ببینید با کمال احترام عرض کنم که نمی شود روند ساده گفتگوی بیت را به دورترین شکل آن برد و معنایی عجیب ساخت "چه" مصراع دوم نوع نگارش "چو" در متون گذشته است.
جناب مهدویفر دیدم حوصله بحث ندارم لذا نظر را پاک کردم. به هرحال به نظرم یکسره خدمات آن کتابخانه را زیر سوال بردن درست نیست. مخلصم.
این را جابی بنده نیز خوانده بودم که با عقل جور در نمی آید و شدنی نیست. چقدر ماست؟! چه جوری؟ بعید است.
ذوق زدگی پژوهشی
آقایی هست به نام میثاق العسر در فیسبوک که مدام پست هایی می گذارد از نتایج تحقیقاتش در حوزه مطالعات شیعی و فقهی و رجالی. گاهی در برخی بحث های رجالی به او پاسخ داده ام. شاید چند نمونه ای را اینجا بعدا بگذارم. مطالبش خالی از دقت هایی نیست منتهی آنچه قابل انتقاد است شماری از داوری های شتابزده بر اساس پژوهش های ناقص است. تحقیقات تاریخی یک تخصص و یک آموزش و یک سنت علمی است. با گردآوری منابع و صرفا ارجاع دادن فرق می کند. مهم این نیست که چه می دانید. مهم آن است که چه نمی دانید. مهم این نیست که منابع چه گزارش کرده اند. مهم آن است که چه را گزارش نکرده اند. مهم این نیست که سطور را خوب خوانده اید. مهم این است که بین السطور و پیش زمینه ها را هم بخوانید. مهم این نیست که مسئله ها را می شناسید. مهم آن است که سنت علمی مسئله ها را هم بدانید. مهم این نیست....
با عرض سلام و احترام خدمت بزرگان و بزرگواران گروه.
ببخشید بنده دیروز در یکی از کانال های تلگرامی فایل " نذر عارف" را دیدم. مجموعه مقالات به پاس دکتر عارف نوشاهی است. گمان بود که همان دیروز آن را در گروه ارسال کردم. الان گشتم، نیست. به خاطرمنیست در کدام کانال تلگرامی این فایل را دیدم.
لطفا اگر بزرگواری فایل را در اختیار دارند، مرحمت فرمایند. با سپاس???
دقيق اطلاعي ندارم به نظرم شايد شما با محوريت مطالعات تطبيقي جستجوهايي را هم بکنيد که مثلا بين آداب زيارت و دعا در يهوديت و شيعه چه اشتراکاتي وجود دارد. عفوا
در بارۀ ارتباط اسکندر مقدونی با ذوالقرنین مذکور در قرآن کریم، سخنها گفته شده است. من قصد ندارم آن حرفها را تکرار کنم؛ که فضلای جمع مستحضر اند. اعتمادی هم البته بر آنها ندارم. وانگهی، امروز حین مطالعۀ مقاله ای، نکتۀ جالبی دیدم که با این بحث بی ارتباط نبود. یک پاراگراف از مقاله را ضمیمه کرده ام. لطفا ملاحظه فرمایید. بحثش آن است که در اساطیر کازرون، اسکندر مقدونی را به این توصیف و تحقیر می کنند که دو شاخ بر سر داشته است.
شاید نتوان از این اسطوره و دیگر شواهد، عجولانه نتیجه گرفت که اسکندر همان ذوالقرنین است. وانگهی، اصل این که ایرانیان هم دو شاخ بر سر کورش هخامنشی نهاده اند، هم بر سر اسکندر دو شاخ می انگاشته اند که البته «شکسته» بوده است.
ای کاش بزرگواران راهنمایی کنند که سبب چیست؛ و این دو شاخ در ایران باستان چه معنایی داشته است. نیز، بفرمایند که در بارۀ حکایت ضمیمه یا موارد مشابه آن چه اطلاعاتی دارند. با تشکر.
به نظر شما با قبر غزالی چه کنیم که پایگاه درست نشود؟
من نظرم رو گفتم
ساختن بنایی ساده اسمش پایگاه درست کردن نیست
حالا شما نظرتان را بفرمایید
امروز در میان کتاب های تازه دیدم. اصل کتاب که هیچ، ترجمه هم به نظرم خوب نیامد. فقط در صفحه 189 این نکات خطا را دیدم. (پایین را نگاه کنید)
@jafarian1964
ذوق زدگی پژوهشی
آقایی هست به نام میثاق العسر در فیسبوک که مدام پست هایی می گذارد از نتایج تحقیقاتش در حوزه مطالعات شیعی و فقهی و رجالی. گاهی در برخی بحث های رجالی به او پاسخ داده ام. شاید چند نمونه ای را اینجا بعدا بگذارم. مطالبش خالی از دقت هایی نیست منتهی آنچه قابل انتقاد است شماری از داوری های شتابزده بر اساس پژوهش های ناقص است. تحقیقات تاریخی یک تخصص و یک آموزش و یک سنت علمی است. با گردآوری منابع و صرفا ارجاع دادن فرق می کند. مهم این نیست که چه می دانید. مهم آن است که چه نمی دانید. مهم این نیست که منابع چه گزارش کرده اند. مهم آن است که چه را گزارش نکرده اند. مهم این نیست که سطور را خوب خوانده اید. مهم این است که بین السطور و پیش زمینه ها را هم بخوانید. مهم این نیست که مسئله ها را می شناسید. مهم آن است که سنت علمی مسئله ها را هم بدانید. مهم این نیست....
