چون گفته اند روایاتش از کافی بیشتر بوده یا شاید به اندازه کافی بوده
?گندم نمایانِ جو فروش?
یک آدم کتاب ساز معمولاً شخصی است که با زحمتی کم، گاه خیلی کم تر از کار تألیف یا ترجمۀ جدی و اصیل، می آید و کتابی را سر هم می کند و بعد آن را با ظاهری آراسته گول زننده به چاپ می رساند. منِ خریدار وقتی در کتابفروشی با آن رو به رو می شوم یک لحظه فریب می خورم و فکر می کنم با یک کتاب جدی طرف هستم که اتفاقاً ممکن است به درد من بخورد. اگر دقت کافی نکنم و آن را بخرم. وقتی به منزل می روم و شروع به خواندن آن می کنم، می بینم ای داد بیداد! کتاب آن چیزی که فکر می کردم نیست و احساس غبن می کنم. گرایش به این نوع تقلب در کسب و کار ما از قدیم متأسفانه وجود داشته است. که کاکل ذرت را به جای زعفران، و آب کاه را به جای آبلیمو به مردم قالب می کند و اسم کار خودش را هم نه تقلب بلکه زرنگی می گذارد، از همین قماش است. برای عوامل این نوع کار هم از قدیم اسم های گوناگونی داشته ایم، مثل «خر رنگ کن» یا «گندم نمای جو فروش».
منبع: آذرنگ، عبدالحسین و ایران ناز کاشیان، کریم امامی در گیر و دار کتاب و نشر، ص 185
@Ketabpazhohi
یک مطلب هم یکی از دوستان دیگر لطف کردند فرستادند و آن فهارس موضوعی است که اخیرا چاپ کرده ام:
کارهایی که بنده به چاپ رسانده ام، در حوزه کتابشناسی موضوعی و آمار میراث مکتوب علوم و فنون بسیار کارآمد بوده و خواهد بود.
حال بر فرض این که گفته اند اطلاعات را از آقای درایتی گرفته ایم، حرفی نیست، اگر ایشان نیز می توانند بسم الله... به دلایلی که عرض می کنم:
اول اینکه روی این اطلاعات که مملو از اغلاط و تکرار بوده بسیار کار شده و مداخل ادغام شده.
دوم، جذب بودجه از مراکز دولتی و غیره و صرف برای این کار از هزار تا کتاب هم مشکل است آن هم در این برهه.
سوم، این فهارس اطلاعات حدود ده تا پانزده کشور غیر از ایران است و بسیار از فنخا اطلاعات بیشتری دارد.
چهارم، مگر آقای درایتی در فنخا چه کرده اند جز ادغام اطلاعات و فهارس چاپی؟؟؟!!! اما وقتی ایشان انجام دهند چون درایتی است به به و چه چه دارد، اما چون باباپور است، اسمش کتابسازی می شود!!!
یعنی بخدا قسم ما خیلی از قضاوتهایمان شخص محوریست نه کارمحوری.
من به شما قول می دهم اگر من بعد برخی کارها را به اسم مستعار یا اشخاص دیگری چاپ کنم یا کسی برایش مهم نمیشود یا اگر هم موضوع برایش جالب باشد چه بسا با همه به به و چه چه از او یاد شود...
بله، برادر عزیزم، جناب سمنانی! مردم عجیبی هستیم. شهریار وقتی مرد، تفاله چایی قوریش لبریز بود و منزلش زباله دانی! اما وقتی مرد، سالروز درگذشتش شد روز شعر و ادب!!!
از پیرمردی در اردهال پرسیدند سهراب سپهری را یادت است؟ گفت جوان دیوانه ای بود اینجا هذیان می گفت!!!
و هزاران هزار هنرمند، شاعر، ووو را سراغ داریم که در زمان حیاتشان یا غرق در فقر و فلاکت بودند یا از نیش زبان زهرآگین مردم در عذاب یا...
اینها را خوانده ایم و شنیده ایم و می دانیم. نعوذبالله بنده حقیر بی سواد هیچ کس، کسی نیست که چنین ادعایی کند. هنوز خود را شاگرد، دانشجو و اگر خدا قبول کند، طلبه سال اول می داند. پس این سهویات از طلبه سال اول بعید نیست.
پوزش بابت تصدیع.
مخلص شما: بیگ باباپور
سلام علیکم
استاد استادی نمیتوانند که الاربعین فی فضایل امیرالمومنین را تصحیح کرده باشند چون نسخه ای که در اختیار ایشان و موسسه کتابشناسی شیعه بود ناقص بود و بعدا بنده با تصویری که از اصل نسخه تهیه کردم نسخ ایشان را هم کامل کردم و عرض کردم که مشغول تحقیق و تصحیح هستیم و تا جایی که اطلاع دارم ترجمه دعای ندبه و شرح خطبه را شرح میکردند و از مورد دیگر خبر ندارم.
بله موسسه ایران شناسی را هم دیده ام.
