📰احمد کسروی در سال 1319 از دور شدن متدینین از نشریۀ پیمان خود یاد می کند و می نویسد: «در آغاز پیدایش پیمان، ما چون یاد دین میکردیم، اینان پنداشتند با ایشان همباور میباشیم، و آن گفتارهای استوار را دربارۀ دینی که ایشان میشناسند، مینویسیم و کنون که چگونگی را دیگر دیدهاند، رنجیدگی مینمایند». (پیمان، سال ششم، شمارۀ 5 / ص 302). راستش او راهش را جدا کرده بود، گرچه از اول هم منتقد بود. باید توجه داشت که در کل و دستکم در ظاهر، نشریۀ پیمان در این دوره، از جهاتی، یک نشریۀ دینی اما اصلاحی تلقی میشد و برخی از روشنفکران مذهبی هم تلاش میکردند مقالات خود را در آن بهچاپ برسانند. علاقۀ کسروی به سیدَین سندین یعنی سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی تا بعد از شهریور بیست هم محفوظ بود و عکس آنها را در بالای صفحات روزنامۀ پرچم میگذاشت که سال 1320 برای شرح اخبار سیاسی و اجتماعی منتشر میشد. کسروی در پیمان، به هر نوع اصلاحی که به نظرش میرسد، میپرداخت و در این راه از نوشتههای دیگر همفکران خود نیز بهره میبرد. در واقع، مثل یک فیلسوف (هرچند از این کلمه بسیار بدش میآمد)، در مسائل الهیات، مثل یک دانشمند علوم اجتماعی در مسائل اجتماعی و فرهنگی، و بهسان یک متخصص ملل و نحل در امور ادیان و فرق اسلامی و هر آنچه که تصور شود، مداخله میکرد. علاوهبر اینها، حوزۀ تاریخ و نقد ادبی، و لغتسازی و غلطخوانی کلمات هم موضوعاتی است که به آنها میپرداخت. جالب است که برای مثال، به تفسیر قرآن هم مینشست و بحثی که دربارۀ حجاب، با عنوان «مادران و خواهران ما» در پیمان، سال دوم، شمارۀ 4 (صص 218 ـ 234) نوشت، به شرح و بسط آیات قرآن در این باره نشست. کسروی این سالها، تصورش بر این است که به مرحلۀ یک مصلح کل رسیده، مصلحی که میباید مبتنیبر دانشی که کسب کرده، در مقام یک اصلاحگر، جامعه را از هر جهت اصلاح کند. ضمن آنکه حتی به مفاسد اخلاقی و مسائل بهداشتی جامعه هم توجه دارد، و فرضاً برای امراض تناسلی هم بارها و بارها به معرفی کتابها و مقالات پرداخته است🗞
🖍رسول جعفریان
🔖 1700 کلمه
⏰زمان مطالعه: 11 دقيقه
📌 متن کامل را در صفحه 11 روزنامه سازندگی مورخ نهم دی 1398 مطالعه کنيد
💠 @goftemaann
ما تا مشروطه، با دین سنتی که ترکیبی از اصل دین به علاوه خرافات و باورهای غیر رسمی دینی بود، روبرو بودیم. این جریان در مشروطه از تجدد شکست خورد و از هم گسست. از پس از مشروطه، مصلحان اسلامی تلاش کردند تا بین اصل اسلام و آنچه خرافه می نامیدند تفکیک قائل شوند. بنابر این در یک دوره طولانی، به ویژه دوره بیست ساله، مبارزه با خرافات یا آنچه خرافه تلقی می شد، آغاز شد و طی دو دهه با قدرت ادامه یافت. ضمن آن که همان زمان به اصل اسلام اذعان داشتند و آثاری هم در این زمینه انتشار می یافت. پس از دوره بیست ساله،، جریان اسلام تهذیب شده، در دوره سی و پنج ساله، در میان متدینیان اهل فرهنگ و هم میان برخی از روحانیون قم، بسط یافت. حتی به صورت معکوس، آثار کسروی، تاثیر در رشد اسلام ضد خرافی داشت. به این معنا که انتقادات او، سبب می شد تا نوگرایان، باز هم اسلام را از خرافات دور نگاه دارند. به نظر می رسد در انتهای این دوره سی و پنج ساله، این روایت اصلاحی از اسلام بود که در انقلاب بکار آمد و توانست با مظاهری از تمدن خود را هماهنگ و سازگار نشان داده و حتی مجلس و مشروطه و قانونگذاری و قانون اساسی و این قبیل مفاهیم را بپذیرد. حضور طالقانی، شریعتی، بازرگان، مطهری، بهشتی، و حتی نمونه هایی چون فلسفی، هاشمی نژاد و بسیاری دیگر چون مکارم شیرازی و مکتب اسلام و جز اینان که اسلام منهای خرافات را طرح می کردند، در انقلاب، نشانی از همین نکته بود. امام خود حامی این جریان بود و لذا از جریان سنتی به مقدار زیادی فاصله گرفت ضمن آن که جلوی تندروی نوگرایان را هم گرفت. البته اگر قرار بود اسلام سنتی پیش از مشروطه در کار باشد، بعید بود بتواند در دوره جدید تاریخ ایران، یعنی سه دهه قبلا از انقلاب تاثیر گذار باشد. مسلما الان هم، باید عالمانه و عامدانه راه تهذیب دین ادامه یابد و روایتی از اسلام اصیل مبنای کار باشد. این رویه با مشی رایج که میدان دادن به اندیشه های بی پایه است سازگار نیست، و همین الان هم نشان از بروز مشکلاتی دارد که در برخورد با تجدد پیش آمده و احتمال شکست و سرخوردگی را فراهم می کند و می تواند دردسر ساز باشد. بنابرین اگر قرار است انقلابی باشیم، یکی از خطوط اصلی، مبارزه با خرافات، هم در سطح باورها و هم روش دین شناسی و هم داشتن نگاه به آینده و حل معضلات عصر جدید است...
