مجموعة

گفتگوهای تراثی (آرشیو)

گفتگوهای تراثی (آرشیو)
756
عددالاعضاء
2,901
Links
6,052
Files
149
Videos
12,667
Photo
وصف المجموعة
آرشیو گفتگوها و نوشته‌های تراثی (July 2016-June 2019)
Forwarded From
لطفا این فقرات نیز مورد توجه قرار گیرد که از سوء تفاهم و بدبینی و بدگمانی بدور باشیم،‌به لطف عنایتات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام،‌به ویژه سفینه نجان و چراغ هدایت حضرت سید الشهداء سلام الله علیه . روح مجرد، ص85-86
مطالب حضرت حدّاد درباره عاشورا مختصّ به حالات فناء ايشان در آن هنگام است‏ بايد دانست كه: آنچه را كه مرحوم حدّاد فرموده‏اند، حالات شخصى خود ايشان در آن أوان بوده است كه از عوالم كثرات عبور نموده و به فناى مطلق‏ فى الله رسيده بودند، ................................ امّا سائر افراد مردم كه در عالم كثرات گرفتارند و از نفس برون نيامده‏اند، حتماً بايد گريه و عزادارى و سينه زنى و نوحه خوانى كنند تا بدينطريق بتوانند راه را طىّ كنند و بدان مقصد عالى نائل آيند. اين مجاز قنطره‏اى است براى آن حقيقت. همچنانكه در روايات كثيره مستفيضه ما را امر به عزادارى نموده‏اند تا بدينوسيله جان خود را پاك كنيم و با آن سروران در طىّ اين سبيل هم آهنگ گرديم. ............................. چنانكه عين خود اين حالات در حضرت آقاى حدّاد در اواخر عمر مشاهده مى‏شد كه پس از مقام فناءِ صرف و تمكّن در تجرّد، داراى مقام بقاء بوده‏اند. توأم با همان عشق شديد، در مجالس سوگوارى، گريه و عزادارى ناشى از سوز دل و حرقت قلب از ايشان مشهود بود. .......................... و به عبارت مختصر و كوتاه: داستان كربلا داستان بسيار غامض و پيچيده‏اى است. عيناً مانند سكّه دو رو مى‏باشد: يك روى آن عشق و شور و نيل و فوز حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام مى‏باشد به آن عوالم، و روى ديگر آن غصّه و اندوه و عذاب و شكنجه و گريه مى‏باشد. امّا كسى ميتواند آن روى سكّه را تماشا كند كه اين رو را ديده و تماشا كرده و از آن عبور نموده باشد؛ بِمِثْل هذا فلْيَعملِ العامِلون.
M A
سلام علیکم، خدمت دوستان عزیز معروض میدارم «دیوار م
باز هم تفاوت برخورد حضرت موسی بن جعفر علیه آلاف التحیه و الثنا در محرم با مرحوم حداد حل نشد??
M A
لطفا این فقرات نیز مورد توجه قرار گیرد که از سوء ت
به واقع این نوع برخورد شیخ صوفی متناسب تر با دیدگاه نصیریه است تا امامیه. و به عنوان نمونه این به راحتی از مقایسه نصوص كامل الزیارات با الاعیاد طبراني روشن می شود.
در مورد استناد به خبر معاني الاخبار هم، گذشته از بحث سندی، خلطی در مورد دستور عزا صورت گرفته است.
M A
@aghlsetizan ◼️◾️◾️▪️▪️ #نقد_صوفیه #عزاداری غفل
از کجا به این نتیجه رسیده اند که هاشم حداد این حدیث را دیده اند و از کجای سخن ایشان می توان دریافت که هاشم حداد گفته است حضرت کاظم علیه السلام مردم را اغفال کرده اند؟
M K
از کجا به این نتیجه رسیده اند که هاشم حداد این حدی
چون بحث را شروع فرمودید عرض می کنم. و قصد تطویل ندارم.
این دست روایات صدها مثال مؤید در اخبار امامیه دارد. به خلاف سیره جناب حداد که تنها نقل های ضعیفی در منابع متأخر نصیریه دارد. چگونه ممکن است کسی که داعیه دار بالاترین حد معرفت بشری است، از اولیات یک مسأله ساده مذهبش مطلع نباشد؟
شما کتاب روح مجرد و نور مجرد را اگر دیده باشید، علم آقایان بالاتر از علم اهل بیت علیهم السلام هم تصویر شده است! این یک مثال از این خاندان:
https://telegram.me/bawarnakon/21
Forwarded From حسن انصاری
اگر آن روز که کتاب روح مجرد نوشته شد و منتشر شد این ادبیات و این رویکردها نقد علمی می شد امروز به نور مجرد نمی رسیدیم
در این باره خواهم نوشت و نکته هایی را درباره تاریخچه این جریانات بازگو خواهم کرد...
@barrasihayetarikhi
به هر حال ادعای معرفت ما را از بررسی های نقادانه رجالی بی نیاز نمی سازد، و اگر مایل بودید ده ها و صدها مثال قابل ارائه است.
