مطالب حضرت حدّاد درباره عاشورا مختصّ به حالات فناء ايشان در آن هنگام است بايد دانست كه: آنچه را كه مرحوم حدّاد فرمودهاند، حالات شخصى خود ايشان در آن أوان بوده است كه از عوالم كثرات عبور نموده و به فناى مطلق فى الله رسيده بودند، ................................ امّا سائر افراد مردم كه در عالم كثرات گرفتارند و از نفس برون نيامدهاند، حتماً بايد گريه و عزادارى و سينه زنى و نوحه خوانى كنند تا بدينطريق بتوانند راه را طىّ كنند و بدان مقصد عالى نائل آيند. اين مجاز قنطرهاى است براى آن حقيقت. همچنانكه در روايات كثيره مستفيضه ما را امر به عزادارى نمودهاند تا بدينوسيله جان خود را پاك كنيم و با آن سروران در طىّ اين سبيل هم آهنگ گرديم. ............................. چنانكه عين خود اين حالات در حضرت آقاى حدّاد در اواخر عمر مشاهده مىشد كه پس از مقام فناءِ صرف و تمكّن در تجرّد، داراى مقام بقاء بودهاند. توأم با همان عشق شديد، در مجالس سوگوارى، گريه و عزادارى ناشى از سوز دل و حرقت قلب از ايشان مشهود بود. .......................... و به عبارت مختصر و كوتاه: داستان كربلا داستان بسيار غامض و پيچيدهاى است. عيناً مانند سكّه دو رو مىباشد: يك روى آن عشق و شور و نيل و فوز حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام مىباشد به آن عوالم، و روى ديگر آن غصّه و اندوه و عذاب و شكنجه و گريه مىباشد. امّا كسى ميتواند آن روى سكّه را تماشا كند كه اين رو را ديده و تماشا كرده و از آن عبور نموده باشد؛ بِمِثْل هذا فلْيَعملِ العامِلون.