#نسخه_خطی
مناقب أمیر المؤمنین علیه السلام، برگرفته از کتاب محمد بن منصور مرادی و دیگران
منبع: کانال مخطوطات زیدیه
نسخه ای از جزء اول رجال کشی که به نظر می رسد یادداشتی از شهید اول دارد مبنی بر اينكه نسخه را تصحيح و مقابله كرده، همچنین یادداشتی مبنی بر اینکه این نسخه با نسخه اصل به خط شیخ طوسی مقابله شده
#نسخه_خطی
مناقب أمیر المؤمنین علیه السلام، برگرفته از کتاب محمد بن منصور مرادی و دیگران
منبع: کانال مخطوطات زیدیه
نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
تکه ای از تفسیر فتال نیشابوری در تفسیر سوره هل اتی؟
در کتابخانه تیموریه به شماره تفسیر ۳۴۹ نسخه ای هست از سده چهاردهم تحت عنوان تفسیر سوره هل اتی که در عنوان نسخه به شریف مرتضی نسبت داده شده. البته یک نسخه دیگر از این کتاب را هم که از سال ۱۱۱۱ ق است سید محسن امین در اعیان الشیعه (جلد ۹ ص ۴۲۷) معرفی کرده که آنجا هم به شریف مرتضی منسوب شده. این کتاب قطعا از شریف مرتضی نیست. خود نسخه هم با اینکه نسبتا پر برگ است اما کاملا پیداست قطعه ای از کتاب و یا تفسیری کامل و یا به هرحال بزرگتر است. در ص ۲۸ نویسنده اشاره می کند که این تفسیر در اصل در مجالسی ارائه شده و در واقع تنظیم کتاب بر اساس همان مجالس نویسنده بوده است. نویسنده هر که بوده با کلام و آرای کلامی متکلمانی مانند ابو عبد الله بصری (ص ۹۴) آشنا بوده و از متن کتاب پیداست که متن جدید نیست. یکجا (ص ۹۴) از کرامیه یاد می کند که خود نشان دیگری است که کتاب نمی تواند از مرتضی باشد. در دوره مرتضی در بغداد به آرای کرامیه توجهی نشان داده نمی شد. با این وصف همین مورد و موارد دیگر در کتاب احتمالا بتواند قرینه ای باشد که کتاب در خراسان نوشته شده. از سبک تدوین کتاب و اینکه بر اساس مجالس است و اینکه یکجا هم از منبر علما سخن می گوید (ص۱۰۳) چنین می نماید که نویسنده خود واعظ و اهل وعظ بوده است.
من احتمال می دهم این نسخه تکه ای از تفسیر فتال نیشابوری (د. ۵۰۸ ق) باشد که موسوم بوده به التنویر فی معانی التفسیر (نک: معالم العلماء، ص ۱۱۶). می دانیم که او واعظ بوده و نوشته هایش به سبک اهل وعظ است. نام خودش محمد و نام پدر او طبق یک گزارش حسن بوده. بعید نیست که بر اثر اشتباه، کاتبان نسخه های مادر نام او و پدرش را بدون لقب فتال و به اشتباه به صورت محمد بن الحسین آورده بودند و آنگاه به مرور زمان بعدها نویسنده را الشریف الرضی محمد بن الحسین که شهرت به تفسیر داشته تصور کرده اند و آنگاه در مرحله آخر این مسیر در نسخه های بعدتر نام او به الشریف المرتضی (برادر الشریف الرضی) تبدیل شده باشد. این البته تنها یک احتمال است.
پیشنهاد من این است که متن این نسخه خطی منتشر شود.
