قناة

مجلّه سفینه تبریز

مجلّه سفینه تبریز
1.1k
عددالاعضاء
440
Links
213
Files
42
Videos
2,448
Photo
وصف القناة
مجلّه فرهنگی و هنری در تاریخ و ادبیات آذربایجان @safinehyetabriz یادداشت های محمّد طاهری خسروشاهی در دانشگاه تبریز ارتباط : @Tahery_tabriz نشانی تبریز صندوق پستی 51665 -314 *مجوز کانال در سامانه رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد: 1-2-68231-61-4-1
دیوان لطفی هروی
زبان : ترکی
شماره نسخه : 174
کتابت : 1275
اين نسخه شامل غزليات مرتب به ترتيب حروف تهجي برحسب قافیه است و پس از آن رباعيات لطفي هروی به زبان ترکی را دارد. نسخه در بخش خطی کتابخانه دانشگاه شهید مطهری (سپهسالار) محفوظ است.
@safinehyetabriz
مقدمه ای بر یک مقاله
مشایخ تصوّف در منطقه خسروشاه آذربایجان


یادداشتی از:

محمّد طاهری خسروشاهی
سردبیر مجلّه سفینه تبریز

با وجود نگارش کتابهایی در شرح حال مشایخ عرفان و تدوین رسالاتی متضمّن مقامات، احوال و اقوال بزرگان و نامداران تصوّف، متأسفانه پژوهشگران این حوزه، نسبت به شخصیت های ممتاز دیگری که در گوشه و کنار ایران، به علّت استغراق در عوالم باطنی و گریز از نامجویی و بی توجّهی به رسومی چون تألیف کتاب و شاگرد پروری و خانقاه سازی، در هاله هایی از گمنامی و ناشناسی می زیستند، بی اعتنا بوده اند.
منطقه تاریخی خسروشاه، به عنوان یکی از پایگاه های عمده تصوّف در آذربایحان، از جمله حدودی است که از این لحاظ کمتر مورد توجّه قرار گرفته و مشایخ تاثیرگذار آن، چنانکه باید شناخته نشده اند.
این در حالی است که در خسروشاه، تعداد شخصیت های معنوی که به عنوان پیران تصوّف و عرفان شهرت یافته اند، به قدری فراوان است که می توان درباره هر یک از ایشان رسالات مستقلی پدید آورد.
تاریخ تصوّف در خسروشاه، به تأثیرپذیری از مکتب عرفان آذربایجان، ویژگی های منحصری دارد که برجسته ترین نشانه آن، متابعت مشایخ شهر از سنتهای قدیم تصوّف اسلام و ایران است.
مشایخ تصوّف در خسروشاه، با کتاب خواندن و نوشتن، چندان اُنسی نداشته اند و به جای سیاه کردن اوراق، به تهذیب نفس و تطهیر دل و "چشیدن طعم وقت" مشغول بوده اند.
اصولا آنچه جریان تصوّف در آذربایجان و از جمله خسروشاه را برای ساکنان آن جذّاب ساخته و مایه اعتقاد ساکنان آن شده است، همین ساده دلی، بی ریایی و صفای پیرانِ پارسایِ شهر است که با رعایت اصول جوانمردی و مهربانی در برابر خطاکاران، از قیل و قال، دوری می جستند و در میان مردم، دانه محبّت و مهر می پراکندند.

