کتابخانه امام حسین عليه السلام

Forwarded From Mousawi

کتابخانه امام حسین عليه السلام

گزیده‌ای از ترجمه نهج‌البلاغه مرحوم فقیهی، نشر ادبیات.

کتابخانه امام حسین عليه السلام

🔴 پایان نامه های دفاع شده در دانشگاه قم با موضوع امام علی (ع)

✅ادب در گفتار و رفتار امام علي(ع)/ نگارنده: علي نبي زاده.- به راهنمايي محمدکاظم شاکر.- با مشاوره محمدعلي تجري.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات، گروه علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۸۱.
✅اوضاع سياسي - اجتماعي عصر امام سجاد عليه‌السلام و مبارزات، فعاليتها و مواضع آن حضرت عليه‌السلام در قبال آن/ نگارش: سعيد سليمي.- به راهنمايي احمد بهشتي.- با مشاوره حسين توفيقي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، مرکز تربيت مدرس‌گروه الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۷۴.
✅ تحليل و بررسي صلح امام حسن عليه‌السلام/ نگارش: محمد مصدق (مهدوي).- به راهنمايي جعفر شهيدي.- با مشاوره صادق آئينه‌وند.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، مرکز تربيت مدرس‌گروه الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۷۳.
✅ آسيب‌شناسي حکومت از ديدگاه امام علي(ع)/ نگارش: نادر شکراللهي.- به راهنمايي داود فيرحي.- با مشاوره محمدهادي معرفت.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، مرکز تربيت مدرس‌گروه الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۸۰.
✅ مباني عرفاني دعاي عرفه امام حسين عليه‌السلام/ نفيسه شريف‌رازي.- به راهنمايي غلامحسين ابراهيمي‌ديناني.- با مشاوره مصطفي محقق‌داماد.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، مرکز تربيت مدرس، دانشکده الهيات، گروه الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۷۸.
✅بررسي عوامل تضعيف دينداري از ديدگاه امام علي (ع)/ عليرضا اسعدي.- به راهنمايي محسن جوادي.- با مشاوره احمد عابدي.- پژوهش (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۸۲.
✅جايگاه عدالت و مصلحت در حکومت امام علي(ع)/ حسين نوروزي.- به راهنمايي جعفر شاه‌نظري.- با مشاوره محمد ذبيحي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي (مرکز تربيت مدرس)، گروه الهيات و معارف اسلامي، رشته مدرسي الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۸۲.
✅ سيره پيامبر(ص) و امام علي(ع) در مواجهه با مفاسد اخلاقي اجتماعي/ زينب طيبي.- به راهنمايي غلامحسين اعرابي.- با مشاوره محمدتقي دياري بيدگلي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۸۶.
✅روشهاي تفسيري امام علي(ع)/ صمد عبدالهي عابد.- به راهنمايي علي‌احمد ناصح.- با مشاوره سيدرضا مودب؛ سيدرضا مودب.- دکتري phd‎ (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي (مرکز تربيت مدرس)، گروه علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۸۶.
✅تبيين فلسفي و کلامي امامت در نهج البلاغه و عيون اخبارالرضا (عليه‌السلام)/ حميرا عابديني.- به راهنمايي مرضيه صادقي.- با مشاوره عسگر ديرباز.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات، گروه فلسفه و کلام اسلامي، رشته فلسفه و کلام اسلامي) ؛ ‎۱۳۸۷.
✅ فرهنگ کار در کلام امام علي (ع)/ علي اکبر آميغي.- به راهنمايي علي احمد ناصح.- با مشاوره محمدتقي دياري بيدگلي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۸۹.
✅ بررسي کارکردهاي اجتماعي دين در انديشه عالمان شيعي معاصر (امام خميني (ره)-علامه طباطبايي-مرتضي مطهري-علي شريعتي)/ مرتضي چنگيزي.- به راهنمايي محمود تقي زاده داوري.- با مشاوره حسين شرف الدين.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه شيعه شناسي، رشته شيعه شناسي گرايش جامعه شناسي) ؛ ‎۱۳۸۹.
✅ تعريف عدالت، قلمرو و نتايج آن از ديدگاه امام علي (ع)/ علي صمدي.- به راهنمايي علي اله بداشتي.- با مشاوره محمد جواد نجفي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، مرکز تربيت مدرس، دانشکده الهيات، گروه الهيات و معارف اسلامي) ؛ ‎۱۳۸۸.
✅نحوه ي تعامل امام علي (ع) با خلفاي ثلاثه با تاکيد بر احاديث/ سميه پناهي.- به راهنمايي غلامحسين اعرابي.- با مشاوره محمدتقي دياري بيدگلي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه علوم قرآن و حديث، رشته علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۹۱.
✅ ويژگي‌هاي امام علي (ع) و امامت ايشان از ديدگاه علامه جعفري و جرج جرداق مسيحي/ زهره سعادت.- به راهنمايي اقدس يزدي.- با مشاوره زهره برقعي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه فلسفه و کلام اسلامي) ؛ ‎۱۳۹۱.
✅ منشاء حقانيت حاکميت امام علي (ع) و حل تناقض ظاهري در سيره و سخنان آن حضرت/ رضا ميرزاجاني.- به راهنمايي محمدرضا کريمي والا.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه مدرسي معارف اسلامي (گرايش مباني نظري اسلام)) ؛ ‎۱۳۹۲.