در مورد موضوع عزاداری و برداشت از عزاداری مولانا امام حسین علیه الصلاة و السّلام این گونه سوء برداشت ها و تاویل آرای اشخاص به نفع خود، کار افراد بیکار و بدور از حقیقت است، حقیقت مطلب این است، که گریه بر حقیقتی الهی و ربانی مسرّتی آمیخته به حزن الهی‌ست، وگرنه چقدر جنایت های بشری که در طول تاریخ رخ نداده است. در ضمن، کنه عمل معصومین ع هیچ گاه کامل برای تمامی شیعیانشان آشکار نبوده و آن بزرگوراران بنا به میزان دریافت و عقول مخاطبانشان حقایق را بیان می نموده اند، چقدر جالب است که عالم بالله سیّد بن طاووس، این مسرت حزن آلود را در مقدمه معتبرترین مقتل شیعه بزیبایی بیان کرده است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله المتجلی لعباده من أفق الألباب المجلی عن مراده بمنطق السنه والکتاب ألذی نزه أولیاءه عن دار الغرور وسما بهم إلی أنواع السرور و لم یفعل ذلک بهم محاباه لهم علی الخلائق و لاإلجاء لهم إلی جمیل الطرائق بل عرف منهم قبولا للألطاف واستحقاقا لمحاسن الأوصاف فلم یرض لهم التعلق بحبال الإهمال بل وفقهم للتخلق بکمال الأعمال حتی فرغت نفوسهم عمن سواه وعرفت أرواحهم شرف رضاه فصرفوا أعناق قلوبهم إلی ظله وعطفوا آمالهم نحو کرمه وفضله .
فتری لدیهم فرحه المصدق بدار بقائه وتنظر إلیهم مصحه المشفق من أخطار لقائه و لاتزال أشواقهم متضاعفه ماقرب من مراده وأریحیتهم مترادفه نحو إصداره وإیراده وأسماعهم مصغیه إلی استماع أسراره وقلوبهم مستبشره بحلاوه تذکاره فحیاهم منه بقدر ذلک التصدیق وحباهم من لدنه حباء البر الشفیق فما أصغر عندهم کل ماأشغل عن جلاله و ماأترکهم لکل ماباعد من وصاله حتی إنهم یتمتعون بأنس ذلک الکرم والکمال ویکسوهم أبدا حلل المهابه والجلال .
فإذاعرفوا أن حیاتهم مانعه عن متابعه مرامه وبقاءهم حائل بینهم و بین إکرامه خلعوا أثواب البقاء وقرعوا أبواب اللقاء وتلذذوا فی طلب ذلک النجاح ببذل النفوس والأرواح وعرضوها لخطر السیوف والرماح . و إلی ذلک التشریف الموصوف سمت نفوس أهل الطفوف حتی تنافسوا فی التقدم إلی الحتوف وأضحوا نهب الرماح والسیوف فما أخصهم بوصف السید المرتضی علم الهدی رضوان الله علیه و قدمدح من أشرنا إلیه فقال
لهم نفوس علی الرمضاء مهمله || وأنفس فی جوار الله یقریها
کان قاصدها بالضر نافعها || و أن قاتلها بالسیف محییها
و لو لاامتثال أمر السنه والکتاب فی لبس شعار الجزع والمصاب لأجل ماطمس من أعلام الهدایه وأسس من أرکان الغوایه وتأسفا علی مافاتنا من السعاده وتلهفا علی امتثال تلک الشهاده و إلاکنا قدلبسنا لتلک النعمه الکبری أثواب المسره والبشری وحیث فی الجزع رضا لسلطان المعاد وغرض لأبرار العباد فها نحن قدلبسنا سربال الجزوع وآنسنا بإرسال الدموع وقلنا للعیون جودی بتواتر البکاء وللقلوب جدی جد ثواکل النساء فإن ودائع الرسول ص الرءوف أبیحت یوم الطفوف ورسوم وصیته بحرمه وأبنائه طمست بأیدی أممه وأعدائه فیا لله من تلک الفوادح المقرحه للقلوب والجوائح المصرخه بالکروب والمصائب المصغره لکل بلوی والنوائب المفرقه شمل التقوی والسهام التی أراقت دم الرساله والأیدی التی ساقت سبی الجلاله والرزیه التی نکست رءوس الأبدال والبلیه التی سلبت نفوس خیر الآل والشماته التی رکست أسود الرجال والفجیعه التی بلغ رزؤها إلی جبرئیل والقطیعه التی عظمت علی الرب الجلیل وکیف لا یکون ذلک و قدأصبح لحم رسوله مجردا علی الرمال ودمه الشریف مسفوکا بسیوف أهل الضلال ووجوه بناته مبذوله لعین السائق والشامت وسلبهن بمنظر من الناطق والصامت وتلک الأبدان المعظمه عاریه من الثیاب والأجساد المکرمه جاثیه علی التراب