@jafarian1964
معنای این امر این بود که به خاطر مسائل مختلف، مسأله حکومت مطابق آنچه در انقلاب مشروطه پیش بینی شده بود حل نشد، اما هرچه بود، این رویه به صورت صوری پذیرفته شد و مجلس شورای تا دوره بیست چهارم تا سال 1357 ادامه یافت.
حل ناشدگی «مسأله حکومت» ادامه یافت و مثل استخوان لای زخم باقی ماند. زمانی که در دهه بیست فضای سیاسی باز شد، و جریانهای معارض فعالیت خود را آغاز کردند، باز هم «مسأله حکومت» مطرح شد. معارضان عمده عبارت بودند از جریانهای کمونیستی، ملی و اسلامی که در نگاه عمومی جریان اسلامی چندان نیرومند به نظر نمی آمد، اما نفوذ مردمی قابل ملاحظه ای داشت. این بار، باز مسأله حکومت به عنوان یکی از مسائل مهم مطرح و در باره آنها مکرر بحث شد.
حَکَمی زاده در اسرار هزار ساله و کسروی در شیعیگری، به مسأله حکومت پرداخته و در این باره، دریافتند که مهم ترین جایگزین بر آنچه از مشروطه به بعد اتفاق افتاده، دیدگاههای است که برخی از روحانیون در باره حکومت احتمالی فقیه دارند. آنها مستقیم این مسأله را مطرح و آن را نقد کردند و در مقابل، چندین نفر از جمله امام خمینی به مقابله با تفکر آنها پرداختند. جالب است که در سال 1326 کتابی در باره حکومت در مذهب شیعه نوشته شد که آن هم به نوعی همین زمینه را داشت، گرچه کتابی شیعی بود.
تحول عمده، اعلامیه فدائیان اسلام یا رهنمای حقایق بود که نظریه ای نسبتا جامع در باره نظام سیاسی ـ اداری مورد نظر فدائیان به عنوان یک جریان تندرو اسلامی را عرضه کرد. این کتاب تأثیر عمیقی در روند مباحث مربوط به مسأله حکومت داشت. همچنین مقالات فراوانی در نشریات به هر مناسبت در این باره نوشته می شد. راه حل کمونیستها، پیروی از نظام سوسیالیستی شوروری و مطابق کشورهای اروپای شرقی بود، ملی هم کما بیش همان نظام مشروطه را مطابق قانون اساسی خواستار بودند و دنبال تغییر در آن نبودند. بنابرین این اسلامی ها بودند که دنبال افکار تازه ای بودند که بتوانند در جامعه مطرح کرده و دنبال تحقق آن باشند.
بدین ترتیب جریان اسلامی، روی «مسأله حکومت» تکیه داشت و در اواخر دهه سی، جدی تر آن را مطرح کرد. سپس در دهه چهل و پنجاه، بیش از پیش از منظر اسلامی به آن، یعنی مسأله حکومت نگریسته شد. سال 1348 یکی از مهم ترین متن های سیاسی که به «مسأله حکومت» پرداخته بود، یعنی کتاب ولایت فقیه امام در نجف منتشر شد، کتابی که روی سرنوشت «مسأله حکومت» در ایران تأثیر گذاشت. پیش از آن در سال 1343، حیدرعلی قلمداران، روشنفکر مسلمان اخونی کتابی در باره حکومت اسلامی نوشته بود.
با این حال و در این نقطه، تجربه های فکر سیاسی غربی، به علاوه آنچه از دوره مشروطه به ارث رسیده بود، و همین طور، افکار سیاسی اسلامی مصر و شبه قاره، پیش چشمان کسانی که به این امور فکر می کردند، وجود داشت.
از زمانی که فضای کشور برای نگارش آثار مستقل فکری آماده شد، تا سال 57 که انقلاب شد، تعداد زیادی کتاب و رساله در باره «مسأله حکومت» نوشته شد. اینها، سعی می کردند برخی از مفاهیم سیاسی جدید را بپذیرند، اما به طور خاص، مشکلشان سلطنت بود که گاه به صراحت و گاه به اشاره، به آن می پرداختند. مسأله این بود که «مسأله حکومت» در ذهن سیاسی ایرانی، با انقلاب مشروطه حل نشده بود.
اولین مسأله پس از انقلاب، «مسأله حکومت» بود، حکومت اسلامی یا جمهوری اسلامی. آنگاه بحث های مفصل در باره این که جمهوری دمکراتیک باشد یا جمهوری خالص. این بحثها در مجلس خبرگان دنبال شد و نظریه ولایت فقیه، همان که اولین بار در دوره پهلوی دوم، کسروی و حکمی زاده از آن ترسیده و در باره اش نوشته بودند، پذیرفته شد.