ریشه روایت کافي در خصوص 17000 آيه قرآن
روايتی که در کافي آمده و ما آن را قبلا نقل کرديم در سندش تعليق به کار رفته و ظاهر امر اين است که تعليق اشاره دارد به سند حديث قبل از آن و بدين ترتيب بايد آن را از مجموعه احاديث سند محمد بن يحيی از احمد بن محمد دانست که در اينجا منظور از محمد بن يحيی، عطار است و احمد بن محمد بن عيسی هم احمد بن محمد بن عيسی الأشعري است که از علي بن الحکم روايت زياد دارد. اگر اين احتمال درست باشد در آن صورت با توجه به اينکه در دنباله سند هم نام هشام بن سالم آمده و همه روات اين سند ثقه امامی به حساب می آيند طبعا در طريقه متأخرين بايد حديث را صحيح دانست. علامه مجلسي در مرآة العقول ( ج12، ص: 525 ) می نويسد با اين حساب حديث کافی صحيح است اما در نسخه های ديگر کافي به جای هشام بن سالم نام هارون بن مسلم آمده که در مذهب او سخن هست و چون توثيق شده بنابر شيوه متأخرين طبعا حديثش موثق قلمداد می شود چنانکه علامه مجلسی هم در احتمال دوم همين را در مورد اين حديث بيان فرموده (البته با توجه به نقل سياري که پايينتر نقل خواهيم کرد ذکر هارون بن مسلم بايد درست نباشد). من کاری به شيوه های علمای رجال ندارم. از نقطه نظر تاريخی در اينکه اين روايت حتما از مجموعه روايات احمد بن محمد بن عيسی الأشعري است و آن را محمد بن يحيی العطار روايت کرده باشد ترديد است. شايد به همين دليل باشد که اين حديث را شيخ صدوق در آثارش نقل نکرده با وجود آنکه او عنايت بسيار زيادی به روايات محمد بن يحيی و احمد بن محمد بن عيسی الأشعري دارد. يک احتمال هست که اين روايت به کلی از روايات الحاقی به نسخه های کليني باشد و اصالتی نداشته باشد. به اين معنا که اين حديث را بعدها به نسخه ای از کليني که مادر نسخه کنونی است افزوده باشند. اين احتمال البته چندان قوی نيست. احتمال ديگر اين است که کليني در مورد منبع اين روايت و اينکه منقول از مجموعه روايات محمد بن يحيی العطار از اشعري باشد ترديد داشته است. بعيد نيست اين روايت را به همين دليل هم در باب نوادر قرار داده. احتمالا او اين حديث را جایی در دفاتر خود ثبت کرده بوده بدون آنکه صدر سند را ثبت کند و بعد با توجه به کثرت روايات اشعري از علي بن الحکم آن را ذيل حديثی با اين سند به شکل تعليق در نسخه کافي روايت کرده. اين در حالی است که روايت علي بن الحکم با اين احتمال اصلا متعلق به اين سند نبوده. ما امروزه می دانيم که عين اين روايت با همين سند معلق شده در کتاب احمد بن محمد السياري (القرائات، ص 9) نقل شده. بعيد نيست که منبع اصلی کليني در واقع کتاب سياري باشد. کتاب سياري از نقطه نظر موثوقيت تاريخی مشکلات جدی دارد و به روايت آن مطلقا نمی توان اعتماد کرد.
محقق محترم جناب آقای محمد حسين حکيم به من اطلاع دادند که نسخه بالا 👆از کتاب صفین بی تردید جعلی است. ايشان اضافه کردند که نسخه را سالیانی قبل در کتابخانه مجلس دیده اند و در این مورد تردیدی ندارند. نام کاتب هم به نظر من در نگاه نخست غريب آمد. اما به هرحال فرصتی برای بررسی بيشتر نسخه نداشتم و طبعا نظر آقای حکيم که نسخه را از نزديک رؤيت کرده و بررسی نموده اند بايد بر صواب باشد. بر این اساس باید اضافه کنم که جاعل نسخه چاپ سنگی را اساس کار جعل خود قرار داده و از آن نسخه ای گاه با نقص در صفحات و سطور به دست داده است؛ با همان سند آغازين و نه اينکه نسخه چاپ سنگی بر اساس این نسخه کهنه نما باشد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
نصر بن مزاحم منقری(م۲۱۲ق) که بیشتر او را از کتاب وقعة صفين می شناسیم،از جمله کسانی است که کتابی در مقتل الحسین(ع) داشته و تعدادی از روایات آن را ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین آورده و ابن قولویه و شیخ صدوق و مرشد بالله شجری نیز روایات اندکی را از او در این باره نقل کرده اند.