کتابخانه امام حسین عليه السلام

✅تبيين فلسفي - کلامي سنت ابتلاء در کلام امام علي (ع)/ نسرين محمدي.- به راهنمايي اقدس يزدي.- .- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه فلسفه و کلام اسلامي (گرايش فلسفه اسلامي)) ؛ ‎۱۳۹۳.
✅ نقد و بررسي احاديث مشابه در فضائل امام علي (ع) و شيخين/ علي طالبي.- به راهنمايي غلامحسين اعرابي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۹۳.
✅ قلمروهاي عدالت و ربط و نسبت آنها با يکديگر در انديشه امام علي (ع)/ محمد مهدي باقريان.- به راهنمايي محسن جوادي؛ حميدرضا شاکرين.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه فلسفه اخلاق، رشته فلسفه اخلاق) ؛ ‎۱۳۹۳.
✅ قيام عليه حاکم جور در فقه اماميه و اهل سنت با لحاظ فتاواي اهل سنت در جريان بيداري اسلامي/ فاطمه ابراهيمي.- به راهنمايي محسن ملک افضلي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه فقه و مباني حقوق اسلامي، رشته فقه و مباني حقوق اسلامي) ؛ ‎۱۳۹۳.
✅ تحليل محتواي کتاب تفکر و سبک زندگي پايه هفتم بر اساس مولفه هاي تربيت اجتماعي از ديدگاه امام علي (ع)/ زهره نجفي.- به راهنمايي چناري.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده ادبيات و علوم انساني، گروه علوم تربيتي، رشته تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش گرايش تعليم و تربيت اسلامي) ؛ ‎۱۳۹۴.
✅ مباني برخورد حکومت اسلامي با جريان‌هاي سياسي با الهام از سيره امام علي (ع)/ محمدباقر مهديان کياسري.- به راهنمايي محمدرضا کريمي والا.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه مدرسي معارف اسلامي، رشته مدرسي معارف اسلامي (گرايش مباني نظري اسلام)) ؛ ‎۱۳۹۴.
✅ روش خداشناسي عقلي از ديدگاه امام علي (ع)/ مريم حسيني.- به راهنمايي اقدس يزدي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه فم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه فلسفه و کلام اسلامي) ؛ ‎۱۳۹۳.
✅ بررسي عناصر بلاغي نامه‌هاي امام علي (ع)/ محمدعلي چهاردولي.- به راهنمايي محمدرضي مصطفوي نيا.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده ادبيات و علوم انساني، گروه زبان و ادبيات عربي، رشته زبان و ادبيات عربي) ؛ ‎۱۳۹۴.
✅ اصول اخلاقي مديريت با تکيه بر گفتار امام علي (ع) در نهچ البلاغه/ زهرا رحماني پاکدل.- به راهنمايي سيده سعيده غروي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده پرديس دانشگاهي، گروه علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۹۴.