دفتر صوفی، سواد و حرف نیست
جز دلِ اسپیدِ همچون برف نیست

از دیگر ویژگی های مهم تصوّف در آذربایجان و به ویژه خسروشاه، پایبندی کامل مشایخ شهر به احکام شریعت محمّدی و التزام عملی به سنّت نبوی است.
ما در میان پیران خسروشاه، کسی را سراغ نداریم که احکام اسلام و فرایض دینی را خوار و سبک شمارد و سهل انگاری کند. اگر از تعداد اندک شماری از مشایخ خسروشاه، که تابع فقه شافعی بودند درگذریم، در حالات عمده مشایخ متصوّفه این شهر، انعکاس معتقدات و تمایلات شیعی را شاهد هستیم.
بازار مکّاره ای که بر حوزه تاریخ تصوّف و عرفان ایرانِ پس از دوره قاجار مستولی شد، مجال چندانی به شکوفاییِ صفایِ باطنی چهره های اصیل تصوّف در ایران، از جمله مشایخ خسروشاه باقی نگذاشته است؛ بر همین اساس، ما در این مقاله، به معرّفی تنی چند از عرفای دوره درخشان تصوّف آذربایجان، که در فاصله جغرافیایِ تاریخی اتابکان آذربایجان تا اوایل دوره صفوی(سده های ششم تا اوایل یازدهم هجری)زندگی کرده اند، پرداخته ایم.
منبع عمده ما در این تحقیق، در کنار مراجعه به متون اصیل تصوّف ایران و آذربایجان، کتاب ارزشمند روضات الجنان مرحوم حافظ حسین کربلایی است که برای شناخت تصوّف منطقه آذربایجان و حدود و نواحی آن، از جمله خسروشاه، منبعی گرانقدر و حاوی اطّلاعات ارزشمندی است.


*توضیح ضروری:

اصل این مقاله، در کتاب ارزشمند هادی نامه(یادنامه زنده یاد سیّدهادی خسروشاهی)منتشر شده است. (هادی نامه؛ به کوشش استاد رسول جعفریان؛ نشر مورخ، قم؛ 1399).
ان شا الله پس از هماهنگی با گردآورنده محترم و ناشر عزیز؛ فایل پی دی اف مقاله را به صورت کامل، در همین کانال بارگزاری و تقدیم علاقه مندان می نماییم.


t.me/Safinehyetabriz
گفت و گو با دکتر محمّدعلی موحد دربارة شمس و مولانا و چند موضوع دیگر


چون مه پی آفتاب رفتم...


گفت و گو از:

دکتر باقر صدری نیا – دکتر رحمان مشتاق مهر – محمّد طاهری خسروشاهی


... من اصلاً ياد ندارم كه چه موقع کار بر روی مقالات شمس را شروع كرده‌ام؟ گمان مي‌كنم كه در كمبريج بود كه به سوي شمس كشيده شدم. اجازه بدهيد فكر كنم تا يادم بيفتد... گویا در انگلستان بودم. وقايع را به طور نامنظم و آشفته به ياد مي‌آورم. مهم هم نيست كه دقيقاً از چه تاريخي شروع كرده‌ام.
من در ميان چهره‌هاي آشناي فرهنگ و عرفان، كسي را كه همانند و همسنگ و درخور مقايسه با شمس تبريزی باشد نمي‌شناسم.
اين نادره مردان چهره‌هايي يكتا و بي‌نظيرند. نه براي شخصِ شمس همانند و همسنگي مي‌توانم معرفي كنم و نه براي ماجراي شمس و مولانا نظيري در همة تاريخ مي‌توان يافت.
اين شمس بود كه براي خود مأموريتي قائل بود: مأموريت نجات مولانا؛ و مدّعي بود:
«مرا فرستاده‌اند كه آن بندة نازنين ما ميان قوم ناهموار گرفتار است. دريغ است كه او را به زيان برند».

متن کامل گفت و گوی شیرین و خواندنی ما با دکتر محمّدعلی موحّد در مجلّه سفینه تبریز:

👇👇👇


@safinehyetabriz
این گفت و گو به مناسبت تدوین کتاب با قافله شوق (ارجنامه دکتر موحد) و در اردیبهشت ماه سال 1392 در تبریز انجام شده است.
مجله سفینه تبریز از همکاری و اشراف علمی استادان محترم؛ آقای دکتر باقر صدری نیا به ویژه مولوی پژوه نامدار؛ آقای دکتر رحمان مشتاق مهر، در انجام این مصاحبه سپاسگزار است.
Forwarded From مجلّه سفینه تبریز
گفت و گو با محمدعلی موحد درباره شمس و مولانا / به نقل از کتاب با قافله شوق/ ارج نامة دکتر محمّدعلی موحّد / به اهتمام: محمد طاهری خسروشاهی / دانشگاه تبریز / 1393
@safinehyetabriz
Forwarded From مجلّه سفینه تبریز
به مناسبت 25 فروردین؛ سالروز درگذشت استاد محمدجواد مشکور