ندانستنی ها
۱۰ نکته در مورد علامه امینی که شاید نمی دانستید
من این نسخه را به شکل بسیار سریع و بدون تامل لازم، سالها قبل در مخزن نسخه های کتابخانه علامه امینی دیدم.. ولی همان زمان به یاد دارم که شباهتی در خط این نسخه با خط مرحوم مجلسی نیافتم.. از طرف دیگر به یاد ندارم در کتاب های تراجم وبیوگرافی شرح فارسی ای بر صحیفه سجادیه به علامه مجلسی نسبت داده باشند.. فقط می ماند متن کتاب تا ببینیم این نسبت را تا چه اندازه تصحیح میکند که آن هم فعلا دستیاب نیست.
🔸رؤیایی عجیب در عظمت علامه امینی
🔹آیت الله چایچی از علمای آذربایجان شرقی در مصاحبه با مجله حوزه:
🔸 در نجف، از محضر آیات عظام: حکیم، شاهرودی، آقا حسین قمی و دیگران بهره بردم.
🔹یکی از اساتیدی که مایه فخر و مباهات حوزه های علمیه است و طلاب و اهل علم باید به او اقتدا کنند، مرحوم علامه امینی است.
🔸او مردی فوق العاده بزرگوار، شریف و زحمت کش بود. من به آن بزرگوار، بسیار علاقه داشتم. درس معنویت و ولایت را از او آموختم. با ایشان انس و مراوده داشتم.
🔹یک وقتی مرحوم آیة الله قاضی طباطبایی، مجلس فاتحه ای برای یکی از اقوامشان در مسجد مقبره تبریز برگزار کردند. در پایان مجلس دیدم ایشان با یک آقایی معانقه کردند. جلو رفتم دیدم پسر مرحوم علاّمه امینی است. اوّلین کلامی که به من گفت این بود که چرا برای ما تسلیت نفرستادی؟ گفتم: من خودم صاحب عزایم ، باید دیگران به من تسلیت بگویند!
🔸سپس به منزل ما آمدند و پنج روز در خانه ما بودند. در آن مدّت مطلب جالبی برایم نقل کرد.
گفت: وقتی پدرم را دفن کردیم مرحوم سید محمدتقی بحرالعلوم آمد به من تسلیت گفت و معانقه کرد. سپس فرمود:
🔹من در این فکر بودم ببینم مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه مرحمتی در مقابل زحمات علّامه امینی می دهند؟
🔸در خواب دیدم: حوضی است، آقا امیرالمؤمنین ع بر لب آن ایستاده اند، افراد می آیند و مولی از آن آب به آنان می دهند. گفتند: این حوض کوثر است.
🔹در این حال، آقای امینی را دیدم که از دور می آید. با خود گفتم: حالا ببینم مولی با ایشان چگونه برخورد می کنند؟!
🔸وقتی مرحوم علامه امینی به نزدیک حوض رسید حضرت امیر (علیه السلام) ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زدند و دستشان را پر از آب کردند و با دو دست خود به علاّمه آب خورانیدند ، و خطاب به علاّمه امینی فرمودند:
🔹بیّض الله وجهک ؛ کما بیّضت وجهي . خداوند رویت را سفید و نورانی کند ، همانطور که مرا روسفید کردی.
مجلهء حوزه، شماره 52 .
@varesoon
طبعا در برخورد با این خبر؛ بستگی دارد که چه کسانی این سایت را موثق و چه کسانی آن را ناموثق میشمارند.
در هر حال، چنین مواضعی از آقای وحید بعید نیست.
سلام علیکم؛ در مورد واژۀ «باشمک» عبارت «کلاه باشمک» را در سایت ها جستجو نمایید. توضیحی را در این باره دیدم که شاید با متن شما سازگار باشد. (= باشماق = باش «سر» + ماق «پسوند ترکی که برای نسبت دادن و کاربرد یک شیء بکار می رود»)
سلام. دوستان ارجمند، مصراع چهارم را چگونه و با چه معنایی میخوانید ؟ :
دل که دستافشان نشد ، گر زُهرهاش سازنده بود ،
داردش در رقص (...؟) حالیا ، سازِ خطش
ندانستنی ها
۱۰ نکته در مورد علامه امینی که شاید نمی دانستید
@fotrosmediatv
۱۰ نکته از علامه امینی که شاید نمیدانستید!
