بزرگوار، اگر نیازمند مطالعه از نزدیک نسخه ای در ترکیه هستید، طبعا باید به ترکیه و استانبول سفر کنید، اگر نه باید تصویر نسخه را، از آنها با فرایندی تقاضا کنید، طبعا جز موارد بسیار نادر، امکان مطالعه نسخ ترکیه از راه دور، دست کم نسبت به کلکسیون اياصوفیا در سلیمانیه، فراهم نیست و راه سوم همان نسخه عکسی دانشگاه تهران است. موفق باشید
سلام. سپاس. میر یامغورچی نام شاعری است که در نسخی که در اختیار دارم به صورت یغمورچی و یمغورچی ثبت است ولی بنده ضبط یامغورچی را از نسخه کهنی صحیح دانستم، هرچند که از معنایش خبردار نبودم. نظر بنده این است که احتمال شما قریب به یقین است، چرا که یام و غورچی در لغت ترکی به همان معانی است که اشاره کردید و آنچه صحت معنای این عنوان را تایید می کند، تخلص این شخص است با عنوان سپاهی
معنایی که بنده عرض میکنم چنین است : به مخاطب طالب می گوید بر راهی نشین ( شاعر راه خاصی را که همان مسیر عرفان است مد نظر دارد) و دست در دامن عابران خاص آن راه خاص بزن که همان صاحبان کمالند و ( این مردمان را به عادت اهل عرفان مرموز و نکره می آورد)
شمای عزیز به راهی را به صورت براهی با شکل براه و به معنی راه یافته و نیکو معنا میکنید اما منظور بنده دامن کسی که از راهی خاص میگذرد است. این دو یکی نیست.
سلام و عرض ادب
در متن شاهنامه نقالی ترکیب " تند دست" را دیده ام.
با توجه به اینکه تند دست و یا جلد دست به کسی گفته میشود که در بکارگیری از دست خودش بسیار سریع و ماهر است شاید بتوان اینجا اینگونه قلمداد کرد که " دست" به " شصت" تصحیف شده باشد.
والله اعلم
سلام علیکم
من صدها ساعت از سخنرانی های ایشون را با دقت گوش کردم از زمانی که در شبکه الکوثر بودند
این متن را هم خواندم
احساس می کنم موجی علیه ایشون راه افتاده که خیلی منصفانه نیست.
متن کامل یادداشت بالا را هم مطالعه کردم. انتقادها جدی نبود.
ایشون دغدغه ای را مطرح می کنند که از اساس وارد است.
هدفم دفاع نیست ولی با آشنایی که نسبت به تفکراتشون و نوع ارائه مباحثشون دارم نمی تونم بعضی صحبتها در این زمینه را بپذیرم
با سلام
می دانیم که در نظر ابو الحسن اشعری ، معرفت واجب سمعی است نه عقلی
اما فراتر از این به وی چنین نسبت داده شده که اول واجبات را معرفت می دانسته نه نظر ، این نسبت در کتب کلامی متأخرین (از سده هفتم به بعد) زیاد مشاهده می شود. با توجه به این که تلازمی میان سمعی بودن معرفت با اول واجب بودن آن نیست، آیا منبع متقدمی که این نسبت را به ابو الحسن اشعری اثبات کند وجود دارد؟
با سپاس
سلام. زیارت اساساً دیداری نمادین است. دور یا نزدیک بودنش ابدا مهم نیست و زیارت از راه دور همان قدر اصیل است که زیارت از راه نزدیک. خود نمازی که ما میخوانیم (به نظر من) یک زیارت از راه دور است. باری، در این دیدار نمادین خواه با طی طریق خواه بدون آن فرد خود را در یک بارگاه حاضر میکند.
