حاضرجوابی آیتالله حاجآقا سیدرضا زنجانی و محکوم کردن محمدرضا شاه پهلوی
🔹آیتاللهالعظمی سیدموسی شبیری زنجانی در باره فضایل آیتالله حاجآقا سیدرضا زنجانی از جمله حاضرجوابی آن مرحوم میگوید:
📝 اوایلی که رضاخان رفت و محمدرضا روی کار آمد، تا مدّتی محمدرضا در میان مردم محبوب بود، چون اموالی را که پدرش از مردم مازندران غصب کرده بود برگرداند و کارهایی انجام داد که مورد علاقه مردم بود و اختناق دوره رضاخان نیز نبود.
آن وقتها مرحوم حاجآقا رضا زنجانی با شاه مربوط بود و شاه نیز به حاجآقا رضا میگفت: شما نیاز به وقت قبلی ندارید و هر وقت خواستید، تشریف بیاورید. موقع برگشت هم شاه تا پلههای قصر حاجآقا رضا را بدرقه میکرد.
حاجآقا رضا میگفت:
اینها تا وقتی ضعیف هستند، هرگونه کرنشی انجام میدهند ...، ولی همینکه قدرت پیدا میکنند، عوض میشوند و محمدرضا هم همینگونه بود.
بعداً حاجآقا رضا وقتی دید محمدرضا همان شیوه پدرش را دنبال میکند، از او برید و مخالف او شد و به زندان افتاد، تا اعدام هم پیش رفت، ولی آقای بروجردی مداخله کرد و او را نجات داد.
آن موقعی که حاجآقا رضا با شاه مربوط بود، شیخی از روستاهای اطراف همدان که بعداً از درباریهای شاه شد، به حاجآقا رضا گفته بود:
"شما که با شاه مربوط هستید، در باره منع مسکرات با وی صحبت کنید. حاجآقا رضا خیلی به حرف این شیخ توجّه نمیکرد. آن شخص این را به مسامحه در امر دین حمل میکرد. حاجآقا رضا گفت:
"من حرفی ندارم برای شما از شاه وقت بگیرم، خودم هم شرکت میکنم، ولی من صحبت نمیکنم، خودت با شاه صحبت کن. او قبول کرد و حاجآقا رضا از شاه وقت گرفت و آن شیخ هم نزد شاه آمد و جلسه تشکیل شد.
شیخ به شاه گفت:
"اعلیحضرت، شما شاه کشور اسلامی هستید و شراب یکی از محرّمات قرآن است. تقاضا این است که اعلیحضرت دستور بدهند از خرید و فروش شراب جلوگیری شود."
حاجآقا رضا میگفت:
"شاه در جملهی اوّل جواب، آن شیخ را محکوم کرد و آن شیخ در جواب شاه ماند و نتوانست جواب دهد و من مجبور شدم وارد میدان شوم." شاه گفت:
"آقایان که نفوذ معنوی دارید، از نفوذ معنویتان استفاده کنید، دیگر موضوع نمیماند که ما بخواهیم اقدام کنیم."
آن شیخ ماند در جواب شاه چه بگوید؟ اگر بگوید نفوذ معنوی نداریم که خیلی شکست است و اگر بگوید: نفوذ معنوی داریم، همان حرف شاه بود که از این نفوذ استفاده کنید.
حاجآقا رضا میگفت:
با اینکه قرار گذاشته بودم، من با شاه صحبت نکنم، وقتی دیدم آن شیخ در جواب شاه ماند، به شاه گفتم: "چه تعداد از مردم به شراب مبتلا هستند؟ نیمی از مردم مبتلا هستند؟"
شاه گفت: "آن قدرها هم زیاد نیست."
گفتم: "مثلاً چه تعداد؟"
شاه گفت: "تقریباً پنج درصد."
گفتم: "نود و پنج درصد بر اثر نفوذ معنوی آقایان مرتدع شدهاند، پنج درصد قوه قهّاره میخواهد و این تقاضا راجع به آن پنج درصد است."
وقتی حاجآقا رضا اینگونه جواب داد، شاه گفت: "بخش زیادی از مالیات کشور از همین شرابفروشهاست."
حاجآقا رضا هم پاسخ داد: "بسیاری از جنایات و مفاسد کشور براثر مصرف همین شراب است که هزینهای سنگین برای کشور ایجاد میکند."
حاجآقا رضا خیلی حاضرجواب بود و اینکه آدم بتواند در محاضره فوراً جوابی مناسب پیدا کند، خیلی مهم است.
🔹جرعهای از دریا، ج ۳، ص