1. در بخش فهرست الفبايي اختصاراتي آمده كه با علامت مساوي عناوين كامل آنها روشن ميگردد: ارجـ"= أرجوزة؛ ر"= رسالة؛ ش"= شــرح؛ قـ"= قصيدة؛ قصـ"= قصائد؛ ك"= كتاب؛ مـ"/ مختـ"= مختصر؛ مقـ"= مقالة؛ مقد"= مقدّمة؛ منـ"= منظومة.
2. در بخش فهرست الفبايي مؤلفان رموز و علائمي آمده كه تا حدّ ممكن اينجا به معرّفي آنها ميپردازيم: علامت اگر قبل از اسمي بيايد، نشان ميدهد كه نام مذكور الزاماً مؤلّف نيست و ممكن است كاتب نسخه بوده باشد و نيز چنانکه همين علامت بعد از شماره نسخه بيايد، نشانگر تكرار اين اسم در اين نسخه و نسخههاي ديگر است؛ علامت گوياي تاريخ حيات و زنـده بودن مؤلّف يا كاتب نسخه در اين تاريخ است؛ علامت گوياي تاريخ كتابت نسخه بوده و اين كه برخي جاها اين علامت نيامده نشان ميدهد كه نسخه فاقد تاريخ استنساخ بوده است؛ علامت نشانگر تاريخ تقريبي و تخميني كتابت نسخه است كه به صورت قرن و سده نوشته شده است؛ علامت بيانگر تاريخ وفات مؤلّف يا كاتب است.
سلام. اینگونه اختلال وزنی دارد.
گمانم *هم پناه* که همراه محترم دیگری خواندند حدس خوبی است. به شرط آنکه شواهد و قراین بگوید که کاتب به دلیل نقاشی کردن خالی از فهم کلمات، مصرع را اینگونه نگاشته است.
در هر صورت به گمانم که دسترسی به نسخ دیگر اثر، راهگشا باشد.
بله درست میفرمایید ممنونم که راهنمایی کردید. آیا به غیر از علامت 2 از علامت دیگری هم برای ارجاع به حاشیه استفاده می شود یا خیر؟
در این اسکن نیست اما در جاهای دیگری که ارجاع به حاشیه داشتهام در این کتاب همه از علامت 2 استفاده کرده اند یک صفحه که علامت 2 دارد الان خدمتتان می فرستم
از قرائنی که در این نسخه دیده ام متوجه شده ام که کاتب چندین مورد یک کلمه را از ابیات انداخته است و در مقابل، برای یاء نکره هم علامت آورده و به همین دلیل کمی بر افتادگی کلمه در این بیت مصرّم
با سلام. ایا اطلاع دارید که علامت و نوشته ای که در خط اخر است چیست و به چه معناست؟
سلام و عرض ادب
من هم پایاننامه، تصحیح نسخه انجام میدهم و بعد از پایان با نام استادم و من چاپ خواهد شد. راه دیگری برای چاپ نیست. مگر ناشران ریسک دانشجویان جوانی مثل ما را میپذیرند که آن هم در زمینهٔ علوم انسانی پایاننامهای چاپ کنند؟ تنها راه برای ما هم همین است که اول به اسم استاد و بعد بهعنوان همکار این کتاب، کتابمان را چاپ کنیم.
بله بعد از مولوی کلمه دیگری هست که نتونستم بخونم و علامت سوال گذاشتم.
این علامت روی این صفحه و در کنار این مصراع به احتمال زیاد برای این است که این مصراع از نظر وزن مشکل دارد و کاتب یا دیگری با زدن علامت ضربدر آن را مشخص ساخته است.
چند وقت پیش درباره علامت بعد از مصراعها سخن گفتیم که این عکس بالا نمونه دیگری از آن است
اما به نظر شما کلمه بعد از علامت در مصراع چهارم چیست؟
یک سؤال از اساتید نسخه پژوه :
آیا موارد ی که در نسخه علامت بلاغ ذکر شده و قرینه ی دیگری نیست (مثلا: بلغ) این نشانه بلاغ به صورت مقابله است؟ و یا ممکن است بلاغ سماع و قرائت را هم شامل شود؟
1. در بخش فهرست الفبايي اختصاراتي آمده كه با علامت مساوي عناوين كامل آنها روشن ميگردد: ارجـ"= أرجوزة؛ ر"= رسالة؛ ش"= شــرح؛ قـ"= قصيدة؛ قصـ"= قصائد؛ ك"= كتاب؛ مـ"/ مختـ"= مختصر؛ مقـ"= مقالة؛ مقد"= مقدّمة؛ منـ"= منظومة.