"چرا همان لحظه نبوسیدمش "
@literature9
و تو باز میگردی
با عکسی که روی حافظه افتاده است این بهار و بیقرار
و شقایق از همیشه مردهتر است
تو هم،
از امتداد نگاهم نازتری پرنده؟
با روز که بسته بسته میگذرد
و شبانگاه تهی نمیشود
از حجمهای اضافی
و تو باز میگریزی
یخچال را باز میکنم ،کسی آنجا نیست
پرده را میکشم
اینجا نیستم
_سبک، سبک
میپرم چون پرنده از خانه
نرما نرما نرما نرم –
مخفی شدهاند لابد !
از من درازتر است خیابان
و دود از تو غلیظتر
و از هرچه قدم میزنم بیشتری
بخواهم بلوزی بپوشد
زرد ِ شفاف
نه اینکه نشانهی چیزی باشد این رنگ
تنها آتشم میبرد همین
زرد شفاف!
از دو سو به من میآیی
یکی که نمی خواهم و
دستی که بهسوی دیگر کشیدهاند
زرد شفاف ...
- گم شدهام آقا، بیکرانه است تهران
- از میدان انقلاب که بگذری
کشیده و باریک است خیابان آزادی
[ رقابت با برلن
رقابت با خیابان بهار
رقابت با خیابان ولی عصر
بفرمایید دیدن کنید]
از بیکرانگیاش اینجا فقط گم نمیشوم
اینجا که از بقیه تهرانتر است
[بالشتک دخترانهی چهارده سال
شیکترین ساعتهای دیواری
لوازم آشپزخانه
نمایشگاه دامن شلواری زنانه
رقابت با ولیعصر
بفرمایید دیدن کنید]
گم میشوم و این همه اشیاء خواهرانه به شعر میزنند!
جیغت نه کشیده بود و نه باریک
کشیدهی باریک!
زرد شفاف ؟
چرا همان لحظه نبوسیدمت ؟
و حالا که این لبها
به درد چیزی نمیخورند
و حالا که اینجا
پر از بوق انسان است و اصالت دود
ای از بقیه تهرانتر !
یک لحظه فرصت برای اصیل شدن ندارم
فرصتی که بخندم یا گریستم
چرا همان لحظه نبوسیدمت !
بروم که در خانه عشق را منتظر گذاشتهام
در یخچال
((بعد از انقلاب چه اندازه شلوغ شده است))
و با دوست ناشیام رقابت کنم
که فردایش را خورده است
و هنوز تا خوردن شعرهایش
فرصت زیاد دارد
#مخاطب_اجباری
#شمس_آقاجانی
@litera9
حافظ به روایت کیارستمی در واقع اعلام موجودیتی دیگرگونه و مدرن از شعر حافظ است که تاکنون شاهد چنین رویکردی نسبت به شعر شاعران مطرح زبان فارسی نبوده ایم. همان طور که کیارستمی در ابتدای این کتاب تنها به سطر بسیار کوتاه اما پرمغز و جاندار «ژ.ن.آرتور رمبو» که می گوید «باید مطلقاً مدرن بود» اکتفا می کند، در عین حال با همین سطر مواضع خود را با تمام کسانی که از همان آغاز سنگ بنای این کتاب، تنها با شنیدن نام کتاب سر به عناد و دشمنی گذاشته اند، روشن می کند. در دوره ای که رویکرد عامه مردم و گاه حتی خود بزرگان ادب نسبت به حافظ تنها مددجویی و چاره خواهی است و مخاطب تنها با دنبال کردن سطرها در پی یافتن سطری است که با جانش درآمیزد و به قولی راه را بر او بنماید کیارستمی به حافظ دیگرگونه نگریست و چراغی دیگر فراروی مخاطبان جدی شعر حافظ و این گروه افروخت که تنها با خواندن سطری از حافظ نیز می توان به چنین مهمی دست یافت چرا که کلام آنچنان با جان حافظ آمیخته شده است که هر سطر و مصراع به تنهایی میتواند شعری مستقل باشد. اگر تنها کمی خوشبین باشیم انتشار کتاب حافظ به روایت کیارستمی میتواند سنگ بنای محکم و استوار حافظ پژوهی...