اجازه سید محسن امین هم در کتاب الاربعین موجود است که تصویر رنگی اش را در گروه اسناد قرار دادم.
بله آقای طالعی هم لطف کردند و مقاله شان را به بنده دادند.
باز ممنون از راهنماییتان لطف فرمودید
شما از کجا می دانید بنده در این باره تحقیقاتی را داشته ام یا خیر
به نظر می رسد شما اندکی باید به تحقیق بپردازید چرا که جواب بنده را نفرمودید
بنده بیان دلیل نمودم شما با این عبارت تند و عجولانه خود نمی دانم بدنبال چه چیزی هستید
بجای این فرمایشات تخریب گر جواب را بفرمایید
اینهایی که گفتم این هییت بطلمیوس که شما دلداده آنید را در هم فرو نریختند ؟
ثانیا بنده اصطلاحاتی را عرض کردم اگر متوجه نشدید بفرمایید توضیح دهم
اگر شما آشنا نیستید همه را مانند خود نپندارید
اگر از اعضای گروه کسی کتاب چاپی "ابعاد و اجرام" مولی عبد العلی بیرجندی رو داره، ممنون می شم در خصوصی پیام بده. چیزی از کتاب مورد نیاز بنده است.
ضمنا اگر دوستان راهی برای ارتباط با آقای محسن ناجی نصر آبادی دارند، دریغ نفرمایند.
خواهشمندم اگر کسی از دوستان می تونه نسخ دیجیتالی کارو میناسیان در سایت کتابخانه دانشگاه کالیفرنیا رو ببینه، به بنده در خصوصی خبر بده. خیلی ممنون می شم.
حکایت نسخه های مدینه العلم برمیگرده به دوره صفویه و ظاهرا آخرین شخصی که این کتاب رو دیده حسین بن عبدالصمد والد شیخ بهاییه. جریان نسخه یمنی رو هم مجلسی دوم برای تهیه بحارالانوار مطرح میکنه که شاه عباس گروهی رو مامور میکنه با هدایایی به یمن برن و اونو از حاکم یمن طلب کنند که متاسفانه چیزی به دست نمیارن. آقابزرگ طهرانی هم از نامه ای صحبت میکنه که در اون میرحامد حسین میگه نسخه ای از اون رو در هند دیده ولی نمیگه کدام کتابخانه و عمرش هم کفاف نمیده پیداش کنه
البته بنده خدائی از یکی از کتب افندی صاحب ریاض العلماء به نام فوائد الطریقه نقل کرده که ایشون کتاب رو پیدا کرده و به علامه مجلسی داده!!!
که البته نمیشه یقین پیدا کرد زیرا اگر چنین بود که قطعا علامه اون رو در بحار ذکر می کرد با حتی کتب دیگر خودش !!!!
بنده که در لغتنامه چیزی تحت عنوان نالوند ندیدم . اگر شما یا سایر دوستان یافتند بفرمایند ممنون می شویم. اما به نظرم رسید اگر نالوند را به صورت ترکیب نا+لوند در نظر نگیریم. شاید در گذشته یک اصطلاح رایج به عنوان مثلا ناسزا یا شماتت بوده است ؛ مانند همین «لامذهب» یا در تلفظ عامه، «لامصّب» که امروزه گفته می شود.
یکی از استادان ما تعریف می کرد
فردی به بچه یک بنده خدایی که فارسی زبان نبوده گفته جگرت رو بخورم
مادر ترسیده و گفته یعنی چی؟ چرا می خواهی این کار را بکنی😄😄
سلام و درود به شما استاد ارجمند
بله درست میفرمایید و تمام این احتمالات در مرحله فرضیه پردازی، کاملاً مطرح است. بنده آنچه از تحقیقات قبلی خود در ذهن داشتم خدمت حضرتعالی عرض کردم. شاید سایر دوستان اطلاعات بیشتری داشته باشند یا خودتان در تحقیقات بیشتر، به نکات جدیدی برسید.
البته عنایت دارید که یکی از مشکلات موجود در مسیر تحقیق درباره رابطه اسلام (و روایات اسلامی) با سایر ادیان، کمبود و گاهی حتی فقدان منابع مرتبط است، منابعی که از نظر علمی، یا لااقل از نظر سنّتهای آن ادیان، معتبر باشند. امیدوارم اگر قصد دارید در این مسیر گام بردارید، بتوانید به منابع کافی دسترسی پیدا کنید چون با منابعی که فعلاً در اختیار ماست بعید میدانم بشود نتایج بیشتری به دست آورد یا تحقیق کاملی انجام داد. البته قصد بنده ابداً ایجاد یأس و ناامیدی نیست و معتقدم همیشه با تتبعات بیشتر میتوان روزنه های جدیدی در ورود به مسائل پیدا کرد. در هر صورت، موضوعات ادیانی به طور کلی مورد علاقه بنده است و خواهشمندم اگر به نتایج جدیدی رسیدید با ما هم در میان بگذارید.