این طور که مشخص است در دار الکتب المصرية یک نسخه مقتل منسوب به نصر بن مزاحم وجود دارد که دانشگاه کربلاء اقدام به نشر و بررسی آن کرده است،معلوم نیست که آیا این نسخه به مانند نُسَخ متعدد مقتل منسوب به ابومخنف،جعلی است و یا اینکه از روی کتبی مانند مقاتل الطالبیین جمع آوری شده و یا اینکه واقعا همه یا بخشی از مقتل الحسین منقری را در بر دارد که این امر می بایست با مطابقت این نسخه با روایات منقول از او در مقاتل الطالبیین تشخیص داده شود،در هر حال باید متن این نسخه بررسی شود و امید است که این نسخه،حداقل بخشی از مقتل نصر بن مزاحم را در بر داشته باشد...
نصر بن مزاحم منقری(م۲۱۲ق) که بیشتر او را از کتاب وقعة صفين می شناسیم،از جمله کسانی است که کتابی در مقتل الحسین(ع) داشته و تعدادی از روایات آن را ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین آورده و ابن قولویه و شیخ صدوق و مرشد بالله شجری نیز روایات اندکی را از او در این باره نقل کرده اند.
این طور که مشخص است در دار الکتب المصرية یک نسخه مقتل منسوب به نصر بن مزاحم وجود دارد که دانشگاه کربلاء اقدام به نشر و بررسی آن کرده است،معلوم نیست که آیا این نسخه به مانند نُسَخ متعدد مقتل منسوب به ابومخنف،جعلی است و یا اینکه از روی کتبی مانند مقاتل الطالبیین جمع آوری شده و یا اینکه واقعا همه یا بخشی از مقتل الحسین منقری را در بر دارد که این امر می بایست با مطابقت این نسخه با روایات منقول از او در مقاتل الطالبیین تشخیص داده شود،در هر حال باید متن این نسخه بررسی شود و امید است که این نسخه،حداقل بخشی از مقتل نصر بن مزاحم را در بر داشته باشد...
◀️ معرفی کتاب ▶️
✔️ عنوان کتاب:الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا علیه السلام
🔺نویسنده:علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام هشتم
🔺ناشر:موسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث/قم
✍«الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا علیه السلام»، تالیف این کتاب منسوب به امام رضا علیه السلام است. مولی مهدی بن ابی ذر نراقی یک نسخه از این کتاب را به خط خود استنساخ کرده و بر آن نوشته است : « من این نسخه را از روی نسخه ای نوشتم که یا به خط خود امام رضا علیه السلام میباشد و یا توسط بعضی از معاصرین آن حضرت از روی خط ایشان نوشته شده است». ناصر خسرو علوی ( متولد 394 هجری) میگوید: من در اوائل نوجوانی کتابی متعلق به جدم علی بن موسی الرضا علیه السلام دیدم و کتاب « جامع کبیر »، تالیف محمد بن حسن شیبانی را نیز مطالعه کردم و دیدم این دو کتاب فرق چندانی با هم ندارند.