این خط رنگی مخصوص همان شخص است که در آن راه می رود
هیچوقت نبایستی انتظار این را داشته باشد غیر از خودش هم در این خط رنگی، راه برود؛شاید یک زمانهایی با خطوط رنگی دیگران تداخلی پبش بیاید اما همیشگی نیست
با سلام و عرض ادب؛ اولا بنظرم این کلیپ از جایی بریده شده است که قبل از آن مطلبی که از این به بعد شرح آن است که نبود آن باعث عوض شدن روح حاکم بر مطلب شده است. ثانیا طرز تفکری که اصلا حاضر نیست نسبت به تحریفات نهضت مقدس عاشورا که در گذر زمان اضافه شده و با روح حاکم بر نهضت ضد استعماری و استثماری استکبار زمان که در وجود نحس و کثیف یزید تبلور یافته است، انتظار این است که مطالب را که شهید مطهری در آن سه جلد به آن تحریفات پرداخته است و تاکنون کسی به صورت مستدل و با ذکر منبع نسبت به نقد آنها نپرداخته و فقط با جار و جنجال و هوچیگری نسبت به آن مطالب پرداخته اند، قبول کنند؟!!! زهی انتظار بی مورد.
خطابه جذاب و زیبایی بود ولی مشکلی را حل نمی کند. سخن در این جا درباره حق و باطل بودن مذهب افراد نیست. سخن در این است که آیا مقایسه انجام شده در آن پیام، درست است یا خیر؟ به نظر بنده درست نیست؛ علتش را هم در همان پیام اول ذکر کردم.
در ضمن بوسه پاپ به پای آن شخص جبار ... به خاطر احترام به او و یا تایید کارهای او نبوده است تا مذموم باشد؛ بلکه پاپ با آگاهی از پیشینه آن اشخاص، با بوسیدن پای آنها ازشون خواسته که دست از جنگی که یک کشور را به ویرانی کشیده بردارد.
اما اینکه فرمودید این کار پاپ برخاسته از آموزه های دینی او ... نیست، درست نیست؛ چون بوسیدن پای افراد گناهکاری که توبه کرده اند توسط پاپ ها یک سنت کلیسای کاتولیک است که هر ساله برگزار می شود.
📅 كاشف تانژانت؛ نقطه برخورد با دايره
از زندگی خصوصی ابوالوفا بوزجانی آگاهی چندانی در دست نيست. همان اندازه میدانيم كه دانشهای رياضی و اخترشناسی را به ترتيب از عمو و دايی اش آموخت.
مهمترین كارش در هندسه به ويژه مثلثات، ابداع شكل ظلی يا قضیه تانژانتها است كه در مثلثات قائم الزاویه كروی و مثلثات تخت به كار میرود.
يرونی و ابن نديم نام چندين كتاب حتا در رشته موسيقی را به او نسبت دادهاند كه در دست نيستند. ماندگارترين اثر او كه به جا مانده "المجسطی" در حساب و هندسه است.
ابوالوفا بوزجانی در ۵۸ سالگی در بغداد درگذشت.
#روزشمار
@dw_farsi
دستخط بالا را با دقت بنگرید.
میرزا که در جاپلق به دنیا آمده، از آنجا به اصفهان رفته، سپس در شیراز سکنی گزیده و در نهایت به قم مهاجرت نموده و ما آن را با نسبت میرزای قمی می شناسیم، خود را با نسبت «الرشتي» معرفی نموده است.
