استاد ارجمند جناب آقای دکتر جعفریان
سلام؛
دغدغه شما در حوزه پایان نامه و این که گاهی به دانشجو این فرصت داده شود تا خود در انتخاب موضوع تلاش کند و طرح و نظر دهد، برایم جالب بود.
شاید مهمترین مشکل در حوزه پایان نامه ها، افزون بر کمیت دانشجویان برای برخی اساتید، و یا نگاه به دانشجو برای تکمیل پازل های پژوهشی استادان و یا گروه های آموزشی، عدم آگاهی از منابع است؛ در رشته تاریخ این منابع بسیار گسترده است و افزون بر سند و نسخه خطی، تا سکه و روزنامه و تمبر و عکس و فیلم و ...، را هم باید شناخت و از آن در پژوهش بهره برد.
حال باید دید چند درصد اساتید آموزشی رشته تاریخ شناخت کاملی درباره منابع این رشته دارند و در کارهایشان از آن بهره می برند تا با این شناخت به کمک دانشجو بیایند و آنان را راهنمایی کنند.
بنا به کار کتابشناسی متون که انجام می دهم در میان اساتید رشته تاریخ در ایران در حوزه تصحیح متن حضور کم رنگی می بینم. همینطور در کارهای پژوهش اسنادی. در تالیف کتاب هم فقر نوشتاری بیداد می کند. دریغ از یک کار جدی و خوب. معدود کارهای خوبی هم که چاپ شده پایان نامه های این اساتید بوده که بعد از استخدام رسمی آنان کمتر کاری از بسیاری از آنان دیده شده است.
بسیاری دیگر نیز، نه توفیق چاپ پایان نامه خود را پیدا کردند و نه کارهای جدی دیگری ارائه کردند.
از طرف دیگر فضای دانشگاه های ایران، به ویژه در بعد از انقلاب هم طوری است که استادان حتما باید استخدام دانشگاه باشند تا فرصت حضور تدریس در دانشگاه را بیابند، برای همین خیل بسیاری از دانشجویان توفیق بهره مندی از سایر پژوهشگران آزاد را نمی یابند، البته که استادان دانشگاه ها هم در جذب پژوهشگران خوبی که الان در چند مجموعه پژوهشی کار می کنند علاقه ای ندارند.
مقالات چند اسمی هم نشان می دهد که دانشجو چه کالای فرهنگی خوبی است که نقش نردبان ترقی را در ارتقاء علمی استادان ایفا می کند.
حال با این چند ویژگی که بیان شد، وقتی برخی پایان نامه های دانشجویی را ورق می زنیم، ضعف های ساختاری، اعم از طرح موضوع، منبع شناسی، تحلیل و ...، را در لا به لای آن می بینیم.
ضمن احترامی که برای همه اساتید و پژوهشگران این رشته دارم، بخش عمده ضعف و نقص علمی - حتی این که دانشجو نمی تواند طرحی را برای پایان نامه اش آماده و ارائه کند - در سیستم آموزش و به روز نبودن برخی اساتید این رشته است؛ برای شاهد این گفته، کافی است بخش نقد منابع پایان نامه ها را بررسی کنیم.
ارادتمند
سیدسعید میرمحمدصادق
چند نکته ديگر که با مطالعه اين متن به نظرم ميتوان بر ليست بانو اسدي، افزود که البته برخي شايد توضيح بيشتر همان دريافتها بوده باشد: الف. مصححان در هر مرحله اي تصحيح باشند، هماره بايد با اساتيد فن (لزوما منظور اساتيد راهنما نيست) در ارتباط باشند و در صورت امکان هم از روند تصحيح و هم بخشهاي از کار بخصوص خوانش برخي کلمات را حتما با ايشان درميان بگذارند، فراوان ديده شده است اموري که در فرايند تصحيح، از نظر مصحح، کاملا صحيح و دقيق به نظر ميرسد اشتباه مسلم از کار درآمده است! ب. گرچه عرفا اولويت کار تصحيح با نسخ کار نشده است ولي کارهايي که منتشر ميشود و يا شده ولو از سوي اشخاص برجسته هم کار کرده باشد، نبايد مانعي باشد و اگر حقيقتا نيازمند بازتصحيح باشد (مثل اينکه نسخ بهتري بدست آيد يا کار با روش تصحيح ديگري صورت گيرد)، نبايد اندي در اين انجام کار تعلل شود و اساتيد ديگر هم نبايد افراد را به اين جهت که مصحح از اشخاص برجسته است و ممکن است شخصيتش زير سؤال برد نه هرگز کار علمي تعارف بردار نيست و منطقا چنين ديدگاهي از سوي هر کس مردود است کاري که ضعف دارد به هر دليل، بايد کار شود ولي نکته کليدي اينکه کتابسازي