این روند نشان می داد که «مسأله حکومت» به عنوان مسأله اصلی در مشروطه، پس از هفتاد و اندی سال، هنوز مسأله مهمی بوده است. در این زمینه، ایران، تحولات خاصی را تجربه کرده و با غرب که از اساس این مسائل را پشت سر نهاده، یا با کشورهایی مانند عربستان که هنوز قبایلی اداره می شود، متفاوت بوده است. به علاوه، وجود تفکر شیعی در ایران، همواره مسأله ای بوده که در این زمینه می توانسته یعنی مسأله حکومت، می توانسته تأثیر گذار باشد.
[روزنامه سازندگی، چهارشنبه، 17 مرداد 1397]
@jafarian1964
سخنرانی در دفتر تبلیغات اصفهان
غربستیزی، تعقل شفاف را از ما گرفته است
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران با بیان اینکه غربستیزی چنان در افکار ما نفوذ کرده که ما همه چیز را در سایه این روحیه درک می کنیم. وی گفت: بنده یک بار نوشتم که ای کاش به جای افکار جلال آل حمد، افکار شادمان در ما نفوذ کرده بود، زیرا جلال ما را در مخمصه ای انداخت که هنوز نتوانستهایم از آن بیرون بیاییم.
حجت الاسلام رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ، و عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران، روز گذشته، ۲۷ تیرماه در نشست «تجدد فکر شیعی در قم در دوره اول پهلوی» که در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: طی ۱۵۰ سال گذشته درگیر نوعی زیست فکری و عملی دوگانه بودهایم. در دوره صفویه تا اوایل قاجار، درگیر دعوای شیخی ـ شیعی یا مسائل فکری صوفیه و مخالف آن بوده و به هیچ عنوان به غرب فکر نمیکردیم. اما در دوره اخیر، ذهنمان به طوری درگیر غرب بوده که هیچ بحث فقهی، کلامی یا اخباری نداریم که ناظر بر حرفهای غرب باشد. این معضل هم در تفکر کلامی، هم در حوزه فقه و هم در مسائل اخلاقی وجود دارد. در زمان مشروطه شاید ۱۰۰ رساله درباره ماهیت مشروطه نوشته شد که اکثریت قریب به اتفاق آنها بر محور نفوذ اندیشه های سیاسی و اخلاقی غرب بود.
انقلاب مشروطه اساسا دعوای میان غربگرایان و غربستیزان بود
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه ما همیشه یا غربگرا بودیم و یا غربستیز، افزود: فقه ما همیشه درگیر این مسئله بوده است، در واقع مشروطه دعوای میان غربگریان و غربستیزان بود. گویی مشروطه پیروزی غربگرایان و انقلاب اسلامی پیروزی غرب ستیزان بوده است.
جعفریان گفت: ۴۰ سال است که درگیر غربستیزی هستیم و نمیتوانیم از این چارچوب خارج شویم. سید قطب نیز که به نوعی پدر داعش محسوب میشود نیز عقایدی کاملاً غربستیزانه داشت و هدفش از بین بردن غرب بود. در حال حاضر، داعش هم که گفته می شود، مثل القاعده، پدر خوانده اش سید قطب است، به چیزی کمتر از نابود کردن همه فرهنگ و تمدن غرب فکر نمی کند.
در این میانه، وقتی بحث از اصلاح طلبی می کنیم، در آنجا هم همیشه حرفهای ما ناظر به نسبت میان تفکر ما و غرب است. بیشتر اصلاح طلبان و مخالفان آنها، مطالب و مواضعشان ناظر به غرب است.
جعفریان با اشاره به زندگی علیاکبر حکمیزاده در تاریخ معاصر ایران، تصریح کرد: در صحبت از اصلاح مذهب و تجددطلبی، باید از این فرد نیز نام ببریم. ما احمد کسروی را نیز به عنوان فردی ضد شیعه میشناسیم که برای برخی این فرد یک تاریخنویس است. کسروی با حکمیزاده دوست شده و این دو با هم تحولی را رقم زدند.
این پژوهشگر تاریخ گفت: کسروی در سال ۱۳۱۲ مجله «پیمان» را چاپ کرد. از نظر کسروی این نشریه یک نشریه اصلاحی بود. کسروی فارغ از این مورخ باشد یا نه، از نظر اصلاحی، فردی طرفدار زندگی شرقی و کاملا غرب ستیز بود. دست کم در کتاب آیین که یکی از نخستین آثار اصلاحی اوست، اروپانیگری را به شدت نکوهش می کند.
وی اظهار کرد: کسروی معتقد است که ما برای اصلاح جامعه خودمان، باید از دام غرب نجات پیدا کنیم. یعنی راه روشنفکران متمایل به غرب، کاملا اشتباه است. کسروی در این راستا کتاب «آیین» را در مخالفت با غرب نوشت. او معتقد بود که اروپا ریشه آسایش جهان را از بین میبرد. وی در خصوص قانونهای اروپایی میگوید «اروپاییها آنقدر نامرد هستند که غلاتشان را در دریا ریخته و ذرهای از آن را به فقرا نمیدهند». وی حتی اختراعات و اکتشافات غربی ها را هم مورد تمسخر قرار می دهد.