این کتاب تا قبل از علامه مجلسی بین اصحاب رایج نبود. وی این کتاب را در « بحار الانوار » آورده و به آن استناد نمود. ایشان در این باره می نویسد: « کتاب فقه الرضا علیه السلام را من از طریق سید فاضل و محدث، قاضی امیر حسین نقل میکنم، وی میگوید: در زمانی که من در مجاورت خانه خدا زندگی میکردم عده ای از اهل قم برای حج آمدند و به همراه آنها کتاب قدیمی بود که تاریخ آن به زمان امام رضا علیه السلام باز میگشت و بر آن کتاب خط امام رضا علیه السلام و اجازه ی بسیاری از فضلا و علما به چشم میخورد و برای من یقین حاصل شد که این کتاب متعلق به آن حضرت است؛ لذا از روی آن کتاب یک نسخه نوشتم.»بعد از علامه مجلسی، میرزا عبدالله افندی صاحب «ریاض» و سید مجاهد صاحب ـمفاتیح الاصول» و شیخ بحرانی و فاضل کاشانی و محقق نراقی نیز این کتاب را تایید و روایات آن را در کتابهای خود نقل کرده اند. در نسخه هایی که در مشهد مقدس موجود میباشد، آمده است: « این کتاب را امام هشتم برای محمد بن سکین نوشته است». در کتابهای رجال آمده است که محمد بن سکین بن عمار نخعی فردی ثقه و مورد اطمینان است و کتابی نیز دارد. صاحب ریاض میگوید: «این کتاب در شهر مکه و تاریخ آن سال 200 هجری میباشد و بر آن اجازات علما و فضلا نگاشته شده و هم اکنون جزو کتب سید علیخان مدنی است». در اول کتاب اینگونه آمده است: « یقول عبدالله علی بن موسی الرضا» و در جای دیگر آمده است: « و از چیزهایی که ما اهل بیت بر آن مداومت داریم...» همچنین: « از پدرم شنیدم که اینگونه میفرمود...».
برخی این کتاب را تالیف امام رضا علیه السلام نمیدانند، بزرگانی مانند : شیخ حر عاملی، سید خوانساری، پدر سید جلیل سید حسین قزوینی، وحید بهبهانی و سید حسن صدر و اینگونه استدلال می کنند:
1. اگر این کتاب به امام رضا علیه السلام تعلق داشت، چرا هزار سال از آن خبری نبود و چهار امام بعد از امام رضا علیه السلام نیز به آن اشاره نداشته اند؛ د رغیر این صورت در میان اصحاب و علما مشهور میشد و حداقل نام آن را در کتب روایی خود میاوردند.
2. در این کتاب کلماتی آمده که بعید است از امام علیه السلام باشد مانند : « من روایت میکنم» یا « روایت شده است» یا « روایت میکند» یا « ما روایت میکنیم» و این شکل بیان از سیاق کلمات امامان معصوم علیهم السلام نیست.
3. در بعضی از قسمتهای کتاب آمده است : «صفوان بن یحیی و فضالة بن أیوب جمیعا عن العلاء بن رزین عن محمد بن مسلم عن احدهما» حال آنکه نام روات را این گونه آوردن مناسب کتابهای روایی یاران ائمه است نه خود ائمه علیهم السلام ؛ لذا احتمال دارد این کتاب تالیف یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام بوده باشد.
4. اگر این کتاب نوشته ی امام رضا علیه السلام باشد، باید حتماً علی بن بابویه- پدر صدوق- و یا خود صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا» به آن اشاره میکرد.
5. در این کتاب احکامی آمده است که مخالف صریح مذهب است مانند :« به جای مسح پا میتوان آن را شست» و اینکه « اگر پوست میته را دباغی کنیم میتوانیم با آن نماز بخوانیم» و اینکه « اگر در ظرف آب خمر بریزد میتوان با آن وضو گرفت» و « در نکاح شاهد لازم است» و یا اینکه « سوره { قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق} جزو قرآن نیست.»
نسخه های کتاب:
1.نسخه ای در کتابخانه ی حضرت آیت الله مرعشی نجفی موجود است که در آخر آن آمده : «إلی هنا خطه سلام الله علیه و علی آبائه و ابنائه».
2. نسخه ی موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی که در آخر آن دارد: «این کتابی است که حضرت امام الجن و الانس سلطان، ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه التحیة و الثناء از جهت محمد بن سکین تصنیف نموده بودند و نسخه ی اصل به خط مبارک حضرت در مکه است و حضرت مغفرت پناه، مولانا میرزا محمد محدث از خط شریف حضرت که به کوفه بوده به عربی انتقال نموده اند.»