نشود! البته به نظر اين کمينه صرف نظر از مقوله يافت نسخ جديده، بحث روش تصحيح به اعتقاد بنده اساسي ترين و شايسته ترين دليل کار ميتواند باشد، از آنجا که بپذيريم يا نپذيريم موضوع تصحيح امري وارداتي از غرب است، اساس تصحيح در غرب بر روش «تصحيح انتقادي» استوار است، متأسفانه عمده تصحيحات دانشگاهي (گرچه گاهي در عنوان پايآن نامه کلمه "انتقادي" درج ميگردد) اما عملا بي خاصيت است وقتي انصافا برخي کارهاي ارزشمند اساتيد برجسته اي همچون دکتري مينوي و علامه قزويني که در قالب تصحيح به روش انتقادي انجام داده اند ملاحظه گردد فهميده خواهد شد که روش تصحيح ساده نسخه اساس، چندان مصبّ و موضوعي جريان اصلي تصحيح متون نيست (هر چند به تعبير برخي اساتيد بجهت ناآشنايي دانشجويان در همين هم مشکلات فراواني داريم) خلاصه اينکه اگر کاري هم تصحيح و چاپ شده باشد جامعه علمي ما بايد بحث روشهاي ديگر کار روي آن متنها را به رسميت بشناسد. به اعتراف اساتيد برجسته فن تصحيح، بهترين روش براي تصحيح متون «روش تصحيح انتقادي» است که انصافا نفس گير و بسيار ارزشمند است و البته از آن سنگين تر «روش تصحيح قياسي» است که خب اساتيد و گراميان به خوبي مستحضرند که آن روش عمدتاً مصبّ و موضوع تک نسخ است. ج. نسخ خطي وقتي بنا شد تصحيح شود از سوي مصححي، بايد پيش برود، يا مصحح بايد کارش را پيش ببرد يا به ديگري واگذارد زخمي کردن و پيش نبردن کار تصحيح (به هزار و يک دليل منطقي هم که بوده باشد) يک ظلم به وادي علم است متأسفانه هزاران متن مهم داريم که افرادي (ولو برجسته) در تيول خود انداخته اند، گرفتاريهايشان آنقدر زياد است که با گذشت سي سال هنوز هم مشغول تصحيح فلان متن هستند اصلا منطقا اين کار صحيح نيست نهايت اينکه اگر وقتي ندارند يا به ديگري واگذار نمايند يا به عنوان يک کار مشترک در اختيار استاد، دانشجو يآ محقق ديگري بگذارد نهايت امر کار به نام هر دو منتشر ميشود ولي اينکه دهها متن را در تيول خود بيندازيم و در السنه هم مطرح باشد که فلان متن را فلاني تصحيح ميکند اين به نظرم يک ظلم آشکار است به وادي علم و به دگر تعبير به نظر اين کمترين، هر متن براي انتشار نهايت امر پنج سال فرصت کافي متني که ده سال گذشته است ولي هنوز از انتشار آن خبري نيست اين متن بايد کار شود و نبايد منتظر اجازه از مصحح مذکور بود هيچ متني متعلق به هيچ کس نيست .. متأسفانه بارها شده است که وقتي دانشجو مراجعه ميکند به فلان کتابخانه مدير آن کتابخانه ميگوند بله اين متن در اختيار فلاني است روي آن کار ميکند! در حالي که آن فرد را ميشناسيم بالاي شصت سال و دقيقا شصت متن را در تيول خود انداخته است و ماشاء الله همه را کار ميکند! زخمي کردن متن و دو صفحه از آن و ده صفحه از آن نسخه وووو کار کردن منطقا مردود است .. خلاصه اينکه از متن فوق «مرحوم آقای طباطبایی به دلیل کسالتی که در سال آخر عمر شریف خود داشت و به دلیل علاقه به اين کار و زحمات زیادی که بر روی متن کشیده بود مجموعه کارهای خود روي متن فهرست شيخ را برای تهدیب و اصلاح نهایی به شخصی از محققین نام آور قم داده بود تا کتاب با همت او نهایی و منتشر شود. اما بعد از مدتی معلوم شد که کار پیش نمی رود.
کار استاد مینوی که تصحیح تنگسوق نامه داشتند نه.
اما وقف نامه ربع رشیدی که تصحیح کردند و مطالعه داشتم.
شماره های موجود این مجله دو مرتبه به زینت طبع آراسته شده است .
یک مرتبه در اصفهان، زیر نظر خانه مشروطیت چاپ شد .
و یک مرتبه هم دانشگاه ادیان قم آن را به چاپ رساند .
از استادم شنیدم که استاد جعفریان هم در این باره سخن گفته اند .
حال نمی دانم آقای جعفریان این مقالات را کار کرده اند و یا درباره صفاخانه اصفهان (جایی که مناظرات انجام شده) صحبت فرموده اند .