جعفریان اضافه کرد: در سالهای ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ در قم نوعی تفکر مدافع دین و معنویت و ضد غرب به وجود آمد که در میان برخی از طلاب روشنفکر و اصلاح طلب جای زیادی پیدا کرد این جریان با کسروی رفاقت داشت و مثل کسروی در تلاش بود نوعی خردگرایی شرقی بدون تصوف و عرفان ایجاد کند. کسروی معتقد بود که چیزی از اسلام در سطح سیاسی باقی نمانده و تنها دولتی که می شود گفت قدرتی دارد، ترکیه است و به همین خاطر دیدگاه مثبتی نسبت به آتاتورک داشت.
وی تأکید کرد: وی نسبت به رضاشاه نیز دیدگاهی مثبت داشت، چون بخشی از نگاه های اصلاحی او با رضا شاه و سیاست های وی نقطه اشتراک داشت. پس از خروج رضاشاه از ایران، آثار اصلاحی او به مرور از میان رفت، امری که کسروی نسبت به آ« چندان خوشبین نبود.
کسروی در اوائل، خیلی موضع صریح در باره شیعه نمی گرفت، اما پس از رفتن رضاشاه وقتی احساس کرد قدرت علما در حال افزایش است در سال 22 شیعی گری را نوشت. کتابی که به لحاظ استدلال کتابی بسیار سبک است. این مسأله سبب تحریک مخالفان وی شد. از او شکایت کردند و بعد هم در سال 1324 توسط فدائیان اسلام ترور شد.
این پژوهشگر تاریخ در ادامه گفت: وقتی پیمان در تهران منتشر شد، یعنی آذرماه 1312، درست ۹ ماه بعد از انتشار مجله پیمان، مجلهای شبیه به آن به نام مجله «همایون» در
ادوارد شواردنادزه آخرین وزیر امور خارجه وقت اتحاد شوروی، دومین رئیسجمهور گرجستان و سیاستمداری گرجی بود، که در سال ۱۹۹۵ رئیس جمهور این کشور شد. در سال ۱۹۲۸ در روستای ماماتی حومه شهر لانچخوتی در غرب گرجستان به دنیا آمد و در سن ۱۸ سالگی به شاخه جوانان حزب کمونیست پیوست. او در سال ۱۹۷۲ به عنوان دبیر اول حزب کمونیست انتخاب شد. شواردنادزه از سال ۱۹۸۵ تا زمان فروپاشی شوروی وزیر امور خارجه بود و نقشی مهم در پایان دادن به دوره جنگ سرد و فروریختن دیوار برلین ایفا کرد. این پست با کنار رفتن آندره گرومیکو خالی شده بود. شواردنادزه در سال ۱۹۹۰ برای مدت کوتاهی از مقام وزارت خارجه کناره گرفت اما در سال ۱۹۹۱ و در آستانه فروپاشی شوروی دوباره به این پست بازگشت. برخی آمارها میگوید زمانی که وی وزیر امور داخلی گرجستان بود، وزارت تحت امر او ۲۵ هزار نفر اختلاسگر و ژنهای خوب را در جریان مبارزه با فساد دستگیر کرد که ۱۷ هزار نفرشان عضو حزب کمونیست بودند و هفتاد نفر هم عضو سرویس اطلاعاتی اتحاد شوروی، که به کا گ ب معروف بود.
@litera9
«پیشبینی رشد مبتلایان به کرونا در روزهای آینده و ضرورت هوشیاری مردم»
✍ یادداشت از #مخاطبان
روز سهشنبه ۱۴مین روز اعلام رسمی ابتلا به کرونا تمام شد و وزارت بهداشت تاکنون ۲۳۳۶ مبتلا و ۷۷ فوتی را تأیید کرد. در ۱۰ روز گذشته آمار مبتلایان هر روز نسبت به روز قبل بهطور متوسط ٪۵۶ رشد داشته است (هر روز با روندی تقریباً مشابه و انحراف معیار اندک ۰.۰۹). اگر از فردا «نرخ رشد ابتلا» حتی با روزانه ٪۲ کاهش نسبت به نرخ متوسط روزهای قبلی پیش برود (بهترتیب ٪۵۴، ٪۵۲، ٪۵۰ و...)، ۱۰ روز بعد (یعنی ۲۳ اسفند) تنها آمار رسمی اعلامشدهی مبتلایان به ۹۲ هزار نفر خواهد رسید! اگر آمار رسمی را قبول ندارید، ۹۲ هزار را در عددی که فکر میکنید درست است ضرب کنید!
دستمان که به هیچجا بند نیست و خیلیها مجبوراند سر کار بروند. ولی جان عزیزانتان حداقل تا جایی که در توان دارید رعایت کنید. با کسی هم که رعایت نمیکند شدیداً برخورد کنید؛ چه پدرتان باشد و چه شخصی ناشناس. ارتباطات خانوادگی و دوستانه و مهمانی تعطیل، از همین حالا عید دیدنی و مسافرت عید تعطیل. این هیولا شوخی ندارد. پدر و مادر و دوست و معشوقه و غریبه هم نمیشناسد.