🔹 لینک دانلود کتاب:
http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21058
✍🏻 کتابخانه ی دیجیتال نور ✍🏻
@Noorlib
🔸بررسی حمزة بن محمد الطیار
به گمان بنده دو فرد به نام حمزة بن محمد الطیار وجود دارد:
۱- حمزة بن محمد الطیاری که از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده و در زمان ایشان فوت کرده است.
۲- حمزة بن محمد الطیاری که عصر او متأخّر بوده است.
گرچه قرینه مقتضی تعدّد است، اما در کتب رجالی این نام به دو فرد نسبت داده نشده است. از امور شایع این است که افراد به نام جدّ خود نامگذاری میشدهاند. به همین جهت به نظر میرسد حمزة بن محمد الطیار اوّل، جدّ فرد دوم باشد.
دلیل بر این مدعا این است که چهار و یا پنج نفر از اصحاب امام صادق علیه السلام از فرد اوّل نقل روایت میکنند. افرادی مانند عبد الله بن بکیر و ثعلبة بن میمون و هشام بن سالم و حمّاد بن عثمان و ابان بن عثمان روایاتی از او دارند. لکن فرد دیگری به نام حمزة بن محمد الطیار وجود دارد که مربوط به قبل از زمان حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام است. او میگوید: من از ابوالحسن اول مطلبی شنیدم. بیان کلمه ابوالحسن اول (امام کاظم علیه السلام) از یک راوی، بر این مطلب دلالت دارد که او زمان ابوالحسن ثانی (امام رضا علیه السلام) و ثالث (امام هادی علیه السلام ) را درک کرده باشد. این مطلب بسیار بعید است که فردی که از اصحاب امام صادق علیه السلام است، زمان حضرت رضا علیه السلام و حضرت هادی علیه السلام را درک کرده باشد. از طرفی دیگر محمد بن سنان نیز نمیتواند از حمزة بن محمدی نقل کند که در زمان امام صادق علیه السلام فوت کرده است؛ چرا که او بعد از زمان امام صادق علیه السلام به دنیا آمده است.
اگر در مقام، توثیقی نسبت به حمزة بن محمد الطیار وجود داشته باشد، مربوط به فرد معاصر امام صادق علیه السلام است، امّا نسبت به این فرد دوم توثیقی وجود ندارد.
🔺برگرفته از درس خارج اصول آیت الله سید موسی شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۸ آذر ۱۳۹۶
در بعضی از جزواتی که منتشر کردید قائل به اینکه ابوالخطاب و محمد بن نصیر نمیری باب الأئمة هستن بودید و اینکه سیدالشهدا علیها السلام شهید نشدند.
یا اومدید جزوه ای بنام کتاب الواحده و مناقب الحق انتشار دادید
اینها طبق چه نسخه ای بوده؟
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
◀کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
@kalam_shia
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
دانلود نسخه:
https://t.me/nosakh_shii/27
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
دانلود نسخه:
https://t.me/nosakh_shii/27
#نسخه_خطی
مناقب أمیر المؤمنین علیه السلام، برگرفته از کتاب محمد بن منصور مرادی و دیگران
منبع: کانال مخطوطات زیدیه
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
◀کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
◀کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
◀کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
📕نسخه خطی ابطال باب
حسینی اردکانی، اسماعیل بن محمد
تاریخ تألیف: ۱۸رمضان ۱۳۰۸ق
نسخه دستخط مؤلف، کتابخانه امام صادق علیه السلام اردکان، شماره نسخه۳۸۶
در برگ۴ با اشاره به اینکه باب هیچ وقت شاهدی بر صدق سخنانش نداشت مینویسد:
«وقتی میخواستند که جهان را از لوث وجودش پاک سازند میگفته که پس از چهل روز زنده خواهم شد! کذب این مقال هم الحمدلله بر عالمیان ظاهر شد، مگر اینکه موافق مذهب خودشان که تناسخ و حلول باشد بگوییم به هیکل جانور دیگری بروز کرده باشد».
◀کتاب حاضر ردیه مفصلی است بر علی محمد باب، صبح ازل و میرزا حسنعلی بهاء با استفاده از منابع آنان.
@kalam_shia
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com