این کتاب یکبار در دانشگاه اصفهان و یکبار در دانشگاه آزاد نجف آباد بعنوان پایان نامه تصحیح شده است.
میتوانید همان پایان نامه هارو کپی کنید.
نیاز نیست کلمه به کلمه بپرسید.
«زینسان» هم خیلی خوانا است.
پیرامون ابن عقده اثار زیادی کار شده است
اقای احمدی پایان نامه شان پیرامون روایات تاریخی ابن عقده بود که دفاع کردند و مقالاتب هم منتشر کردند من میتونم اکانت ایشون رو تقدیم کنم
پیرامون ابن عقده بنده دو کار دارم انجام میدم
یکی همان نسخه ای که در ظاهریه است یعنی جز من حدیث ابن عقده که ده برگه و دارم مجدد تصحیح میکنم
دیگر کار تصحیح مجدد الغیبه نعمانی با همکاری دکتر حسن انصاری که این نسخه اختلافات قابل توجهی با چاپ مرحوم غفاری دارد و به زوایای جدیدی از این کتاب رسیدم بلطف خدا…
کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی میتونید برید مطالعه کنید.
چون این پایان نامه اخیرا دفاع شده و بخشی از کتاب هم تصحیح شده و بنده کل کارشون رو دیدم. زحمت هم کشیدند
اما بخشی از این نسخه کار شده
تصحيح چند بيت از فرخي سيستاني
از دیوان فرخی سیستانی دستنویسهای کهن معتبر در دست نیست.
بهترین چاپی که از دیوان فرخی عرضه شده است از دکتر محمد دبیرسیاقی است که هم بدلیل فقدان نسخه های خوب و هم بکار نبستن دقیق ضوابط تصحیح انتقادی متن و توجه نکردن به ظرایف سبک شاعر کاستیهای بسیار به تصحیح ایشان راه یافته است و با اطمینان میتوان گفت که کار تصحیح انتقادی دیوان این شاعر برجسته هنوز به سامان نرسیده است. در این مقاله چند بیت از دیوان فرخی با توجه به سبک او تصحیح شده و دلایل این تصحیحات هم مفصلاً بیان شده است
@manuscript
با عذرخواهي از اساتيد گرامي، به عنوان کسي که بيش از دو دهه حوزه نسخ خطي را از نزديک رصد ميکند، نکته اي به نظرم رسيد که در اين گروه فرهيختگان مطرح شود شايد بلکه با مشورت بتوان راهي براي اين معضلات يافت. عرض شود يکي از مصائبي که حوزههاي پژوهشي ما گرفتار آن است اين مقوله راهنمايي اساتيد نسبت به رساله ها و پايان نامه هاي تصحيح متون است. با اينکه ساليان درازي است، صدها سخن گفته شده و ميشود و خواهد شد، در اينکه پايان نامه اي که دانشجويي با استادي گذرانده است، با رعايت حقوق دانشگاه و اجازه آنان، شرعا و عرفا و قانوناً حقوق معنوي کار، متعلق به دانشجوست و همچنين است مقالات مستخرج از آنها. الحال دانسته نيست اين بيماري لاعلاج چطور بايد درمان شود؟ اساتيدي که خود بايستي مظهر اخلاق و راهنماي دفاع از حقوق فکري باشند، چطور به خود اجازه ميدهند پايان نامه هاي دانشجويان بخت برگشته را به نام خود منتشر نمايند؟ خدا گواه است، بارها و بارها در سايت خبري بساتين، درباره تصحيح فلان اثري که به نام فلان استاد منتشر شده است مطلبي منتشر کرديم و اندي بعد دانشجويي بخت برگشته با اشک و آه نوشته که والله و بالله اين کار من بوده است به والله کل ساعاتي که من توانستم استاد راهنمايم را در مدت نگارش اين رساله گير بياورم و استفاده اي بکنم، تنها ده ساعت هم نشده است! مداوم مينويسند اين کاري که ايشان به نام خود منتشر کرده است والله تصحيح من بخت برگشته بوده است اصلا من روحم خبردار نشده است ايشان کي چاپ کرده است😭 براستي چقدر اين گلايه ها را بشنويم و تا کي شاهد اين وضعيت ناهنجار در اين حوزه باشيم؟ چه کسي بايد به اين وضعيت ناهنجار خاتمه دهد اين سرقتهاي تمام عيار و ضعيف کشيها تا کي ادامه خواهد يافت؟ اساتيد چه کمبودي دارند که روزمه علمي خود را با کارهاي دانشجويانشان پر نمايند؟ نشان دادن فعاليت علمي خود با زحمات ديگران؟ اخيرا بنده شخصا در رزومه يکي از اساتيد مطرح دانشگاه مهمي در کرمانشاه که علي القاعده برخي ايشان را مي شناسند، نزديک تصحيح يکصد اثر سنگين ادبي تصحيح شده را ديديم که برخي جزءآثار چاپ شده ايشان و برخي هم فرموده باشند در زير چاپ است (بدون اينکه اشاره شود اينها کار فلان دانشجو بوده است)! شما را به خدا انصاف دهيد، در اين زندگيهاي پر از مشغله ها و دغدغه ها و گرفتاريهاي گوناگون عقلا! تصحيح (آن هم بيشتر تصحيح انتقادي) يکصد اثر ادبي از يک استاد ممکن و معقول است؟ براستي يک نفر استاد با اين مشغله هاي کاري و درسي و اجرايي و علمي چطور ميتواند اين همه کار علمي (مثلا تصحيح چهل ديوان سنگين ادبي) انجام داده باشد؟ جسارت نشود براي کسي، همه اساتيد ما هستند حداقل يکصد استاد دانشگاه در اين همين گروه ميباشند، بايد اندي تأمل کرد و انديشيد اينکه چرا اينقدر وادي تصحيح متون اينقدر بي در و پيکر شده است؟ نه نقدي نه نظارتي نه کنترلي نه ارشادي نه راهنمايي .. آيا وقت آن نرسيده است که نهادي تأسيس شده و بر کارهاي تصحيح متون نظاره گر باشد؟ انصافا اگر نهادي با نام پيشنهادي "انجمن مصححان متون کهن" از سوي محققان نسخ خطي درست ميشد، به نظرم اولين فايده آن، شناسايي سره از ناسره و مصححان حقيقي بود. در کنار اينها متقابلا اساتيدي ديديم که خيلي خيلي فراتر از مسؤوليت خود عمل کرده و انصافا از شيره جان خويش ميگذارند با اين حال بنده شخصا بارها ديده ام وقتي مقاله اي مستخرج از اين چنين پايان نامه، با اينکه صدها ساعت هم، استاد با زحمات فراوان وقت نهاده است و بارها ميگويد وظيفه ما عرضه علم و آموزش و علم پروري است نسل جديدي از دانشمندان شکل گيرد وظيفه داريم علوم پيشنيان و روشهاي علمي آنان را به نسل آينده منتقل کنيم، ما حقوق ميگيريم براي همين کار، نه اينکه در اين گردونه نام و ناني براي خود دست و پا کنم ...، باز ميبينيم از ذکر نامشان در مقاله اکراه ميورزند و بعد از اصرار فراوانم (که استادجان اين مقاله با زحمات شما شکل گرفته ولي دانشگاه براي دفاع چنين شرط کرده است ..) آخر الامر با عباراتي آميخته به طنز همين استاد (براستي کمياب ..) ميفرمايند: «بچه جان! چه کنم آخر! چاره چيست؟ فقط و فقط به جهت اينکه اين سنت منحوسه خبيثه ملعونه جاري در دانشگاه ها و قوانين پليده متبوع به آن، که درج نام استاد در مقالات مستخرج از پايآن نامه دانشجوست تنها براي اينکه صورت فرماليته اش برگزار شود نامم را درج کنيد ... چاره چيست؟ الحق که از اين کارها متنفرم از اينکه زحمات ديگري را به نام خودم بزنم ... اي بابا شل که نيستم! خودم صد تا مقاله ام ناقص دارم؛ مع الاسف با اين گرفتاريهايي که برامون درست کردند، وقت نميکنم؛ هنر بکنم همانها را به انجام برسانم نيازي به چيزي و کسي ندارم»! براستي چقدر اندکند مانند اين اساتيد که اگر اجازه ميداشتم نامشان را به زبان ميآوردم.