.
⭕️ورود ۳۸۰ هزار زائر پیاده به مشهد/آمار زائران ورودی در مجموع به ۳ میلیون و ۳۴۰ هزار نفر رسید
محمدصادق براتی معاون هماهنگی و مدیریت امور زائران استانداری خراسانرضوی:
🔹تا امروز ۳۸۰ هزار زائر پیاده وارد مشهد شده اند که از این تعداد ۶۱ درصد را زائران مرد و ۳۹ درصد را هم زائران زن تشکیل میدهند.
🔹از ابتدای دهه پایانی صفر تا امروز در مجموع ۳ میلیون و ۳۴۰ هزار و ۵۳۲ نفر زائر سواره به مشهد سفر کردهاند که از این تعداد ۲ میلیون و ۵۷۸ هزار نفر از طریق وسایل نقلیه شخصی وارد این کلانشهر شده اند.
🔹۲۰۳هزار نفر از مجموع زائران ورودی، از طریق خطوط ریلی، ۱۲۷ هزار نفر از طریق خطوط هوایی و ۴۳۲ هزار نفر هم از طریق ناوگان عمومی جادهای به مشهد سفر کردهاند.
@newskhorasanrazavi
روایت دوستِ بازپرسِ احمد کسروی از آخرین روزهای زندگی او
روزنامه نگاری به نام محسن فرزانه، وکیل دادگستری، که به واسطه نوشتن در مطبوعات دوره پهلوی، چند باری احمد کسروی را دیده بود، در یک یادداشت، از اوّلین برخورد جدّی خود با کسروی، در زمانی سخن گفته که او را به اتهام سوزاندن قرآن مجید به دادگاه احضار کرده بودند.
فرزانه ظاهرا با بازپرس پرونده کسروی، که بلیغ نام داشت، آشنا بود و کسروی هم برای همین، یکی دو روز قبل از تشکیل جلسه دادگاه، به دفتر فرزانه میرود تا از او بخواهد با بازپرس صحبت و او را متقاعد کند که اتهامات وارد شده به کسروی بیاساس است.
فرزانه، چندین سال بعد از این ماجرا، روایت آخرین روزهای زندگی کسروی را در سال ۱۳۵۲ در مجلّه «خاطرات وحید» نوشت و مجلّه خواندنیها (شماره ۲۷، سال سیوچهارم، ۲۴ تا ۲۷ آذر ۵۲) نیز آن را بازنشر کرد.
اینک مجلّه سفینه تبریز، با توجّه به اهمیت بازشناسی حوادث مهم تاریخ معاصر ایران و به منظور آگاهی از سوانح عمر یکی از چهره های جنجالی این مرز و بوم، اقدام به بازنشر یادداشت محسن فرزانه می نماید.
متن کامل یادداشت در سفینه تبریز:
👇👇👇
@safinehyetabriz
1⃣ این دفعه که خواستید تصاویر منتشرشده از کربلا و البته آمار اندک این کشور در کرونا را به عنوان دلیلی برای عدم اجرای پروتکلهای کرونایی بگیرید یادتان باشد که عراق در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۷ یعنی قبل از کرونا، سالی ۱۴۰ هزار فوتی داشت ولی رقم فوتیهایش در سال ۲۰۲۰ رسید به ۲۲۴ هزار و ۲۷۹ نفر.
2⃣ فقط این ۸۴ هزار متوفی را اگر اضافه کنید به ۲۰هزار متوفای رسمی ناشی از کرونا که عراق تا امروز داشته، آمار این کشور میرسد به بیش از صد هزار نفر متوفای کرونایی(دقت کنید که مابه التفاوت واقعی آمار متوفیان کرونایی ۹ ماه از سال ۲۰۲۱ را حساب نکردم و در مورد این سال فقط به امار رسمی اکتفا کردم)
3⃣ صد هزار مرگ در یک سال برای کشوری مثل عراق ناشی از کرونا میدانید یعنی چه؟
آمار رسمی متوفیان ناشی از کرونا در آلمان با ۸۵ میلیون نفر جمعیت یعنی بیش از دو برابر جمعیت عراق، هنوز به صد هزار نفر نرسیده است.
4⃣ منابع: آمار میزان مرگ ۲۰۲۰ عراق:
https://t.co/cD8ZXVdard
5⃣ آمارهای متوفیان عراق در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ (تصاویر)
@mstfaranich
یک اصلاح / ساعت ۱ و ۵۰ دقیقه بامداد روز ۲۹ مرداد
آن ۸۴ هزار نفر را نباید با آن ۲۰ هزار نفر جمع کرد چون در واقع ۲۰ هزار کرونایی متوفی بخشی از همان ۸۴ هزار نفری است که در یک سال به آمار متوفیان کرونا در عراق اضافه شده است.
اگر بخواهم درست تر و دقیق تر بگویم این است:
در سال ۲۰۲۰ به نسبت دو سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ میزان مرگ و میر در عراق به میزان ۸۴ هزار نفر اضافه شده که از این میزان توسط دولت عراق اعلام شده که ۱۲ هزار و ۸۰۰ مورد رسما به دلیل کرونا جان باختند
با این حال چون در این سال شاهد عامل دیگری برای مرگ این تعداد انسان در این کشور نبودیم احتمالا حدود ۷۲ هزار مورد دیگر نیز (فقط در سال ۲۰۲۰) به دلیل کرونا از بین رفتند اما به دلایل مختلف من جمله کمبود تست یا بیماریابی، فوت آنها به دلیل کرونا مسجل نشده است.