2. در بخش فهرست الفبايي مؤلفان رموز و علائمي آمده كه تا حدّ ممكن اينجا به معرّفي آنها ميپردازيم: علامت اگر قبل از اسمي بيايد، نشان ميدهد كه نام مذكور الزاماً مؤلّف نيست و ممكن است كاتب نسخه بوده باشد و نيز چنانکه همين علامت بعد از شماره نسخه بيايد، نشانگر تكرار اين اسم در اين نسخه و نسخههاي ديگر است؛ علامت گوياي تاريخ حيات و زنـده بودن مؤلّف يا كاتب نسخه در اين تاريخ است؛ علامت گوياي تاريخ كتابت نسخه بوده و اين كه برخي جاها اين علامت نيامده نشان ميدهد كه نسخه فاقد تاريخ استنساخ بوده است؛ علامت نشانگر تاريخ تقريبي و تخميني كتابت نسخه است كه به صورت قرن و سده نوشته شده است؛ علامت بيانگر تاريخ وفات مؤلّف يا كاتب است.
سلام
گفتم این مطلب بریده است و مقالهی علمی هم نیست که کلیدواژهها و اصطلاحات را دقیق تعریف و شرح بکنند. منظورم از تعریف مرادی است که ایشان از فکر به دست دادهاند. دربارهی پیشزمینههای اندیشگی این گفتار و منظور ایشان از استعارههای انتزاعی هم ارجاع دادم به "زبان شعر در نثر صوفیه"...
آگاهی های تازه در باره فاضل هندی
سالها پیش وقتی مرحوم آقای فاکر قصد چاپ کتاب کشف اللثام فاضل هندی را (ضمن منشورات جامعه مدرسین) داشت، از بنده خواست شرح حالی بنویسم که نوشتم و در مقدمه کتاب کشف اللثام چاپ شد. همان موقع، چهار رساله از فاضل هندی رو هم تصحیح کردم و این شرح حال هم در آن آمد. آن زمان، مرکز فرهنگی تخت فولاد قصد بازسازی مزار فاضل هندی را داشت که مردم اصفهان هم به آن علاقه مند بودند. فکر کنم سال 1374 بود. بعد از آن روی آن کتاب و شرح حال کاری انجام ندادم. فکر می کنم در باره وی مطالب دیگری هم نوشته شده است. اما امروز نکته جالبی در کتاب تاریخ کشیکخانه همایون (ص 240) دیدم که الحق کتاب مهمی است. نوشته است: فاضل هندی رساله ای در امامت برای او [شاهزاده هندی تبعیدی به ایران که این کتاب اخبار و گزارش های مربوط به اوست و سنی هم بود] نوشت و تحسین کرد و جایزه هم شنیدم که داد، اما بنده به جهت خودسازی های او، تشیع او را باور نمی کنم.
در باره رفت و آمد فاضل هندی با این شاهزاده در جای دیگر آمده است که در جریان تهنیت عید ... بعد از آن آخندها را که عبارت از فاضل هندی و ملامحمد امین باشد بار می داد و بعد از آن کمترین ... فاضل هندی کتابی پیشکش می کرد و ملامحمد امین تقویمی می داد. بنده چند شعر می گفت. ... در سه نعلبکی کوچک، اشرفی تحویل مجلس ولی نعمت را به این ترتیب می گذاشتند: اولا ملا بهاءالدین محمد فاضل هندی، دویم ملامحمد امین، سیوم کمترین ، و در نعلبکی فاضل هندی سی عدد اشرفی و.... (ص 90). پیش از ان در صفحه 44 هم از اشرفی هایی اهدایی در مقابل پیشکش کتاب سخن به میان آمده بود، و این که بعد از «درویش آدم» نزدیک ترین محرم وی همین فاضل هندی بود (ص 45).