✅اهداف و روش هاي تربيت اسلامي از ديدگاه امام علي (ع) در نهج البلاغه و کاربرد آن در کتاب پيام هاي آسمان پايه هفتم متوسطه اول/ اکرم بختياري.- به راهنمايي طيبه توسلي.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده ادبيات و علوم انساني، گروه علوم تربيتي، رشته تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش (گرايش تعليم و تربيت اسلامي)) ؛ ‎۱۳۹۴.
✅ تجلي شخصيت امام علي عليه السلام در ادبيات معاصر مصر/ مريم زاهد قره‌زکي.- به راهنمايي مريم حکمت نيا.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده ادبيات و علوم انساني، گروه زبان و ادبيات عربي، رشته زبان و ادبيات عربي) ؛ ‎۱۳۹۵.
✅ جايگاه عقل در اخلاق کانت و ارزيابي آن در پرتو آموزه هاي امام علي (ع)/ زهره سعيدي.- به راهنمايي محسن جوادي.- با مشاوره زهرا خزاعي.- دکتري phd‎ (دانشگاه قم، دانشکده پرديس دانشگاهي، گروه فلسفه و کلام اسلامي، رشته فلسفه تطبيقي) ؛ ‎۱۳۹۶.
✅ بررسي شيوه تعاملات امام علي (ع) با خلفا و تاثير آن بر تمدن اسلامي/ مهري اسدي.- به راهنمايي ابراهيم ايزدخواه.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه الهيات و معارف اسلامي، رشته الهيات و معارف اسلامي گرايش تاريخ و تمدن ملل اسلامي) ؛ ‎۱۳۹۶.
✅ نقش امام علي(ع) در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامي/ مسعود قنبري شيخ شباني.- به راهنمايي عباس مهدوي فرد.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه الهيات و معارف اسلامي، رشته مدرسي معارف اسلامي گرايش تاريخ و تمدن اسلامي) ؛ ‎۱۳۹۷.
✅ روش امام علي (ع) در تدبير منزل با تاکيد روايات/ عباس علي‌نژاد پهمداني.- به راهنمايي محمد علي تجري.- کارشناسي ارشد (دانشگاه قم، دانشکده الهيات و معارف اسلامي، گروه علوم قرآن و حديث، رشته علوم قرآن و حديث) ؛ ‎۱۳۹۷.
✅بررسي و تحليل مباني قرآني و روايي مديريت امام علي (ع) در جنگ جمل/ محترم شکريان.- به راهنمايي محمد علي تجري.- با مشاوره سيدرضا مودب.- دکتري PHD‎ (دانشگاه قم، دانشکده پرديس دانشگاهي، گروه علوم قرآن و حديث، رشته علوم قرآن و حديث) ‎۱۳۹۸

✍ با سپاس از استاد طالعی🌷

✅تبيين فلسفي - کلامي سنت ابتلاء در کلام امام علي (

کتابخانه امام حسین عليه السلام

من کار خاصی نکردم. از کانال کتابخانه مرکزی دانشگاه قم که در ایتا بود نقل کردم. زحمت اصلی از دوستان کتابخانه بود.