این دستخط خود میرزای قمی است، نه شخص دیگر! حال باید دستخط های دیگر میرزا را دید تا معلوم گردد که وی خود را با چه نسبت های دیگری (مثل قمی، یا غیر آن) معرفی نموده است؛ چرا که اَولی در نسبت شناسی، نسبت هایی است که خود شخص برای خودش به کار برده است، سپس نسبت هایی که شخص بدان در طول تاریخ به دلایل گوناگون شهرت یافته است، مثلاً از شیخ بهایی دستخط هایی داریم که خود را بهاء الدین العامِلي (منسوب به زادگاهش، جبل عامل لبنان) معرفی نموده است.
«متن:
و به دامن کبریایی سراپردۀ عصمتْمقیمانش، به جز دست دعا هملباس اجابت نرسیده.
شرح:
"دامن کبریا" استعاره بالکنایه است و دامن تخیل چه کبریا را شخص قرار داده و برای او دامن تجویز کرده که لازم شخص است و اضافت "دامن" به سوي "كبريا" اضافتِ عهدي است چه مضاف اليه "دامن" كه شخص است معهود است و از این عالم است کیوان و بده و مزه آفتاب و استخوان علم و این معنی خان آرزو در عطیه کبری آورده و اضافت کبریا به سوی سراپرده ادنی ملابست است چه کبریا صاحب پرده را باشد و فائده در این اضافت بیان غایت کبریا آن شخص بود گویا کبریا در همه چیز اوست و اضافت سراپرده به سوی عصمتتشبیهی که جمعی آن را اضافت بیانی گویند
سلام علیکم
إذا اَبقتِ الدُنیا علی المرءِ دینَه فَما فاتَهُ مِنها فَلَیسَ بِضائِرِ
محتوای بیت همان است که بزرگواران ترجمه نموده اند.
اما نکته ای لغوی را عرض می کنم:
فعل «فاتَ یَفُوتُ» در قالب متعدی اینگونه استعمال می شود: «فاتَهُ الأمرُ»؛ یعنی: [فرصت انجام] آن کار از دستش رفت. پس چیزی که از دست می رود "فاعل" قرار می گیرد و کسی که آن چیز را از دست می دهد در جایگاه "مفعول" ظاهر می شود.
خلاصۀ مطلب آن است که «فاتَهُ الأمرُ» به معنی «فوت شدن و بِدَر رفتن چیزی از دست کسی» است، نه به معنی «از دست دادن کسی چیزی را». در این معنی دوم، جای فاعل و مفعول عوض شده است که غیر منطبق با استعمال عرب است.
بنابراین مصرع دوم را اینگونه ترجمه می نماییم: «آنچه از دنیا که از دستش برفت زیان آور نیست».
با توجه به توضیحاتی که در مقدمه آمده، از حیث حکایاتی که کم دارد و بعدا اضافه شده و اصلاحاتی که نسبت به این نسخه در نسخ معتبر بعدی انجام شده، احتمال این که واقعا در همان تاریخ و به دست خوشنویسی بزرگ مثل یاقوت کتابت شده باشد هم کم نیست. بعضی از متخصصین ظاهرا این نسخه را تأیید کردهاند و شهرت بینالمللی پیدا کرده است.
با سلام لطفا نظر دوستان را نسبت به سجع مهر میخواستم، متاسفانه تصویر دیگر یا بهتری در دست نیست. با سپاس🌺
🔻برخی از عزیزان همراه نوشته اند:
🔸بعضی از افراد ولایتی! در اصفهان در واکنش به بسته شدن حرم رضوی - علی ساکنها السلام - با استناد به داستان قطع دست زوار سیدالشهدا در زمان منصور عباسی گفتهاند که تایید حضرات نسبت به قطع دست نشانگر این است که منع از زیارت به سبب ویروس صحیح نیست.
نظر شمارا در مورد داستان قطع دست توسط منصور و نحوه استدلال به آن را میخواستم بدونم.
🔹پاسخ: داستان قطع دست زوّار از اکاذیب مداحان و روضه خوانان است و نسبت تایید آن به امام افتراء و از گناهان کبیره است.
هدانا الله الی الصراط السویّ.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com