه کردهاند.
2. مصحح مؤسسه آقای سبحانی هم در مقاله سال96 و هم در مقدمه کتابی در روزهای اخیر چاپ کردهاند مدعی شدند که: رساله شیخ حر، دو نسخه به خط مؤلف دارد؛ یکی در کتابخانه مجلس و دیگری در کتابخانه بروجردی. (البته اکنون ادعا میکنند که صرفا گفتهاند منسوب به شیخ حر است. در حالی که چنین نیست و در مقاله و مقدمه کتاب به صراحت ادعا کردهاند نسخه از شیخ حر است)
ما تذکر دادیم که:
نسخه بروجردی به خط مؤلف نیست، ولی خود شیخ حر با دستخط خود حواشی بر آن افزوده است.
و گفتیم حواشی و اقولها در همین نسخه بروجردی آمده است، چرا شما با اینکه اذعان داشتید نسخه بروجردی به خط شیخ حر است، در تصحیحتان از آن استفاده نکردید؟
در واقع اشکالی که مصحح مؤسسه معارف به چاپ جامعة المصطفی کرده بود، اصلا وارد نبود. زیرا مصحح آن کتاب، اقولها را از همین نسخه با حواشی شیخ حر آورده بود! اما شما در مقالهتان طوری القا کردید که گویا مصحح آن را از خودشان و بدون بودن در هیچ نسخهای اضافه کردهاند!
◀️پاسخی که تیم آقای سبحانی به ما دادهاند:
نسخه بروجردی که توسط مُفَهرِس کتابخانه بروجردی فهرست نویسی شده، کاتب را خود مولف دانسته در حالی که چنین نیست و خط متن نسخه برای مصحح محرز نشد، زیرا تفاوت بسیاری با نسخه مجلس داشته و این نسخه دارای حذفیات زیاد بوده که بعید است مولف در تنسیخ کتاب خویش تقطیع انجام داده باشد.
گوییم:
شما هم در مقاله و هم در مقدمه کتاب ادعا کردید که نسخه بروجردی با خط خود شیخ حر است! و این اولین اشتباه شما بود، ولی اکنون ادعا میکنید گفتهاید منسوب! به شیخ حر است!! در حالی که این یک ادعای باطل است و نگفتید منسوب! و این خود شما بودید که به اشتباه گمان کردید این نسخه به خط شیخ است نه ما! ما فقط گفتیم حواشیاش به خط شیخ حر است و دقیق هم گفتهایم.
جمعبندی:
مصحح مؤسسه معارف در مقدمه کتاب ادعا کرده است که نسخه دستخط شیخ حر در کتابخانه بروجردی است، ما هم اشکال کردیم شما که مدعی هستید نسخه دستخط شیخ حر در کتابخانه بروجردی است چرا از آن در تصحیح رساله استفاده نکردهاید؟
ایشان جواب میدهد: چون دستخط شیخ حر نیست و شما اشتباه میکنید!
بزرگوار! شما ادعا کردید کاتب آن رساله خود شیخ حر است نه ما! ما فقط گفتیم حواشی از شیح است. پس در اینجا دو اشتباه مرتکب شدید: اول اینکه در مقدمه کتابتان ادعا کردید کاتب رساله کتابخانه بروجردی خود شیخ حر است! دوم اینکه الان که به شما تذکر دادیم آن نسخه به خط شیخ حر نبوده و فقط حواشیاش به خط وی است، منکر هستید حواشی آن را خود شیخ حر اضافه کرده است.
پس تا اینجا با این پاسختان اشتباه اولتان که در مقدمه کتاب ادعا کردید کاتب نسخه بروجردی خود شیخ حر است، را پذیرفتید. (چون کاتب نسخه خود ایشان نبود)
اما اشتباه اساسیتان که نمیخواهید زیر بارش بروید این است که حواشی بروجردی از خود شیخ حر نیست. میگویید:
اصل بر این است که این حواشی به خط مولف نیست و مدعی آن (مترجمین کتاب ما و سرنوشت) باید آن را اثبات کنند، در حالیکه در متن منتشر شده انتقادی، توسط این گروه، خلاف این امر مشاهده میشود و هیچ تلاشی برای اثبات این مدعا صورت نگرفته است.
در نتیجه بنده با وجود مشکلات عدیده ای که به طور خلاصه بیان شد حواشی نسخه بروجردی که بسیار اندک میباشد و برای بنده محرز نشده، آن را بر نسخه اصل اضافه نکرده است و به همان نسخه کامل مجلس که توسط خود مولف بازنگری و تصحیح شده است اکتفا کرده و اقدام به احیاء نموده ایم و بر این مبنا مدعی هستیم که متن چاپ شده عین متن مولف بود و متن دیگری که محل شبهه است بر آن اضافه نگردیده است.
لذا این ایراد به ناقد وجود دارد که چگونه با این اشکالاتی که در انتساب چنین نسخه ای وجود دارد، مطالبی به نسخه اصلی کتاب اضافه کرده و ترجمه آن را روانه بازار کرده است."
گوییم: پس اگر ما اکنون ثابت کنیم که حواشی نسخه بروجردی به خط خود شیخ حر بوده، تمام اشکال ما در نقص نسخه چاپی شما وارد خواهد بود:
اما اثباتش:
🔻
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com