Forwarded From استاد محمّد هادی یوسفی غروی

کتابخانه امام حسین عليه السلام

♦️ آیا ابن ملجِم در ایام اسارتش شکنجه و مُثله شد؟
آیا عصمت امام حسن مجتبی(علیه السلام) زیر سؤال است؟

خبری مبنی بر شکنجه شدن ابن ملجِم و بریدن اعضای بدنش را ابن سعد(٢٣٠ق) در کتابش «الطبقات الکبری» آورده و دو نفر از شاگردانش نیز یکی بلاذری(٢٧٩ق) در کتابش «أنساب الأشراف» و دیگری ابن أبي الدنیا(٢٨١ق) در «مقتل الإمام أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب(عليه السلام)» نقل کرده‌اند.
در کتاب «مروج الذهب» مسعودی(٣٤٦ق) نیز این خبر با کمی اختصار آمده اما چون بعضی از آنچه در این کتاب هست با آنچه مسعودی در کتب دیگرش آورده کاملاً متناقض است لذا یکی از احتمالات اینست که این قسمتهای متناقض تحریفی باشد. و بهرحال انتساب این قسمتها به مسعودی مورد تشکیک است، و مطلب مورد بحث یکی از همین قسمتهاست. و اساساً اینکه او تابع چه مذهبی بوده از مسائل اختلافی است و هیچ اتفاق نظری دربارۀ شیعۀ امامی بودنش وجود ندارد .

● مفاد خبر:
در این خبر اینگونه آمده که ابن ملجِم پس از دستگیری، در خانۀ عبدالله بن جعفرِ طیّار -همسر حضرت زینب(س)- نگهداری می‌شد و وی با همراهی دیگر فرزندان امیرالمؤمنین(ع) و با حضور حضرت زینب(س)، دست و پا و بینی ابن ملجِم را بُرید و با میخ آهنیِ گداخته چشمانش را سُرمه کشید و درآورد. و ناقلان این خبر تأکید می‌کنند که ابن ملجِم در هنگام بریده شدن بینی، دست و پایش و در وقتی که میخ گداخته بر چشمش کشیدند و نیز هنگام درآوردن چشمش کاملاً آرام بود، و عذاب و شکنجه‌ای نماند که بر سرش نیاوردند اما هرگز ترس و فریاد و آه و فغانی نداشت، و شروع کرد به خواندن سورۀ علق و آن را تا آخر خواند، یعنی با آیۀ آخرش که سجدۀ واجب دارد! ولی بعد که خواستند زبانش را ببُرند شروع کرد به التماس و زاری و بی‌تابی، نه از روی ترس و وحشت و بی‌صبری در برابر شکنجه بلکه گفت نمی‌خواهم یک لحظه زنده باشم که در آن ذکر خدا نگفته باشم!! و بنا بر مدعای این خبر، گلوی او را چاک زدند و زبانش را از میان ریشش بیرون آورده و بریدند.
و در نقلی اینطور آمده که پس از قطع زبانش حضرت زینب(س) به او گفت: ای خبیث پست‌فطرت بخدا ضربه‌ات ضرری به امیرالمؤمنین نرساند، و او با آنکه زبانش قطع شده بود اینگونه پاسخ داد(!!) که: بخدا شمشیرم اشتباه نرفت و دستم سست نشد.
و آنچه همۀ ناقلان این خبر در آن متفق‌اند اینکه در مرحلۀ آخر او را در حالی که هنوز زنده بود سوزاندند.
یعنی بر اساس این خبر در واقع ابن ملجِم اصلاً قصاص نشد بلکه پس از وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و مُثله کردنها، با شعلۀ آتش کشته شد نه با ضربۀ شمشیر و گردن زدن.