✅ چگونه متوجه شویم یک نسخه خطی در دست تصحیح است یا کار شده یا نشده؟
با سلام پس از اینکه، بنا شد، موضوع رساله یا پایان نامه یا پژوهش آزاد، «تصحیح متنی کهن» باشد، مهمترین بخش آن، آگاهی از کار شدن یا نشدن آن اثر و حتی مهمتر از آن دو، اینکه از کجا بفهمیم هم اکنون در دست تصحیح قرار دارد یا نه؟
از آنجا که متاسفانه، برای آگاهی از متون تصحیح شده (اعم از چاپ شده و نشده) سرچشمه ای جامع و یکپارچه در کشور وجود ندارد، ناگزیر از بررسی چندین سرچشمه متعدد هستید، ایران داک و سایت دانشگاه آزاد اینها گرچه لازم است دیده شوند، اما باید توجه داشت که اینها صرفاً میتوانند آئینه پژوهشهای دانشگاهی باشند (با توجه به این نکته که دانشگاهها همه داده ها را به بانک داده ایران داک و مشابه این بانکهای داده ها منتقل نکرده اند) در حالی که بسیاری از متون در قالبهای مختلف، به صورت مستقل، یا در ضمن مجموعه رسائل و حتی به عنوان مقالات بلند، در داخل یا حتی خارج از کشور، کار شده و برخی هم به چاپ رسیده اند. البته برای آگاهی از کارهای انجام گرفته (چاپ شده) در ایران، «کتابشناسی متون چاپ شده در ایران» اثر ارزندهای است. اما برای کارهای انجام گرفته ولی احیانا چاپ نشده در کنار داده های ایران داک و بانک داده دانشگاه آزاد و ...، میتوانید به مجموعه مقالاتی که در معرفی متون تصحیح شده در ایران، طی سالهای گذشته، در مجله کتاب ماه کلیات و گزارش میراث و ... منتشر شده مراجعه شود.همچنین فهرستها و کتابنامه هایی که با عناوینی همچون فهرستِ پایان نامه ها یا فهرس الرسائل و الاطروحات الجامعیة (داخلی و خارجی)، کار شده یا منتشر شده، حتما باید دیده شوند. همچنین اگر متن مورد نظر برای تصحیح، به زبان عربی است، کتاب پنج جلدی معجم المخطوطات المطبوعة (تا سال ۱۹۸۵) اثر د. صلاح الدین المنجّد، نیز کتاب ارزشمند پنج جلدی المعجم الشامل للتراث العربی المطبوع (تا سال ۲۰۰۴) اثر د. محمدعیسی صالحیه ملاحظه شود. در کنار اینها وبسایت lib.ir هم در زمینه آگاهی از متون چاپ شده هم کمک میکند، چه، اگر اثری مخطوط در داخل یا خارج از کشور منتشر شده باشد، لاجرم به یکی از کتابخانههای ایران راه یافته واینجا منعکس شدخ است و در نهایت پس از مراجعه به کتابشناسیهای تخصصی داخلی و خارجی موضوع محور، از اساتید فن رشته ها (البته اساتیدی که پیوسته تازه های حوزه تخصصی خود را رصد میکنند) در زمینه چاپ شدن و نشدن آثار استفسار گردد،
از دو کانال وابسته به موسسه بساتین یعنی
الف) تراثیات در دست تصحیح (@turathiyat)
ب) نسخ خطی تصحیح شده (@tashihat)
غفلت نشود.
با آرزوی توفیق🌷
🆔 @raweshshenasi
استاد ارجمند جناب آقای دکتر جعفریان
سلام؛
دغدغه شما در حوزه پایان نامه و این که گاهی به دانشجو این فرصت داده شود تا خود در انتخاب موضوع تلاش کند و طرح و نظر دهد، برایم جالب بود.
شاید مهمترین مشکل در حوزه پایان نامه ها، افزون بر کمیت دانشجویان برای برخی اساتید، و یا نگاه به دانشجو برای تکمیل پازل های پژوهشی استادان و یا گروه های آموزشی، عدم آگاهی از منابع است؛ در رشته تاریخ این منابع بسیار گسترده است و افزون بر سند و نسخه خطی، تا سکه و روزنامه و تمبر و عکس و فیلم و ...، را هم باید شناخت و از آن در پژوهش بهره برد.
حال باید دید چند درصد اساتید آموزشی رشته تاریخ شناخت کاملی درباره منابع این رشته دارند و در کارهایشان از آن بهره می برند تا با این شناخت به کمک دانشجو بیایند و آنان را راهنمایی کنند.
بنا به کار کتابشناسی متون که انجام می دهم در میان اساتید رشته تاریخ در ایران در حوزه تصحیح متن حضور کم رنگی می بینم. همینطور در کارهای پژوهش اسنادی. در تالیف کتاب هم فقر نوشتاری بیداد می کند. دریغ از یک کار جدی و خوب. معدود کارهای خوبی هم که چاپ شده پایان نامه های این اساتید بوده که بعد از استخدام رسمی آنان کمتر کاری از بسیاری از آنان دیده شده است.
بسیاری دیگر نیز، نه توفیق چاپ پایان نامه خود را پیدا کردند و نه کارهای جدی دیگری ارائه کردند.
از طرف دیگر فضای دانشگاه های ایران، به ویژه در بعد از انقلاب هم طوری است که استادان حتما باید استخدام دانشگاه باشند تا فرصت حضور تدریس در دانشگاه را بیابند، برای همین خیل بسیاری از دانشجویان توفیق بهره مندی از سایر پژوهشگران آزاد را نمی یابند، البته که استادان دانشگاه ها هم در جذب پژوهشگران خوبی که الان در چند مجموعه پژوهشی کار می کنند علاقه ای ندارند.
مقالات چند اسمی هم نشان می دهد که دانشجو چه کالای فرهنگی خوبی است که نقش نردبان ترقی را در ارتقاء علمی استادان ایفا می کند.
حال با این چند ویژگی که بیان شد، وقتی برخی پایان نامه های دانشجویی را ورق می زنیم، ضعف های ساختاری، اعم از طرح موضوع، منبع شناسی، تحلیل و ...، را در لا به لای آن می بینیم.