🔻پاسخ مصطفی آرانی به اشکالاتی که در باره این فرسته شان در فضای مجازی مطرح شده است:
بعد از انتشار پستی در کانال تلگرامی و اکانت توییتریام در مورد آمار کرونا در کربلا، اشکالاتی به آمار من وارد شد. لازم است به این اشکالات پاسخ بدهم.
1. برخی لینکی از مرکز آمار عراق را برای من ارسال کردند که نشان میدهد میزان فوت در سالهای 2017 و 2018 آن طور نبوده که من نوشتم. طبق این سند تعداد متوفی در سال 2017، 207 هزار و 819 مورد و تعداد متوفی در سال 2018، 213 هزار و 168 مورد بوده است و بنابراین با آمار سال 2020 تفاوت ندارد.
پاسخ: صفحهای که به آن اشاره شده است؛ آمارهای تخمینی از وضعیت جمعیتی عراق دارد. نشانه این موضوع آن است که:
اولا در جداول این صفحه آمارهایی تا سال 2030 هم به چشم میخورد.
ثانیا: ذیل این جدول نوشته شده «المؤشرات للسنوات (2015-2020) هي حسب الاسقاطات السكانية الجديده» که یعنی آمارهای سال 2015 تا 2020 بر حسب، پیشبینیهای جدید جمعیتی است.
نشانه اینکه این موضوع یک پیش بینی است که در سندی منتشر شده در تابستان سال 2018 آمده که آنجا هم پیش بینی آمار متوفا در عراق همین 213 هزار و 168 مورد است. طبیعتا در تابستان سال 2018 نمیتوان آمار متوفیات این سال را به صورت قطعی داد.
2. بنابراین مرجع آمار در خصوص میزان آمار متوفیات عراقی همان جدولی است که عرض کردم و در صفحه نخست سایت مرکز آمار عراق هم قابل دسترسی است و در آن REGISTERED DEATHS ذکر شده است. 140 هزار و 321 فوتی برای سال 2017 و 142 هزار و 766 فوتی برای سال 2018.
3. یک سند دیگر برای من ارسال شده از میزان فوت در سال 2020. این آمار را وزارت بهداشت عراق اعلام کرده و در آن آمار فوت در عراق 173 هزار و 928 مورد ذکر شده است. توضیح اینکه متصدی آمار جمعیتی در عراق، مرکز آمار زیر نظر وزارت برنامهریزی است. در صفحه اول آمارنامه وزارت بهداشت هم آمده که این آمار بر مبنای موسسات بهداشتی و درمانی است. اتفاقا حرف ما هم این است که مرگهایی در عراق و خارج از سیستم وزارت بهداشت عراق وجود داشته که کرونایی بوده ولی در آمار وزارت بهداشت عراق ثبت نشده است.
4. در پایان یک بار دیگر استدلال خود را تکرار میکنم. بر پایه آمارنامه مرکز آمار عراق، زیر نظر وزارت برنامهریزی این کشور، میزان فوت در عراق در سال 2020، 224 هزار و 279 نفر بوده در صورتی که در سال 2017 و 2018 در این کشور و طبق آمار همین نهاد، 140 هزار و 321 فوتی و 142 هزار و 766 فوتی ثبت شده است. بنابراین در سال 2020، بدون اینکه علتی غیر از کرونا به عنوان دلایل مرگ در این جامعه مطرح شود؛ به میزان 84 هزار فوتی بیش از میزان دو سال قبل از آن بوده است. (در سایت این مرکز آمار سال 2019 منتشر نشده یا من پیدا نکردم). در سال 2020، حدود 12 هزار مورد فوتی ناشی از کرونا در عراق اعلام شده است. بنابراین در این کشور 72 هزار مورد فوتی بیش از معمول وجود دارد که احتمالا ناشی از همان کرونا است (چون دلیل دیگری مثل فاجعه طبیعی (زلزله، سیل و ...) یا جنگ وجود نداشته) و به خاطر بیماریابی یا تست اندک، ثابت نشده است که به دلیل کرونا بوده است./ مصطفی آرانی
وحشتناکترین طاعونهای عصر صفویه؛ از طاعون قم تا مرگ سیاهی که ۱۰۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند
🔹وصف عجیب دو جهانگرد از وضعیت بهداشتی ایران در دوره صفویه
🔹عامل اصلی بروز طاعون سال ۹۸۹ در قم، حمل اجساد تعدادی از فوتشدگان طاعون در تبریز برای دفن در قم بود
♦️جدول طاعونهای بزرگ دوران صفویه را اینجا ببینید👇👇
khabarfoori.com/detail/1720947
🔻بحران کرونا و احتمال ایجاد تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران
🔹سال ۱۳۴۷ میلادی،"مرگ سیاه" اروپا را در برگرفت؛ و خیابانهای شهرهای اروپا انباشته از اجساد مردگان طاعونزده شد. از قضا آن بار هم شیوع طاعون به نوعی از چین آغاز شد. تجارت، طاعون را به شبه جزیره کریمه صادر کرد و از آنجا طاعون ایتالیا و سپس سراسر اروپا را در بر گرفت. ظرف ۱۸ ماه نیمی از جمعیت انگلستان از میان رفتند. برآوردها نشان می دهد که جمعیت جهان از ۴۴۳ میلیون نفر در سال ۱۳۴۰ میلادی به ۳۵۰ میلیون در سال ۱۴۰۰ رسید. کاهشی در حدود ۱۰۰ میلیون نفر. کشتار بیسابقه ناشی از حادثه "مرگ سیاه" که تا سال ۱۳۵۱ میلادی بطول انجامید، تحولات عظیم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح جهان به وجود آورد.