@fotrosmediatv
#ندانستنیها
#علامه_امینی #الغدیر
#مدافع_ولایت #غدیر #نجف #کتابخانه_امیرالمومنین
________________
واژه فطرس مدیا را در واتس اپ به شماره زیر ارسال کنید و آثار را در واتس اپ خود تماشا کنید
09100110170
🆔 @fotrosmediatv
🔸خاطرات آیة الله نجومی از علامه امینی:
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود/ دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز/ چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
🔸ذکرِ جمیل علامه بزرگوار ما آیة الله امینی که در افواه عوام و خواص افتاده و صیت عظمتش که به شرق و غرب رفته بالاتر و والاتر از آن است که به زبان این بنده کم مایه بازگو شود، اما این خود برای من توفیقی و عنایتی الهی است...
🔹یک روز به من گفتند: آقایی از نجف به کرمانشاه آمده است ودر مسجد معتمد منبر می رود و چنین و چنان است. به زیارتش رفتم و با او نماز ظهر و عصر را خوانده و درمقابل منبرش به استماع نشستم.
🔸چه جمالی و چه کمالی! چه حالی و چه شوری! چه چشمان نافذ و اشکریزی که گویی چشمه فیض خداست!
🔹برای اولین بار می دیدم که کسی از سرتا پا در التهاب و عشق ائمه طاهرین علیهم السلام می سوزد و چشم ها چون کاسه خون اشک خونین می بارد.
🔸برای اولین دیدم که کسی در محضر عالم وعامی بی هیچ پروایی در مظلومیت امیرالمؤمنین ناله می کند و باصدای بلند و غرّای خود گریه سر می دهد.
🔹چنان شیفته حالت او شدم که چند ماهی بعد از رفتنش طاقتم طاق شد و گفتم : هرچه بادا باد، به طور قاچاق هم شده است باید به نجف بروم.
🔸به هنگام رفتنم ، مادرم که چون ابر بهاران بر من می گریست و در فراق من چاره جویی می کرد، فرمود: برو، می دانم گریه های امینی تو را برد.
🔹امینی از کرمانشاه رفت ولی نوجوانی را مسلمان کرد و رفت. به دنبال او رفتم و صد رحمت بر صائب تبریزی فرستادم که گفته است:
این ندا می رسد از رفتن سیلاب به گوش/ که در این خشک نمایند که دریایی هست
🔸رؤیایی عجیب در عظمت مقام علامه امینی:
🔹آیة الله چایچی از علمای آذربایجان شرقی در مصاحبه با مجله حوزه:
🔸 در نجف، از محضر آیات عظام: حکیم، شاهرودی، آقا حسین قمی و دیگران بهره بردم.
🔹یکی از اساتیدی که مایه فخر و مباهات حوزه های علمیه است و طلاب و اهل علم باید به او اقتدا کنند، مرحوم علامه امینی است.
🔸او مردی فوق العاده بزرگوار، شریف و زحمت کش بود. من به آن بزرگوار، بسیار علاقه داشتم. درس معنویت و ولایت را از او آموختم. با ایشان انس و مراوده داشتم.
🔹یک وقتی مرحوم آیة الله قاضی طباطبایی، مجلس فاتحه ای برای یکی از اقوامشان در مسجد مقبره تبریز برگزار کردند. در پایان مجلس دیدم ایشان با یک آقایی معانقه کردند. جلو رفتم دیدم پسر مرحوم علاّمه امینی است. اوّلین کلامی که به من گفت این بود که چرا برای ما تسلیت نفرستادی؟ گفتم: من خودم صاحب عزایم باید دیگران به من تسلیت بگویند!
🔸سپس به منزل ما آمدند و پنج روز در خانه ما بودند. در آن مدّت مطلب جالبی برایم نقل کرد.
گفت: وقتی پدرم را دفن کردیم مرحوم بحرالعلوم آمد به من تسلیت گفت و معانقه کرد. سپس فرمود:
🔹من در این فکر بودم ببینم مولی امیرالمؤمنین علیه السلام چه مرحمتی در مقابل زحمات علّامه امینی می دهند؟
🔸در خواب دیدم: حوضی است، آقا امیرالمؤمنین بر لب آن ایستاده اند، افراد می آیند و مولی از آن آب به آنان می دهند. گفتند: این حوض کوثر است.
🔹در این حال، آقای امینی را دیدم که از دور می آید. با خود گفتم: حالا ببینم مولی با ایشان چگونه برخورد می کنند؟!
🔸وقتی مرحوم علامه امینی به نزدیک حوض رسید حضرت امیر علیه السلام ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زدند و دستشان را پر از آب کردند و با دو دست خود به علاّمه آب خورانیدند و خطاب به علاّمه امینی فرمودند:
🔹بیّض الله وجهک کما بیّضت وجهی. خداوند رویت را سفید و نورانی کند همانطور که مرا روسفید کردی.
مجله حوزه، شماره 52 (ره آوردی از آذربایجان شرقی، آیة الله چایچی)
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com