ضمن احترامی که برای همه اساتید و پژوهشگران این رشته دارم، بخش عمده ضعف و نقص علمی - حتی این که دانشجو نمی تواند طرحی را برای پایان نامه اش آماده و ارائه کند - در سیستم آموزش و به روز نبودن برخی اساتید این رشته است؛ برای شاهد این گفته، کافی است بخش نقد منابع پایان نامه ها را بررسی کنیم.
ارادتمند
سیدسعید میرمحمدصادق
بهترین چاپ این سلسله گفتگوها در زمان ما متعلق به انتشارات دانشگاه ادیان است .
مصحح آن هم حیدر عیوضی است .
این تصویر که به اشتراک گذاشته شده هم یکی دیگر از چاپهای این نشریه است که فقط آن را تایپ و بعد هم به طبع رسانده اند .
با سلام و احترام خدمت همهی اعضای ارجمند این گروه فرهیخته به ویژه دوستان گرامی آقایان استاد متقی و دکتر سروری، پیشنهاد بنده در باره اطلاعرسانی آثار در دست تصحیح، تدارک فهرستی است قابل روزآمدسازی، که عناوین آثار در دست تصحیح به ترتیب الفبایی در آن قابل جستوجو باشد. و هم پس از تکمیل کار تصحیح و دفاع یا چاپ در ستون مربوطه این اطلاعات درج گردد.
فهرست مزبور به صورت جدول و شامل این آگاهایها میتواند باشد:
عنوان اثر
نام مولف
زمان تدوین
مصحح
محل تصحیح(نام دانشگاه یا پژوهشگاه مرتبط و...)
زمان اتمام کار تصحیح(دفاع یا چاپ اثر)
آنچه بیشتر از اطلاع رسانی لازم است رعایت اصول اخلاقی است. دو نمونه را خدمتتان عرض کنم، شما حدیث مفصل بخوانید از این مجمل.
1. دو سال پیش از طرف مؤسسه ای برای تصحیح یکی از آثار مرحوم سید نعمت الله جزائری با من تماس گرفتند. من آن ایام مشغول کاری بودم و گفتم تا شش ماه آینده وقت انجام این کار را ندارم. در این مدت اگر کسی را پیدا کردید که هیچ و الا شش هفت ماه دیگر در خدمتم. هنوز دو هفته نگذشته بود که دیدم آن کتاب چاپ شده (با تصحیح و تحقیق نه چندان قابل قبول). وقتی به مسؤولان آن مؤسسه گفتم که ماجرای این کتاب چیست، گفتند: همان وقت که با شما تماس گرفتیم با این آقا (که حالا این کتاب را چاپ کرده) هم تماس گرفتیم و به ایشان گفتیم گویا شما مشغول تصحیح این کتاب هستید؟ ایشان در جواب گفتند نه، من کاری نکرده ام، شما با هر کسی که می خواهید قرارداد ببندید!
2. شش سال پیش قصد داشتم کتاب نسبتا مفصلی را تصحیح کنم. مقدمات کار را فراهم کردم. حدود دویست صفحه از متن تایپ شده را هم با نسخه اول مقابله کردم. همان ایام، باد خبر کار مرا به گوش کسی رساند. ایشان پیام دادند که من این کتاب را تصحیح کرده ام و مشغول تهیه مقدمات چاپم، شما کار تکراری نکنید. من هم از ایشان تشکر کردم که جلوی ضرر معتنا به مرا گرفتند. غافل از این که ایشان هیچ کاری برای تصحیح این کتاب انجام نداده اند، بلکه قصد دارند در آینده شروع به تصحیح این کتاب کنند، اما برای این که کس دیگری سراغ این کتاب نرود همه جا شایع کرده اند که من تصحیح این کتاب را تمام کرده ام. پس از گذشت شش سال، هنوز یک صفحه از این کتاب چاپ نشده است!
حضرت آقای متقی، با این جماعت بی اخلاق چه می شود کرد؟ بی اخلاقی درد بی درمان است، با اطلاع رسانی هم مشکلی حل نمی شود، بلکه چه بسا (مانند مورد دومی که گفتم) مشکل دیگری درست کند.
باید کتاب چاپ شده را ببینید اگر اغلاط و افتادگی زیاد دارد و کار شما ان ایرادها را ندارد ادامه بدهید و کارتان را چاپ کنید و در مقدمه ذکر کنید که علت تجدید تصحیح کتاب کثرت اغلاط تصحیح سابق بر شما است.(البته احتمال خیلی ضعیف است که کتابی را 3 نفر انهم از اساتید عراق کار بکنند و ضعیف دربیاید).
اگر هم ان کتاب را بعنوان پایان نامه گرفتید خوب فرق دارد.