● تأملی در متن خبر:
روشن است که اگر بجای آنکه فقط مضمون خبر و آن هم بصورت مجمل و سربسته که ابن ملجِم مُثله و شکنجه شده، خود متن خبر برای مخاطب بازگو شود، همین متن با اندک تأملی براحتی برای اثبات ساختگی و غیرواقعی بودن آن کافی است.
بعنوان مثال، سازندۀ این خبر فکر نکرده که با این همه کرامت و شجاعت و شکیبابی که برای ابن ملجِم ساخته و او را غرق در ارتباط با خدا معرفی کرده، پس چنین ابن ملجِمی چرا در همان جنگ نهروان که میدان جنگ رسمیِ همفکرانش با حضرت بود، نرفت با خود حضرت مبارزه طلبی کند و تن به تن با خود حضرت بجنگند؟!
چرا در جنگ، نه تنها شکیبایی نکرد تا در راه عقیده‌اش به إحدی الحُسنیین برسد، بلکه پشت به میدان فرار کرد؟!
و با وجود نهی پیغمبر(ص) از ترور، و با این همه معنویت و شجاعتی که در این خبر برای ابن ملجِم ساخته شده، پس چگونه است که او روش ترور را انتخاب کرد؟!
آن هم در تاریکی شب! و در وقتی که حضرت آمادۀ نماز و عبادت است!
آن هم در مسجد که حرمت خاص خودش را دارد؛ و او با ارتکاب ترور در مسجد و با خونریزی در مسجد احترام خانۀ خدا را هم شکاند، آن هم در ماه مبارک رمضان که ماه خاص به عبادت و تقویت ارتباط فرد با خداست...
و چرا با این همه شجاعت و پایداری و صلابتش جرأت نکرد از جلو به حضرت حمله کند؟! خجالت نکشید که از فیروز أبولؤلؤ هم کمتر باشد که خنجرش را از جلو و در شکم عمر فرو کرد نه از پشت سر!
و حال که مرد مبارزۀ رو در رو نبود و در میدان جنگ اهل پشت کردن و فرار بود و متوسل به ترور شد، پس از ترور چرا فرار کرد تا مردم او را "دستگیر" کنند!! آن هم دستگیری در حال فرار!! و اینبار ننگ فرار را به اضافۀ ننگ و ذلت اسارت برای خود خرید!! آن هم با وجود مسلح بودن به شمشیری آنچنان زهرآگین که به قول خودش اگر بر سر تمام مردم می‌زد همه را می‌کشت!!

(ص۱)

@Yusufi_Gharawi

Forwarded From استاد محمّد هادی یوسفی غروی

کتابخانه امام حسین عليه السلام

(ص۲)

● تناقض این خبر با روایت دیگری که در همین منابع آمده:
همین منابعی که این خبر را آورده‌اند برخی‌شان خبر دیگری نیز پس از آن نقل کرده‌اند که به صراحت می‌گوید امام حسن(ع) گردن وی را زد و از مُثله کردنش جلوگیری نمود. یعنی حد قصاص را اجرا کرد و مانع تعدّی شد.
حال چه ملاک علمی وجود دارد و چقدر با صداقت و امانتداری و انصاف سازگار است که کسی بیاید در بین این دو خبرِ متناقضی که هر دو در یک منبع آمده، خبر قصاص -که قرینه‌ای هم بر کذبش نیست- را به کلی نادیده بگیرد و خبر شکنجه -که با بدیهیات تاریخچه و گذشتۀ ابن ملجِم متناقض است- را بزرگنمایی کند و تنها از آن سخن گوید که انگار نقل معتبر همین است، و از بی‌اطلاعی و غیرمتخصص بودن اغلب مخاطبین سوءاستفاده کرده و اینگونه به آنان وانمود کند که اصلاً هیچ نقل دیگری وجود ندارد!؟
اگر این خیانت در امانت نیست، اگر نفاق نیست، اگر تعصب و لجاجت نیست، پس نفاق و خیانت و تعصب چیست؟!
﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا۝ لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا﴾(أحزاب ۷۲- ۷۳)

خصوصاً با در نظر گرفتن این نکته که اگر راجع به واقعه‌ای اخبار متضاربی وجود داشته باشد، کسی که بخواهد همۀ آن اخبار را نقل کند معمولاً خبر صحیح را در آخر و پس از نقل اخبار نادرست می‌آورد تا شک و غبارِ حاصل از اخبار نادرست را بشوید. و در کتب علمی نیز این قاعدۀ عرفی و طبیعی رعایت می‌شود و حرف آخر را در آخر می‌آورند.
و بلاذری و ابن أبي الدنیا که هم خبر شکنجه را نقل کرده‌اند و هم خبر قصاص را، هر دویشان خبر قصاص را حرف آخر قرار داده‌اند نه خبر شکنجه را.

