حمد خدا است با زبانی پر از استعاره .
بله درسته
اما مستحضر هستید که شاهد بازی و ادبیات شهرآشوبی کاملا باهم همخوان نیستند. ادبیات شهرآشوبی نوعی نگاه زیباانگارانه به دیگران است ولی در شاهدبازی نگاه جنسی غالب است
خیلی خلاصه : اینکه محتوا عاشقانه است ولی در بحر متقارب سروده شده است در حالی که این بحر برای منظومه های علمی و یا حماسی مناسب است
بیان شعر خیلی صریح و رک است (وفا وعده کردی جفا می نمایی) آنهم با خطاب مستقیم دوم شخص، در حالیکه بیان شاعرانه زیبا معمولا در لفافه و کنایه و اشاره است. و صیغه سوم شخص (از هزار وعده خوبان یکی وفا نشود)
دیگر اینکه نمودن (در بیوفا مینمایی)چه به معنای کردن یا معنای نشان دادن باشد چندان دلچسب و زیبا نیست بخصوص اگر مراد این باشد که : تو بی وفا بنظر میرسی
در شعر خوب از تشبیه بلیغ استفاده میشود ولی اینجا با آوردن ادات تشبیه (چو) ، تشبیه ساده و غیر شاعرانه بکار برده است.
باز گفته است در چشم من آشنا مینمایی. آخر کسی به محبوبش (اگر نگوییم معشوق) میگوید تو به چشمم آشنا بنظر میرسی؟! یا میگوید تنها آشنای من و تنها یار من تویی؟
تازه از آشنا تا دوست تا یار تا محبوب تا معشوق تا اینکه کسی ماه کسی شود فرسنگها راه است.
حالا ایشون یه جا میگه مه من یه جا میگه تو در چشمم آشنا به نظر میرسی.
بله دیوان ثنایی 60000 تومان
فتنه ترکان خاتون رو قطعا از اینترنت سایت کتابناک میتوانید بیابید
دیگه ببینید ابرو چه ابرویی ست، غموض و بعید بودن تشبیه و استعاره، از ویژگی های سبک طرز تازه
???
نخبة البیان اثر محمد مهدی بن ابیذر نراقی (م 1209 ه) یکی از علما و اندیشمندان بزرگ قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم هجری،
البیان - که به قلم سلیس و شیوایی تحریر شده - شامل یک مقدمه و چهار فصل و یک خاتمه به این شرح است: مقدمه در تعریف تشبیه و استعاره و مجاز مرسل و کنایه و فرق آنها؛ فصل اول در بیان بعضی از اقسام تشبیه؛ فصل دوم در بیان اقسام مجاز مرسل؛ فصل سوم در بیان اقسام کنایه؛ فصل چهارم در بیان اقسام استعاره؛ خاتمه در ذکر بعضی از محسنات بدیعیه.
در کمینِ ما نشینان را .
ظاهرا "مهری" تخلص شاعر است .
(آنان را که در کمین ما نشسته اند چه کسی خبر کرده)
همینطور است، اکثرا تلفظهای قدیمیتر کلماتی است که ما ترکان ایران در زبان معجزه گونه و دوست داشتنی و از جان عزیزترمان داریم
بله آرایه تشخیص و تشبیه در این غزل به فضای سبک هندی نزدیکه
☘ ترکان ایران در میراث مکتوب
نصیرالدین عبدالجلیل رازی از علمای مشهور شیعی و بزرگان دینی تشیع در قرن 6 هجری و مولف اثر مشهور النقض است. وی در جای جای این اثر اشارات ارزشمندی درباره ترکان ایران دارد که نمونه هایی از آن نقل میشود. برای مثال وی درباره شیفتگی ترکان ایران به امیرالمومنین علی (ع) و مردانگی آنان میگوید؛
"جهانبانی و جهانداری به هرزه بدیشان (؛ ترکان) نیفتاده است و حرمت مناقب خوانان که دارند از اعتقاد پاکیزه و دوستی امیرالمومنین باشد که با جان و دل دارند. که مردان، مردان را دوست دارند.
(نگاه کنید؛ النقض، ص 77.)
همچنین وی در اثرش درباره پیوندهای ترکان با اندیشه شیعی مهدویت و نقش ترکان در یاری دادن حضرت حجت (عج) مطالب فوق العاده جالبی آورده است؛
"... و لشکر او (؛ حضرت مهدی عج) بحمدالله این ترکان غازی باشند که جهاندارانند امروز بی تقیه، که شاعر در عهد صادق (ع) خروج مهدی را به نصرت ترکان وعده داده است. آنجا که گفته، بیت؛
و ودیعه من سر آل محمد
ضمنتها و جعلت من امنائها
فاذا رایت الکوکبین تقاربا
بالخیر عند صباحها و مسائها
فهناک یطلب ثار آل محمد
طلابها بالترک من اعدائها
پس ترکان غازی را مصطفی (ص) برای این دعا کرده است تا به آخر زمان نصرت مهدی کنند و یاری دین، و حقها ظاهر سازند و باطلها نیست گردانند. و این معنی از طریق عقل و نقل بر مومن عاقل مستبصر پوشیده نماند و الا احمقی خربطی ناصبی'ای انکار نکند و بر باطل اصرار نکند"
(همان النقض، ص 510 - 511)
منبع؛ نصیرالدین عبدالجلیل رازی (1331)، النقض، تصحیح و تعلیقات استاد محدث، چاپ انجمن آثار ملی.