از نسخه جرون نامه قدری شیرازی که تصحیح شده این نسخه توسط میراث مکتوب در سال 1384 چاپ شده است.
✅ چگونه متوجه شویم یک نسخه خطی در دست تصحیح است/ کار شده یا نشده؟
با سلام پس از اینکه، بنا شد، موضوع رساله یا پایان نامه یا پژوهش آزاد، «تصحیح متنی کهن» باشد، مهمترین بخش آن، آگاهی از کار شدن یا نشدن آن اثر و حتی مهمتر از آن دو، اینکه از کجا بفهمیم هم اکنون در دست تصحیح قرار دارد یا نه؟
از آنجا که متاسفانه، برای آگاهی از متون تصحیح شده (اعم از چاپ شده و نشده) سرچشمه ای جامع و یکپارچه در کشور وجود ندارد، ناگزیر از بررسی چندین سرچشمه متعدد هستید، ایران داک و سایت دانشگاه آزاد اینها گرچه لازم است دیده شوند، اما باید توجه داشت که اینها صرفاً میتوانند آئینه پژوهشهای دانشگاهی باشند (با توجه به این نکته که دانشگاهها همه داده ها را به بانک داده ایران داک و مشابه این بانکهای داده ها منتقل نکرده اند) در حالی که بسیاری از متون در قالبهای مختلف، به صورت مستقل، یا در ضمن مجموعه رسائل و حتی به عنوان مقالات بلند، در داخل یا حتی خارج از کشور، کار شده و برخی هم به چاپ رسیده اند. البته برای آگاهی از کارهای انجام گرفته (چاپ شده) در ایران، «کتابشناسی متون چاپ شده در ایران» اثر ارزندهای است. اما برای کارهای انجام گرفته ولی احیانا چاپ نشده در کنار داده های ایران داک و بانک داده دانشگاه آزاد و ...، میتوانید به مجموعه مقالاتی که در معرفی متون تصحیح شده در ایران، طی سالهای گذشته، در مجله کتاب ماه کلیات و گزارش میراث و ... منتشر شده مراجعه شود.همچنین فهرستها و کتابنامه هایی که با عناوینی همچون فهرستِ پایان نامه ها یا فهرس الرسائل و الاطروحات الجامعیة (داخلی و خارجی)، کار شده یا منتشر شده، حتما باید دیده شوند. همچنین اگر متن مورد نظر برای تصحیح، به زبان عربی است، کتاب پنج جلدی معجم المخطوطات المطبوعة (تا سال ۱۹۸۵) اثر د. صلاح الدین المنجّد، نیز کتاب ارزشمند پنج جلدی المعجم الشامل للتراث العربی المطبوع (تا سال ۲۰۰۴) اثر د. محمدعیسی صالحیه ملاحظه شود. در کنار اینها وبسایت lib.ir هم در زمینه آگاهی از متون چاپ شده هم کمک میکند، چه، اگر اثری مخطوط در داخل یا خارج از کشور منتشر شده باشد، لاجرم به یکی از کتابخانههای ایران راه یافته واینجا منعکس شدخ است و در نهایت پس از مراجعه به کتابشناسیهای تخصصی داخلی و خارجی موضوع محور، از اساتید فن رشته ها (البته اساتیدی که پیوسته تازه های حوزه تخصصی خود را رصد میکنند) در زمینه چاپ شدن و نشدن آثار استفسار گردد،
از دو کانال وابسته به موسسه بساتین یعنی
الف) تراثیات در دست تصحیح (@turathiyat)
ب) نسخ خطی تصحیح شده (@tashihat)
غفلت نشود.
با آرزوی توفیق🌷
🆔 @raweshshenasi
با سلام و احترام خدمت همهی اعضای ارجمند این گروه فرهیخته به ویژه دوستان گرامی آقایان استاد متقی و دکتر سروری، پیشنهاد بنده در باره اطلاعرسانی آثار در دست تصحیح، تدارک فهرستی است قابل روزآمدسازی، که عناوین آثار در دست تصحیح به ترتیب الفبایی در آن قابل جستوجو باشد. و هم پس از تکمیل کار تصحیح و دفاع یا چاپ در ستون مربوطه این اطلاعات درج گردد.
فهرست مزبور به صورت جدول و شامل این آگاهایها میتواند باشد:
عنوان اثر
نام مولف
زمان تدوین
مصحح
محل تصحیح(نام دانشگاه یا پژوهشگاه مرتبط و...)
زمان اتمام کار تصحیح(دفاع یا چاپ اثر)
آنچه بیشتر از اطلاع رسانی لازم است رعایت اصول اخلاقی است. دو نمونه را خدمتتان عرض کنم، شما حدیث مفصل بخوانید از این مجمل.