ظاهرا ارتباط وی با فاضل هندی ادامه یافته است. چنان که در جای دیگری آمده که گاه دو روزی از هفته ـ به صورت منظم و کشیک ـ کنار این شاهزاده هندی بوده است.... دوشنبه و جمعه کشیک فاضل هندی که ملابهاءالدین محمد باشد (ص 252). در جای دیگری اشاره دارد که «وقتی که فاضل هندی به زیارت مشهد مقدس می رفت مار ا تدارکی ممکن بود که به جهت ایشان کردیم» (ص 259) که باز اشاره به کمک این شاهزاده به فاضل هندی است. یک بار هم از این صحبت شده که بعد از این هم آوارگی این شاهزاده در ایران، بالاخره اگر با موفقیت به هند برگردد ... به فلان و فلان، چه سمت هایی می دهد و این که «و فاضل هندی ملاباشی خواهیم شد» (ص 273). در باره دوستی این شاهزاده هندی پناهنده در ایران با فاضل هندی، موارد دیگری هم هست. از جمله این که شبی نزد او می آید و مفصل صحبت می شود. راوی (مولف کشیکخانه) می گوید شاهزارده فرمودند: آخوند (یعنی فاضل هندی) از ماست. شما از اهل ایرانید. رعایت ما به ایشان بیجا نیست. اگرچه خواهی گفت که ایشان (فاضل هندی) هم ایرانی اند، اما مدتی در هندوستان با ما بوده و تعصب ندارد. (ص 149). نویسنده کشیکخانه می گوید که اینها در هند رابطه استاد و شاگردی داشته اند و این نکته شگفتی است: در آن مجلس بهاءالدین محمد فاضل هندی که با شاهزاده در هندوستان ربط استاد و شاگردی داشته و نهایت محرمیت و انس در این جانب هم به هم رسانیده بود و بسیار بیش از کمترین رعایت او می نمود و اعتمادی که به او داشت به بنده نداشت، .... (ص 20).
@jafarian1964
⭕️
معرفی کتاب "الفوائد الضیائیه".
شرح ملا جامى"، با نام اصلى «الفوائد الضيائية على متن الكافية في النحو»، اثر عبد الرحمن بن احمد بن محمد جامى است.
🔸این اثر از شروح مشهور كتاب «الكافية في النحو» اثر «ابن حاجب» است كه جامى آن را در روز شنبه 11 رمضان سال 897 ق، به نام پسرش ضياء الدين يوسف، گويا در هرات، به انجام رسانده است.
🔸اين شرح به جهت اهميت بيان مباحث نحوى در زبان و ادبيات عرب، مورد توجه بسيارى از دانشمندان علوم ادبى قرار گرفته و صدها سال در مدارس، بهعنوان كتاب درسى دانشجويان علوم اسلامى در عراق، هند، ايران و افغانستان تدريس مىشده است و بر آن تعليقات و حواشى متعددى نوشتهاند.
🔸شرح مطالب، بهصورت غير مزجى مىباشد، بدين صورت كه متن اصلى در بالاى صفحه و توضيحات شارح، در پايين صفحه آمده است.
🔸کتاب شرح جامی، متنی بسیار متقن دارد و مشهور است که طلاب با خواندن این کتاب، مسلط به متن نویسی عربی می شوند.
🔸در سیر درسی حوزه های علمیه، شرح جامی پس از سیوطی، تحت نظر استادی ماهر، خوانده میشود.
#معرفی_کتاب
@yortchi_bosjin_pdf
علامت داروخانه!
آیا تا کنون فکر کردهاید چرا علامت داروخانه در سراسر جهان "ماری است که به دور جامی از شراب پیچیده و در حال خوردن شراب میباشد"؛ و یک علامت بین المللی شناخته شده می باشد؟
اگر فکر کنید این ابتکار جهانی مربوط به ایران است به ایرانی بودن خود افتخار میکنیم.
👈 و اما اصل مطلب
در زمان ابن سینا طاعونی سخت در همدان شیوع پیدا کرد. ابن سینا متوجه شد که تنها عامل این بیماری موش میباشد.
دستور داد هر خانه اگر میخواهد از طاعون در امان باشد در خانه مار نگهدارد تا با خوردن موش طاعون از بین برود. هم چنین برای تقویت زهر دستور داد جامی شراب قرمز سر راه مار قرار دهند. تا توان شکار موش بیشتری داشته باشد. بعد از آن در شفا خانه هر شخص طاعونی که میآمد مشخص میشد در آن خانه مـار نبوده و طاعون سرایت کرده ومیگفتند: بیمار، یعنی مار در خانه ندارد.