? @turkdiledebiyat
بله در بیتی که میفرمایید شاخ گل گلرخی است که جام می را که استعاره از گل است در دست گرفته ولی فکر کنم من " چو سامان نو را " شاخان " خواندم ولی در ابیات چاپ شده " سوی ماه نو" تایپ شده. اثری از نسخه بدل یا توضیحی از آن نگارش هم نیست.
تا نظر دوستان چه باشد
ولی به گمان بنده ترکان در شاهنامه منظور قوم ترک است و اینجا طرف تشبیه است برای نگاه
الله اعلم
ریاض جمعِ رَوضه است به معنی مَرغزار. شاعر دامن حضرت را به مَرغزار هایی تشبیه نموده که این مَرغزار ها در خود نَخل پرورانده، و نَخل استعاره از وجود مقدس اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله؛ یعنی حضرت علی اکبر (سلام الله علیه) ، و نیز حضرت علی اصغر (سلام الله علیه) است.
بله میدونم. منظورم امکان خرید برای کسانی است که در استانهای دیگر ساکن و دور از نمایشگاه هستند.
علیکم السلام
" خود به یک رنگی [ای] بر آر چو یار "
تا همه یار تو شوند اغیار
و اینگونه خوانده می شود: رنگِئی . یاء تنکیر را گاهی کاتبان در کلمات مذیَّل به یاء ، نمی نگاشتند.
"بر آر" نیز فعل امر از «بر آوردن» به معنی «در آوردن» است؛ يعنی: در آر.
مسعود سعد سلمان گوید:
بگیریش ار همه در کام شیر است
برآریش ار چه در سوراخ مار است.
معنای آن بیت: خود را همچون یار، به چنان نوعی از یک رنگی در بیاور که همۀ اغیار، یارِ تو شوند.
یک جنگ، یک نگاه
یکی از جذاب ترین مجموعه های تراثی جنگهای ادبی هستند که می توان آنها را به سفرنامه ها تشبیه کرد، از آن جهت که گزارشهایی در آنها وجود دارد که در جای دیگری یافت نمی شود، اشعاری که انتخاب شده شاعرانی که گردآورنده با آنها مصاحبت داشته و حتی در برخی موارد به درخواست صاحب جنگ شعری به خط شاعر آن در جنگ تحریر گردیده، گاه اشعاری از دیوانها و کتابهایی نقل شده که اصل آنها از بین رفته و حتی نام و یاد شاعر نیز از خاطره تاریخ ادبیات این سرزمین محو گردیده است.
جنگ حاضر مجموعه ای است نفیس در موضوعات مختلف که برخی از آنها به صورت رساله مستقل فهرست شده و اشعار پراکنده آن با عنوان جنگ گزارش گردیده است.
متن کامل این مقاله که به کوشش محمدعلی صالحی در شماره 79-80 میراث شهاب منتشر گردیده است در فایل زیر بخوانید.@manuscript
همراه پیامبر بودن استعاره از در مسجد النبی نزدیک پیامبر دفن شدن است.نه داخل قبر پیامبر
یک نکته جالب که شاید به بحث فارسی در میان ترکان آسیای صغیر مرتبط باشد این است که بسیاری از واژگان فارسی، در زبان ترکان در بخش های مختلف آسیا وجود دارد و مشترک است. مثلا واژه "خدا" به صورت "خودا" در زبان و نگارش ترکان سینکیانگ وجود دارد.
استادان بزرگوار با سلام و وقت به خیر ، مولانا صهبایی، نظر ارشد خیال در مورد استعاره بودن جمله زیر رد کرده و آن تشبیه دانسته نظر اساتید را می خواستم
«متن:
" دکان بزّاز سراپا ناز، به اطلس سرخ رنگینْ ادایی آراسته است"
شرح:
"بزاز" ؛ به فتح و تشدید"زا" جامهفروش؛کما فی منتخب. قماش؛ بالضم متاع از هر جنس و از هر جا و رختخانه؛ کما فی صراح و اضافت "اطلس سرخ" به طرف "رنگینْ ادایی" و "جنس" به طرف "حُسن"، بیانی است و ارشد خیال آن را استعاره گفته و غلط کرده، چه در استعاره، احدالطرفین مذکور باشد و دوم متروک و اینجا هر دو مذکور است پس تشبیه است به سبب اصطلاح و اضافتی که مشبه به را به سوی مشبه باشد؛ چون "رخسارِجمهور" اضافت بیانی نامند و الا منافشه فی الاصطلاح 44 و به جنس خوش قماش، حسن پیراسته با جنس قماش حسن .
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com