● تناقض خبر شکنجه با خبری که طبری و مؤرخین دیگر نقل کرده‌اند:
محل وقوع این شکنجه‌ها و مُثله کردنها در برخی منابع طوری بیان شده که در حضور مردم و در ملأ عام بوده، و در برخی دیگر گفته شده که ابن ملجِم در خانۀ عبدالله بن جعفرِ طیّار نگهداری می‌شد و عبدالله در این ایامِ اسارت دست به چنین شکنجه‌هایی زده.
اگر کسی اصرار داشته باشد که شکنجه و مُثله کردنها و تعدّی از حدود الهی را اثبات کند بطور طبیعی وقوع این تعدّی در مکانی هرچه دورتر از انظار عمومی معقول‌تر بنظر می‌رسد تا در ملأ عام.
و از آن طرف در دیگر منابع تاریخیِ اهل سنت از جمله تاریخ طبری -که اتفاقاً منبع مهم‌تر و موثق‌تری شمرده می‌شود- خبری آمده مبنی بر اینکه ابن ملجِم از مکانی که نگهداری می‌شد برای اجرای قصاص نزد امام حسن(ع) آورده شد و لحظۀ پیش از گردن زدنش اینگونه از امام درخواست کرد که: «بخدا قسم من تا بحال عهدی با خدا نبستم مگر آنکه وفا کردم؛ و من در حَطیْم(حِجر اسماعیل، جنب کعبه) با خدا عهد بستم که یا علی و معاویه را بکشم یا در این راه کشته شوم، و اکنون با خدا عهد می‌بندم که اگر مهلتم دهی معاویه را بکشم و نزدت برگردم و خود را تسلیم کنم!، اما امام حسن(ع) گفت: نه، تا آتش جهنم را ببینی!، و بلافاصله گردنش را زد. سپس مردم جسدش را گرفتند و در حصیری گذاشتند و سوزاندند.»

حال اگر فرضاً دستها و پاهایش قطع و چشمانش با میله‌ای گداخته از حدقه درآورده شده و زبانش نیز بریده شده، و با این همه هنوز زنده مانده!، دیگر چگونه قادر به سخن گفتن است!؟ و چگونه می‌تواند به شام رود و معاویه را بکشد!؟
بنابراین آن خبر شکنجه و مُثله با این خبر قصاص قابل جمع نیست و قطعاً یکی از این دو خبر باید کذب و افتراء باشد.
و خبری که متن خودش به اندازۀ کافی نشان از کذب بودنش دارد کجا تاب مقابله با خبری را دارد که هم نشانی از کذبش نیست و هم در منابع بسیاری نقل شده.

● حکم شرعی سوزاندن ابن ملجِم در منابع حدیثیِ اهل سنّت:
در همین منابعی که خبر شکنجۀ ابن ملجِم آمده، و نیز در منابع دیگر اهل سنت روایتهای متعددی آمده مبنی بر اینکه قاتل پیغمبر و قاتل وصیّ پیغمبر حکم حدّش خاص است؛ حدّ شرعی او اینست که پس از اجرای قصاص و کشتنش، جسدش سوزانده شود.

(ص۲)

@Yusufi_Gharawi

Forwarded From العتبة العباسية المقدسة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