ادامه یادداشت شهیر شهید ثالث را در لینک زیر بخوانید:
https://bbc.in/2TP5mRY
@BBCPersian
در سال ۱۸۳۱ مرض طاعون درشوشتر راه یافت و در گوشه و کنار این ولایت، عده کثیری را تلف کرد، و به قول لرد کرزن، قریب ۲۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند.
چنانکه پس از این بیماری که در دوران قاجار رخ داد دیگر هرگز شوشتر به آن شکوه سابق بازنگشت و چندین سال بعد نیز به جای شوشتر که از زمان صفوی تا اواخر قاجار مرکز خوزستان بود اهواز به عنوان مرکز خوزستان انتخاب شد .علاوه بر طاعون و وبا، حکام و مأمورین دولتی ایران که از گرگ گرسنه خون خوارتر بودند مردمان بدبخت را بروز سیاه نشاندندکسروی نیز درباره طاعون خوزستان در سال ۱۸۳۱ میلادی مینویسد :
گروه انبوهی از مردم آنجا از عجم و عرب را نابود ساخت، و بسیاری از آبادی ها ازمردم تهی شد. در شهر شوشتر، سه چهارم اهالی از بین رفتند.
پس از شیوع طاعون که اتفاق افتاد چند سال بعد یعنی در محرم سال ۱۳۰۷ هجری قمری اینبار وبا در شوشتر شایع شد و بخش زیادی از باقی مانده جمعیت شهر را به کام مرگ کشاند و از شهری که روزگاری در دوران ساسانی چون نگین ایران بود جز ویرانه ای باقی نماند عده ی زیادی از بین رفتند و باقی مانده ها هم شهر را ترک کردند.
نظام السطنه مافی که یکی از معدود حکمرانان نیک سرشت شوشتر در دوره قاجاریه بود. درباره ی شیوع مرض وبا، در محرم۱۳۰۷ قمری در شوشتر می نویسد: عاشورا بود و صبح از اول طلوع در سایه پل روضه خوانی داشتم. دو ساعت از دسته گذشته، در مجلس چهار پنج نفر از شدت حرارت غش کردند خودم دو دفعه غش کردم ناخوشی وبا بروز کرده بود عده ای زیادی مردند و علما و سادات و بزرگان شهر متفرق شدند و شهر به صورت خرابه ای درآمد.
( منبع تاریخ پانصد ساله خوزستان )
🔻درسهایی که میتوان از شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی آموخت
🔹صد سال پیش، دنیا داشت از جنگی که جان بیست میلیون نفر را گرفته بود خلاص میشد که خود را در بحران جدیدی به نام آنفلوآنزای اسپانیایی یافت.
🔹گفته میشود همهگیری جهانی آنفلوآنزای اسپانیایی از اردوگاههای شلوغ آموزش نظامی در جبهه غرب شروع شد. شرایط غیر بهداشتی، به خصوص در سنگرهای مرز فرانسه، به تکوین و شیوع این بیماری کمک کرد. جنگ جهانی اول در نوامیر ۱۹۱۸ تمام شد ولی با بازگشت سربازان به خانه به همراه این ویروس، جان بسیاری دیگر را در خطر قرار داد.
🔹 گفته می شود بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر در اثر این بیماری جان خود را از دست دادند.
https://bbc.in/2WdU0IN
@BBCPersian
زمانی که روحانی در سال ۹۴ به ایتالیا سفر کرده بود، مقامات ایتالیایی با یک توهین تاریخی، تفاهم نامه ها را زیر پای مجسمه "مارکوس آئورلیوس آنتونیوس" که در دوره اشکانی، ایرانیان را شکست داده بود، امضا کردند.
گویا اونا یادشون رفته بود که سردار سورنا با ۱۰ هزار نفر، لشکر ۴۲ هزار نفری رومیان را در حران طوری شکست داد که در تاریخ روم سنگین ترین شکست آنها از ایران بود! در پایان نبرد ۲۰ هزار رومی کشته و ۱۰ هزار تن اسیر شدند! پلوتارک از سورنا بعنوان بلندقدترین و خوش چهره ترین مرد زمان خود یاد کرده بود...
@ancient
شیوع بیماری تیفوس ،سوغات جنگ جهانی دوم بود که به دلیل حضور اسرای لهستانی در ایران و لباسهای آلوده به شپش آنها به مردم کشورمان هدیه شد.