به افتخار این پزشک ایرانی ، علامت داروخانه در دنیا ماری سر در جام شراب ثبت شد؛ و کلمهٔ بیمار در فرهنگ ما ماندگار شد 👌
عجایب جهان
#نهج_البلاغة
#نسخه_کهن
#منهاج_البراعة_فی_شرح_نهج_البلاغة
#قطب_راوندی
نسخه خطی به شماره ثبت 3083
محل نگهداری: کتابخانه سپهسالار
تاریخ کتابت: احتمالا قرن ششم یا هفتم
ملاحظات:
اهمیت این نسخه از چندین جهت می باشد :
اول اینکه متنی کهن از نهج البلاغه می باشد ،
دوم اینکه شرح مهم قطب راوندی (منهاج البراعة) را هم در هامش در بر دارد و اینکه کاتب متن و هامش ظاهرا یکنفر بوده است هر چند جنس کاغذ شرح در صفحات الحاقی متفاوت از صفحات اصلی می باشد و در ظاهر متعلق به یک زمان نمی باشند ولی خط آنها خیلی به یکدیگر شباهت دارد و اگر ثابت شود که کاتب متن و هامش یکنفر بوده است تاریخ کتابت نسخه به بعد از اواسط قرن ششم (عصر قطب راوندی) به بعد بر میگردد و اگر هم کاتب متن و حاشیه دو نفر مختلف باشد باز هم شیوه کتابت حاشیه نشان از قدمت آن دارد و نزدیک به عصر کتابت متن انجام شده است و احتمال اینکه خود متن کتاب در عصر قبل از قطب راوندی کتابت شده باشد بعید نخواهد بود ،
سوم اینکه کتابت شرح نهج البلاغه در هامش کتاب با دقت صورت گرفته و هر کدام از فقرات شرح در جای خاص خود اضافه شده است و لذا در بعضی اوراق چون عبارات شرح بیشتر بوده است صفحاتی الحاق شده است (هرچند این احتمال هم میرود که صفحات الحاقی در زمان و عصر دیگری تهیه شده باشد) و این نشان دهنده این است که کاتب شرح شخصی عالم بوده است .
در متن بعضی از لغات مشکل به شنگرف توضیح داده شده است که با توجه به کتابت آن در بعض موارد در قسمت کاغذهای مرمتی عطف نسخه ،باید گفت توسط کاتب دیگری و در عصر دیگری انجام شده است ، همچنین نسخه توسط کاتبی «نور الدین» نام تصحیح نیز شده است که در برگ 62 فلان نام خود را آورده است . حدود نیم سانتیمتر از اطراف صفحات کتاب از بین رفته است لذا بعضی از کلمات سطور مربوط به شرح به تبع آن از بین رفته وحتی مرکب آن در اثر استفاده کم رنگ گردیده است . و در پایان هم حدیثی از حضرت رسول(ص) درباره معراج که امیر المؤمنین (ع) نقل کرده است ، آمده است . برای توضیخات بیشتر درباره این نسخه مراجعه کنید به (فهرست سپهسالار ، ج2 ، ص154) .
در ادامه نمونه ای از تصاویر این نسخه برای علاقه مندان و محققین ارسال می شود ، اگر از اساتید محترم تذکری درباره این نسخه و خصوصا تاریخ کتابت آن دارند ، به بنده کمترین (@ghehsare) تذکر دهند «فان الذکری تنفع المؤمنین» .
@sepahsalaar
👇👇👇👇نمونه تصاویر نسخه 👇👇👇👇
سلام
پیشتر دوستی در گروه تراثی آرشیو اشاره کردند که علامت ۱۲ در حاشیه به معنای انتهای حاشیهٔ مورد نظر است زیرا که ابجد «حد» دوازده میشود و پایان حاشیه را نشان میدهد.
و چهارمین مورد هم به نظرم «والسلام» میرسد.
سلام و ارادت
بله، بنده هم در جستجوي همين مطلبم
آيا بزرگواران كتابت ديگري از زين العابدين بن عبدالرحمن جامي مي شناسند؟
با سلام و احترام
از دوستان کسی می داند که این ابیات از کیست؟ در نسخه نام شاعر جامی آمده ولی بنده در گنجور در هفت اورنگ جامی نیافتم:
عقل میگفت که چند است صفات تو چون
عشق زد بانگ که سبحانک عما یصفون
شیوه عشق بود کشف حقایق کون
عقل از عهدۀ این کار نیاید بیرون
در درسی از مرحوم الهی قمشه ای در شرح فصوص الحکم هم دیدم که بیت اول نقل شده ولی ایشان هم نگفتند که شعر از کیست.
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com