یادداشتی از:
محمّد طاهری خسروشاهی


دوستان مشکور در تبریز

مشکور در دوران اقامت در تبریز، به حلقة جمعی از فضلا و اکابرِ علما و اُدبای این شهر پیوست و با برخی از بزرگان و معاریف دوستی آغازید. یکی از اقدامات او در این دوران، پیشنهاد تأسیس حلقه ای ادبی به نام «انجمنِ شبهایِ چهارشنبه» است.
«از حسن تصادف از همان آغاز با بعضی از بزرگان، و دانشمندان، و سرشناسان شهر آشنایی و رفت و آمد پیدا کردم. چون خداوند محبّت مرا در دل ایشان انداخته بود، آن دوستان مرا تنها نمی گذاشتند و اغالب از برکت محضر پرفیض ایشان برخوردار می شدم. تا اینکه به پیشنهاد من، انجمنی از نخبة دوستان که افضل و اعلم مردم تبریز بودند تشکیل شد و تا چند سال در «شبهای چهارشنبه» ادامه داشت. اعضای این انجمن عبارت از جنابان آقایان: آیت الله حاج میرزاعبدالله مجتهدی، مرحوم حاج محمدآقا و حاج حسین نخجوانی، میرزا جعفر سلطان القرائی، دکتر عبدالرسول خیامپور، حمید آقا نخجوانی و حاج میرزاعلی اکبر اهری نحوی، استاد سیّدمحمّدحسین شهریار، استاد حسن قاضی طباطبائی، استاد ترجانی زاده، و عبدالعی کارنگ بودند. این آقایان هر کدام از ارکان علم و ادب تبریز به شمار می روند. گاهی مرحومان سیّدحسن تقی زاده و اسماعیل امیرخیزی که در تهران اقامت داشتند به تبریز آمده، به جمع ما می پیوستند. من که از جوانترین افراد این زمره به شمار می رفتم، مانند شاگردِ طالب علمی، محفل این بزرگان را مغتنم شمرده، از برکات محضرشان استفاده می کردم و مطالبی را که از ایشان می شنیدم به خاطر سپرده، در خانه در دفتری یادداشت می نمودم. این مباحث به طور کلی در حول و حوشِ ادب اسلامی دور می زد و بالخاصه غالباً از معارف مربوط به تاریخ، و رجال آذربایجان گفتگو می شد».
از نامه های رجال ادبی معاصر، چنین می آید که گویا مشکور، در دوران حضور در تبریز، حلقة رابط مراودات فرهنگیِ معارف پروران تهران و آذربایجان بوده است. در اینجا به عنوان نمونه به مکاتبات ایرج افشار و سیّدمحمّد دبیرسیاقی اشاره می شود.
ایرج افشار در مرداد ماه 1332 در نامه ای که به زنده یاد میرزا جعفر آقا سلطان القرایی نوشته، این چنین از مشکور یاد کرده است:

«دوست عزیزم دانشمند محترم حضرت آقای سلطان القرایی
مدتی است که من، غیرمستقیم از جنابعالی خبر دارم؛ از تبریز توسط حضرات آقایان مشکور و نخجوانی و در طهران به وسیله آقایان محدّث (حفظه الله تعالی) و آقای کمالیان. امیدوارم حال مبارک سلامت باشد...
«ارادتمند قدیمی. ایرج افشار»

ایرج افشار در نامه دیگری که تاریخ 26 بهمن 1331 را دارد، خطاب به سلطان القرایی می نویسد:

«قربانت شوم مرقومة عالی که توسط شرکت محترم تبریزچی مرقوم داشته بودید، عزّ وصول شد. وجه حوالتی هم دریافت شد و موجب تشکر گردید. دوستانِ طهران از اقامت سرکار در تبریز، بحق ادّعای غبن دارند. البته تبریز وطن مألوف سرکار است و همان شهر است که مولوی آن را ستوده است و نمی دانسته چگونه از آن پای بیرون کشد. متمنّی است مراتب ارادت بنده را خدمت آقایان نخجوانی و مشکور ابلاغ فرمایند.»
ایرج افشار

همچنین در نامة منتشر نشده ای که مرحوم دبیرسیاقی در تاریخ 17/2/1333، به میرزا جعفرآقا سلطان القرایی فرستاده و به لطف دوست معارف پرور؛ جناب محمّدامین سلطان القرایی به دست نگارنده رسید، دبیرسیاقی ضمن ارسال یک نسخه از کتاب تذکره الملوک میرزامحمّد سمیعا، که دربارة سازمان اداری صفویه است و به همت دبیرسیاقی و تعلیقات مینورسکی توسط انتشارات زوار منتشر شده، مراتب ارادت خود به استاد مشکور را ابلاغ کرده است.
دبیرسیاقی در نامه منتشر نشدة دیگری که متأسفانه تاریخ ندارد و به احتمال بسیار در سال 1332 نوشته شده،پس از بیان توضیحات عالمانه دربارة ترجمان القرآن میرسیّد شریف جرجانی، «سلام مخصوص» به مشکور می رساند. زنده یاد دبیرسیاقی در سال 1333 این کتاب را در دانشگاه تبریز چاپ کرده و بعید نیست که انتشار این اثر در سلسله منشورات دانشگاه تبریز، به مساعدت و پایمردی مشکور صورت گرفته باشد.

*صورت کامل این یادداشت، ان شا الله در یادنامه ای که به اهتمام دکتر سیدسعید میرمحمدصادق، در دست تدوین است، منتشر خواهد شد.

@safinehyetabriz
Forwarded From مجلّه سفینه تبریز
یکی از مهمترین اقدامات مشکور در دوران حضور در تبریز، شناسایی و معرّفی کتیبه ای مربوط به تمدّن اورارتویی(سدة نهم تا هفتم پیش از میلاد) در روستای «سقین دل» ورزقان است. @safinehyetabriz
Forwarded From مجلّه سفینه تبریز
تصویری منتشر نشده از محمدجواد مشکور در دوران حضور در دانشگاه تبریز @safinehyetabriz
درباره نسخه الکترونیکی رساله روزشمار زندگی و آثار حافظ پژوهان آذربایجان