در مورد ملکیصدق و مفهوم آن در یهودیت هم پیشنهاد میکنم مدخل مربوطه (Melchizedek) در دایره المعارف بزرگ یهود (جودائیکا) جلد 14 صفحات 11 و 12 را ببینید که بهترین و کاملترین اطلاعات در این باره تا سال 2007 را در اختیارتان میگذارد.
آرزوی توفیق 🌹
به نظرم درباره شاگردان یاقوت کار جدیی انجام نشده اگر کسی بتواند در این باره کار تطبیقی وتاریخی انجام بده بسیار بجاست..
باید تصریح کنم که کار پرفسور بلر هم از ضعف خالی نیست.. و بنده نقدی بر یکی از مواضع مقاله ایشان نوشتم.. به ایشان هم ایمیل زدم که آیا رأی شما همان رأی سابقتون هست.. ونظریه جدیدی در این باره ندارید جواب دادند که نه کار جدیدی انجام ندادم و رأیم همان است.
بعد از اون بهشون گفتم بنده نقدی جدی به شما نوشتم با کمال تعجب که واقعا باید ما از این اروپایی ها درس بگیریم و تحملمون رو بالا ببریم با تشکرات زیاد گفتند اگر لطف کنید آن را چاپ کنید تا استفاده کنم ممنون میشم.
در اول احادیث نام کتاب را آورده ولی شماره جلد و صفحه به صورت منظم ندارد. در مقدمه یا آخر کتاب هم فهرست کل منابع را نیاورده است. لذا اگر کسی بخواهد کار ایشان را از حیث سعه منابعی که دیده ارزیابی کند بسیار دشوار است. در مقدمه گفته که چهارهزار منبع دیده است. برخی منابع زیدی را هم دیده است.
اینکه گفته می شود شناخت ذات محال است در مورد طریقی است که از طریق عقل خود انسان بخواهد راه را طی نماید.بله این راه به خود خود بسته است و محال است که به مطلب برسد.ولی اگر خدا خودش بخواهد راه را باز کند و معرفت را به روی بنده اش بگشاید و خودش خود را معرفی کند راه باز است .پس تناقضی دیده نمی شود.
رفاقت علل و عوامل مختلفی دارد . این نوع کارها در روایات هم نمونه دارد .
وقتی پای رفاقت به میان می آید قضیه متفاوت می شود ، الآن بنده یک رفیقی دارم که از نظر فکری صد و هشتاد درجه با هم متفاوتیم ، اگر ایشان به رحمت خدا بروند بنده در تشییع جنازه ایشان شرکت می کنم که اگر رفیق نبود هزار سال دیگر این کار را نمی کردم . همینطور مثلا اگر همسایه یا فامیل باشد .
بنده خدایی در کانالش نوشته اگر علامه مجلسی زنده بود و تحقیقات دقیق محققان عصر حاضر را که با استفاده از امکانات رایانه ای و اطلاعات کتابخانه های دیجیتال نسخ خطی به انجام رسیده مشاهده می کرد خاضعانه می پذیرفت...
فکر کنم باید مینوشت علامه مجلسی اگر زنده بود، باید میومد مقلد من میشد!😁
اصلا میخوای یه کاری کنیم:
همه کتابها رو میریزم دریا، شما بشین بر اساس نسخ دیجیتالی، برای شیعیان کتاب بنویس و معارف ناب شیعه رو معرفی کن!
بنده که دانلود کردم بیش از یک گیگ حجم فهرست است
اما به اطلاعات خوبی و تفصیلی فهرست می ارزه
سلام علیکم
ضمن عرض تشکر از اساتید گرانقدر که وقتشون رو برای خوانش این متن گذاشتند؛ عرض می شود:
بله! این داستان اسارت دختران یزدگرد هست که خود این گزارش از متفردات این کتاب به حساب میاد، و کلماتی که از خانم شهربانو سلام الله علیها نقل شده، کلماتی فارسی هستند که باید در فضای فارسی باستانی با آن تعامل کرد.
لذا چون بنده تخصصی در این زمینه نداشتم، به مشاورت و نظرات اساتید بزرگوار نیاز پیدا کردم.
باز هم اگر کسی از بزرگواران مطالبی در کشف مشکل این عبارت به نظرش رسید، بنده و این جمع فرهیخته را بی بهره ننهد 🌹
به کسی که خواست زن دوم بگیرد فرمود: قبول داری خدایی که می تواند از زن دوم به تو بچه بدهد از زن اول هم می تواند؟ گفت: بله. فرمود: بله یا سفت بله؟گفت: سفت بله، فرمود: پس زن نگیر من دعا میکنم. و دوقلو بچه دار شد.
@bazmeghodsian
به کسی که خواست زن دوم بگیرد فرمود: قبول داری خدایی که می تواند از زن دوم به تو بچه بدهد از زن اول هم می تواند؟ گفت: بله. فرمود: بله یا سفت بله؟گفت: سفت بله، فرمود: پس زن نگیر من دعا میکنم. و دوقلو بچه دار شد.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com