1. دو سال پیش از طرف مؤسسه ای برای تصحیح یکی از آثار مرحوم سید نعمت الله جزائری با من تماس گرفتند. من آن ایام مشغول کاری بودم و گفتم تا شش ماه آینده وقت انجام این کار را ندارم. در این مدت اگر کسی را پیدا کردید که هیچ و الا شش هفت ماه دیگر در خدمتم. هنوز دو هفته نگذشته بود که دیدم آن کتاب چاپ شده (با تصحیح و تحقیق نه چندان قابل قبول). وقتی به مسؤولان آن مؤسسه گفتم که ماجرای این کتاب چیست، گفتند: همان وقت که با شما تماس گرفتیم با این آقا (که حالا این کتاب را چاپ کرده) هم تماس گرفتیم و به ایشان گفتیم گویا شما مشغول تصحیح این کتاب هستید؟ ایشان در جواب گفتند نه، من کاری نکرده ام، شما با هر کسی که می خواهید قرارداد ببندید!
2. شش سال پیش قصد داشتم کتاب نسبتا مفصلی را تصحیح کنم. مقدمات کار را فراهم کردم. حدود دویست صفحه از متن تایپ شده را هم با نسخه اول مقابله کردم. همان ایام، باد خبر کار مرا به گوش کسی رساند. ایشان پیام دادند که من این کتاب را تصحیح کرده ام و مشغول تهیه مقدمات چاپم، شما کار تکراری نکنید. من هم از ایشان تشکر کردم که جلوی ضرر معتنا به مرا گرفتند. غافل از این که ایشان هیچ کاری برای تصحیح این کتاب انجام نداده اند، بلکه قصد دارند در آینده شروع به تصحیح این کتاب کنند، اما برای این که کس دیگری سراغ این کتاب نرود همه جا شایع کرده اند که من تصحیح این کتاب را تمام کرده ام. پس از گذشت شش سال، هنوز یک صفحه از این کتاب چاپ نشده است!
حضرت آقای متقی، با این جماعت بی اخلاق چه می شود کرد؟ بی اخلاقی درد بی درمان است، با اطلاع رسانی هم مشکلی حل نمی شود، بلکه چه بسا (مانند مورد دومی که گفتم) مشکل دیگری درست کند.
📌توضیحات جناب ساسان والی زاده مصحح کتاب
▪️برای من سوال بود که تصحیح مجدد کاری که پیش از این دو بار تصحیح شده است چه ضرورتی داشته و دارد و دیگر اینکه چطور یک کتاب 100 صفحه ای در تصحیح جدی به 300 صفحه رسیده است.جناب ساسان والی زاده مصحح کتاب محبت کردند و این چند خط را در پاسخ فقیر فرستادند:
🔺جهت اطلاع در این کتاب برای نخستین بار زندگی کامل محمود میرزا کاوش شده و کاملترین فهرست آثار او شناسایی شده است..دو کتاب قبلی(افشارفر و وهومن) بر اساس دو نسخه خطی تصحیح شده بودند درحالی که این کتاب براساس شش نسخه خطی موجود تصحیح شده است.دو چاپ قبلی کمتر تلاشی در کشف ظرایف کتاب، تراجم احوال رجال، کشف اماکن و بقاع و سرایر نام جا ها کرده بودند در حالی که در این تصحیح همه این ها با دقت انجام شده است.همچنین بررسی مختصات نثر قاجار برپایه این سفرنامه از امتیازات این تصحیح است.در واقع شیوه تصحیح این کتاب می تواند مبنا و الگویی برای آثار مشابه باشد
🔻عموما نگاه به سفرنامه ها یا تاریخی و مردم نگاری است یا ادبی، در این کتاب نگاه دوسویه ای به تصحیح شده است اما از نگاه ادبی و نثر بازکاوی کامل صورت گرفته و هم از نگاه تاریخی بررسی کاملی صورت گرفته است.
🔸متاسفانه هر چه در این سالیان راجع به محمود میرزا نوشته اند کپی از روی مقدمه بیانالمحمود به تصحیح مرحوم خیام پور است که در دهه چهل انجام شده است که آنهم بسیار ناقص بود...همه ابهامات راجع به محمود میرزا و آثار او برطرف شده [و]خود سفرنامه هم مویرگی و مینیاتوری تصحیح شده است.
🔹خانم نادره جلالی مقاله علمی پژوهشی چاپ کرده به اسم رسالات محمود میرزا که 21 اثر او را فهرست کرده البته با اشتباهاتی. در حالی که من 42 کتاب محمود میرزا را شناسایی و معرفی کرده ام.برای اولین بار تصویر محمود میرزا هم شناسایی و چاپ شده است ( 5 نگاره او)
🔻نسخه های مبنا: نسخه دانشگاه بوداپست، نسخه کتابخانه ملی، نسخه کتابخانه آیت الله مرعشی، نسخه کتابخانه ملک، دو نسخه مجلس شورای اسلامی.
@seirdarsafarnameha
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com