🔴أعمال ليلة القدر المباركة
ليلة ٢٣ من شهر رمضان المبارك 🌙
✅ الغُسل
✅ قراءة السور ( العنكبوت - الروم - حَم دُخان)
✅ قراءة سورة القدر ألف مرة
✅ قراءة دعاء الجوشن الكبير
✅ زيارة الامام الحسين(عليه السلام)
✅ ان يكرر في هذه الليلة هذا الدعاء (اللهم كن لوليك الحجة ابن الحسن، صلواتك عليه وعلى آبائه، في هذه الساعة وفي كل ساعة، ولياً وحافظاً وقائداً وناصراً ودليلاً وعيناً حتى تسكنه أرضك طوعاً وتمتعه فيها طويلاً، برحمتك يا أرحم الراحمين)
✅ قراءة دعاء مكارم الأخلاق
✅ قراءة دعاء التوبة
✅اللَّهُمَّ امْدُدْ لِي فِي عُمْرِي، وَأَوْسِعْ لِي فِي رِزْقِي، وَأَصِحَّ جِسْمِي، وَبَلِّغْنِي أَمَلِي، وَإِنْ كُنْتُ مِنَ الْأَشْقِياءِ فَامْحُنِي مِنَ الْأَشْقِياءِ وَاكْتُبْنِي مِنَ السُّعَداءِ، فَإِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ، عَلى‏ نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَاب

Forwarded From العتبة العباسية المقدسة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

✅ اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيما تَقْضِي وَفِيما تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفِيما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَكِيمِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، مِنَ الْقَضاءِ الَّذِي لا يُرَدُّ وَلا يُبَدَّلُ، أَنْ تَكْتُبَنِي مِنْ حُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ فِي عامِي هذا، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئاتُهمْ، وَاجْعَلْ فِيما تَقْضِي وَفِيما تُقَدِّرُ أَنْ تُطِيلَ عُمْرِي، وَتُوَسِّعَ لِي فِي رِزْقِي
✅ يا باطِناً فِي ظُهُورِهِ، وَيا ظاهِراً فِي بُطُونِهِ، يا باطِناً لَيْسَ يَخْفى‏، يا ظاهِراً لَيْسَ يُرى‏، يا مَوْصُوفاً لا يَبْلُغُ بِكَيْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ، وَلا حَدٌّ مَحْدُودٌ، يا غائِباً غَيْرَ مَفْقُودٍ، وَيا شاهِداً غَيْرَ مَشْهُودٍ، يُطْلَبُ فَيُصابُ، وَلَمْ يَخْلُ مِنْهُ السَّماواتُ وَالْأَرْضُ وَما بَيْنَهُما طَرْفَةَ عَيْنٍ، لا يُدْرَكُ بِكَيْفٍ، وَلا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ وَلا بِحَيْثٍ. أَنْتَ نُورُ النُّورِ، وَرَبُّ الْأَرْبابِ، أَحَطْتَ بِجَمِيعِ الأُمُورِ، سُبْحانَ مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ..
أعمال عامة في ليالي القدر المباركة
✅ صّلاة ركعتان يقرأ في كلّ ركعة بعد الحمد سورة التّوحيد سبع مرّات، ويقول بعد الفراغ سبعين مرّة: اَسْتَغْفِرُ اللهَ واَتُوبُ اِلَيْهِ، وفي الحديث النّبوي: "من فعل ذلك لا يقوم من مقامه حتّى يغفر الله له ولأبويه".
✅ تأخذ المصحف الشريف فتنشره وتضعه بين يديك وتقول (اللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِكِتابِكَ وَما فيهِ، وَفيهِ اسْمُكَ الاَكْبَرُ، وَاَسْماؤُكَ الْحُسْنى، وَما يُخافُ وَيُرْجى، اَنْ تَجْعَلَني مِنْ عُتَقائِكَ مِنَ النّارِ)
ثم تطلب حاجتك
✅ خذ المصحف فدعه على رأسك وقل (اَللّـهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فيهِ، وَبِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ". ثمَّ قُل عَشر مرّات: “بِكَ يا اَللهُ“. وعَشر مرّات: “بِمُحَمَّد“. وعَشر مرّات: “بِعَليٍّ“. وعَشر مرّات: “بِفاطِمَةَ“. وعَشر مرّات: “بِالْحَسَنِ“. وعَشر مرّات: “بِالْحُسَيْنِ“. وعَشر مرّات: “بِعَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ“. وعَشر مرّات: “بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ“. وعَشر مرّات: “بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد“. وعَشر مرّات: “بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر“. وعَشر مرّات: “بِعَلِيِّ بْنِ مُوسى“. وعَشر مرّات: “بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ“. وعَشر مرّات: “بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّد“. وعَشر مرّات: “بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ“. وعَشر مرّات: “بِالْحُجَّةِ“) وتسأل حاجتك
✅ الصّلاة مائة ركعة، فإنها ذات فضل كثير، والافضل أن يقرأ في كل ركعة بعد الحمد التوحيد عشر مرات
🔴(تفاصيل اكثر ..راجع كتاب مفاتيح الجنان)
#العتبة_العباسية_المقدسة