دولت به طور رسمی در یازده اسفند ماه سال هزار و سیصد و بیست و یک، شیوع همه گیری بیماری تیفوس را اعلام کرد.
بهار سال بیست و دو، اخبار تلخ و سیاه افزایش آمار مرگ و میر ناشی از بیماری تیفوس از راه رسید. هر روز به تعداد بیماران شپش های لهستانی اضافه می شد و امکانات دولتی پاسخگوی نیاز آنها نبود. هزار تخت در بیمارستانهای پایتخت برای درمان بیماران اختصاص داده شد. اما آمار مبتلایان، بیش از تعداد این تخت ها بود. بر اساس آمارهای رسمی، روزانه در تهران، هزار نفر بر اثر تیفوس به کام مرگ می رفتند.
وزارت بهداری ،سه بیمارستان و یک زایشگاه را در تهران به درمان بیماران تیفوسی اختصاص داد و همچنین برای خدمت رسانی بهتر و تأمین امکانات بیشتر، دولت تصمیم به ساخت یک بیمارستان پانصد تختخوابی برای بیماران تیفوسی گرفت.
@IranAncient
🌑درگذشت شهردار تهران در دهه ۶۰
➖مهندس مرتضی طباطبایی، شهردار تهران از آذر ۱۳۶۶ تا سال ۱۳۶۸ درگذشت.
➖او سال ۹۸ در گفتوگویی با «تاریخ ایرانی» مصائب پایتخت دهه ۶۰ را شرح داد و گفت یکی از معضلات و گرفتاریهای شهرداری تهران در آن دوره سعادتآباد بود: «به تعدادی از افراد روی یک تکه کاغذ، ۱۵۰ یا ۲۰۰ متر زمین واگذار کرده بود. تقریباً نزدیک هزار نفر از قشر مستضعف بودند. برخی نیز خانوادههایی بودند که همسرشان در جبهه در حال جنگ بود و زن و بچهاش در تهران در دو اتاق اجارهای با مشکلات دست و پنجه نرم میکردند؛ یعنی واقعاً مستحق بودند.»
➖تخریب محله جمشید در خیابان قزوین تهران از جمله اقدامات شهرداری در این دوره بود. «با این اقدام فواحش از صحنه جامعه شهری تهران جمعآوری شدند و به جای منظر بسیار زشت و ناپسندی که در بافت مسکونی منطقه مذکور ایجاد و باعث سلب آسایش و امنیت اهالی محل شده بود، پارک و فضای سبز ایجاد شد.»
http://tarikhirani.ir/fa/news/8620
🔻متن کامل گفتوگو با طباطبایی را بخوانید:
🔲مصائب پایتخت دهه ۶۰ در گفتوگو با شهردار اسبق تهران
http://tarikhirani.ir/fa/news/8231
@tarikhirani
پاندمی آنفوانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ میلادی
آنفلوانزای اسپانیایی آنفلوانزای مرگبار غیرمنتظرهای بود که در اثر ویروس آنفلوانزای A زیرگروه H1N1 ایجاد شد.
مابین بهار ۱۹۱۸ تا تابستان ۱۹۱۹، این بیماری ۵۰۰ میلیون نفر (یکسوم مردم جهان در آن هنگام) در سراسر جهان را دچار کرد و بین ۱۷ تا ۵۰ میلیون انسان جان خود را از دست دادند.
ایران یکی از بالاترین آمارهای مرگ بر اثر آنفلوانزای اسپانیایی را داشت. بر اساس یک تخمین، بین ۹۰۲٬۴۰۰ تا ۴٬۴۳۱٬۰۰۰ یا ۸٪ تا ۲۲٪ از کل جمعیت ایران بر اثر این بیماری کشته شدند. شرایط اجتماعی (مهمترین دلیل)، قحطی، اعتیاد به تریاک، مالاریا، خشکسالی، احتکار، فساد و ناکارآمدی دولت، توسعهنیافتگی، و کمخونی از دلایل گسترش آنفلوانزای اسپانیایی در ایران بودند.
نیروهای روس، بریتانیا و عثمانی در چهار گام، آنفلوانزای اسپانیایی را وارد ایران کردند.
بر پایه برآوردها آنفلوانزا در روستاها جان بین ۱۰ تا ۲۵ درصد و در شهرها بین یک تا ده درصد جمعیت را گرفت.
در نتیجه کشتار آنفلوانزای اسپانیایی در ایران، به گشایش انستیتو پاستور ایران در سال ۱۹۲۱ انجامید.
🆔 @Yazdiam | دورهمی یزدیها
🔸پیروزی اخلاق!
🔹سالها قبل در خبرها آمده بود که شیخی از مشهورین به اخلاق و سیاست، در سال 86 در سخنرانی خود در زرند کرمان درباره اصلاح طلبان فرمود: «این نکبتها را مثل دستمال کاغذی که باهاش پشت بچهها را تمیز میکنند و میاندازند اون ور، بیاندازید اون ور. خودتان هم آنور نروید».
🔸این استاد اخلاق! - که در سال 94 با بیش از 880 هزار رأی نفر 32 شده بود - در انتخابات جاری با 20 هزار رأی کمتر از آن سال، در مشارکت 25 درصدی مردم پایتخت، با رتبه ای بالا به مجلس راه یافت.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com