مقدمه ای بر یک مقاله
مشایخ تصوّف در منطقه خسروشاه آذربایجان
یادداشتی از:
محمّد طاهری خسروشاهی
سردبیر مجلّه سفینه تبریز
با وجود نگارش کتابهایی در شرح حال مشایخ عرفان و تدوین رسالاتی متضمّن مقامات، احوال و اقوال بزرگان و نامداران تصوّف، متأسفانه پژوهشگران این حوزه، نسبت به شخصیت های ممتاز دیگری که در گوشه و کنار ایران، به علّت استغراق در عوالم باطنی و گریز از نامجویی و بی توجّهی به رسومی چون تألیف کتاب و شاگرد پروری و خانقاه سازی، در هاله هایی از گمنامی و ناشناسی می زیستند، بی اعتنا بوده اند.
منطقه تاریخی خسروشاه، به عنوان یکی از پایگاه های عمده تصوّف در آذربایحان، از جمله حدودی است که از این لحاظ کمتر مورد توجّه قرار گرفته و مشایخ تاثیرگذار آن، چنانکه باید شناخته نشده اند.
این در حالی است که در خسروشاه، تعداد شخصیت های معنوی که به عنوان پیران تصوّف و عرفان شهرت یافته اند، به قدری فراوان است که می توان درباره هر یک از ایشان رسالات مستقلی پدید آورد.
تاریخ تصوّف در خسروشاه، به تأثیرپذیری از مکتب عرفان آذربایجان، ویژگی های منحصری دارد که برجسته ترین نشانه آن، متابعت مشایخ شهر از سنتهای قدیم تصوّف اسلام و ایران است.
مشایخ تصوّف در خسروشاه، با کتاب خواندن و نوشتن، چندان اُنسی نداشته اند و به جای سیاه کردن اوراق، به تهذیب نفس و تطهیر دل و "چشیدن طعم وقت" مشغول بوده اند.
اصولا آنچه جریان تصوّف در آذربایجان و از جمله خسروشاه را برای ساکنان آن جذّاب ساخته و مایه اعتقاد ساکنان آن شده است، همین ساده دلی، بی ریایی و صفای پیرانِ پارسایِ شهر است که با رعایت اصول جوانمردی و مهربانی در برابر خطاکاران، از قیل و قال، دوری می جستند و در میان مردم، دانه محبّت و مهر می پراکندند.
دفتر صوفی، سواد و حرف نیست
جز دلِ اسپیدِ همچون برف نیست
از دیگر ویژگی های مهم تصوّف در آذربایجان و به ویژه خسروشاه، پایبندی کامل مشایخ شهر به احکام شریعت محمّدی و التزام عملی به سنّت نبوی است.
ما در میان پیران خسروشاه، کسی را سراغ نداریم که احکام اسلام و فرایض دینی را خوار و سبک شمارد و سهل انگاری کند. اگر از تعداد اندک شماری از مشایخ خسروشاه، که تابع فقه شافعی بودند درگذریم، در حالات عمده مشایخ متصوّفه این شهر، انعکاس معتقدات و تمایلات شیعی را شاهد هستیم.
بازار مکّاره ای که بر حوزه تاریخ تصوّف و عرفان ایرانِ پس از دوره قاجار مستولی شد، مجال چندانی به شکوفاییِ صفایِ باطنی چهره های اصیل تصوّف در ایران، از جمله مشایخ خسروشاه باقی نگذاشته است؛ بر همین اساس، ما در این مقاله، به معرّفی تنی چند از عرفای دوره درخشان تصوّف آذربایجان، که در فاصله جغرافیایِ تاریخی اتابکان آذربایجان تا اوایل دوره صفوی(سده های ششم تا اوایل یازدهم هجری)زندگی کرده اند، پرداخته ایم.
منبع عمده ما در این تحقیق، در کنار مراجعه به متون اصیل تصوّف ایران و آذربایجان، کتاب ارزشمند روضات الجنان مرحوم حافظ حسین کربلایی است که برای شناخت تصوّف منطقه آذربایجان و حدود و نواحی آن، از جمله خسروشاه، منبعی گرانقدر و حاوی اطّلاعات ارزشمندی است.
*توضیح ضروری:
اصل این مقاله، در کتاب ارزشمند هادی نامه(یادنامه زنده یاد سیّدهادی خسروشاهی)منتشر شده است. (هادی نامه؛ به کوشش استاد رسول جعفریان؛ نشر مورخ، قم؛ 1399).
ان شا الله پس از هماهنگی با گردآورنده محترم و ناشر عزیز؛ فایل پی دی اف مقاله را به صورت کامل، در همین کانال بارگزاری و تقدیم علاقه مندان می نماییم.
t.me/Safinehyetabriz