Forwarded From مكتبة الامام امير المؤمنين (ع) الرقمية

کتابخانه امام حسین عليه السلام

Forwarded From قرآن و حدیث

کتابخانه امام حسین عليه السلام

وصيت‌نامهٔ امام علی (ع)

وصيت‌نامهٔ امام علی (ع) به امام حسن و حسين، پس از آن‌که پسر ملجم -كه نفرين خدا بر او باد- او را ضربت زد:

به شما سفارش می‌كنم که از خدا بترسيد، و دنيا را مخواهيد هرچند دنيا پیِ شما آيد، و دريغ مخوريد بر چيزی از آن كه به دستتان نيايد.

حق را بگوييد و برای پاداش كار كنيد، و با ستم‌كار در پيكار و یاور ستم‌ديده باشید.

شما و همهٔ فرزندانم و كسانم و آن را كه نامهٔ من به او می‌رسد، به ترس از خدا و آراستن كارها و آشتی با يك‌ديگر سفارش می‌كنم، كه من از جدِّ شما (ص) شنيدم كه می‌گفت: «آشتی دادن ميان مردمان بهتر است از نماز و روزهٔ ساليان».

خدا را! خدا را! دربارهٔ يتيمان. آنان را گاه گرسنه و گاه سير مداريد و نزد خود ضايعشان مگذاريد.

خدا را! خدا را! همسايگان را بپاييد كه سفارش‌شدهٔ پيامبر شمايند. پيوسته دربارهٔ آنان سفارش می‌فرمود، چندان‌كه گمان برديم برای آنان ارثی معيّن خواهد نمود.

خدا را! خدا را! دربارهٔ قرآن، مبادا ديگری بر شما پيشی گيرد در رفتار به حكم آن.

خدا را! خدا را! دربارهٔ نماز، كه نماز ستون دين شماست.

خدا را! خدا را! در حق خانهٔ پروردگارتان، آن را خالی مگذاريد، چندان كه در اين جهان ماندگاريد، كه اگر حرمت آن را نگاه نداريد، به عذاب خدا گرفتار آیيد.

خدا را! خدا را! دربارهٔ جهاد در راه خدا به مال‌هاتان و به جان‌هاتان و زبان‌هاتان!

بر شما باد به يك‌ديگر پيوستن و به هم بخشيدن. مبادا از هم روی بگردانيد و پيوند هم را بگسِلانيد.

امر به معروف و نهی از منكر را وامَگذاريد كه بدترين شما حكم‌رانیِ شما را بر دست گيرند! آن‌گاه دعا كنيد و از شما نپذيرند.

پسران عبد المطّلب! نبينم در خون مسلمانان فرورفته‌ايد و دست‌ها را بدان آلوده و گوييد: امير مؤمنان را كشته‌اند! بدانيد که جز كشندهٔ من نبايد كسی به خون من كشته شود.

اگر من از اين ضربت او مُردم، او را تنها يك ضربت بزنيد و دست و پا و ديگر اندام او را مبُريد كه من از رسول خدا (ص) شنيدم می‌فرمود: «بپرهيزيد از بريدنِ اندام هرچند اندام سگ درنده‌ای باشد.»!
(نهج‌البلاغه، ترجمهٔ سیدجعفر شهیدی، با تغییر)

http://t.me/Quran_va_Hadith