محمّد طاهری خسروشاهی

در ﻣﯿــﺎن ﭼﻬــﺮه ﻫــﺎي ﺑﺮﺟــﺴﺘﮥ ﺣــﻮزة ﺗﺤﻘﯿﻘــﺎت زﺑــﺎن و ادب ﻓﺎرﺳــﯽ در ﻣﮑﺘــﺐ آذرﺑﺎﯾﺠﺎن، ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻋﺮﺻﮥ ﺣﺎﻓﻆپژوهی، ﻧﺎم اﺳﺘﺎدان ارﺟﻤﻨﺪ؛ زنده یادان: دﮐﺘـﺮ ﻣﻨـﻮﭼﻬﺮ مرتضوی، دﮐﺘﺮ رﺷ ﯿﺪ ﻋ ﯿﻮﺿـ ﯽ و دﮐﺘـﺮ ﺳـﻠﯿﻢ ﻧﯿـ ﺴﺎري رﺣﻤـﮥ اﷲ ﻋﻠـﯿﻬﻢ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ اي دارد .
تحقیقات ارزﺷـﻤﻨﺪ و ﺗﺄﺛﯿﺮﮔـﺬار اﯾـ ﻦ ﺳـﻪ ﺣـﺎﻓﻆ ﭘـﮋوه ﺑـﺰرگ، درﻋﺮﺻﮥ تحقیقات تاریخی و تتبعات ادبی؛ به ویژه در ﺣـﻮزة « ﺗـﺼﺤ ﯿﺢ دﯾـ ﻮان ﺣـﺎﻓﻆ » و « رﻣﺰﮔـﺸﺎ ﯾﯽ از رﯾﺰه ﮐﺎري های ﻫﺎي ﻟﻔﻈ ﯽ و ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ » ﺷﻌﺮ ﺧﻮاﺟﻪ ﺷﯿﺮاز، ﭼﻮن ﭼﺮاغِ روﺷﻨﯽ ﻓﺮا راه ﻣﺤﻘّﻘـﺎن و ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان در اﯾﻦ ﺣﻮزه دﺷﻮار و ﭘﺮﺳﻨﮕﻼخ است.
نام این حافظ پژوهان تبریز ، در کنار بزرگانی چون عبدالرسول خیامپور، احمدترجانی زاده و استاد سیدحسن قاضی رحمه الله علیهم، بـﺮا ي اﻫـﻞ ﺗﺤﻘﯿﻖ و آﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﭘﺎي در ﺳﻨّتﻫﺎي داﻧﺸﮕﺎﻫ ﯽ دارﻧﺪ، زﻧﺪه و آﺷﻨﺎﺳـﺖ و شایسته است ﻫﻤﮑﺎران و ﺷﺎﮔﺮدان اﯾﺸﺎن در ﺟﺎﻣﻌﮥ ﮐﻨﻮﻧﯽ داﻧﺸﮕﺎﻫ ﯽ، ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪي از ﺗﺠﺎرب ارزﺷﻤﻨﺪ اﯾﻦ اﺳﺘﺎدان، ﺿﻤﻦ ﭘﯿﮕﯿﺮي راه دﺷﻮار ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت اﺻـ ﯿﻞ و ﻣﺎﻧـﺪﮔﺎر ادﺑـی، ﺑـﻪ ﺟﻮ ﯾﻨـﺪﮔﺎنِ ﺟﻮانِ داﻧﺶ ﺑ ﯿﺎﻣﻮزﻧﺪ ﮐﻪ در زﻣﺎﻧﯽ ﻧﻪ ﭼﻨﺪان دورچه کسانی، از چراغ روشن زبان و ادبیات فارسی در خطه آذربایجان ﻧﮕﺎﻫﺒـﺎﻧ ﯽ ﮐـﺮده اند و آن را از ﺗﻨﺪﺑﺎدِ ﺣﻮادث و ﺗﺤﺮﯾﻒ، ﻣﺼﻮن داﺷﺘﻪ اﻧﺪ.
باری در پاییز سال 94 اینجانب به مناسبت فرارسیدن نخستین سالروز درگذشت زنده یاد دکتر رشید عیوضی رحمه الله علیه، مصحّح فقید دیوان حافظ، نشستی با عنوان حافظ پژوهان آذربایجان در دانشگاه تبریز برگزار نمود.
در آن نشست علمی، تنی چند از محققان ارجمند این حوزه، در خصوص بررسی کارنامه حافظ پژوهان تبریز سخنرانی کردند.
یکی از یادگارهای مکتوب آن نشست، تدوین و تهیه رساله کم حجمی با عنوان روزشمار زندگی و آثار حافظ پژوهان آذربایجان بود که توسط این بنده خدا آماده شده بود و انتشارات دانشگاه تبریز همزمان با آن نشست، آن را منتشر کرد.
حقیقت این است که ما در آرشیو خود، متاسفانه به فایل این رساله کم حجم دسترس نداشتیم . تا اینکه یکی دو روز قبل، یکی از دوستان که متوجه بارگزاری فایل پی دی اف آن، در یکی از کانال های تلگرامی شده بود ، برای بنده فرستاد و اینجانب نیز به منظور تکریم یاد و نام آن سواران رفته، به نقل از همان کانال، تقدیم همراهان عزیز سفینه تبریز می نماید.

t.me/Safinehyetabriz
رساله روزشمار زندگی و آثار حافظ پژوهان آذربایجان / به اهتمام: محمد طاهری خسروشاهی/ انتشارات دانشگاه تبریز/ پاییز/ 1394 / @safinehyetabriz